بخشی از مقاله


مقدمه :
مواد معدني به عنوان مواد اوليه صنعتي در نيل به اهداف صنعتي و اقتصادي هر كشور از اهميت ويژه اي برخوردار است . صنعت منهاي مواد اوليه خام قابل تصور نبوده و چنانچه رشد صنعتي مد نظر باشد در ابتداي امر توليد مواد معدني به عنوان قدم اول يك ضرورت محسوب مي شود . خودكفايي صنعت يا به عبارتي استقلال صنعتي در سايه توليد مواد اوليه خام ممكن


مي گردد . صنعت وابسته از نظر تكنولوژي و يا مواد اوليه مصرفي صنعتي ضربه پذير و غير مطئمن است نگرش با اهميت كشورهاي صنعتي پيشرفته به منابع معدني و طبيعي هر نقطه از جهان مويد نقش تعيين كننده اينگونه مواد در پيشرفت اقتصادي مي باشد . صرف هزينه هاي هنگفت جهت اكتشاف منابع طبيعي و معدني در هر گوشه از جهان مي تواند روشنگر اهميت مواد مصرفي باشد .


اكتشاف مواد معدني به دليل تخصصي بودن اين رشته و صرف وقت و هزينه هاي زياد نيازمند كارشناسان با تجربه است و چنانچه اين مهم مد نظر نباشد عليرغم صرف هزينه هاي زياد نتيجه اي حاصل نخواهد شد .

وجود مسئولين فني پيش نويس شده در قانون معادن به عنوان راهنما در بخش اكتشاف و استخراج مواد معدني تاييد بر اين ضرورت است و چنانچه به درستي اجرا شود در كاهش زمان و هزينه نقش بسزايي ايفا خواهد نمود . مهمترين وظيفه مسئولين فني معادن حفظ نگهداري و استفاده صحيح از مواد معدني است . استفاده غير علمي از منابع معدني مي تواند به محو آثار معدني منجر شده و علاوه بر از دست دادن قسمت اعظم مواد معدني هزينه هاي اكتشاف صرف شده بي نتيجه مي ماند .


با توجه به نكات ذكر شده اينجانب به عنوان دست اندر كار توليد مواد اوليه مدني بر آن شدم تا پي جوئيهايي را در مناطق مستعد معدني شمال كاشمر به انجام رسانم از جمله مواد معدني رويت شده نوعي خاك صنعتي كائولن دار است كه استفاده در صنعت آن تا حدي مشخص بوده و نياز به عمليات اكتشاف جهت تعيين كميت و كيفيت ماده معدني دارد .

در قدم اول و ثبت محدوده اكتشافي اقدامات اوليه صورت پذيرفت و در ادامه تكميل پرونده و تهيه گزارش نهايي انجام گرديد. گزارش حاضر به عنوان گزارش پايان عمليات اكتشاف مراحل انجام كار و هزينه هاي متعلقه پيش بيني گرديده است . اميد است بتوانم با كمك كارشناسان با تجربه سازمان صنايع و معادن خراسان امر مهم اكتشاف را به پايان رسانده و سهم كوچكي در امر توليد مواد اوليه مصرفي داشته باشيم .

موقعيت جغرافيايي محدوده اكتشافي :
اين محدوده در فاصله 37 كيلومتري شمال شهرستان كاشمر قرار گرفته است بدين ترتيب كه پس از طي مسافت 28 كيلومتر در جاده آسفالته كاشمر به نيشابور به ريوش رسيده و از آنجا در جاده خاكي مكي پس از طي مسافت 8 كيلومتر به دو راهي محدوده اكتشافي رسيده

و از آنجا تا محل رخنمونهاي ماده معدني حدود يك كيلومتر به طرف جنوب راه است كروكي زير محل و موقعيت جغرافيايي اين مكان را نسبت به شهرستان كاشمر و آبادي هاي اطراف نشان مي دهد .


كروكي

همانگونه كه مشاهده مي شود نزديكترين آبادي به محل محدوده اكتشافي ريوش و روستاي مكي است كه از نظر تامين نيروي انساني در فاصله مناسبي با محدوده اكتشافي هستند و داراي برق شبكه و آب و بهداشت مناسبي مي باشند .

موقعيت مورفولوژيكي و آب و هوايي :
محدوده اكتشافي در ناحيه نيمه كوهستاني قرار گرفته كه تا حدودي داراي تپه هاي نسبتا بلندي است حداكثر ارتفاع منطقه از سطح آبهاي آزاد 2000 متر و حداقل آن 1700 متر است . اين محدوده داراي يك رودخانه تقريباً دائمي است كه تنها در اواخر تابستان فاقد آب مي باشد پوشش گياهي بوته زار و درختهاي بادام مي باشد كه گاهاً در مناطق مناسب كاشت شده اند

. آب و هواي منطقه نسبتاً معتدل بوده و داراي زمستانهاي سرد و برف گير است . ريزشهاي جوي و بارندگي هاي باران و برف منحصر به اوائل زمستان و بهار است. ماده معدني در پاي تپه هاي نسبتاً كم ارتفاع است كه حداكثر ارتفاع تپه هاي مذكور از سطح صفر منطقه 40 متر است با توجه به آب و هواي موجود تعداد روزهاي كاري در سال از 270 روز تجاوز نمي نمايد .


مختصات محدوده اكتشافي :
اين محدوده شامل هشت ضلعي ABEFGHIK مي باشد كه اضلاع آن شامل
كيلومتر 75/1 = FG كيلومتر 25/6 = AB
كيلومتر 1= GH كيلومتر 75/3 = BE
كيلومتر 5/4 = HI كيلومتر 75/2= EF
كيلومتر 2= IK


مساحت محدوده حدود 20 كيلومتر مربع بوده و در 2 طول جغرافيايي 30/28/58 و 10/32/58 و دو عرض جغرافيايي 00/26/35 و 10/29/35 قرار گرفته است . (نقشه 250000: 1 كاشمر)
تصوير محدوده اكتشافي به ضميمه است .

زمين شناسي محدوده اكتشافي :
محدوده اكتشافي شامل يكسري سنگهاي آذرين تاولكانوسديمنتي است كه از نظر سني مربوط به سنوزوئيك ( نئوژن) مي باشد كه نسبتاً جوان مي باشند. از نظر پتروگرافي قسمت اعظم محدوده را رسوبات ولكانوسديمنتي از نوع توف برشي سفيد رنگ ايگنمبريت لاپلي توف و توفهاي ماسه اي به رنگ سبز پوشانيده است .

گسترش آنها به صورت شرقي غربي است . در نقاطي از تشكيلات مذكور رخنمونهايي از سنگهاي ولكانيك با تركيب متوسط تا باريك ديده مي شود كه دايكهاي گرانيتي آنها را همراهي مي نمايند .


فعاليتهاي ولكانيكي در منطقه بعضاً با مواد هيدروترمالي همراه بوده به طوري كه در بيشتري نقاط اين محدوده تغيير رنگ سنگهاي موجود به زرد و قرمز ديده مي شود و همين امر سبب گشته تا توفهاي موحود به نوعي خاك صنعتي داراي كائولن تبديل شود كه مورد نظر اكتشاف است . در جنوب محدوده نفوذيهاي گرانوديوريتي با كنتاكت گسلي در ميان سنگهاي ولكانيك فوق الذكر مشاهده مي گردد . سن آنها متعلقه به ائوسن مي باشد.


فعاليتهاي تكنونيكي در منطقه باعث به وجود آمدن گسلهايي گرديده است كه جهت مشخصي ندارند و شاخه هاي فرعي گسل معروف درونه محسوب
مي گردند . نقاط متاثر از فعاليتهاي آلتراسيون كه از نوع هيدروترمالي مي باشد داراي پتانسيلهاي مناسبي از خاك صنعتي كائولن دار است كه جهت اكتشاف مناسب مي باشند .

 

مختصري راجع به ماده معدني و استفاده در صنعت :
درباره تشكيل كائولن 3 تئوري بيشتري مورد توجه مي باشد :
1- دگرگوني هيدروترمالي
2- آلتراسيون و تخريب از سطح
3- تخريب هاي باتلاقي .


رسها و كائولن ها از تخريب سنگهاي آذرين اوليه مانند گرانيت ها ـ گنيسها ـ فلدسپاتها ـ پگماتيتها و توفهاي با تركيب اسيدي تا حد واسط به وجود
مي آيند. دااي خاصيت پلاستيسيته بوده و در صورت داشتن AL2O3 فراوان به عنوان نسوز نيز مصرف مي گردند. تقسيم بندي رسها از نظر كاربرد ورنگ پخت شامل :
الف ) رسها يا كائولن هاي سفيد سوز كه در ساخت سراميكهاي ظرفيت كاربرد دارند .
ب) رسهاي نسوز با نقطه ذوب بالاتر از 1600 درجه سانتيگراد كه ممكن است داراي پخت سفيد نباشند .
ج ) رسهايي كه در ساخت سراميكهاي غير ظريف كاربرد دارند .


علاوه بر آن از كانيهاي رسمي و كائولن در كاغذ سازي چيني و بهداشتي استفاده مي گردد كه ساليانه مقادير زيادي از معادن داخلي و حتي از خارج كشور جهت تامين مواد اوليه مورد نياز كارخانجات صنعتي تامين مي شود .

عمليات اكتشافي انجام گرفته در محدوده :
1- احداث راه دسترسي به رخنمونهاي ماده معدني به صورت تيغه زني و بغل بري توسط يكدستگاه بولدوز D8 به مسافت چهار كيلومتر
2- احداث و حفر 2 تراشه سراسري جهت مشخص شدن روند ماده معدني به طول 30 متر عرض يك متر و عمق 5/1 متر به حجم كلي 100 متر مكعب كه توسط نيروي كارگري تراشه هاي فوق حفر گرديده است


3- احداث و حفر 10 عدد تراشه رديابي به ججم كلي 50 متر مكعب و حفر 5 حلقه چاهك به عمق كلي 40 متر .
4- نمونه برداري و آناليز شيميايي 3 نمونه و وزن مخصوص يك نمونه
5- حفر و احداث 3 پيشكار اكتشافي در سه نقطه از معدن اين پيشكارها جهت پيدايش كلي ماده معدني و اخذ نمونه جهت تست كاربردي توسط بولدوزر صورت گرفته است كه در حال حاضر اين 3 پيشكار هر كدام داراي حداقل 500 تن دپوي ماده معدني حاصل از احداث پيشكار در محل مي باشد .


6- تهيه نقشه توپوگرافي زمين شناسي 2500/1 از كل محدوده و مشخص نمودن عوارض زمين شناسي و سن لايه هاي آن كه پيوست مي باشد .
7- تهيه نقشه توپوگرافي زمين شناسي 1000/1 از رخنمونهاي ماده معدني و ترسيم عمليات اكتشاف بر روي آن به همراه رسم مقاطع زمين شناسي به وسعت 15 هكتار
8- تهيه گزارش نهايي و تهيه تست كاربردي

تعيين ذخيره معدن :
تعيين ذخيره معدن با استفاده از فرمول مخروطهاي ناقص و از طريق محاسبه سطح زير منحني هاي رسم شده بدست مي آيد كه به شرح ذيل تشريح
مي شود :

در اين فرمول حجم مكعب , سطح زير منحني ها و L فاصله بين دو منحني مي باشد تعيين ذخيره
در شيت شماره يك بلوك شماره يك :

شيت شماره يك بلوك شماره دو :

شيت شماره يك بلوك شماره سه:

شيت شماره يك بلوك شماره چهار :


m3 131680 = 31850 + 34940 + 33980 + 30910 =

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید