بخشی از مقاله

کشف انرژي برق یکی از پرافتخارترین د ست آوردهاي بشري است و به همین دلیل جایگاهی به مراتب مهم تر از یک عامل روشنایی، در اقتصاد، صنعت، بخش هاي تجاري و خانگی داراست. امروزه اهمیت برق در ایران سبب شده است تا فصل ویژه اي از قانون هدفمند کردن یارانه ها به این حامل انرژي بپردازد. طبـق بـرآورد منـابع رسمی، بیشترین اتلاف انرژي در ایران در حوزه برق صورت می گیرد. این درحالی است که آمارها نشان می دهد که بالاترین صرفه جویی را کشورهاي دیگر در زمینه استفاده از همین محصول اعمال می کنند. عوامل متعددي بر رفتار مصرف برق مردم تاثیر می گذارد. سبک زندگی یکی از عوامل مهم جامعه شناختی است که می توانـد رفتار مصرف برق خانگی را تبیین نماید. هدف اصلی از انجام این تحقیق تبیین نحوه اثرگذاري سبک زندگی بر مصرف انرژي در بخش خانگی است. روش تحقیق حاضر پیمایش مـیباشـد. نمونـه آمـاري شـامل 382 نفـر از شهروندان شهر گرگان است که با روش نمونه گیري خوشه اي چندمرحلهاي انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه است. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد سن افراد، زیربناي ساختمان، تعداد لـوازم برقـی موجـود در منزل، نحوه معماري منزل بر میزان مصرف برق تأثیرگذار است. علاوه بر این، نتایج نشان می دهـد کـه سـبک زندگی افراد بر مصرف انرژي توسط آنها در بخش خانگی تأثیرگذار است.

کلیدواژه: مصرف انرژي - سبک زندگی- بخش مسکونی- برق- گرگان.

مقدمه:

تا قبل از افزایش شدید قیمت نفت در سال 1973، اغلب برداشت عمومی بر این بود کـه منـابع انـرژي فـراوان است، بنابراین نگرانی خاصی نسبت به عرضه آن وجود نداشت .[1] همزمان با وقوع بحران که با بالا رفتن قیمت نفـت خام و انرژي همراه بود به طورکلی روند مصرف انـرژي تغییـر کـرد و کشـورهاي بـدون نفـت در مصـرف آن بـه طـور سیستماتیکتر عمل نمودند و ممالک مصرفکننده انرژي به سمت صرفهجوئی بیشتر در مصرف انرژي و استفاده بهتـر از انرژيهاي موجود گام برداشتهاند.[2] لوریمر ( (2008 معتقد است که این بحران انرژي موجب شتاب در مدل سازي رویکردها در تحلیل منطقهاي و محلهاي شده است.[3] با توجه به این شوك قیمتی، سیاستگذاران و اقتصاددانان توجه

١

خود را به برنامه ریزي در مصرف انرژي معطوف کردند به طوریکه در سال هاي آغازین هزاره سوم، انرژي یکی از تعیین کنندهترین عوامل در جهتدهی به تعامل کشورهاي جهان تبدیل شده است.[1]

بیان مسأله:

اطلاعات مربوط به مصرف انرژي برق در کشور نشان می دهد که مصرف انرژي ایران سه برابر ترکیه، پنج برابر اندونزي و 13 برابر ژاپن است. با وجود این نکته که ایران حدود یک درصد جمعیت جهان را داراست، حدود دو درصـد انرژي جهان را مصرف میکند.[4] در میان بخشهاي مختلف مصرفکننده برق در کشـور، بخـش خـانگی بـه عنـوان بزرگترین مصرف کننده برق شناخته شده است. مصرف برق در بخش ساختمانی کشور، 2.5 تا 4 برابـر اسـتانداردهاي جهانی گزارش شده است .[5] اتلاف انرژي در بخش ساختمان بیش از یک سوم انـرژي مصـرفی کشـور اسـت .[2] در روابط و مباحث جهانی و بین المللی انرژي به علت دارا بودن ابعـاد مختلـف اقتصـادي، اجتمـاعی، فرهنگـی، حقـوقی، سیاسی، فنی و مهندسی و زیست محیطی در جایگاه قابل توجهاي قرار دارد و تا کنون رویکردهـاي متنـوع و متفـاوتی براي حمایت از محیط زیست و صرفهجوئی انرژي مورد توجه قرار گرفتهاست که مهمترین آنها شامل رویکردهاي فنی و مهندسی، رویکردهاي اقتصادي، رویکردهاي حقوقی و رویکردهاي تغیر رفتار است .[6] علت وجود چنـین رویکردهـاي به عواملگوناگون موثر بر بحث مصرف انرژي برمیگردد.

بررسیهاي علمی نشان می دهد[7] عوامل متعددي بر مصرفبرق تأثیر گذار هستند. یکی از عوامل تاثیرگذار بر رفتار مصرفی افراد از جمله مصرف برق، سبکزندگی افراد می باشد. اینکه افراد در چه خانه اي، با چه اندازه اي و به چه شکلی زندگی میکنند، الزاماً رفتاري مبتنی بر طبقه و درآمد اقتصادي نیست و به سبک زندگی آن ها نیز مربوط میشود. بر اساس اهمیت موضوع فوق، هدف اصلی از انجام این پژوهش تبیین رابطه بین مصرف برق و سبک زندگی افراد است. بر همین اساس اهداف فرعی پژوهش به شرح زیر است:

1. توصیف وضعیت سبک زندگی در شهر گرگان،

2. توصیف وضعیت مصرف انرژي برق در بخش خانگی شهر گرگان،

3. تبیین رابطه سبک زندگی و مصرف برق در شهر گرگان.

پیشینهي تحقیق:

براي شناخت رابطه بین سبک زندگی و مصرف برق لازم است تا از نتایج تحقیقات پیشین استفاده نماییم. البته رابطه بین این دو متغیر به صورت خاص مورد بررسی محققان قبلی قرار نگرفته و لذا با مروي بـر تحقیقـات محققـان

٢

قبلی سعی می شود نشان داده شود که محققان قبلی در تحقیقات خود به چه نتایجی در این خصوص دست یافتند. در زیر به برخی تحقیقات انجام شده در این زمینه اشاره می شود.

الف- تحقیقات داخلی:

فاضلی و همکاران (1385) در پژوهشی تحت عنوان » بررسی مقایسهاي تأثیر انواع شیوه هـاي اطـلاع رسـانی انرژي بر ترغیب مصرفکنندگان به صرفهجویی« دریافتند که تعداد زیادي از متغیرهـا از جملـه انـدازه منـزل و سـبک معماري آن اثر زیادي در میزان انرژي مصرف شده در منازل دارند.[7]

لطفعلیپور و لطفی (1383) در پژوهشی به » بررسی و برآورد عوامل موثر برتقاضاي برق خانگی در استان خراسان « پرداختند. این تحقیق با استفاده از آمار سري زمانی طی دوره 1380-1355 انجام شده است. نتایج نشان داده است که در میان متغیرهاي مورد بررسی درآمدخانوار، موجوديوسایلبرقیخانگی، شدت استفاده از وسایل برقی موجود در منزل، قیمت لوازمبرقی خانگی، بعد خانوار، محل زندگی( شهر یا روستا)و تحصیلات، تعداد اتاقها و زیربناي ساختمان با میزان مصرف برق داراي رابطه مستقیم و مثبت می باشند. به عبارت بهتر، با افزایش این متغیرها، میزان مصرف برق و تقاضا براي مصرف آن نیز بالا میرود.[8]

توکلی و بحرینی (1377) در مقاله اي به بررسی »برآورد رابطه تقاضاي برق خانگی در استان اصفهان« پرداخته اند. نتایج گویاي این نکات است که تقاضا نسبت به متوسط قیمت برق و سطح زیربناي مسکونی واکنش کمی داشته در حالیکه نسبت به درآمد و متوسط بعد خانوار واکنش بیشتري دارد.[9]

ب- تحقیقات خارجی:

ناکاگیمی (1996) در تحقیقی توصیفی– تبیینی به بررسی موضوع » تغییر سبک زندگی و مصـرف انـرژي در ژاپن « پرداخت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که عوامل متعددي در افزایش مصرف انرژي در بخش مسـکونی ژاپن نسبت به دوره قبل از جنگ شریک بودند که شامل تغیر در نوع خانه سازي، تجهیـزات گرمایشـی، سرمایشـی و آب گرمکن می باشند.[10]
دپارتمان صنعت و تجارت انگلستان (2001) در تحقیقی به بررسی» مصـرف انـرژي در انگلسـتان « پرداخـت. تحلیل دادههاي این تحقیق نشان داد که درآمدهاي بالاتر، سطح بیشتري از وسایل را در اختیار داشتند. نـوع مسـکن-آپارتمانی، منزل شخصی، منزل استیجاري- نیز بر مصرف انرژي تأثیرگذار بود.[11]

وولون ( (1990 در پژوهش به بررسی »سبک هاي زندگی و مصرف انرژي« از طریق مطالعه یک کلوپ انرژي پرداخت. این پژوهش بر بهره وري و مصرف انرژي در سوئد متمرکز بود. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد کـه عضـویت
٣

در کلوپ انرژي منجر به کاهش مصرف برق و نیـز افـزایش بهـره وري انـرژي، در سـبک هـاي زنـدگی مختلـف شـده است.[12]

مبانی نظري:

مصرف در عصر کنونی، صرفاً به عنوان موضوعی اقتصادي مد نظر نمیباشد و با توجه به رونـدهاي اجتمـاعی و فرهنگی مورد مطالعه قرار میگیرد و نمادي از فرهنگ و هویت افراد جامعه است، البته این امر به معنـاي بـی اهمیتـی عوامل اقتصادي نیست اما در تعیین نقطه آغاز اصلاح الگوي مصرف، نقش تعیین کنندهاي دارد. در جریان رواج مصرف گرایی و امکان انتخاب و گزینش کالاها، افراد صاحب سبک زندگی شدند .[13]

سبک زندگی نوعی کنترل به غایت سرسختانه ي جامعه بر فرد است که در جامعهي مـدرن و پسـامدرن نـه از خلال مدارهاي جماعتی، بلکه بر اساس مدارهاياقتصادي و در این مدارها نیز عمدتاً از خلال مدارهاي مصرف، تعریـف میشود. در این تعریف، سبک زندگی چیزي نیست، جز مجموعـهي مصـارف فـرد یـا گـروه [14]، در ادبیـات جامعـه شناسی، از مفهوم سبک زندگی دو برداشت متفاوت به عمل آمده است. در فرمول بندي اول به عنـوان شاخصـی بـراي تعیین طبقه اجتماعی و در فرمول بندي دوم، سبک زندگی شکل اجتماعی نوینی دانسته مـیشـود کـه تنهـا در مـتن تغییرات فرهنگی مدرنیته و رشد فرهنگ مصرفگرایی معنا مییابد .[15] سـوبل تأکیـد مـیکنـد کـه الگـوي مصـرف مشاهده شوندهترین و بهترین شاخص سبکزندگی است. لامونت و همکارانش((1996 نیـز الگـوي تفـریح و مصـرف را بهترین شاخص سبک زندگی میدانند.[7] در جوامع سنتی که تحت سیطره فرهنگ جمعگرا قرار دارنـد، گزینـه هـاي مصرف افراد به شدت تحت تأثیر طبقه اجتماعی، خانواده و اطرافیان است اما در جوامـع مـدرن، مصـرف کننـدگان در انتخاب کالاها، خدمات و فعالیت هایی که به واسطه آن خود را تعریف میکنند، آزاد هستند.[16]

در حوزه جامعهشناسی، صاحب نظران متعددي حول موضوع مصرف و سبک زندگی صحبت کـرده انـد کـه از میان آنان میتوان به وبر، زیمل، وبلن و بوردیو اشاره کرد. اصطلاح سبک زندگی نخستین بار توسط وبر معرفی شد که آن را ابزار مفهومی مهمی در مدل چند بعدي قشربندي اجتماعی قلمداد میکـرد.[17] از نظـر وبـر سـبک زنـدگی بـا مفهوم گروه هاي منزلتی ارتباط دارد،الگوهاي مصرف را نشان می دهد نه ترکیـب آنهـا را و سـبک زنـدگی بـه وسـیله نمایش دیالکتیکی بین انتخاب زندگی و موقعیت زندگی شکل می گیرد، که در این میان انتخاب، نقش پررنـگتـري را بازي میکند.[18] بیشتر اندیشمندان حوزه اجتماعی به تورشتاین وبلن مراجعه میکنند که مصرف را نشـأت گرفتـه از رقابت جمعی و تقلید می دید.[19] اهمیت سبک زندگی براي درك روابط میان ثروت، منزلـت و قـدرت در جامعـه ي مصرفی به نحو درخشانی در مطالعه ي وبلن دربارهي طبقهي مرفه نوظهور در امریکاي اواخر قرن نـوزدهم نشـان داده

۴

شده است.[17] وبلن سبک زندگی را الگوي رفتار جمعی می داند. این رفتارهـا از جـنس رسـوم و عـادات اجتمـاعی و روش هاي فکري اند .[20] به عقیده زیمل سبک زندگی، تجسم تلاش انسان براي یافتن ارزش هـاي بنیـادي یـا بـه تعبیري فردیت برتر خود در فرهنگ عینی اش و شناساندن آن به دیگران است. وي مجموعه اي از روش هـاي زنـدگی که زندگی را به عنوان یک کل بیان می کند سبک زندگی می نامد .[20]

بوردیو به عنوان یکی از برجسته ترین جامعه شناسان حوزه مصرف معتقد است انسانها در فضاهاي اجتمـاعی بر اساس سرمایههایی که دارند عمل میکنند که این سرمایه ها بـه شـکل هـاي مختلـف سـرمایه اجتمـاعی، سـرمایه اقتصادي، سرمایه فرهنگی و نمادین قابل بحث و بررسی میباشند. بر اساس اندیشه هاي وي، این سرمایه ها بـه افـراد اجازه میدهند تا به شکل هاي مختلف رفتار کنند و تمامی فعالیت هاي زندگی آنها از گوش دادن به موسـیقی، نحـوه لباس پوشیدن، غذا خوردن و به عبارت دقیق تر نحوه زندگی کردن افراد و سبک زندگی کردن آنها را تحت تأثیر قـرار داده است.[7] از نظر بوردیو، مصرف تنها ارضاي نیازهاي زیستی نیست، بلکه متضمن نشانهها، نمادها، ایده هـا و ارزش هاست. به تعبیر وي، مصرف در دوران جدید، روندي است که در آن خریدار کالا، از طریق به نمایشگذاشتن کالاهـاي خریداري شده، فعالانه در تلاش براي خلق و حفظ هویت خویش است.[21]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید