بخشی از مقاله

جايگاه عبادت

پيش از ورود به بحث نماز، از آنجا كه ((عبادت ))، روح نماز است ، اندكي درباره عبادت و بندگي بحث مي كنيم و از معني و فلسفه و ابعاد گوناگون آن با شما سخن مي گوييم .

چرا عبادت ?
عبادت ، به معناي اظهار ذلّت ، عالي ترين نوع تذلّل و كرنش در برابر خداوند است . در اهميّت آن ، همين بس كه آفرينش هستي و بعثت پيامبران (عالم تكوين و تشريع ) براي عبادت است . خداوند مي فرمايد:
((وما خلقت الجن والا نس الا ليعبدون )) (1)
هدف آفرينش هستي و جن و انس ، عبادت خداوند است .
كارنامه همه انبياء و رسالت آنان نيز، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است : ((ولقد بعثنا في كل أمه رسولا أن اعبدوا الله
واجتنبوا الطغوت )) (2)


پس هدف از خلقت جهان و بعثت پيامبران ، عبادت خدا بوده است .
روشن است كه خداي متعال ، نيازي به عبادت ما ندارد، ((فان الله غني عنكم )) (3) و سود عبادت ، به خود پرستندگان برمي گردد، همچنانكه درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودي براي معلّم ندارد.
ابعاد عبادت ?


در فرهنگ اسلام ، عبادت فراتر از نمونه هايي چون نماز و روزه است . همه كارهاي شايسته اي كه به نفع مردم نيز باشد، عبادت است . به برخي از كارها كه در اسلام ، عبادت به حساب آمده ، اشاره مي كنيم :1
تفكر در كار خدا
امام صادق (ع) مي فرمايد:
((ليست العبادة كثرة الصلوة والصوم ، انما العبادة التفكر في امراللّه )) (10) عبادت ، زياد نماز خواندن و روزه گرفتن نيست ، همانا عبادت ، انديشيدن در امر خداست .


تفكري كه انسان را به خدا نزديك و آشنا سازد عبادت به حساب آمده است .2
كسب و كار
رسول خدا (ص ) فرمود:
((العبادة سبعون جزء افضلها طلب الحلال )) (11) عبادت ، فتاد بخش است ، برترين آنها طلب حلال و به دنبال روزي رفتن است .3
آموختن دانش
پيامبر اسلام (ص ) فرمود:
((من خرج يطلب بابا من العلم ليرد باطلا الي الحق و ضالا الي الهدي كان عمله كعبادة اربعين عاما)) (12) كسي كه از خانه به دنبال آموختن دانش بيرون برود، تا با آن ، باطلي را ردّ كند و گمراهي را به هدايت بكشد. كار او همچون چهل سال عبادت است .4
خدمت به مردم
روايات بسياري است كه خدمت به مردم و رسيدگي به مشكلات آنان را از بسياري از عبادت ها و حج ّ مستحب ، به مراتب برتر به حساب آورده است . به قول سعدي :


عبادت به جز خدمت خلق نيست به تسبيح و سجاده و دلق نيست 5


انتظار حكومت عدل جهاني
پيامبر (ص ) فرمود: ((افضل العبادة انتظار الفرج )) (13) انتظار فرج وگشايش (با آمدن امام زمان (ع)) برترين عبادت است .
روشن است كه انتظار مثبت و سازنده كه زمينه سازي و تلاش براي دولت عدل مهدي (ع) را نيز به همراه داشته باشد.
پس رنگ و صبغه الهي دادن به كارها، بر ارزش آنها مي افزايد وآنها را عبادت وگاهي برتر از عبادت مي سازد. نيّت صحيح ، اكسيري است كه هر فلز بي ارزش را، طلا مي سازد وكارهايي كه با نيّت تقرّب به خدا انجام گيرد، عبادت مي شود. بااين حساب ، مي توان گفت ابعاد ونمونه هاي عبادت ، قابل شمارش نيست وحتّي نگاه پر مهر به پدر ومادر، نگاه به چهره علما، نگاه به قرآن و كعبه و رهبر عادل يا برادر ديني هم عبادت است . (14)
چگونه عبادت كنيم ?


روش عبادت را بايد از قرآن و عترت آموخت . آنگونه كه آدرس هر خانه را بايد از صاحب خانه گرفت . آيات قرآن و احاديث معصومين ، بهترين عبادت را كدام مي دانند و چه اوصافي براي آن مي شمارند? جواب را بايد از قرآن و عترت دريافت . پس مروري به كلمات اولياء دين مي كنيم :1
آگاهانه
در حديث است :


((ركعتان من عالم خير من سبعين ركعة من جاهل )) (15) دو ركعت نماز عالم ، بهتر از هفتاد ركعت نماز جاهل است .
و رسولخدا (ص ) فرموده است : از نماز، آن قسمتي مورد قبول است كه انسان بر اساس تعقّل و آگاهي بخواند. (16)
در حديث ديگر است : ((المتعبد علي غير فقه كحمار الطّاحونة)) (17)


عابدي كه از روي فهم ودرك عبادت نكند، همچون الاغ آسياب حركت مي كند ولي در جا مي زند وپيش نمي رود.
نماز آگاهانه آنست كه انسان بداند چه مي كند، چه مي گويد، با كه صحبت مي كند، حضور قلب و توجّه به خدا داشته باشد. پيامبر (ص ) فرمود: دو ركعت نماز با توجّه ، از شب زنده داري غافلانه بهتر است . (18) قرآن مي فرمايد: ((لا تقربوا الصلوة وأنتم سكري حتي تعلموا ما تقولون )) (19) در حال مستي سراغ نماز نرويد، تا بدانيد كه چه مي گوييد.


امام صادق (ع) مي فرمايد:
هر كه دو ركعت نماز بخواند و بداند با كه سخن مي گويد و چه مي گويد، گناهانش بخشيده مي شود. (20) 2
عاشقانه
آنگونه كه بيمار، از غذاي لذيذ، لذّت نمي برد، عبادت كنندگان بي شوق هم ، لذّتي از پرستش نمي برند. عبادت بايد همراه محبت و عشق و نشاط و لذّت باشد، نه همراه كسالت و بيحالي و افسرده دلي . نشاط در عبادت ، امتيازي است كه انسانهاي شيفته دل از آن برخوردارند. زمينه آن را هم بايد با معرفت و توجّه بدست آورد. عبادت زوري و تحميلي ، بي نتيجه است . امام صادق (ع) فرمود:


((لا تكرهوا الي انفسكم العبادة)) (21) عبادت را به خودتان تحميل نكنيد. آنگونه كه براي ديدار يك شخصيت محبوب و بزرگ ، نشاط و شوق مي يابيم ، براي ديدار با خدا و پرستش در آستان او هم بايد قلبي مشتاق و با نشاط بيابيم . اولياء دين و معصومين : چنان شيفته لحظه ديدار با خدا بودند و چنان عاشقانه نماز و عبادت داشتند كه شگفت آور است (به نمونه هايي در بحث هاي بعد اشاره مي شود).3


خالصانه


گوهر خلوص ، به عبادت ها ارزش و اعتبار مي بخشد و عبادتي كه خالص براي خدا نباشد و ريا، نفاق و شهرت طلبي و عوام فريبي باشد، فاقد ارزش است و نزد خداوند هم پذيرفته نيست .
قرآن مي فرمايد: ((ولا يشرك بعبادة ربه أحدا)) (22)
(هر كه به خدا و قيامت ايمان دارد) كسي را در عبادت ، شريك خدا نسازد. امام رضا (ع) فرمود: ((من شهر نفسه بالعبادة فاتهموه علي دينه )) (23) هر كس با طرح عبادت خويش در جامعه ، خود را مشهور مي كند، نسبت به دين او بدبين باشيد.
چنين كساني از دين ، دامي براي فريب مردم مي سازند. عبادت بي اخلاص ، همچون جسم بي جان و پيكر بي روح است . و به تعبير قرآن ، مردم فرمان نيافته اند مگر آنكه با ديني خالص خدا را بپرستند:
((ومآ أمروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين )) (24) 4


خاشعانه
خشوع، آن توجّه قلبي به پروردگار و داشتن حالتي است كه مناسب با عظمت خداوند است . پرستش خدا بايد همراه با قلبي
سرشار از احساس عظمت خدا و كوچكي و نياز در مقابل او باشد. قرآن ، در وصف مومنان رستگار، ((خشوع در نماز)) را بيان مي كند:
((الذين هم في صلا تهم خشعون )) (25)


اين خشوع قلبي ، بايد سراسر وجود اهل عبادت را فرا بگيرد. راه بدست آوردن آن ، اينست كه نمازگزار، چنان عبادت كند كه گويا خدا را مي بيند و ذلت و كوچكي خويش را در برابر قدرت و عظمت او حس ّ كند. در حديث است : ((اعبداللّه كانك تراه )) (26) خدا را چنان عبادت كن كه گويا او را مي بيني .
در حديث ديگر است : ((فصلها لوقتها صلاة مودع)) (27) نماز را در وقتش چنان بخوان ، كه گويا آخرين نماز توست و تو از نماز و دنيا خداحافظي مي كني .5


مخفيانه
انسان ، مصون از دام هاي شيطان نيست و عبادت هاي عابد، چه بسا با عجب و ريا و خودنمايي تباه مي شود. راه غلبه بر اين آفت ،
عبادت هاي پنهاني است .
رسول خدا (ص ) فرمود: ((اعظم العبادة اجرا اخفاها)) (28)
پاداش عبادتي بيشتر است كه مخفي تر باشد.


البته اين در مواردي است كه خود اسلام ، دستور به عبادت هاي علني (مثل نماز جماعت و جمعه و حج ّ) نداده باشد، چرا كه نماز جماعت در مسجد، برتر از نماز فرادي در خانه است . عبادت مخفيانه بسياري اوقات ، جلوي ريا و تباه شدن عبادت را مي گيرد.


سيماي نماز
بحث هايي پيرامون عبادات و شرايط و فلسفه آن گذشت . پس از ذكر آن كليّات ، به مصاديق آن مي پردازيم و به بارزترين نوع بندگي كه ((نماز)) است وارد مي شويم . ابتدا بايد جايگاه نماز را در متون ديني (قرآن و حديث ) بشناسيم ، سپس به جزئيات و اسرار آن برسيم . اينك ، به گوشه اي از نظرهاي مكتب وحي پيرامون نماز، توجه كنيد: نماز، از مهمترين سفارش هاي انبيا بوده و از بارزترين مصاديق عبادت است . حضرت لقمان به فرزندش مي گويد:


پسركم ! نماز را بر پاي دار: ((يبني أقم الصلوه)) (141)
نماز، داروي نسيان و وسيله ذكر خداوند است : ((أقم الصلوة لذكري )) (142) نماز، پيمان خداوند است .
رسول خدا (ص ) فرمود: ((الصلوة عهد اللّه )) (143)
نماز، نور چشم پيامبر عزيز است كه فرمود: ((قرة عيني في الصلوة)) (144) نماز، اهرم استعانت در غمها و مشكلات است . خداوند مي فرمايد: از صبر و نماز در مشكلات كمك بگيريد و بر آنها پيروز شويد: ((واستعينوا بالصبر والصلو ة)) (145)


نماز، داروي تكبّر است . علي (ع) مي فرمايد: خداوند، نماز را واجب كرد تا انسان را از كبر، دور كند: ((والصلوة تنزيها عن الكبر)) (146) نماز، وسيله تشكر از خداوند بر نعمت هاي اوست : ((فصل لربك وانحر)) (147) نماز، سيماي مكتب است : ((الصلوة وجه دينكم )) (148) نماز، به منزله پرچم و آرم و نشانه مكتب اسلام است : پيامبر فرمود: ((علم الاسلام الصلاة)) (149)


نماز، پايه و ستون دين است : ((و هي عمود دينكم )) (150) نماز، به منزله سر نسبت به تن مي باشد. پيامبر اسلام فرمود: ((موضع الصلاة من الّدين كموضع الرأس من الجسد)) (151) نماز، كليد بهشت است : ((الصلاة مفتاح الجنة)) (152)
نماز، وسيله سنجش مردم است : ((الصلاة ميزان )) (153)
نماز، اساس دين است : ((بني الاسلام علي ... الصلاة)) (154)
نماز، اولين سوال در قيامت است : ((اول ما يحاسب به العبد الصلاة)) (155)


نماز، گناهان را از بين مي برد. در حديث ، نماز به نهري تشبيه شده كه انسان روزي پنج بار در آن شستشو مي كند وديگر چركي باقي نمي ماند. (156) نماز، رابطه مخلوق با خالق است ، انسان مادّي را معنوي مي كند و انسان را علاوه بر آشنا كردن با خدا، با طبيعت نيز آشنا مي سازد، با آب ، خاك ، قبله ، طلوع، غروب و وقت و...


نماز، تنها عبادتي است كه حتي در حال غرق شدن و جنگ هم ساقط نمي شود و برترين فرياد آزادگي انسان از سلطه قدرتمندان و اعلام بندگي در آستان خداوند است .
نماز، زنده نگهداشتن سنّت ابراهيم ومحمّدوحسين ومهدي : است . نماز، وسيله نزديك شدن انسان به خداست : ((الصلاة قربان كل تقي )) (157) نماز، آخرين سفارش انبياء ((و هي آخر وصايا الانبياء)) و آخرين سفارش امام صادق (ع) پيش از وفات است كه همه خويشاوندان و فرزندان را دور خود جمع كرد و توصيه نمود كه هر كه نماز را سبك شمارد، مشمول شفاعت ما در قيامت نخواهد شد. (158)
نماز، براي اولياء خدا شيرين و براي منافقان دشوار و بار سنگين است : ((واّنها لكبيرة اّلا علي الخشعين )) (159)
نماز، كوبنده شيطان است : ((مدحرة للشيطان )) (160)

اهميّت نماز
جز آنچه از آيات و احاديث نقل شد، رفتار اولياء خدا نيز اهميّت و جايگاه آنرا بيان مي كند. نماز، جزء برنامه انبياء بوده است . حضرت عيسي (ع) در گهواره مي گويد: خداوند مرا تا زنده هستم به نماز و زكات سفارش كرده است : ((وأوصني بالصلوة والزكوة ما دمت حيّا)) (161)
امام حسين (ع)، حتي ظهر روز عاشورا در ميدان مبارزه و در برابر تيرهاي دشمن هم نماز را رها نكرد. حضرت ابراهيم (ع)، همسر وكودك خويش را در بيابان هاي داغ مكّه ، كه آن هنگام هيچ آب و گياهي نداشت ، مسكن داد و گفت :
خدايا، تا نماز به پا دارند: ((اّني أسكنت من ذريتي بواد غير ذي زرع عند بيتك المحرم ربنا ليقيموا الصلوة)) (162)

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید