بخشی از مقاله

ساختار مديريت و نظام آموزش و پرورش در مدرسة سعادت بوشهر


دانشگاه آزاد اسلامي - بوشهر

اين مقاله در 20 صفحه تنظيم و مندرجات آن به شرح زير است:

- خلاصة نوشتار

1- پيشينة مكتب داري و بنيان نخستين مدرسه در بندر بوشهر.

2- پايه گذاران ديرين و نگهداران راستين مدرسة سعادت.

3- مباحثي پيرامون معلّمان مدرسه.

4- سخني پيرامون مدرسة سعادت و دانش آموزان آن.

5- وضعيت امتحانات وكيفيت نمرات.

6- جوايز و هدايا.

7- هزينه و تأمين درآمد و بودجة مدرسه.

8- منابع و مآخذ.

9- پيوست ها؛ شامل: 1- پيشينة برنامة درسي وكيفيت كتاب ها، اجزا و وسايل تعليم و تربيت (وسايل مخصوص كلاس ها، وسايل ويژه و موجود در دفتر مدرسه، وسايل و ابزار موجود در مدرسه)

آدس منزل: تهران، الهيّه، خيابان خزر (نبش كوچة فرهاد)، پلاك 53، طبقة 8 ، دكتر سيّد احمد حسيني كازروني

كد پستي: 1914814591 ، تلفن: 2641068 / 2001126 ، همراه: 2004354 0911

محلّ كار: بوشهر ، دانشگاه آزاد اسلامي (به صورت پروازي) ، دانشكدة ادبيّات و علوم انساني ، تلفن: 2004354 0911

خلاصة نوشتار:

معارف پروري و روشنفكري، همراه با فراورده ها و محصولات فرهنگي در بوشهر و در دوران گذشته و كنوني، پيشينه اي بس طولاني دارد. به قدمت تمدّن و تاريخ روزگارانش، از عصر عيلاميان تا قرون جديد و از دوران معاصر تاكنون.

در دوران معاصر، مدرسة سعادت بوشهر به طرز جديد در سال 1317 هـ . ق. (مطابق با 1278 هـ . ش.
و 1896 ميلادي) در محلّ كنوني آن كه هنوز به همان نام پابرجاست، در 108 سال پيش پايه گذاري شد.

مدرسة سعادت كه شكل تحوّل يافتة مدرسة احمديه در بوشهر مي باشد توسّط احمدخان دريابيگي، حاكم بلندآوازة بوشهر و بنادر خليج فارس - كه خود دانش آموختة رشتة فنون مهندسي از دارالفنون - تهران بود،
بنيان گذاري شد.

نام مدرسه از نام خانوادگي نخستين معلّم و مدير اين مدرسه كه سعادت بود اخذ و بر آن مدرسه اطلاق گرديد.

مدرسة سعادت بوشهر كه در زمان سلطنت مظفّرالدّين شاه قاجار افتتاح گرديده، نخستين مدرسة غيرانتفاعي كشور بوده كه با خودياري مردم، زير نظر انجمن معارف و وكلاي منتخب مدرسه اداره مي شده و دولت وقت،
هيچ گونه هزينه اي از بابت ادارة آن نداشته است.

اين مدرسه از پاره اي جهات از نظر ساختماني، آموزشي، اداري و مالي، روش تعليم و تربيت، وسايل و ابزار و عناصر ديگر در آن زمان، منحصر به فرد و داراي ويژگي هاي خاصّ خود بوده است. تحصيل كردگان اين مدرسه، بعدها از جملة روشنفكران و بزرگان علم و ادب، بازرگاني و تجارت، حرفت و صنعت، لياقت و هنر، عمران و آبادي و مديريت هاي گوناگون اداري و علمي و آموزشي در منطقه بوده اند و در سطح كشور و خارج از آن صاحب مقامات عديده اي گرديده اند.

غالب دانش آموختگانش در يك صد سال پيش، براي تكميل تحصيلاتشان راهي ممالك مترقّي غرب شدند و پس از فراغت از تحصيل و برگشت به وطن، در رده هاي بالاي مشاغل مملكتي به ارائة خدمات پرداختند.

ساختار مديريت و نظام آموزش و پرورش در مدرسة سعادت بوشهر

(ازجملة نخستين مدارس كشور)

دكتر سيّد احمد حسيني كازروني - دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسي

دانشگاه آزاد اسلامي - بوشهر

1- پيشينة مكتب داري و بنيان نخستين مدرسه در بندر بوشهر

آنچه كه از سوابق معارف پروري در بوشهر دوران قاجار برمي آيد، مكتب خانة احمديه، نخستين شكل
تحوّل يافتة مدرسه اي است كه ضمن نگهداري از بچّه هاي بي بضاعت و پرورش آنها، قرآن كريم و ساير دروس مخصوص مكتب خانه را به آنان آموزش مي دادند. شيخ احمد نامي، باني اين مكتب بوده و شيخ مرتضي، معلّمي اين مكتب شبانه روزي را بر عهده داشته و اين وضع تا سال 1317 هـ . ق (108 سال پيش) بدين گونه ادامه يافته است. در سال 1317 هـ .ق. احمدخان دريابيگي، حكمران بندر بوشهر و بنادر خليج فارس كه خود از تحصيل كردگان دارالفنون تهران بود با عنايت به نشر علوم، درصدد تاسيس مدرسه اي به شيوه اي جديد در بندر بوشهر برآمده و جهت تحقّق اين امر از انجمن معارف تهران درخو است اعزام يك نفر مدير دانشمند و آشنا به فنون آموزش و پرورش جديد را مي نمايد.

انجمن معارف به دستور وزير علوم وقت، شادروان محمّدحسين سعادت كه گويا نياكانش از حومة بوشهر يا به عقيدة ديگر از اهالي كازرون بوده و در آن هنگام، معلّمي ادبيّات مدرسة افتتاحية تهران را برعهده داشته است با اصرار و ابرام طيّ حكمي به مديري و معلّمي در بوشهر منصوب مي نمايد. وي پس از عزيمت از تهران به شيراز مي رود و برادر خود، آقا شيخ عبدالكريم سعادت كه در آستانة مباركة سيّد علاءالدّين حسين (يكي از زيارتگاه هاي معتبر شيراز) به تحصيل علوم و ادبيّات اشتغال داشته، همراه خود به بوشهر مي آورد (ذي حجّه سال 1317 هـ ق.)

دريابيگي بنيان مدرسة موردنظر را از تغييراتي در همين مكتب خانه آغاز مي كند و از هرگونه حمايت مادّي و معنوي نسبت بدان دريغ نمي ورزد.

خانة حاج محمّد حسين آل صفر در محلّة شنبدي (نزديك حسينية كازروني) كه تحت اجارة اين مركز فرهنگي قرار داشت، نسبتاً بزرگ و داراي ده اتاق بوده و تعداد بيست كودك بي سرپرست و تنگ دست از اهالي دشتي و تنگستان در دو اتاق مفروش به زيلو و گليم تحت سرپرستي ميرزاحسين فاضل اهرمي (متخلّص به معتقد) و معلّمي ميرزا آقا دلّال شيرازي قرار گرفته بودند. شادروان باقر بهبهاني (منشي تجارتخانه ملك التّجار بوشهري) هم در ادارة مكتب خانه با آنان همكاري نزديك داشته است.

هزينه هاي مكتب خانه از مال الاجاره و هزينه نگهداري دانش آموزان گرفته تا حقوق معلّمان و مخارج متفرّقة ديگر به تمامي از كيسة پرفتوت دريابيگي پرداخت مي گرديد. تا آن زمان با وجودي كه دو ماه از آغاز مديريت جديد مدرسه گذشته بود ولي يك نفر از مردم بوشهر براي فرستادن فرزندانشان به مدرسه رغبتي نشان نداده بودند.

با ورود برادران سعادت، تغييراتي در برنامه هاي جاري مدرسه حاصل گرديد. در آغاز، آنها همان بيست نفر


دانش آموز را از جهت سن و سال و معلومات جزئي به طريق امروز به چند درجه تقسيم كردند و سه كلاس ابتدايي (مقدماتي) و اول و دوم را براي آنان ترتيب دادند. كلاس ها را به ميز و نيمكت و صندلي و تخته سياه تجهيز كرده و بنياد كار خود را با كتاب هاي جديد و درس هاي تازه شروع كردند. كتاب هاي جديد ابتدايي در بردارندة الفبا و كلمات آسان و جمله هاي روان، مقداري حساب، اندرزها و حكايت هاي شيرين ويژة كودكان بود. همچنين از كتاب مختصر انوار سهيلي و كتاب « مختصر جغرافيا » جهت آموزش كودكان استفاده مي كردند. نخستين نمونة تقسيم بندي كلاس ها و معلّمين آنها در اواخر سال 1317 هـ ق. با توجه به مواد درسي به شرح زير بوده است:

شيخ محمّد حسين سعات، معلّم كلاس اول و مدير مدرسه.

شيخ عبدالكريم سعادت، معلّم رياضي و ناظم مدرسه.

ميرزا حسين اهرمي معلّم فارسي كلاس ها.

ميرزا علي دشتي معلّم ابتدايي (مقدّماتي)

محمّد باقر بهبهاني دفتردار مدرسه.

تأسيس مدرسه به سبك جديد در بندر بوشهر به عوامل متعدّدي بستگي داشت. از جمله اسباب تاسيس، نياز مبرم جامعة اين بندر مهمّ ايران به طبقة تحصيل كرده و با سواد براي رفع نيازمندي هاي تجاري و اداري بوده است. بازرگانان به دليل تجارت با بنادر آسيايي، اروپايي، آفريقايي و عربي، نياز شديد به كارمندان، منشيان زبان دان و حسابداران تحصيل كرده داشتند و بسياري از بازرگانان براي رونق كارشان، برخي از بستگان و كارمندان خود را براي ياد گرفتن زبان هاي خارجي از جمله انگليسي به هند و انگليس مي فرستادند.

مردم بوشهر پس از خبردار شدن از ورود برادران سعادت و با سابقة آشنايي نسبت به تقوا و ديانت خانوادگي آنها در مورد فرستادن كودكان خود بدين مدرسه بر يكديگر سبقت گرفتند.

شش ماه پس از شروع كار مدرسه، مسؤولان مدرسه، علما و اعيان و بازرگانان و مأموران كشوري و لشكري شهر را جهت نظارت بر امتحانات به مدرسه دعوت نمودند، آنان با مشاهدة حسن جريانات و ميزان معلومات دانش آموزان در دروس فارسي، عربي، ديني، حساب، جغرافيا و ساير علوم ديگر در شگفت آمده و با اعطاي كمك هاي مالي، وسايل تشويق اولياي مدرسه را فراهم ساخته و مراتب تحسين خود را در مجلس علم و معرفت ابراز نمودند.

پس از پايان مراسم امتحان و مجلس جشن، واثق الملك، كارپرداز بنادر و جزاير خليج فارس و بحر عمان، پس از ايراد نطقي غرّا به نيابت مردم شهر، بر دست شيخ محمّد حسين سعادت بوسه مي زند و بدين گونه از مقام والاي معلّمان مدرسه قدرشناسي مي نمايد. سرانجام مردم فرهنگ دوست بوشهر را براي فرستادن همة فرزندان شهر به مدرسه بيش از پيش تشويق مي نمايد. شور و شوق ها به نتيجه مي رسد و تعداد شاگردان مدرسه در طول كم تر از يكسال از بيست نفر به 350 دانش آموز بالغ مي گردد.

ديگر، منزل حاج محمّد حسين صفر گنجايش خيل دانش آموزان تشنة علم و معرفت بوشهري را دارا نبود. اولياي مدرسه به حاكم فرهنگ پرور وقت يعني شادروان دريابيگي متوسّل شدند تا در صدد ساختمان مدرسه اي بزرگ كه با شرافت معرفت شهر دانش پرور بوشهر دمساز باشد برآيدو دل هاي تشنة علم و دانش را سيراب نمايد.

در يك قرن پيش كه بوشهر مرواريد صدف خليج فارس محسوب مي شد، محدودة داخلي شهر از دروازة فعلي تا ساحل شمالي دريا بيشتر نبود. محلّات معروف دروني شهر، شامل محلّه هاي كوتي، شنبدي، دهدشتي و بهبهاني بود. معابر و كوچه ها و ساختمان هاي سنّتي شهر، جلوه اي ديگر داشت با بافت خاصّ تجاري و بازرگاني. دكاكين و بازارهاي مسقّف و مرتّب، قسمت داخلي شهر را در برمي گرفت. همچون شهرهاي قديم ايران، شب هنگام دروازه هاي شهر بسته مي شد و كاروانيان در پشت دروازه هاي شهر در انتظار تخليه بارها يا بارگيري كالا،

شب را به صبح مي رسانيدند. انبار بازرگانان مملو از كالا هاي تجاري بود. تنها بندر مهمّ و پل ارتباط دريايي ايران با بنادر مهمّ اروپا و آسيا و آفريقا به حساب مي آمد. چشم و چراغ ميهن اسلامي ايران بود. با سپيدة سحري، همهمه و غوغاي كارگران و جاشوان دريا و غرّش هواپيماها و سوت كشتي ها مردم را از خواب شبانگاهي بيدار مي كرد. دوران بيداري بندر بود و خوشبختي مردم شهر. عمران و آبادي در هر گوشة شهر نمايان بود.

در سال 1318 هـ . ق. به توصية احمدخان دريابيگي، قطعه زميني به مساحت دو هكتار از زمين هاي
ملك التّجار كه در اختيار حاج معين التّجار بوشهري قرار گرفته بود و در آن زمان، خارج از دروازة شهر قرار داشت براي بناي ساختمان مدرسه اختصاص يافت.

اساس مدرسة سعادت مظفّري بوشهر در همان سال در جنوب شهر و در محلّ فعلي مشتمل بر شش كلاس بزرگ و چند اتاق مورد لزوم و يك سالن و چهار ايوان سراسري با دريافت حوالة تلگرافي مظفّرالدّين شاه به مبلغ يك هزار تومان و اعانة دويست توماني امير تومان دريابيگي و حدود سيصد تومان كمك بازرگانان و ساير فرهنگ دوستان داخلي و خارجي به طور باشكوه و با نواختن موزيك در ميان شور و نشاط مردم شهر
بنيان گذاري شد.

از اواخر سال 1319 قمري (بيش از يكصد سال پيش) خانة شهري محلّ مدرسه تخليه و به صاحب آن تحويل داده شد و معلّمان و دانش آموزان به ساختمان نيمه تمام خارج از حصار شهر منتقل گرديدند. دو ساعت مانده به غروب روز 29 ماه ذي حجّه همان سال با نواختن سرود ملّي توسّط دسته هاي موزيك دريايي و زميني، مدرسه پربركت سعادت درميان جماعت بزرگ مدعوّين، وسيلة حاكم شهر يعني احمدخان دريابيگي گشايش يافت.
فرصت الدّوله شيرازي، مادّة تاريخ تاسيس اين مدرسه را طيّ سه بيت به نيكويي سروده است.

روز ورود به محلّ جديد را روز تاسيس مدرسة سعادت در بوشهر قرار دادند (29 ذي حجّة 1219 هـ . ق.) و روزنامة مظفّري بوشهر در شمارة دوم خود، شرح اين مجلس ضيافت را به تفصيل آورده است.

ساختمان مدرسة سعادت به دليل عدم تمكّن مالي، بيش از پنج سال به طول انجاميد و در سال 1325 هـ . ق. كه احمدخان دريابيگي براي بار دوم به فرمان محمّدعلي شاه، حكمران بنادر شد و به بوشهر آمد براي اتمام ساختمان از طرف خود و همراهي ديگران، كمك هاي شاياني نمود.

مدرسة سعادت، يك بار به طور جدّي در زمان نظام السّلطنه، سالار رضا قلي خان مافي (جانشين احمدخان دريابيگي) تهديد به تعطيل شدن گرديد.

نظام السّلطنه به دليل عدم بضاعت مالي مدرسه و مطالبات معوّقة معلّمان و پاره اي بدهكاري هاي ديگر، دستور انحلال و فروش مدرسه را مي دهد، امّا مساعي و فداكاري هاي مترجم مدير گمركات بنادر خليج فارس و معاون او كه از عدم توجّه حكمران به دليل نقص بودجه مستحضر گرديدند، از اين امر ممانعت و به ياري برخاستند و مدرسه را از تعطيلي محتوم نجات بخشيدند.

2- پايه گذاران ديرين و نگهداران راستين مدرسه سعادت

بنيان گذار مكتبي كه سرانجام در يكصد و چند سال پيش منجر به تأسيس مدرسة سعادت بوشهر گرديد، طبق قراين موجود، احمدخان دريابيگي بود. گويا نام آن مكتب بنا به نام دريابيگي كه احمد بود، احمديه ناميده مي شد (هرچند كه برخي معتقدند مؤسّس اين مكتب خانه، شخصي به نام شيخ احمد بوده است.) آن مكتب به صورت شبانه روزي اداره و كلية مخارج آن توسّط احمدخان دريابيگي، حاكم بنادر و جزاير خليج فارس تأمين و پرداخت مي گرديد.

افرادي كه در ساليان ديرين در تأسيس و جاودانگي اين مكتب و مدرسه، غيرت و حميّت به خرج داده و از خاموشي چراغ دانش در اين شهر عالم پرور، با كياست و هوشياري جلوگيري نموده مي توان به شرح زير از آنان ذكر خير نمود:

در بُعد پايه گذاري و تحوّل و تأمين هزينه هاي تربيتي و آموزشي و نظم و نسق اصول كار غير از دريابيگي كه در حقيقت بزرگ ترين مسبّب خير در امر تأسيس مدرسه بوده اند، مي توان از واثق الملك، كارپرداز بنادر و جزاير خليج فارس به جهت فراهم نمودن وسايل تشويق اولياي مدرسه و سخنراني هاي پرشور براي ترغيب مردم به امر تعليم و تربيت به شيوة نوين و تقدير مداوم از اولياي مدرسه. ديگر، عبدالحميد خان متن السّلطنه، وطن دوست معارف خواه، مترجم مسيو سميم بلژيكي (مدير گمركات بنادر خليج فارس) و ميرزا يانس (معارف خواه ارمني)، معاون رئيس گمرك به خاطر انتظام بودجه براي بقاي مدرسه و پيشنهاد و تصويب خيرية مدرسه (از محلّ واردات اجناس به گمرك به قرار عدلي يك شاهي و صادرات اجناس، عدلي نيم شاهي).

(لازم به ذكر است كه با عملي شدن اين پيشنهاد، مدرسة سعادت از اضمحلال و تعطيلي حتمي نجات يافت).

وكلاي منتخب مدرسه هم، نقش به سزايي در تمشيت امور و پايداري مدرسه و جمع آوري اعانه و سرپرستي و تبادل افكار براي تثبيت كارها و مشاورت در مديريت داشته اند. جماعت اين وكلا كه در طول 14 سال براي پيشرفت امور مدرسه، تلاش و سعي بليغ روا داشته اند عبارت بودند از:

حاج عبدالرّسول رئيس التّجار، سيّد عبدالرضا طبيب، حاج سيد محمّد رضا كازروني، حاج ميرزا غلامحسين كازروني، حاج يحيي باباحاجي، سروش الملك (رئيس پست خانه وقت در بوشهر) و ميرزا يانس ارمني.

در جهت ارتقاي كيفيت تعليم و تربيت، پس از بذل مساعي و سرپرستي ميرزا آقا دلّال شيرازي كه عضو هيأت اوّلية اداره كنندگان مكتب تربيتي احمديه بود بايد از 26 تن هيات ديرين اوّلية مديران، ناظمان، دفترداران و معلّمان شريف و ارجمندان معارف پرور كه از آغاز فعاليت مدرسه، با كرامت تمام مشغول انجام وظيفه بوده اند به شرح زير به خوبي ياد كرد:

1- آقا ميرزا علي معلّم پاية ابتدايي(مقدّماتي) به مدت 20 سال

(در مكتب احمديه و در مدرسه)

2- آقا شيخ محمّد حسين سعات معلّم عربي و مدير مدرسه 16 سال

(از آغاز تأسيس مدرسه)

3- آقا محمّد باقر بهبهاني دفتردار، ناظم، مدير 16 سال

(از دفترداري در مكتب احمديه)

4- آقا ميرزا لطف الله كازروني معلّم فارسي 16 سال

5- آقا ميرزا علي اكبر سراري اهرمي معلّم مشق خط 16 سال

6- آقا سيّد محمود سعادت معلّم فارسي 16 سال

7- حاج شيخ عبدالكريم سعادت معلّم عربي، فارسي، رياضي، جغرافي، دفترداري و نظامت 13 سال

8- آقا محمود دواني معلّم دروس ... به مدّت 12 سال

9- سيّد احمد سعادت معلّم دروس ... 8 سال

10- ميرزا حاجي آقاكازروني(خسرو مؤدّب) معلّم فارسي 6 سال

11- آقا عبدالمجيد معلّم فارسي و مدير 6 سال

12- آقا محمّد كريم نوّاب معلّم رياضي 4 سال

13- آقا شيخ عبدالعلي آل عصفور معلّم فارسي 4 سال

14- آقا ميرزا علي دشتي معارف معلّم فارسي و مدير چندسال (شروع كار در مكتب احمديه)

15- آقا ميرزا حسين معتقد اهرمي معلّم فارسي و شرعيات 2 سال (شروع كار در مكتب احمديه)

16- آقا شيخ محمّد علي،امام جمعه وجماعت معلّم فارسي و عربي و شرعيّات 2 سال

17- محمّد علي منشي معلّم انگليسي 2 سال

18- آقا ميرزا محمّد معلّم انگليسي 2 سال

19- شيخ عبدالحسين آل مذكور معلّم انگليسي 2 سال

20- آقا سيّد غلامحسين معلّم انگليسي 2 سال

21- ميرزا محمود پيشداد معلّم انگليسي و مدير 2 سال

22- آقا سيّد محمّد طاهر دشتي معلّم فارسي 1 سال

23- اسدالله ميرزا معلّم انگليسي و رياضي 6 ماه (با دريافت ماهيانه يكصد تومان)

24- سيّد فخرالدّين سراري معلّم انگليسي و مدير 6 ماه

25- آقا سيّد محمّد علي معلّم رياضي ؟

26- آقا محمّد كريم آل شريف معلّم رياضي ؟

با عنايت به جدول هيأت تعليم و تربيت مدرسه، نكات زير حاصل مي گردد:

1- در طول اين مدّت، شش نفر در سمت مديريت مدرسه انجام وظيفه نموده اند كه بيشترين مدّت مديريت مربوط به آقا شيخ محمّد حسين سعادت (16 سال) و بقيّة به تناسب خدمت مربوط است به محمّد باقر بهبهاني (16 سال كه چند سال آن در سمت دفترداري و نظامت بوده است)، آقا عبدالمجيد 6 سال، ميرزا علي دشتي معارف چند سال، ميرزا محمود پيشداد 2 سال و سيّد فخرالدّين سراري 6 ماه.

2- يك نفر (آقا محمّد باقر بهبهاني) در مدت 16 سال به ترتيب، سمت هاي دفترداري، نظامت و مديريت را بر عهده داشته است (همين شخص، قبلاً منشي تجارتخانة ملك التّجار بوده و پس از فراغت خدمت از مدرسة سعادت بوشهر، مدير مدارس اهواز و مسجد سليمان شد).

3- آن گونه كه مشهود است جز آقا محمّد باقر بهبهاني بقية اعضاء كه در كار هيأت مديرة داخلي مدرسه بوده اند علاوه بر سمت خود به تدريس درس هم مي پرداخته اند. و از بابت آن، چيزي دريافت نمي كرده اند.

4- برخي از معلّمين، يك درس آموزش مي داده اند و بعضي چندين درس.

5- برخي از مديران علاوه بر تدريس، امور دفترداري را نيز خود برعهده داشته اند، همين امر در مورد برخي از ناظمان مدرسه هم صادق است.

6- خدمات افراد فوق الذّكر از 6 ماه تا 20 سال در نوسان بوده است.

7- در ميان آنان، كساني بوده اند كه مشاغلي غير از معلّمي داشته اند، نظير امام جمعه و جماعت، مترجم بانك خارجي، منشي تجارتخانه و ...

8- براي تدريس بعضي از دروس، نظير زبان خارجه (انگليسي و فرانسه) در مدرسه از مجتهدان معارف پرور زمان كسب تكليف مي شده است. اين مجتهدان عبارت بودند: 1- آخوند ملّامحمّد كاظم خراساني 2- حاج ميرزا حسين 3- حاج ميرزا خليل 4- آقا سيّد محمّد كاظم يزدي 5- آقا شيخ عبدالله مازندراني. همة اين بزرگواران تدريس درس زبان خارجه را در مدرسه بلامانع دانستند.

9- معلّمان اين مدرسه، بيشتر اهل بوشهر، دشتي، اهرم، كازرون، بهبهان، دوان، بحرين و ... بوده اند.

10- بيشتر اين معلّمان به ترتيب در گروه ادبيّات فارسي (10 نفر)، زبان انگليسي (7 نفر)، رياضي (5 نفر)، عربي (3 نفر)، شرعيّات (2 نفر)، مشق خط (1 نفر)، جغرافي (1 نفر)، پاية ابتدايي (1 نفر) به تدريس اشتغال داشته اند.

11- از ميان جماعت 26 نفره، چهار نفر با شهرت (سعادت) در اين مدرسه به كار اشتغال داشته اند.

3- مباحثي پيرامون معلّمان مدرسه

1- معلّمين در طول سال به غير از تعطيلات رسمي، مرخّصي نداشتند و طول غيبت آنان در سال مجموعاً از يك هفته تجاوز نمي كرد.

2- مدّت غيبت معلّمين دقيقاً كنترل مي شد. آن گونه كه در دفاتر موجود است غيبت ها بدين گونه در جلو نام معلّمين غايب قيد گرديده است: 10 دقيقه، 11 دقيقه، 15 دقيقه، 16 دقيقه، 20 دقيقه، 25 دقيقه، 28 دقيقه، 31 دقيقه، تمام روز.

3- از قراين پيداست كه در آغاز كار مدرسه، ماهانه در حدود 150 تومان صرف پرداخت حقوق معلّمان و خريد لوازم مدرسه و نوشت افزار عمومي شاگردان مدرسه مي شده است.

4- بالاترين حقوقي كه به معلّمان پرداخت گرديده متعلّق به شاهزاده اسدالله ميرزا، معلّم رياضي و زبان فرانسه و انگليسي بود كه به امر دريابيگي از تهران به بوشهر جهت تدريس دروس فوق الذّكر فراخوانده شد و با حقوق ماهيانه يكصد تومان به استخدام مدرسة سعادت بوشهر در آمده بود.

5- كادر اوّلية مدرسه در سال 1325 قمري (100 سال پيش) 13 نفر و يك نفر هم مسؤول آب شرب مدرسه
بوده است.

6- حقوق معلّمان از 90 ريال تا 300 ريال و بعدها از 100 ريال تا 450 ريال در نوسان بوده است.

7- حقوق ماهيانة دفتردار مدرسه 50 ريال، جاروكش 80 ريال و خادم مدرسه 120 ريال بوده است.

8- كادر مدرسه در سال 1340 قمري با احتساب سه خدمتكار به 20 نفر بالغ گرديده بود.

9- آن گونه كه از دفاتر ديرين مدرسه برمي آيد جلو نام معلّمان اگر سيّد نبوده اند، آقا، آقاميرزا و در صورت
معمّم بودن، آقا شيخ مي افزودند. در يك مورد هم، كلمة ميرزا پس از نام شخص ذكر كرده اند، اسدالله ميرزا.

10- معلّم دروس ابتدايي به ابتدايي مشهور بوده: مانند ميرزا علي ابتدايي. و معلّم درس رياضي به رياضي (سيّد محمّد علي رياضي)، نقّاشي به نقّاش (آقا علي نقّاش و معلّم مشق به مشّاق (ميرزا علي اكبر مشّاق).

11- گاهي اوقات، برخي از معلّمين از حقوق ماهانه بي نصيب مي ماندند از جمله برادران سعادت (مدير و ناظم) و آقا محمّد باقر بهبهاني (دفتردار مدرسه) در زمان حكومت نظام السّلطنه كه مدرسه شديداً دچار بحران و مضيقة مالي گرديده و اين بزرگواران براي ابقاي مدرسه، حدود چند ماه از دريافت حقوق صرف نظر كردند.

12- برخي از اين معلّمان پس از فراغت از كار در مدرسة سعادت، صاحب مقاماتي گرديدند، مثلاً شيخ محمّد حسين سعادت كه از طرف مردم لارستان در دورة چهارم به نمايندگي مجلس شوراي اسلامي انتخاب و روانه مجلس شد. يا حاج عبدالكريم سعادت كه بنا به درخواست هيأت علميّة نجف اشرف روانة عراق شد و ضمن داشتن مديريت و تدريس رياضي در مدرسة علوي نجف اشرف، سرپرستي مدرسة حسيني كربلا و مدرسة اخوّت كاظمين را نيز بر عهده داشت (سال 1329 هـ . ق.)

13- نخستني مدير مدرسة سعادت، اوّلين رئيس فرهنگ بنادر جنوب گرديد. آقا شيخ محمّد حسين سعادت، به مدّت دو سال در اين سمت انجام وظيفه مي نمود.

14- گاهي اوقات جناح بندي ها و مخالفت ها توسّط برخي از معلّمين، منجر به استعفاي مدير مدرسه مي شد.
بدين گونه بود كه آقا شيخ محمّد تقي فيلسوف كه از طرف هيات مديره مدرسه به سرپرستي و مديريت و معلّمي مدرسه منصوب شده بود پس از مدتي مقاومت مجبور به استعفا گرديد (1340 هـ . ق.)

15- برخي از همين معلّمان، عهده دار مديريت يا مؤسّس مدارسي در بعضي شهرها ا زجمله در خرّم شهر (خسرو مؤدب، مدير مدرسة خزعليه) و اهواز آقا محمّد باقر بهبهاني (مدير) و مسجد سليمان و بحرين گرديدند و بعدها
عدّه اي ديگر كار معملي را در مدارس ديگر ادامه دادند نظير محمّد حسين سعادت كه قبل از نمايندگي مجلس در مدرسة رحمت و شفاعية شيراز به معلّمي پرداخت و پس از پايان نمايندگي و رياست فرهنگ بنادر تا پايان عمر در دبستان شاپور شيراز به معلّمي اشتغال داشت.

16- معمولاً حقوق معلّم انگليسي بيش از ساير معلّمان بوده مثلاً ميرزاعبدالمحمّد، معلّم انگليسي در سال
1343 هـ . ق. ماهانه 450 ريال دريافت مي داشته در حالي كه حداكثر حقوق در آن زمان (حتّي مدير مدرسه) مبلغ 300 ريال بوده است. البتّه بيشترين حقوق مديريت را فيلسوف دريافت مي داشته (مبلغ 900 ريال در سال 1340 هـ . ق.)

17- برخي معلّمان به صورت خق التّدريسي به انجام وظيفه مي پرداخته اند، نظير آقاميرزا يوسف در برابر دو ساعت تدريس روزانه، مبلغ 60 ريا ل ماهانه دريافت مي كرده است.

18- اغلب معلّمان از قلّت حقوق ، مانند امروز گله مند بودند.

19- معلّمان در صورت تائيد وكلاي مدرسه و داشتن بودجه از وام اعطايي بهره مند مي شدند.

20- نمونه اي از جدول پرداخت حقوق معلّمين مربوط به ماه رجب سال 1335 هـ . ق. (90 سال پيش) كه از دفاتر قديمي مدرسه استخراج گرديده، به شرح زير به اطّلاع مي رساند:

محل امضاء

1- جناب آقا ميرزا علي دشتي 350 قران

2- جناب آقا ميرزا ابوالقاسم 325 قران

3- جناب آقا ميرزا علي اكبر مشّاق 200 قران

4- جناب آقا ميرزا علي خراساني 200 قران

5- جناب آقا ميرزا محمود دشتي 200 قران

6- جناب آقا سيّد محمّد علي 200 قران

7- جناب آقا سيّد فرج الله 130 قران

8- جناب آقا سيّد حيدر 100 قران

9- جناب آقا ميرزا محمّد كاظم 75 قران

10- دفتردار 50 قران

11- علي خادم 60 قران

12- عباس خادم 50 قران

جمع 2060 ريال

همگي افراد در برابر نام خود امضاء نموده اند.

نكتة قابل توجه اينكه، افزايش دستمزدها از بدو تأسيس مدرسه تا 15 سال بعد در جداول حقوق پرداختي مشهود نيست. مگر اينكه افزايش سنواتي در كار باشد.

21- در فروردين ماه 1312 شمسي، حقوق معلّمان براساس سابقة كار و تدريس در كلاس ها تعيين مي گرديد. جدول زير نمايانگر اين قضيه است:

حقوق ماهانه

1- آقاي شفيق شهرياري معلّم درجه (كلاس) هشتم 620 ريال

2- آقاي كاوياني معلّم درجه (كلاس) هفتم 300 ريال

3- آقاي گلزار معلّم درجه (كلاس) پنجم 150 ريال

4- آقاي حق شناس معلّم درجه (كلاس) چهارم 120 ريال

5- آقاي مهاجري معلّم درجه (كلاس) اول 120 ريال

6- محاسب و دفتر دار 180 ريال

با ديدي دقيق در جداول 30 سالة حقوق معلّمين مدرسه (از سال 1278 تا 1312 شمسي) ، مشاهده مي شود كه نرخ اقلام حقوق نه تنها براي برخي رو به تزايد نرفته بلكه رقم معكوس هم داشته است (مقايسه كنيد حقوق پرداختي به اسدالله ميرزا در ابتداي كار مدرسه كه ماهانه مبلغ 1000 قران به مشاراليه پرداخت مي گرديد با حقوق سي سال بعد ديگران.) تنها حقوق دفتردار مدرسه است كه به دليل محاسب بودن و احياناً افزايش
دانش آموزان به مبلغ 180 ريال بالغ گرديده است.

22- با بررسي دفاتر قديمي مدرسه، چنين برمي آيد كه بعضي ها جهت استخدام در مدرسه مدّتي به طور رايگان
به گونة آزمايشي خدمت مي نموده و پس از آن در صورت تصويب وكلا و انجمن مدرسه به استخدام مدرسه در
مي آمده اند. (در اين مورد مي توان از آقا ميرزا محمّد خليل نام برد كه طبق صورت مجلس چهل و چهارم به تاريخ چهارم جمادي الاولي سال 1329 هـ . ق. به سمت معاونت مدرسه پذيرفته مي شود.)

23- آن طور كه مشهود است كسوري در پرداخت ها وجود نداشته است. (مثلاً كسر ماليات يا بازنشستگي و غيره) و بدين جهت در صورت عدم انجام كار، حق و حقوقي براي كسي وجود نداشت.

4- سخني پيرامون مدرسة سعادت و دانش آموزان آن.

«چهارشنبه كنم فكري، پنجشنبه كنم شادي، جمعه مي كنم بازي، اي شنبة ناراضي، پاها فلك اندازي،
چوپ هاي آلبالو، پاهاي خون آلو(د).» اين جملات را (شمس الدّين رشديه در كتاب سوانحج عمر) به عنوان زبان حال كودكان گريز پاي مكتب ها ياد نموده، هرچند كه در ساليان ديرين، در اغلب مكتب ها و دبستان ها اين امر جاري بوده و بچّه ها را از مدرسه بيزار مي كرده است.

تا آنجا كه سوابق نشان مي دهد اين گونه روش تربيتي در مدرسة سعادت بوشهر به دليل اشراف وكلاي مدرسه و نظارت مستقيم آنان بر اجراي امور، كمتر روي داده يا به طور كلي در برهه اي از زمان براي برخي، اين گونه اعمال اصلاً وجود نداشته است. آنچه كه از سوابق مدرسه و دانش آموزان قديم آن بر مي آيد، مي توان ويژگي هاي آن را به شرح زير نمايان ساخت:

1- مدرسه در طول 12 ماه سال غير از تعطيلات رسمي كشوري مفتوح بوده است.

2- برنامة درسي روزانه در شش ساعت (چهار ساعت در صبح و دو ساعت در بعدازظهر) تمام تنظيم و پس از هر 60 دقيقه تدريس، 30 دقيقه استراحت داده مي شد.

3- در آغاز فعّاليت مدرسه به دليل مسقّف نبودن كلاس ها و به علّت عدم بضاعت مالي و نداشتن بودجه،
بچّه ها در راهروهاي مدرسه كه با سنگ و گچ ساخته شده و با زيلو و حصير مفروش بود، درس مي خواندند.

4- در يكصدو پنج سال پيش (1319 هـ . ق) تعداد شاگردان مدرسه به 450 نفر بالغ گرديد، حدود 250 نفر آنان
به طور رايگان درس مي خواندند و از امكانات گوناگون كه به وسيله تجّار مستقر در بوشهر (به ويژه شادروان حاج سيّد محمّدرضا كازروني) فراهم مي گرديد بهره مند مي شدند.

اين نكته را بايد يادآور شد كه مدرسة سعادت در طول تاريخ تأسيس خود به دلايل گوناگون از جمله ضعف بودجه، عدم كمك مالي به موقع، حوادث غير مترقّبه، درماندگي اغلب اولياي دانش آموزاني و از همه مهمتر
آن كه بيش از نيمي از دانش آموزان به دليل فقر مالي از پرداخت شهريه معاف بودند و يا بعضي اوقات سوء مديريت ها كه به جاي جاذبه، دافعه را تشديد مي كرد، سبب مي شد كه نوسانات شديدي در برخي از ساليان ديرين از جهت جذب دانش آموز در مدرسه به وجود آيد. مثلاً طبق آمار دفاتر ديرين موجود، در سال 1300 شمسي (82 سال گذشته) تعداد شاگردان از 450 نفر (سال 1278 شمسي) مربوط به يكصد و پنج سال پيش به 308 نفر (در 23 سال بعد) كاهش مي يابد. در زير آمار دانش آموزان مشغول به تحصيل در كلاس ها به تفكيك آورده مي شود.

1- جمع دانش آموزان ابتدايي 81 نفر

2- جمع دانش آموزان كلاس اوّل 82 نفر

3- جمع دانش آموزان كلاس دوم 49 نفر

4- جمع دانش آموزان كلاس سوم 50 نفر

5- جمع دانش آموزان كلاس چهارم 24 نفر

6- جمع دانش آموزان كلاس پنجم 11 نفر

7- جمع دانش آموزان كلاس ششم 11 نفر

جمع 308 نفر (مربوط به سال 1300 شمسي)

با نگاهي به تعداد دانش آموزان كلاس ها، به خوبي مشخّص مي شود كه در كلاس هاي درجات پايين، با تراكم دانش آموز و در كلاس هاي بالاتر با كاهش دانش آموز روبرو مي شويم و اين مي رساند كه سختي دروس و عدم تمكّن مالي، عدّة زيادي از دانش آموزان را روانة بازار كار مي كرده است.

5- همة معلّمين و محصلين مدرسه بدون استثنا يا معمّم يا مكلّا و ملبّس به قبا بوده اند (در تصويري كه از معلّمين و دانش آموزان اولية مدرسة سعادت مربوط به سال 1318 هـ . ق. حدود يكصد و پنج سال پيش باقي مانده است، تمامي معلّمان ملبّس به قبا و عبا و عمامه و بيش از 90% دانش آموزان هم ملبس به قبا و عمامه و بقيه با قبا و كلاه مشاهده مي شوند.)

6- شرايط سنّي براي معلّمان جهت تدريس و براي دانش آموزان جهت آموزش در اين مدرسه در سال هاي ديرين وجود نداشته است. معمولاً سنّ دانش آموزان از هفت تا 19 سالگي در نوسان بوده و با تحقيق در اين امر ديده شده كه دانش آموزي 13 ساله در كلاس اوّل ثبت نام نموده، در حالي كه به دانش آموز 13 سالة ديگري
بر مي خوريم كه در كلاس هفتم درس مي خوانده است.

7- ظاهراً كلاس هاي هفتم و هشتم در سال 1304 شمسي و كلاس نهم در سال 1313 شمسي در مدرسه گشايش يافته است.

8- به خاطر حرمت ماه مبارك رمضان و براساس صورت مجلس وكلاي مدرسه (جلسة هفتم، منعقده در شعبان 1332 هـ . ق.) مدرسه تا ظهر باز بوده است.

9- انجام كلّية امور مدرسه در شورايي كه مركّب از پنج نفر از وكلاي مدرسه تشكيل مي گرديد از طرف هيات مديرة مدرسه مطرح و پس از بحث و تبادل نظر تصميم مقتضي اتّخاذ مي گرديد. اغلب اين مجالس در منازل تجّار شهر يا وكلاي مدرسه در بعدازظهر چهارشنبه ها برگزار مي شده است. شوراي وكلا بالاترين مرجع
تصميم گيري در تمامي موارد بوده است.

- در ساليان نخست، هر سال تعداد 30 نفر از جوانان فعّال و با ايمان و درس خوانده از مدرسه فارغ التّحصيل و جذب بازار كار مي شدند. همة آنها داراي خطّي زيبا و در املا و انشاي فارسي توانا بودند. زبان انگليسي را به خوبي مي دانستند و مي نوشتند و صحبت مي كردند.

تجارتخانه ها، ادارات گمرك، ادارات دارايي، حكومت هاي جز، مدارس داخل و خارج از كشور نياز فراوان به وجود آنها داشتند. برخي از اين شاگردان جهت تدريس در مدارس عراق دعوت مي شدند. (نظير سيّد محمّد علي رياضي كه مدّت سه سال در مدرسة اخوّت كاظمين و چهار سال در مدرسة مرتضوي نجف اشرف به معلمّي پرداخت).

بعضي از فارغ التّحصيلان اين مدرسه، خود موجبات تأسيس مدارس ديگري را در داخل (بندرعباس،
بندر لنگه، اهواز، خرّم شهر، مسجد سليمان و ...) و خارج از كشور (هند، بحرين، عراق و ...) فراهم آوردند.

11- دانش آموزان دوران اوّلية مدرسه و پدران آنها بيشتر اهل منطقه يعني بوشهر، امام زاده، اهرم، دشتي، تنگستان، چاه كوتاه، ديّر، انگالي، گورك، خوشاب، شبانكاره، برازجان، كبگان و ... همچنين خارج از منطقة استان، مثل كازرون، دوان، دشت برم، فهليان، بهبهان، فيروزآباد، شيراز، اصفهان، تهران، شوشتر و يا خارج از كشور مانند عراق، بحرين، زنگبار و هند بوده اند. طبق مدارك و شواهد باقي مانده، پس از دانش آموزان منطقه، كازروني ها و بهبهاني ها از نظر كثرت دانش آموز به ترتيب در درجات بعدي قرار داشته اند.

12- معمولاً در دفاتر ثبت نام موجود پيشين مدرسه، قبل از ذكر نام پدر دانش آموز، در صورت زيارت اماكن مقدّسه، القابي همچون زاير، مشهدي، كربلايي، حاجي، حاج يا آقا ميرزا و در صورت سيّد بودن كلمة سيّد اضافه مي كردند. (مانند كربلايي علي، مشهدي عبدالرّحيم، حاج ابوالقاسم، زاير محمّد، حاجي عبدالكريم، آقا ميرزا ابراهيم، سيّد غلامحسين و ...) و گاهي شغل پدر را پيش از نامش ذكر مي كردند (ناخدامحمّد) و زماني پس از ذكر نام (سيّد ابوالقاسم تاجر). با عنايت به دفتر ثبت نام دانش آموزان پيشين مدرسه مربوط به سال 1303 شمسي به جاي نام پدر، كلمة عربي (ابا) نوشته شده و در جدول مربوطه، پس از ذكر نام، شغل و شهر محلّ تولّدشان را بلافاصله پشت سرهم مي نوشتند. جدول زير نمايانگر اين مطلب است:

نام دانش آموز ابا

سيّد علي سيّد باشي تاجر اصفهاني

علي نقي كربلايي بهروز بقّال كازروني

عبدالرّسول علي اكبر تاجر شيرازي

عبدالكريم محمّد حسين تاجر دواني

عبدالعلي مشهدي كاظم ندّاف كازروني (براي تحصيل به هندوستان رفته.)

محمّد جعفر كربلايي ماندني كازروني (مستخدم تجارتخانه شده است.)

پدران دانش آموزان، مشاغل گوناگوني داشته اند و در يك بررسي همه جانبه كه از دفتر آمار سال 1304 شمسي به عمل آمده بيش از 80 شغل از خادم تا مخدوم، آمر و مأمور و امام و مأموم و كارمند و كارگر و
پيشه ور و كشوري و لشكري تا مدير و مدبّر و حكمران و منصور ديوان و ... مشخّص شده است. اين گونه مشاغل، بعضاً بدون نظم و ترتيب به قرار زير بوده است:

انباردار- صيّاد – حمّال – تاجر – بزّاز – ملّاح – بقّال – قنّاد – خيّاط – قاري – نجّار – حمّامي – مجتهد – منشي – دباش – نقيب – صاحب كشتي – خادم مسجد – وكيل – حمّال باشي – خبّاز – كپتان – پليس – بيطار – پيشخدمت – معمار – عضو عدليه – درشكه چي – ناخدا- مكاري – نمّال فروش، زارع – ميوه فروش – محاسب گازر – گچي - فرّاش – معاون رئيس بلديّه – پيله ور – حدّاد – منصور ديوان – كارگزار – ضابط – سلماني – تحويلدار مدرسه – گلاب فروش – گماشتة بلديّه – قالي فروش – پيلوت – كدخدا – سنگ كش- دلّال – عكّاس – افيس دار (دفتر تجارتخانه) – معامله گر – علّاف – مترجم – سودافروش – سرّاج – عالم – مستخدم جهاز – منشي گمرك – تفنگچي – قهوه چي – مدير مدرسه سعادت (ميرزا يوسف فيلسوف شيرازي ) – واعظ – دكّاندار- نقّاش – عامل – طبيب – عطّار – مسگر – صرّاف – مدير گمرك – حكمران – دلّاك – عضو ماليه و ...

با دقّت نظر در اين موضوع، كاملاً آشكار است كه همة دانش آموزان مدرسه از جهت مقرّرات تعليم و تربيت و نظم و انضباط و رعايت شؤونات مدرسه كاملاً با هم مساوي بوده اند. پسران علّاف و حكمران، دلّال و دلّاك، مستخدم جهاز و صاحب كشتي، تفنگچي و مدير گمرك، امام جمعه و خادم مسجد، سرّاج و سنگ كش، صرّاف و مسگر، كارگر و كارگزار، كاپيتان و درشكه چي و ... همه با هم يكسان و در زير يك سقف از تعليم و تربيت مساوي برخوردار مي شدند. وكلا و اولياي مدرسه، كسي را به دليل عدم بضاعت مالي و يا نداشتن و نپرداختن شهريه از مدرسه اخراج نكرده و يا مانع درس خواندن او نمي شده اند.

افراد خيّري در شهر بودند كه هزينة نوشت افزار و كتاب و غذاي دانش آموزان بي بضاعت را بدون منّت بدانها پرداخت تا آنجا كه به بعضي از آنها مقرّري ماهانه اعطا و به خانواده شان هم مساعدت مي شده است. (صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران در ساليان پيش، فيلمي از تجارتخانة شادروان حاج سيّد محمّدرضا كازروني در اين ارتباط در بوشهر تهيّه نموده و در آن كيفيت اعطاي اعانه ها و تحويل نوشت افزار و كمك هاي نقدي و مالي كه توسّط آن مرحوم به انجام
مي رسيده نمايان ساخته است.)

نمرات امتحاني دانش آموزان با دقّت و بدون خط خوردگي و خدشه در دفاتر خط كشي شده و جدول بندي كامل ثبت و ضبط و به امضاي مدير مدرسه مي رسيده است. تا آنجا كه مشهود است نمرات ثبت شده بدون تغيير بوده و در هيچ موردي نمره اي تغيير نيافته و مشاغل و مناصب پدران هم تاثيري در نمرات يا دگرگوني آن نداشته است. (چنانكه نمرة درس (انشاء) فرزند فيلسوف (مدير مدرسة سعادت در سال 1340 هـ . ق.) شش تمام قيد گرديده و شخص آقاي فيلسوف هم در زير نمرات كارنامه امضاء كرده است.)

5- وضعيت امتحانات و كيفيت نمرات:

آن گونه كه از دفاتر قديمة مدرسه استنباط مي شود، امتحانات مدرسه به صورت خصوصي و عمومي برگزار
مي شده. امتحانات خصوصي، توسط معلّم هر كلاس در هر ماه يك بار و امتحانات عمومي توسّط مدرسه (هيأت وكلا و شوراي مدرسه) به طور ساليانه و در حضور اولياي مدرسه و دانش آموزان و با شركت بزرگان كشوري و لشكري و جماعت بازرگانان و جنرال قونسل ها (انگليس، آلمان، فرانسه، روسيه و ... ) برگزار مي گرديده.

نخستين صورت مجلس ديرينة موجود در مورد برگزاري امتحانات عمومي ساليانه دانش آموزان مدرسه، مربوط به تاريخ چهارشنبه بيست و نهم شهر رجب المرجّب سال 1324 هـ . ق. (حدود 100 سال قبل) است كه تاريخ امتحانات عمومي آن سال را روز شنبه هفدهم شهر شعبان المعظّم (سال 1324 هـ . ق.) توسّط وكلا و شوراي مدرسه تعيين و اعلام شده است. پس از اتمام مراسم امتحانات سالانه، مجلس جشن و شادي بر پا
مي كردند و با شربت و شيريني از مدعوّين و دانش آموزان پذيرايي به عمل مي آوردند.

از سال 1304 شمسي، امتحانات عمومي سالانه را در ديماه هر سال برگزار مي كردند. لازم به تذكّر است كه در زمان برادران سعادت، مدرسه از كيفيت بالايي برخوردار بوده و تلاش بيشتري در ارتقاي دانش محصّلين مشهود و نمايان بوده و اين موضوع را مي توان با مشاهدة دفاتر امتحاني و ريز نمرات دانش آموزان به خوبي دريافت. در امتحانات سال 1304 شمسي، اغلب دانش آموزان يا داراي غيبت هاي طولاني يا نمراتي در حدّ صفر و يك، مشاهده مي شود و بسيار ناتوان و ضعيف بوده اند. غالب معدّل ها در حدّ 10 تمام و حتّـي1 در درس رونويسي و رسم الخط، نمرات يك رقمي، بسيار وجود دارد. و اين معلوم مي دارد كه پس از از هم پاشيده شدن كانون وكلا و شوراي مديريت مدرسه، كارها نابسامان گشته و بساط تعليم و تربيت در مدرسه رو به ضعف گذاشته است. تا آنجا كه تعداد محصّلان مدرسه از جهت تعداد در طول تقريبي 25 سال حيات خود 0 تا سال 1302 شمسي) 25% افت پيدا كرده و تعداد نفرات دانش آموزان از 450 نفر به 308 نفر (مطابق آمار) كاهش يافته است.

فرايند آمار تقريبي قبول شدگان در سال 1304 شمسي در كلاس ها به شرح زير بوده است:

1-كلاس دوم: جمع قبول شدگان در دروس كتبي حدود 70% و در دروس شفاهي حدود 60%

2-كلاس سوم:جمع قبول شدگان در دروس كتبي حدود 60% و در دروس شفاهي حدود 50%

3-كلاس چهارم:جمع قبول شدگان دردروس كتبي حدود60% و در دروس شفاهي حدود 50%

4-كلاس پنجم:جمع قبول شدگان دردروس كتبي حدود60% و در دروس شفاهي حدود 60%

5-كلاس ششم جمع قبول شدگان دردروس كتبي حدود20% و در دروس شفاهي حدود 35%

6-كلاس هفتم (9 نفر):جمع قبول شدگان دردروس كتبي حدود65% و در دروس شفاهي حدود 66%

6- جوايز و هدايا:

مرسوم بود كه به شاگردان ممتاز (معمولاً نفرات اوّل و دوم و سوم) مدرسه، پس از پايان امتحانات جوايزي از طرف مقامات محلّي يا اولياي مدرسه اعطاء شود. اين شيوه در سال هاي ديرين تا سال ها بعد انجام مي شد و هر سال پس از برگزاري امتحانات عمومي، طيّ مراسمي، دانش آموزان برجستة علمي را با اعطاي جوايز مورد تقدير و تشويق قرار مي دادند. با پژوهشي كه در مورد اين نوع جوايز انجام گرفته. انواع جوايز اعطايي مدرسه به شرح زير بوده است:

دفتر، پنتل، دوات، پاك كن، چاقوي راجرز، مداد رنگ، جعبه پرگار، دفتر بغلي، دفتر بزرگ، كيف بزرگ، قلم تراش، پنسل كه همان گونه كه در ستون ملاحظات برخي از دفاتر قديمي مدرسه ثبت شده، اين لوازم، جمله اقلامي بوده كه در آن زمان بيشتز از طرف سردار بهادر، رئيس قشون بنادر خليج فارس (در سال 1304 شمسي) به دانش آموزان ممتاز اهداء گرديده است. در بخشي از صورت هزينة مدرسة سعادت بوشهر مبلغ 251 قران از بابت خريد كتاب و 151 قران بابت خريد چند قلم شيء (بدون ذكر نام اشياء) جهت هديه دادن به دانش آموزان نفرات اوّل تا سوم كلاس ها از طرف هيأت مديرة مدرسه (به تصويب شوراي وكلاي مدرسه) در جشن
فارغ التّحصيلي در سال 1304 شمسي، پرداخت شده است. ضمناً مبلغ 28 قران و 25 غاز هم قيمت پرداختي كتبي بوده كه در همان ماه به ايتام مدرسه اعطا گرديده است. در جايي از گوشة يك دفتر ديرينه ثبت نام
دانش آموزان مدرسه (سال 1304 شمسي) مشهود است كه نوشته شده از حضرت اجلّ حكمران بوشهر، كفش و ملبوس، جهت چهار نفر طفل يتيم مدرسه گرفته شده است. هدايا و كمك هاي تاجران و بازرگانان مقيم بوشهر به دانش آموزان اين مدرسه خود داستاني ديگر است و در جاهاي ديگر بدان اشارت شده است.

7- هزينه و تأمين درآمد و بودجة مدرسه:

تأمين بودجة مدرسة سعادت بوشهر، پس از طي شدن نخستين دورة حكمراني احمدخان دريابيگي در بوشهر كه خلل و شكاف عميقي در توازن درآمدها و هزينه هاي مدرسه پيش آورد، براساس پيشنهاد عبدالحميدخان متن السّلطنه، (وطن دوست معارف خواه) و ميرزا يانس ارمني (معارف خواه ارمني) و توافق تجّار شهر، مقّرر گردبد ار محلّ دريافت عدلي يك شاهي براي واردات و هر عدل كالا به مقدار نيم شاهي براي صادرت به عنوان خيريه و كمك به مدرسة سعادت بوشهر اختصاص يابد. از اين محلّ، ماهانه بالغ بر يكصد تا يكصد و پنجاه تومان جمع آوري و در اختيار وكلاي تام الاختيار مدرسه براي پرداخت حقوق معلّمان و خريد لوازم و مخارج مدرسه قرار داده مي شد. مبلغ يكصد تومان ديگر هم از بابت دريافت شهرية دانش آموزان با بضاعت مدرسه بود كه هر ماهه دريافت مي گرديد. (شهريه دانش آموزان براي كلاس هاي اوّل تا آخر ابتدايي و هفتم از 5 ريال و 7 ريال تا 10 ريال در ماه در نوسان بود. گاهي اوقات، شهريه ها تقسيط مي شد و در يكي از اين دفاتر ملاحظه گرديده كه وليّ دانش آموزي مبلغ يك ريال از بابت شهرية شش روز فرزندش پرداخت نموده است.)‌ تنها درآمد اصلي مدرسه در سال 1280 شمسي از همين دو منبع تأمين مي گرديده كه در مجموع به طور نسبي ، ماهانه د حدود 2500 قران حاصل مي شده است (غير از كمك هاي اتّفاقي ديگر) ، به طور تقريبي در همان سال،

ماهيانه در حدود 150 تومان صرف پرداخت حقوق معلّمان و خريد متفرقّه و بقّيه نيز بابت خريد و تعمير در و پنجره و لوازم ساختماني مدرسه هزينه مي گرديد. در خريدها و پرداخت دستمزد كارگران براي كار در مدرسه، تخفيف مخصوص قائل مي شدند و آن رانوعي خدمت به مدرسه منظور مي داشتند. اوّلين بيلان درآمد و هزينه چندين سالة مدرسة سعادت بوشهر در سال 1326 و 1327 قمري (حدود 98 سال پيش) طيّ رساله اي چاپ و منتشر شد كه خبر آن در روزنامة ايران نو (يكي از بهترين روزنامه هاي ملّي آن زمان) درج گرديد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید