بخشی از مقاله

كسب و كار هاي روستايي


توسعه کسب و کارهای روستايي
جربه موسسه توسعه خدمات کشاورزی ( Extention ) در آموزش کارآفريني و خوداشتغالي روستايي

يادداشت ويراستار:
اگرچه اين مقاله به فرصتهاي Extension در مورد کارآفرينان روستايي مي‌پردازد اما چارچوب ارائه شده و موضوعات مطروحه قابل بکارگيري در طراحي برنامه هاي مشابه جديد و يا توسعه برنامه‌هاي قبلي و يا براي ساير گروه‌هاي مخاطب نيز مي‌باشد.
Extension مي‌تواند و بايد از وجود مخاطبيين بالقوه خود بعنوان يک فرصت که توسط کسب وکارهاي روستايي کوچک ايجاد مي‌شود استفاده نمايد.


کارآفرينان روستايي نيازهاي اطلاعاتي و تحصيلي خاصي دارند که مورد توجه واقع نشده‌اند. سازمان هاي متعددي وجود دارند که براي کسب وکارهاي کوچک برنامه ارائه مي‌دهند اما اغلب آنها، به نواحي روستايي دسترسي ندارند.
Extension يکي از ارائه دهندگان مجرب برنامه‌هاي مديريتي براي برخي از کسب وکارهاي روستايي است و در حال حاضر به ارائه خدمات مشغول است.


فراهم نمودن چنين کمکي براي کسب و کارهاي روستايي به حمايت از پايداري اقتصاد محلي، کيفيت زندگي در اين مناطق و موجوديت فرصت‌هاي اشتغال فرامزرعه‌اي ( Off-Form ) براي کشاورزان و دامداران کمک مي‌کند.
تمايلات اقتصادي به حمايت از کسب و کارهاي کوچک وحمايت کارآفرينانه ممکن است در هر زماني به ميزان بالايي وجود داشته باشد و ما مي‌توانيم خوشبين باشيم که سطح حمايت مالي از اين برنامه ها از منابع فدرال و در بعضي موارد از منابع ايالتي در حال افزايش است.


علاوه بر اين، Extension تلاش مي‌کند که دامنه فعاليتهاي خود را گسترش داده، به موضوعات اجتماعي گسترده‌تري بپردازد و همچنين فعاليتش از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه باشد.
مطمئناً Extension به چيزي شبيه به يک برنامه کسب و کار کوچک نياز دارد و کسب و کار کوچک نيز به همان اندازه به فعاليت هاي Extension نيازمند است.
از منظر جامعه روستايي، نقش کسب وکارهاي کوچک روستايي ( SRB ) به وجود عوامل بنيادي نظير ابتکار، کارآفريني، مهارت‌هاي حرفه‌اي، رهبري، زيرساخت ها و منابع مالي بستگي دارد. Extension نيز مي‌تواند در هر يک از اين زمينه ها نقشي کليدي را ايفا نمايد.


تحقيقات اخير نيازهاي ويژه کسب وکارهاي کوچک روستايي را نشان مي دهد:
۱- تعداد کمي از کارآفرينان روستايي تصويري صحيح از شرايط مالي کسب و کار خود دارند.
۲- پيچيدگي مديريتي افراد درگير در کسب و کارهاي کوچک روستايي به طور قابل توجهي در بين کسب وکارهاي گوناگون تفاوت مي‌کند.
۳- نياز شديدي به ارائه يک سيستم مديريت اطلاعات مالي احساس مي‌شود که با کسب و کارهاي کوچک مرتبط باشد و براي آموزش نيز مفيد باشد.
يک سري از مهارت‌هاي کسب وکار شامل مديريت، منابع مالي و بازاريابي در بين کسب وکارهاي کوچک روستايي از طريق برنامه‌هاي آموزشي قابل گسترش مي‌باشد. علاوه بر اين، وقوع و موفقيت فعاليت‌هاي کارآفرينانه نيز مي‌تواند از طريق برنامه‌هاي مناسب تحت تأثير قرار گيرد.
Extension چه نقشي را مي‌تواند ايفا کند؟


جهت ارزيابي پتانسيل موجود Extension جهت توسعه نقش خود در آموزش کارآفريني و کسب و کارهاي کوچک، ما بايد سوالات زير را مطرح سازيم :
۱- تقاضاي بالقوه براي آموزش کارآفريني چيست و چگونه مي‌توانيم توجه کسب وکارهاي کوچک را جلب کنيم؟


۲- چه ميزان محتويات آموزشي موجود است؟ چه ميزان بايد تهيه شود و چه ميزان بايد ارائه گردد.
۳- آيا اين مواد آموزشي با مخاطب شما تناسب دارد؟ (از لحاظ مدت، فرمت، شکل ظاهری، تسهيلات کمک آموزشي، رسانه‌اي و قيمت)
۴- رقبا و همکاران بالقوه شما در اين فرآيند چه کساني هستند؟
۵- چه موانعي بر سر راه وجود دارد؟ (موانع سازماني و اداري در دانشگاه و يا در سطح محلي و مقاومت از سوي سازمان‌هاي کشاورزي و يا درگيري‌هاي ريشه‌داري که بين ساير سازمان‌ها وجود دارد)


۶- چه نوع حمايتي از جانب بخش‌هاي تحقيقي و آموزشي ادارات ، دانشگاه‌هاي و مراکز آموزشي مورد نياز است؟
۷- چه منابعي(مالي و انساني) مورد نيازند و آنها را چگونه تأمين مي‌کنيم؟ از منابع جديد و يا از برنامه هاي موجود؟


۸- وقتي به تأمين منابع انساني از منابع موجود مي‌پردازيم، چگونه آنها را به سمت فعاليت جديديشان ترغيب مي‌کنيم؟
۹- چه برنامه‌هايي جهت تسريع اين انتقالها لازم است؟
تقاضا:
تعداد کسب و کارهاي کوچک بسيار و به سرعت در حال رشد مي‌باشد. درحاليکه مؤسسات بزرگتر مديراني حرفه‌اي دارند، کسب وکارهاي کوچک معمولاً توسط مالکيني که بندرت آموزش مديريت ديده اند اداره مي‌شود. بنا بر اين، نياز به اين آموزش‌ها وجود دارد. اگر چه خدماتي که از سوي Extension ارائه مي‌شود به اين بستگي دارد که چقدر بتوانيم توجه کارآفرينان روستايي و مديران کسب و کار را جلب نمائيم

.
علاقمندان به حوزه کسب و کار نيز همچون کشاورزان متنوع هستند. برخي از آنها به دنبال آموزشهای مديريتي هستنداما ديگران اينطور نيستند. برخي جهت حل مشکلات فقط به خود متکي مي‌باشند.
تحقيقاتي که بر روي کسب و کارهاي روستايي در Texas انجام شده است مانع ديگري راجهت بوجود آمدن تقاضاي موثر براي آموزش و اطلاعات نشان مي‌دهد.


Hoy دريافت که درصد بالايي از مديران ويا صاحبان کسب و کارهاي روستايي بر اين باورند که مشکلات آنها بدليل وقوع شرايطي است که بر روي آن کنترلي ندارند و يا کنترل بسيار کمي دارند (شرايط خارج از کنترل) بنابر اين، تقاضاي موثر جهت دريافت آموزش‌ها، فقط زماني ايجاد مي‌شود که اين افراد به اين باور برسند که چالش هاي آنها در حقيقت قابل مديريت و کنترل مي‌باشد.
علاوه بر اين Extension تنها وقتي مي‌تواند بر اين حوزه تقاضا مسلط گردد که صاحبان کسب و کار او را به عنوان منبع کمک رسان به مشکلاتشان بشناسند.


نخست، ممکن است تصويري که از ما در اذهان وجود دارد برخي از مشتريان بالقوه را نااميد کند زيرا اغلب برداشت مي شود که ما فقط در ارتباط با مزارع فعاليت مي‌کنيم.
ثانياً برخي از مشتريان بالقوه نيز در صورتي که برنامه و محتويات آموزشي مرتبطي با مشکلات آنها نداشته باشيم از ما روي مي‌گردانند.


محتواي آموزش
در بررسي فرصت موجود براي Extension جهت پاسخگويي به نياز کسب و کارهاي روستايي به آموزش، ما دريافته‌ايم که اکنون موضوع اصلي مخاطبين هستند. وجود محتويات آموزشي مشکل عمده اي نيست.


مفاهيم مديريتي ارائه شده در ارتباط با دام و مزرعه، مراقبت هاي ويژه، کسب و کارهاي دريايي، کسب و کارهاي مرتبط با کشاورزي و کسب و کارهاي مرتبط با توزيع غذا مي‌توانند به عنوان کسب و کارهاي کوچک روستايي آموزش داده شوند. علاوه بر اين، عرضه وسيع محتويات آموزش مديريتي، توسط سازمان‌هاي ديگر فعال در زمينه کسب و کارهاي کوچک در نواحي شهري ارائه شده است.


هر چند، ما بايد محتويات و مفاهيم خود را براي اين ارباب رجوع نيز بکار بريم. اين برنامه بايد به نياز صاحبان کسب و کار بپردازد. همچنين بايد برنامه ها با توجه به کسب و کارها متنوع باشد، چه برای کسب و کارهاي موجود کارآفرينان بالقوه، چه برای اشتغال زايي و يا روشي براي کسب درآمد.
اين برنامه‌ها بايد مدت زمان مناسب داشته باشند، حرفه‌اي باشند و به موضوعات جذاب و مورد توجه بپردازند.


شرکا ورقبا
حتي زماني که خلا قابل ملاحظه‌اي در يک زمينه احساس شود، هر ايده جديدي که در آن زمينه بوجود مي‌آيد امکان درگيري هاي بين گروهي( Turf ) را بيشتر مي‌کند.
اين رقباي بالقوه مي‌توانند شرکاي خوبي نيز باشند. يکي از مشخص‌ترين رقبا در اين حوزه،آموزش دهندگان بخش خصوصي هستند که در چند سال اخير در پاسخ به تمايل روبه رشد نسبت به توسعه کسب و کارهاي کوچک، به ارائه گزيده‌اي از کارگاه‌ها، برنامه‌هاي آموزشي، و ورود به حوزه کسب و کار و کارآفريني، پرداخته‌اند. فعاليت در اين زمينه به شرط ارائه ايده‌هاي خوب و آموزش‌هاي مورد نياز است که موفقيت را تضمين مي‌کند.
بانک ها و انجمن‌هاي ايالتي و ملي مرتبط با آن

ها، مديريت و ادارت کسب و کارهاي کوچک، دپارتمان هاي محلي و ايالتي توسعه اقتصادي، و سايرين، در صورتي که به آنها توجه شود بر کمکي که Extension به آنها مي‌کند صحه مي‌گذارند. همکاري با ديگران مزاياي چندي را در پي دارد:


۱- استرس وارده بر کارکنان Extension بر اثر ايجاد تغييرات به حداقل مي‌رسد.
۲- نياز Extension به تخصيص مجدد بودجه را کاهش مي‌دهد.
۳-يک گروه از متحدين غير سنتي شکل مي‌گيرد.
۴- در گيريهاي بين گروهي کاهش مي‌يابد.
کارکردن با کادري از متحدين مکملي خواهد بود، براي استراتژي‌هاي ديگري جهت توسعه برنامه ريزي هاي Extension در اين زمينه.


موانع
{در ارتباط با فعاليت در زمينه‌هاي مورد ذکر}حمايت دروني بين Extension و دانشگاه ضروري خواهد بود. بالا بردن آگاهي عمومي در مورد نياز به چنين برنامه هايي از اهميت بسياری برخوردار ميباشد.
رويکرد ديگر ما، جلب حمايت گروه‌هاي موثر در سازمان‌هاي اجرايي و کشاورزي، بوردهاي محلي Extension ، دولت هاي محلي و ايالتي و کارکنان ميداني است.
سازمان‌هاي کشاورزي ممکن است تلاش‌هاي جديد انجام شده در جهت آموزش کارآفريني و کسب و کار را اسراف منابع تخصيص يافته به ارباب رجوع، بدانند. آنها بايد قانع شوند که اينکار به تقويت اقتصاد روستايي کمک مي‌کند.
استراتژي عمومي ديگري که به کار مي‌رو

د، ايجاد منابع جديد حمايتي است. بعنوان مثال کسب و کارهاي کوچک يک نوع حامي ايده آل براي حمايت از برنامه هاي Extension هستند زيرا متعددند، انگشت نما هستند و بر روي دولت هاي محلي و ايالتي تأثير گذارند.
منابع
افزايش مدعيان جديد براي منابع موجود انتخاب هاي سختي را پيش رو قرار مي‌دهد. اين انتخاب ها اطمينان مي‌بخشند که در اين تصميم گيري کليه افراد دخالت دارند. طبيعت بشر اينگونه است که بايد احساس کند که زمينه اي که نيروي انساني خود را در آن سرمايه گذاري کرده مهم و تحت حمايت است. همچنين مخالفت شديد با تغييرات نيز امر طبيعي است.
در اين مورد در صورتي که تغيير آرايش افراد مد نظر نباشد، چيزي که مورد نياز است، جهت دهي دو باره پست ها و موقعيت هاست.


اين که انتظار داشته باشيم که اشخاص به سادگي اين زمينه فعاليت را نيز به ليست مسئوليت هاي خود اضافه کنند واقع بينانه نيست و تقريباً هميشه نيازمند تغيير در پيش فرض ها و تغيير در موضوع، ارباب رجوع، حمايت و رويکرد ارائه خدمات است.
برخي از مؤسسات و يا متخصصين بيش از ديگران اين انتقال را آسان مي‌سازند.


اقتصاد‌هاي خانگي و 4 – H/youth و آژانس‌هاي توسعه اجتماعي و متخصصيني که با مشتريان متنوعي در ارتباطند ممکن است کارکردن با کسب و کارهاي کوچک را راحت تر بپذيرند.
هر چند، آژانس‌هاي کشاورزي و متخصصين (بويژه آنهايي که در زمينه هاي مديريت- بازاريابي و مالي تبحر دارند و با زمينه هاي Subject-Matter آشنا هستند) براي اين گروه از مخاطبين مورد نيازند.


نتايج
Extension در صورتي که انتظار حمايت مداوم را دارد، بايد رابطه اش را با جامعه حفظ و افزايش بخشد .شواهد نشان مي‌دهد که اعضاي جامعه ارتباطات Extension را با دقت بيشتري مورد بررسي قرار مي‌دهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید