بخشی از مقاله

چکیده

وجود سازوکاری نظاممند و علمی جهت تسهیم دانش میان کارکنان می تواند نقش بسزایی در تقویت دانش و حصول موفقیتهای سازمانی ایفا نماید. در این راستا، شناسایی و ارزیابی عوامل موثر بر تسهیم دانش میتواند کمک شایان توجهی به تصمیمگیری صحیح در طراحی این سازوکار نماید. هدف از این مطالعه، ارایه مدلی کارا جهت شناسایی عوامل موثر بر تسهیم دانش در سازمان، تبیین روابط بین این عوامل با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) و اولویتبندی آنها به روش فرآیند تحلیل شبکهای گروهی (GANP) است. برای این منظور ضمن مطالعات جامع کتابخانهای جهت احصا عوامل، پرسشنامهای دستساز جهت جمعآوری دادههای مورد نیاز میان 21 نفر از مدیران ارشد و میانی شرکت ملی گاز ایران توزیع گردید. نتایج بررسیها حاکی از آن است که باتوجه به مدل ساختاری حاصله، عوامل "اعتماد، همدلی، ارتباطات چهرهبهچهره، نگرش به تسهیم دانش، رضایت شغلی، فرهنگ سازمانی، مدیریت و سبک رهبری، و زیرساختهای "ICT به عنوان تاثیرپذیرترین و "ساختار سازمانی، حمایتها و محرک های سازمانی، و نظام پاداشدهی"که دارای شاخص قدرت هدایت قوی اما وابستگی ضعیف هستند، به عنوان تاثیرگذارترین عوامل شناسایی شدهاند. همچنین یافتههای حاصل از اولویت بندی عوامل به روش GANP، نشان داد، مجموعه عوامل سازمانی با وزن 0,595 از اهمیت بالاتری نسبت به مجموعه عوامل فردی برخوردار بوده و عامل ساختار سازمانی با وزن 0,128 در این مجموعه از وزن بالاتری نسبت به سایر عوامل همگروه خود قرار دارد. در میان عوامل فردی نیز عامل ارتباط چهره بهچهره با وزن 0,11 بیشترین وزن را نسبت به سایر عوامل همگروه خود کسب نموده است.

واژگان کلیدی: مدیریت دانش، مدل تسهیم دانش، مدلسازی ساختاری تفسیری ، فرآیند تحلیل شبکه ای گروهی


Identifying and assessing factors affecting knowledge sharing in organization using an integrated approache of ISM and GANP: A case study

Abstract A scientific and systematic mechanisem for sharing knowledge among employees can play a main role in improving organizational knowledge and gaining success. Hence, identifying and assessing factores affecting knowledge sharing can be a remarkable aid for making a reasonable decision in order to paln and implement the mechanisem. This study proposes an efficient model based on “Interpretive structural Modeling” and “Group Analytic Network Process” to identify knowledge sharing factors , define cuase and effect relations and rank all of them. Accordingly we study literatures to develop a theoretical framework of knowledge sharing factors and design a Questionry to gather required data
from 21 experts of the national Iran Gas Company. Results show that the factors,
“confidence, sympathy, face to face communication, attitude towards knowledge sharing, job satisfaction, organizational culture, management and leadership style, and ICT infrastructure” are identified as the most impressible factors. In addition, the factors, “Organizational structure , Organizational motivates, and remuneration system” are determined as the most effective factors . Finally, Data analysis based on Group Analytic Network Process illustrates that in compare with Individual factor set, organizational factor
set with the weight 0 , 595 is more important. Among the factors of the individual and

organizational set, face to face communication and organizational structure have the highest weight respectively. ×

Keywords: Knowledge management, Knowledge sharing model , Interpretive Structural Modeling, Group Analytic Network Process


-1 مقدمه

امروزه دانش به عنوان دارایی ارزشمند و استراتژیک سازمان مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند، امری سخت وبعضاً غیرممکن است. دانش و قابلیت های سازمانیاَشکالی از دارایی های استراتژیک هستند که اهداف بلند مدت سازمان را از حیث رقابتی واقتضائات محیطی ارتقاء داده و در محیط های پویا کاربرد استراتژیک دارند .(kim & Lee, 2013) مدیریت دانش به تلاشهایی اشاره دارد که بهطور نظاممند برای یافتن، ساماندهی، دردسترس پذیری سرمایه های نامشهود سازمان، تقویت فرهنگ یادگیری مستمر و تسهیم دانش در سازمان صورت می گیرد .(Wang & Shao, 2012) مدیریت دانش به خلق، تسهیم و نفوذ دانش در فکر، ذهن و تخیل افراد می پردازد و در صدد است تا دانش های پراکندهی افراد سازمان را به گونه ای جمع آوری و مدیریت کند تا به خلق دانشی جدید منجر شود .(Argote & Ingram, 2000)

در گذشته مدیران تمایل داشتند استراتژی بازار رقابتی خود را مبتنی بر بکارگیری منابعی چون محصولات، فرایندهای کاری و فناوری قرار دهند. اما امروزه مدیران، به سرمایه انسانی بهعنوان یکی از مهمترین منابع سازمانی توجه ویژهای دارند. زیرا کارکنانی که به دانش روز تجهیز هستند قادرند برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد نمایند. دانش به عنوان یک عامل بنیادین در پشت تمامی فعالیتهای یک سازمان قرار دارد و از اینرو اثربخشی و رقابتی بودن رفتار و عملیات یک سازمان را تعیین میکند .(Merlo et al ., 2009) اثر بخشی دانش تنها زمانی رخ میدهد که دانش توسط دریافت کنندگان آن، مورد استفاده قرار گیرد و این بکارگیری، عملکرد آنها را بهبود بخشد. چنانچه سازمانی بخواهد از دانشی که در اختیار دارد، استفاده کرده و آن را سرمایه ساز نماید باید بداند که چگونه دانش را ایجاد، تسهیم و در داخل سازمان مورد استفاده قرار دهد. تسهیم دانش، یکی از حوزه های کلیدی در مدیریت دانش است که برای سازمانها اهمیت بسیاری دارد، چراکه آنها را قادر به بهبود مهارتها و شایستگیها و حفظ مزیت رقابتی میکند.درک و تحقق موفق تسهیم دانش در سازمانها، نقش بسزایی در دریافت دانش سودمند ایفا میکند.

بهطور کلی عوامل متعددی وجود دارند که باید در تسهیم دانش مورد توجه قرار گیرند .این موارد در مطالعات مختلف بهصوَر گوناگون بیان شده است. در یک دستهبندی، این عوامل به سه بخش عوامل سازمانی، فردی و عوامل مربوط به سطح دانش تقسیم شده اند. از جمله عوامل سازمانی می توان به: فرهنگ، قدرت، تکنولوژی، ظرفیت سازمانی، جو سازمانی و ساختار اجتماعی و از جمله عوامل در سطح فردی می توان به: انگیزش، اعتماد، سرمایه اجتماعی، خودباوری و نتایج مورد انتظار، اشاره داشت. عوامل مربوط به سطح دانش نیز بیانگر خصوصیاتی از دانش است که می تواند بر پیامدهای ناشی از اشتراک دانش تاثیرگذار باشد. توانایی سازمان برای بهره برداری اثربخش از دانش

لأ


خود بستگی به افرادی دارد کهواقعاً دانش را ایجاد، اشتراک و استفاده کنند .(Kukko, 2013) تسهیم دانش به طور اساسی، عمل در دسترس قرار دادن دانش برای دیگران در سازمان است این فرآیند دانش نگهداری شده به وسیله فرد را به شکلی تبدیل می کند که سایرین بتوانند آنرا فهمیده، جذب و استفاده کنند .(Park & Lee, 2014) در تسهیم دانش، فرستنده مالکیت را رها نمی کند بلکه به مالکیت مشترک دانش بین فرستنده و گیرنده ختم میگردد .(kim & Lee, 2013)

کوهن و لوینثال بیان می دارند که تعامل بین افرادی که دارای دانش های گوناگون و متنوعی هستند توانایی سازمان را در جهت نوآوری، بسیار بیشتر از آن چه که تک تک افراد می توانند بدست آورند، توسعه می بخشد .(Wang & Wang, 2012) بونالد و تنکاسی در این زمینه هم عقیده بوده و بر این باورند که مزیت رقابتی و موفقیت محصول در سازمان، نتیجه وجود افراد با دانش گوناگون است که آن را به طور هم افزا جهت اهداف عمومی به اشتراک می گذارند. هابر چهار مفهوم دانش (اعم از: تملک دانش، توزیع اطلاعات، تفسیر اطلاعات و حافظه سازمانی) را که به یادگیر سازمان کمک می کنند، تعریف نمود.

اصولا عمل داوطلبانه ی تسهیم دانش به وسیله فرد به توزیع دانش کمک کرده و فرآیند اشتراک ممکن است منجر به تملک دانش توسط سایر افراد در سازمان گردد(.(Chen & Cheng, 2012 ازاین رو تسهیم دانش در بین افراد، منجر به یادگیری فردی گردیده که این امر به نوبه خود به یادگیری سازمانی کمک می نماید .(Cheng & Fu, 2013) تسهیم دانش، دریافت دانش سودمند را تسهیل کرده و به توسعه ایدههای جدید و نوآورانه منجر میشود. بنابراین سازمانها به منظور تسهیل در به اشتراکگذاری دانش به توسعه مدیریت دانش نیاز دارند .(Wu & Lin, 2013)

با توجه به مطالب مطروحه، اهمیت وجود سازوکاری نظام مند در سازمان جهت تسهیم دانش میان کارکنان به وضوح درک می شود. آگاهی مدیران و مسئولان سازمان از عوامل موثر و توانمندسازهای تسهیم دانش در سازمان، تشخیص ساختار روابط میان آنها، و میزان اهمیت هریک از آنها، نقش بسزایی در تصمیمگیری ها و پیشبرد اهداف آنها در تشکیل یک سازمان دانش محور و پیشرو در کسب و کار خواهد داشت. با بررسی های انجام پذیرفته بر روی پژوهش های مشابه ملاحظه می شود که اغلب آنها صرفا به شناسایی و تعیین عوامل موثر بر فرآیند تسهیم دانش در سازمان بسنده کرده و خلاء مطالعه در زمینه تبیین روابط علی معلولی و ساختار حاکم میان آنها و همچنین اولویت (درجه اهمیت) این عوامل، احساس می شود. پژوهش حاضر درصدد است در راستای تحقق این مهم، مدلی کارا جهت شناسایی و تحلیل روابط میان عوامل موثر بر تسهیم دانش بر اساس رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری ارایه نموده و به منظور تعیین اولویت و میزان اهمیت هریک از عوامل شناسایی شده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای بهره گیرد. سایر بخش های این مقاله به صورت ذیل ساختاردهی می شود.

بخش دوم مقاله به مروری بر مطالعات پیشین پیرامون موضوع تسهیم دانش و عوامل موثر بر آن اختصاص مییابد. در بخش سوم ضمن تبیین روش شناسی پژوهش، مواد و روشهای بکارگرفته شده (اعم از: روش مدلسازی ساختاری تفسیری و روش فرآیند تحلیل شبکه ای) به تفصیل تشریح می شود. در بخش چهارم، مدل پیشنهادی به صورت گام به گام جهت تحلیل داده ها، مدلسازی ساختاری عوامل و تحلیل روابط فیمابین، و تعیین میزان اهمیت و اولویت هریک از عوامل بکارگرفته میشود. در بخش پایانی، نتایج حاصل از پژوهش ارایه و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی مطرح میشود.

-2 پیشینه پژوهش

در این بخش با بررسی مهمترین مطالعات پیشین (از سال 2010 به بعد) مرتبط با موضوع تسهیم دانش در سازمان و عوامل موثر بر آن، چارچوب نظری جامعی از این عوامل ارایه می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید