بخشی از مقاله

خوشنویسی از مهمترین شاخصههای هنر اسلامی است. این هنر در دوران قاجار دربین شاهان و شاهزادگان رواج داشت. خطی که اکثر هنرمندان این دوره به آن کتابت کردهاند نسخ است. در دوران قاجار، هنر خوشنویسی از اهمیت ویژهای برخوردار بود. در دربار فتحعلیشاه قاجار، هنرهای مختلفی شکوفا شد که خوشنویسی یکی از آنهاست. این مقاله به معرفی چهار بانوی هنرمند میپردازد که به کتابت قرآن اشتغال داشتهاند. دو تن از این بانوان از دختران فتحعلیشاه بهنامهای امالسلمه و ضیاﺀالسلطنه و دو تن دیگر از بانوان درباری دوره ناصرالدینشاه قاجار بهنامهای خورشیدکلاه خانم و مریمبانو نایینی هستند. مقاله حاضر به طرح این پرسش میپردازد که آیا بانوان بهرغم شرایط اجتماعی در هنر خوشنویسی قاجار نقش مؤثری داشتهاند یا خیر. هدف از این پژوهش مطالعه فرهنگی و هنری بانوان دربار در دوره قاجار است و به نقش تأثیرگذار آنها در خوشنویسی این دوران پرداخته میشود.

این مقاله از نوع تاریخیـتوصیفی و روش گردآوری اطلاعات آن از نوع اسنادی است و محور اصلی مقاله معرفی بانوان و شناسایی نسخههای خطی قرآن بهکتابت آنان است.

پیشینه

برخی پژوهشگران درخصوص اوضاع و شرایط اجتماعی زنان در دوره قاجار اشارهای کردهاند، برای نمونه: حسن آزاد در کتاب پشت پردههای حرمسرا (۲۸۳۱)، عبداالله بهرامی در کتاب خاطرات خود (بیتا)، پیرزاده نایینی در کتاب سفرنامهاش (۲۴۳۱)، بشری دلریش در کتاب زن در دوره قاجار (۵۷۳۱) و نیز در کتاب خاطرات لیدی شل

(۸۶۳۱). همچنین در کتابهای گرایش به غرب از ناصر خلیلی (۳۸۳۱)، دانشنامه هنرمندان ایران و جهان اسلام از عباس سرمدی (۰۸۳۱)، کارنمای زنان کارای ایران از پوران فرخزاد (۱۸۳۱) به خوشنویسی دوران قاجار پرداخته شده و اشارات اندکی به بانوان کاتب در این دوران شده است، ولی در هیچیک بهطور اختصاصی به بانوان کاتب دربار پرداخته نشده است. پژوهش پیشِ رو بهمنظور معرفی این بانوان و شناسایی نسخههای قرآنی آنان صورت گرفته است.

خوشنویسی در دوره قاجار

در دوران قاجار هنر خطاطی از اهمیت ویژهای برخوردار بود. در دربار فتحعلیشاه قاجار هنرهای مختلفی شکوفا شد، بهخصوص خوشنویسی که شخص شاه با آن آشنایی داشت و تمرین خط میکرد. خوشنویسی علاوهبر کاربردی که درزمینه آموزش ادبیات فارسی، عربی، تاریخ و حسابداری داشت، در نظام اداری قاجار نیز عنصری مهم

به شمار میآمد (خلیلی، ۳۸۳۱: ۷۹). خط استفادهشده در قرآنهای این دوره نسخ است که برای نوشتن قرآن و ادعیه
ﻭ نامهها استفاده میشده است (قلیچخانی، ۸۸۳۱: ۸۹۳). از ویژگیهای خط نسخ جلوه بسیار زیاد و تناسب در آن است. حروف و کلمات آن هماهنگ و یکدستاند، کلمات درشت نیستند و از توازن مطلوبی برخوردارند. توازن و تناسب زیبایی خاصی به این خط بخشیده است. از دیگر مزایای این خط وضوح و آسانخوانی آن است. افزودهشدن حرکات نیز خوانایی آن را بیشتر میکند (یارشاطر و دیگران، ۴۸۳۱: ۰۴). نسخ خطی است که بر وضوح قرآن تأکید میکند و با محدودیتهای طبیعی بینایی انسان متناسب است. بههمین سبب، میتوان آن را انسانیترین خطوط نامید. این خط با محدودیتهای دست انسان در خوشنویسی هماهنگ است

ﻭ با آن میتوان قرآن را در قطعی نوشت که برداشتن و حمل آن آسان باشد. میتوان خط نسخ را خطی ثابت و رسمی برای قرآنهای اندازه متوسط نامید که الگوی هزاران خطاط در سراسر شرق اسلامی قرار گرفته است (لینگز، ۷۷۳۱: ۴-۳۵).

زندگی اجتماعی زنان دربار قاجار

در دوران قاجار، زنان تاحدی از آزادیهای فردی و اجتماعی نسبتبه دوران قبل برخوردار شدند. یکی از علل آن رفتوآمد اروپاییان و مسافرت ایرانیان به خارج از کشور بود که موجب شد آزادی زن به فکر مردم ایران راه یابد. در این دوران، زنان قدرتمندی هم بودند که در کار سیاست مداخله میکردند، مانند مریمخانم همسر فتحعلیشاه که از علم و دانش بهرهای فراوان داشت و ضمن دخالت در امور سیاست و راهنمایی شاهد در دوره قاجار از زنان تأثیرگذار بود. او سیونهمین همسر فتحعلیشاه قاجار و مادر ضیاﺀالسلطنه و محمودمیرزا صاحب تذکره محمود، سفینه محمود و گلشن محمود است (فرخزاد، ۱۸۳۱: ۶-۵۴۷). مهدعلیا مادر ناصرالدینشاه قاجار نیز از زنانی است که در سیاست داخلی و خارجی ایران تأثیرگذار بود. از دیگر زنانی که در حیات اجتماعی و فرهنگی دوران قاجار نقش داشتند میتوان این افراد را نام برد:

ـ بیبیخانم استرآبادی که پدرش باقرخان استرآبادی

ﻭ مادرش دختر آخوند ملامحمدکاظم مجتهد مازندرانی بود

ﻭ کتاب معایب الرجال را بهمنزله ردیهای بر کتاب تأدیب النسوان به ناصرالدینشاه تقدیم کرد.

ـمریمخانم خاتونآبادی، دختر حاجمیرزامهدی جویبارهای

ﻭ همسر مرتضی احمدآبادی که هر دو از روحانیان اصفهان بودند. او از نوجوانی با شعر آشنا شد و با تخلص بانو از دوازدهسالگی شعر میسرود و سرودههایش جنبه اعتقادی داشت.

ـ تاجالسلطنه، از زنان ناصرالدینشاه. او جزو هنرمندان

ﻭ نویسندگان دوره قاجار بود که در سال ۳۰۳۱ق خاطرات

فصلنامه علمی- پژوهشی نگره

تصویر١. قرآن، به خط ام السلمه، مأخذ: کاخ گلستان، تهران.

خود را نوشت و درباره حقوق زنان و اطفال نیز فعالیت داشت.

ـ ربابهخانم، دختر ملامحمدصالح برغانی و آمنهخانم قزوینی. خاندان او از روحانیون صاحبنام بودند. خود او در سخنرانیها و مجالس از ناصرالدینشاه و درباریان انتقاد میکرد (اجتهادی، ۲۸۳۱: ۷-۶۵۵).

یکی از فعالیتهای اجتماعی زنان مشارکت آنان در امور خیریه بود که بیشتر شامل حال زنان درباری و متمول میشد. برای نمونه، زبیدهخانم دختر فتحعلیشاه که شصت سال در همدان اقامت داشت از ثروت شخصی خود در امور عامالمنفعه دریغ نورزید. همچنین نگارخانم دختر عباسمیرزا نایبالسلطنه در سال ۴۹۲۱ق تعمیر و مرمت مقبره شیخ ابوعلیسینا را متقبل شد و در رباعی سنگ قبر چنین آورد:

تعمیر خانقاه خراباتیان عشق منت خدای را که بهسعی نگار شد

یکی دیگر از نوادگان فتحعلیشاه، هماخانم، بنا به نذر خود پس از سفر کربلا در راه بازگشت به تهران به ساختن مسجد و مدرسه پرداخت. برجستهترینُبعد حضور اجتماعی زنان در دوره قاجار شرکت در مراسم عزاداری ماه محرم، روضهخوانی و نمایشهای تعزیه بود. برخی از زنان عهد قاجار حتی به حکمرانی نیز رسیدند. حُسنجهان،

تصویر۲. قرآن، بهخط امالسلمه، مأخذ: کتابخانه ملی ایران،

ملقببه والیه و از دختران فتحعلیشاه، سالها درکردستان با استقلال کامل حکمرانی کرد. فخرالملوک، دختر ناصرالدینشاه، نیز مدتی در قم به امور شهر و اختلافات رسیدگی میکرد (دلریش، ۵۷۳۱: ۵۸-۵۴).

در دوره قاجار، زنان بهتدریج از آزادیهای فردی و اجتماعی برخوردار شدند، چنانکه حاجی پیرزاده در سفرنامهاش نوشته است: »مدتی نخواهد گذشت که زیر درختان نارون، زنان با مردان مینشینند و چای مینوشند و دیگر حجاب و پردهای در کار نخواهد بود« (فرمانفرماییان، ۲۴۳۱: ۵۷). باوجوداین، زنان راه درازی در پیش داشتند تا بتوانند موجودیت خود را در مقام انسان به جامعه ثابت کنند (آزاد، ۲۸۳۱: ۱۲۳).

فعالیت فرهنگی زنان دربار قاجار

شاهان قاجار برای تمرکز قدرت در دست خویش با سران ایل وصلت میکردند یا دختران و خواهران خود را به رؤسا و پسران آنان میدادند یا دختری از آنها را به اندرون خود درمیآوردند. بیکارماندن دائمی زنان در حرمسرا ممکن نبود و همواره سعی میشد تا به هر کیفیتی شده اوقات فراغت آنان پر شود (دلریش، ۵۷۳۱: ۲۹۱-۷۸۱). یکی از این راهها آموزش بانوان و دختران دربار قاجار بود. زنان حرمسرای شاهی از دوران فتحعلیشاه تا اواخر دوران
قاجار معلم سرخانه داشتند. دراینخصوص، از میرزا آخوند
۷

شماره۴۲ زمستان۱۹

مطالعه و بررسی نسخههای خطی قرآن به کتابت بانوان دوره قاجار


تصویر۳. قرآن، بهخط امالسلمه، مأخذ: کتابخانه کاخ گلستان، تهران.


طالقانی بهعنوان معلم سرخانه یاد کردهاند. لیدی شل درباره وضع سوادآموزی زنان مرفه جامعه گزارشی مبالغهآمیز ارائه میدهد: »زنان طبقه مرفه معمولاً باسوادند و با شعر و ادب مملکت خویش آشنایی دارند و اغلب آنان قرائت قرآن و نه معنی آن را میدانند و میان زنهای ایل قاجار و بهویژه خانواده سلطنتی تعداد افراد باسواد خیلی زیاد است. اکثر آنها مکاتبات شخصی خود را شخصاً و بدون کمک میرزاها مینویسند.«

شعرسرایی و خوشنویسی از دیگر فعالیتهای هنری دربار قاجار و بانوان آن بود. تمایل به هنرهای سنتی ازقبیل خوشنویسی، شعر و موسیقی اغلب در محدوده خاندانهای اشرافی و رجال حکومتی دربار قرار داشت و دختران این خانوادهها هنرهای مذکور را از معلمان مخصوص یا افراد هنرمند خانواده فرا میگرفتند. برخی از این بانوان از خود آثاری بر جای گذاشتهاند، ازجمله زبیدهخانم دختر فتحعلیشاه از شاعرههای بزرگ با تخلص شعری جهان بود. بیت زیر نمونهای از شعر اوست:

گفتند خوش در گوش دل چون عاشقی دیوانه شو گر وصل او خواهی ز خود، بیگانه شو بیگانه شو

تاجالدوله دختر فتحعلیشاه نیز ازجمله زنان سخنور

حرمسرای وی بود.تاجالدوله از برکت تربیت میرزاعبدالوهاب نشاط (معتمدالدوله)در نویسندگی مقامی حاصل کرده بود و عرایضی که به حضور خاقان مینوشت مضامین بدیع و دقایق لطیف داشت. علاوهبر شعر، برخی از زنان و دختران نیز در خط و ربط شهره بودند، ازجمله ضیاﺀالسلطنه دختر خاقان که در تحریر و تقریر یگانه بود و مرقومههای فتحعلیشاه را مینوشت. از این بانوی هنرمند کتب ادعیه به یادگار مانده است. همچنین باید از امالسلمه دختر بزرگ فتحعلیشاه نام برد که قرآنهای زیبا، ادعیه و زیارات بسیاری را به خط خوش نگاشته است. مادر ناصرالدینشاه نیز از زنانی بودکه در شعر و خط توانا بود. این شعر از اوست:

از مرد و زن آنکه هوشمند است اندر همه حال سربلند است

زهراسلطانخانم، یکی از زنان ناصرالدینشاه، زنی ادیب بود. گاهی شعر میگفت و با طبع لطیف سروکار داشت. فروغالدوله دختر ناصرالدینشاه و همسر ظهیرالدوله، شاعری باذوق، خوشصحبت و بذلهگو بود. فروغالدوله ملقب به ملکه ایران با تخلص صفا بود. بیت زیر مطلع غزلی از اوست:

دل من گر ز غم عشق تو بیدار نبود با طبیبان جفاجوش سروکار نبود

(دلریش، ۵۷۳۱: ۳-۰۴۱).

در دربار ناصر الدینشاه قاجار بانوانی درزمینه خوشنویسی نیز فعالیت داشتند. از آن میان میتوان به خورشیدکلاهخانم و مریمبانو نایینی اشاره کرد که قرآنهایی نفیس از آنان موجود است.

بانوان کاتب قرآن در دورههای پیش از قاجار

بانوان کاتب از درجه ممتاز اجتماعی برخوردار بودند و سالها درزمینه خوشنویسی فعالیت داشتند. یکی از خوشنویسان سدههای میانه که واسطهای میان ابنبواب و یاقوت به شمار میرفت زینب شهده کاتب (درگذشته در ۴۷۵ق) بود.

گوهرشاد، دختر میرعماد، خود خوشنویسی شهره بود. چنانکه شاهان بهعنوان استادان این هنر معروف و تجلیل شدهاند شاهدختان نیز ازاینلحاظ واپس نماندهاند، برای نمونه: سلطانبانوی صفوی دختر شاهاسماعیل اول صفوی و زیبالنساﺀ (بیگم) دختر خوشقریحه اورنگ زیب، که نهتنها به مشق سه شیوه خوشنویسی پرداخت، بلکه خود از حامیان شاعران، دانشمندان و خوشنویسان بود؛ همچنین، ملکهجهان که قرآن دستنوشت او با حروفی بیاندازه برجسته و رنگارنگ در کتابخانه چستربیتی موجود است بهاحتمال زیاد همان همسر فاضل سلطانابراهیم دوم عمادشاه فرمانروای بیجاپور (۰۸۵۱ق-۶۲۶۱م) بود، اگرچه


تصویر۴. دعای صباح، بهخط ام السلمه، مأخذ: آستان قدس رضوی، مشهد.

بهظاهر نسبتدادن این قرآن به دوران بعد محتملتر مینماید (ماری شیمل، ۲۸۳۱: ۱۸).

زنان نقاش و هنرمند دوره قاجار

از زنان هنرمند در دربار فتحعلیشاه قاجار میتوان فخر جهانخانم و خیرالنساﺀ دختران فتحعلیشاه قاجار را نام برد. فخرجهانخانم دختر ششم فتحعلیشاه بود و به خطاطی و نقاشی علاقهمند بود. از آثار او مرقعی با خطوط نستعلیق، نسخ و شکستهنستعلیق و شیوه ناخنی باقی مانده است. یک تصویر ناخنی تمامقد از محمدشاه به تاریخ ۰۶۲۱ق همراه با نقشهای دیگری از طبیعت بهشیوه ناخنی به یادگار مانده است. خیرالنساﺀ از دیگر دختران فتحعلیشاه بود که از استادان خوشنویسی به شمار میرفت. یک جلد قرآن نفیس بهخط نسخ با سرسورههایی بهخط رقاع، مرصع و مذهب در قطع رحلی کوچک در مقبره فتحعلیشاه در قم از او بر جای مانده است. در دربار ناصرالدینشاه پیش از همه به مهدعلیا مادر ناصرالدینشاه بهعنوان زنی نقاش اشاره شده است. سپس نام فخرالدوله، دخترناصرالدینشاه ذکر شده است که علاوهبر سرودن شعر خط خوشی نیز داشت. او شبهایی که نقیبالممالک قصهخوان معروف شاه قصههای امیرارسلان رومی و زرینملک را برای شاه میخواند در پشت در نیمهباز اتاق مینشست و گفتههای نقاشباشی را با دقت مینوشت. این قصهها همراه با نقاشیهای او بعدها به چاﭖ رسید. از فخرالدوله، غزلیاتی بهشیوه عراقی در تذکرههای دوران ناصری باقی مانده است (فرخزاد، ۰۸۳۱: ۸۵۵).

بعضی از زنان و دختران اشراف نیز به نقاشی علاقهمند بودند. از شاگردان کمالالملک در نقاشی بهارخانم (ایرانالدوله) است که موفق به دریافت گواهینامه از استاد شد. وی علاوهبر نقاشی از موسیقی نیز آگاهی داشت و ساز مینواخت. او به سرودن شعر نیز پرداخت، دیوانی از او در ۶هزار بیت باقی مانده است که در آن از تخلص جنت استفاده کرده است (قویمی، ۲۵۳۱: ۳۹). از شاگردان دیگر کمالالملک دختران نظمالدوله بودند که نگارههای آنها در

پاریس به نمایش درآمد. از نقاشان غیردرباری از هما نام بردهاند که در نقاشی ناخنی و خط نستعلیق آوازه داشت و از او آثاری باقی مانده است (حقیقت، ۹۶۳۱: ۶۹۵). زنان دربار و اشراف دوران قاجار به شعر و هنر علاقه خاصی نشان میدادند و آنان که بهسبب موقعیت خانوادگی باسواد بودند در سرودن شعر ذوقآزمایی میکردند.

بانوان کاتب قرآن در دربار قاجار الف) امالسلمه

امالسلمه از دختران فتحعلیشاه قاجار است که خوشنویس و هنرمند بود و به کتابت نیز عشق میورزید (سرمدی، ۰۸۳۱: ۵۹). امالسلمه از بانوان شاعر سده سیزدهم و چهارمین دختر فتحعلیشاه قاجار بود که به گلینخانم شهرت داشت داشت. مادر وی زیباچهرخانم از مردم گرجستان و برادر تنی او شاهزاده محمدعلیمیرزا ملقببه دولتشاه بود. در حد الشعرا از این بانو با عنوان عصمت قاجار نام برده شده است. او در دربار فتحعلیشاه قاجار بزرگ شد و هنر خوشنویسی را از استادانی همچون زینالدین اصفهانی و حاجعلیآقا فرزند میرزا علیمحمدخان نظامالدوله فراگرفت. وی در محافل درباری به داشتن اطلاعات زیاد شهرت داشت. امالسلمه با پسرعموی خویش زینالعابدینخان فرزند حسینقلیخان برادر فتحعلیشاه ازدواج کرد (اجتهادی، ۲۸۳۱: ۴۳۱).

تعدادی از آثار وی که مجموعه نفیسی از کتابهای دعا و قرآنهای خطی است در آستان قدس رضوی، آستانه مقدسه حضرت معصومه، عتبات مقدسه در عراق، کتابخانه کاخ گلستان، کتابخانه ملک و موزه قرآن موجود است. امالسلمه شعر نیز میسرود و از او مرثیههایی نیز به جا مانده است (همان: ١٣٥).

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید