بخشی از مقاله

تفاوت زنان ومردان از نظر عا طفي
تفاوت بسياري در بين عاطفه زن ومرد وجود دارد كه به ظهور خارجي عاطفه باز مي گردد . بسياري از خانمهاي متاهل احساس مي كنند همسرانشان به آنها علاقه اي ندارند ولي وقتي از آقايان تحقيق به عمل مي آيد ثابت مي شود كه آنها بسيار همسران خود را دوست دارند. اين مردان ياد نگرفته اند عاطفه مثبت وزيباي خود را به نمايش در آورند.


بسياري از مردم در كشورهاي غربي معتقد هستند ودر فرهنگ اسلام نيز اين اعتقاد وجود داردكه محبت بايد با كلام مناسب بيان شود . ما از فرهنگ خود آموخته ايم كه از چهره خود به طوري محافظت كنيم كه احساس دروني ما آشكار نشود. ما تمايل داريم كه خشم ، عشق ، نفرت وحسادتهايمان بر ديگران آشكار نشود ، زيرا راز ما بر ملا خواهد شد. اگر ديگران عصبانيت مارا بفهمند از وجهه عمومي وارزش ما كاسته خواهد شد . بعضي از زنان عواطف خود را به صورت افراطي نمايش مي دهند، ولي مردها مكنونات قلبي خود را بيرون نمي ريزند ويا اگر اين كار را بكنند بزرگنمائي ندارند.


زنان چون مباني زندگي را با وسواس اجرا مي كنند سخت گيرند واز اين رو كمتر شادند و اما مردان چون آسان مي گيرند بيشتر شادند.
هورمون هاي بدن ما در ايجاد شادي موثرند. هورمون فوليكولين وتستوسترون در انسان شادي آفرينند اما فو ليكولين كه يك هورمون زنانه است شادي بيشتري را فراهم مي سازد.
تفاوت مرد وزن در اخلاق ( mood )


خانمها در جاده پر پيچ و خم زندگي راحت تر با مسائل مواجه مي شوند ، مثلا در يك شكست مالي زنان بيشتر وبهتر مقابله وسازش دارند تا مردها ! آقايان در زندگي روزانه ودر تمام ابعاد آن وقتي با شكست مواجه مي شوند بيشتر دچار افسردگي مي شوند.
مسئله ديگر اينست كه زنان در فاصله كوتا هي ، افسرده وشاد مي شوند. مردها اغلب در مقابل ياس ونا اميدي گريه نمي كنند ولي احساس غمگيني پايدارتري را تجربه مي كنند.
تفاوت زن ومرد در نمود بيروني عاطفه ((affect


تفاوت عمده زنان ومردان در ظهور خارجي عاطفه است زنان افسردگي را بهتر نشان مي دهند وافسردگي آنان سطحي وموقتي است اما در آقايان افسردگي پايدارتر وعميق تر است وبه خوبي نيز نشان نمي دهند. خانمها سريعا گريه مي كنند وبه صورت نمايشي نيز دست به خود كشي مي زنند ولي آمار خود كشي واقعي در مردان بيشتر است.
در عاطفه دوست داشتن ، خانمها بسيار علاقه ودوست داشتن خود را نشان مي دهند اما آقايان آن را كه بسيار دوست دارند چنان نشان مي دهند كه« قدري» دوست دارند. در تمام دنيا خانمها بيشتر افراد محبوب خود را آزار مي دهند وخود كشي در ماجراهاي عاشقانه در ميان آقايان بيشتر ديده مي شود. پس مي توان فهميد كه مردها در علاقه داشتن جدي تر هستند.


در ادبيات ملل مختلف ، بيشتر داستان هاي عاشقانه ودرنهايت جنگ ها وجريانات دامنه دار تاريخ حول محور يك زن مي گردد.
دريك ازدواج خانمها بيشتر به مباني منطقي توجه دارند وبه وقت مرد را مي سنجند. آنها با تسلط بر عواطف خود هر كسي را شايسته خود نمي دانند و معيار هائي مثل پول، زيبائي و… را در نظر مي گيرند.

تفاوت زنان ومردان در خشم
اطلاعات روان پزشكي وروان شناسي نشان مي دهد زنان بيش از مردان خشمگين اند وخشم آنها هم در كلام وهم درعمل بيشتر از مردان است. اگر زني نسبت به كسي ديد منفي داشته باشد صحنه اي به وجود مي آورد وبا او قهر مي كند، آن هم يك قهر طولاني مدت . ولي مردها در اين زمينه راحت ترند ومانند زنها به جزئيات رفتارها توجه نمي كنند وسعي مي كنند بسياري از رفتارها را فراموش كنند. درواقع در بسياري از موارد مردها به وجود آورنده صلح وآرامشند.


خانمها در ابراز كلامي خشم، فرهنگ ولغات خاص خود را دارند و از خود نيز مي سازند، اما آقايان دو تا سه ناسزا بيشتر بلد نيستند.
پس نتيجه مي گيريم چون زنان سرشار از احساس اند به همين دليل خشم خود را نيز سريع تر نشان مي دهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید