بخشی از مقاله


چکیده

شهر یکی از بزرگترین نمادهای تمدن بشری است که بشر آن را برای اهداف متفاوتی بنا نموده است. شهر تنها یک سکونتگاه نیست، بلکه مکانی است که روح اجتماع در آن دمیده شده است و از آن هویت می گیرد هویت شهری، هویت جمعی است که با تبلور عینی در فیزیک و محتوای شهر معنادار می شود و به واسطه ایجاد تداعی خاطرات عمومی در شهروندان، تعلق خاطر شهرنشینان را به سوی شهروند شدن هدایت می کند. پس هر چند که هویت شهر خود معلول فرهنگ شهروندان آن است؛ لیکن فرآیند شهروند سازی را تحت تأثیر قرار داده و می تواند باعث تدوین معیارهایی مرتبط با مشارکت نزد ناظران و ساکنان آن گردد. از آنجایی که هویت مجموعه ای از صفات و مشخصاتی است که باعث تشخص یک فرد یا اجتماع از افراد و جوامع دیگر می شود؛ شهر نیز به تبعیت از این معیار، شخصیت یافته و مستقل می گردد. مقوله هویت بطور عام و هویت شهری بطور خاص از جمله مقولاتی است که به جهت نقشی که در شناخت افراد، اشیا، اجتماعات و مکان ها دارد، حائز اهمیت فراوان است. در این میان یکی از مسائل بنیادی شهرهای ایران، مسئله هویت شهر است. امروز علی رغم گسترش و توسعه شهرها، سیمای آنها فاقد شخصیت شهری و مولد انواع بحران ها میباشد. شهر بدون هویت، قدرت خود را در هدایت ناخودآگاه جمعی شهروندان از دست می دهد. لیکن نمای ساختمان ها به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده سیما و منظر شهر، دارای نمادها و نشانه های تعیین کننده هویتی است که از عواملی همچون اقلیم، فرهنگ و اقتصاد تأثیر می پذیرد. در سالهای اخیر برای احیای هویت معماری ایرانی اقدامات متعددی صورت گرفته که از نتایج آنها قبول سهم مشترک حوزه عمومی و خصوصی بر نما است، امروزه دست کم در کشورهای توسعه یافته ضرورت حضور و مداخله شهروندان در شکل بخشیدن به عوامل اثرگذار شهری به رسمیت شناخته شده است. به باور برخی صاحب نظران در زمینه طراحی شهری دخیل کردن جامعه و شهروندان در مدیریت شهری موجب تکامل شهروندان و جامعه شده و به آگاه سازی و توامندسازی آنان در زمینه حقوق محیطی شان و چگونگی پیگیری و تأمین آن کمک می کند. در این راستا با ذکر برخی از عوامل در شکل گیری هویت نماهای شهری معاصر، به بررسی اجمالی سیر تاریخی پیدایش سبکها و عناصر مختلف در سیمای شهری و تبیین سیر تکوینی و توقعات از نماهای شهری در ادوار گوناگون می پردازیم، و در ادامه به مورد پژوهی با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در ارتباط با علل شکل گیری و میزان تأثیر نماهای سبک


نئوکلاسیک در بافت مسکونی شهر شیراز پرداخته و ضمن تحلیل دو مقوله "جامعه" و "اقتصاد" به عنوان رئوس کلی شکل گیری این سبک از نما مشخص گردید نگرش مخاطبین عمومی به مقوله معماری ،سرمایه گذارن صنعت ساختمان و نهادهای تدوین قوانین ساخت و ساز از جمله نظام مهندسی و شهرداری نقش به سزایی در به وجود آمدن این سبک از نما ایفا می نمایند.


واژههای کلیدی: هویت، سیمای شهری، نماهای سبک نئوکلاسیک، اقتصاد، جامعه، سیر تکوینی نما

مقدمه

توجه به سیمای شهری و سازمان فضایی شهر مستلزم آن است که هر مجموعه فارغ از مقیاس و تعدد الگوهای فضایی دارای جلوه ای متمایز و در عین حال یکپارچه باشد و با استفاده از توانایی های معماری خود معرفی و شناسانده شود. بدنه های شهری بخشی از مهمترین نقش های القا کننده را در سیمای شهری دارند و در تعریف هر فضای معماری اهمیت اساسی می یابند در تعریف فضاهای شهری انواع بدنه ها، خصلت و مصادیق خاص خود را دارند و با توجه به ترکیب های متنوع شان می توانند نقش خوشایندی در سیمای شهری داشته باشند امتداد بدنه های شهری نیز با توجه توانایی بالقوه ای بدنه ها، فضای شهری را تشکیل خواهد داد که می تواند در تشخیص جهت و ایجاد خوانایی در سازمان فضایی کل مجموعه شهری موثر واقع شود. (هاشم نژاد،(208:1387 در گذشته ساختمان های شهر، نه تنها از جنبه انفرادی و معطوف به خود، زیبا و مطابق با اصول زیباشناختی بصری طراحی می شدند، بلکه در کمال احترام به اطراف، در زمینه طرح خود جای می گرفتند، با ظهور مفاهیم و عناصر مدرنیته، شهرسازی ایران، مانند بسیاری مسایل دیگر، با سرعت های متفاوت در دوران متفاوت، دستخوش تغییراتی شد. اجرای قوانین و ضوابط ساختمانی، می بایست با اعتقاد به این موضوع که نمای ساختمان می بایست به دنبال خلق یک کلیت هماهنگ ایجاد گردد، بررسی شوند، تا با اجرایی کردن این قوانین سعی در افزایش جنبه های زیبایی شناختی محیط شهری گردد.

ژان بودریار، نظریه پرداز فرانسوی معتقد است در عصر ما اشیای زندگی روزمره، از ماهیت کارکردی خود جدا شده و وارد ساحتی نمادین شده اند. به زعم وی نظام سرمایه داری با وارد کردن کالا به چنین حوزه ای آن را از مصرف یک کارکرد به قصد رفع یک نیاز، به مصرف یک نشانه تبدیل کرده است. اگر چه همواره بخشی از یک نمای معماری، وجه معنایی آن بوده اما به نظر می رسد امروزه نمای ساختمان ها پیش از هر زمان دیگری در تنگنای معنی گری قرار گرفته و درگیر مخابره هدفمند پیام، از کارفرما یا مالک به مخاطب اثر معماری شده اند. به عبارت بهتر انگار هاله ای معنایی آن را فرا گرفته و در حال تبدیل کردنش به یک نشانه صرف است. (موسی پور، (2:1392

بدیهی است که معماری ایران، به گواه مستندات موجود تا پیش از دوران قاجار و ورود سبک های فرنگی، از پیوستگی و تداوم طبیعی برخوردار بوده ولی در همین دوراننیز با وجود استفاده از عناصر غربی به تقلید از معماری نئوکلاسیک عمدتاً در بناهای حکومتی و اداری و خلق معماری تلفیقی، معماری ایرانی جسارت حذف کلیه نقوش ایرانی را از پیکر و صورت خانه ندارد. (قربان زاده، .(4:1392 باید اندیشید که چگونه است که ما فارغ از تاریخ و آنچه هنوز هم هر چند بسیار ناچیز، به عنوان معماری بومی شناخته می شود و در دنیا به وجود حتی پوسته مینیمال آن در جهت خاطره انگیزی فضای شهری می بالند، به یکباره به انگاره های پیش از میلاد مغرب زمین و شیوه های نئوکلاسیک آن روی آورده ایم. در این پژوهش سعی شده نگاهی اجمالی به سیر تاریخی پیدایش عناصر و سبکهای تأثیرگذار در معماری نماهای شهری ایران داشته باشیم. لذا جهت تدفیق و محدود نمودن دامنه پرسش در ارتباط با موارد فوق الذکر به دنبال پاسخگویی به پرسشهای ذیل خواهیم بود.


-1 چه عواملی در شکل گیری و توسعه نماهای سبک نئوکلاسیک در بافت مسکونی شهر شیراز اثرگذار خواهد بود؟ -2 خواستگاه و درک مخاطبین در طیف های گسترده نسبت به پدید آمدن نماهای سبک نئوکلاسیک به چه شکل

قابل بیان خواهد بود؟

روش تحقیق

روش انجام این پژوهش در دو مرحله قابل تبیین می باشد. بخش نخست این نوشتار به بررسی سیر تاریخی پیدایش عناصر و سبکهای تأثیرگذار در معماری نماهای شهری در ادوار گوناگون خواهد پرداخت که به منظور دریافت داده ها در این حوزه از مطالعه کتب مرتبط با موضوع و مقالات متعدد استفاده گردیده. در بخش دوم به مورد پژوهی از طریق راهبردی کمی و کیفی در بستر پژوهش میدانی از طریق پرسشنامه بسته به منظور بررسی موردی شکل گیری و توسعه نماهای سبک نئوکلاسیک در بافت مسکونی شهر شیراز و همچنین توصیف جایگاه این سبک از نما در اذهان عمومی خواهیم پرداخت.

سرآغاز


یکی از مهمترین اجزا و عناصر کالبد شهری که بویژه در نسبت با شهروند و تقویت حس مکان در فضا شهری موثر واقع می شود، ترکیب نمای ساختمانها و به عبارت دیگر نمای شهری است به بیان دیگر شهر زمینه بصری مشترکی است که همه شهروندان هر روز ناگزیر در معرض آن قرار می گیرند و باید از آن استفاده کنند. اگر این زمینه مشترک، نمایی زشت و ناموزون داشته باشد، تأثیر مخرب روحی و روانی بر استفاده کننده می گذارد. نما یکی از عناصر تأثیرگذار بر کیفیت بصری یک بناست و شناخت اولیه هر فرد از بنا از این طریق صورت می گیرد. صاحب نظران هر یک در زمینه نمای ساختمان وظایف و انتظاراتی چون حفاظت ،ایجاد ارتباط (بین درون و برون، خلوت و شلوغی، خصوصی و عمومی، طبیعی و مصنوعی)، معرفی بنا تعریف یک جهت مشخص و...را مطرح نموده اند که وجه مشترک همه آنها ارتباط با شهر و فضای شهری است. بدین ترتیب نمای ساختمان در عرصه شهر نه در فردیت و استقلال بلکه در ترکیب و وحدت با سایر ابنیه در فضایی که خیایان یا میدان نامیده می شود. مورد ارزیابی و سنجش قرار می گیرد. (شارستان، .(1:1387 در این راستا می توان سیر تکوینی توقعات از نما را در طول تاریخ بررسی نمود.

سیر تکوینی توقعات
هارالید دایلمان و همکارانش1 در بررسی مختصر خود از نما به چهار عملکرد که از نما انتظار می رود پرداخته اند.

.1 حفاظت .2 ایجاد ارتباط .3 معرفی .4 جزیی از یک فضای شهری

-1 نما به عنوان محافظ


ابتدایی ترین و حتی از لحاظ قدمت اولین وظیفه ای که نما عهده دار گردید، وظیفه حفاظت از انسان ها در مقابل تهدیدهای بیرونی بود. انسان ها برای حفاظت از عوامل جوی و اقلیمی و سایر آسیبها ، برای خود فضایی را به نام خانه ایجاد کردند. تا زمانی که خانه برای ساکنین آن یک حفاظ بود و آن را برای محافظت در مقابل تهدیدهای بیرونی می ساختند، نماسازی مفهومی نداشت. به عبارتی دیگر می توان گفت که ساختمان مسکونی دارای نما به مفهوم امروزین نبود، بلکه دیوارهای ستبر و یکپارچه ای محصور شده بود که با حداقل منفذ به بیرون بدنه فضای عمومی را شکل داد. (پاکزاد، (53:1382

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید