بخشی از مقاله

مقدمه :

به نام آن که دل انسان را جایگاه ایمان و قلب را مملو از مهر و محبت وعاطفه و مغز را

مرکز تراوشات اندیشه و افکار قرارداد تا در پرتو نور هدایت در قالب محبت و ایثار در

جایگاه کمال گام برداریم از آنجایی که خانواده اولین و مهم ترین کانون اجتماعی و تربیتی

هر جامعه محسوب می شود لذا در تمام اعصار بر اهمیت و رسالت تربیتی و اجتماعی آن

 

تأکید شده است . به طوری که اعتقاد همگان بر این است که نهال تربیت و بینش اجتماعی

افراد در خانواده شکل می گیرد اما بدون تردید شخصیت و ماهیت هر انسان در هستی او

نهفته و جز او هیچ کس قادر به شناخت دقیق و پی بردن به زوایای مکنونش نمی باشد اگر

چه شناخت آدمیان از یکد یگر به یقین متأثر از شخصیت و منش خود آنها نیز می باشد ولی

 

قرائتی از اعمال و رفتار دیگران برای سایرین هم الگو می گردد به همین دلیل می گویند :

سخن و گفتار و کتابت و خانواده بهترین معرف در شناخت چگونگی شکل گیری و تربیت

اخلا قی واجتماعی انسان است.

« حضرت علی (ع) فرمودند: فاصله بین حق و باطل چهار انگشت است . »

معنای آن را از آن حضرت پرسید ند: امام چهار انگشت خود را جمع کردند ومیان گوش و

 

چشم خود قرار دادند وآن گاه فرمودند : باطل این است که بگویی شنیدم و حق این است که

بگویی دیدم.

رمز موفقیت در ا زدواج

خانواده:

به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی اساس تشکیل جامعه و حفظ عواطف انسانی است. پس

خانواده باید هر چه بیشتر مورد توجه قرار گرفته و تلاش شود که به دور از ستیز و نزاع

و مشاجره باشد. زیرا یکی از عوامل موثر بر رفتار فرد، خانواده است محیط خانه نخستین و

بادوام ترین عاملی است که در رشد شخصیت افراد تأثیر می گذارد . کودک ویژگی های

 

چندی را از والدین خویش به ارث می برد و از راه پدر و مادر زمینه رشد و پیشرفت پیدا

می کند . نفوذ والدین در کودکان تنها محدود به جنبه های ارثی نیست بلکه در آشنایی کودک

 

با زندگی جمعی و فرهنگی جامعه نیز نقش مهمی را ایفا می کند و خانواده ها در زمینه های

اجتماعی ، اقتصادی ، تربیت دینی و هنری و مانند اینها با هم اختلاف دارند. شکل و ساختار

خانواده ها طرز ارتباط هر یک از اعضای خانواده با یکدیگر و جامعه ای که خانواده در آن

به سرمی برد در تمام موارد آن یکسان نیست بنابراین تاثیر خانواده ها و رفتار افراد، مختلف

 

می باشد . در یک خانواده شکل کار و طرز ارتباط اعضای خانواده به گونه ای است که

محیط خانواده را برای تأمین احتیاجات اساسی کودکان چه در زمینه ی جسمانی و چه در

زمینه ی روانی مساعد می کند . رفتار کودک که دراین خانواده پرورش می یابد با رفتار

کودکی که در محیط خانوادگی متشنج و پر سر و صدا می باشد به طوری که مانع تأمین

 

احتیاجات اساسی اوست کاملا ً متفاوت است . عاداتی که کودک در خانواده کسب می کند
رمز موفقیت در ا زدواج

ممکن درست و عقلانی باشد ولی گاهی ممکن است این عادات مانع رشد طبیعی کودک شود.

خانه و خانواده پناهگاهی است که وقتی احتیاج به دلجویی و آرامش و استراحت باشد افراد به

آن پناه می برند و مکانی است که انسان، نخستین درسهای زندگی را در آن می آموزد و در

 

آن رشد ونمو پیدا می کند اغلب اوقاتش در آن سپری می گردد اما انحلال خانواده و جدایی به

عنوان آخرین چاره ی اختلا فهای عمیق زن وشوهر ، از دیدگاه اسلام که آن را جایز دانسته

و تنها از دید یک دریچه اطمینان آن هم در صورت فقدان سازش نگریسته است. بنابراین ،

پیشوایان اسلام از آن به عنوان منفورترین حلال ها یاد می کنند . در این حقیقت که طلاق و

 

از هم پاشیدگی کانون خانواده یک فاجعه بزرگ خانوادگی به شمار می رود شکی نیست و

دراین حقیقت نیز نباید شک کرد که طلاق در مواقع ضروری و هنگامی که کارد به استخوان

می رسد و سازش و توافق زوجین امکان پذیر و میسر نباشد امری لازم وضروری به شمار

می آید اما برای اجتناب از ناچارشدن به چنین راه حلی باید قبلا ً تدابیری اندیشید و با برنامه

ریزی اساسی اقدامات لازم را برای پیش گیری از آن اتخاذ کرد زیرا طلاق و پیامد های آن

از مشکلا ت بزرگ جوامع کنونی به شمار می رود ولی در شرایط حاضر به صورت


ساده ترین و متداول ترین راه حل یک ازدواج ناموفق در آمده است . گسستن رابطه

زناشویی و رها ساختن زندگی مشترک زن و مردی که با هم پیوسته بوده اند آنها را به

راه های گوناگون می کشاند و هر چند امکان دارد چنین زن و مردی هر یک خوشبختی

رمز موفقیت در ا زدواج

خاصی یافته یا سعادت از دست رفته را در کنار همسری دیگر بیابند اما متأسفانه چنین

 

امکانی اندک و حدود %10 درصد می باشد و قریب %90 درصد ناموفق است .از طرفی

باورهای غلط فرهنگ جامعه زن طلاق گرفته را متأسفانه نمی پسندند. در حالی که بینش

جامعه را در این راه باید عوض کرد چون زن نمی تواند و نباید در یک زندگی طاقت فرسا

 

و غیر قابل مهار و غیر متعادل عمر خود را تلف کند پس جامعه و فرهنگ وبینش عمومی

باید چنان باشد که به چنین زن پاکدامنی اجازه رشد و جولان و حرکت در ازدواج مجدد

با هر کس که انتخاب می کند و قول زوجییت می بندد ، بدهد. اما از طرفی مشکل وجود

فرزند در خانواده اولیه که فرزندان ناچار هستند به زندگی در کنار یکی از والدین بسنده کنند

و روزگار را در سایه ناپدری ویا نامادری بگذرانند .مسئله دیگری است که گاها ً قصه های

غم انگیز تر از آن را رقم می زند و تمامی این مشکلات زائیده جوامع امروزی می باشد . به

 

طوری که بار سنگینی است که بر شانه های فرزندان تا آخرین لحظه زندگی سنگینی می کند

اما به این فرزندان عزیز هم باید بگوییم چگونه ممکن است ما در شما با پدری معتاد و

 

لاابالی و بی قید و بی مسئولیت که جز افیون خود اندیشه و هدفی ندارد یک عمر زندگی کند

و از کجا معلوم که پدر معتاد ، مادر پاکدامن شما را به دام اعتیاد و فحشا نکشاند ؟ کار

را برای شما مشکل تر نمی کرد . پس این فرزندان باید به مادران خود در جدایی حق بدهند

و پدر را عامل این جدایی بوده نبخشاید و بر عکس نیز صادق است در خانه ای که والدین

رمز موفقیت در ا زدواج

مرتبا ً براثر عوامل گوناگون مشاجره دارند و یکدیگر را به باد انتقاد و ناسزا می گیرند و

حریم مقدس خانوادگی را رعایت نمی کنند و در برابر هم بی پروا و انواع و اقسام کلمات

سبک و غیر اخلاقی را در حضور فرزندان ادا می کنند چاره ای جز طلاق باقی نمی ماند

زیرا حریم ادب و احترام طرفین از بین رفته و دیوارهای محبت و اخلاق فروریخته است .

 

نامرادی ، افسردگی ، خشونت ، عصبانیت ، غرور ، ...دیوارهای بلند خود را بر ساخت این

خانه کشیده است و چنین کاشانه ای چنان سرد و افسرده است که یخ های قطبی را شرم

اظهار وجود می باشد .

 

زندگی ، بهترین مربی و معلمی است که می تواند فن و روش زیستن را به انسان یاد دهد

ولی زندگی در امر ازدواج این صحنه های تعلیم را به قیمت ناکامی ها واوقات تلخی ها در

مقابل فرد فرد انسان ها ، خریده و در اختیار می گذارد . انسان عاقل و موفق کسی است که

از تجربیات دیگران سود بجوید و از رنج حاصل از اشتباهات اطرافیان بهره برده واز

اشتباهات خود بکاهد .

 

نکاح امری ضروری برای به وجود آوردن، کانونی که بتواند شخص در آن از آسایش و

آرامش نسبی برخوردار باشد .

زناشویی یعنی زندگی کردن مرد وزن با یکدیگر و در سایه امنیت روحی حاصل از ازدواج

واحتیاج به اظهارونمایاندن میل جنسی و میل به ایجاد نسل می باشد بنابراین ازدواجی ایده آل

 

رمز موفقیت در ا زدواج

خواهد بود که در آن گذشت ، رغبت ، میل جنسی ، مهر و ایثار و ایمان حاکم باشد.

مسلما ً رفاقت و دوستی حقیقی موقعی در خانواده حکم فرما می شود که سازگاری و توافق

اخلاقی ، سلیقه و علائق و محبت دو جانبه بر مبنای ایمان و اتکا به خداوند موجود باشد
اگرچه عشق و محبت یکی از ارکان ازدواج را تشکیل می دهد ولی جامع وکافی نمی باشد

چون عشق را به تعریفی باید محبت و علاقه مفرط به یکدیگر دانست ، اما این عـنایت و

توجه و مهر زمانی در خانواده حاصل می شود که همراه با گذشت و ایمان باشد در این

صورت عشق به منزله سیمانی خواهد بود که دو انسان را مانند سنگ چنان محکم می کند

 

که هر چه آب بخورند بر استقامت و پایداری آن ها افزوده می شود ، این عشق عامل

بقای زندگی آنها است و در رابط زن و مرد که یکدیگر را با محبت و صمیمیت و عاطفه

دوست دارند ، عامل وحدت و پیوند آن ها می باشد . پیوند زناشویی ایده آل بدون چنین

 

محبت و ایمانی امکان ندارد چون این عشق ومحبت همراه با رفاقت و مراقبت ، کانون

خانواده را شکوفا و مطلوب می سازد تا جایی که ازدواج موجب می شود که والدین با بچه

و آینده خود ارتباطی منطقی برقرار کنند .

هر یک از اعضای خانواده با دیگری در ارتباط است که در چارچوب این روابط هر فردی

در پرتو خود آگاهی ، شخصیت خود را شکل می دهد که اگر، روابط درون خانواده متکی به

نقش انعطاف ناپذیری باشد افرادی پرورش می دهد که فاقد ویژگی های فردی بوده و دنیا را

رمز موفقیت در ا زدواج

در چارچوب مشخصی دیده و دارای شخصیت قالبی هستند که قادر نیستند شهامت ،

 

خواسته ها ، امیال و نیروی لازمه برای ایجاد یک زندگی پیشرفته ، را در خود بیابند .

در عین حال زندگی ، واقعا ً زیباست و به منزله ی تک درختی در پای کوهی یا سایه ای بر

روی دیوار و لحظه ای در تصویر آینه نبوده ونیست بلکه با زندگی می توان دستان بلورین

هوا را بوسید و در آسمان های محبت سفر کرد و از فراز خاک و ازمیان شادی گنجشک ها

 

و با عطر میخک ها به تمام آسمان ها پیوست و خورشید را از شاخه های درخت محبت چید

و خود را به روح سبز زندگی پیوند داد ، به شرط آن که انتخاب و ازدواج از روی تفکر و

 

اندیشه وتعمق صورت گرفته باشد ، دراین صورت خواهید دید زندگی چقدر زیباست است

چقدر پرطراوت ، شاداب ، فرح انگیز ، روح پرور است که در آن می توان آرام غنود و

خوش بود .

اگر به زندگی به صورت بازیچه نگاه کنید در این صورت سپندی است که بر آتش گرفته اید

و هر روزتان مانند آن حسرت زدهایی هستند که با کاش و اگرها سپری می کند و به جای

سرود و زمزمه محبت ، روزانه موسیقی غم انگیز رویاها را سر می هید . مثلا ً کاش آسمان

حرف کویر را می فهمید و اشک خود را نثار گونه ی خشک او می کرد ، سپری می کنید که

فقط افسوس را به همراه دارد .

به هر حال ازدواج امری مسلم و حتمی است که همه ناگزیرند از جاده آن عبور کرده و بر

رمز موفقیت در ا زدواج

سنگلاخ ها وچمن های آن پای گذارده وعبور کنند . اما چه زیباست که ازدواج شما مانندآمدن

بهار باشد که آرام و باتأنی و عمق ژرف نگری می آید : سبز ، سبز ، و جای جایش زیباست

و اسمش هم ( ازدواج = بهار ) زیباست . مانند لبخند خورشید ، مثل لبخند مادر همچون

 

عروسک که چشمهایش آبی است و به قشنگی آرامش چشمهای مادر ، خورشید می خند و یا

لبخند می زند . درختهای زندگی شکوفه می کنند و پرنده های خوش الحان زندگی می خوانند

در چنین حالی و هوایی زندگی برکت ، سعادت ، خوشی به همراه دارد و ازدواج قرین

موفقیت ، شادی و بهروزی خواهد بود و زن و مرد در بوستان پر بار وپربرکت زندگی

زناشویی که آکنده از عطر صفا و مصونیت است لاله و یاسمن ها و میوهای بهشتی تربیت

 

کرده و می چیند و بدین گونه در سپیده دم زندگی خود زن وشوهر به گوش دل ندای وحی را

می شنوند که در پیوند زناشویی شان اولین هدیه را خداوند که همان محبت قلبی است به آنان

هدیه فرموده است .

ازدواج آئین الهی و امید آفرین است که در آن دلها به هم پیوند می خورند وچهره ها در آینه

 

عشق به همسروفرزند در زندگی جلا داده می شوند وقلب ها با امید روزهای خوش صفا می

یابند چه زیبا خواهد بود که این پیوند و صمیمت در سایه ی عشق و تفاهم همیشه پایدار باقی

بماند . زندگی فرازو نشیب های بسیار دارد و زن و مردی که به همسری یکدیگر در می آیند

جز با تفاهم و توافق قادر به ادامه راهی که در پیش گرفته اند نخواهند بود .

رمز موفقیت در ا زدواج

وظایفی که در احادیث و اخبار برای شوهر نقل شده ، عبارت است از :

« دین ، امانت ، حسن خلق ، عفت ، اندکی مال »

 

عشق او باز اندر آوردم به بند کوشش بسیار نامد سودمند

عشق به زندگی ، زناشویی ، فرزند ، کاشانه و ... نیاز به از خود گذشتگی دارد و چه بسا

چیزهایی که باب میل و اداره شما نمی باشد ، روی می دهد . در این حالت باید آنها را با

 

علاقه ای که به لانه و کاشانه زناشویی خود دارید ، تحمل و خوب بنگارید تا زندگی شیرین ،

به روی شما لبخند زند .

ازدواج امری شیرین وجذاب است برای هر ذائقه ای ، به شرطی که حلاوت و شیرینی آن از

گرمی محبت و عشق نشأت گرفته باشد در این صورت باعث سلامت روح و روان و جسم و

اعضاست .

تنها از دیدگاه پزشکی : براساس تازه ترین تحقیقات به عمل آمده ازدواج خطر ابتلای یک

فرد به سکته را تا %30 کاهش می دهد .

به گزارش خبر گزاری فرانسه از واشنگتن و به نوشته نشریه ی انجمن قلب آمریکا در بین

زنان متأهل احتمال بروز سکته تا %46 درصد کاهش می یابد .

 

پرفسور لئون سیمونز از بیمارستان سن ونیستن در استرالیا می گوید : با فواید متفاوت

ازدواج و زندگی خانوادگی بسیاری از بیماری ها شفا می یابند و از سکته ی قلبی جلوگیری

رمز موفقیت در ا زدواج

می شود . محققان در این تحقیق وضعیت دو هزار وهشتصد وپنج مرد وزن بالای 60 سال

را برای مدت 8 سال مورد بررسی قراردادند .

 

ازدواج یکی از مراحل زندگی طبیعی انسان است که برای زن ومرد سن وسال خاصی دارد

و تأخیر در آن مجاز نیست . کسی که دیر ازدواج می کند بی گمان مشکل دارد و حقیقت تلخ

این است که این مشکل جامعه ی او نیست بلکه مشکل خود اوست . در فرآیند ازدواج

خانواده ها نقش محوری دارند . والدین باید از سنین خاص در کنار سایر آموزشهای لازم

 

زندگی به بچه ها اجازه بدهند که به ازدواج فکر کنند و به آنان بیاموزند و تمایل خود را

ابراز نمایند . در واقع یک تمایل طبیعی است که والدین موظف به حفظ و رشد آن هستند .با

کمال تأسف شواهد متعدد به ما نشان می دهد که متأسفانه دسته ای از خانواده ها اعتقاد دارند

 

که موضوع ازدواج ، موضوعی ممنوع است که سخن گفتن پیرامون آن زشت و قبیح است

در حالی که ازدواج موضوعی مهم است که آموختن نکات متعددی پیرامون آن بسیار واجب

 

و ضروری است زیرا هر واقعه ای در مسیر رشد و تکامل جسمی و درونی انسان زمانی

مشخص دارد همان طوری که در سراسر جهان حدودزمان خروج هر نوزاد از رحم معین

است . حدود ازدواج هر کس نیز معین شده است . سن ازدواج از دیدگاه علمی آن دوره ای

است که فرد آماده شده است تا وظایف و تکالیف خود را در چارچوب یک زندگی مشترک به

انجام برساند و حقوق خود را در آن چارچوب استیفا نماید .

رمز موفقیت در ا زدواج

 

هر زندگی زناشویی و هر اتاقی مرکز جهان است ، یعنی یک زن و شوهر می توانند در

وسط اتاق خانه ی خود نشسته و دنیایی را بسازند و با دستان توانای خود گهواره ی جهان را

به حرکت در آورند .

عوامل وموجباتی که شاید طلاق تنها راه گشای آن است

1- اعتیاد : از بزرگ ترین مصائب جهان امروز که سلا مت میلیون ها انسان را به شدت

تهدید می کند اعتیاد به مواد مخدر است. گرایش به مواد مخدراز آسیب هایی است که انسان

را نسبت به معنویت و فرهنگ اجتماعی بیگانه می کند و موجبات انحطاط و فروپاشی زندگی

فردی و حیات جامعه را فراهم می آورد .

2- الکل :الکل از آن جهت از علل و موجبات طلاق محسوب می شود که شخص معتاد به

الکل مشاعد خود را براثر استفاده الکل کم کم از دست می دهد .محیط زندگی را برای خود

واطرافیان تنگ می سازد زیرا الکل درجسم وروان تأثیرمی گذارد وازاعصاب تا گلبول های

خون از او متأثر گشته و سستی و ناتوانی ایجاد می کند.

 

3- دخانیات : عده ای بر این باور هستند که دخانیات تأثیر چندان در زندگی زناشویی ندارد

در حالی که اگراین موضوع جدی تلقی شود به خوبی ثابت می گردد که مصرف دخانیات و

اثرات دود و عوامل آن چنان زندگی خانوادگی را تهدید می کند که اثرات آن نه تنها ناچیز

 

نمی باشد بلکه بسیار تأثیر گذار می باشد .

رمز موفقیت در ا زدواج

4- قمار : خوش بختانه در کشور ما این مسئله بسیار جدی است قمار بازی در فرهنگ ملی

و دینی و عرفی جامعه ایرانی از دیر باز بسیار زشت و نا پسند می باشد ولی به هر صورت

یکی از پدید ههای مهم طلاق محسوب می شود زیرا چه زن و چه مرد وقتی پای میز قمار

قرارمی گیرند درحقیقت حیثت و شرف و ناموس و آبروی خود را به بازی و ملعبه می گیرند

اینان زنان و مردان بی ارزشی هستند که تفریح و سرگرمی زشتی را انتخاب کرده اند زیرا

همان ساعاتی که دستان زن ومرد قمار باز به حرکت در می آید تمام اعصاب و جوارح او

تحریک و مورد شدید ترین فشار های عصبی قرار می گیرند .

عوامل طبقه بندی نشده و پنهانی طلاق

1- خود فریبی : عوامل دیگری که در طلاق مؤثر است بستگی به طرز فکر و اندیشه زوج

و زوجه دارد از جمله تأثیر شهر وروستا وفرهنگ متفاوت یا چگونگی مسکن و داشتن محل

سکونت مناسب که بتواند زوج وزوجه در کمال آسایش زندگی کنند و با عدم وجود مکان

زندگی ، خانه به دوشی عامل مؤثر ناسازگاری و ایجاد تفرقه و تشدد در ارکان خانواده است

2- ناهماهنگی طبقاتی : در ازدواجی که زوج و زوجه از دو خانواده با اختلاف فاحش در

زیر یک سقف قرار گرفته اند و هر یک سعی دارند با مقدمات و فرهنگ و رسوم و مبنای

 

فکری و اندیشه ای خود بر دیگری غلبه و برتری یابد . همین بایدها و نبایدها و کنش ها و

واکنش ها موجب تعارض و اختلاف و طلاق می گردد.

رمز ومفقیت در ازدواج

 

3- ثروتهای باد آورده : فقر و ثروت باد آورده از موجبات طلاق است چون یک طرف فقر

وبیکاری و از جانب دیگر برای عده ای رسیدن به ثروتهای ناگهانی و به قول معروف باد

آورده هدف می باشد.

4- محکومیت

5- ناسازگاری ها و افسردگی ها :بزرگترین مانع خوشبختی در زناشویی ناشی از اختلاف

دائم و ناساگاری ها و تفاوت بین خواسته ها و توقعات در دو جنس مخالف است که اگر زن

وشوهر قبول کنند که با همان خصوصیات اخلاقی طرف مقابل بسازند توفیق رفع این

ناسازگاری ها را حاصل می کنند.

6- جوانی و بی تجربگی :

7- دخالت دیگران وازدواج های غیر رسمی : مشکلاتی که در روابط زن و شوهر ها پدید

می آید باید در حریم زندگی خصوصی آنان و در زیر سقف خانه شان حل و فصل گردد .

8- اختلاف در تربیت فرزندان : یکی از اختلافات خانوادگی که منجر به طلاق می گردد از

 

صحنه خارج کردن دیگری از زندگی برای تربیت فرزندان است در حالی که شیوه های

تربیت فرزندان دارای معیار هایی می باشد .

9- سرزنش

10- معلولیت فرزند : از عوامل دیگر طلاق فرزندان معلول هستند زیرا رنج و اندوه پدر

رمز موفقیت در ا زدواج

ومادرهایی که با غفلتی زودگذر موجب معلولیت فرزند خود شده اند . بسیار جگر خراش

است زیرا فرزندان آنان چرا باید یک عمر در آتش غفلت آنها بسوزند .

11- سوء ظن

12- دخالتهای ریا گونه

13- دروغ :اصل و بنیان زندگی خانوادگی باید بر پایه صداقت باشد اساسا ً خیلی ها بر این

باورند که همسرشان باید کمبود های خود را بیان کند تا زندگی بر پایه ی درستی و راستی

استوار گردد .

14- خلق و خوی بد زن

15- وسواس

16- سنت های غـلط

17- عـدم رعایت انصاف و عـدا لت

18- سنین کم ازدواج

19- داشتن هوو

20- عـوامل ا قتصادی

21- عـدم وجود عشق حقیقی

22- فزون خواهی

رمز موفقیت در ا زدواج

23- جنایت

24- نق زدن

25- طرز بهره وری از مواد غـذایی

26- طرز لباس پوشیدن

27- عـدم سازگاری با خویشا وندان

28- مسافرتهای طولا نی

نتیجه گیری :

ــ یکی از عوامل مؤثر در رفتار فرد ، خانواده است .

ــ طلاق واز هم پاشیدگی کانون خانواده یک فاجعه برزگ خانوادگی به شمار می آید .

ــ اعتیاد از برزگترین مصائب جهان است .

ــ ازدواجی که از روی میل و رغبت انجام نگرفته اکثرا ً باعث جدایی می شود .

ــ اساس و مادر طلاق ناسازگاری های زن و شوهر محسوب می شود .

ــ اغلب ازدواجهای ناموفق تحت تأثیر مشاجره و خصومت قرار دارند .

ــ یکی از ارکان مهم زندگی زناشویی وضع معیشتی است که اگر با قناعت و دقت همراه

نباشد از عوامل بر باد دهند ه و شکننده ی زندگی است .

ــ بانویی موفق و پیروز است که بداند شوهرش کدام غذا را بیشتر دوست دارد .

رمز موفقیت در ا زدواج

ــ نکاح امری ضروری برای به وجود آوردن کانونی است که فرد بتواند در آن از آسایش و

آرامش نسبی بر خوردار باشد .

ــ ازدواج آیین الهی و امید آفرین است که در آن دلها به هم پیوند می خورند .

ــ به هر حال ازدواج امری مسلم و حتمی است که همه ناگزیرند از جاده ی آن عبور کنند .

راهنمای سودمند برای عشق پایدار

زنان و مردان امروزی انتظارات و خواسته های یبشتری از زندگی زناشویی دارند . از آن

جایی که اساس زندگی زناشویی به طور چشم گیری تغییر کرده است ، ما دیگر نه برای حفظ

 

بقا و برخورداری از حمایت ، که برای برخورداری از عشق و تأمین نیاز های عاطفی

ازدواج می کنیم . امروزه بسیاری از قوانین و روش هایی که والدینمان برای ادامه ی زندگی

 

زناشویی به کار می بردند تأثیر خود را از دست داده اند و حتی خلاف آن عمل می کنند .

متأسفانه می توان گفت که همه ی ما در ادامه ی روابط زناشویی درست به شیوه ی نسل

گذشته رفتار می کنیم . حدود 20 سال با والدینمان زندگی می کنیم و خود به خود از آنها یاد

می گیریم که چطور رفتار کنیم و واکنش نشان دهیم . به همین دلیل ، بدیهی است که تجربیات

 

دوران کودکی بر کیفیت روابط ما در زندگی سال های بعد تأثیر می گذارد .

گرچه والدینمان ما را خیلی دوست داشتند اما نمی توانستند آن چه را که خود نمی دانند به ما

 

بیاموزند آنها نمی توانستند راه حل مسائلی را به ما بیاموزند که خودشان با آنها مواجه

 

رمز موفقیت در ا زدواج

نشده اند ما به عنوان وارثین آنها با مسائل جدیدی روبرو هستیم که به راه حل های جدیدی

نیاز دارند . نه تنها باید مهارت های جدیدی را در زندگی زناشویی بیاموزیم بلکه بار

 

مسئولیتمان سنگین تر شده است اما این قوانین جدید کدامند ؟ برای رسیدن به موفقیت و

رضایت خاطر چه باید کرد ؟

امروزه زنها برای تأمین معاش دیگر محتاج حمایت همسرشان نیستند . آنها فقط از مردها

می خواهند که از لحاظ عاطفی آنها را حمایت کنند .مردها هم نتها به یک زن خانه دار و

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید