بخشی از مقاله

شناخت و آشنایی با یکی از بزرگترین ایلات ایران

مقدمه
همانطور كه مي دانيم يكي از راههاي برقراري ارتباط با جوامع و اقوام مختلف آشنايي دقيق با روحيات ، باورها، اعتقادات و ارزشهاي آن قوم و گروه از جمله عوامل مهم و تاثيرگذار مي باشد. به زبان ديگر اگر بخواهيم رابطه نزديكتري با تمامي افراد نه الزاما گروه و قومي خاص ايجاد كنيم بايد در گام نخست آن دسته را بخوبي بشناسيم.


زيرا از طريق شناخت و كسب اطلاعات و آگاهي خواهيم توانست نتایج ارزنده و مطلوب را به دست آوريم. اگر خواسته باشيم مثال عيني تري در اين زمينه بياوريم مي توانيد تصور كنيد كه مثلا زماني كه دولت خواسته باشد به عنوان مجري امكانات رفاهي و خدمات مناسب براي عشاير و ايلات (موضوع مورد بحث) ايجاد نمايد. مسلما در ابتدا بايد يكسري اطلاعات كلي و منسجم از تمامي عوامل فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي ، سياسي و غيره ایلات داشته باشد به همين منظور و براي شناخت بهتر و بيشتر ايلات و عشاير به عنوان يكي از اجتماعات قديمي و بزرگ جمعيت و واقعيتي مهم در جامعه امروز ما سعي بر آن شد كه مطالبي هرچند مختصر در اين رابطه گردآوري نمائيم تا شايد از اين رهگذر برداشت ديگري نسبت به اين اقوام كوچ رو داشته باشيم.


برهمين اساس تلاش گردید كه در اين پژوهش اولا مختصات جغرافيايي و موقعيت قرارگيري ايل بختياري به عنوان يكي از بزرگترين ايلات كوچنده معرفي شود و سپس به بررسي مسائل اجتماعي و انسانی،‌اقتصادي و سياسي و فرهنگي آن پرداخته شود.


اگرچه در اين پژوهش كاستي و نواقص بسياري ديده مي شود، اما در هر صورت تلاشي بوده است در جهت ترسيم دور نمايي از شناخت منطقه و آشنايي با فرهنگ سنتي پربار ايل و مسائل و موضوعاتي كه در معرض نابودي قرارداشته اند. و با جمع آوري اين مطالب سعي گرديد تا شيوه زندگي دسته اي از هموطنان كه داراي فرهنگ خاصي براي خود مي باشند در جايي به ثبت رسيده باشد.


باشد تا گامي كوچك در اين راستا برداشته باشم و نظر استاد ارجمند محقق شود.

هدف پژوهش :
هدف پژوهش حاضر، شناخت و آشنایی با یکی از بزرگترین ایلات ایران است دراین پژوهش به بررسی چگونگی زندگی این ایل پرداخته ام و سعی کردم تا آنجا که می توانم گامی کوچک در راه شناخت این جمعیت کوشنده و فراز و نشیب های زندگی ایشان برداشته باشم .
علت انتخاب موضوع :


امروزه علیرغم کاهش جمعیت ایلی در ایران ایل بختیاری یکی از بزرگترین ایلات ایران است در واقع این ایل یک بزرگ ایل یا ائتلافی از چند ایل است . در ایل بختیاری 181777 نفر یا معادل 8/15 درصد کل جمعیت عشایری کوچنده حیات کوچندگی دارند بنابراین با توجه به شاخص جمعیت کوچنده در این ایل در این پژوهش ایل مذکور را به عنوان یکی از بزرگترین ایلات ایران برگزیده ایم که علیرغم گذشت سال های زیاد و فراز و فرودهایی که در مسیر زندگی ایشان به وقوع پیوسته است کماکان به حیات خود ادامه می دهد.


روش تحقیق و شیوه جمع آوری اطلاعات :
در این پژوهش به دو روش اسنادی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات مربوطه پرداخته شده است در روش اسنادی ، اسناد مربوط به شاخص ها با ترتیب موضوعی- تاریخی جمع آوری، طبقه بندی ، مقایسه و تجزیه و تحلیل شده اند . در روش کتابخانه ای عمدتا مباحث نظری و تاریخی موضوع پژوهش جمع آوری شده اند. حاصل جمع این دو روش شیوه مناسب جمع آوری اطلاعات این پژوهش می باشد.
فصل 1


جغرافياي كوچ نشينان بختياري
موقعيت جغرافيايي:‌
1-حدود و وسعت:
به طور كلي محدوده ايل بختياري، در جنوب غربي كشور در بين دو سرزمين كوهستاني و مرتفع شمال و شرق چهارمحال و بختياري و لرستان و سرزمين جلگه اي گرمسيري مغرب و جنوب خوزستان و كهكيلويه و بويراحمد واقع شده است. به عبارتي اين محدوده از بلندترين نقطه قلل مرتفع يعني زردكوه بختياري با بيش از 4500 متر و كوههاي اليگودرز با ارتفاعاتي بيش از 2500 متر شروع شده به سمت غرب و جنوب تا جلگه پست و آبرفتي خوزستان ادامه مي يابد.
2- طول و عرض جغرافيايي:‌


چون محدوده مورد نظر ما بر تقسيمات سياسي استانها منطبق نيست سعي كرده ام كه موقعيت جغرافيايي آن را در نقاطي كه امروزه حد گسترش بختياريها به شمار مي رود در نظر بگيريم. از نظر عرض جغرافيايي بين مدارهای 31 درجه و 16 دقيقه (رامهرمز) و 33 درجه و 22 دقيقه شمالي (اليگودرز) قراردارد. و تقريبا بيش از دو درجه و 6 دقيقه عرض شمالي را مي پوشاند . از نظر طول جغرافيايي بين نصف‌النهار 48 درجه و 50 دقيقه (شوشتر) و 31 درجه و 27 درجه شرقي (بروجن) قراردارد.


اين مطلب بيانگر آن است كه اين محدوده به صورت چهارگوشي است كه طول و عرض آن با اندکی اختلاف تقريبا با هم برابر است و مسيرهاي كوچ،‌صرفنظر از مناطق دشوار كوهستاني و دره هاي نسبتا كوتاه و مناسب است و استقرار عشاير در بخش هاي مختلف،بين طوايف و مناطق يكجانشين، به طور يكنواخت تر و ساده تر انجام مي گيرد. برخلاف مسير ايل قشقايي كه در كوچ از جنوب به شمال را بايد طي كنند.
3- موقعيت نسبي:


منطقه بختياري در دو محدوده مشخص و متفاوت با هم گسترده شده است:


منطقه اول شامل شمال و شرق آن مي باشد كه ييلاق عشاير است و به طور كلي در محدوده زاگرس مياني از شمال غربي به جنوب شرقي در امتداد رشته كوههاي زاگرس كشيده شده است. به طوري كه ارتفاع اين منطقه از 1000 متر درجنوب تا بيش از 4500 متر در شمال متغير است. (زردكوه 4527 متر،‌اشترانكوه در لرستان 4328 متر). منطقه دوم جلگه خوزستان است كه خاك بختياري به شمال شرق و مشرق اين جلگه محدود مي شود. (بخش قشلاقي بختياري ها). اين منطقه با حداقل ارتفاع (كمتر از نهصد متر) و نزديكي به حوزه گرم و خشك خليج فارس از مناطق شمال تفكيك مي شود. به طور كلي شمال و شرق

سرزمين بختياري در محدوده ارتفاعات فشرده و چين خورده زاگرس شمالي واقع است و تمام مسائل محيطي و آب و هوايي و زيستي آن با وضعيت كوهستاني ارتباط كامل داشته و برعكس بخش جنوب و جنوب غربي آن در جلگه خوزستان واقع شده است و از نظر اكولوژيكي و پديده هاي زيستي از جمله رويش گياهي كاملا متفاوت بوده، با وضعيت نسبي منطقه گرم خوزستان و خليج فارس مرتبط است.


تفاوتهاي فصلي بين اين دو محيط كه اختلافها و تضادهايي از نظر آب و هوايي،‌زمان رويش گياهان و منابع آب دارند و موجب كوچ‌ و جابجايي عشاير و دام آنان مي شود.
4- حدود سرزمين

بختياري:
امروزه منطقه هاي اصلي سكونت بختياريها در دو استان چهارمحال بختياري و خوزستان نشان داده مي شود. اما حوزه نفوذ سياسي، فرهنگي و اقتصادي آن در خارج از اين استانها كاملا مشهود است.


به طور كلي منطقه سكونت ايل بختياري به اين مناطق محدود مي شود. از شمال به نجف آباد، داران، اليگودرز، از مشرق به اصفهان، شهرضا، بروجن، از جنوب به سميرم و لردگان و شمال استان كهكيلويه و بويراحمد و بالاخره از غرب و جنوب غربي به شهرستانهاي مشرق خوزستان نظير شوشتر و دزفول و مناطق بين آنها، اگرچه تا اهواز نيز گسترش دارد.
5- وسعت:


اگرچه تعيين مساحت واقعي منطقه بختياري با توجه به حدود گسترش آن در جهات مختلف كار ساده اي نيست توانسته ايم مساحت تقريبي آن را محاسبه كنيم. با درنظرگرفتن ناحيه بين شوشتر و بروجن (منتهي اليه غرب و شرق منطقه) و رامهرمز و اليگودرز (منتهي اليه جنوب و شمال منطقه) مساحتي حدود 50626 كيلومترمربع به دست مي آيد كه از اين مقدار 14870 كيلومترمربع در استان چهارمحال و بختياري 6602 كيلومترمربع در شهرستان ايذه، 4313 كيلومترمربع در شهرستان رامهرمز، 3538 كيلومترمربع در شهرستان شوشتر، 6986 كيلومترمربع در شهرستان مسجدسليمان، 7976 كيلومترمربع در شهرستان اليگودرز واقع شده است.


مطابق اين تقسيم بندي، اينطور استنتاج مي شود كه از نظر وسعت تفاوت مهمي بين ييلاق و قشلاق بختياري مشاهده نمي شود واين خود نشان دهنده وضعيت خوب و مرغوب بودن مراتع در قشلاق است . زيرا معمولا در ايران مناطق قشلاقي به سبب رطوبت كمتر،‌فقر پوشش گياهي و خشكسالي هاي متعدد نسبت به مناطق ييلاقي از نظر مرتع محدوديت بيشتري دارد و معمولا قشلاق بايد وسيعتر از ييلاق باشد. نظير قشلاق قشقاييها كه دوبرابر ييلاق آنان است يا قشلاق عشاير كرمان، البرز جنوبي و خراسان. در مورد بختياري ها تقريبا موازنه اي بين حدود مراتع قشلاقي و ييلاقي وجود دارد كه خود حاكي از پوشش

گياهي مناسب و كافي در دو منطقه است. اما بايد توجه داشت كه امروزه مناطقي كه عملا تحت نفوذ و استقرار عشاير بختياري است به مراتب كمتر از محدوده هاي مذكور وسعت دارد . به طوري كه وسعت مناطق تحت نفوذ در ييلاق ده هزار و در قشلاق 12 هزار كيلومترمربع درنظرگرفته شده است كه بر مناطق و مراكز اصلي بختياريها منطبق است. در حالي كه دامنه نفوذ آنان تا مساحتي حدود دو برابر ارقام فوق (بيش از 5000 كيلومترمربع) تعيين مي شود.
6- ژئومورفولوژي ييلاق:


منطقه ييلاق بختياري ها كوهستاني است. اين منطقه د رمحدوده چين خوردگي زاگرس واقع بوده، بسيار نامنظم و برخلاق منطقه گرمسیر خوزستان داراي پستي و بلنديهاي فراواني است. مرتفع ترين كوههاي زاگرس در اين قسمت واقع است. از جمله زردكوه به ارتفاع 4527 متر كه در سراسر طول سال پوشيده از برف است و سبزكوه به ارتفاع 3900 متر در شهرستان بروجن كه از مهمترين ارتفاعات منطقه به شمار مي رود. كليه شبكه آبگير دائمي و غني رودخانه‌هاي نظير كارون كه حيات اقتصادي استانهاي مجاور بويژه خوزستان را تضمين مي كند در اين منطقه قراردارد.


زمين در اين منطقه عمدتا رسوبي آبرفتي است و آهك و سنگ هاي آذرين و كنگيومرا گسترش بسيار دارد. از معروفترين ارتفاعات اين قسمت زردكوه بختياري است كه شبكه آبگير كارون با دره هاي بسيار عميق و وحشتناك مشكلات فراواني براي كوچ عشاير ايجاد كرده است.

7- ژئومورفولوژي قشلاق:‌
در اين قسمت ناحيه گرمسيري است كه بخش شرقي خوزستان را دربرمي‌گيرد. جنس زمين در اين ناحيه از مواد آبرفتي آهكي،‌رسي زاگرس با بافت ريز است. ديواره كوهستاني زاگرس از شمال و مشرق اين منطقه را احاطه كرده است. شبكه آبها،‌بستر رودخانه ها و تعدادي تپه ماهور در اين ناحيه ديده مي شود. بطور كلي در اين منطقه هرچقدر به سمت جنوب و مغرب پيش مي رويم از ارتفاع كاسته مي گردد و به همواري و يكنواختي آن افزوده مي شود. ارتفاع در اين ناحيه كم است به طوري كه ارتفاع شوشتر 17 متر، رامهرمز 115 متر و تا كناره اي شرقي خليج فارس (نزديك ماهشهر)، به كمتر از 100 متر هم كاهش مي يابد. (برگرفته شده از كتاب جغرافياي كوچ نشيني،‌نوشته دكتر سيدرحيم مشيري).
8- آب و هواي مناطق ايل بختياري:
- آب و هواي ييلاق←
اين منطقه به علت داشتن كوههاي مرتفع متعدد داراي زمستانهاي سرد و تابستانهاي كوتاه و معتدل است كه بدين ترتيب از آب و هواي معتدل و كوهستاني برخوردار مي باشد. در اكثر نقاطي كه ارتفاع آنها ازدو هزار مترمربع بيشتر است،‌دورة سرما در حدود 4 تا 5 ماه ادامه مي يابد. هواي اين منطقه ازاوايل پاييز تغيير مي كند و از اواسط آبان يخبندان آغاز مي شود. قبل از شروع سرما بارانهاي متغير و پراكنده مي بارد و در نقاط مختلف، از اوايل مهر تا آبان اين بارانها شروع مي شود و از اين هنگام به بعد برفهاي پياپي مي بارد. در پايان دوره يخبندان ، دوباره زمان بارانهاي متغير فرامي رسد. اعتدال هوا معمولا از اوايل ارديبهشت آغاز مي شود و تا اواخر خرداد ادامه مي يابد. در چهارمحال و بختياري گرمترين روزهاي سال از تير شروع شده، تا اوايل مرداد ادامه دارد.
-آب و هواي قشلاق:


قشلاق بختياري ها در شرق استان خوزستان واقع است. بنابراين توضيح درباره آب و هواي استان تاثيرات آن در پيدايش كوچ لازم به نظر مي رسد. مهمترين عوامل موثر در حاكميت آب و هواي گرم و خشك در اين جلگه عبارت است از:‌
الف) عرض جغرافيايي و به عبارتي فاصلة منطقه تا استواي حرارتي كره زمين. اين منطقه بين 29 درجه و 58 دقيقه تا 32 درجه و 58 دقيقه شمالي واقع شده است.


ب) كاهش ارتفاع: اين امر شايد مهمترين علت تفاوتهاي آب و هوايي بين ييلاق و قشلاق بختياري ها باشد زيرا جلگه خوزستان كه از رسوبات آبرفتي پوشيده شده است،‌جلگه هموار و كم ارتفاع مي باشد و فقط در سمت مشرق كه قشلاق بختياريها است،‌تپه‌هايي كم ارتفاع ديده مي شود. به طوري كه ارتفاعات كمتر از نهصدمتر (به طور متوسط پانصد متر) در مقابل كوههاي 2500-4000 متر ييلاق قراردارد.


ج) قرارداشتن در مسير وزش بادهاي گرم و غبارآلود كه از عربستان و عراق مي وزد. و موجب شدت گرما،‌تبخير شديد و آلودگي هوايي مي شود.
تابستان اين جلگه بويژه در بخشهاي جنوبي علاوه بر گرماي شديد، داراي رطوبت نسبي بسيار است كه امكان زيست را دشوار مي كند و در نتيجه آب و هواي آن نسبت به آب و هواي بخش هاي كوهستاني ييلاق تفاوت بسياري دارد. زمستانهاي آن ملايم و اغلب مرطوب و داراي بارشهاي نامنظم است كه در رشد و نمو پوشش گياهي نقش مهمي دارد. مثلا در ايستگاه شوشتر كه يكي از مهمترين مناطق قشلاقي به شمار مي رود، و ارتفاع آن 150 متر است. در ماه هاي دي، بهمن و اسفند يعني زماني كه در كوههاي بختياري و اليگودرز درجه حرارت زير صفر و قشر ضخيمي از برف و يخ زمين را پوشانده است درجه حرارت در شوشتر بالاي 10 و به طور متوسط 5/12 است كه همراه با رطوبت زمستاني محيط بسيار مساعدي براي رويش مرتع و فعاليت انسان و دام فراهم مي آيد. از فروردين درجه حرارت ناگهان افزايش يافته، در خرداد با بيش از 35 درجه ديگر قابل استفاده نيست.


مي بينيم كه در طول فصل زمستان، بارشها بسيار است كه با فرارسيدن بهار به ده ميليمتر كاهش يافته، سرانجام بين ارديبهشت و خرداد به صفر مي رسد و همراه با قطع بارش، درجه حرارت هم افزايش مي يابد و در اين جاست كه زمينه كوچ به سمت ييلاق فراهم مي شود. و عشاير با عجله قشلاق را ترك مي كنند. حداكثر درجه حرارت در اين بخش از خوزستان 1/45 درجه و حداقل آن 7/5 درجه بالاي صفر ثبت شده است و متوسط حرارت سالانه به بيش از 4/25 درجه سانتيگراد مي رسد كه از گرم و خشك بودن منطقه و افزايش زمان دور، گرماست.


چادگان در شهر فريدن و در ارتفاع 2100 متري و شوشتر در جلگه گرمسير خوزستان در ارتفاع 150 متري بالاتر از سطح دريا واقع است كه 1950 متر اختلاف بين آنها وجود دارد. اگرچه شوشتر در عرض پايين تر قراردارد اختلاف عرض چنداني بين دو منطقه وجود ندارد و از اين رو عامل اصلي اختلاف، ارتفاع است كه در بارشهاي جوي و حرارت هوا موثر بوده، موجب پيدايش محيط هاي اكولوژيكي متفاوت در دو فصل سرد و گرم مي شود.
لردگان در ارتفاع 1700 متري در جنوب بروجن و باغ ملك در جنوب ايذه دو منطقه مهم با طبيعت متفاوت (ييلاقي و قشلاقي) به شمار مي روند كه در اين تضادهاي اقليمي، باز هم ارتفاع و موقعيت جغرافيايي نقاط نقش اساسي دارند.


9- منابع آب:
اساسا كيفيت و كميت آب در معيشت كوچ نشيني نقش حياتي و تعيين كننده اي دارد. از جمله اين كه :
الف) در تامين نيازهاي خانواده و مصارف شخصي خصوصا در مورد آب شرب.
ب) در تامين آب مصرفي دام.
ج) در توسعه زراعت و تحكيم موقعيت اقتصادي.


د) در رشد و تراكم گياهان مرتعي.
هـ) در تامين رطوبت و آماده سازي خاك براي رويش گياه و نظاير آنها.
با وجود آنكه منطقه بختياري به طور كلي در آب و هواي نيمه خشك جنوب غربي وغرب كشور قراردارد. به لحاظ عوامل محلي نظير ارتفاع با بيش از 2000 متر ،‌از شبكه آبي كافي و دائم برخوردار است و حتي قشلاق آن نيز از رودها و چشمه هاي پرآبي كه از زاگرس مرتفع سرازير مي شود،‌بهره مند است. اصولا در قشلاق خشكي و كم آبي بازتاب بيشتري دارد تا ييلاق (بويژه در منطقه كوهرنگ، كوه فريدن،‌اليگودرز و فارسان).
10- تقسيم بندي منابع آب:


-آبهاي سطحي: مهمترين منابع تامين كننده آب عشاير بختياري. آبهاي روان است كه برحسب اهميت عبارت است از رودخانه ها و بركه ها ، ييلاق بختياري به علت كوهستاني بودن و داشتن ارتفاعات برف گير در زمستان پوشيده از برف است. در تابستانها به دليل ذوب شدن برف و يخ متراكم در قله ها شبكه هاي غني و دائمي آبهاي روان فراهم مي شود كه به سمت جلگه ها، دشتها و مناطق پست جريان مي يابد.
زردكوه بختياري با ارتفاع بيش از 4500 متر يكي از آبخيزهای دائمي. منطقه بختياري و حتي در سطح كشور و سرچشمه رودهاي كارون و زاينده‌رود است.
قسمت اعظم استان چهارمحال و بختياري شامل سرچشمه‌هاي رودخانه كارون است واين رودخانه با چند شاخه فرعي، مركز ،‌جنوب و مغرب اين سرزمين را زه كشي كرده است. و در نهايت با پهناي بسيار و سرعت ملايم وارد جلگه هموار خوزستان مي شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید