بخشی از مقاله

مقدمه
سالهای سال است که کشورهای در حال توسعه از جمله ایران بامسئله افزایش سریع جمعیت روبرو هستند ، این مسئله مشکلات ناگواری را از نظر اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی متوجه نموده است . به طور کلی دور تسلسلی بین جمعیت وعوامل پیشرفت وجود دارد . در جمعیتهای متناسب درآمد وصنعت بالاست ، امکانات تحصیلی وشغلی مناسب وجود دارد . فقر کم است واین امر کمک می کند که جمعیت روز به روز متناسبتر ومثمرثمرتر باشد وبر عکس در کشورهای

عقب مانده ودر حال توسعه ، جمعیتی که ناچار است سربار زیادی را تحمل کند درآمد کمی داشته که بالطبع موجب می شود سرمایه گذاری کم شده وبه همین علت صنعتی شدن میسر نگشته ودر نتیجه پیشرفت امکان پذیر نخواهد بود ونهایتاً از نظر فرم اجتماعی وجمعیتی شکل مناسبی نخواهد داشت .
افزایش جمعیت در کشور ما به خصوص در فاصله سالهای 57 تا 68 روند صعودی شدید داشته است ، به طوری که یکی از بالاترین نرخهای رشد جمعیت را در دنیا دارا بوده است که بالطبع چنین افزایش جمعیتی کلیه برنامه ریزیهای اقتصادی ، فرهنگی ، بهداشتی ، وپیشرفتهای اجتماعی را تحت الشعاع خود قرار داده است .


در کنفرانس سازمان ملل متحد درباره حقوق بشر که در سال 1968 در تهران برگذار شد ، تنظیم خانواده به عنوان یکی از حقوق اساسی بشر شناخته شد ودر کنفرانس 1978 در بخارست این مسئله مجدداً مورد تاکید قرار گرفت ، تنظیم خانواده در کمیته کارشناسی سازمان بهداشت جهانی در سال 1971 اینگونه تعریف گردید : اتخاذ یک سیاست جمعیتی از سوی خانواده ها که داوطلبانه ، آگاهانه ومسئولانه توسط والدین جهت ارتقاء تندرستی وبهزیستی اعضای آن به مورد اجرا گذاشته می شود .


در کنفرانس سال 1975 نیز در خصوص اینکه تنظیم خانواده حق تمامی زن وشوهرها (خصوصاًبا تاکید برزن ها) می باشد مورد تاکید مجدد قرار گرفت وبه ترتیب طی چند دهه گذشته تنظیم خانواده از صورت نجواهای در گوشی ویک مسئله مخفی به یک حق اساسی بشر ویکی از اجزای بهداشت خانواده وبهزیستی اجتماعی تبدیل شد .

جمعیت شناسی
تعاریف وکلیات :
در طول هزاران سال گذشته ، زمین مسکن انسانهایی بوده است که اطلاع دقیقی از سزگذشت تعداد ونحوه زندگی آن ها در دست نیست . طبق شواهد وبرآوردها ، از ده هزارسال قبل از میلاد مسیح تاکنون جمعیت جهان رشد سریعی به خود گرفته است به طوری که از حدود 10 میلیون به بیش از 6 میلیارد کنونی رسده وهم اکنون نیز با سرعت انفجاری در حال افزایش می باشد .


تعریف جمعیت :
به مجموع افرادی که به یک گونه تعلق دارند ودرمکان مشخصی زندگی می کنند جمعیت گفته می شود.
( گونه به مجموع افرادی گفته می شود که بسیار به هم شبیه اند ومی توانند باهم زادوولد کنند مثل گونه انسان وگونه گل سرخ) . در تعریف دیگر ، جمعیت ، تجمعی از افراد انسانیست که در منطقه ای معین (روستا ، شهر ، شهرستان ، استان یاکشور) به طور مستمر وبه شکل مجموعه ای از خانوارها زندگی می کنند وپایگاه سیاسی ، شرایط ملی وقومی واحدی دارند .


انواع جمعیت
جمعیت اصلی : کل جمعیت منطقه مورد مطالعه را می گویند .
جمعیت فرعی (محدوده) : انواعی از جمعیت را که نسبت به جمعیت کل جامعه یا جمعیت اصلی کوچکتر ومحدودترند می گویند .
جمعیت مقیم (قانونی ) : تمام کسانی را شامل می شود که تابعیت کشوری را دارند ویا اهل منطقه ای هستند صرفنظر از اینکه هنگام سرشماری در محل حضور داشته باشند یا خیر .


جمعیت واقعی (حاضر یا سرشماری شده ) : صرفا افرادی را شامل می شود که هنگام سرشماری حضور داشته وشمارش می شوند .
جمعیت بسته : جمعیتی است که مهاجرت نقشی در افزایش یا کاهش آن نداشته وتغییرات آن فقط از زاد و ولد ومرگ ومیر تاثیرپذیر باشد .
جمعیت باز : جمعیتی است که در افزایش یا کاهش آن علاوه بر موالید ومرگ ومیر ، مهاجرت نیز تاثیر دارد .
جمعیت ثابت : جمعیت بسته ایست که برای مدت طولانی در معرض میزان های ثابت تولد ومرگ قرار گیرد ومیزان افزایش سالیانه این جمعیت به سوی مقدار ثابتی میل می کند .


جمعیت متوقف : جمعیت ثابتی است که در آن میزان افزایش طبیعی صفر می باشد .
جمعیت متعادل (متوازن) : جمعیتی است که در لحظه معینی از زمان دارای حجم ثابت ومیزان موالید ومرگ وهمچنین میزان های درون کوچی وبرون کوچی برابر باشد . این جمعیت را نباید با جمعیت ثابت اشتباه کرد چرا که در جمعیت متعادل این وضعیت موقتی است .
جمعیت متناسب (مطلوب) : جمعیتی است که حجم مناسب برای تحقق وحفظ برخی از هدفهای مشخص ومورد قبول جامعه را دارا باشد .
تراکم جمعیت : تعداد افرادی که در زمان خاص در واحد خاصی از سطح مثلاً کیلومتر مربع زندگی می کنند ، تراکم جمعیت انسان های آن منطقه را تشکیل می دهند .


جمعیت شناسی (Demography )
از دو کلمه demos به معنای مردم وجمعیت و graphos به معنای توصیف ونگارش ترکیب شده وبه معنای مطالعه علمی وتوصیف وتحلیل آماری ساختار وحرکات جمعیت های انسانی ، بررسی سیاست های جمعیتی و روابط متقابل بین پدیده های جمعیتی وعوامل اقتصادی اجتماعی وزیست محیطی می باشد . یا به طور خلاصه جمعیت شناسی مطالعه آماری جمعیتهای در حال تغییر انسانی است . جمعیت شناسی یکی از رشته هاس علوم اجتماعی است که با حجم

تغییرات ودگرگونی های آن وعلل وآثار این دگرگونی ها ، کاهش یا افزایش زاد و ولد ویا مرگ ومیر ، مهاجرت ها ومانند آن سروکار دارد . همچنین در رابطه با تقسیم جمعیت به زیر گروه های معین بر حسب سن و جنس ، شغل ، وضعیت زناشویی وتغییرات آن به مطالعه وبررسی می پردازد وهمچنین حرکات درازمدت جمعیت را مورد مطالعه قرار داده وعلل این حرکات را تبین می کند .


بنابراین جمعیت شناسی جمعیت را به عنوان یک واحد آماری مورد بررسی قرار داده ودر زمینه اصلی مورد مطالعه قرار می دهد .
1- بررسی ساختارجمعیت در مقطع محدود ومشخص از زمان که مشتمل براجزاء وعناصر تشکیل دهنده جمعیت مانند سن ، جنس ، شغل ، وضعیت تاهل ، سواد ، مسکن ، بهداشت وغیره وارتباط متقابلی است که بین اجزاء ترکیب کننده ساختارهای جمعیتی وجود دارد .
2- بررسی حرکات جمعیت که عبارتنداز :


الف – حرکات طبیعی جمعیت مانند زاد وولد ومرگ ومیر وبالاخره افزایش یا کاهش طبیعی جمعیت .
ب- حرکات مکانی یا اجتماعی جمعیت که عبارتند از مهاجرتها که دو صورت دارد ، یکی مهاجرت به داخل یک سرزمین یا درون کوچی ودیگری مهاجرت به خارج از یک سرزمین یا برون کوچی ، وبالاخره تغییراتی که در پایگاه اجتماعی وهویت مدنی افراد مثلاً پس از ازدواج یا تغییر شغل ویا موقعیت اجتماعی آنها پدید می آید .
بنابراین جمعیت شناسی دانشی است که به مطالعه چهار موضوع اصلی زیر می پردازد .
• حجم جمعیت
• توزیع جمعیت
• ترکیب جمعیت
• حرکات جمعیت


1) حجم جمعیت : عبارت از شماره جمعیتی است که در سرشماری واز طریق ارتباط مستقیم با مردم به دست می آید ، سرشماری ها معمولاً هر 5 یا 10 سال یکبار انجام می شود .
2) توزیع جمعیت : در توزیع جمعیت ، چگونگی تراکم جمعیت در مکان یعنی تراکم نسبی ، جغرافیایی وزیست شناختی جمعیت محاسبه می شود . همچنین تقسیمات سیاسی شهرستان یا استان ، شهرنشینی ، ده نشینی ، چادرنشینی وشهرگرایی مورد بررسی قرار گرفته واز تاثیر انبوهی یا پراکندگی جمعیت در زندگی اجتماعی بحث می شود بعلاوه توزیع سنی ، جنسی وشغلی نیز بررسی می گردد .


3) ترکیب جمعیت : عبارتست از افراد وعناصر تشکیل دهنده جمعیت که بر حسب سن ، جنس ، سواد ، وضعیت زناشویی ، نیروی کار ، نیروی فعال وماهر ، وضعیت اشتغال وامنند آن تقسیم میشود . همچنین جنبه های کیفی جمعیت مانند بهداشت ، توانایی ذهنی ، مهارتها نیز بررسی میگردد .
4) حرکات جمعیت : جمعیت هیچ گاه وضعیت ثابتی ندارد بلکه همواره در حال تغییر ودگرگونی است این تغییرات به صورت انواع مهاجرتها ، زاد وولد ومرگ ومیر ، تجرد وتاهل ، وضعیت اشتغال وبیکاری وعوامل موثر بر آنها مطرح می شود که از جمله مسائل مورد توجه جمعیت شناسی است . بنابرتعاریف بالا جمعیت شناسی را به دو گروه تقسیم می کنند :


جمعیت شناسی کیفی(آماری) : مطالعه ترکیب وحرکات جمعیت در زمان ومکان معین وجستجوی علل این حرکات .
جمعیت شناسی کیفی : مطالعه خصوصیات و ویژگیهای کیفی انسانها وبررسی ساختمان حرکات جمعیتی از نقطه نظر بیولوژیکی ، وراثتی ، وتاثیر محیط اجتماعی وجغرافیایی .


تاریخچه جمعیت شناسی :
جمعیت شناسی به معنای علمی ومدرن ، پدیده ای است جدید وهر چند از زمانهای قدیم در برخی نقاط
خصوصاً یونان ، روم چین وهندوستان مورد توجه بوده است اما آنچه که به عنوان علم جمعیت از آن صحبت می شود از قرن 17 میلادی مطرح شد ، ثبت وقایع حیاتی بطور دقیق ومستمر وانجام سرشماری عمومی به طور منظم از اواسط قرن 18 آغاز گردید ، آنچه که به عنوان جمعیت شناسی امروزه مورد توجه است از قرن نوزدهم شروع شد ونهایتاً از ابتدای قرن بیستم به دلایل زیر بیشتر مورد توجه قرار گرفت :
• پیشرفت علم آمار .


• ضرورت پژوهش وتحقیق در علوم وخصوصاً برنامه ریزی .
• افزایش بی رویه جمعیت .
• ضرورت آگاهی به خصوصیات اجتماعی اقتصادی جمعیتها .
• نیاز قطعی مسئولان وبرنامه ریزان به شناخت جنبه های مختلف جمعیت جهت تامین مایحتاج مردم و ارتقاء سطح رفاه عمومی وایجاد امنیت اقتصادی واجتماعی .
• محدودیت منابع مورد نیاز آدمی خصوصاً غذا وعدم توزیع عادلانه آن .
• لزوم مطالعه عوامل موثر در رشد جمعیت ، باروری ، مرگ ومیرها وتولد ها .


تاریخچه جمعیت شناسی در ایران :
در این خصوص از قدیم در نوشته های سیاحان وسفرنامه های آنان مطالبی ذکر شده است اما در نیم قرن اخیر با افزایش تغییر وتحولات اجتماعی اقتصادی جنبه رسمی به خود گرفته است وبرای نخستین بار در سال 1335 انجام شد . البته قابل به ذکر است که اولین سرشماری مقدماتی نوین در زمان امیرکبیر در سال 1268 انجام گرفت که جمعیت ایران را بین 8 تا 10 میلیون یا حدود 20 کرور محاسبه نمود .


ساختار جمعیت
سن وجنس دو ویژگی اصلی وذاتی هر فرد انسان به عنوان واحد شمارش مطالعات جمعیتی ، در عین حال دو فاکتور اصلی مشخص کننده ساختار جمعیت نیز به حساب می آیند که اساس ومبنای مطالعات زیربنایی تمام برنامه ریزان اقتصادی اجتماعی فرهنگی را از خود متاثر می سازد ، به همین دلیل آگاهی از ویژگی های کمی وکیفی جمعیت از نظر سن وجنس برای تامین نیروی انسانی وتامین خدمات وامکانات مورد نیاز ضروری می باشد .
جنس


با توجه به تفاوتهای فیزیولوژیک وروحی احساسی بین زن ومرد ، نحوه ترکیب جنسی جمعیت تاثیر زیادی بر دیگر متغیرهای جمعیتی اجتماعی واقتصادی می گذارد :
• کاهش زنان در یک منطقه منجر به کاهش ولادت وکاهش کلی جمعیت خواهد شد .
• کاهش مردان موجب کاهش فعالیتهایاقتصادی وافت تولید وارائه خدمات می شود .
برای سنجش توزیع جنسی جمعیت یک منطقه از شاخصی به نام نسبت جنسی استفاده می شود .
تعداد مردان منطقه = نسبت جنسی (در مقطعی از زمان)
تعداد زنان منطقه
نسبتهای جنسی ویژه برای سنین یا گروه های مختلف استفاده می شود .


سن
منظور از ترکیب سنی یک جمعیت پراکندگی جمعیت بر حسب سن است . توانایی های جسمی رفتاری انسانها در سنین مختلف فرق می کند . نوزادی ، سنین مدرسه ، سنین شاغل شدن یا بیکاری ، ازدواج وسپس نیاز به مسکن ، سنین سالخوردگی وغیره همه ، خصوصیات خاص خود را دارند .
بطور معمول افراد را در سنین 64-15 سال افراد در سنین کار (تولید کننده) وافراد زیر 15 وبالای 64 سال را افراد وابسته (مصرف کننده) می خوانند .
جمعیت مصرف کننده = نسبت وابستگی


جمعیت تولید کننده
هر چقدر این نسبت کوچکتر باشد آن جمعیت وجامعه از نظر اقتصادی وضع بهتری دارد چرا که فعالیتهای تولیدی گروه تولید کننده به جای مصرف کننده در جهت توسعه وافزایش فعالیتهای اقتصادی به کار می رود .
هرم سنی : برای درک بهتر وسریع تر ساختار سنی وجنسی از نمودارهایی به نام هرم سنی استفاده می شود که دارای دو محور عمودی وافقی است . محور عمودی نماینده سن ومحور افقی نشان دهنده تعداد افراد هر سن یا گروه سنی است در سمت راست هرم جمعیت زنان ودر سمت چپ هرم جمعیت مردان لحاظ می شود . کل هرم 100% جمعیت وهر ستون نشان دهنده درصدی از جمعیت است که از لحاظ سنی وجنسی در گروه خاصی قرار می گیرد .
حرکات جمعیت


از مباحث عمده در جمعیت شناسی حرکات جمعیت است که باعث دگرگونی در ترکیب جمعیت می شود این حرکات شامل چهار مورد می شود :
• باروری و ولادت
• مرگ ومیر
• ازدواج وطلاق
• مهاجرت
الف – ولادت وباروری :


І – ولادت : تولدهایی که در یک منطقه جغرافیایی در یک سال اتفاق می افتد یا کودکانی که در طی یک سال به دنیا می آیند ونسل همان سال را تشکیل می دهند . به عبارت دیگر در این تعریف با تعداد نوزادان سروکار داریم .
П – باروری : فراوانی ولادتها را در جمعیتی که قابلیت باروری دارند مطالعه می کند به عبارت دیگر زنانی که بچه دار شده یا می شوند را بررسی می کنیم . در واقع باروری توان بالقوه در یک گروه از زنان را که در سن خاص 49-15 سال قرار دارند مورد مطالعه قرار می دهند تا مشخص کند در یک سال چند فرزند بدنیا می آیند گر چه عواملی نظیر محیط ، نژاد ، وضعیت اقتصادی ودیگر عوامل برسن باروری زنان تاثیر دارد .


باروری واقعی : ظرفیت فیزیولوژیک فرزندآوری است .
باروری عملی : قدرت ومیزان مشاهده شده فرزندآوری است که همیشه کمتر وحداکثر مساوی باروری واقعی است چرا که سه عامل بر باروری عملی تاثیر گذارند :
1- صدمات واختلالات بیولوژیک نظیر ناباروری .
2- بیماری ها وفقدان بهداشت که منجر به سقط یا عقیمی می تواند بشود .
3- عوامل اجتماعی وفرهنگی .
باروری افتراقی یا اختلافی : تفاوتهای باروری را در گروه های مختلف اجتماعی بررسی می کند این تفاوتها متاثر از سن ، مذهب ، تحصیلات ، محل سکونت (شهر یا روستا) وخصوصیات فرهنگی واجتماعی اقتصادی گروههای فوق می باشد .
الگوهای باروری
1- الگوی باروری طبیعی : در جوامعی که هیچ گونه تلاش در کنترل باروری صورت نمی گیرد مثل کشورهای عقب افتاده الگوی طبیعی باروری که 10 بچه است دیده می شود .
2- الگوی باروری مالتوس : در جوامعی که باروری تحت کنترل وتنظیم می باشد مثل کشورهای توسعه یافته الگوی باروری مالتوس که متعقد به کاهش جمعیت می باشد دیده می شود که کمتر از 2 بچه است.
در کشورهای در حال توسعه الگویی بین این دو دیده می شود .
عوامل مؤثر در باروری زنان


1- عوامل بیولوژیک : به طور کلی هر چه سن ازدواج دیررس وبه کهولت نزدیک تر باشد امکان حصول باروری کمتر است با اینهمه ، گاه جوانی موجب نازایی یا کم زایی می شود . در هر اجتماعی نسبت زوجینی که در جوانی ازدواج کرده وفرزند به دنیا نیاورده اند ، در آهنگ میزان رشد جمعیت تاثیر داشته اند . هر چند این نسبت بیشتر باشد آهنگ افزایش جمعیت کند تر خواهد بود (میزان تاثیر سن ازدواج وپیشرفت بهداشت در زاد و ولد با تجدید ارادی موالید در ارتباط است ) مطالعات ثابت کرده اند که سن ازدواج زن مهمترین عامل باروری است ، در صورتی که سن شوهر ، ومدت ازدواج در باروری گروههای سنی مشابه زنان اثر چندانی ندارد .


2- عوامل فرهنگی اجتماعی : این عوامل در جوامع مختلف با هم متفاوتند ونمی توان معیارهای مشترکی برای تمام جوامع ارائه کرد اما این نکته مشترک وجود دارد که عامل اساسی در میزان باروری ، وضع ازدواج زنان است ، وبرای مردان نمی توان در این زمینه اثر محسوسی قائل شد . یکی از عوامل مؤثر در باروری ، دوران شیردادن مادر است ، معمولاًدر ممالک توسعه نیافته دوران شیردادن مادر طولانی تر از ممالک غربی است . اما اگر آداب ورسوم غربی به جوامع رو به رشد راه یابد ، کاهش مدت معمولی شیر دادن مادران در افزایش میزان باروری اثر خواهد کرد .


3- عوامل اقتصادی وپیشرفت اجتماعی : معمولاً چنین به نظر می رسد که پیشرفت صنعت خود به خود موجب تقلیل ارادی موالید می شود . با وجود آنکه توسعه صنعتی در ابتدا با خذب مردان خصوصاً جوانان روستایی به سمت شهرها در کاهش میزان زاد و ولد مؤثر بود ولی نمی توان گفت که رشد صنعتی خود به خود تقلیل ارادی موالید را به دنبال دارد آنچه که به نظر می رسد بیشتر صحیح باشد این است که زمینه اقتصادی واجتماعی لازم برای پیشرفت صنعتی ونتایج اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی حاصل از آن می تواند در میزان زاد وولد مؤثر باشد ، مثلاً افزایش زاد وولد در برخی از کشورهای غربی پس از جنگ جهانی همراه

با رشد سریع صنعتی واقتصادی این ممالک نشان داد که این تقارن همیشگی نیست . افزایش نیازهای مادی در بهبود وضع اجتماعی واقتصادی موثر است ، تمایلات رفاه طلبی ورفع حوائج که در اثر پیشرفت صنعت وشهرنشینی با افزایش درآمدها وتغییر شیوه زندگی پدید می آید با داشتن فرزندان زیاد سازگاری ندارد وبه همین جهت خانواده ها را به سوی کاهش ومحدود کردن فرزندان می کشاند . ارتقاء سطح سواد وآموزش جمعیت واشتغال زنان در خارج خانه نیز در کاهش موالید مؤّثر است . تحصیل بویژه در سطوح بالا سن ازدواج را بالا برده بعلاوه نوع نگرش زن ومرد را نسبت به زندگی ومسئله فرزند تغییر می دهد از طرف دیگر شاغل شدن زن در خارج خانه عامل دیگری در کاهش باروری خواهد بود . از طرف دیگر فقر اقتصادی موجب فقر فرهنگی وکمبود درآمد ، اشتغال ، بهداشت وتعلیم وتربیت گشته ، در این خانواده ها به فرزند به عنوان تکیه گاهی برای آینده نگاه شده لذا نرخ زاد و ولد بالا می رود .


4- عوامل اقتصادی اجتماعی : ارزشهای بعد خانوار وارزش فرزند دو مسئله اساسی هستند که در دو جامعه شهری وروستایی با هم متفاوتند در شهر فرزند زیاد هزینه براست بعلاوه دختر وپسراز ارزش یکسان برخوردارند وبعلاوه طرز نگرش افراد شهرنشین به مسئله فرزند شدن به صورت یک مسئله انتخابی ومسئولیت برانگیز است لذا برای فرزنددار شدن کنترل بیشتری وجود دارد .


در روستا به دلیل رواج فرهنگ خانواده گستر هنجار حاکم نیز باروری زیاد وهرچه بیشتر کردن تعداد فرزندان است چرا که در روستا فرزند زیاد خصوصاً پسر به دلیل نقش درآمدزائی فرزند بسیار اهمیت دارد . از لحاظ مذهبی واعتقادی نیز به دلیل کمی اطلاع ودخیل بودن قضا وقدر در امر ولادت فرزند ، کنترلی بر تنظیم تعداد وبعد خانواده اعمال نمی شود .


5- عوامل محیطی : شرایط سخت محیط زندگی بر جنبه های فیزیولوژیک باروری اثر می گذارد مثل زندگی در مناطق مرتفع یا مناطق بسیار گرم ویا بسیارسرد .
6- عوامل جمعیتی : از دیگر عوامل مؤثر بر باروری می توان به ساختار سنی وجنسی جمعیت ومیزان مرگ ومیر اشاره کرد . بالا بودن مرگ ومیر در کشورهای توسعه نیافته ولادتها را نیز به دلیل عدم اعتماد والدین به بقاء فرزندان بالا می برد .

شاخصهای جمعیتی
شاخصهای ارقام واعدادی هستند که به صورت میزان ونسبت براساس مشاهدات و وقایع ، محاسبه شده ومشخص کننده آن اوضاع و وقایع در زمان معین می باشد . از اهم شاخصهای جمعیتی می توان به شاخصهای ولادت وباروری ، مرگ ومیر ، ازدواج وطلاق اشاره کرد .
1- شاخصهای ولادت وباروری :
جمعیت اول سال + جمعیت آخرسال = جمعیت میانه سال
2
1000× تعداد موالید زنده متولد شده در یک سال معین = میزان تولد خام (C.B.R )
جمعیت میانه همان سال Crude Birth Rate
1000 × تعداد کل موالید (زنده ومرده) = میزان موالید کل
جمعیت میانه همانسال (T.B.R) Total Birth Rate

1000 × تعداد متولدین زنده یک محل در یک سال = میزان باروری عمومی
جمعیت زنان 15تا49 سال در وسط همانسال (G.F.R)
General Fertility Rate
1000 × تعداد موالید زنده متولد شده در یک محل = میزان باروری واقعی یا نکاحی
جمعیت زنان ازدواج کرده واقع درسن باروری (M.F.R )
درمیانه همان سال Marital Fertility Rate
1000 × تعداد موالید زنده یک سال درهر گروه سنی مورد نظر = میزان باروری ویژه سنی
جمعیت وسط سال زنان همان گروه سنی در همانسال (A.S.F.R)
Age Specific Fertility Rate
1000 × (تعداد موالید – تعداد مرگها)دریک سال = میزان رشد طبیعی جمعیت
جمعیت وسط سال Natural Growth Rate


2- شاخصهای مرگ ومیر
1000 × تعداد مرگ ومیر دریک محل در یک سال = میزان مرگ ومیرخام
جمعیت آن محل در وسط همانسال (C.D.R) Crude Death Rate

1000 × تعدادمرگ دریک محل برای فاصله سنی معین درطی یک سال = میزان مرگ ومیر
جمعیت همان فاصله سنی درآن محل درمیانه اختصاصی سنی
(A.S.D.R) Age Specific Death Rate


1000 × تعداد مرگ ومیر مونث یامذکر دریک محل در طی یک سال = میزان مرگ ومیر
جمعیت مونث یامذکر آن محل در وسط همانسال اختصاصی جنسی
Sex Specific Death Rate

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید