بخشی از مقاله

معیارها و الگوی دختر مسلمان و ایرانی

مقوله «پوشش» و «استتار بدن» به عنوان جزء جدايي ناپذير حيات انساني، امري كاملا مشهود و بي نياز از تعديل است. براي «پوشش» و «لباس» كاركردهايي در دو حوزه «فردي» و «اجتماعي» قابل تصور است: الف: كاركردهاي فردي؛ همچون پاسخگويي به نياز فطري «خود استتاري» و تأمين امنيت در برابر گرما و سرما. ب: كاركردهاي اجتماعي؛ از جمله كاركردهاي اجتماعي «پوشش» و «لباس» هويت بخشي آن است، چراكه نوع پوشش نشان دهنده سنت ها، ارزش ها و باورهاي يك جامعه است.
اسلام در باب «حجاب» كه از ضروريات آن است دستوراتي درباره الگوي پوشش و حدود آن صادر كرده؛ براي مثال، فرد مسلمان از پوشي

دن لباس هاي شهرت و تفاخر نهي شده و در مقابل استفاده از مقنعه هاي بزرگ و روسري سفارش شده است. علاوه بر باورهاي ديني عوامل ديگري همچون شرايط جغرافيايي و موقعيت اجتماعي - اقتصادي افراد در نوع پوشش آنها مؤثر مي باشد.
در پايان اين مقاله به انواع الگوهاي رايج پوشش

زنان در بازار مصرف پرداخته شده است.
مقولة پوشش و لباس از جملة مسائلي است كه همواره انسان در زندگي با آن در ارتباط بوده و بعنوان يك نياز ضروري و جزء جدائي ناپذير حيات خود، به آن نگريسته است. اين تعلق و نياز به پوشش و استتار بدن، در طول تاريخ بشري و در ميان ملل و اقوام مختلف

وجود داشته و امري كاملاً مشهود و بي نياز از تعريف است.(1) مسئلة ديگر اينكه مقوله پوشش ولباس او ويژگيهاي منحصر بفرد انسان است، لذا اين امر در ميان ساير موجودات و از جمله حيوانات وجود ندارد و حيوانات با استفاده از قابليتهاي فيزيكي اندام بدن خود از جمله پوست بدن، مو و پشم يا پر در پرندگان از خود در شرايط متنوع جوي و محيطي محافظت مي كنن

د.
لباس در زندگي امروزة انسانها كاركردهاي گسترده و متنوعي دارد. از جمله كاركردهاي فردي اين مقوله، پاسخگوئي به نياز فطري خود استتاري است. براساس اين نياز، انسان در هر شرايطي حتي در محيطي كه كسي نباشد، تمايل دروني به برخورداري از حداقل ميزان پوشش دارد و از برهنگي مي پرهيزد.(2) همچنين تأمين امنيت فردي از جهت محاف

ظت بدن از گرما و سرما و شرايط متنوع جوي (آفتاب شديد، باد و باران)، گزند حشرات موذي و جلوگيري از تحريك هوسبازان براي هرگونه اقدام احتمالي، عامل مه

مي براي رعايت پوشش در محيط خارج از خانه محسوب مي شود.
پوشش و بهره گيري از لباس به نياز طبيعي خودآرائي و زيبائي دوستي انسان نيز پاسخ مي دهد.(3) تنوع الگوهاي پوششي در ميان افراد و نيز زيبائيها و جذابيتهاي بكار رفته در لباسها مؤيد اين مسئله، مي باشد. افراد با توجه به سلايق، انگيزه ها و فرهنگ حاكم بر محيط، در انتخاب شكل، رنگ و جنس لباس مورد علاقه خود اعمال نظر مي كنند و با جلوه گري از طريق آن به حس

خودآرائي و زيبائي دوستي درونشان پاسخ مي دهند. متأسفانه امروزه با زياده روي در پرداختن به اين امر، جنبه هاي منفي پوشش در قالب تجمل گرائي، مدپرستي و خودنمائي نمود بيشتري يافته است كه مي توان گفت علت اصلي آن غفلت از خودآرائي دروني و تهذيب نفس است. در سورة اعراف به اين مهم اشاره شده است: «يا بني آدم قد انزلنا اليكم لباسايواري سواتكم و ريشا و لباس التقوي ذلك خير...» اي فرزندان آدم ما لباسي كه ستر عورات شما كند و جامه هاي زيبا و نرم براي شما فرستاديم و بر شما باد به لباس تقوا كه اين تقوا كه اين نيكوترين جامه شماست.(4)
از سوي ديگر كاركردهاي اجتماعي لباس را نمي توان ناديده گرفت. ا

 

مروزه لباس هويت خاصي را به افراد و حتي جوامع بخشيده است.(5) الگوهاي مختلف پوشش ضمن ايجاد شخصيت و منزلت فردي مي توانند بيانگر سنتها، ارزشها و نوع فرهنگ حاكم بر جوامع باشند.(6) مهمتر از همه، لباس امروزه نماد فرهنگي جوامع و جزئي از پيكرة آن محسوب مي شود تا جائيكه با هنجارها و ارزشهاي حاكم بر جوامع گره خورده و بعنوان يكي از ابزار مهم در جهت شناسائي فرهنگهاي مختلف و حتي تحول در ساختار فرهنگي يك

جامعه بكار گرفته مي شود. از اين رو بسياري از قدرتهاي استعماري، از اين حربه براي نفوذ فرهنگي در ملتها و در نهايت سلطة همه جانبه بر آنها استفاده مي كنند. واقعة كشف حجاب در دوران رضا خان پهلوي و تلاش اروپائيان براي ترويج فرهنگ ابتذال در ايران از طريق

ارائه الگوهاي ضداخلاقي پوشش غربي در پيش از انقلاب گواه بر اين مدعاست.
پس از اين توضيح بايد گفت، تمام اديان الهي بويژه دين مبين اسلام، به مسئلة پوشش بعنوان يك نياز طبيعي و ارزش، توجه خاصي نموده و ابعاد معنوي آن را نيز مطرح كرده اند كه ديدگاه اسلام در اين رابطه منحصر بفرد است. دين اسلام با توجه به امتياز انسان نسبت به ساير موجودات در همة احكام و تعاليم خود نيازهاي مادي و معنوي و ويژگيهاي متعالي او را در نظر گرفته است. بر اين اساس احكام اسلام در پرهيز از اختلاط نامشروع ميان زن و مرد و رعايت حدود شرعي در اين رابطه مطابق با مصالحي است كه در زندگي فردي و اجتماعي انسان وجود دارد و مي تواند منجر به سعادت و تكامل مادي و معنوي او شود.
مسئلة پوشش زنان در احكام و تعاليم دين اسلام از اهميت خاصي برخوردار است كه در كنار مباجث و موضوعات مربوط به روابط ميان زنان و مردان و مسائل شرعي آن مطرح

مي شود. بطور كلي معيارهاي مطلوب پوشش زن مسلمان در اسلام را مي توان در كلمه «حجاب» خلاصه كرد. امروزه به زني كه در انجام وظايف شرعي خود كوتاهي كرده و پوشش اسلامي را رعايت نكند، بد حجاب يا بي حجاب گويند. كلمه حجاب، در لغت به معناي پرده افكندن و حائل قراردادن ميان دو چيز است و امروزه به پوشش ظاهري زنان اطلاق مي شود.(7)
البته در آيات و روايات به معناي نخست اشاره شده و كلمه حجاب در معناي دوم بكار نرفته است. در داستان حضرت سليمان، غروب خورشيد اينگونه توصيف مي شود:« حتي توارث بالحجاب» يعني تا آن وقتي كه خورشيد در پشت پرده مخفي شد.(8) همچنين در سورة احزاب آمده است: « ... و اذا سالتموهن متاعا فسئلوهن من وراء الحجاب ...» اگر از آنها متاع و كالاي مورد نياز مطالبه كنيد از پشت پرده از آنها بخواهيد.(9)
البته لازم بذكر است علاوه بر معناي لغوي و اصطلاحي كلمه «حجاب» تعابير مختلفي نسبت به آن ذكر شده است كه به اختصار به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
الف – عفاف ذهن: نپروراندن ذهنيت گناه و معصيت در ذهن و پرهيز از فكر و خيالات باطل از توصيه هاي اسلام است. چرا كه مقدمه و زمينه ساز سقوط انسان در ورط

ة گناه و ارتباط نامشروع، ذهنيت سازي آن است. همان طور كه در احاديث آمده است، برخي افراد بدون آنكه مرتكب عمل زشت زنا شوند، در خود ذهنيت زنا را مي پرورانند و در فضاي روحي زنا بسر مي برند.
ب- عفاف نگاه: از دستورات مؤكد اسلام رعايت نگاه و پرهيز از نظر كردن به نامحرم است. چرا كه بيشترين تأثير منفي را بر دل مي گذارد. با توجه به اهميت مس

أله، خداوند در سورة نور مي فرمايد: «و قل للمومنين يغضوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم ذلك ازكي لهم ان الله خبير بما يصنعون» به مؤمنان بگو چشمهاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگيرند و دامان خود را حفظ كنند، اين كار براي آنها پاكيزه تر است خداوند از آنچه انجام مي دهند آگاه است.(10) همچنين در حديثي پيامبر فرمود: «النظره سهم مسموم من سهام ابليس» نگاه به نامحرم همچون تيري است كه شيطان به قلب انسان مي زند.(11)
ج – عفاف گفتار: فقهاي اسلامي تأكيد د ارند كه براي زن جايز نيست صداي خود را بگونه اي خوش آهنگ، نازك و ملايم جلوه دهد كه موجب تحريك نامحرم شود. علاوه بر اين در برخورد با نامجرم از بيان كلمات و الفاظ احساسي و تحريك كننده بپرهيزد و در گفتار جديت نشان دهد تا افراد ضعيف الايمان و بيماردلان سوءاستفاده نكنند. با توجه به اهميت مسئله، قرآن كريم خطاب به همسران پيامبر فرمود: «فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض و قلن قولا معروفا» با صداي نرم، بگونه هوس انگيز سخن نگوئيد كه بيماردلان در شما طمع نكنند بلكه به خوبي و شايسته سخن بگوئيد.(12)
د – عفاف در تعاملات رفتاري (در برخورد حسي): اسلام هر گونه ارتباط و برخورد حسي ميان زن و مرد اجنبي را حرام كرده است. لذا مرد نمي تواند با هيچ عضوي از اعضاء خود با عضوي از اندام بدن زن نامحرم تماس حاصل نمايد. از اين رو مصافحه (دست دادن)، بوسيدن و لمس كردن اعضاء بدن زن نامحرم حرام است. امام صادق (ع) مي‌فرمايد: «ما من احد الا و يصيب خطا من الزنا، زنا العينين النظر و زنا الفم القبله و زنا اليدين اللمس» هيچكس نيست مگر اي

نكه دچار بهره اي از گناه زنا مي شود. زناي چشمها نگاه به نامحرم است و زناي دهان بوسيدن نامشروع و زناي دستها تماس دستها با بدن نامحرم است.(13)
هـ‌- عفاف در رفتار و معاشرت: زن مسلمان علاوه بر پوشش ظاهري بايد در نوع حركات، برخوردها و حتي راه رفتن نيز زمينة سوءاستفاده افراد اجنبي و هوسباز راه روئي مفرط، برخوردهاي جلف، معاشرت دوستانه و اختلاط با مرد بيگانه بر يك زن مسلمان لازم است. در سورة نور آمده است: «و لا يضربن أرجلهن ليعلم ما يخضعن من زينتهن»‌نبايد زنان هنگام راه رفتن پاي خود را بر زمين بكوبند تا زينت پنهانشان دانسته شود.(14)
و – عفاف در زينت: زن مسلمان بايد علاوه بر پوشش اعضاء و اندام خود، هر نوع زيور و زينت را از معرض ديد نامحرمان پنهان سازد و از هرگونه آرايش و خودنمائ

ي در بابر افراد بيگانه و اجنبي بپرهيزد تا زمينه جلب توجه و تحريك آنان فراهم نشود. با توجه به اهميت مسئله در سوره نور خداوند مي فرمايد: «و قل للمؤمنات يغضفن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لايبدين زينتهن الا ما ظهر منها...» (اي رسول ما) زنان مؤمنه را بگو تا چشمها و فروج و اندامشان را محفوظ دارند و زينت و آرايش خود را جز آنچه قهراً ظاهر مي‌شود، در برابر بيگانه آشكار نسازند. (15)
ي – عفاف در پوشش: حكم وجوب حجاب زن در برابر نامحرم يكي از احكام مسلم اسلام است كه در بارة آن ترديدي نيست . در قرآن كريم روايات و احكام فقهي به اين مسئله و كيفيت آن اشاره شده است. لذا علاوه بر تعابير ذكر شده در مقوله حجاب، زن مسلمان مهم تر از همه بايد حدود شرعي را در پوشش ظاهري خود رعايت كند واندام بدن را از معرض ديد ديگران پنهان سازد.
بطور كلي تمامي مباحث مطرح شده در باب حجاب و پوشش اسلامي زنان به دو محور اساسي باز مي گردد: نخست رعيات حد پوشش به معناي حفظ عورت وديگري پرهزي از خودآرائي نامشروع است.
اسلام از زنان خواسه است كه حدود پوشش اسلامي را به منظور حفظ عورت خود رعايت كنند با توجه به روايات و تفاسير آيات قرآن كريم، عورت زن، تمامي اعضاء بدن او بجز قرص صورت و دو كف دست مي باشد و لذا الگوي پوششي مورداستفاده زنان بايد بگونه اي با

شد كه بتواند اين حدود را تأمين كند. در سورة نور آمده است: «و قل للمومنات يعضفن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لايبدين زينتهن الا ما ظهر منها...»‌به زنان مؤمنه بگو چشمهاي خود را فروبندند و عورتهاي خود را پوشيده نگاه دارند و زينتهاي خود را جز آن مقداري كه

ظاهر است آشكار ننمايند. (16)
در تفسير استثناء آيه «الا ما ظهر منها» يعني آن مقداري كه زنان در پوشش خود مي توانند آشكارنمايند، به احاديث متعددي استناد شده است. از آن جمله در حديثي پيامبر در برخورد با اسماء دختر ابوبكر مي فرمايد: «يا اسماء! ان المراه اذا بلغت الحيض لم تصلح ان يري منها الا هذا وهذا و أشار الي كفه و وجهه» اي اسماء همين كه زن به حد بلوغ رسيد سزاوار نيست چيزي از بدن او ديده شود مگر اين و اين و اشاره فرمود به چهره و قسمت مچ به پايين دستش.(17)
علاوه بر اين، پوشش زنان ضمن تأمين حدود پوشش اسلامي ، بايد بتواند برجستگيهاي اندام بدن را نيز بپوشاند و بعبارتي گشاد باشد و از سوي ديگر بدن نما نباشد يعني پارچه آن از زير اندام بدن را نمايان نسازد.
در مسئله دوم ضمن تأكيد بر آراستگي و خودآرائي مشروع زنان در برابر محارم به ويژه همسر، اسلام از آنان خواسته است تا از خودآرائي نامشروع در برابر نامحرمان و در محيط اجتماع بپرهيزند وزيور وزينت خود را جز در برابر محارم آشكار نكنند واز هر عاملي كه موجب تحريك و جلب توجه نامحرمان شود دوري كنند. مظاهر خودآرائي زنان عبارتند از:
الف – زيور آلات زنانه اعم از گردنبند (سينه گردن) ، گوشواره، خلخال، بازوبند، دست برنجي، تاج و ... «.... و لايبدين زينتهن الا ما ظهر منها...» زينتهاي خود را (از جمله زيورآلات) جو آن مقداري كه آشكار است ظاهر ننمايند.(18)
ب – آرايش نمودن، سر، صورت، دستها و پاها و... اعم از سرمه زدن، رنگ مو، آرايش صورت، خضاب كردن دست، ابرو گرفتن، لك زدن ناخنها و ...
«... و لا تبرجن تبرج الجاهليه الاولي ...»‌و هرگز مانند دورة جاهليت نخستين آراي

ش و خودآرائي نكنيد.(19)
ج – استعمال عطر: پيامبر فرمود: «اذا تطيب المراه لغير زوجها فانما هو نار» زني كه خود را براي ديگران خوشبو كند، او خود آتش است و ننگ محسوب ميشود.(20)
د – پوشيدن لباسهاي فاخر، زننده و زينتي كه باعث جلب توجه شود: پيامبر فرمود: «ويل للمراه من الاحمر ين الذهب و المعصفه» واي بر زنان از دو سرخي طلا و جامه زيبا (كه هر 


امام راحل (ره) در توضيح المسائل مي فرمايد: «نگاه كردن به صورت و دستهاي زن نامحرمي كه صورت ودستهايش را بزك كرده و زينت نموده اگرچه از روي لذت نباشد و ترس افتادن به گناه نيز نباشد، ‌حرام است.»(21)
علاوه بر معيارها و احكام مطرح شده در حدود پوشش اسلامي، برخي از مصاديق پوشش زنان در قالب آيات و روايات بيان شده است كه از آن جمله مي توان به «جلباب» ، «خمار» و «سراويل» اشاره كرد. در سوره نور از زنان خواسته شده است كه از پوشش «خمار» بدرستي استفاده كنند : «و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن...»(22) ‌روسري هاي خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشيده شود). معناي خُمر در اين آيه «روسري» است.(23)
همچنين در سورة احزاب شكل ديگري از پوشش به زنان معرفي مي شود: «يدنين عليهن من جلا بيهن...» يعني جلبابهاي خود را بر خويش افكنند.(24) «جلباب» در اين آيه بنابر تفاسير، نوعي مقنعه است كه از روسري بزرگتر و از چادر كوچكتر مي باشد و سر وسينه زن را با پوشش وسيع خود مي پوشاند.(25)
دربارة استفاده از شلوار نيز پيامبر فرمود: «اللهم اغفر للسرولات» يعني خدا رحمت كند زناني را كه شلوار مي پوشند.(26)
همچنين در حديث ديگري فرمودند: «أيها الناس! إتخذوا السراويلات فإنما من أسترتيابكم، حصنوا إذا خرجتم» اي مردم! شلوارها را براي پوشش برگيريد زيرا آنها پوشاننده ترين لباسها است و بوسيله آن حجاب زنان خود را هنگام خروج از خانه حفظ كنيد.(27)

معافيت هاي پوششي در زنان
علاوه بر احكام حدود پوشش زنان مسلمان در برابر افراد نا

محرم، احكام ديگري نيز وجود دارد كه نوعي معافيت را در ح

دود پوشش بيان مي كند. بخشي از معافيتها در پوشش مربوطه به گروه خاصي از بانوان است. از آن جمله پوشش زنان سالمند و نيز كنيزان.
در حديثي از امام رضا (ع) آمده است: «سألته عن الرجل يحل له ان يتطر إلي شعر اخت امرأته؟ فقال لا الا أن تكون من القواعد. قلت له: أخت امرأته و الغريبه سواء؟ قال: نعم، قلت: فما لي من النظر اليه منها؟ فقال: شعرها و زراعها» از امام سؤال شد: آيا جايز است به موي خواهر زن نگاه كرد؟ فرمود: نه مگر اينكه از قواعد باشد. سؤال شد: آيا خواهر زن و زن غريبه فرقي ندارد و مثل هم مي باشند؟ فرمود: بله، سؤال شد: نگاه به چه عضوي از قواعد جايز است؟ فرمودند: موي سر و ساعدوي.(28)
در بارة پوشش كنيزان در حديثي از امام صادق (ع) آمده است: «علي الصبي اذا احتلم الصيام و علي الجاريه اذا حاضت الصيام و الخمار الا ان تكون مملوكه فانه ليس عليها خمار الا أن تحب أن تختم و عليها الصيام» پسر وقتي محتلم مي شود روزه بر او واجب است و دختر هنگامي كه عادت مي شود روزه و روسري بر او واجب است اما بر كنيز روسري واجب نيست مگر اينكه خودش تمايل به پوشاندن سر داشته باشد، لكن روزه بر او واجب است.(29)


اما بخش ديگر معافيتها، مربوط به حدود پوشش عموم زنان در برابر ديگر افراد است كه به مصاديق آن با استناد به آيات و روايات اشاره مي كنيم:


حدود پوشش در برابر محارم سببي و نسبي (اعم از شوهر، پدرشوهر، پسر همسر، پدر و بالاتر، پسر شامل نوة پسري يا دختري و پائين تر، برادر پسر برادر و پسر خواهر).
خداوند در اين باره مي فرمايد: «... و لا يبدين زينتهن الا لبعولتهم او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناؤ بعولتهن او اخوانهن او بني اخوانهن او بني اخواتهن او نسائهن او ما ملكته ايمانهن او التابعين غير اولي الاربه نت الرجال او الطفل الذين لم يظهر علي عورات النساء ...» زنان بايد زينت خود را آشكار نسازند مگر براي شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا بردارنشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان همكيششان يا طفيليان و افراد تابعي كه تمايلي به زن ندارند يا كودكاني كه از امور جنسي مربوط به زنان ناتوانند.(30)
طبق آنچه كه در ادامة آيه بيان شده است، پوشش زنان در برابر چهار گروه از افراد كه در حكم محارم هستند نيز از معافيتهائي برخوردار است كه عبارتند از: زنان هم كيش و مسلمان، اطفال غيرمميز يا نابالغ، تابعين، يعني افرادي كه يا ديوانه و ابله بوده و نياز به ولي داشته باشند و از امور جنسي چيزي نفهمند. يا پيرمرداني كه به حدي از پيري رسيده اند كه نياز به ول

 

ي و سرپرست داشته و ديگر از تمايل و توان جنسي برخوردار نباشند و گروه آخر، مملوكان و بردگان كه پوشش زن مسلمان در برابر آنها ساده تر و آسانتر از ديگر افراد است.
لازم بذكر است زنان غير از اين گروه افراد كه نامبرده شد، در برابر غيرمحارم شامل مردان اجنبي و نامحرم، مردان غيراجنبي و نامحرم و زنان غيرمسلمان بايد پوشش كامل خود را رعايت كند.
«حدود پوشش در برابر زنان غيرمسلمان»: دربارة لزوم رعايت پوشش زنان مسلمان در برابر زنان غيرمسلمان به بيان يك حديث مستند اكتفا مي كنيم: از امام صادق نقل شده است كه آن حضرت فرمود: «لاينبغي للمرأه ان تنكشعه بين يدي اليهوديه و النصرانيه فانهن يصفن ذلك لازواجهن» زن مسلمان نبايد مقابل زن يهودي و نصراني خود را برهنه كند زيرا آنان صفات زنان مسلمان را نزد شوهرانشان بيان مي كنند.(31)
در باب معافيتهاي پوشش بايد افزود، ميزان معافيتها بشكلي، محدود و معين شده است و لذا زن مسلمان جز در برابر شوهر خود، حق برهنه شدن در برابر ديگر افراد را ندارد و تنها در آشكار نمودن سر و سينه، دست و ساعد و نيز بخشي از پاها اختيار دارد.
پوشش و مسأله خواستگاري
پوشش در برابر خواستگار نيز از معافيتهائي برخوردار است كه البته اين معافيتها مشروط است. اما راحل(ره) در اين باره مي فرمايد: «كسي كه مي‌خواهد با دختر يا زني ازدواج كند، نگاه به چهره، مو و مواضع زينت او بلكه ساير قسمتهاي بدن او غير از عورتين تا حدي كه او را بشناسد جايز است، مشروط به اينكه:
الف – احتمال بدهد كه نگاه او موجب شناخت بيشتر خواه

د شد.
ب – احتمال توافق براي ازدواج باشد.
ج – ازدواج فعلي او جايز باشد.(32)
پس از بيان مباحث و معيارهاي اصلي پوشش اسلامي زنان، به مواردي نيز اشاره مي كنيم كه استفادة از آنها در احكام و تعاليم ديني مذموم بوده و نه

ي شده اند.
يكي از اين موراد، استفاده از لباس شهرت است. پوشيدن لباسي كه در شأن كسي نباشد و موجب شهرت كاذب و انگشت نما شدن او شود و استفادة از آن از نظر رنگ، شكل، جنس يا نحوة دوخت خارج از عرف جامعه باشد، لباس شهرت تلقي مي شود.
امام صادق در اين باره مي فرمايد: « ان الله يبغض شهره اللباس» خداوند دشمن كسي است كه به واسطه لباس انگشت نما شود.(33)
لباس شهرت بر سه قسم است:
الف – لباس كمياب، منحصر بفرد و غيرمتعارفي كه با الگوهاي رايج جامعه سازگاري ندارد.
ب – لباسي كه استفاده از آن در ميان كفار، مشركان و دشمنان اسلام رايج است. حضرت علي (ع) در اين باره مي فرمايد: «لاتزال هذه الامه بخير مالم يلبسوا لباس العجم و يطعموا اطعمه العجم فاذا فعلوا ذلك ضربهم الله بالذل» حال اين امت هميشه نيكو خواهد بود تا زماني كه لباس بيگانگان را نپوشند و غذاهاي آنان را نخورند و آن زمان كه لباس و غذاي بيگانگان را مصرف نمودند خداوند آنها را ذليل خواهد كرد.(34)
ج – همانند سازي زن و مرد به يكديگر در لباس: پيامبر فرمود: «لعن الله الرجل يلبس لبسه المرأه و المرأه تلبس لبس الرجل» خدا لعنت كند مردي را كه لباس زن بپوشد و زني كه لباس مرد را بپوشد.(35)
از ديگر مواردي كه در اسلام نسبت به آن نهي شده است، پوشيدن لباس تفاخر مي باشد. لباس تفاخر، لباس مجلل، گرانقيمت و غيرمتعارفي است كه براي فخرفروشي و تكبرورزي در ميان مردم پوشيده مي شود. اين نوع لباس تقويت كننده صفت خودكامگي در انسان است كه حاكمان و سلاطين جور و نيز ثروتمندان دنيا پرست از آن بهره مي‌گرفته اند. پيامبر فرمود: « من لبس ثوباً فاختال فيه حسف الله به من سفير جهنم» كسي كه لباس بپوشد و در آن لباس تكبر ورزد، خداوند او را به گوشه اي از جهنم فرو برد.(36)
استفاده از لباسهاي مصور و نقش دار نيز در احاديث نهي شده است چرا كه موجب كم شخصيتي فرد مي‌شود.
توازن بين پوشش اسلامي و شخصيت زن مسلمان


بطور كلي توصيه هاي اسلام در خصوص پوشش زنان مسلمان از ويژگيها و امتيازات خاصي برخوردار است كه تأمين كنندة شخصيت و منزلت وجودي زن مي‌باشد. بخشي از اين توصيه‌ها و احكام مربوط به رعايت حدود پوشش اسلامي كه پوشش تمام اندام بدن زن به غير از صورت و كفين دست را در بر مي گيرد و نيز پرهيز از خودآرائي و جلوه گيري نامشروع بويژه در برابر نامحرمان، مي‌باشد. علاوه بر اين، تعاليم اسلامي توصيه به استفاده از جلباب و خمار براي پوشش سرو سينه، شلوار براي پوشش پاها و لباسهاي گشاد و تمام قد براي پوشش اندام بدن مي‌كنند. بكارگيري رنگهاي روشن و در عين حال سنگين و غيرزننده كه موجب جلب توجه نشود، پارچه‌هائي با جنس طبيعي از جمله پنبه و كتان تهيه شده باشند، پارچه‌هاي نرم و لطيف و در عين حال غيرنازك كه بدن نما نباشند از ديگر توصيه‌هاي اسلام در خصوص پوشش زنان است. البته بايد گفت كه بكارگيري شكل و مدل، رنگ و جنس لباسها در شرايط متنوع محيطي و در ميان اقوام و قبائل مختلف با هم متفاوت است لذا يك تعريف جامع و مشخصي را براي الگوي پوشش تمامي زنان مسلمان نمي توان ارائه كرد. ليكن به لحاظ اهميت و حساسيت اين مسئله، اسلام قواعد كلي را براي تبيين الگوي مناسب پوشش زنان ارائه نموده است كه اين الگوها تأثير عميق و گسترده اي را بر فرهنگ پوشش بانوان ايراني داشته است.
در بخش دوم مبحث به مسائلي همچون رابطه فرهنگ و لباس، رابطه لباس غربي با فرهنگ غربي، لباس و سرمايه داري، پديدة مد در لباس، عوامل مؤثر بر الگوي پوشش

و شرايط فعلي بازار مصرف و الگوهاي رايج پوشش زنان مي پردازيم.
نوع لباس، نمادي از فرهنگ جامعه
لباس فراتر از يك نياز طبيعي در زندگي انسان، امروزه بعنوان نمادي از فرهنگ جامعه محسوب مي شود. كه اين نماد و شاخص فرهنگي در قالب خرده فرهنگها و سنتهاي قومي و قبيله اي بيشتر تجلي مي كند به گونه اي كه براي بازشناسي و تمايز فرهنگ

هاي مختلف از يكديگر مي توان از الگوي پوشش آنان بهره گرفت. در گذشته و در ميان قبائل، نوع لباس افراد، نشانگر تعلق آنها به قوم يا قبيلة خاصي بوده است. لباس علاوه بر كاركردهاي فردي، پيامدهاي اجتماعي گسترده و عميقي نيز به همراه دارد. لباس در ميان افراد جامعه نوعي منزلت و شخصيت اجتماعي را بوجود مي آورد و در ابعاد منفي ايجاد تفاخر و چشم هم چشمي مي كند.
همچنين اين مقوله يك ابزار مهم در جهت نفوذ فرهنگي در جوامع محسوب مي شود كه قدرتهاي سلطه طلب و استعمارگر از اين اهرم بنحو گسترده اي براي نفوذ فرهنگي در جوامع و گسترش ابتذال و بي بندوباري استفاده مي كنند. تاريخ چهل ساله گذسته ايران بويژه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي گواه بر اين مدعا است. بكارگيري گستردة ژورنالهاي خارجي كه الگوهاي پوشش غربي را ترويج مي كنند در طراجي و توليد لباسهاي زنانه نيز در همين راستا صورت مي گيرد.
در كنار مسئله تأثير متقابل فرهنگ و لباس بر يكديگر، اثرگذاري اصول و ارزشهاي اسلامي را بر الگوي پوشش زنان ايراني نمي توان ناديده گرفت. پايبندي زنان ايراني به باورهاي ديني و اصول ارزشي اسلام موجب شده است در كنار سلايق فردي، هنجارها و خواستهاي عرفي و عوامل تجاري از جمله تبليغات، قيمت، مد و ...، تعاليم ديني بيشترين تأثير را بر فرهنگ مصرف پوشاك زنان داشته باشد. باورهاي ديني به دليل عموميت داشتن در ميان افراد، قرار گرفتن در اعماق فكر و جان آدمي و نيز تأثير گسترده و عميق بر ابعاد مختلف زندگي انسان، از اهميت دو چندان برخوردار است. عوامل تجاري در يك فرآيند مقطعي و محدود مي توانند بر الگوي مصرف تأثير گذار باشند اما هيچگاه همانند انگيزه هاي ناشي از باورهاي اصيل ديني نمي توانند پايدار باشند.
البته علاوه بر الگوي پوششي اسلام براي زنان، عوامل متعدد ديگري نيز بر فرهنگ مصرفي پوشاك زنان تأثير داشته است كه از آن جمله به عوامل جغرافيائي، اقليمي، فرهنگ، آداب و رسوم، برهة تاريخي و زماني، موقعيت اجتماعي و جايگاه طبقاتي افراد، شرايط اقتصادي، شرايط سني و جنسي افراد، سياست و تكنولوژي مي توان اشاره كرد.
ارتباط مقولة لباس و فرهنگ را از جهت ديگري نيز مي توان بررسي كرد

و آن ارتباط لباس و پوشش غربي با فرهنگ غربي است. در يك بررس

ي در جوامع بظاهر متمدن و پيشرفته مي باشد،به نوع باورها و اعتقادات آنان باز مي گردد. در بينش غربي، بر پاية اصل انسان محوري، تمامي فعاليتها و امكانات موجود، بايد در جهت كاميابي و لذت جوئي هر چه بيشتر انسان صرف شود و لذا اندام بدن زن بصورت يك اهرم مؤثر در جهت ارضاء شهوات و نفسانيات بكار گرفته مي شود. از اين رو اين اهرم هر چه ساده تر و بهتر بايد در اختيار مرد قرار گيرد. پوشش زنان غربي عموماً شامل لباسهاي كوتاه، تنگ و بدن نما مي شود كه جلوة بيشتري به اندام زن مي بخشد و زمينه لذت جوئي مرد را بيشتر فراهم مي كند.
لباس و مقوله وابستگي اقتصادي
اثرات لباس در مقوله هاي اقتصادي نيز قابل توجه است. ارتباط تنگاتنگ لباس با فرهنگ جامعه و وابستگي اقتصادي آن بر صاحبان قدرت و سرمايه، متأسفانه لطمات بسياري به الگوي مناسب و مطلوب پوشش در جامعه وارد نموده است. بسياري از سرمايه داران ضمن ناآشنائي نسبت به معيارهاي اسلامي و عدم پايبندي به آنها، تنها هدف خود را كسب سود و منفعت قرار داده اند و لذا براي دستيابي به آن از هيچ تلاشي فروگذار نيستند. از اين رو مشاهده مي شود ارزشهاي والاي ديني و فرهنگي جامعه قرباني مطامع اقتصادي سرمايه داران مي گردد. براي زير پا گذاشتن اصول و ارزشها، استفاده از الگوهاي پوشش غربي، ماركها و مدلهاي خارجي بهترين

 

ابزار و وسيله است. لذا طراحان لباس بويژه در عرصة پوشاك زنانه، با حمايت مالي قدرتهاي سرمايه اي استفاده از ژورنالهاي خارجي را براي طراحي و توليد لباس در دستور كار خود قرار مي دهند.
مسئله ديگر در مقولة لباس پديدة مدگرائي است. اين پديده كه ساخته و پرداختة فرهنگ غربي است، موجب تجمل گرائي، مصرف گرائي مفرط، تفاخر و چشم هم چشمي، تزلزل شخصيت و اشتغالات نامطلوب ذهني در فرد مي شود و الگوهاي كاذب و ضدارزشي را ترويج مي دهد.
بسياري از سرمايه داران در عرصه پوشاك براي نيل به اهداف اقتصادي خود از پديدة مد بعنوان يك اهرم مناسب براي جلب مشتري و فروش بيشتر استفاده مي كنند. ارائه الگوهاي جديد و جذاب در مقاطع زماني معين كه عموماً بصورت تقليدي و در قالبهاي ضدارزشي و غربي ارائه مي شوند، نظر خريداران را به خود جلب مي كند.
براي معرفي يك الگوي جديد بعنوان مد در جامعه و جلب نظر افراد براي استفاده از آن، تبليغات بعنوان يك ابزار مؤثر و كارآمد بكارگرفته مي شود. معرفي الگوها و قالبهاي جديد پوشش از طريق رسانه ها و وسايل ارتباط جمعي از جمله راديو و تلويزيون، اينترنت و بويژه ماهواره ها و شبكه هاي خارجي، همچنين ارائه مدلهاي جديد لباس در مجلات و نشريات بويژه زنانه، تبليغ از طريق پوسترها و تراكتهاي تبليغاتي، عرضه عمدة الگوهاي جديد در فروشگاههاي بزرگ و مراكز عمدة فروش همراه با تبليغ و عرضه در ويترين، طراحي مدلهاي جدي با استفاده از ژورنالهاي خارجي و بكارگرفتن الگوها و مدلهاي نو و جذاب از سوي افراد سرشناس و مورد علاقه مردم بويژه بازيگران در فيلمهاي سينمائي و تلويزيون و نيز ورزشكاران از جمله عوامل مد شدن لباس و پوشش خاصي در جامعه است.
البته گاهي دست اندركاران و سياستگذاران توليد و عرضه پوشاك براي مد شدن يك الگو، ابتدا آن را بصورتي محدود و با قيمتهاي بالا در ميان اقشار مرفه جامعه، ترويج و ارائه مي كنند. برخورداري محدود گروهي از افراد جامعه از اين الگو، نوعي امتياز فردي و اجتماعي را در ميان افراد بوجود مي آورد و علاقمندي ساير اقشار جامعه را براي برخورداري از آن مدل جديد بيشتر مي كند. اين زمينه مناسب موجب مي شود عرضه كنندگان در فرصت زماني مناسب الگوي مربوطه را بصورت انبوه و در قيمتهاي متعادل در اختيار جامعه قرار دهند و اين امر موجب مد شدن

الگو در ميان افراد جامعه شود. بهر حال با وجود فوايد اقتصادي مدگرائي براي صاحبان قدرت و سرمايه، اين پديده پيامدهاي منفي و زيانباري از نظر فرهنگي براي جامعه دارد.


در پايان اين مقاله به الگوهاي رايج پوشش زنان در بازار مصرفيد:
الف – قالبها و الگوهاي متعارف و مشترك پوشش ظاهري زنان.
ب – مدلها و طرحهاي متنوع و متغير كه در قالب الگوهاي مشترك بكار گرفته مي شوند.
ج – مدلها و طرحهائي كه در شرايط خاص محيطي بكار گرفته مي شوند.
قالبها و الگوهاي مشترك پوشش ظاهري زنان با توجه به هويت فرهنگي جامعه ما كاملاً تعريف شده اند و مصاديق آن محدود است و استفاده از آنها در نقاط شهري و مناطق غيربومي متداول مي باشد. اين الگوها عبارتند از:
1- چادر 2- مانتو 3- مقنعه 4- روسري 5- شلوار 6- جوراب 7- كفش در هر يك از اين قالبها و الگوهاي متعارف و مشترك با توجه به شرايط زماني و مكاني، مدلها و طرحهاي متنوع و گسترده اي بكار گرفته مي شود كه بعنوان نمونه به برخي از اين مدلها مي توان اشاره كرد: چادر شامل دو مدل چادر معمولي و چادر عربي، همچنين چادر ساده يا طرح دار با جنسهاي پارچه اي متنوع مي شود.
مدل مانتوها از تنوع بسياري برخوردار است كه بعنوان نمونه با مانتوهاي راسته (كوتاه يا بلند) مانتو كلوش. مانتو فون، كمركرستي، كيمونوئي، يقه دار يا بدون يقه، ساده يا پيله دار، چاك دار يا بدون چاك، مانتو خفاشي، باراني و روپوشهاي ساده و معمولي مي توان اشاره كرد.
روسري ها از تنوع چنداني برخوردار نيستند و عمدتاً در قواره هاي 120،100،90 سانتي به فروش مي رسند. تنوع جنسي روسري ها بيشتر شامل كرپ خاوياري، ژورژت داخلي و خارجي با درصد مواد پلي ملر بالاست. البته امروزه استفاده از روسري هاي نخي سبك و نيز روسري هاي سيلك هندي نيز درميان بانوان متداول شده است.
مقنعه ها شامل دو نوع مقنعة پفي و مقنعة چانه دار مي شود.
شلوارهاي زنانه از نظر مدل، تنوع نسبتاً زيادي دارند كه از آن جمله عبارتند از: شلوارهاي معمولي پارچه اي بلند، شلوارهاي كشي و استرج، شلوارهاي ساق جورابي، پيله دار گشاد، شلوارهاي ميني، لي اعم از گشاد و تنگ، چاك دار يا بدون چاك و...
جورابهاي زنانه نيز شامل دو مدل جورابهاي شاق كوتاه و ساق بلند يا شل

واري مي باشد. بخش سوم مدلها و طرحهائي كه در شرايط خاصي محيطي بكار گرفته مي شوند كه از جمله آنها مي توان به لباسهاي محلي مربوط به قبائل مختلف و نقاط بومي و روستائي، لباسهاي مجلسي اعم از ميهمانيها، جشن و عروسي يا عزاداري، لباسهاي شغلي در برخي محيط هاي كاري همچون مدارس و بيمارستانها و لباسهاي زيرپوش و راحتي كه بيشتر در درون خانه استفاده مي شوند، اشاره كرد.

پاورقيها:

 



1 - حداد عادل، غلامعلي، فرهنگ برهنگي و رهنگي فرهنگي، ص 64
2 – مجموعه مقالات پوشش زن و عفاف، سازمان تبليغات اسلامي
3 – ماهنامه صنعت نساجي، ص 122
4 – سوره نور، آيه 26
5 – كمپ، استورات، روانشاسي اجتماعي، سال 1369
6 – مجموعه مقالات پوشش و عفاف، سازمان تبليغات اسلامي
7 – مطهري، مرتضي، مسئله حجاب، ص 63
8 – سوره ص، آيه 32
9 – سوره احزاب، آيه 54
10 – سوره نور، آيه 30
11 – بحار الانوار، ج 4، ص 311
12 – سوره احزاب، آيه 32
13- وسائل الشيعه، ج 14، ص 138
14 – سوره نور، آيه 31
15 – همان
16 – همان
17 – سنن ابي داود، ج2، ص 383
18 – سوره نور، آيه 31
19 – سوره احزاب، آيه 32
20 – نهج الفصاحه، ص 36
21 – اما خميني (ره)، توضيح المسائل ، ص 365
22 – سوره نور، آيه 30
23 – التحقيق في الكلمات القرآن، ج 3، ص 129
24 – سوره احزاب، آيه 59
25 – مصباح المنير و لسان العرب، ج 2، ص 317
26 – ميزان الحكمه، ج2، ص 25
27 – همان
28 – وسائل الشيعه، ج 3، ص 25
29 – همان، باب 29، حديث 1
30 – سوره نور، آيه 30
31 – وسائل الشيعه، ج 14، ابواب مقدمات نكاح، باب 48، حديث 1
32 – عروه الوثقي، كتاب النكاح، مسئله 35، ص 329


33 – وسائل الشيعه، ج 3، احكام الملابس، باب 12، حديث 2
34 – همان، ص 356
35 – ميزان الحكمه، ج 5، ص 18
36 – وسائل الشيعه، ج 3، ص 368

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید