بخشی از مقاله

سیلاب


مقدمه
بدون شك سيلاب بعنوان يك بلاي طبيعي شناخته شده است ولي در عمل سيلاب هم از نظر تلفات جاني و هم از نظر خسارات مالي مهيب ترين بلاي طبيعي در جهان محسوب مي شود. از سال 1988 تا 1997 حدود 390000 نفر در اثر بلاياي طبيعي در جهان كشته شدند كه 58 درصد مربوط به سيلاب، 26 درصد در اثر زلزله 16 درصد در اثر طوفان و بلاياي ديگر بوده است. خسارات كل در اين 10 سال حدود 700 ميليارد دلار بوده است كه به ترتيب 33، 29، 28 درصد مربوط به سيلاب، طوفان و زلزله بوده است. در اين رابطه نكته نگران كننده، روند افزايشي تلفات و خسارات سيلاب در جهان در دهه هاي اخير بوده است. افزايش جمعيت و دارايي ها در سيلابدشتها

تغييرات هيدرو سيستمها و اثرات مخرب فعاليتهاي انساني از دلايل عمده اين روند افزايش بوده است. در هنگام بارش باران و برف, مقداري از آب جذب خاك و گياهان مي شود, درصدي تبخير ميشود و باقيمانده جاري شده و رواناب ناميده مي شود. سيلاب زماني روي مي دهد كه خاك و گياهان نتوانند بارش را جذب نموده و در نتيجه كانال طبيعي رودخانه كشش گذردهي رواناب ايجاد شده را نداشته باشد. بطور متوسط تقريبا 30 درصد بارش به رواناب تبديل مي شود كه اين ميزان با ذوب برف افزايش مي يابد. سيلابهايي كه بصورت متفاوت روي مي دهد منطقه اي به نام

سيلابدشت را در اطراف رودخانه بوجود مي آورند. سيلابهاي رودخانه اغلب ناشي از بارش هاي شديد مي باشد كه در برخي موارد همراه با ذوب برف مي باشد. سيلابي كه بدون پيش هشدار يا پيش هشدار كمي در رودخانه جاري شود تند سيل ناميده مي شود. تلفات جاني اين تند سيلابها كه در حوزه هاي كوچك بوقوع مي پيوندند عموما بيشتر از تلفات جاني سيلابهاي رودخانه هاي بزرگ مي‌باشند. نواحي ساحلي نيز در معرض آبگرفتگي ناشي از موجهاي بوجود آمده از

طوفانهاي شديد بر سطح اقيانوسها يا موجهاي ناشي از زلزله هاي زيرزميني مي باشند. سيلابها نه تنها موجب خسارت به دارايي ها ميشوند و جان انسانها و حيوانها را به خطر مي اندازند بلكه اثرات ديگري نيز از خود بر جا مي گذارند. رواناب ناشي از بارشهاي شديد موجب فرسايش خاك در بالادست و مشكلات رسوب گذاري در پايين دست مي گردد. زيستگاههاي ماهي و ديگر جانوران اغلب در اثر سيلاب نابود مي شوند. سرعت زياد جريان موجب افزايش خسارتها مي شود. سيلابهاي طويل المدت موجب توقف ترافيك شده ومانع از زهكشي و كاربري اقتصادي از اراضي ميشوند. تكيه گاههاي پلها, سواحل رودخانه ها, خروجي هاي فاضلاب و ديگر سازه ها دچار آسيب مي شوند و در كشتي راني و توليد انرژي برق آبي خلل وارد مي شود. خسارات اقتصادي سيلابها در جهان ساليانه دهها ميليارد دلار برآورد مي شود.
مهار سيلابها


روشهاي اصلي مهار سيلاب از زمانهاي دور بكار گرفته مي شوند. اينها شامل احيا ﺀ جنگلها, احداث سيل بندها , سدها, مخازن و كانالهاي سيلاب بر مي باشند. در زمانهاي دور در كشور چين در كناره هاي رودخانه زرد سيل بندهاي طويلي احداث گرديد. تصور سازندگان اين سيل بندها اين بود كه با محدود كردن رودخانه, احداث سيل بندها موجب افزايش سرعت و فرسايش و عميق تر شدن بستر مي شوند و در نتيجه گذردهي رودخانه افزايش مي يابد. بر خلاف تصور اوليه, احداث سيل بندها موجب بالا آمدن بستر رودخانه گرديد و بجاي آن در گستره وسيعي رسوب گذاري شود اين امر در محدوده سيل بندها صورت مي گرفت. با بالا آمدن بستر رودخانه اجبارا ارتفاع سيل

بندها نيز افزايش يافت و پس از 4000 سال بستر رودخانه در برخي نقاط به حداكثر 21 متر بالاتر از دشتهاي اطراف رسيد. در سال 1887, يكي از بدترين سيلابهاي تاريخ در اين رودخانه بوقوع پيوست و يك ميليون نفر در اثر اين سيلاب كشته شدند. سيل بندهايي كه در قرون وسطي در رودخانه هاي پو, دانوب, راين, رون و ولگا احداث شده اند در قرن بيستم با برنامه احياﺀ جنگلها واحداث مخازن تقويت شده اند.
دررودخانه مي سي سي پي لايروبي هاي منظم براي حفظ عمق رودخانه هزينه هاي هنگفتي به همراه داشته است. سيلابهاي اين رودخانه بخصوص در سال 1993 نشان داد كه سيل بندها به تنهايي حفاظت كافي را فراهم نمي كنند و روشهاي ديگر مديريت سيلاب مورد نياز مي باشند. سازه هاي كنترل سيلاب در جريان سيلاب 1993 نتوانسته سيلاب را مهار كنند و 1 ميليون هكتار زمين دچار آبگرفتگي گرديد و خسارات وارده بيش از 10 ميليارد دلار برآورد مي شود. بيشترين تراز سيلاب در سال 1993 در رودخانه ميسوري به 15 متر بلندتر از كناره هاي رودخانه رسيد.


يكي از روشهاي موثر مديريت سيلاب, احداث سيستم سدهاي زنجيره اي بالادست حوزه ميباشند سيلابها در اين سدها ذخيره شده و بتدريج در فصل هاي خشك رها مي شوند. تجارب جهاني استفاده از اين سدها, عملي بودن مديريت كارآي سيلاب را بوسيله مخازن سدها مورد تاييد قرار مي دهند.
در شرايط عادي, بهره برداري از اين سدها با هدف توليد انرژي و ذخيره آب صورت مي گيرد. در جريان سيلابها سدهايي كه به سرشاخه ها نزديك مي باشند, سيلابها را ذخيره مي كنند. در همين حال سدهاي پايين دست به آرامي تخليه مي شوند. سپس سيلابها به سدهاي پايين تر انتقال مي يابند و در نهايت به رودخانه اصلي كه گذردهي آن با اصلاح مسير بهبود يافته است تخليه مي شوند.


يكي از پروژه هاي بزرگ مهار سيلاب پروژه دلتا در هلند مي باشد. اين پروژه از سال 1958 تا سال 1985 احداث گرديد. اين پروژه شامل سدهاي عظيمي است كه جزيره هاي دلتاهاي روخانه راين, ماس و شيله را بهم متصل مي كنند. دريچه هاي سد طوفان 9 كيلومتري تنها زمانيكه سيلاب پيش بيني شود بسته مي شوند. در غير اينصورت مد دريا آزادانه از سد طوفان عبور مي كند. يك پروژه مشابه در مقياس كوچكتر بر روي رودخانه تايمز در فاصله كوتاهي از لندن در سال 1983 احداث گرديد.


در طي قرون متمادي، انسان با قطع درختان و نابود كردن پوشش گياهي خاك, موجب افزايش پتانسيل سيلاب و فرسايش خاك گرديده است. كشت اراضي, قابليت خاك را در جذب آب كاهش مي دهد و موجب افزايش رواناب مي گردد. اراضي وسيعي در بالادست رودخانه ها در اثر كشاورزي وفرسايش خاك حاصله دچار تخريب گرديده است. مديريت سيلاب در اين مناطق در جهت احياء پوشش گياهي و حفظ خاك مانند تغيير الگوي كشاورزي و شخم زدن در جهت خطوط تراز متمركز گرديده است.


روش ديگر مديريت سيلاب, احداث كانالهاي سيل بر در پايين دست رودخانه به منظور انحراف سيلاب مي باشد. رودخانه در برخي نقاط عريض تر مي نمايند و سيلاب مي تواند در سيلابدشت جاري شود. انحراف سيلاب به مناطق محدود شده نيز مي تواند خسارات را در ديگر نقاط كاهش دهد. مصريها هزاران سال است از سيلابها براي افزايش حاصلخيزي اراضي كشاورزي استفاده كرده اند. زيرا رسوباتي كه بر روي اراضي ته نشين مي شود موجب غني شدن خاك مي شود.

قوانين مهار سيلاب
در آمريكا در اواخر قرن نوزدهم ميلادي, دولت به منظور مهار سيلاب, سيل بندهاي زيادي را بر روي رودخانه مي سي سي پي احداث نمود.
زمانيكه تحقيقات علمي در مورد عوامل وقوع و تشديد سيلاب نشان داد كه احداث سيلاب بندها بعنوان يك روش مهار سيلاب كافي نيست, اولين گامها به منظور احياﺀ جنگلها و حفظ خاك برداشته شد. در سال 1935, اداره حفظ خاك توسط كنگره تاسيس گرديد. در دهه 1930, جنگلهاي ملي زيادي در راستاي برنامه حفظ خاك ايجاد گرديد.


سيلابدشت:
سيلابدشتها زمينهاي كم اطراف در كناره هاي رودخانه ها, درياچه ها و اقيانوسها مي باشند. سيلابدشتها با دروه برگشت سيلابي كه آنها را زير آب ببرد, از يكديگر متمايز مي شوند. براي مثال سيلابدشت 10 ساله در سيلاب با دوره بازگشت 10 سال زير آب مي رود. سازه هاي كنترل جريان مانند سدها, سيل بندها, كانالهاي سيل بنحوي طراحي مي شوند تا سيلاب با دوره بازگشت معين, حفاظت از مناطق را به انجام برسانند. اين سطح ايمني بر اساس ملاحظات اقتصادي،

تمايلات جوامع مربوطه، اثرات زيست محيطي و عوامل ديگر تعيين مي شود. مهندسين مي توانند سازه ها را بنحوي طراحي كنند كه سطح ايمني بالا را تضمين كند. جوامع معمولا سطوح ايمني پايين تري را انتخاب مي كنند. اين امر به علت هزينه اوليه قابل ملاحظه ميباشد. در آمريكا برنامه ملي بيمه سيلاب حداقل دوره بازگشت را 100 ساله انتخاب كرده است. با اين دوره بازگشت در يك دوره 30 ساله, 26 درصد شانس وقوع سيلاب طراحي سازه ها يا بزرگتر وجود دارد.
سيل بندها ممكن است طراحي شوند يا بدون طراحي احداث شوند. در سيل بندهاي طراحي

شده, ملاحظات تخصصي بر شرايط خاك پي, نوع خاك مورد استفاده در خاكريز, تراكم مناسب خاكريز, حفاظت بالا دست سيل بند در مقابل آبشستگي و ديگر عوامل مورد توجه قرار مي گيرد. سيل بندهاي غير مهندسي در عمل خاكريز طويل در مسير رودخانه مي باشند. سيل بندهاي طراحي شده در صد تخريب بسيار كمتري از سيل بندهاي غير مهندسي دارند. تخريب سيل بندها معمولا ناشي از سيلاب بزرگتر از سيلاب طراحي, نگهداري نامناسب و شسته شدن سيل بند از زير مي باشد.

مديريت توسعه سيلابدشت
مديريت توسعه سيلابدشت از آنجا نشأت گرفت كه مؤسسات دولتي و عمومي علاقمند به كنترل تغييرات مناطق در حال توسعه (نظير تغيير كاربري اراضي، ساخت و سازه ها، تاسيسات زيربنايي و غيره) در سيلابدشت ها شدند. فنون به كار گرفته شده در اين جهت در مقياس مالي سرمايه گذاري كمتري مي طلبد ولي در مقياس تعهدات فردي (هزينه هاي اجتماعي) هزينه بالايي در بردارد. مديريت توسعه سيلابدشت، براي موفقيت نياز به تعهد جمعي براي انجام اقدامات لازم دارد. اهداف كلان چنين اقدامات محدودكننده اي به قرار زير است:
0 كاهش خسارات بالقوه مالي و تلفات جاني در آينده


0 تعيين و تشريح كاربري قابل قبول يا منطبق با شرايط از اراضي كه در محدوده مشخص شده سيلابدشت قرار دارند; و مهمتر از همه اين كه:
0 افزايش آگاهي عمومي و مؤسسات در رابطه با خطرپذيري نواحي سيل زده در سيلابدشت.

داده هاي مورد نياز
جهت اعمال مديريت لازم، جمع آوري اطلاعات حداقل و تحليل آنها الزامي است. اطلاعات مورد نياز به ترتيب اولويت در بخش هاي زير فهرست شده است. همچنين موارد زير نمايانگر رهيافت هاي مرحله بندي شده اي هستند بنحوي كه اطلاعات كسب شده در مراحل بعدي برآورد دقيق تر را ممكن ساخته و در نتيجه طرح مديريتي راهبردي مناسب تر و كاراتري فراهم مي گردد.
تهيه نقشه خطرپذيري سيل (ريسك سيل)


تعيين انواع مختلف كاربري اراضي موجود و برنامه ريزي شده شامل:
فهرست و طبقه بندي ساختمان ها و يا سازه ها و تاسيسات زيربنايي كه بالقوه تحت تاثير سيل طراحي قرار دارند.

مقررات توسعه سيلابدشت
اساس مقررات توسعه سيلابدشت، ارائه خطوط راهنما و صدور مجوز كاربري اراضي اين نواحي است. مقررات توسعه سيلابدشت با وضع قوانين كه انجام اقداماتي را توصيه مي كند و از انجام بعضي موارد مانع مي شود، اعمال مي گردد. مقررات بايد در سطح ملي، استاني يا منطقه اي برقرار شود.


آئين نامه هاي پهنه بندي و كاربري اراضي
آئين نامه هاي پهنه بندي و كاربري اراضي مقررات عمومي هستند كه استفاده از اراضي،آب و سازه ها را در جهت منافع عمومي بوسيله قدرت اجرائي دولت محلي محدود مي نمايند. حالت تقسيم كردن سيلابدشت به دو ناحيه در بسياري نقاط بويژه در آمريكاي شمالي پذيرفته شده است.
آيين نامه هاي اجرايي ساختماني
آيين نامه هاي اجرايي ساختماني شامل حداقل استانداردهاي احداث آنهاست كه مقاومت سازه را در سيلابدشت تضمين مي كند و بدين ترتيب خسارات بالقوه كاهش مي يابد. مقررات ملي ساختمان سازي كانادا شامل پيش بيني هاي مربوط به مقاوم كردن بناها در مقابل سيل است.
خط مشي هاي توسعه


اساساً مسئولين توسعه اراضي و شهرسازي سياست هايي اتخاذ مي كنند كه براساس آنها توسعه تسهيلات، خيابان ها و ساير خدمات در نواحي سيل گير ممكن نشود.
تعديل ماليات
تعديل ماليات در برگيرنده تعهداتي از صاحبان اراضي در سيلابدشت در رابطه با ساقط شدن برخي حقوقشان در رابطه با انتخاب كاربري اراضي در مقابل كاهش ماليات در يك دوره مشخص است.

حفاظت در مقابل سيلاب
براي حفاظت در مقابل سيلاب از روشهاي سازه اي و غير سازه اي استفاده مي شود. در عمل روشهاي متعددي براي حفاظت يك منطقه خاص مورد نياز مي باشد. بيشتر سيلابدشتها در آمريكا پهنه بندي شده اند.


اقداماتي كه مردم براي حفاظت خود در مقابل سيلاب در حال وقوع مي توانند انجام دهد بستگي به چند عامل دارد:
0 زمان ميان هشدار و آبگرفتگي. در صورتيكه اين زمان حدود 8 ساعت باشد خسارات مادي تا حدود زيادي قابل پيشگيري است.
0 موجود بودن پيش بيني هاي دقيق در مورد تراز رودخانه - بر اساس اين پيش بيني ميتوانند اثاثيه خانه را در ارتفاع يك متري قرار داده يا به طبقه دوم ببرند و يا اصلا" كل اثاثيه را به خارج انتقال دهند.


0 توانايي, قدرت, كارآيي و در دسترس بودن نيروهاي كمكي
0 آمادگي هاي قبلي
اقداماتي كه مردم براي حفاظت د رمقابل سيلابهاي آينده مي توانند انجام دهند:
• انتقال سازه به زمينهاي بلندتر
• افزايش تراز كف سازه
• ضد سيل كردن سازه
• استفاده از ديواره ها در اطراف سازه


• برنامه ريزي براي تخليه
• خريد بيمه سيلاب
اقداماتي كه جوامع بعد از وقوع سيلاب مي توانند به انجام برسانند:
0 خريد املاك در سيلابدشت و تبديل سيلابدشت به پارك, فضاي سبز و …
0 برنامه ريزي براي پهنه بندي به منظور محدود كردن توسعه در مناطق در معرض خطر
0 توسعه يا بهبود برنامه هاي شرايط اضطراري
0 همكاري با نهادهاي دولتي به منظور بهبود حفاظت سازه اي منطقه
0 اعمال روشهاي غير سازه اي در مقياس وسيع


0 ارائه كمكهاي فني و مالي به مالكين براي مقاوم سازي در مقابل سيلاب


شرايط اوليه حوزه آبريز
ميزان رطوبت خاك حوزه در اثر بارش قبلي يا حجم موجود در مخزن قبل از وقوع سيلاب ميتوانند نقش مهمي در ابعاد سيلاب ايفاﺀ نمايند. بارندگي شديد در يك حوضه آبريز خشك ممكن است موجب سيلاب نشود در حاليكه بارندگي نسبتا كمي بر روي حوزه اي با خاك مرطوب ميتواند سيلاب بزرگي را ايجاد كند.


فراواني سيلاب
روشي مورد اطمينان براي اينكه پيش بيني شود كه سيلاب بعدي چه زماني بوقوع مي پيوندد و ابعاد آن در چه مقياسي است وجود ندارد. با اين وجود سيلابهاي گذشته سرنخ ها را از آنچه محتمل است بدست ميدهد. مهندسين با مطالعه سيلابهاي گذشته و استفاده از علم آمار احتمال وقوع سيلابهايي با ابعاد مختلف را برآورد مي نمايند. مثلا در 100 سال در 33 سال سيلاب بزرگتر از يك سيلاب 3 و در 10 سال بزرگتر از سيلاب 10 ساله خواهد بود. اين به معناي آن نخواهد بود

كه درست در هر 10 سال يكبار سيلاب 10 ساله اتفاق مي افتد. در يك سال پر آب ممكن است چندين سيلاب بزرگتر از سيلاب 10 ساله بوقوع پيوندد. حتي ممكن است دو سيلاب 100 ساله يا بزرگتر در فاصله كمي روي دهند. درصد احتمال وقوع يك سيلاب بر اساس متوسط در يك دوره

طولاني مدت مي باشد. احتمال وقوع دو سيلاب بزرگ بصورت پياپي مشابه شير و خط كردن سكه است. چون براي مثال 5

بار متوالي شير آمده دليل نيست كه بار ششم هم شير نيايد. احتمال وقوع همان 50 در 50 است.
چه ميزان ريسك قابل قبول است؟
احتمال وقوع سيلاب تقريبا در تمامي نواحي بسته به شرايط وجود دارد. واضح است كه در برخي مناطق احتمال سيلاب بزرگتر از ديگر مناطق است. براي اهداف عملي, ريسك قابل قبول بستگي به مورد خاص دارد. براي مثال آبگرفتگي يك پارك, مزرعه يا زمين گلف هر 10 سال يكبار قابل قبول

است ولي در مورد مدارس و بيمارستانها كه خطر جاني بيشتري وجود دارد, ريسك 1 در 500 سال انتخاب مي شود. بقيه موارد در ميان اين دو حد نهايي (1 در 10 سال تا 1 در 500 سال) قرار مي گيرند. ريسك مجاز بسته به سرمايه گذاري هاي انجام شده, ريسك خطرات جاني, دسترسي به مناطق امن در صورت وقوع سيلاب و ديگر عوامل دارد. حتي با در نظر گرفتن كليه عوامل جواب سر راست و مشخصي وجود ندارد. جدول زير احتمال وقوع سيلاب با دوره بازگشت خاص را در يك دوره معين بدست مي دهد.
سيل بندها و گوره ها (Levees and flood walls)


محدود كردن جريان سيلاب در يك عرض معيني از رودخانه به كمك سازه هايي نظير گوره ها و ديواره هاي سيل بند انجام ميگيرد. اين سازه ها از پخش شدن و گسترش سيلاب در زمينهاي اطراف رودخانه جلوگيري كرده, آن را در يك مسير و مجراي مشخص و محدود هدايت ميكند. ساخت گوره ها (خاكريزهاي سيل بند) قديميترين, رايج ترين و نيز يكي از مهمترين روشهاي مهار سيلاب از دير باز تاكنون بوده است. گوره, بند خاكي كوتاهي است كه در فواصل مختلف از كناره رودخانه و در امتداد آن ساخته ميشود تا نقش سواحل مصنوعي را در دوره هاي سيلابي كه آب رودخانه از

سواحل طبيعي خود بيرون ميرود, را ايفا كند و بخش عمده زمينهاي اطراف رودخانه را از آب گرفتگي محافظت نمايد درمناطق شهري و ساير مناطق كه ارزش زمينها زياد ميباشد, به جاي گوره از ديواره هاي سيل بند استفاده ميگردد. ديواره هاي سيل بند از جنسهاي مختلف بتني, سنگي, آجري و …. ساخته ميشوند.
در بسياري از موارد سطوح سيل بندها با پوشش گياهي (بخصوص علف برمودا) درمقابل فرسايش حفاظت ميشوند.
بطور كلي طراحي سيل بندها و ديواره هاي سيل بند بايستي مشابه سدهاي معمول باشد. مزيت اصلي گوره ها امكان استفاده از مصالح محلي ارزان قيمت است.
گوره ها از مصالح معادن قرضه كه به موازات گوره ميباشند احداث ميشود. اين مصالح بايستي در لايه ها ريخته و كوبيده شود. نفوذ ناپذيري مصالح د ركناره رودخانه بايستي بكار گرفته شود. در كل مصالح مناسب براي هسته بندرت در دسترس ميباشد و بيشتر سيل بندها, خاكريزهاي همگن ميباشند.


مقاطع گوره ها بايستي با توجه به شرايط محلي و مصالح موجود طراحي شوند. به منظور امكان پذير شدن عبور ماشين آلات, حداقل عرض سيل بند 3 متر ميباشد. براي جلوگيري از فرسايش از مصالح ريپ رپ, چمن, بوته, درختان و بتن استفاده ميشود.


براي زيبايي, شيب گوره راميتوانند ملايم تر از ميزان لازم احداث نمايند. در اين حالت سيل بند كمتر مشخص بوده و رفت و آمد مردم با سهولت بيشتري انجام ميشود. زهكش هاي پاشنه اي براي حفظ ايمني گوره ها در مقابل آبشستگي و جلوگيري از خروج آب از شيب پايين دست لازم است. بعلت عرض زياد گوره در پايين و ارزش بالاي زمينهاي شهري, در اين مناطق معمولا از ديواره هاي سيل بند استفاده ميشود اين ديواره ها به نحوي طراحي ميشوند كه درمقابل فشار 


در بيشتر موارد گوره ها به موازات رودخانه احداث ميشوند ولي گوره هاي حلقوي, گوره هايي كه به زمينهاي بلند متصل ميشوند و گوره هاي در برگيرنده پيچان رود نيز در موارد خاص بكار گرفته ميشوند.
از مسائل مهم در طراحي گوره ها, زهكشي مناطق داخلي ميباشد كه از راه حلهاي مختلف, بشرح زير مورد استفاده قرار ميگيرند:
1. حوضچه جمع آوري و ايستگاه پمپاژ
2. زهكشي دروني گوره ها
3. زهكشي انحرافي
4. كانال زهكشي
5. تخليه از لوله هاي تحت فشار
نگهداري سيل بندها
شرايط و مصالح ساختماني بندرت كاملا" رضايت بخش ميباشد و بنابراين با توجه به عدم قطعيتهاي مهندسي آب حتي با بهترين فنون احداث, خطر تخريب وجود دارد. مكانيزم هاي مختلف تخريب سيل بند بشرح ذيل ميباشد:


- روگذري سيلاب
- نشت آب و آبشستگي
- فرسايش
- ناپايداري شيبها و لغزشهاي پياپي (Sloughing)
- ايجاد حفره توسط حيوانات
با توجه به موارد فوق گوره ها بايستي مرتبا مورد بازرسي قرار گيرند و اصلاحات لازم صورت پذيرد. در بسياري از رودخانه ها افزايش تراز آب در جريان سيلاب به ميزان چند سانتيمتر بالاتر از تاج سيل بند ميتواند موجب تخريب آن شود. بنابراين افزايش اضطراري ارتفاع سيل بندها در جريان سيلاب كه در مقابله با سيلاب صورت ميگيرد، داراي اهميت فوق العاده مي باشد.

روشهاي مورد استفاده بشرح زير ميباشد:
1. خاكريز اضطراري بر روي تاج سد
2. كيسه هاي شني
3. ديوار حائل چوبي – خاكي
4. جعبه خاكي
در صورت تخريب سيل بندها، عواقب ميتواند از شرايطي كه اصلا" سيل بندي احداث نشده باشد بسيار وخيم تر شود. اين مسئله بايستي در انتخاب دوره بازگشت گوره ها در نظر گرفته شود و استفاده از فيوز پلاگ نيز در بسياري از موارد قابل توجيه مي باشد. ديوارهاي سيل بند كمتر از گوره ها در معرض خرابي ميباشند. ولي امكان روگذري ديواره و يا آبشستگي در پي آن وجود دارد.


گوره ها با محدود كردن عرض مسير, موجب افزايش تراز سيلاب ميشوند. اصلاح مسير و افزايش ضرايب گذردهي ميتواند مانع از افزايش تراز در اثر سيل بندها شود. با افزايش تراز سيلابي در ناحيه اي كه گوره ها احداث شده اند, تراز آب در بالا دست و پايين دست افزايش مييابد. اين افزايش تراز در مواردي عواقب ناگوار بدنبال داشته است. يك ناحيه كه بوسيله گوره ها حفاظت شده ممكن است در اثر احداث گوره ها در بالادست يا پايين دست, دچار سيل گرفتگي شود. در اين راستا لازم است ساماندهي رودخانه ها بر اساس يك طرح جامع به انجام برسد و بر اساس اين طرح قسمت مهمي از سيلابدشت به مسير جريان اختصاص يابد.
اصلاح و بهسازي مسير


كاهش تراز سيلاب در رودخانه با افزايش گذردهي رودخانه در اغلب موارد امكان پذير ميباشد.
اصلاح مسير رودخانه به روشهاي ذيل انجام پذير است:
1- پاكسازي مسير رودخانه ازعوامل و موانع موجود در بستر و سيلابدشت اعم از پوششهاي گياهي, انباشته هاي رسوبي, اصلاح ساختار هيدروليكي سازه هاي متقاطع, موازي و غيره و اصلاح مقطع و مشخصه هاي هندسي مجراي رودخانه.
2- حذف ماندرها (پيچان رود) و ايجاد راستاي مناسب : براي كاهش تاثير منفي ماندرها و پيچ و خمهاي تند رودخانه اغلب با ايجاد ميانبر و اصلاح و ايجاد راستاي مناسب, ظرفيت انتقال رودخانه را ميتوان افزايش داد.


3- تثبيت و كنترل شاخه هاي پر رسوب: ورود مواد رسوبي از شاخه ها و سرشاخه هايي كه داراي پتانسيل انتقال رسوب بالايي هستند, موجب انباشته شدن رسوبات رودخانه اصلي و كاهش توان انتقال آن ميگردد. براي جلوگيري و كاهش رسوبات ورودي از شاخه هاي پر رسوب ميتوان به احداث سدهاي رسوبگير و يا عمليات آبخيزداري و تثبيت خاك بستر و كناره هاي رودخانه اقدام نمود.
4- تثبيت كناره ها و شيبهاي ناپايدار: كناره ها و شيبهاي ناپايدار مسير رودخانه را ميتوان از روشهايي نظير احداث اپي, ديوارهاي طولي, پوشش حفاظتي ژئوتكستايل, پوشش سنگفرش, گابيوني و بعضا" گياهي تثبيت كرد.
5- تثبيت بستر: به منظور تثبيت موقعيت رودخانه و ايجاد شرايط مناسب براي

هدايت جريانهاي رودخانه اي لازم است بستر رودخانه حفاظت شود. روشهاي مختلفي براي تثبيت بستر رودخانه ها متداول است كه از آن جمله لايه سنگفرشي, احداث كف بند و يا احداث شيب شكن را ميتوان نام برد.
اصلاح و بهسازي مسير رودخانه ميتواند موجب وخيم تر شدن وضعيت سيلاب در پايين دست گردد. بنابراين اين اقدامات بايستي در چهار چوب يك طرح جامع به انجام برسد. در استفاده از پوشش بتني براي افزايش گذردهي, بايستي توجه خاص به اينكه اين اقدام مانع از تغذيه سفره زيرزميني نشود, مبذول نمود.
حذف پيچان رودها بدون حفاظت مسير ممكن است موفقيت آميز نباشد زيرا بدون حفاظت از كناره هاي رودخانه, پيچان رود جديدي ممكن است ايجاد شود.
روشهاي سازه اي مديريت سيلاب


روشهاي سازه اي مديريت سيلاب زير مجموعه اي از مديريت سيل است كه شامل نقش سازه و بهره بردار ي از آن ميباشد. بسياري از اين روشها سابقه چند هزار ساله دارند. براي مثال سد كفرا در مصر در 4600 سال پيش به منظور كنترل سيلاب در حال احداث بود كه در اثر سيلاب تخريب گرديد. به روشهاي سازه اي, مهار سيلاب نيز اطلاق ميشود. مهار سيلاب شامل فرايندهاي خاصي است كه با فراهم آوردن و بهره برداري از سازه هاي طراحي شده, اثرات تخريبي سيل را رفع يا كاهش دهد كه اين امر با ذخيره, محدود سازي و انحراف جريان سيلاب تا حدي كه از لحاظ اقتصادي توجيه پذير باشد, انجام ميشود. هم اكنون در بسياري از كشورها، ايمني صدها ميليون نفر در مقابل سيلاب وابسته به سدها، سيل بندها و كانالهاي انحراف سيل ميباشد.

روشهاي غير سازه اي مديريت سيلاب


مقدمه اي بر روش هاي غير سازه اي
با وجوديكه بشر در طول تاريخ سيلابها زندگي كرده است، هيچگاه اثرات مخرب سيلابها در گذشته مانند امروز نبوده است. زيرا افراد بسيار كمتري در سيلابدشتها زندگي مي كردند و فعاليتهاي انساني در گذشته اين چنين موجب افزايش پتانسيل سيلاب نمي گرديد. امروزه مشخص شده است كه مهار همه سيلابها امكان پذير نيست تنها مي توان با مديريت آنها، خسارت ها را حداقل نمود.
روشهاي مختلفي براي مديريت سيلاب به كار گرفته مي شوند. اين روش ها را مي توان در چهار دسته زير طبقه بندي نمود:
1. تلاش در جهت كاهش سيلاب
2. تلاش در جهت كاهش آسيب پذيري در مقابل سيلاب
3. تلاش در جهت كاهش خسارات
4. ايجاد آمادگي براي تحمل خسارات
اولين دسته بر مبناي حفاظت فيزيكي بوسيله سازه ها مي باشد و روش هاي سازه اي ناميده مي شود. سه دسته ديگر در گروه روش هاي غيرسازه اي طبقه بندي مي شوند.
به عبارت ديگر روش هاي سازه اي:
1- قبل از وقوع سيلاب اعمال مي شوند.


2- ماهيت عمدتا سازه اي دارند.
3- به منظور دور كردن سيلاب از مردم به كار گرفته مي شوند.
كليه روش هاي كاهش مشكلات سيلاب كه در برگيرنده تواما سه مشخصه فوق نباشند، روش هاي غيرسازه اي مديريت سيلاب مي باشند. براي مثال مقابله به هنگام با سيلاب، داراي ماهيت سازه اي است و به منظور دور كردن سيلاب از مردم صورت مي گيرد ولي در هنگام سيلاب انجام مي شود يا مديريت حوضه آبريز قبل از وقوع سيل و به منظور دور كردن سيلاب از مردم صورت مي گيرد ولي ماهيت آن عمدتا غير سازه اي است.
روش هاي ديگر مانند هشدار سيلاب و تخليه ساكنين به هنگام سيلاب و به منظور دوركردن مردم از سيلاب انجام مي شدند و داراي ماهيت غير سازه اي مي باشند. با وجودي كه برخي روش هاي غيرسازه اي مديريت سيلاب مانند پيش بيني سيلاب، مقاوم سازي سيل بندها در جريان سيلاب، پهنه بندي و مقاوم سازي در مناطق مسكوني و اراضي كشاورزي از 2000 سال پيش در برخي كشورهاي جنوب شرقي آسيا مانند چين، ويتنام و بنگلادش به كار گرفته مي شده است، در اواخر دهه 1980، روش هاي غيرسازه اي در بسياري از كشورها يا ناشناخته بودند و يا مورد توجه قرار نمي گرفتند. از آن زمان بسياري از كشورهايي كه تصور داشتند موفق به مهار سيلاب شده اند، مجددا خسارتهاي عمده اي را در اثر سيلابها متحمل شدند و اكنون بطور جدي در حال تفكر مجدد در مورد كارآيي روش هاي سازه اي زماني كه به تنهايي به كار گرفته شوند، مي باشند. در بسيار از اين كشورها اين تصور وجود داشت كه روش هاي غير سازه اي براي كشورهاي فقير مناسب است و با احداث سدها، سيل بندها و كانالهاي سيل بر، مي توان بطور كامل سيلاب ها را كنترل نمود و از آب گرفتگي جلوگيري كرد. تجربيات جهاني نشان داده است كه اين راهبرد غير عقلاني و جاهلانه مي باشد.
اكنون در بسيار از كشورهاي ثروتمند غربي و ژاپن، كارشناسان سيلاب اعتقاد دارند كه تركيب روش هاي سازه اي و غير سازه اي، راه حل بهينه براي حداقل نمودن خسارات سيلاب است در عين حال اين تركيب روش هاي سازه اي و غير سازه اي كم هزينه تر از روش هاي سازه اي به تنهايي مي باشد.


رهيافت هاي غير سازه اي در مديريت سيل در برگيرنده آن بخش از فعاليت هايي است كه براي رفع يا تسكين اثرات تخريبي سيلاب، سازه هاي فيزيكي احداث نمي شود. رهيافت هاي سازه اي در مديريت سيلاب عبارتند از: سدها، خاكريزها، سيل بندها، منحرف نمودن سيلاب، كانال هاي سيلاب بر و غيره كه به وسيله ذخيره، محدودسازي يا تعديل جريان و يا انحراف سيلاب، مهار سيلاب را تاحدي ممكن مي سازد. ممكن است سازه اي به صورتي تركيبي با رهيافت هاي سازه اي يا غيرسازه اي مورد استفاده قرار گيرند ولي الزاماً پيش نياز تمهيدات غيرسازه اي نخواهد بود.


هشدار سيلاب
در طول تاريخ، تمدن هاي ساكن در سيلاب دشت ها سيستم هاي هشدار سيلاب را به كار گرفته اند (براي مثال تمدن مصر باستان در دره رود نيل). به لحاظ فقدان امكانات لازم براي دستيابي به سطح بالايي از ايمني در مقابل خطر سيل، اعلام خطر سيل براي آگاهي مردم از اثرات سيل به منظور كاهش تلفات و خسارات سيلاب ابداع گرديد. اعلام خطر از سيلي كه در راه است، معمولا وظيفه سازمان هايي است كه با اعمال اقدامات گروهي كه قبلا تحليل و برنامه ريزي شده مي توانند خسارات بالقوه سيل را اقدامات لازم كاهش دهند.
0 يك برنامه عمليات اضطراري از قبل تنظيم شده كه شامل يك سيستم هشدار سيلاب و دستورالعمل هاي بسيار روشن باشد
0 آموزش و تمرينات عملي جمعيت خطر پذير و كاركنان سازمان هاي مسئول در اعلام خطر سيل
0 اداره كردن مناسب اعلام خطرها براي پرهيز از هشدارهاي غير لازم


0 طرح هاي تخليه نواحي طغياني
بنگاه هاي اعلام خطر سيل با كاركنان و تكنسين هاي خبره خود پيش بيني سيل و مديريت پروژه هاي منابع آب را به عهده دارند. مستقل از مقامات مسئول و موظف، اين بنگاه ها مي توانند رأساً هشدارها را ارسال كرده دستورات تخليه و نجات را سازماندهي كنند. به لحاظ وجود محدوديت هاي فصلي و حساسيت هاي نواحي تحت نظارت، بنگاه ها ممكن است لازم باشد كه در هر ساعتي از روز، شب يا تعطيلات اقدامات لازم را انجام دهند. معمولاً چندين سطح نظارت وجود دارد تا با توجه به شرايط هوا، بسيج تدريجي كاركنان را عملي سازند. مسئوليت اين بنگاه هاي هشدار سيلاب، تفسير اطلاعات واصله از مراكز، پيش بيني و ارسال نتايج به سازمان هاي مختلف و مسئول تصميم گيري هاي عملياتي مي باشد.


روش هاي اعلام خطر وضعيت اضطراري بايد به دقت مشخص و آزمايش شوند تا اطمينان از ارتباط لازم با عموم حاصل گردد و تفويض مسئوليت ها روشن و جامع باشد. ايجاد ارتباط و اعلام خطر عمومي مي تواند به روشهاي ذيل تحقق يابد:

• به وسيله نوشته (اگر وقت اجازه دهد)
• به وسيله راديو و تلويزيون
• به وسيله پيام گيرها
• به وسيله بلندگوهايي كه بر روي ماشين يا هواپيما نصب شده باشد
• به وسيله آژيرها و علائمي كه براي مردم شناخته شده باشد

بيمـه سيـلاب
هدف اصلي از بيمه سيل پخش كردن خسارات خطرات سيل در جامعه مربوطه به ترتيبي است كه همه آنهايي كه در معرض خطر سيل هستند، در هزينه هاي مديريت سيل مشاركت داشته باشند. اين امر با پخش شدن هزينه ها در زمان و در جمعيت خطرپذير صورت مي گيرد. برقراري بيمه سيلاب مستلزم استقرار يك سيستم عادلانه با حداقل هزينه هاي جانبي و بدون اثرات معكوس و نامربوط است. بيمه سيل با ساير ابزار مديريت زيان هاي سيل متفاوت است: بدين ترتيب كه ساير روش ها، خسارات سيل را در هر سيلي كم مي كند در حالي كه بيمه، خسارات را در زمان و مكان

پخش مي كند. رابطه مشخصي بين بيمه و ترميم خرابي ها وجود دارد. اگر در كشوري تلاش بر اين است كه شبكه بيمه برقرار باشد، بايد بعضي مسايل از قبيل دسترسي، توان مالي تهيه و نفوذ كم در بازار مورد توجه قرار گيرد. كارايي ها يك رهيافت بيمه اي وابسته به انتظارات عامه در ترميم خرابي ها، عزم ملي در ترميم اين خرابي ها يا به عنوان گزينه اي ديگر، چشم پوشي از خسارات كساني است كه استطاعت تهيه بيمه سيلاب را دارند ولي ترجيح مي دهند كه از بيمه استفاده نكنند.
گرچه بيمه، خسارات ناشي از سيل را در بلند مدت كاهش نمي دهد، ليكن بيمه اقدامي تكميلي در راهبرد آن بخش از مديريت سيلابدشت ها است كه خسارات را كاهش مي دهند، مثل تاسيسات كاهش خسارات سيل، پيش بيني، مقابله با سيل يا تغيير در نحوه كاربري اراضي به طوري كه آسيب پذيري كمتر در مقابل سيلاب وجود داشته باشد. بنابراين بيمه سيل شامل عناصري است كه هم جزء "تمهيدات ناشي از برنامه ريزي" و "تمهيدات واكنشي" است.
امروزه بيمه سيل در اغلب (نه همه) كشورهاي با صنعت بيمه پيشرفته، رايج است. تغييرات قابل توجهي در چگونگي تامين خسارات توسط بيمه و روش هاي تشخيص حق بيمه به وجود آمده است. براي يك كشور، يك مدل برنامه بيمه سيلاب كه بهينه باشد نمي توان ارائه نمود.
تجارب بيمه سيل در ايالات متحده آمريكا


30 سال است كه طرح بيمه در ايالات متحده آمريكا برقرار شده است. در ابتدا به شوراهاي محلي تكليف شد كه ابزارهاي كنترل خسارت هاي آتي را در برنامه ريزي هاي خود تعريف كنند و آنهايي كه جامعه خود را با برنامه ريزي هاي مناسب تطبيق داده بودند، اجازه داشتند تا در برابر بيمه سيل پوشش داده شوند.
استقرار نظام بيمه جهت پوشش خطرپذيري سيل در سال 1951 و سپس در سال 1956 ميلادي صورت گرفت، ليكن 11 سال بعد يك طرح بيمه تاسيس شد. برنامه بيمه سيل كشوري براي كاهش خسارات يا در صورت ممكن كُند كردن تجاوز به سيلابدشت ها و انتقال بخشي از خسارات به كساني كه از سيلابدشت استفاده مي كنند،


تأسيس شد. اين طرح، برنامه هاي كاربري اراضي ملي را با برنامه هاي امدادي ادغام مي نمود و بيمه، تحت هدايت NFIP، جوامع در خطر كه به طور داوطلبانه در اين برنامه شركت مي كردند، بيمه سيلاب يارانه اي براي طرح هاي ساختماني موجود، حمايت هاي فني، ارزيابي هاي خطرپذيري دريافت مي نمايند و برنامه هاي امدادي برايشان تضمين مي شود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید