بخشی از مقاله


ارائه روش هايي براي بيشتر شدن تعاملات اجتماعي در مجتمع هاي تجاري مدرن
درراستاي پايداري اجتماعي
چکيده
فضاهاي تجاري جزو بخش هاي مهم شهرها بوده وعلاوه بر نقش اقتصادي، محلي براي شکل گيـري تعـاملات اجتماعي بوده است .در گذشته بازار علاوه بر محل انجام فعاليت هاي مختلف اقتصادي ،مهمترين محور فضـايي در حيات اجتماعي شهر بود .اما در طول زمان ،جايگاه بازارهاي سنتي در شهرهاي ايران به شدت تضعيف شده و از طرفي فضاهاي تجاري جديد نيز نسبت به سبک گذشته ناتوان مانده اند و نقش اجتماعي آن ها نسـبت به نقش اقتصادي آن ها کمرنگ تر شده است .فضاهاي عمومي شـهري نقشـي اساسـي در برقـراري تعـاملات اجتماعي شهروندان ايفا مي نمايند .از ديدگاه عيني و مادي فضاي شهري بستري است که روابط اجتماعي و حيات مدني در آن جريان مي يابد .فعاليتهاي تفريحي جمعي در فضاي شهري مي توانـد يکـي از مهمتـرين بسترهاي ايجاد تعاملات اجتماعي و ارتقاء سطح فرهنگي جامعه باشند .قوام و دوام جامعه به روابط اجتماعي و تعاملات اجتماعي کميت و کيفيت آن بستگي دارد .پايداري اجتماعي نقش مهمي در يافتن راه حل هايي براي تاثير متقابل گروههاي اجتماعي بر هم ايفا ميکند که ميتواند به خلق راههـاي پايـدار زنـدگي در يـک جامعـه کمک کند .پايداري اجتماعي در واقع بخش غير کالبدي معماري پايدار است .برآوردن نيازهاي انسان ، افزايش کيفيت زندگي او و استفاده از تمام ظرفيتها در بهبود وضع او از اهداف پايـداري اجتمـاعي اسـت .احسـاس امنيت در چنين فضايي از موثرترين عواملي است که ميتواند حضور شهروندان در جامعه را بالفعل گرداند .لذا عوامل موثر در ايجاد حس امنيت در مجتمع هاي تجاري بايد مورد توجه خاص قـرار گيـرد .هـدف پـژوهش حاضر، جستجوي معيارهاي کالبدي و معنايي مجتمعهاي تجاري به منظور افزايش حس امنيـت و ايجـاد کـانون فعال شهري در راستاي پايداري اجتماعي است . اين پژوهش به روش توصيفي تحليلي با بررسي مفاهيم پايداري اجتماعي، به مطالعه – زمينه هاي تاثيرگذار افزايش حس امنيت در فضاهاي عموم ميپردازد.
واژه هاي کليدي :فضاي شهري، فضاي تجاري، پايداري اجتماعي

مقدمه
به طور کلي مفاهيم توسعه ي پايدار در سه حيطه ، مطرح مي شود :پايداري محيطي، پايداري اقتصادي و پايداري اجتماعي .
فضاي عمومي، مکاني است که عموم حق ورود و حضور در آن را بدون هيچ گونه محدوديتي دارا ميباشند، جايي است که در آن رابطه تعاملي مردم با يکديگر برقرار مي شود(رهنمايي واشرفي١٣٨٦ ،٢٤،٢٣)فضاهاي عمومي در شهرها، کانون تجربه حيات جمعي شهروندان هستند فرصتي براي توسعۀ ابعاد اجتماعي فرد به لحاظ تعاملات اجتماعي و تجربۀ مشارکت در حيات جمعي، در شهرها هستن (چرخچيان و دانشپور،١٣٨٨،٥٣،٥٤).امروزه از پايداري اجتماعي بيشتر در طراحي شهري پرداخته ميشود و کمتر در طراحي معماري به آن توجه ميشود .در صورتي که نقش آن در طراحي فضاهاي عمومي، قابل توجه است . توجه به نقش سازنده فضاهاي عمومي در تعاملات اجتماعي يا رضايتمندي و بهبود کيفيت زندگي انسان همانا هدف اصلي پايداري اجتماعي است .
پژوهش حاضر، رويکردي است تحليلي توصيفي که بر آن است تا با روش مطالعات کتابخانه اي، معيارهايي راکه براي دستيابي به يک معماري پايدار نياز است ، تبيين نمايد و با بررسي حضور مردم در فضاهاي عمومي و معيارهاي آنان براي برقراري روابط اجتماعي، شناخت محورهاي اساسي پايداري اجتماعي در معماري و راهکارهاي مطرح شده در باب تعاملات اجتماعي فضاهاي شهري در نظريه ها به معيارهايي براي طراحي پايدار در آن ها برسيم ؛ چگونگي بازتاب تئوري پايداري اجتماعي در فضاهاي عمومي به منظور افزايش تعاملات اجتماعي بررسي و ارائه شود. به دليل گستردگي مطالب مربوط پايداري، به نظريه هاي پايداري در مقياس فضاها بطورخاص پرداخته شده است .
ضرورت تحقيق
امنيت عامل تعيين کننده حضور انسانها در فضاهاي تجاري است .ايجاد حس امنيت در مجتمعهاي تجاري بايد مورد توجه
خاص قرار گيرد.
اهداف تحقيق
-بررسي عوامل کالبدي، فضاهاي تجاري مدرن و نقش آن درايجادحس امنيت و پايداري اجتماعي
-بررسي راهکارهاي بازتاب تئوري پايداري اجتماعي در فضاهاي عمومي به منظور افزايش تعاملات اجتماعي
تاريخچه مراکز تجاري
احداث اولين مرکز تجاري به مفهوم امروزي در ايتاليا وبه سال ١١١ ميلادي در زمان امپراطوري تروژان باز مي گردد.دراين



سال برده اي يوناني،مرکز خريدي مجاور ميدان عمومي شهر رم بنا نمود.اين مرکز در دو طبقه احداث گرديد ودرآن حجره
هابه صورت رديفي استقرار يافته وداراي سيستم تهويه بود.
در قرون وسطي بازارهاي خياباني لندن ،بازارچه هاي بلژيک وبازارهاي خاورميانه شکل گرفت .بعد از جنگ جهاني دوم باحرکت
واسکان مردم در حومه شهرها،مراکز تجاري نيز به اين مکان ها انتقال يافت که هدف آن ها دردسترس بودن مشتريان بود که
اين تفکر تا امروز نيز ادامه يافته است .
بانگرش به تاريخچه مراکز تجاري در امريکا نيز مشخص مي گردد که مراکز تجاري درآنجا نيز همانند ساير نقاط در مرکز شهر
، هاي کوچک وبزرگ قرار داشتند وتجمع واحدهاي مستقل ،مجموعه هاي جذابي را ايجاد مي کردند(فرزام شاد،
١٣٨٦٩).
فضاي عمومي
فضاي عمومي مکاني براي رفع نيازهاي روزمره و زندگي عمومي درشهرها هستند اين فضاها در طول زمان و براساس شرايط
اجتماعي اقتصادي وفرهنگي تغيير مييابند.( ٢٠٠٤,٢٢٥ ,Doratli &Pasaogullari ) بسياري از نظريه پردازان شهرسازي معتقدند که فضاهاي عمومي شهري به عنوان يکي از اجزاي اصلي، نقش بااهميتي در شهر دارند. اين عقيده فراتر از نقش
کارکردهاي فضاهاي عمومي است که معطوف به زماني است که اين فضاها، سرمايه اجتماعي را در زماني که تعلاملات
اجتماعي زيادي را در اين مکانها به وقوع ميپيوندند افزايش ميدهند( پورجعفر و محمودي نژاد٧٧ ،١٣٨٨).
تعامل اجتماعي در فضاهاي عمومي
از نيازهاي مهم هر انسان نياز به برقراري رابطه با ديگران است که زمينه ساز حضور انسان ها در فضا مي باشد. جان لنگ در
اين ارتباط دو دليل عمده را بيان ميکند: روابط متقابل اجتماعي از آن سو لازم است که احساس تعلق و دوست داشته شدن را
در افراد ايجاد ميکند لذا فضاهايي که اين ارتباطات را فراهم مي سازند فضاهاي مطلوبي محسوب مي شوند(لنگ ،١٣٨٦ ، ٢٥)يکي از مهم ترين ابعاد فضاهاي عمومي ايجاد فرصت هايي جهت تعاملات اجتماعي ميباشد. در اين
تعاملات مردم رابطه قويتري با محيط و جامعه خود برقرار ميکنند و حس تعلق خاطر و هويت جمعي در آنها تقويت ميشود که



با شکل گيري شبکه هاي اجتماعي وافزايش حس مشارکت جمعي همراه است . تعامل اجتماعي بيش از هر فعاليت ديگري به محيط حساس است .
نقش وجايگاه کنوني مجتمع هاي تجاري
امروزه با تغيير درشيوه هاي دادوستد و تضعيف جايگاه بازارهاي سنتي در شهرهاي جهان سوم باعث خلق شغل هايي جديد
شده ،وجود مرکزفضاهاي تجاري مدرن را مي توان موج دوم محيط هاي تجاري قلمدادنمودباشد.امابهرحال ريشه در مراکز
وبازارهاي سنتي دارند.استقبال عموم شهروندان از مجتمع چندمنظوره که درآنها مي توان علاوه برخريد که باعث ايجاد کانون
شهري، محل برخوردهاي روزانه و تعاملات اجتماعي شده موجب شده است تابازارها تنها نقاطي براي خريدکالاهايي خاص
گرديده وبيشتر به محل هايي مناسب براي خريد وبازديد توريست ها ومسافران تبديل گردند.
حس امنيت در فضاهاي تجاري
امروزه مراکز تجاري علاوه بر اينکه محلهايي براي داد و ستد هستند، بستري مناسب را نيز براي ساير فعاليتهاي اجتماعي
فراهم ميآورند .به همين دليل است که جامعه شناسان و روانشناسان با مطالعه رفتارهاي مخاطبين در فضاهاي تجاري، فقدان
فضاها و مکانهاي غير تجاري را از عوامل نارضايتي مخاطبين دانسته و تغيير ماهيت صرفا تجاري مراکز خريد را به فضاهايي
تحت عنوان تجاري تفريحي و تخصيص مکانهايي جهت گذراندن اوقات فراغت ، تفريح و تفرج را در پاسخ به نيازهاي جامعه
مدرن شهري امروز به عنوان راهکاري ضروري معرفي نموده اند.
عوامل مؤثر بر حضورپذيري
-يکپارچه کردن و گوناگوني فعاليتها در فضاهاي تفريحي
يکپارچه کردن براين مفهوم که فعاليت هاي گوناگون ومردم با روحيات متفاوت مي توانند در کنارهم وپهلو به پهلو عمل
کنند، دلات دارد .يکپارچه کردن فعاليت ها وعملکردهاي گوناگون درون واطراف ، فضاهاي عمومي به مردم اين اجازه را مي
دهد که باهم فعاليت وعمل کنند وباعث ايجاد انگيزش والهام در يکديگر گردند.(گل ،١٣٨٧ ، ٩٦). بنتلي اين کيفيت را



«گوناگوني »عنوان ميکند کيفيتي که بتوان تنوعي از تجربيات را عرضه داد، مکاني که داراي تنوع کاربري باشد،دربرگيرنده
گونه هاي متنوع ساختماني با فرم هاي متنوع که انسانهاي مختلفي را در اوقات گوناگون با منظورهاي متنوع به خود جذب کند.
(بنتلي،٥٩ ،١٣٨٥)اين کيفيت را در فضاهاي تفريحي مي توان با تنوع فعاليتهاي خاص اين مکانها اعم از شهربازي ،
سرگرمي، ورزش ، رستوران و کافي شاپ و... ايجاد کرد .با ايجاد فعاليتهاي متنوع در اين فضاها که براي هر قشري از مردم و
هر رده سني )پير، جوان وکودک( هيچ محدوديتي براي حضورپذيري افراد مختلف وجود نداشته باشد
-کشش و خوانايي محيط
فضاهاي عمومي در شهر ونواحي مسکوني مي توانند دعوت کننده و دسترس پذير باشند و مردم و فعاليت ها را از محيط خصوصي به محيط عمومي بکشانند .برعکس ، مي توانند طوري طراحي شوند که راه يابي به آنها چه از لحاظ فيزيکي وچه از لحاظ روانشناختي دشوار بنمايد .توانايي ديدن آنچه در فضاهاي عمومي در حال انجام است جزءي از کشش فضاست .(گل ،١٠٧ ،١٣٨٧). کيفيتي که موجبات قابل درک شدن يکسان يک مکان را فراهم مي آورد خوانايي ناميده ميشود که در دو سطح اهميت پيدا مي کند :فرم کالبدي و الگوهاي فعاليت ها ؛ مکان ها ممکن است در يکي از اين دو سطح خوانا و قابل فهم باشند،اما براي بهره گيري کامل از امکانات بالقوه يک مکان ، بايد آگاهي از فرم کالبدي و الگوهاي فعاليت به تکميل يکديگر بپردازند .براي افراد بيگانه خيلي مهم است ، چرا که آنها نياز دارند بدون مقدمات قبلي و به سرعت به درک مکان نائل آيند(بنتلي،١١٣ ،١٣٨٥).
در فضاهاي تفريحي کيفيت خوانايي محيط با وجود فعاليتهاي مختلف و استفاده کردن از فرمها و رنگهاي متنوع مي تواند فضا را به خوبي قابل درک کند، قرار ندادن يک ديوار حصار به عنوان مانع بصري در فضاي جداکننده فضاهاي تفريحي با بيرون و کشاندن فعاليتها به خارج اين فضا بدون هيچ مانع و حصاري مي تواند به تقويت کيفيت خوانايي کمک کند. مي توان به يک نکته حائز اهميت اشاره کرد وآن گذشته ذهني مردمي است که از يک فضاي تفريحي استفاده مي کنند، اينکه مکاني که براي فضاهاي تفريحي درنظر گرفته شده است قبلاً چه عملکردي داشته است ؟ اگر اين مکان در گذشته نيز به عنوان يک فضاي تفريحي مورد استفاده واقع شده باشد؛ خاطره ذهني مردم از اين مکان به تقويت درک اين فضا کمک خواهد کرد.
-باز کردن ديد يا نفوذپذيري
نفوذپذيري دو نوع است نفوذ پذيري بصري، به اين معني که اين فضاها بايد شفاف و ديدني باشند و قابليت ديده شدن بدون محدوديت را دارا باشند، نفوذپذيري کالبدي از اين طريق افزايش سطح فعاليتها در لبه هاي فضاهاي عمومي که موجبات تقويت نفوذپذيري را فراهم مي کند و به راحتي به فضاهاي عمومي از طريق ورودي هاي بيشتر بدون مانع ورود و خروج صورت گيرد .(بنتلي،١٣٨٥ ، ٢١).براي تقويت کيفيت نفوذپذيري بصري و کالبدي در فضاهاي تفريحي مي توان با افزايش سطح فعاليتهاي تفريحي در لبه هاي ورودي اين

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید