بخشی از مقاله

مفهوم واژه توريسم

گردشگري معال فارسي و كاملاً دقيق واژه Tourism در زبانهاي انگليسي، فرانسه و آلماني است كه بصورت مصطلح در زبان فارسي بصورت جهانگردي ترجمه شده است. ريشه اين واژه از اصطلاح Tornus يوناني و لاتين گرفته شده كه يكي از معاني آن گردش كردن و يا گشتن است و با پسوند Ism يا گري بصورت اسم مصدر Tourism يا گردشگري در آمده است. [1]


اصطلاح «توريست» (Tourist) از قرن نوزدهم معمول شده است. در آن زمان اشراف زادگان فرانسه مي بايست براي تکميل تحصيلات و کسب تجربه هاي لازم زندگي، اقدام به مسافرت مي نمودند. اين جوانان در آن زمان توريست ناميده مي شدند و بعدها در فرانسه اين اصطلاح در مورد کساني به کار مي رفت که براي سرگرمي ، وقت گذراني و گردش به فرانسه سفر مي کردند و بعداً با تعميم بيشتر به کساني اطلاق مي شد که اصولاً به اين منظور به سفر مي رفتند. کم کم کلمه توريست به بعضي زبانهاي ديگر نيز وارد شد و از آن واژه توريسم (Tourism) بوجود آمد. از همان زمان توريسم و توريست به بعضي از مسافرتها و مسافريني گفته مي شود که هدف آنها استراحت و گردش و سرگرمي و آشنايي با مردم بود و نه کسب درآمد و اشتغال به کار. [2]


در زبان فارسي کلمه « سياح» در گذشته به کساني گفته مي شد که با هدف و منظور شخصي دست به سفر مي زدند؛ مانند ناصر خسرو و سعدي، و اين واژه در زبان فارسي تا نيمه اول قرن بيستم در معني فوق به کار ميرفت تا آنکه دو واژه جهانگرد و جهانگردي جاي آن را گرفت.


واژه جهانگردي به اين سبب که در معني خود عبور از مرزهاي سياسي و سفر به ديگر کشورها را تداعي مي کند ، نمي تواند معني کامل توريسم را ادا نمايد. زيرا توريست ها به دو گروه توريستهاي خارجي و توريستهاي داخلي تقسيم مي شوند که واژه جهانگرد بيشتر در تعريف توريستهاي خارجي کاربرد دارد. در صورتي که توريستهاي داخلي نيز بايد در واژه گزيني فارسي کلمه توريست گنجانده شود. از اين رو واژه « گردشگر» رساتر از واژه جهانگرد بوده و گوياي اصطلاح توريست مي باشد.

تعريف توريست يا گردشگر:
در شناخت توريست يا گردشگر تعاريف مختلفي از سوي سازمانها و افراد مختلف ارائه شده است که ذيلاً به بخشي از آن اشاره مي گردد.
واژه «توريسم» (Tourism) به مجموعه مسافرتهايي گفته مي شود كه بين مبدأ و مقصدي با انگيزه هاي استراحتي، تفريحي، تفرجي، ورزشي، ديداري، تجاري، فرهنگي و يا گذران اوقات فراغت انجام مي گيرد و در آن شخص توريست در مقصد اشتغال و اقامت دائم ندارد. [3]
در سال 1925 کميته مخصوص آمارگيري مجمع ملل افراد زير را توريست شناخت:
1- کساني که براي تفريح و دلايل شخصي با مقاصد پزشکي و درماني سفر مي کنند.


2- کساني که براي شرکت در کنفرانسها، نمايشگاهها، مراسمات مذهبي، مسابقات ورزشي و از اين قبيل به کشورهاي ديگر سفر ميکنند.
3- کساني که به منظور بازار يابي و امور بازرگاني مسافرت مي کنند.
4- افرادي که با کشتي مسافرت مي کنند و در بندري در مسير راه تا 24 ساعت اقامت مي نمايند. [4]
در سال 1937 نيز کميته ويژه اي در رم جهت بررسي پاره اي از مسائل صنعت توريسم تشکيل گرديد و تعريفي به اين شرح از توريست ارائه داد:
« افرادي که در يک دوره 24 ساعته يا بيشتر به يک کشور خارجي سفر مي کنند توريست خوانده مي شوند» [5]


اين کميته مسافرتهاي زير را به عنوان حرکتهاي توريستي به شمار آورد:
1- افرادي که جهت خوش گذراني، دلايل شخصي و يا مسائل بهداشتي به مسافرت مي روند.
2- افرادي که براي شرکت در کنفرانسها مسافرت مي کنند.
3- افرادي که جهت انجام کارهاي بازرگاني مسافرت مي کنند.
4- افرادي که به يک گردش دريايي مي روند. [6]


بر اساس تعريفي از سازمان ملل که بنا بر پيشنهاد کنفرانس بين المللي جهانگردي [7] آن سازمان در رم ارائه گرديده؛ «توريست يا بازديد کننده موقت کسي است که بمنظور تفريح، استراحت، گذران تعطيلات، بازديد از نقاط ديدني، انجام امور پزشکي، درماني و معالجه، تجارت، ورزش، زيارت، ديدار از خانواده، مأموريت و شرکت در کنفرانسها به کشوري غير از کشور خود سفر مي کند؛ مشروط بر اينکه حداقل مدت اقامت او از 24 ساعت کمتر و از 3 ما بيشتر نبوده و کسب شغل و پيشه هم مد نظر نباشد.» [8]


بر اساس تعريف فوق گردشگري داخلي در قالب صنعت توريسم قرار نگرفته و صرفاً به گردشگراني که از ديگر کشورها وارد يک کشور مي گردند اصطلاح توريست اطلاق مي شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید