بخشی از مقاله

مشکلات درسی نوجوانان در دوران بلوغ

مقدمه
دگرگوني ها و پيشرفت جوامع بشري به گونه اي است كه اگر نهادهاي تعليمي و تربيتي بازنگري و بهسازي اجزاء خود را مورد توجه جدي قرار ندهند، سيل تحولات سبب تخريب بنيادهاي اساسي انديشه و عمل آنان خواهد گرديد. نظام آموزش و پرورش سرزمين اسلامي ايران مي تواند با تكيه بر مباني و اصول متخذه از فرهنگ غني اسلامي و باز سازي و بهبود مستمر برنامه ها و اقدامات آموزشي و پر ورشي اهتمام نموده و بارش باران تحولات را در مسيرهاي سالم زندگي و اصلاح هدايت نمايد تا ثمره شيرين آن كه ساختن نسلي مومن،انديشمند و پويا در قرن آينده است،رخ نموده وآثار خوشايند تغييرات بهينه در زواياي مختلف زندگي فردي و اجتماعي مردم به ويژه نسل جوان آشكار گردد.


رويكرد تلفيق و فرآيند پيوند پرورش با آموزش از جمله مسايل و ضرورياتي است كه در تغيير و تحولات جديد نظام آموزش و پرورش بايد مورد توجه جدي و اساسي قرار گيردتا محاسن و معايب آن با روند پويا در برنامه عمل و محتوي اعمال گردد. آنچه مسلم است جهت دستيابي به آرمان هاي تلفيق آموزش و پرورش ، در حوزه صف و ستاد بايد پيش بيني شود تا ضرورت اين امر مورد كارشناسي قرار گيرد و نتيجتا امر تلفيق به شكل بهتر در هر حوزه آموزشي و پرورشي صورت پذيرد. اميد است كاستي هاي نظام آموزش و پرورش ما با نگرش تازه و با تاكيد بر سياستهاي تلفيق آموزش و پرورش كه اصلاحات در نظام آموزشي و پرورشي را به همراه دارد مرتفع گردد و اهداف تعليم وتربيت را كه بر گرفته از اصول حاكم بر نظام آموزش و پرورش اسلامي است محقق سازد.


بر نامه ساعات پرورشي در اين دوره تحصيلي نيز از اقداماتي است كه در راستاي سياست ها و اهداف تلفيقي طراحي شده و بر اساس الگوي فرا شناختي و روشهاي فعال تدريس شكل گرفته است و انتظار مي رود مربيان ومدرسان ارجمند با نگاهي نوين و متناسب با ويژگيهاي دوران تحول اجتماعي و خصوصيات دوره نوجواني و بلوغ دانش آموزان دوره راهنمايي در اجراي آن بيش از پيش اهتمام نمايند. بدون ترديد مشاركت و هماهنگي مجموعه عناصر موجود در مدارس و كلاسها ي درس و اجراي موثر اين برنامه در تحقق و عملياتي نمودن سياستهاي نوين آموزش و پرورش گامي موثر بوده و اميد آ‎ن است زمينه رشد و شكو فايي دانش آموزان نوجوان كشور را فراهم نمايد.

مشكلات درسي در دوره بلوغ
محتوا
همزمان با ورود دانش آموزان به دوره بلوغ ، تغييرات قابل ملاحظه أي از حيث كميت و كيفيت درسي، واقع مي شود به گونه أي كه همين امر دشواري ها و نگرانيهايي را براي آنان به ويژه دوره راهنمايي به وجود مي آورد و بعضا توان و ظرفيت نوجوانان،پاسخگوي چنين مشكلاتي نمي باشد. اين قبيل مشكلات گرچه ماهيت آموزشي و درسي دارند وليكن آثار و پيامدهاي آن به اين حوزه محدود نمي شود و به قلمرو مسايل رفتاري و تربيتي،توسعه مي يابد كه از جمله آنها مي توان به رابطه ميان افت آموزش و افت رفتاري اشاره نمود، يعني دانش آموزاني كه دچار افت درسي مي شوند، زمينه مناسبي براي دست زدن به رفتار هاي نامطلوب ، مي يابند.
تصويري از مشكلات درسي:


برخي از مشكلات درسي و آموزشي اين دوره عبارتند از:
- كاهش انگيزه درسي
- ناتواني در تمركز حواس
- عدم استفاده از روشهاي صحيح مطالعه


- ضعف در برنامه ريزي مطلوب
- ناتواني در مديريت زمان
- كاهش دقت
- فلات يادگيري (سرحد يادگيري)


- روياي بيداري هنگام مطالعه
- اتلاف وقت
- ناتواني در اظهار وجود از راه گفتن يا نوشتن
- احساس كندي در يادگيري
- عدم توانايي در رقابت سالم با ديگران


- ناتواني در كارهاي گروهي كلاس
- بي رغبتي به ادامه تحصيل
- ترك تحصيل

- تكرار پايه(مردودي در يك پايه يا مقطع تحصيلي)
شيوه هاي حل مشكلات درسي و آموزشي
برخي از پيشنهادهاي مربوط به مرتفع ساختن مشكلات مزبور عبارتند از:
1- ارائه تكاليف و برنامه هاي متنوع و متناسب با توانايي دانش آموزان
2-ايجاد پيوند عاطفي معلمين با دانش آموزان


3-استفاده از روشهايي در آزمونها كه زمينه ي اضطراب امتحان را كاهش دهد.
4-ارزش گذاري براي علم و علم آموزي


5-تنوع در ارائه ي مطلب در كلاس و سازماندهي كلاس براي جذابيت بيشتر
6-فرصت دادن به دانش آموزان براي رفع اشكالات درسي
7-استمرار و مداومت معلمين و دبيران در پيگيري نقائص و ضعفهاي دانش آموزان
8-تشكيل دپارتمانهاي علمي و ارائه و بررسي طرح درسها


9-ارائه ي تكاليف به نحوي كه عادت به مطالعه را در دانش آموزان ايجاد و يا تقيت كند.(مطالعه، تحقيق، گزارش و كنفرانس علمي)
10-ارائه ي يك الگوي عملي و ساده از برنامه ريزي درسي به دانش آموزان
11-استفاده از طرح ((تشويق پلكاني)) به اين مفهوم كه پيشرفت هر دانش آموز را نسبت به وضعيت قبلي وي، مورد بررسي و تقدير قرار دهد.
12-تقويت انگيزه ي زندگي به عنوان عاملي فراگير كه به انگيزه ي درسي نيز جهت مي بخشد.

مشكلات عاطفي دوره ي بلوغ
محتوا
نوجواني، دوره أي است كه حيات انفعالي(عاطفي)، ميدان وسيعتري براي عمل مي يابد و نوجوان از اين حيث آماده ي بروز عكس العمل هاي هيجاني و عاطفي شديد است، به عبارت ديگر اين ضربه ي هيجان و عكس العملي كه از آن ضربه در نوجوان به وجود مي آيد، تناسب چنداني وجود ندارد و عكس العملها معمولا قويتر و حادتر از ضربه هاي هيجاني است.

به زبان ساده تر، در اين دوره، ((حساسيت ها))، به ((خود گرفتن)) ها، و ((زودرنجي)) ها بيش از هر دوره ي ديگري، شخصيت نوجوان را تحت تاثير قرار مي دهند و اين جنبه از شخصيت او نمايانتر و مشخص تر جلوه مي كند. اين حساسيتها در نوجوانان، هيچگاه خود را در يك محيط محصور نمي نمايد، بلكه به راحتي گسترش مي يابد.
تصويري از مشكلات عاطفي بلوغ


مشكلات عاطفي عمده أي كه نوجوانان را تحت تاثير قرار مي دهد، عبارتند از:
- نوسانهاي عاطفي دوره ي بلوغ كه منجر به پريشاني و بي ثباتي احساسي نوجوان مي شود.
- فقدان قاطعيت در گرايشهاي دوره ي بلوغ و ظهور خواهشهاي متضاد در نوجوان.


- ظهور صفاتي چون((زودانگيخت)) و((سريع التاثر)) بودن نوجوان به گونه أي كه در مواردي به طوفاني از احساسات مبدل مي شود.
- تجلي احساسات نامطبوعي، همچون((در خود فرورفتگي))، ((ناكامي)) و ترجيح ((تنهايي)) بر((حضور در جمع)).
- ((تخيل گرايي)) و روي آوردن به دنياي آرام خيالات و روياهاي دوره ي بلوغ.


- عدم دستيابي نوجوان به تصويري دقيق و صحيح از خود و در نتيجه احساس خستگي، ناميدي و عصبانيت ناشي از آن.
- ماجراجويي و علاقه ي شديد نوجوانان به كشف مجهولات كه در مواردي منجر به رفتارهاي منفي آنان مي شود.


- دوستيهاي افراطي دوران بلوغ كه عمدتا بر مبناي عواطف شكل گرفته و از پايه هاي منطقي و جايگاه ارزشي محدودتري برخوردار است.
- دوستيهاي مشكوك و آلوده با افرادي همسال و يا مسن تر از خويش كه نوجوانان را به برخي از ناهنجاريهاي اجتماعي سوق مي دهد.
- احساس بي كسي و تنهايي به گونه أي كه در مواردي نوجوان احساس مي كند به جايي تعلق ندارد.

مسائل جنسي مربوط به بلوغ
محتوا
پاره أي از مشكلات نوجوانان كه موجب نگراني و اندوه آنان مي شود، در قلمرو حيات زيستن، غريزي و جنسي قرار دارد، اين قبيل مسائل اعم از اينكه قابل حل باشند يا خير، بهرحال در يك ويژگي با هم مشتركند و آن محدود ساختن قواي فعال نوجوان و درگير نمودن او با اين مشكلات است، به گونه أي كه غالبا بر ساير فعاليتها و بخشهاي زندگي او اثر مي گذارد.
تصويري از مشكلات جسمي بلوغ


عمده ي مشكلات جسمي و فيزيكي اين سالها عبارتند از:
- ظاهر آرايي افراطي
- بد منظري، ناموزون بودن رشد بخشي از ارگانيزم با ساير بخشها
- بلندي يا كوتاهي قد، به گونه أي كه در ميان سايرين مورد توجه واقع شود.
- احساس خستگي و سستي بيش از اندازه


- اختلال در خواب، نامنظم بودن ساعت خواب، نداشتن خواب كافي
- نداشتن فرصت كافي براي استراحت(پس از هر فعاليت)
- رشد زود هنگام موهاي صورت و پشت لب(در پسران نوجوان)


- رشد زودهنگام بخشي از اندامهايا نشانه هاي بلوغ (در دختران نوجوان)
- احساس غافلگيري در مواجهه با پديده ي بلوغ زودرس
- بلوغدانه ها و غرور جواني
- حركات ناشيانه داشتن


- احساس طپش قلب و افزايش ضربان قلب
- وجود برخي خالها يا لكه هاي بزرگ در صورت كه ناشي از جهش ژن مي باشد.
- احساس بي اشتهايي به ويژه در آغاز روز
- چاقي يا لاغري مفرط به نحوي كه چشمگير است.


- فقدان توانايي فيزيكي براي رقابت با ديگران و يا در عرصه ي ورزش و بازي
- وجود پاره أي از عادات جسماني نامطلوب نظير شكستن بند انگشتان
- وجود كم پشتي موي سر يا فقدان موهاي زيبا و يا وجود برخي عوامل نظير سرخ مويي
- ظهور برخي عادات نامطلوب نظير ((خودارضايي)) در پاره أي از نوجوانان
نتیجه گیری :


تدابير پيشنهادي براي كاهش مشكلات جسمي و غريزي
از حساسترين و ظريف ترين جنبه هاي ((بلوغ شناسي))، حيات غريزي و جنسي اين دوره است و به همين لحاظ توصيه مي شود كه در اين زمينه با دقت كامل عمل گردد. برخي از راه كارها و پيشنهادهاي عملي عبارتند از:


1-لازم است مربيان بخشي از تغييرات بدني و آثار آنها در دوره ي بلوغ را براي نوجوانان تشريح نمايند.

2-با تشريح تغييرات مزبور، ضروري است در باب حفاظت و نگهداري فيزيكي و بدني، آنان را توجيه نمايند.(استفاده ي تمثيلي از اين مطلب كه هر نعمتي را بايد در مسيري كه رضاي خداست به كار گرفت، حق حيات غريزي نيز اين است كه آن را در غير رضاي حق به كار نگيريم)

3-مربيان با ((پل عاطفي)) زدن، اعتماد نوجوانان را جلب نموده و زمينه را براي پذيرش رهنمودها و توصيه هاي بلوغ، فراهم نمايند.

4-بايد نوجوانان را در حل برخي از نگرانيها و تنش ها كه نتيجه ي طبيعي همان تغييرات بدني و بروز ميل جنسي است، با احتياط كامل راهنمايي نمود.

5-با همفكري نوجوانان، فعاليتهاي تربيتي گوناگون از قبيل برنامه هاي پرورشي، ورزش، هنر، كارهاي دستي، مطالعه ي كتب مفيد و سازنده، گردشهاي علمي، فعاليتهاي مذهبي، نماز جمعه، مراسم و مسابقات قرآن، مسابقات مقاله نويسي و … ترتيب دهند و اوقات فراغت ايشان را به نحو مطلوبي تنظيم نمايند.

6-بر اساس گرايش نوجوانان به شخصيتهاي برجسته و خصيصه ي(( الگو پذيري))، بخشهاي مهمي از سرگذشت بزرگان و فرزانگان براي نوجوانان بازگو شود تا علاوه بر اعتلاي روحي آنان، بتوانند بر مقاومت اخلاقي نوجوانان در قبال انحرافات جنسي بيافزايد.

 

7-كلياتي از((بلوغ)) و چگونگي بهره گيري از اين((مقطع عمر)) و حفاظت از آن، به وسيله با صلاحيت ترين فرد كه مقبوليت عاطفي نيز دارد، براي نوجوان بيان شود.

8-فعاليتهاي هنري و تفريحات سالم، نوجوان را از تفكر در مسائل جنسي و انحرافات ناشي از آن باز مي دارد.

9-افرادي كه بيشترين نفوذ را در نوجوان دارند، او را توجيه نمايند كه هر ميلي چنانچه به صورت مطلوب ارضا شود، موجب تامين آسايش خاطر فرد در آينده خواهد شدو شخص بايد مطلوبيت هميشگي را بر لذت آني و زودگذر ترجيح دهد.

10-بي اطلاعي نوجوان از علايم و نشانه هاي بلوغ جنسي، وي را غافلگير و مضطرب مي نمايد و دريچه هاي اطلاعات جنسي ديگر را كه غالبا جنبه ي بدآموزي دارند، مي گشايد.

11-ناآگاه بودن از عوامل طبيعي دوران بلوغ، منجر به احساس گناه و آلودگي در نوجوان شده و احتمالا در مواردي منجر به تصميمهاي نادرست و حادي مي گردد.

12-بي اطلاعي نوجوان از مسايل قريب الوقوع اين دوران، موجب عدم انجام تكاليف شرعي شده و نقطه شروع نامناسبي براي حيات ديني و معنوي فرد محسوب مي شود.

13-سلامت فضاي خانوادگي از لحاظ اخلاقي، عامل مصونيت نسل نوجوان در قبال تحريكهاي غريزي و جنسي مي باشد، والديني كه حريم زندگي خانوادگي را از نفوذ عوامل مخرب به دور نگه مي دارند، فرزنداني آسيب ناپذير در دامان خويش پرورش مي دهند.


14-به لحاظ تاثير عناصر مخرب فرهنگهاي بيگانه بر روح و انديشه ي نوجوانان ضروري است، والدين و مربيان در مورد آثار منفي اين پديده ها كه در شكلهاي متنوعي نظير فيلمهاي ويديويي، امواج ماهواره اي، نوارهاي موسيقي غربي، كتابها و مجلات خارجي و ابزارهاي نظير آنها با نوجوانان به گفتگو بنشينند و ضمن بحث و تبادل نظر با آنان، فطرت خداجوي نوجوانان را از چنين آسيبهايي مصونيت بخشند.
مشكلات شخصيتي نوجوان
محتوا

صاحب نظران شخصيت را به مثابه سازماني زنده، پويا، فعال و قابل تغيير در نظر مي آورند و يك پارچگي و وحدت شخصيت را از عوامل اصلي سلامت روان تلقي مي كنند. با اين همه، در مراحلي از زندگي، شخصيت فرد، دستخوش تغييراتي كم و بيش قابل ملاحظه مي شود. البته، يادآوري مي شود منظور اين نيست كه هر رفتار نوجوان را كه مورد قبول عرف جامعه نباشد، رفتاري منفي ويا قابل طرد است، بلكه مقصود تشخيص و تميز ويژگي هايي است كه تقويت و توسعه ي آنها، سبب شكوفايي شخصيت او مي شود. و در مقابل، تغيير عادات و صفاتي موردنظر است كه معرف شخصيت والاتر نوجوان باشد.

دسته أي از مشكلات شخصيتي مربوط به نوجوانان به ترتيب زير است:

-احساس حقارت(كهتري)، خودكم بيني،

-احساس كم رويي، شرم و حياي افراطي،

-عقده ي حقارت(شكل پيشرفته و عميق احساس حقارت)

-مسؤوليت گريزي،

-درخود فرو رفتن،

-احساس فشار از(جانب) اطرافيان،

-احساس عدم مقبوليت(از ناحيه ي ديگران)

-احساس كندي(لميي)،

-داشتن طغيان هاي مزاجي يا خلقي ناگهاني،

-بي قراري،

-قابليت تحريك فراوان،

-بي دقتي و بي احتياطي فراوان،

-عصبانيت و عكس العملهاي سريع و تند مزاجي،

-احساس بد شناخته شدن از طرف ديگران،

-احساس خود بزرگ بيني،

-بدبيني(سوء ظن) به ديگران،

-شخصيت زدگي،

عوامل مؤثر در پديدآيي مشكلات شخصيتي

برخي عوامل زمينه ساز مشكلات شخصيتي به ترتيب زيرند:

1-تبعيض در رفتار با نوجوانان شامل محيط خانواده و مدرسه

2-احساس كمبودها و كاستي هاي فيزيكي(جسمي)، روحي و يا ذهني

3-تحقير شخصيت نوجوانان به شيوه هاي گوناگون از جمله انتقادهاي مداوم و همه جانبه

4-رسيدگي و توجه بيش از حد والدين در دوره ي كودكي و حتي نوجواني

5-ممانعت از ابراز وجود و اظهار توانمنديهاي نوجوان در عمل

6-مشكلات خانوادگي و عدم سازگاري والدين(ازجمله فقدان عاطفي مطلوب با والدين و وجود رفتارهاي خشن در خانواده)

7-كمبودهاي فاحش مادي به ويژه در مقايسه با همسالان در محيط مدرسه

8-محروميت از يك يا برخي نيازهاي اساسي نظير نياز به تبادل عاطفي

مشكلات اجتماعي نوجوان

محتوا

دوران بلوغ، از حيث نوع تعلق نوجوان به پايگاه اجتماعي، بسيار قابل تامل و بحث انگيز است، زيرا از يكسوي، سرزمين كودكي را ترك كرده و از ديگر سوي هنوز به طور كامل به جرگه ي بزرگترها و گروه سني بالغان نپيوسته است، اين دوگانگي و ترديد از يافتن موقعيت و منزلت اجتماعي، بعضا به دشواريهايي منجر مي شود كه تعادل نوجوان را برهم مي زند. به گونه أي كه وي براي برقراري مجدد تعادل خويش، ناگزير بايد زماني را پشت سر بگذارد و مشكلات پيچيده و متعددي را حل و رفع نمايد.

 

تصویری از مشکلات اجتماعی نوجوانان

برخي از عمده ترين مشكلات اجتماعي دوران بلوغ عبارتند از:

-عدم كفايت وناتواني در امور اجتماعي

 

-ترس از ارتكاب خطا و بد معرفي شدن نزد ديگران

-نگراني از مواجهه و ارتباط با مردم

-احساس ناتواني در ارتباط كلامي با ديگران

 

-احساس دشواري در رابطه برقراركردن با همسالان

-عدم علاقه به عضويت در گروه(تشكل دانش آموزي)

-عدم جذب در گروه يا تشكلهاي دانش آموزي از سوي ديگران

 

-بي اطلاعي واحساس كندي در يافتن شيوه هاي صحيح ارتباط متقابل با ديگران

-ناتواني در تصميم گيري و فقدان قاطعيت در اين زمينه

-ناتواني در اجراي تصميمات شخصي و ضعف نيروي اراده

 

-احساس عدم مقبوليت اجتماعي

-بي تجربگي در شناخت باندها و گروههاي ناسالم جامعه

-احساس برتري اجتماعي نسبت به ديگران(خود را بيش از اندازه قبول داشتن)

 

-تاييد و تشويق رفتار منحرفانه نوجوان به وسيله ي افراد همسال و غير همسال

-احساس بي ثباتي در قبال تغييرات پرشتاب زندگي و تحولات فزاينده ي اجتماعي

 

-رشد پديده ي مصرف گرايي و لوكس گرايي در بخشهايي از جامعه و ناتواني نوجوانان در پاسخ دادن به نيازهاي كاذب اين دوره

-وجود تعارضهاي اجتماعي، همچون تعارض ميان((علم گرايي)) و((سودگرايي))

پیشنهاد هایی برای کاهش مشکلات اجتماعی نوجوانان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید