بخشی از مقاله

ترس کودکان

فهرست مطالب
عنوان صفحه
چكيده 1
مقدمه 2
ترس كودك 5
پيشگيري و درمان ترس 6
كمروئي 11
عصبانيت 12
دروغگويي 15
برداشتن بدون اجازه چيزي 16
نظريه اسلام 16
منبع 17


چكيده
شناخت كودك يكي از مقدمات بسيار مهم تعليم وتربيت است. شناخت كودك باعث مي شود تا شما رفتار طبيعي كودكان را بشناسيد . بعضي از والدين به علت ناآگاهي از كودكان ، بعضي از خصوصيات و رفتارهاي طبيعي كودكان را غير طبيعي مي دانند و فكر مي كنند كه كودك آنها داراي مشكلي مي باشد . آنها به شكلهاي مختلف مي خواهند جلوي رفتارهاي آنها را بگيرند و همين كار باعث مشكلاتي در تربيت كودك مي شود. شناخت كودك باعث مي شود تا از رفتارهاي طبيعي كودك احساس نگراني نكنيد .


شناخت كودك باعث مي شود تا نوع و شكل برخورد با كودك را به درستي مشخص كنيد و از او انتظار بيش از حد نداشته باشيد . سعدي مي گويد:
چونكه با كودك سر و كارت افتاد پس زبان كودكي بايد گشاد
براي عمل به اين حرف كه اشاره به حديثي از پيامبر دارد بايد زبان كودكي و دوران كودكي را شناخت . همانطور كه كودكان از نظر جسمي با هم تفاوت دارند و رشد جسمي آنها با هم فرق
مي كند از نظر خصوصيات رواني ور شد رواني نيز با هم متفاوت مي باشند . كودك شما از نظر جسمي و رواني شخصي منحصر به فرد است .


ترس به هر شكل خوب نيست . انسان بايد از موقعيتهاي خطرناك پرهيز كند واگر بدون اختيار با چنين موقعيتي روبرو شده به خاطر ترس كنترل خود را از دست ندهد . درمواقعي كه خطر نسبي است يعني موقعيتي است كه از يك طرف سود دارد و از طرف ديگر زيان،به خاطر ترس تصميم نگيرد بلكه عاقلانه عمل نمايد .
كمرويي يعني اينكه فرد نمي تواند و جرأت حرف زدن را ندارد و كمروئي او به وسيله اطرافيان ايجاد مي شود و براي درمان كمروئي بايد كودك را در مجلس حاضر كرد ، او را مسخره نكرد، به اصلاح رفتار او پرداخت ، محبت را به او آموزش داد و ورزش و بهداشت را رعايت كرد .


عصبانيت نيروي نهفته است كه بر اثر عاملي بالعكس بروز مي كند ، بعضي افراد آن را بروز
مي دهند و بعضي بروز نمي دهند . در موقع بروز ندادن باعث بيماريهاي داخلي مي شود، عصبانيت را بايد به طريق مثبت بروز داد و براي جلوگيري از عصبانيت نيازهاي كودك را برآورده كنيد ، تقويت خشن در كودك نكنيد ؛ كودك را تنبيه نكنيد ؛ ناراحتي را كنترل كنيد ، براي او راههاي مقابله با عصبانيت را بيان كنيد . از نشان دادن صحنه هاي منفي و داراي خشونت پرهيز كنيد .


دروغگويي را كودك از اطراف ياد مي گيرد ، او را نبايد تشويق كرد به دروغ گفتن ، با كودك بازپرسانه رفتار نكنيد كه چرا دروغ گفته است ، به او لقب ندهيم .
كودك در برخي موارد بدون اجازه چيزي را بر مي دارد كه بايد او را آگاه ساخت كه آن چيز مال او نيست، ناراحتي از خود بروز ندهيد ، او را لقب دزد ندهيم ، در صورت لزوم از مشاور استفاده كنيم .

مقدمه :
پرورش كودك جنبه هاي مختلفي دارد . قسمتي از پرورش مربوط به جسم كودك مي باشد . علاوه بر جسم ، استعدادها ،علم ، عاطفه ، ايمان ،اخلاق و.. نيز بايد پرورش پيدا كنند . والدين اولين پرورش دهندگان كودك مي باشند . آنها مي بايد به همه جنبه هايي كه بايد پرورش يابد توجه نمايند .


والدين هستند كه مي توانند جهت پرورش بعضي از استعدادهاي كودك، او را به دست مربيان بسپارند. از اين نظر والدين علاوه بر اينكه خودشان پرورش دهندگان كودكند، با انتخاب ساير مربيان نقش ديگر نيز در پرورش كودك بازي مي كنند .
آشنايي والدين با قوانين تعليم وتربيت بسيار مهم است . اين آشنايي باعث مي شود تا آنها بتوانند روابط بهتري با فرزندان خود برقرار كنند و موجبات پرورش صحيح آنها را فراهم نمايند .


بسياري از عادتها در سنين كودكي شكل مي گيرند . تغيير اين عادتها هر چند كه غير ممكن نيست ، ولي بسيار سخت مي باشد . پدر و مادر مي توانند عادتهاي خوب را در كودكان بوجود آورند و از ايجاد عادتهاي نامطلوب جلوگيري كنند . آنها با اين كار خود كمك بزرگي به آينده كودك خود مي نمايند .


والدين كودكان خود را دوست دارند و به آنها محبت مي ورزند ولي گاهي كودكان اين مساله را درك نمي كنند . بعضي از كودكان والدينشان را دشمنان خود مي دانند و با آنان به خوبي رفتار نمي كنند . والديني كه با قوانين تعليم و تربيت آشنايي داشته باشند ، محيطي را ايجاد مي كنند كه با كودكان خود ، دوست باشند و كودكان نيز آنها را دوست دارند . در اين خانواده همه به يكديگر احترام مي گذارند و حرف هم را مي فهمند .


گاهي كودكان مشكلاتي بوجود مي آورند .آنها ممكن است دروغ بگويند ، شيطنت كنند ، حرفهاي زشت بزنند،درس نخوانند، به حرف شما گوش ندهند ، لج بازي كنند،از چيزهاي ساده بترسند ،زود عصباني شوند ، بي ادبي نمايند ، سلام نكنند،خواهر كوچكتر خود را اذيت نمايند ، دعوا كنند و ... والديني كه با كودكان و نوع رفتار با آنها آشنا هستند به راحتي اين مسائل را حل مي نمايند .
همه والدين كه مي خواهند كودكاني خوب ، تربيت كنند و مسائل كودكانشان را به راحتي حل نمايند. آنها مي دانند كه براي انجام وظايف خود نيازمند اطلاعاتي مي باشند و پيوسته در جستجوي اين اطلاعات هستند .


حضرت علي (ع) مي فرمايند :‹‹ هيچ ميراثي مانند ادب نيست ›› .


ترس كودكان
ضرب المثل ترس برادر مرگ است را شنيده ايد، يكي از مسائل كه جلوي رشد و پيشرفت را مي گيرد ترس است . ترس زندگي افراد را به هم مي ريزد و باعث رنج آنها مي شود . شخصي را تصور كنيدكه از همه حشرات ميترسد . با ديدن يك سوسك، مگس يا مورچه وحشت مي كند ، چنين شخصي مدت زيادي از زندگي خود را در اضطراب به سر مي برد .


اگر به زندگي خود يا دوستان و آشنايان نگاه كنيد ، مواردي را پيدا ميكنيد كه ترس باعث نجات انسانها شده است ، همچنين مواردي را پيدا مي كنيدكه نترس بودن دردسرهايي ايجاد كرده است . در كنار اين موارد جاهايي را مي بينيد كه ترس باعث عقب افتادگي زندگي و تلخي آن شده ، يا به مواردي برخورد ميكنيد كه نترسيدن و شجاعت باعث پيشرفتهاي زيادي شده است . با اين صحبتها آيا ترس چيز خوبي است يا نه ؟ اكنون مقداري به ترس مي پردازيم وآن را بررسي مي كنيم .


ترس يك حالت عاطفي است كه علامتهاي آن شبيه علامتهاي اضطراب مي باشد . وقتي شخص دچار ترس مي شود ضربان قلب او تندتر مي شود ،توانايي تمركز خود را از دست مي دهد، به نفس نفس مي افتد ، عضلات او منقبض مي شود ، بي قرار مي شود و ممكن است حركات غير عادي نشان دهد ، نمي تواند تمركز پيدا كند ، ممكن است دچار عرق كردن ، سرگيجه و سردرد شود .


نتيجه ترس اين است كه انسان را از موقعيتي كه باعث ترس مي شود دور كند . گاهي اين موقعيتها براي انسان خطرناك هستند و دوري از آنها لازم است . درمواردي ديگر موقعيت خطرناكي وجود ندارد ولي ترس ايجاد مي شود. اينگونه ترسها را ترسهاي غيرواقعي مي نامند . بنابراين اولين ضرر ترس در مواقعي است كه موقعيت واقعا خطرآفرين نمي باشد .
ترسهاي غير واقعي در طبيعت هيچ انساني نيستند و بوسيله آموزش بوجود آمده اند . يعني اشخاص ياد مي گيرند كه در موقعيتهاي غيرخطرناك، بترسند . به راحتي مي توان از ايجاد اين ترسها جلوگيري كرد و در صورتي كه ايجاد شده اند آنها را از بين برد .


اكنون به اين مطلب مي پردازيم كه آيا ترس در موقعيت خطرآفرين صحيح است يا خير؟ ترس در اين مواقع هم مفيد نيست و باعث ضررهايي مي شود. البته نترسيدن به اين معني نيست كه انسان خود را به دام بيندازد و موجب هلاكت خود شود . مثلا شخص بگويد من از چيزي نمي ترسم و خود را از پشت بام پايين بيندازد ، نوجواني بگويد من از چيزي نمي ترسم بنابراين شروع به كشيدن سيگار مي كنم.


نترسيدن يعني اگر چنانچه به طور اتفاقي با موقعيت خطر روبرو شديد نشانه اي اضطراب در شما ايجاد نشود . ايجاد اضطراب باعث مي شود تا شخص سردرگم شود و نتواند هيچ كاري انجام دهد . فرض كنيد شخصي با حيوان وحشي روبرو شده است ، اگر خونسردي خود را حفظ كند مي تواند فرياد بزند و كمك بخواهد ؛ فرار كند و به جايي پناه ببرد ولي از شدت ترس زبانش بند آمده و دست و پايش قدرت حركت را از دست داده اند ؛ بنابراين در جاي خود مي ماند و حيوان به او آسيب مي رساند . از موقعيتهاي خطرناك بايد دوري كرد

ولي نه به دليل آنكه باعث اضطراب و ترس مي شوند بلكه به اين دليل كه براي ما خطر دارند و باعث آسيب به ما مي شوند و يا كار صحيحي نيستند و نبايد آنها را انجام داد . همه شما شنيده ايد كه حضرت علي (ع) فرموده اند كه خدا را به خاطرترس از عذاب نمي پرستيم ، چرا كه اين كار عبادت بردگان مي باشد .


پيشگيري و درمان ترس
همان طور كه بيان شد ترسهاي غير واقعي يادگيري مي شوند و مي توان از آنها جلوگيري كرد . در مورد ترسهاي واقعي هم مي توان تمريناتي انجام داد كه هنگام مواجهه با آنها به شكل منطقي عمل كرد چند مورد زير در پيشگيري ودرمان ترس كودكان به شما كمك مي كند .
1-ديدگاه خود را نسبت به ترس عوض كنيد
ترس را به عنوان پديده اي خوب و مفيد در نظر نگيريد.ترس در هيچ شرايطي و به هيچ شكلي مفيد نيست . بعضي والدين دوست دارند كه كودكان از آنها بترسند و اعتقاد دارند كه اين ترس مفيد است و مي توانند در تربيت كودك از آن استفاده نمايند . اين نگرش باعث مي شود تا در روشهاي خود از آن استفاده كنند .اين نگرش صحيح نيست و بايد آن را عوض كنيد .


كودكان به درجه اي از رشد عقلي و اخلاقي نرسيده اند كه بتوانند خوبي ها و بدي ها را به خوبي تشخيص دهند ، بنابراين نمي توانند بدون كمك شما كارهاي درست را انجام دهند ؛ مثلا اگر شما كودك را به حال خود بگذاريد ، ممكن است كه هيچ وقت به فكر يادگيري خواندن و نوشتن نيفتد يا خيلي از مسئوليتهاي زندگي خود را نپذيرد . ولي اين موضوع به معني آن نيست كه كودك را از عواقب كارش بترسانيد و باعث اضطراب او شويد . توجه كنيد كه منظور ما از ترس به معني واقعي آن است نه به شكل اصطلاحي،مثلا بعضي ها وقتي مي گويند از عاقبت كار بترسانيد، منظورشان اين است كه عواقب و نتايج كار را براي او توضيح دهيد . درحالي كه منظور اين است كه كاري كنيد كه هنگام مواجهه با آن موقعيت ضربان قلبش تند شدن ، به نفس نفس بيفتدو... و مجبور شود تا از نزديكي به آن موقعيت اجتناب نمايد .


حتي اگر كودك خود را تنبيه مي كنيد ، نبايد تنبيه شما باعث اضطراب و ترس كودك شود . بعضي والدين مي گويند اگر تنبيه باعث ترس نشود ، فايده اي ندارد ، در حالي كه چنين نيست ، چرا كه ترس باعث مي شود تا عملكرد انسان ضعيفتر از توان او شود . كودكي را در نظر بگيريد كه براي جواب دادن درس در جلوي كلاس ايستاده است و ترس شديدي دارد . آيا مي تواند درس را به خوبي جواب دهد ؟ آيا اين ترس او باعث مي شود تا براي دفعه بعد درس را بهتر بخواند ؟ معلوم است كه چنين نيست چرا كه حتي اگر درس را بهتر بخواند باز هم نمي تواند پاسخ دهد و سرانجام متوجه مي شود كه تلاش كردن و نكردن او هيچ فرقي ندارد بنابراين به دنبال راههاي ديگري براي فرار از موقعيت ترس مي گردد. مثلا ترك تحصيل را پيش مي گيرد.


2- كودك را نترسانيد
بعضي موقعيتها باعث ترس كودك مي شوند ، اين موقعيتها را آرام آرام به كودك معرفي كنيد ولي به قدري ادامه ندهيد كه باعث ايجاد ترس شود .
وقتي حالات هيجاني شروع شد و كودك در آستانه ترس قرار گرفت ، كار خود را متوقف كنيد و اجازه ندهيد كودك وارد مرحله ترس شديد شود . به طور مثال كودك از اينكه او را به طرف بالا پرتاب كنيد مي ترسد شما مي توانيد او را بادست بالا و پايين ببريد . بعد مقدار خيلي كمي او را بالا بيندازيد ولي اگر ديديد اين كار موجب ترس او مي شود ، او را بالاتر نيندازيد . بعد از مدتي كه اين مرحله هيچ واكنش در او ايجاد نكرد، او را كمي بالاتر بيندازيد .


اگر كودك به طور مداوم به ترس شديد دچار شود ، ترسيدن را ياد مي گيرد و مكانيسم بدن او به شكلي مي شود كه با ديدن موقعيت خطر، عكس العملهاي شديد نشان مي دهد . البته در بزرگسالان وضع فرق مي كند . يكي از روشهاي كاهش ترس در بزرگسالان روش غرقه سازي مي باشد ، يعني شخص را در بالاترين موقعيت ترس قرار مي دهند . مثلا شخصي كه از آب مي ترسد را داخل استخر مي اندازند . اين روش در بزرگسالان هم خطرناك است و ممكن است واكنشهاي هيجاني به قدري شديد باشد كه باعث توقف قلب و مرگ شخص شود . با اين حال در بزرگسالان با بعضي روشها ، و آزمايشات و مصاحبه هاي قبل از اين كار ، مي توان اين روش را استفاده كرد . ولي اين روش در كودكان اصلا مفيد نيست و باعث يادگيري شديد ترس مي شود .


چنانچه كودكي بي اختيار ، دچار ترس شد ، نگزاريد در آن موقعيت باقي بماند . خونسرد ي خود را حفظ كنيد و باترس كودك دچار هيجان نشويد، به آرامي كودك را از آن موقعيت دور نمائيد و او را آرام كنيد .
مثلا هنگام شب كودك در گوشه اي تنها مشغول بازي است و شما او را ترك كرده ايد ،ناگهان برق مي رود و همه جا تاريك شده ، اين است كه دچار ترس شديد مي شويد ، شما كنار او برويد ، سپس چراغي روشن كنيد و براي آرام كردن كودك تا مدتي او را ترك نكنيد و با او بازي نمائيد. البته مواظب باشيد كه باعث تقويت ترس در كودك نشويد ،مثلا بعد از ترسيدن ممكن است او را در آغوش بگيريد و بگوييد نترس عزيزم و چنان محبت شديدي ابراز كنيد كه كودك تا به حال آن را نديده است .


بعضي ترسها در كودك وجود ندارد ولي پدر ومادر با بيان آنها باعث ترس كودك مي شوند . مثلا براي ساكت كردن كودك او را از ‹‹ لولو›› ‹‹سگ همسايه›› ، ‹‹ آدم خور›› ‹‹ بچه دزد›› و... مي ترسانند . به طور كلي هر چيزي كه باعث ترسيدن كودك شود را كنار بگذاريد .


3-رسيدگي به نيازهاي كودك در 2 سال اول زندگي
وقتي كودك به دنيا مي آيد تا وقتي دو ساله مي شود ، بايد احساس امنيت داشته باشد . در اين سن والدين بايد به سرعت نيازهاي كودك را برآورده سازند،اين كار باعث مي شود تا كودك در آينده كمتر احساس ترس كند .


4-ترسهاي خود را كاهش دهيد
بسياري از ترسها بوسيله تقليد از والدين بوجود مي آيد .مادري كه از تاريكي،تنها بودن ،بلندي،حشرات ،اشباح مي ترسد، باعث مي شود تا كودك هم از او ياد بگيرد. پدري كه از حيوانات ، انجام كارهاي خلاق و گرفتن حق خودش مي ترسد ، اين ترس را به كودك خود منتقل مي نمايد . بنابراين ابتدا ترسهاي خود را از بين ببريد.


گاهي واكنشهاي اضطرابي والدين باعث ترسيدن كودك مي شود و اين موضوع باعث مي شود تا يك موقعيت بي خطر براي كودك به شكل موقعيت خطرناك شود . مثلا پدري در حال پرتاب كودكخود به بالا و پايين است و مطمئن است كه كودك را مي گيرد و خطري براي او ايجاد نمي شود ولي مادر به طرف پدر مي رود و با هيجان مي گويد مواظب باش، الان مي افتد،حواست را جمع كن و... اين حالت سبب مي شود تا كودك فكر كند اين موقعيت خطرناك است.


5-ترسهاي كودك را مسخره نكنيد
ممكن است كودك شما از چيزهاي خيلي ساده اي بترسد، با اين حال ترسهاي كودك را مسخره نكنيد. مخصوصا با حالت مسخره آميز آنها را در برابر اقوام بيان نكنيد .


6-فيلمهاي وحشتناك
نمايش دادن فيلمهاي وحشتناك براي كودكان باعث ترس آنها مي شودو سطح اضطراب آنها را بالا مي برد . نمايش اين فيلمها قبل از هفت سالگي مخصوصا شبها صحيح نيست . از هفت تا چهارده سالگي هم نمايش اين فيلمها خوب نيست و اثرات بدي دارد .


7-گرفتاري در خطر
مواظب باشيد كودك خود را به خطر نيندازيد مثلا آب جوش را روي خود نريزد ، از ارتفاع نيفتدو...همچنين محيط را طوري آماده كنيد كه مجبور نشويد باعث ترس كودك شويد . مثلا كودك به طرف راه پله حركت مي كند و راه پله شما حصار ندارد ، بنابراين شما داد مي كشيد تا او را از افتادن باز داريد و به اين شكل باعث ترس او مي شويد .


8-تلقين ترسو بودن
به كودك تلقين نكنيد كه ترسو است . ‹‹ بچه من ترسو است››،‹‹ مي دانم كه مي ترسي ولي سعي كن اين كار را انجام دهي ››،‹‹چرا اين قدر ترسو هستي؟›› و... باعث مي شود كودك باور كند كه ترسو مي باشد .
9-نااميدي كودك


كودك را در وضعيتي قرار ندهيد كه هيچ راه فراري نداشته باشد و هر چه سعي كند ، به نتيجه اي نرسد. اين گونه موقعيتها باعث ترس كودك مي شوند ، به طور مثال هنگام بازي او را طوري نگيريد كه هرچه تلاش كند نتواند از دست شما رها شود ، تا تكليفي به او ندهيد كه تمام روز به آن مشغول شود ولي نتواند آن را انجام دهد .


10-روبرو كردن تدريجي كودك با موقعيت هاي ترس آور
اگر كودك دچار ترسهاي غيرواقعي است و از موقعتيهايي كه بدون خطر است ، دوري مي كند ، بايد او را اندك اندك درموقعيت قرار دهيد ، تا متوجه شود كه خطري متوجه اونمي شود. بيش از حد نگران كودك نشويد و نگوييد ،خوب حالا كه وحشت دارد نبايد به اين كار دست بزند.
فرض كنيد كودك شما از اينكه به تنهايي در تاريكي باشد مي ترسد و فكر مي كند كه موجوداتي در آنجاست كه به او خطر مي رسانند . ابتدا او را در اتاقي ببريد كه كاملا آن را مي شناسد و بعد در حالي كه خودتان در كنار او هستيد چراغها را خاموش كنيد . به كودك توضيح دهيد كه ببين هيچ چيزي نيست و مثل همان موقع است . فقط تاريك شده و نور از بين رفته است . اين كار را چند بار تكرار كنيد ، بعد از آن به كودك بگوييد كه وقتي اتاق تاريك شده كمي از شما فاصله بگيرد و اندك اندك فاصله را زيادتر كنيد. بعد از كودك بخواهيد درحالي كه شما در گوشه اي ديگر از اتاق هستيد ، به سمت كليد برق برود و لامپها را خاموش كند. بعد از آن شما بيرون اتاق بايستيد و به كودك بگوييد داخل اتاق برود و لامپها را خاموش كند . بعد از آن شما بيرون از اتاق بايستيد و به كودك بگوييد داخل اتاق برود ، چراغها را خاموش كند و به بيرون بيايد.مرحله بعد وارد اتاق تاريك شدن و مدتي در آنجا ماندن است . كم كم شما فاصله خود را از اتاق بيشتر كنيد و مدت زمان باقي ماندن در تاريكي را افزايش دهيد واين كار را تا برطرف شدن كامل ترس ادامه دهيد . توجه كنيد كه اين كار در يك روز امكان پذير نيست و ممكن است هفته ها طول بكشد تا موفق شويد .


كمرويي
كمروئي به اين معني است كه شخص نمي تواند در مواقع خاصي صحبت كند و روابط اجتماعي ايجاد كند . كمروئي در اصل نوعي ترس است . يعني ترس از روابط اجتماعي. مثلا شخصي نمي تواند از حق خود دفاع كند ، او دوست دارد صحبت كند و چيزي بگويد ولي جرأت اينكار را ندارد، يا اينكه نمي تواند احساسات خود را بيان كند ، نمي تواند به شخصي ابراز محبت كند . كمروئي كودكان گاهي به شكل مطلق است،يعني كودك اصلا صحبت نمي كند و هيچ حرفي نمي زند . كمروئي كودكان بوسيله والدين ايجاد مي شود و ممكن است براي هميشه دركودك پايدار شود .در مورد كمروئي كودكان به نكات زير توجه كنيد .


1- كودك را از همان ابتداي تولد به جمع دوستان و اقوام ببريد و او را به انها معرفي كنيد . بعد همراه با بزرگ شدن كودك، او را همراه خود به جمعهاي مختلف ببريد .
2- وقتي كودك صحبتي مي كند ، او را مسخره نكنيد و حرفهاي او را بي ارزش ندانيد و از صحبت كردن او جلوگيري نكنيد . مثلا وقتي با دوستان خود صحبت مي كنيد و كودك هم نظري مي دهد به او نگوئيد فضولي نكن، اين حرفها به تو ربطي ندارد .اگر حرفهاي شما بزرگانه است و كودك نبايد در آنها دخالت كند ،كودك را به جاي ديگر راهنمائي كنيد تا به بازي بپردازد و به جمع شما وارد نشود .
3- هيچ گاه به كودك نگوييد كه رفتار و صحبتهاي تو ناشيانه و زشت است . اگر رفتاري ناشيانه از او مي بينيد با او تمرين كنيد تا رفتارش را اصلاح كند ولي او را پخمه،شلخته و... نخوانيد.


4- اگر خود شما كمرو هستيد ، ابتدا كمروئي خود را درمان كنيد .
5- با كودك تمرين كنيد تا در هر موقعيت چگونه صحبت كند. مثلا كودك شما وقتي چيزي مي خرد و فروشنده باقيمانده پول او را نميدهد ، خجالت مي كشد از او درخواست كند دراين مورد بازي او بازي خريد انجام دهيد . ابتدا او را فروشنده كنيد و به او بگوييد كه باقيمانده پول شما را ندهد . شما به او نشان دهيد كه چگونه مودبانه پول خود را درخواست مي كنيد .

سپس نقش خريدار را به او بدهيد و اشكالات كار او را برطرف كنيد. بهتر است با يك فروشنده آشنا صحبت كنيد كه وقتي كودك شما براي خريد آمد، باقي پول را به او ندهد و وقتي كودك درخواست كرد او را تشويق كند .اگر اين كار را نكرده بود همراه هم به مغازه برويد و ازكودك بخواهيد تا اين كار را انجام دهد سپس همراه فروشنده او را تشويق كنيد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید