بخشی از مقاله

تاریخچه عکاسی رنگی

پیشگفتار
قرن بیستم را باید عصر رسانه ها و ارتباطات دانست. میلیون ها انسان هر روز از طریق عکس و تصویر از جریان رویدادها و تحولات سیاسی، علمی و فرهنگی آگاه می شوند.
رسانه ها با بهره گیری از عکس و تصویر، در ابعاد مختلف گاه به شکل روزنامه، مجله، کتاب و گاه به صورت اسلاید، فیلم، تلویزیون و ویدئو، همواره در رشد آگاهی عمومی نقش انکار ناپذیری داشته اند. اگر انسان قدم بر کوه ماه می گذارد یا در اعماق اقیانوس ها کندوکاو می کند، عکس و تصویر با چشم همگام و همراه است و در ثبت لحظات حساس و با شکوه به وی مدد می رساند.

به عبارت دیگر عکس و عکاس را باید چشمان هوشمند قرن معاصر دانست با چشمانی نافذ و گویا که علاون بر تأثیرگذاری عمیق و اساسی در زندگی انسان امروز شاهد و حافظ ارزشهای مختلف و وسیله ی ثبت وقایع و حقایق علمی و تاریخی و هنری است.


عکاسی را باید یکی از بزرگترین اختراعات بشری دانست و آن را به مثابه علم و هنری که جلوه های مختلف آن در زندگی بشر و پیشرفت علوم مختلف نقش اساسی و تعیین کننده دارد، مورد بررسی قرار داد و چه بهتر که ابعاد این کاوش در حیطۀ تاریخ و سبک ها و مکاتب عکاسی مطمع نظر قرار گیرد.


از ابتدای تاریخ عکاسی همواره این تمایل وجود داشته که بتوان علاوه بر حجم و شکل اشیاء و رنگ آنها را نیز ثبت نمود.

تاریخچه عکاسی رنگی
مخترعین زیادی در این زمینه کوشش کرده اند و شاید بتوان گفت از اولین کسانی که به دنبال این هدف بودند بکرل beguerel از سال 1848 بود که سعی داشت رنگ های حاصل از تجزیۀ نور خورشید را روی صفحات کلرور نقره ثبت کند.
ولی این تجربیات به نتایج قابل قبولی منتهی نگردید.
روشی که امروز به نام (مه رنگی جمعی) می شناسیم در نتیجه تحقیقات جی.سی.ماکسول j.c.maxd پیدا شد و اولین بار در سال 1859 بود که این دانشمند ثابت کرد رنگ های طیف را با اختلاف سه رنگ اصلی (آبی- قرمز- سبز) می توان به دست آورد.


در سال 1867 شارل کرو charles cros و در سال بعد لوئی دوکو دو هورون روشی را به آکادمی علوم فرانسه معرفی نمودند که عکاسی رنگی با سیستم جمعی و تفریقی را شامل می شود. می توان گفت که قبل از این تاریخ، کلیه خواستاران عکس رنگی تنها می توانستند عکس سیاه و سفید را رنگ کنند و مورد استفاده قرار دهند. روش ابداعی دو محقق مزبور، بزرگترین اشکالی که داشت این بود که مواد حساس عکاسی آن زمان، به پرتوهای ماورای بنفش و بنفش و آبی حساسیت خیلی زیادتری از نارنجی و قرمز داشتند.


کشف تجربه رنگ های اصلی در سال 1891 توسط گابریل کیپ مان فرانسوی موفقیت بزرگی برای دنیای عکاسی بود. کار این دانشمند نابغه که همان سه رنگ اصلی است، در انتظار ماند تا فیلم حساس پانکروماتیک در نتیجۀ تحقیقات هومولکا در سال 1905 به دست آمد.


در سال 1907 دو برادر به نام های اگوست و لوئی لومیر سیستم رنگی از نوع موزائیک را اختراع کردند که فیلم های تهیه شده بر اساس این اختراع به نام لومی کولور نامیده شد. در این زمینه مقدار زیادی محصولات مشابه هم ساخته و وارد بازار گردید که معروفتر از همه دوفی کولور است. دوفی کولور در زمینه سینما سروصدای تحسین برانگیزی را بر انگیخت. البته این سیستم از روش ایجاد رنگ به طریقۀ جمعی سود می برد.


روشی هم به نام موزائیک رنگی شهرت داشت، بین سالهای 1914 تا 1940 فیلم های مختلفی ساخته و مورد استفاده قرار گرفت.
در سال 1906 استفاده از داروهای ظهور رنگی توسط همولکا کشف گردید و به دنبال تحقیقات سیستماتیک او را رودلف فیشر ادامه یافت و در سال 1912 با اختراع ظهور رنگی که عملاً استفاده از کوپلرها برای ایجاد رنگ بود، مبحث جدیدی را در تاریخ عکاسی گشود که این روش سالهای بعد مورد استفاده قرار گرفت.
در سال 1923 کلر دوریان این روش را در سینما به کار برد و موسسه کداک آنرا به نام کداکروم در سال 1928 عرضه کرد و سپس سازندگان دیگر مشابه آن ساختند.


تحقیقات فراوانی که برای تهیۀ عکس رنگی در دستگاه های عکاسی معمولی انجام شده توسط ل.د.مان 1930 و ل.گودوسکی تکمیل گردید و بالاخره در این سال اختراع جدیدی به دنیای عکاسی عرضه گردید که فیلم کداکروم بود. در ساختمان این فیلم سه قشر نازک به سه رنگ اصلی روی هم قرار گرفته است و لازم نبود که هر کدام از طبقات به صورت جداگانه ظاهر شود.
در سال 1963 کارخانه آگفا کالر را وارد بازار کرد. تفاوتی که آگفا با کداکروم داشت این ب

ود که در کداکروم، کوپلر ها در داروی ظهور قرار داشت ولی در آگفا این رنگدانه ها از هنگام ساخت به صورت بی رنگ در هر طبقه رنگی امولسیون وجود داشت.
در پایان جنگ بین الملل دوم که کشور آلمان مغلوب شد، کارخانه آگفا واقع در وولفن به اشغال آمریکا درآمد و اسرار زیادی از این کارخانه طی این چپاول، توسط آمریکائیان افشا گردید و در اختیار جهانیان قرار گرفت. چنانچه تا سال 1955، تعداد زیادی از کارخانه های ایتالیایی و ژاپنی توانستند با بهره برداری از این موقعیت، فیلم های رنگی با جنس خوب و طرز استعمال بسیار راحت بسازند و در اختیار عکاسان حرفه ای و آماتور قرار دهند.


به هر حال این نکته باید در نظر گرفته شود که اختراعات زیادی توسط لابراتوار تحقیقاتی آگفا انجام شده و تنوع این اختراعات باعث تحول بسیاری در عکاسی رنگی شده که از این جمله می توان فیلم نگاتیو- پوزیتیو سینما و کاغذ رنگی با استفاده از نگاتیو رنگی در مدت کمی از 17 دقیقه و... نام برد که هر کدام در زمان خود تحولی در این زمینه به شمار می رود.


در سال 1962 دکتر اودین اچ.لاند، موسس و صاحب کارخانه پولاروید، سیستم پولاروید رنگی را به دنیا عرضه کرد و تا زمان حاصل می توان گفت که سیستم پولاکولور آخرین پدیده ای است که اختراع گردیده و مورد استفاده می باشد. تصور می شد در ایران، قدیمی ترین نمونه های عکس رنگی مربوط به سالهای 1304 تا 1305 هجری شمسی است که با فیلم رنگی آگفا کولور برداشته شده باشد. از جمله نمونه هایی از این اسلاید رنگی را در کلکوسیون عکس های رنگی قدیمیان مشاهده نموده ایم.


اولین عکس رنگی را در سال 1861 جیمز کلرک- ماکسول برداشته است، این عکس گواهی بر اثبات نظریۀ ترکیب افزایشی نور بود که به وسیلۀ سه عکس سیاه و سفید که به طور مجزا با سه فیلتر مختلف عکاسی شده بود، انجام پذیرفت. ماکسول این سه تصویر را با تاباندن از فیلتر های مربوط به هر یک روی پرده ای افکند و در نتیجه تصویر رنگی موضوع وی- که تکه ای از یک پارچه

تارتان بود قابل رؤیت شد. این دانشمند براساس نظریۀ تری کروماتیک و با استفاده از سه نگاتیو سیاه و سفید که با روش امولسیون تر ساخته شده بود، توانست از موضوعی که چندین رنگ مختلف داشت، تصویر رنگی به صورت اسلاید (نمایش آن شبیه اسلاید بود) تهیه کند. او با پر کردن سه شیشۀ دو جداره از محلول های رنگین، فیلتر های آبی، سبز و قرمز را درست کرد و از یک زاویه سه بار، با فیلم سیاه و سفید از موضوع عکس گرفت و هر بار یکی از فیلتر های آبی ، سبز و قرمز را مورد استفاده قرار داد. از روی نگاتیوهای سیاه و سفید به دست آمده با روش معمولی

اسلایدهای مثبت سیاه و سفید تهیه کرد و آنها را با سه دستگاه نمایش اسلاید روی پرده منطبق کرد. تا این لحظه تصویر به دست آمده همچنان سیاه و سفید بود با اضافه کردن فیلترهای آبی و سبز و قرمز در جلوی هر یک از اسلایدهای مربوط، کاملترین تصویر رنگی ظاهر گردید. این روش به سیستم اضافی مشهور گردید که محکم ترین پایه برای بنا نهادن تمام فنون عکاسی رنگی،

گراورسازی رنگی و تلویزیون به حساب می آید. ولی به کارگیری این روش به دلیل پیچیدگی های آن، عملاً در عکاسی کمی مشکل به نظر می رسد. بعدها روش های مشابه دیگری ابداع شد، بیشتر این تجربیات نتایج خلاق و جالبی در پی داشت، مثلاً آزمایش هایی که لویی دوکود و آرون فرانسوی، در حدود سال 1870 انجام داد. لویی دوکود از یک موضوع سه بار از یک زاویه، با سه فیلتر آبی، سبز و قرمز با استفاده از تنها امولسیون حساس سیاه و سفید موجود در آن زمان

عکسبرداری کرد، تا اینجا مراحل کار وی شباهت کاملی به کار ماکسول داشت، از این مرحله به بعد به جای اینکه مانند ماکسول سه تصویر مثبت سیاه و سفید تهیه کند روش دیگری را بدین شرح عمل کرد: برای تهیه اسلاید و چاپ هر یک از نگاتیوهای مربوط به فیلترهای آبی و سبز و قرمز، سه امولسیون جداگانه ساخت که عبارت بود از فرمول اصلی امولسیون، به اضافۀ مواد رنگین زرد، ارغوانی، زنگاری که با امولسیون آغشته شده بود.


الف: نگاتیو شمارۀ یک را که با فیلتر آبی عکسبرداری شده بود با امولسیون آغشته به مادۀ زرد چاپ کرد یک اسلاید زرد به دست آورد.
ب: نگاتیو شمارۀ دو را که با فیلتر سبز عکس برداری شده بود با امولسیون آغشته به مادۀ زرد چاپ کرد و یک اسلاید ارغوانی به دست آورد.


ج: نگاتیو شمارۀ دو را که با فیلتر سبز عکس برداری شده بود با امولسیون آغشته به مادۀ زنگاری چاپ کرد و یک اسلاید زنگاری به دست آورد با نمایش سه تصویر مثبت (اسلاید) که از این طریق به دست آمده بود و انطباق آنها، تصویر رنگی زیبایی بر پرده نمایان گردید.
سایر علاقمندان به هنر عکاسی، مثلاً هانس و اتزک از روش های خاص گراور رنگی برای اهداف مشابه استفاده می کردند (از موضوعی که قرار است عکس رنگی تهیه کرد سه بار عکسبرداری می شود، اولین نوردهی روی صفحه ی غیر اورتوکروماتیک به عنوان کلیشۀ زرد به کار می رود.

نوردهی دوم روی صفحۀ اورتوکروماتیک به همراه فیلتر زرد تیره انجام می پذیرد، مدت زمان این نوردهی بیست برابر نوردهی اول است.

این نگاتیو به عنوان کلیشۀ قرمز به کار می رود، نوردهی سوم روی صفحۀ حساس قرمز به همراه فیلتر قرمز- نارنجی انجام می پذیرد، مدت زمان نوردهی این مرحله هشتاد تا صد برابر مدت زمان نخستین نوردهی است.

این نگاتیو به عنوان کلیشۀ آبی به کار می رود، کاغذی که برای چاپ به کار می رود در وهله ی نخست با محلول شالاک رقیق 2 تا 5 درصد پوشانده می شود. اولین چاپ با کلیشۀ زرد انجام می پذیرد و چیزی شبیه چاپ معمولی ایجاد می کند، هنگامی که چاپ زرد کاملاً خشک شد با استفاده از جلای روناس تیره، چاپ قرمز در پی آن می آید و سپس چاپ آبی را با پرداخت آن رنگ با رزین مخلوط و به صورت لایۀ نازکی پخش می شود.


پس از سال 1907 اولین مواد تولیدی تجاری در زمینۀ عکاسی رنگی یعنی صفحات اورتوکروماتیک را آگوست و لویی لومیر به بازار عرضه کردند. اصول اولیه این صفحات به کارگیری لایه ای نازک عرضه کردند. اصول اولیه این صفحات به کارگیری لایه ای نازک از موادی بود که نور را از خود عبور می داد. (دانه های نشاستۀ سیب زمینی) و به رنگ های بنفش، قرمز و سبز در می آید. نور منعکس شده از موضوع قبل از رسیدن به مادۀ حساس می بایست از میان آنها عبور کند، در نتیجه این ذرات به منزلۀ فیلتر های کوچک رنگی بیشماری عمل می کردند.


صفحات اتوکروم با موفقیت عمل نمی کرد، قیمت بالا و حساسیت کم آنها، استفادۀ گسترده از صفحات اتوکروم را محدود می کرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید