بخشی از مقاله

مقدمه :

توده گرانیتوئیدي زوزن با روند شمالی _ جنـوبی بطـول 12/5 کیلـومتر و عـرض 10 کیلـومتر در خاور شهرستان گناباد و در بخش شمال خاوري بلوك لوت قرار گرفته است (شکل . (1 اولین نقشـه

برداري از محدوده سنگهاي این تـوده در سـالهاي 1977 و 1978 توسـط شـرکت ژئومتـال تهـران و B.R.G.M فرانسه انجام گردید و نقشه چهارگوش 1:250000 گناباد که تـوده گرانیتوئیـدي زوزن در
آن جاي دارد در سال 1992 توسط سازمان زمین شناسی کشور منتشر گردید. پس از آن در سال 1383

ورقه یکصد هزارم زوزن که در برگیرنده برونزد این توده گرانیتوئیدي است ، توسط بلوریان و صـفري تهیه گردید و داده هاي صحرایی و سایر داده هاي مقاله در طی آن بدست آمده اسـت . سـنگهاي ایـن توده گرانیتوئیدي بطور عمده از دو تیپ سنگی مونزو گرانیت و گرانودیوریت تشکیل شـده اسـت . بـا توجه به تزریق سنگهاي این توده در سنگهاي آتشفشانی ائوسن ، بنظر می رسد که این توده متعلـق بـه ائوسن بالایی یا الیگوسن باشد. به منظور مطالعه این توده بیش از 70 نمونه مقطع نازك و 30 تجزیه بـه روش XRF در سازمان زمین شناسی تهیه شده است .

بحث:

منطقه زوزن در بخش شمال خاوري بلـوك لـوت قـرار گرفتـه و بطـور عمـده حـاوي برونزدهـایی از سنگهاي ولکانیکی پالئوسن _ ائوسن و برونزدهایی از دو توده پلوتونیکی می باشد. تـوده زوزن کـه در شمال ورقه واقع شده عمدتا" گرانیتوئیدي است و توده دوم که بصـورت تقریبـا" خطـی مـی باشـد و عمدتا" داراي ترکیب دیوریتی تا گابرویی است در جنوب باختر ورقه و در منطقه کوه نیبید قرار گرفتـه است . علاوه بر این فعالیت هاي نفوذي ، فعالیت هاي ساب ولکانیک بصورت دایک هاي حدواسـط و بازیک در سنگهاي نفوذي و آتشفشانی بوفور مشاهده می گـردد. داده هـاي ارائـه شـده در ایـن مقالـه مربوط به توده گرانیتوئیدي زوزن می باشد . ایـن تـوده در بخـش شـمالی و خـاوري خـود بـه درون سنگهاي رسوبی سازند سردر متشکل از شیل و ماسه سنگ با میان لایه هاي آهکی تزریق شـده اسـت .

در بخش باختري، این توده در سنگهاي دگرگونی ناحیه اي منتسب به پالئوزوئیک تزریق شده اسـت .

سنگهاي سازند سردر در مجاورت توده زوزن متحمل تبلور مجدد و سیلیسیفیکاسیون گسترده اي شده اند که بانزدیک شدن به توده فوق هورنفلس نیز ایجاد شده است . هورنفلس ها برنگ خاکستري تیره تا سیاه بوده و گسترش چندانی ندارنـد و رخسـاره دگرگـونی مجـاورتی از رخسـاره آلبیـت _ اپیـدوت هورنفلس فراتر نرفته است . بر مبناي داده هاي سنگ شناختی و ژئوشیمیایی (شکل (2 سـنگهاي تـوده زوزن را می توان به سه واحد تقسیم نمود. (1) واحد مـونزوگرانیتی کـه در بخـش مرکـزي ایـن تـوده

برونزد دارد ، (2) واحد گرانودیوریتی و (3) واحد گرانیت دگرسان شده کـه در بخـش شـمالی تـوده زوزن برونزد دارد. واحد مونزوگرانیتی (mgr) متشکل از مونزوگرانیت هاي کمی خـرد شـده اسـت .

آثار پراکنده اي از دگرسانی در سنگهاي این واحد بچشم می خورد کـه فاقـد گسـترش جـانبی اسـت.

مونزو گرانیت ها داراي بافت هیپ ایدیومورفیک گرانولار تا میکروگرانولار بوده و در بعضی نمونه هـا بافت میکروگرافیکی نیز مشاهده می گردد


691


پلوتونیسم ترشیري در محدوده ورقه 1/100000 زوزن در خاور گناباد

شکل . (3 کانی متشکله این سنگها بترتیب فراوانی عبارتند از : پلاژیوکلاز ، فلدسپار پتاسـیک ، کـوارتز و بیوتیـت . از کانی هاي فرعی این سنگها می توان به اسفن ، آپاتیت ، زیرکن و کانیهاي اوپاك اشـاره کـرد. گرانودیوریـت هـا داراي

692


مجموعه مقالات نهمین همایش انجمن زمین شناسی ایران، دانشگاه تربیت معلم تهران، 1384

بافت گرانولار بوده و بطور عمده متشکل از پلاژیوکلاز ، کـوارتز، هورنبلانـد، فلدسـپار پتاسـیک و بیوتیـت هسـتند. از کانیهاي فرعی این سنگها می توان به آلبیت ، اسفن ، آپاتیت و کانه هاي اوپاك نام برد. علاوه بر واحد فوق ، در بخـش شمال خاوري توده زوزن آثاري از دگرسانی مشاهده می گردد که این دگرسانی هیدروترمال در بعضـی مـوارد آنچنـان پیشرفته است که ساخت و بافت اصلی سنگ محو شده است ولی در داخل توده دگرسـانی بخـش هـایی بـا دگرسـانی کمتر نیز دیده می شوند که نشان ازسنگ مادر گرانیتوئیدي این بخش دگرسان شده است . دگرسانی از نوع سریسـیتی ، آرژیلیتی است همچنین دگرسانی لیمونیتی بیشتر در شکافها وشکستگیها دیده می شود. با توجه به مشاهدات صـحرایی و میکروسکوپی بطور کلی شدت دگرسانی این واحد ضعیف تا متوسط در نظر گرفته می شود. پاراژنز دگرسانی عبارت است از کائولینیت + کلریت + سریسیت + کانیهاي کربناته + اسفن .

شکل توده نفوذي زوزن تقریبا" بصورت بیضی است و به نظر می رسد که یک زوناسیون (منطقه بنـدي ) را در بافـت ، کانی شناسی و ژئوشیمی از حاشیه به سمت مرکز نشان می دهد . در این توده گرانیتوئیدي ، زوناسیون (منطقـه بنـدي )

منطبق با تفریق بلوري است که کانی هاي حرارت بالا در ابتدا در مناطق نزدیک به دیواره ها متبلور می شوند و تمرکـز سازنده هاي حرارت پایین به سمت مرکز صورت می گیرد. کاهش اندازه بلورها درحاشیه هاي توده گرانیتوئیـدي زوزن احتمالا" مشخص کننده سردشدگی سریع است ، البته ضخامت حاشیه انجماد سریع در این تـوده گرانیتوئیـدي چنـدان زیاد نیست . بررسی روند تغییرات عناصر اصلی مختلف در برابر SiO2 نشاندهنده تفریق بطریق تبلور بخشـی بـراي سنگهاي این توده نفوذي است . شواهد کانی شناسی ، شیمیایی و صحرایی و معیارهاي دیگر نشان می دهـد کـه تـوده گرانیتوئیدي زوزن از نوع I می باشد. در زیر بطور خلاصه به این شواهد اشاره می گردد:
در توده گرانیتوئیدي زوزن ، تنوع سنگ شناختی از قطب دیوریت تا سیینو گرانیت قابل مشاهده است که طیف ترکیبـی گسترده اي را شامل می گردد . طیف ترکیبی گسترده از خصوصیات گرانیت هاي تیپ I است (چاپل و وایت ، ( 1974

. بلحاظ شیمیایی گرانیت هاي تیپ I سدیم نسبتا" بالایی دارند و در گونه هاي فلسیک Na2O بیشتر از %3/2 اسـت و در گونه هاي مافیک به بیش از %2/2 کاهش می یابد . گرانیت هاي تیپ S نسبتا" سدیم پایینی دارند و مقـدار Na2O
در سنگهایی با تقریبا" %5 K2O بطور معمول کمتر از %3/2 است و به مقدار کمتـر از %2/2 Na2O در سـنگهایی بـا تقریبا" %2 K2O کاهش می یابد . در نمودار %K2O در برابر% Na2O سنگهاي توده زوزن در محـدوده I قـرار می گیرند .

693


پلوتونیسم ترشیري در محدوده ورقه 1/100000 زوزن در خاور گناباد


شکل :2 موقعیت نمونه هاي توده گرانیتوئیدي زوزن در نمودار Qz-A-P لومتر ( 1989) .محدوده 3 b مربوط به مونزوگرانیت ها و

محدوده 4 مربوط گرانودیوریت است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید