بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش سبکهاي هویت بر گرایش به اعتیاد دانش آموزان پسر متوسطه شهر بیرجند بوده است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. بهمنظور جمعآوري دادهها، نمونهاي شامل 400 نفر از دانش آموزان پسر متوسطه بیرجند به روش نمونهگیري تصادفی طبقهاي انتخاب شدند. ابزارهاي مورداستفاده جهت دستیابی به اهداف پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه هویت برزونسکی (1989) و گرایش به اعتیاد فرچاد (1385) جهت تحلیل داده، از روشهاي آمار توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف معیار و نیز از شاخصهاي آمار استنباطی آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. نتایج نشان میدهد که بین سبکهاي اطلاعاتی و هنجاري با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معنیدار وجود دارد. اما بین سبکهاي اجتنابی با گرایش به اعتیاد رابطه مثبت معنیدار وجود دارد. همچنین سبکهاي اطلاعاتی، هنجاري، بر گرایش به اعتیاد تأثیر منفی معنادار دارد، اما سبک اجتنابی بر گرایش به اعتیاد تأثیر مثبت معنادار دارد. لذا سبکهاي هویت نقش مهمی در پیشبینی آمادگی به اعتیاددارند؛ بنابراین میتوان انتظار داشت که با آموزش این مهارتها به نوجوانان و والدین آنها از این معضل خانمانسوز جلوگیري کرد.
کلمات کلیدي: سبکهاي هویت، گرایش به اعتیاد، نوجوانان

National Conference

٢٠١٥/ ٨/٢٧ Kome elmavaran danesh R.S. Institute
٣١٦٤ Article Code:

١

.1 مقدمه

مسئله مواد مخدر یکی از مسائل مهم و جدي در سطح بینالمللی است که از جنبههاي مختلف اقتصادي، اجتماعی، فیزیولوژیک و روانی نگاههاي مختلفی را به خود معطوف داشته است. سوءمصرف مواد مخدر پدیدهاي چندوجهی است که همه ارکان اساسی جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. ازجمله مشکلات مهمی که در عصر حاضر دامنگیر اکثر کشورهاي جهان و اعم از توسعهیافته و توسعهنیافته شده است، افزایش روزافزون این پدیده میباشد که بهصورت پدیده اجتماعی معضل آفرین و آسیبزایی جلوهگر شده است و توجه بسیاري از روانشناسان، مشاوران و مددکاري اجتماعی را به خود جلب کرده است .[1] اعتیاد به مواد مخدر1 بهعنوان یک نابسامانی اجتماعی پدیدهاي است که بدان " بلاي قرن " نام نهادهاند زیرا ویرانگريهاي حاصل از آن زمینهساز سقوط بسیاري از ارزشها و هنجارهاي فرهنگی و اخلاقی میگردد و سلامت جامعه را به خطر میاندازد. اشاعه مواد مخدر و اعتیاد یکی از کارسازترین و قدیمیترین شیوههاي استعمارگران و دشمنان بشریت است که بهمنظور بازداشتن جوامع انسانی از رشد و تعالی و آزادي آنها از زیر یوغ مستکبران جهان و همچنین غارت هر چه بیشتر و کسب منافع افزونتر بهکاربرده شده است و روزبهروز گسترش بیشتري مییابد، واژهي اعتیاد ازنظر لغوي به معناي عادت کردن و احساس نیاز است. امروزه در منابع علمی بیشتر از وابستگی استفاده میشود که از سال 1964 توسط سازمان بهداشت جهانی جایگزین اعتیاد شده است. اصطلاح اعتیاد دیگر علمی نیست و وابستگی دارویی بهجاي آن توصیه میشود، وابستگی به یک ماده جنبههاي روانی، جسمی و رفتاري را شامل میشود.[2]

اعتیاد یا وابستگی به مواد مخدر، یک اختلال مزمن و بازگشت کننده است که داراي تأثیرات عمیق اجتماعی، روانشناختی، جسمی و اقتصادي است و علاوه بر تخریب شخصی، هزینههاي سنگینی را بر افراد، خانواده و جامعه تحمیل مینماید. در ایران سوءمصرف مواد مهمترین و گستردهترین نگرانی و خطر قابلپیشگیري بهداشتی شناختهشده است .[3] اعتیاد به مواد اینگونه مفهومپردازي شده است: نقطه پایان فقدان پیشرونده کنترل بر رفتارها و مصرف وسواس گونه مواد و ادامه دادن به این رفتارها و علیرغم پیامدهاي نامطلوب، همچنین، اعتیاد به مواد ممکن است با فقدان کنترل اجرایی بر عادتهاي مشوق ناسازگار همراه باشد .[4] گرایش به اعتیاد که برآمده از مصرف مواد مخدر و درواقع حالتی مزمن در اثر تکرار مصرف مواد مخدر است داراي این مشخصات میباشد.-1در اثر مصرف مکرر مواد عادات روحی ایجاد میشود و این عادات فرد را به علت نیاز و تمایل روانی بهسوي مصرف مواد مخدر ترغیب میکند. -2مقدار مواد مصرفیمرتباً رو به افزایش میرود – 3 در اثر قطع دارو نشانگان محرومیت در شخص از قبیل پرخاشگري، تنش، اضطراب و. ... ایجاد میشود -4اعتیاد به مواد مخدر براي افراد یا جامعه حالت زیانآوري پیدا میکند .[5]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید