بخشی از مقاله

تراکم جمعیت
تراکم جمعیت راهی است برای سنجش جمعیت در واحد مساحت یا واحد حجم که تا کنون بارها در مورد موجودات زنده به ویژه آدمی به کار بسته شده است.
فرمول بدست آوردن تراکم:

سازمان ملل: جمعیت جهان تا سال 2050 به 9 میلیارد نفر خواهد رسید
________________________________________


سازمان ملل اعلام کرد: جمعیت جهان تا سال 2050 با 40% افزایش به 1/9 میلیارد نفر خواهد رسید. اما بطور تقریبی می توان گفت تمامی این رشد جمعیت مربوط به کشور های در حال توسعه و جهان سوم و به خصوص در 50 کشور فقیر جهان می باشد.
در این گزارشات آمده است که انتظار می رود که تا سال 2050 جمعیت کشور های جهان سوم از 3/5 میلیارد نفر به 8/7 میلیارد نفر برسد اما جمعیت کشور های پیشرفته همچنان 2/1 میلیارد نفر باقی بماند. دبیر کمیسیون بخش جمعیت سازمان ملل می گوید: "بدین

ترتیب یک تراکم جمعیت را در کره زمین شاهد خواهیم بود." البته بیشتر این جمعیت در کشور هایی متمرکز خواهند شد که از نظر تامین مسکن، امکانات آموزشی و بهداشتی با مشکل مواجه هستند.
پیش بینی می شود که آمریکا به عنوان اولین کشور مهاجرپذیر ج

هان، سالانه پذیرای 1/1 میلیون مهاجر باشد که با این تفاسیر جمعیت امریکا که در سال 2005، 298 میلیون نفر است تا سال 2050 به 394 میلیون نفر برسد. بر طبق همین آمار، رشد جمعیت در 8 کشور جهان _هند، پاکستان، نیجریه، کنگو، بنگلادش، اوگاندا، ایالات متحده امریکا، اتیوپی و چین_بین سالهای 2005 تا 2050 نیمی از رشد جمعیت در کل جهان را شامل شود.
امروزه میزان متوسط باروری در هر زن 6/2 نوزاد است که تا سال 2050 به 2 نوزاد برای هز زن کاهش خواهد یافت. جمعیت هند در اواخر دهه اخیر از جمعیت چین پیشی خواهد گرفت چرا که میزان متوسط باروری در هند برای در هر زن 3 کودک و در چین در هر زن 7/1 کودک است. در فاصله سال های 2000 تا 2005 میزان متوسط باروری در 35 کشور از 148 کشور در حال توسعه جهان، 5 کودک در هر زن بوده است که 30 کشور از این 35 کشور را کشورهای فقیر جهان تشکیل می دهد. روند کاهش جمعیت در چندین کشور در مجاور صحرا

ی بزرگ افریقا و شمال آسیا کندتر از آنچه قبل از این پیش بینی شد، می بوده است.
رابطه‌ی افزایش جمعیت با رشد و توسعه
نیروی انسانی یکی از ارکان مهم توسعه و پیشرفت در

امر تکنولوژی و صنعت هر جامعه محسوب می‌شود
کشورهای متمدن و پیشرفته جهان با توجه به کار و تلاش فراوان و استفاده بهینه از نیروی‌انسانی خود نقش مهمی در پیشرفت جامعه ایجاد می‌کنند و این توسعه و پیشرفت نشأت گرفته از وجدان کاری و تلاش برای بهتر اداره کردن جامعه و پیشرفت و مدرنیزاسیون جامعه خود نقش فعال ایفا می‌کنند و این میسر نمی‌شود مگر با کار فراوان کشورهای پیشرفته‌ای مانند فرانسه، آلمان و ژاپن با دادن انعام و جایزه به خانواده‌هایی که فرزندان زیادی متولد می‌کنند و نیروی کار فراوانی را به جامعه عرضه می‌دارند می‌توانند کارگشا باشند این مطلب را گفتم که مقدمه‌ای باشد برای صحبت‌های اخیر ریاست جمهوری درباره ازدیاد جمعیت.
آیا آقای رئیس جمهور که در صحبت‌های خودشان فرمودند ایران اسلامی ظرفیت بیش از 12 میلیون نفر جمعیت را دارد. آیا فکری به حال تربیت فرهنگی و رشد امکاناتی که در جامعه وجود دارد نیز کرده‌‌ایم منکر این بخش از صحبت‌های ایشان نیستم. امروزه ما چقدر توانسته‌ایم به نیروهایی که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اند اشتغال‌زایی را به وجود آوریم.
چرا سن ازدواج در جامعه بالا رفته ما باید فکری به حا

ل اینان کنیم تا بتوانند زندگی بدون دغدغه‌ای داشته باشند و بعد از آن می‌توان فرزندان صالحی را تحویل جامعه داد و تحصیلات کلاسیک را پشت سر بگذارند و به عنوان نیروی فعال، پویا و دینامیک مشکلات جامعه را حل کنند، نه این‌که سربار جام

عه باشند.
آقای رئیس جمهور! آیا می‌دانید چند نفر معتاد در جامعه وجود دارد شما که دم از ازدیاد جمعیت می‌زنید چرا بسیاری از اساتید دانشگاه را و دانشجویانی که دوره‌های بالای علمی را می‌خواهند طی کنند ستاره‌دار معرفی می‌کنید.
شرایط ادامه تحصیل را از آنان می‌گیرید شما اگر می‌گویید ازدیاد جمعیت، چقدر بودجه برای کارهای تحقیقاتی دانشگاه مدنظر گرفته‌اید ما با کنار زدن دانشجویان موفق و اساتید خبره و گذاشتن افراد ناکارآمد در لیست‌های کلیدی نمی‌توانیم زمینه‌ی پیشرفت برای جوانان فراهم آوریم و ازدیاد جمعیت نیز برای ما نه این‌که مشکل‌گشا نیست بلکه خطرآفرین هم هست امروزه معضلات و بزهکاری اجتماعی که در کشورهای بزرگ وجود دارد و عدم امنیت روانی و جانی مردم و نبودن کنترل لازم نه این‌که مشکلات ما را حل نمی‌کند بلکه باعث افزایش آن نیز می‌شود.
آیا مراکز بهداشت درمان جوابگوی جمعیت کشور ایران می‌باشد که ما به فکر ازدیاد آن افتاده‌ایم ما حرف از ازدیاد جمعیت می‌زنیم اما فکری به حال نخبگان و متفکران جامعه که در المپیادهای مختلف شرکت می‌کنند و عده زیادی از آنان چون زمینه رشد و بالندگی در ایران برای آن‌ها مقدر نمی‌باشد به کشورهای دیگر می‌روند، اقتصاد و صنعت جوامع دیگر را احیا می‌کنند، آیا این‌ها درد نیست.
رئیس‌جمهور محترم، ما به فکر ازدیاد جمعیت هم بودیم، اما اگر زمینه‌ی تلاش، کار و خلاقیت در جوامع خودمان وجود نداشته باشد چه فایده‌ای برای جامعه دارد؟ آیا فکری هم به حال تورم اقتصادی کرده‌اید؟
در شهرستانی که جمعیتی بالغ بر 200 هزار نفر جمعی

ت دارد و دارای یک بیمارستان می‌باشد، آن هم بدون تجهیزات و امکانات پزشکی زندگی می‌کنیم.
آیا ما حاشیه‌نشینان خلیج‌فارس با در دست داشتن منابع گازی باید باز هم مشکل بیمارستان داشته باشیم؟ هنوز در این دو شهرستان کنگان و دیر م

دارس کپری- استیجاری وجود دارد.
پس این همه جمعیت چرا؟!!

جمعیت و پراکندگی آن
براساس آخرین نتایج آمارگیری جمعیت در آبان سال 1375، جمعیت کشور 60/05 میلیون نفر است که 36/8 میلیون نفر (61/3درسد) آن شهری و 23 میلیون نفر (38/3درسد) در نقاط روستایی و بقیه غیرساکن هستند.
تحول رشد جمعیت ایران
جمعیت ایران طی هفتاد سال اخیر از حدود 10 میلیون نفر در سال 1300 شمسی به 60 میلیون نفر درسال 1370 رسیده است. میزان این افزایش در تمام دوره¬ی 70 ساله یکسان نبوده و رشد شتابان آن ازسال 1330 آغاز و تنها طی 40 سال حدود 3/5 برابر شده و از 17 میلیون نفر به 60 میلیون نفر رسیده است.
با توجه به روند جمعیت گذشته و سرشماری¬های انجام شده، رشد سالیانه¬ی جمعیت تحول چشمگیری داشته است. بیشترین رشد جمعیتی در خلال سال¬های 1355 تا 1365 کشور به علت مهاجرپذیری کشور به ویژه ازافغانستان بوده است و پس از آن با کوشش¬های به عمل آمده تا سال 1375 رو به کاهش گذارده است. میزان رشد جمعیت بین سال¬های 70 تا 75 به میزان 1/47 درسد برآورد شده است. رشد سریع جمعیت در ایران،

اثر برنامه‌ریزی¬های اقتصادی، اجتماعی را خنثی و موضوع کنترل جمعیت را بطور جدی مطرح کرده است.
رشد طبیعی جمعیت کشور ایران در حال حاضر حدود 1/41 درسد در سال است؛ یعنی در هر سال نیم میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده می‌شود.
از نظر تعداد جمعیت، ایران در میان کشورهای همجوار در خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز در سال 1358 به ترتیب پس از پاکستان، ترکیه و مصر در مقام چهارم قرار دا

شت، ولی به دلیل افزایش سریع جمعیت ایران در سال¬های اخیر، جمعیت کشور ما از سال 1371 به مرتبه دوم پس از پاکستان رسیده است. بنابراین ضرورت تنظیم رشد جمعیت برای کشورهای در حال توسعه¬ی جهان، به ویژه ایران امری حیاتی است.
ساخت جنسی و سنی
در آبان 1375، از 60055488 نفر جمعیت کشور، 30515159 نفر مرد و 295040329 نفر زن بوده‌اند که در نتیجه، نسبت جنسی برابر 103 به دست می‌آید. به عبارت دیگر، درمقابل هر 100 نفر زن، 103 نفر مرد وجود داشته است.
75/6 درسد جمعیت کل کشور را جمعیت ده ساله و بیشتر تشکیل می‌دهد. از جمعیت 10 ساله و بیشتر روستایی 37/6 درسد فعال و از این جمعیت فعال 90/6 درسد شاغل و مابقی بیکاراند.
ساخت سنی جمعیت ایران همانند دیگر کشورهای در حال توسعه، بسیار جوان است به طوری که 56 درسد جمعیت کشور را افراد کمتر از 20 سال تشکیل می‌دهند.
نوع خانوار و پراکندگی آن
در آبان 1375، از کل خانوارهای معمولی کشور،99/69 درسد را خانوارهای معمولی ساکن تشکیل می‌داده‌اند. از این تعداد، 64/12 درسد در نقاط شهری و 57/35 درسد درنقاط روستایی سکونت داشته‌اند. در کل کشور، میانگین تعداد افراد در خانوارهای معمولی

،4/77 نفر به دست آمده است.
این میانگین برای خانوارهای شهری، 4/56 نفر، برای خانوارهای روستایی،5/14 نفر و برای خانوارهای غیرساکن،5/43 نفربوده است.
توزیع جمعیت
توزیع مکانی جمعیت درسطح کشور ناموزون بوده و عوامل جغرافیایی، بسیار متأثر است. هرچند دردهه‌های اخیر این تأثیر تا حدودی کاهش یافته است، اما هنوز عامل عمده در پراکندگی جمعیت ایران محسوب می‌شود. نیمه¬ی غربی به دلیل برخورداری از مح

یطی مساعدتر نسبت به نیمه شرقی، از تراکم جمعیت بیشتری برخورداراست. تمام استان¬های این بخش به جز ایلام، تراکم بیشتری از تراکم متوسط کشور یعنی 35 نفر در کیلومترمربع دارند. با توجه به متوسط تراکم جمعیت کشور، نواحی کم تراکم و پرتراکم جمعیت از نظرجغرافیایی معنی‌دار خواهد بود. بدین ترتیب نیمه¬ی شرقی کشور از تراکمی کمتر از تراکم متوسط کشور برخوردار است. کمبود منابع آب دراثر بارش کم، وجود زمین¬های کویری و شوره‌زار، کمبود زمین با خاک مناسب و وجود اقلیم خشک و نامناسب از عوامل اصلی این تراکم ناچیز جمعیت است. پرتراکم‌ترین استان ایران استان تهران است که درسال 1370 حدود 370 نفر درهر کیلومتر مربع جمعیت داشته است.
آماري جالب از جمعيت کره زمين!
۱:جمعيت يك منطقه به معناي تعداد افرادي است كه در يك بازه زماني مشخص در آن منطقه زندگي ميكنند.جمعيت تحت تاثير مرگ افراد تولد و يا مهاجرت آنها تغيير ميپذيرد.تفاوت حاصل از مرگ و تولد در افراد يك جامعه به معيار رشد طبيعي معروف ميباشد.دولتها در دوره هاي متناوب نسبت به سر شماري اقدام ميكنند.در كشورهائي مانند ايران هند و امريكا اين سرشماري هر ده سال يكبار و در كانادا هر پنج سال يكبار انجام ميگيرد.
در حال حاضر بيش از شش و نيم ميليارد انسان بر روي ك

ره زمين زندگي ميكنند.۱۰۰ سال گذشته به عنوان قرني كه بالاترين ميزان رشد جمعيت را داشت شناخته شده است.جالب است بدانيد فقط در ۳۸ سال يعني از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۹ جمعيت كره زمين به دو برابر رسيد.جمعيت در سال ۱۹۶۱ سه ميليارد نفر و در سال ۱۹۹۹ شش ميليارد نفر بر آورد شده است. اين سرعت بالاي رشد جمعيت انفجار جمعيت نيز خوانده ميشود.
۲: آماري تخميني از جمعيت جهان در ۴۰۰ سال اخير تا

سال ۲۰۵۰
سال ۱۷۵۰: ۷۹۱ ميليون نفر
سال۱۸۵۰: : ۱،۲۶۲،۰۰۰،۰۰۰ نفر
سال۱۹۵۰: ۲،۵۱۸،۶۲۹،۰۰۰نفر

سال ۲۰۵۰ (تخميني) : ۸،۹۱۸،۷۲۴،۰۰۰ نفر
همواره آسيا بيشترين جمعيت دنيا را به خود اختصاص داده است و بيشترين رشد جمعيت در قرن گذشته نيز مربوط به قاره امريكا ميباشد.
قاره اقيانوسيه نيز همواره كمترين جمعيت دنيا را داشته است.در سال ۱۷۵۰تقريبا ۲ميليون نفر ساكن اقيانوسيه بودند كه در حال حاضر بيش از ۳۵ ميليون نفر ساكن آن هستند.
۳:مقايسه جمعيت قاره ها در سال ۲۰۵۰:
آسيا ۵،۲۱۷،۲۰۲،۰۰۰ نفر
افريقا ۱،۸۰۳،۲۹۸،۰۰۰ نفر


اروپا ۶۵۳،۳۲۳،۰۰۰ نفر
امريكاي جنوبي ۷۶۷،۶۸۵،۰۰۰ نفر


امريكاي شمالي ۴۴۷،۹۳۱،۰۰۰ نفر
اقيانوسيه ۴۵،۸۱۵،۰۰۰ نفر

۴:پديده شهر نشيني(مهاجرت به شهرها) :

در طول تاريخ همواره مردم علاقه به مهاجرت به شهرها داشته اند.اما در يك قرن گذشته (و شايد بيشتر) اين پديده رشد ويژه اي پيدا كرده است.براي مثال در سال ۱۸۸۰فقط ۲۰درصد مردم انگليس در شهر ها زندگي ميكردند ولي در حال حاضر بيش از ۹۵ در صد انگليسيها

ساكن شهر ها هستند.در سال ۱۹۶۰ فقط ۲ شهر نيو يورك و توكيو در جهان داراي جمعيت بالاي۱۰ميليون نفر بوندند در حاليكه اين نرخ امروزه به ۲۵ شهر رسيده است.و از اين بين ۱۵ شهر در كشورهاي در حال توسعه قرار گرفته اند.
نتيحه سيل مهاجرت مردم به شهر ها باعث ميشود كه در سال ۲۰۳۰بيش از ۵ ميل

 

يارد نفر در دنيا كه شامل ۶۱ در صد از مردم ميباشد ساكن شهر ها باشند.
۵:آماري از ۱۰ شهر پرجمعيت دنيا در سال ۲۰۰۶ :
۱:توكيو (ژاپن، آسيا):۳۴،۲۰۰،۰۰۰ نفر
۲:ميكزيكو سيتي (مکزيک،امريکاي شمالي) : ۲۸،۰۰۰،۰۰۰
3: سئول (کره جنوبي، آسيا): ۲۲،۸۳۰،۰۰۰ نفر
۵:سائو پائولو(برزيل،امريکاي جنوبي): ۲۰،۲۰۰،۰۰۰ نفر
۴: بمبئي (هند،آسيا) : ۱۹،۸۵۰،۰۰۰ نفر
۶: دهلي (هند،آسيا) : ۱۹،۷۰۰،۰۰۰ نفر
۷:نيو يورك (سال ۲۰۰۵،ايالات متحده،امريکاي شمالي): ۱۹،۲۵۴،۶۳۰
۸: شانگهاي (چين،آسيا): ۱۸،۱۵۰،۰۰۰
۹: لوس آنجلس (ايالات متحده،امريکاي شمالي) ۱۸،۰۰۰،۰۰۰
۱۰: ازاكا (ژاپن،آسيا) :۱۶،۸۰۰،۰۰۰ نفر
۶: دلايل افزايش جمعيت دنيا:
يكي از دلايلي كه جمعيت دنيا امروزه تا اين حد افزايش داشته است ميتواند افزايش طول عمر مردم باشد.در واقع انسانها در عصر حاضر بيش از ساير قرون عمر ميكنند و اين نيز ميتواند به علل مختلفي بستگي داشته باشد و از آن جمله ميتوان به داروهاي جديد و مدرن، بهداشت بهتر، برداشت بيشتر و اصلاح محصولات كشاورزي، توانائي حمل و نگه

داري مواد غذائي تا كيلومترها و در مسافات دور و ... اشاره كرد.
امروزه اميد به زندگي نيز تا حد زيادي افزايش داشته است تا جائيكه در ژاپن اميد به زندگي ۸۱ سال ميباشد.
۷: به آمار زير دقت نمائيد:
در سال ۲۰۰۶ در هر ثانيه ۴.۱ نفر انسان متولد ميشود در حاليكه در هر ثانيه ۱.۸ انسان فوت ميشود. رشد طبيعي جمعيت با اين حساب ۲.۴ نفر انسان در ثانيه و ۷۴۲۸۱۱۷۳ نفر در هر سال ميباشد.
۸: ده كشور پر جمعيت دنيا در سال ۲۰۰۶:
۱:چين ۱،۳۱۳،۹۷۳،۷۱۳ نفر
۲: هند ۱،۰۹۵،۳۵۱،۹۹۵ نفر
۳: ايالات متحده ۲۹۸،۴۴۴،۲۱۴ نفر
۴:اندونزي ۲۴۵،۴۵۲،۷۳۹ نفر
۵:برزيل ۱۸۸،۰۷۸،۲۲۷ نفر
۶:پاكستان ۱۶۵،۸۰۳،۵۶۰ نفر


۷:بنگلادش ۱۴۷،۳۶۵،۳۵۲ نفر
۸:روسيه ۱۴۲،۸۹۳،۵۴۰ نفر
۹:نيجريه ۱۳۱،۸۵۹،۷۳۱ نفر
۱۰:ژاپن ۱۲۷،۴۶۳،۶۱۱ نفر
۹:ده كشور كم جمعيت دنيا در سال ۲۰۰۶
۱:واتيكان ۹۳۲ نفر
۲:تووالو ۱۱،۸۱۰ نفر
۳:ناورو ۱۳،۲۸۷ نفر
۴:پالائو ۲۰،۵۷۹ نفر
۵:سن مارينو ۲۹،۲۵۱ نفر
۶:موناكو ۳۲،۵۴۲ نفر
۷:ليختن اشتاين ۳۳،۹۸۷
۸:اس.تي.كيت ۳۹،۱۲۹ نفر
۱۰:باربودا ۶۹،۱۰۸ نفر
۱۰:در سال ۲۰۰۰ نرخ رشد ۱.۴ در صد معادل ۹۱ ميليون نفر در سال بود كه در سال ۲۰۰۶ به ۱.۱۴ در صد يعني ۷۴ ميليون نفر در سال كاهش داشته است.
۸۱ درصد از افراد بالاي ۱۵ سال سواد پا پا يه اي خواندين و نوشتن را دارند.
هر زن ۲.۶ فرزند دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید