بخشی از مقاله

تمدن اسلامی

چکيده
اين مقاله به بررسي نقش دين در تقويت اتحاد ملي و انسجام اسلامي مي پردازد و به خوانندگان خاطرنشان مي کند که اتحاد و انسجام در هيچ ملتي به وجود نمي آيد مگر اينکه آحاد آن ملت با هم مراوده و آمد و رفت داشته باشند يعني اجتماع و گردهمايي افراد در ايجاد اتحاد نقش بسزايي دارد از اين رو شارع مقدس اسلام که خواهان سعادت مسلمانان بوده است براي رسيدن به اين هدف والا مسلمانان را به گردهمايي هاي متنوع ملزم ساخته که برخي از آنها واجب و برخي مستحب مي باشد :

الف : اجتماع شبانه روزي ( برگذار کردن نمازهاي يوميه به جماعت)
ب : اجتماع هفتگي ( شرکت در نماز جمعه) با شرايط خود
ج : اجتماع سالانه : اقامه نماز عيد فطر و عيد قربان در بيابان با شرايط ويژه
د : اجتماع بيت المللي اسلامي : اجتماع مسلمانان در خانه خدا و مکه براي انجام مناسک حج

مقدمه : انسان بر اساس طبيعت و سرشت خود ، خواستار عزت ، محبوبيت ، سعادت و خوشبختي است ، ليکن اگر راهنماي مطمئني چون عقل و شرع نداشته باشد ، دچار سردرگمي مي شود و به بيراهه مي افتد و گمراه مي گردد ، چرا که شيطان و هواهاي نفساني بويژه نفس اماره راههاي ديگري به او نشان مي دهند و وانمود مي کنند که سعادت و عزت و محبوبيت در کسب و جمع مال است ، در نتيجه به دام شيطان مي افتد و رهائي اش از آن دام بعيد به نظر مي رسد.

بدون ترديد اگر انسان از وحي و حاملان آن که اهل بيت عصمت (ع) هستند کمک بگيرد يه راه راست هدايت مي شود و به خواسته ها و آرزوهاي شرعي خود مي رسد خداوند سبحان راههاي رسيدن به عزت را معين کرده و به وسيله پيامبر اکرم (ص) و اوصياي گرامي اش به مردم ابلاغ فرموده ، در حديثي قدسي خداوند خطاب به موساي کليم (ع) فرموده است : اي موسي من عزت را در بندگي و اطاعت خود قرار داده ام و مردم عزت را در معصيت و نافرماني من مي جويند پس کي آن را مي يابند! ( هرگز آن را نمي يابند).

عزت انبياء و اوصيا و اولياي الهي ، در طول تاريخ بشر ، ريشه در بندگي خدا دارد و هر چه عبوديت و بندگي و سرسپردگي در برابر خدا بيشتر باشد ، دايره عزت وسيعتر و گسترده تر مي شود ، ( آنان که منکرند بگو روبرو کنند!) هر کس در اين حقيقت محسوس و ملموس شک دارد به نمونه هاي آشکار آن بنگرد.
پيامبران الهي بويژه پيامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار و اولاد طاهرين آنها و علماي عاملين و عرفاي کملّين و شهداي واصلين نمونه هاي بارز اين عزت و محبوبيت مي باشند البته عزت دنيوي آنان براي محسوس و مشهود است و عزت اخرويشان بسي فراتر است چون خداوند آن را چنين توصيف کرده و فرموده است : براي بندگان شايسته ام چيزهايي در آخرت (بهشت) مهيا کرده ام که نه چشمي ديده و نه گوشي شنيده و نه به قلب بشري خطور کرده است.

لازم به ذکر است که براي رسيدن به عزت فردي بهترين راه همين بندگي و طاعت است اما تواضع هم که در بطن عبوديت است نقش بسزايي در محبوبيت و عزت فردي دارد و مفاد روايات فراواني است که تواضع در برابر خدا و خلق خدا و موجب عزت و رفعت است پيامبر (ص) فرمود : هر کس در برابر خدا و براي خدا تواضع کند خدا به او رفعت درجه و مقام مي دهد
( سعدي : تواضع سر رفعت اندازدت تکبر به خاک اندر اندازدت )

عزت جمعي : اما راه رسيدن به عزت و شوکت جمعي و برون رفت از حالت غربت که پيامبر سلام (ص) فرمود : اسلام در آغاز غريب بود و همانند آغاز ، به غربت بر مي گردد منحصر به اتحاد و انسجام و پرهيز از جدايي و تفرقه است ، و آن حاصل نمي شود مگر با ارتباط و پيوند دوستانه و برادرانه مسلمانان با يکديگر ، و مراوده و رفت و آمد و اجتماع و گردهمايي ، از اين رو خداي منان به منظور رسيدن مسلمانان به اين هدف ، اجتماعاتي گوناگون براي آنها مقرر فرمود به شرح زير :

الف : اجتماع شبانه روزي (نماز جماعت)
ب : اجتماع هفتگي (نماز جمعه)
ج : اجتماع سالانه (نماز عيدين)
د : اجتماع بين المللي (حجّ) که هر کدام مقاله اي مستقل مي طلبد ، و سعي نگارنده بر اجمال است.

اتحاد ، در لغت : يکي شدن ، وحدت ، توافق ، يگانگي کردن.
اتحد يتحد اتحاد ، اتحد القوم ، آن قوم با هم متحد و هم پيمان شدند.
انسجام : انسجم الکلام ، سخن انسجام يافت يعني منتظم شد.
انسجام : يکپارچي استواري ، روان بودن.
انساجم من المطر ، باران ريزان ، و معٌ ساجم ، اشک ريزان.
انسجام : توافق ، تناسق در اجزا ، انسجام در سليقه ها ، مصالح ، آرا. ( Harmony)
انسجام : هماهنگي ( unison ) ، سازش و موافقت (agrement)

انسجام از منظر قرآن کريم : با توجه به معاني گوناگوني که براي واژه در فرهنگ لغتها آمده است نوعي پيوستگي و وابستگي امت اسلام با يکديگر در سراسر جهان است که به نظر مي رسد با اتحاد کمي متفاوت است چون اتحاد ملي کمي محدودتر از انسجام اسلامي است ، انسجام اسلامي هماهنگي ، سازگاري ، همصدايي، همنوايي ، ارتباط تنگاتنگ همه ملت هاي اسلامي با يکديگر است ، اين انسجام مرزهاي جغرافيايي را در مي نوردد و به کشور خاصي مربوط نمي شود به عنوان نمونه : راهپيمايي مسلمانان جهان حتي مسلمانان اروپا و آمريکا و شوروي و غيره در روز جهاني قدس به حمايت از ملت مظلوم فلسطين و اعتراض به اشغالگري و جنايات رژيم صهيونيستي ، انسجام اسلامي محسوب مي شود و نگارنده مقاله سعي دارد به خواست خدا در اين محدوده و کادر از کتاب و سنت مطالبي ارائه کند.

بدون ترديد مسلمانان جهان اعم از شيعه و سني در جاي جاي جهان ، غريب و مظلوم واقع شده اند همان طور که رسول اکرم (ص) خبر داد و فرمود : اسلام غريب آغاز مي شود و سرانجام به غربت برمي گردد ، وحدت اسلامي براستي چه غربتي بالاتر از اين قابل تصور است که مسلمانان در نقاط مختلف جهان پراکنده اند يعني در قاره هاي مختلف ، کشورهاي اسلامي و مسلمانان وجود دارند و به خاطر اختلافات عقيدتي و فرقه اي و ديگر عوامل تفرقه که به دست دشمنانشان ايجاد مي شود پراکنده شده و در مقابل دشمنان ”يد واحده“ نمي شوند حال آنکه پيامبر (ص) فرمود : المسلمون يدٌ واحده علي من سواهم. مسلمانان بر ضد غير مسلمانان مشابه يک دست هستند. و نيز فرمود : المسلمون اخوه لافضل لاحدٍ علي احدٍ الا بالتقوي ، مسلملنان برادران يکديگرند هيچکس را بر ديگري برتر نيست مگر به تقوا کدام غربت از اين بالاتر که گروهي از مسلمانان باگروهي ديگر به خاطر امور پوچ و واهي با هم بجنگند و دشمنان شاد شوند يا يک حاکم کشور اسلامي از يک کشور دشمن اسلام ، عليه مسلمانان يک کشور کمک بگيرد ( مانند حمله صدام معدوم به ايران ) يا کمک برخي سران کشورهاي اسلامي يا برخي شخصيتهاي به ظاهر مسلمان با اسرائيل همسو و هم جهت باشند عليه فلسطين و سخن خدا را فراموش مي کنند که فرمود :

لاتجدُ قوماً يؤمنون بالله و اليوم الآخِر يوادّون من حادّ الله و رسوله هيچ قومي را که ايمان به خدا و روز قيامت دارد ، نمي يابي که با دشمنان خدا و رسولش دوستي کنند. و کدام غربت از اين دردناک تر است که رهبران آزاد انديش برخي ممالک اسلامي و در رأس آنها ايران اسلامي سران ديگر کشورهاي اسلامي را به وحدت و انسجام دعوت کنند و پاسخ مثبت نشنوند در طول تاريخ اسلام وضع بدين منوال بوده است ، سيد جمال الدين اسدآبادي در سالهاي حکومت سلسله قاجار و سلطنت ناصرالدين شاه ضرورت چنين وحدت و انسجامي را تشخيص داد و تلاش فراواني هم کرد و به نتيجه دلخواه نرسيد اما در بيداري برخي از کشورهاي اسلامي بي تأثير نبود ، و جاي بسي تأسف است که فرياد او را در گلو خفه کردند و خود مسلمانان و سران آنها مانع پيشرفت و موفقيت او شدند پادشاه عثماني سيد را به کشور خود دعوت کرد و او وارد قسطنطنيه شد و به اجبار در همانجا ماند. و در حقيقت حبس نظر شد و سرانجام در شوال1314 يا 1315 هجري قمري در استانبول درگذشت و در سبب مرگ او اختلاف بسيار است که در ذيل به اجمال اشاره مي شود. دشمنان قسم خورده اسلام فرياد وحدت طلبانه ديگر آزادي خواهان و درد آشنايان اعم از علما و غير علما را از نطفه خفه کردند ، و در هر فرصتي که زمينه هاي اتحاد و انسجام مسلمانان جهان فراهم شود دشمنان اسلام سنگ اندازي و توطئه مي کنند و با شگردهاي شيطاني خود زمينه تفرقه مسلمانان را فراهم مي آورند اما در هيچ شرايطي براي يک مسلمان درد آشنا ، سکوت جايز نيست چون سکوت مايه خواري و ذلت است ، ما نبايد مأيوس شويم چون تا قرآن و سنت نبوي را داريم زمينه هاي اتحاد و انسجام براي ما فراهم است چرا که نبي مکرم اسلام فرمود : در ميان شما چيزي برجاي گذاشتم که اگر به آن تمسک کنيد پس از من گمراه نشويد ، کتاب خدا (قرآن) و سنتم ، و در روايت (ترمذي) بجاي سنتم ، و عترتي (عترتم) آمده است.

و نيز فرمود : شما را در راهي روشن رها کردم که شبش مانند روزش روشن است.
پس راه روشن است و رونده گمراه نمي شود ، و رهبران بيدار و آگاه و شجاع هم داريم پس چيزي کم نداريم ، دليلي ندارد ساکت باشيم ، چرا معطليد ، رهبران فرياد وحدت سر مي دهند و رهنمود انسجام مي دهند ، زمينه هاي جهاني و شرايط زماني و مکاني هم فراهم است ، يا علي اين گوي و اين ميدان !!!

امام راحل از معدود فقها و رهبراني بود که آگاهانه و دلسوزانه به اين دعوت عام اقدام کرد ولي بيشتر سران ممالک اسلامي نپذيرفتند و به انسجام اسلامي دلخواه نرسيديم اگرچه انقلاب اسلامي به برکت خون شهدا به ديگر کشورها صادر شده واغلب ملتها را بيدار کرده است ولي اتحاد ملي در سايه رهنمودهاي امام راحل و به برکت خون شهدا و مقاومت دليرانه ملت قهرمان ايران و ابتکارات راهيانه و برنامه ريزيهاي خردمندانه و آينده نگريهاي مدبرانه مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي حفظه الله تعالي ، در کشور ايران بوجود آمده و روز به روز پايه هاي وحدت محکمتر مي شود و تأثيرات عميقي هم در سطح جهاني گذاشته و تاحدودي مسلمانان جهان را از خواب غفلت بيدار کرده است البته نبايد تلاشهاي بازوان محکم رهبر عزيز انقلاب يعني قواي سه گانه و مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان را ناديده گرفت ، اتحاد نيروهاي مردمي ، قواي سه گانه در شرايط کنوني به وضوح مشاهده مي شود و انتظار مي رود بيش از اين گسترش يابد و غربت جهاني مسلمانان به عزت جهاني تبديل شود انشاءالله ، و آن زماني است که همه سران کشورهاي اسلامي و ملتهايشان تعصبات قومي و فرقه اي و مذهبي و سليقه هاي فردي و مناقشات جغرافيايي کنار بگذارند

و يک زبان را به عنوان زبان مشترک بين تمام مسلمانان معين کنند (زبان عربي) چون وحدت زبان در انسجام ملتها تأثير بسزايي دارد – آمريکا و انگليس براي ترويج زبان خودشان که انگليسي است تبليغات بسيار و هزينه هاي زيادي کردند يعني بيش از صد سال تلاش کردند تا يک زبان ، زبان زنده جهان شد . دقيقاً به خاطر دارم که در سال دوم دبيرستان انگليسي تدريس مي کردم ، در سالهاي 39 به بعد از سوي يک مؤسسه آمريکايي براي دبيران زبان انگليسي کلاس مکالمه رايگان گذاشتند و يک آمريکايي در آن کلاس تدريس مي کرد و من آن کلاس را گذراندم ، ايجاد وحدت سياسي ، نظامي ، اقتصادي ، فرهنگي در گرو وحدت زبان است ، بايد با تمام عوامل تفرقه زا در کشورهاي اسلامي مبارزه کرد و عوامل ايجاد اتحاد و انسجام اسلامي را در همه کشورها تقويت کنيم.

الف : اجتماعات شبانه روزي مسلمانان (نمازهاي يوميه)
خداوند در قرآن کريم فرموده است : نماز را برپا داريد و زکات را بپردازيد و با رکوع کنندگان رکوع کنيد (نماز را به جماعت برگزار کنيد).
مقصود از جمله « و ارکعوا مع الراکعين » خواندن نمازهاي يوميه به جماعت است بنابراين خداوند منان در اين آيه همان طوري که به اقامه نماز امر کرده ، به خواندن نماز به جماعت نيز امر فرموده است . در اين جمله با اين که خدا امر کرده که نماز به جماعت خوانده شود ولي از ميان تمام افعال نماز فقط رکوع را بيان کرده است .
نکته : شايد خداوند به اين جهت اين تعبير را آورده باشد تا خاطر نشان کند که يکي از ارکان نماز مسلمانان رکوع است تا از نماز يهود که مطلقاً رکوع ندارد ، ممتاز گردد.
نکته ديگر اينکه خداوند نمي فرمايد نماز بخوانيد ، بلکه مي گويد : نماز را برپا داريد (اقيموالصلوه) يعني تنها خودتان نماز خوان نباشيد بلکه چنان کنيد که آئين نماز در جامعه انساني برپا شود و مردم با شور و عشق به نماز روي بياورند.

برخي از مفسران گفته اند : معناي « اقيموالصلوه » اين است که نماز شما تنها ، اذکار و اوراد نباشد بلکه آن را بطور کامل بپا داريد که مهمترين رکن آن ، توجه قلبي و حضور دل در پيشگاه خدا و تأثير نماز در روح و جان آدمي است.
و ارکعو مع الراکعين : يعني در نماز جماعت مسلمانان شرکت کنيد زيرا نماز جماعت 27 درجه بر نماز فرادا فضيلت دارد براي اين که در نماز جماعت افراد و نفوس پشتيبان هم هستند. زيرا نماز همانند جنگ است و محراب همانند ميدان جنگ ، و در قتال و جنگ صفهاي جماعت ضروري است بنابراين جماعت نوعي قوه و قدرت است (مخاطب در اين آيه يهود است)
مخاطب در اين آيه يهود است که در نمازشان رکوع نبوده. «مع الراکعين» يعني همانند اين مسلمانان که رکوع مي کنند ، نماز بگزاريد و منظور اين است که نمازگزاران را تشويق کنند تا نماز را به جماعت برگزار کنند ، چون در آغاز آيه «اقيموا الصلوه» فرموده است.

اهتمام به جماعت در روايات : در روايتي صحيح از زراره و فضيل نقل شده که به امام باقر (ع) گفتيم آيا خواندن نمازها به جماعت واجب است ؟ فرمود : خواندن نمازها واجب است ولي خواندن همه نمازها به جماعت واجب نيست ليکن مستحب است و هر کس نماز جماعت را بي دليل به خاطر بي ميلي به آن و به جماعت مؤمنان ، ترک کند نمازش ارزشي ندارد.
2- امام صادق (ع) فرمود : نماز جماعت بر نماز فرادا (24) نماز برتري دارد که خود آن نماز (25) نماز مي شود.
3- محمدبن مسلم از امام باقر (ع) روايت کرده که فرمود : همسايگان مسجد که به جماعت حاضر نشوند نمازشان ارزشي ندارد مگر مريض باشد يا گرفتار و مشغول.
4- رسول خدا فرمود : جماعت رحمت است و تفرقه و جدايي عذاب است.
5- امام صادق (ع) از پدر بزرگوارشان روايت کرده که آن حضرت فرمود : رسول خدا با همسايگان مسجد شرط کرد که در نماز جماعت حاضر شوند و فرمود : گروههايي که به جماعت حاضر نمي شوند بايد از اين کار منتهي شوند (نهي پذير شوند) يا دستور مي دهم مؤذني اذان بگويد آنگاه نماز اقامه شود پس از آن شخصي از اهل بيتم را فرمان مي دهم (و او علي است) تا خانه کساني را که به نماز جماعت حاضر نمي شوند با هيزم به آتش بکشند. 

نتيجه گيري : براستي دليل اين همه تشويق و تأکيد و تهديد براي برگزاري نمازهاي يوميه به جماعت چيست به يقين نه خدا را در اين عمل نفعي است و نه رسول خدا را ، بلکه منافع اين کار به خود مسلمانان برمي گردد چون فلسفه برگزاري نمازهاي يوميه به جماعت و تشکيل صفوک بهم پيوسته يکي از عوامل همبستگي و دلبستگي مسلمانان به يکديگر است و اين همه تشويق براي اين است که علاوه بر اجر و ثواب اخروي از فوايد و منافع دنيوي آن بي بهره نمانند زيرا اگر فرهنگ حضور در نماز جماعت در جامعه اسلامي شهرها ، روستاها ، وزارتخانه ها ، دانشگاهها ، کارخانه ها ، کارگاهها ، مدارس و غيره نهادينه شود و نمازگزاران در هر کوي و برزن و هر منطقه اي از احوال هم مطلع شوند و در حل مشکلات فرهنگي ، ديني ، سياسي ، اقتصادي يکديگر همکاري کنند ، محبت به هم در آنها ايجاد مي شود و محبت و همدلي ، موجب اتحاد در برابر دشمن مي شود و يکي از اهداف مهم برگزاري نماز به جماعت ايجاد اتحاد است چرا اسلام بر دو پايه مهم استوار شده است : 1- کلمه توحيد (لا اله الا الله) ؛ 2- توحيد کلمه ، همه يک سخن بگويند ، يکدست شوند در مقابل بيگانگان و دشمنان اسلام که پيامبر (ص) فرمود : مسلمانان بر ضد غير مسلمانان (يک دست مي باشند و هم نسخ)

ب : نماز جمعه
اجتماع هفتگي مسلمانان و نقش آن در وحدت و انسجام از ديدگاه قرآن يا ايها الذينَ آمنوا اذا نودي للصلوه من يوم الجمعه فاسعوا الي ذکرالله و ذروا البيعَ ذلکم خيرٌ لکم إن کنتم تعلمون . فاذا قُضيتِ الصلوه فانتشروا في الارض و ابتغوا من فَضِل الله و اذکروا الله کثيراً لعلکم تفلحون .

اي کساني که ايمان آورده ايد هرگاه در روز جمعه براي نماز ندا در داده شد به سوي ذکر خدا (نماز) بشتابيد و خريد و فروش رها کنيد ، آن کار برايتان بهتر است اگر بدانيد. و چون نماز پايان يافت پس در زمين پراکنده شويد و از فضل خدا طلب کنيد و خدا را بسيار ياد کنيد باشد که رستگار شويد. فلسفه نماز عبادي سياسي جامعه ، نماز جمعه قبل از هر چيز يک عبادت بزرگ دسته جمعي است و اثر عمومي عبادات را در بر دارد که تلطيف روح و جان و زدودن گناه از قلب مي باشد ، بويژه دو خطبه آن که علاوه بر اندرزها به مسائل و مشکلات مسلمانان پرداخته مي شود و از نظر اجتماعي و سياسي يک کنگره عظيم هفتگي است که پس از کنگره سالانه حج بزرگترين کنگره اسلامي مي باشد. در حقيقت مي توان ادعا کرد که اگر در اين اجتماعات بزرگ بعد از اجتماعات شبانه روزي نماز جماعت خود بهره برداري شود و اهداف مسلمانان و راههاي پيروزي بر دشمنان اسلام و رسيدن به عزت که همان وحدت و انسجام است تعقيب شود و مشکلات مسلمانان حل خواهد شد.

نماز جمعه و نقش آن در وحدت و انسجام از ديدگاه روايات

1- پيامبر اکرم (ص) فرمود : هر که به خدا و روز جزا ايمان دارد مواظب جمعه و روز جمعه باشد مگر طفلي يا زني يا بيماري يا بنده مملوکي باشد و هر که از جمعه بي نيازي کند خدا از او بي نيازي کند که خدا بي نياز و ستوده است ، من عملي که شما را به خدا نزديک کند ندانسته ام مگر شما را بدان فرمان داده ام و عملي را که شما را به دوزخ نزديک کند ندانسته ام مگر شما را از آن منع کرده ام.
2- پيامبر گرامي اسلام فرمود : بدانيد که خداي عزيز وجليل حضور جمعه را در اين مقام من در اين سال ، در اين ماه تا روز قيامت بر شما واجب کرد ، هر که امامي داشته باشد و جمعه را ترک کند خدا پراکندگي اش را فراهم نياورد وکارش را مبارک و فرخنده نکند.

3- علي(ع) فرمود : يکي از شما در روز پنجشنبه دارويي ننوشد! به آن حضرت عرض شد چرا دارو مصرف نکند ؟ حضرت فرمود : براي اينکه دچار ضعف نشود و از رفتن به نماز جمعه باز نماند.
4- حلبي از امام صادق (ع) از جمع شدن هر يک از فطر و قربان با روز جمعه پرسيد ، حضرت فرمود : در زمان حضرت علي (ع) يکي از اين دو عيد با روز جمعه مصادف شد پس حضرت فرمود : هر که خواهد در جمعه شرکت کند و کسي که در خانه بنشيند اشکالي ندارد و بايد نماز ظهر را بخواند پس حضرت دو خطبه خواند و خطبه عيد و جمعه را با هم جمع کرد.

نتيجه اهتمام ورزيدن قرآن کريم و روايات اهل بيت به نماز جمعه براي اين است مردم يک شهر هفته اي يکبار در مصلاي جمعه جمع شوند و به خطبه هاي خطيب و امام جمعه گوش جان بسپارند و از اوضاع فرهنگي ، سياسي اجتماعي ، و اقتصادي مسلمانان جهان آگاه شوند ، چرا که امام جمعه علاوه بر سفارش به تقواي الهي و امر به معروف موظف است مسائل روز مسلمانان را تشريح کند و مشکلات جهان اسلام را بازگونمايد و به نمازگزاران رهنمودهاي لازم را ارائه کند و آنها را به وحدت و انسجام دعوت نمايد و از تفرقه و جدايي و اختلاف بر حذر دارد و از دشمنان سلام و کفار و مشرکان برائت بجويد ، براي پيروزي اسلام و مسلمين دعا کند و زوال و نابودي دشمنان اسلام را از خدا بخواهد ، و خنثي شدن نقشه و توطئه هاي آنان را از خدا درخواست کند و راه دشمن شناسي و دشمن ستيزي را به آنان بياموزد ، چرا که عمل پيامبر (ص) و امامان معصوم (ع) براي ما شيعيان الگوست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید