بخشی از مقاله

ارائه مدل ناب سازی برای یک واحد تولیدی جهت بهبود فرایند تولید مطالعه موردی ( بدنه سازی شرکت ایران خودرو)


چکیده
ناب سازی یک واحد تولیدی یعنی ایجاد یک تغییرو هر تغییر در یک سازمان نیازمند افراد است . در واقع تولید ناب بیش از آنکه مجموعه ای از شیوه ها و روش ها برای حذف اتلاف باشد، یک تغییرفرهنگ در سازمان است که البته نتیجه آن حذف اتلاف هـا و کاهش هزینه خواهد بود .آنچه باعث اجرای ابزارهای ناب و رشد نظام مدیریت ناب می شود تفکر ناب است .فرهنگ یا تفکر نـاب فرهنگی است که با انگیزش درونی افراد، یک فضای پذیرش تغییر را خلق می کند .خلق یک فرهنگ ناب وقتی مؤثرتر اسـت کـه افراد درک کنند که چرا کاری را به یک روش مشخص انجام می دهند . بنابراین مدیریت فرهنگ سازمانی و پرورش کارکنان آگاه و متعهد که مسئولیت پذیر و پاسخگو هستند اساس حرکت به سوی نظام مدیریت ناب است .در این مقاله با نگاهی گذرا به ادبیـات موضوع به ظرایف و نکات موجود در فرهنگ ناب پرداخته و برخی از ابعاد چگونگی تحقق آن را بررسی می نماییم و به عنوان یـک مطالعه موردی کارهای انجام شده در مدیریت بدنه سازی شرکت ایرانخودروبه منظور پیاده سازی این اصول به شیوه ای تولیـدی و کارگاهی، روش سیستماتیک شناسایی و از میان بردن انواع اعوامل اتلاف از طریق بهینه سازی مستمر در فرایندهای تولید توضـیح داده شده است که از جمله نتایج مهم آن نهادینه شدن اجرای 5s ،کاهش 5 درصدی توقفات خط تولید سـال 92 نسـبت بـه 91 (توقفاتی که علت توقف خرابی تجهیزات ،ایرادات کیفی ، کسری نیرو بوده) و همچنین بهبود ضایعات و دوبـاره کـاری و مشـارکت بیشتر پرسنل جهت ارائه پیشنهادات بهبود با توجه بـه افـزایش 2 درصـدی نـرخ سـرانه مشـارکت پرسـنل جهـت ارائـه و اجـرای پیشنهادات میباشد

واژههای کلیدی: تفکر ناب (lean production)، اتلاف((muda، جریان ارزش((value stream،تغییر نگرش و .5S

مقدمه

یکی از روشهای نوین مدیریتی در تولید،روش ناب است که در آن تلاش میشود ضایعات تولید به حداقل ممکـن رسـیده و زمـان فرآوری محصول کاهش یابد. به این ترتیب ارزش افزوده تولید افزایش خواهد یافت و در عـین حـال فعالیتهـایی کـه ارزش افـزوده ندارند،از فرایند تولید حذف میشوند. تولید ناب در واقع شیوه تولیدی است که ضمن به کارگیری فواید تولید انبوه و تولید دسـتی، با هدف کاهش ضایعات و حذف هر فعالیت بدون ارزش افزوده شکل گرفته است. بر این مبنا تکنیک ناب با کمک مجموعه ابزارهای خود میتواند نقش بنیادینی در اصلاح و بهبود فرایندها داشته باشد

انجمن ملی استاندارد و فناوری در وزارت بازرگانی آمریکا تولید ناب را اینگونه تعریف کرده است: »یـک راه حـل نظـاممنـد بـرای شناسایی و از بین بردن اتلافها ( فعالیتهایی که دارای ارزش افزوده نیستند) از طریق بهبـود مسـتمر و بـه جریـان انـداختن تولیـد درست در هنگامی که مشتری به آن نیاز دارد. این فلسفه تولیدی در پی کمال و بی نقص کردن سیستم های تولیدی است.« تولید ناب به اسامی دیگری چون: »تولید روان«، »سیستم تولید تویوتا« و »تولید بهنگام« نیز نامیده می شود. این تولیـد از ایـن رو نـاب نامیده می شود که در مقایسه با تولید انبوه همه چیز را به میزان کمتر مورد اسـتفاده قـرار مـی دهـد. اصـول تولیـد نـاب اهـداف نامحدودی را برای سیستم در نظر می گیرد: نزول پیوسته قیمت تمام شده، به صفر رساندن ضایعات و تنوع بی پایـان محصـولات. این شیوه تولید یک سیستم کامل است که از فلسفه بهبود مستمر استفاده می کند و با بهره گیری از فرهنگ کار تیمـی سـعی در تحلیل اتلافهای موجود در فرایند تولید و حذف آن ها دارد. ازویژگیهای چنین سیستمی کاهش زمان تولید، کارایی بهتر پرسـنل، کیفیت بالاتر، عمر بیشتر ماشین آلات و کاهش در سطح موجودی و هزینه های سربار است.

دلایل تاکید بر تولید ناب به عنوان یک راهبرد موفق:
- نیاز به رقابت موثر در اقتصاد جهانی
- فشار از طرف مشتریان برای کاهش قیمتها
- نیاز به استانداردسازی فرایندها برای دستیابی به نتایج مورد انتظار
- افزایش دائمی انتظارات مشتری


مرور ادبیات

مبدا پیدایش تولید ناب به سیستم تولیدی تویوتا ( TPS) در دهه 1950 باز می گردد،یعنی به زمانی که مـدیریت تویوتـا تصـمیم گرفت طرحی برای حذف اتلاف را ایجاد کند. به طورکلیفدیدگاه این سیسـتم تولیـدی ایـن اسـت کـه هـر یـک از عوامـل تولیـد: موادفنیروی انسانی،قطعات یدکی ماشین آلات،زمان و ... که بیش از تعداد حداقل استفاده شـود و هـیچ گونـه ارزش افـزوده ای در محصول ایجاد نکند،"اتلاف" نامیده می شود ( متقی،1383،ص .(353 این رویکرد یا تفکر از این رو "ناب" نامیده می شود که مـی تواند شیوه ای را فراهم آورد که از طریق آن می توان با کمترین ( یعنی با نیروی انسانی کمتر ،مواد کمتر،تجهیزات کمتر، زمـان و فضای کمتر) بیشترین کار را به انجام رساندو همزمان با تامین درست نیاز مصرف کنندگان، به آنها نزدیک و نزدیکتر شد ( وومـاک و جونز،1382،ص( 12 "تولید ناب" نامی است که توسط "ووماک"،"جونز" پس از مطالعه معروف آنان در سیستمهای تولید خودرو در دنیا تحـت عنـوان

IMVP" "، بر سیستم تولید تویوتا((TPS نهاده شد. آنان خلاصه نتایج بررسی خود را در کتاب معروف " ماشینی کـه جهـان را تغییر داد:داستان تولیدناب" به جهانیان عرضه داشته و در آن به مکانیزمی اشاره کردند که با مفهوم ساده کاهش اتلاف واحد تولید تا حد صفر،پایه گذار حرکت مستمر و مستحکم تعالی تویوتا بوده است ( رضائی،1384،ص (3

2 هصفح


براون و همکارانش 1379)،صص(111-110 نیز خاطرنشان ساختهاند که ووماک و همکارانش((1990 تولید ناب را به عنـوان یـک استراتژی تولیدی که در واقع دنباله تولیدانبوه به شمار می رود، تعریف کردهاند. این رویکرد با تمرکز برکاهش زمـان آمـادهسـازی دستگاه و تغییر خط برای فرایندهای مختلف،توسعه ایده های نوین در حـوزه منـابع انسـانی و نیـز روشهـای پیشـرفته در زمینـه کیفیت،درپی آن است که به ساخت دامنه وسیع تر و متنوع تری از خودروهای موردتقاضای بازار ژاپن بپـردازد.ایـن رویکـرد بـرای دستیابی به هدف فوق،زنجیره ی هوشمند تامین را به منظورتامین مواد و قطعات کارخانه هـا توسـعه داد.بـه عـلاوه زنجیـره هـای مزبور،امروز شبکه ای ازتوزیع کنندگان و فروشندگان در بخش های توزیع و مشتریان نیز عینا ایجاد شده اند.

مهمترین تفاوت میان تولید انبوه و تولید ناب، تفوت دراهدافنهایی آنهاست. تولیدگر انبوه هدف محدودی دارد که عبارت اسـت از: به اندازه کافی خوب بودن. به بیان دیگر: شمار قابل قبول عیبها، هم چنین بیشترین سطح قابـل قبـول بـرای موجـودی و گسـتره معینی از محصولات یکسان از اهداف یک تولیدگر انبوه است . اندیشه تولید کننده ناب مبتنـی برکمـال اسـت،یعنی نـزول پیوسـته قیمتها،به صفررساندن میزان عیوب،به صفررساندن موجودی و تنوع بی پایان محصول. دنیس((2002نیز هدف تولید ناب را برآورده کردن خواسته های مشتریان در بالاترین کیفیت،کمترین هزینه و زمان ممکن از طریق حذف دائمی اتلاف و رسیدن به اتلاف صفر معرفی کرده است این شیوه تولید یک سیستم کامل است که از فلسفه بهبود مستمر استفاده میکند و با بهره گیری از فرهنگ کـار تیمـی سـعی در

تحلیل اتلافهای موجود در فرایند تولید و حذف آنها دارد. ازویژگیهای چنین سیستمی کاهش زمان تولید، کارایی بهتر پرسنل، کیفیت بالاتر، عمر بیشتر ماشین آلات و کاهش در سطح موجودی و هزینههای سربار است.

شرح

رضــــــــایت

مشتری

رهبری

سازماندهی

آرمان


فرهنگ

تولید


( جدول1 )ذدلایل تاکید بر تولید ناب به عنوان یک راهبرد موفق:

 

مزایای به کارگیری اصول،مفاهیم و ابزار تولید ناب


یکی از مفاهیماساسی در رویکرد تولید یا تفکرنابحذف کامل اتلاف یا مودا است. موداواژهای ژاپنی و به معنـی اتـلاف اسـت.وومـاک وجیمــز(1382،ص(11مــودا را هرگونــه فعالیـت انســانی دانســتهانــد کــه جــاذب و مصــرفکننــده منــابع و ذخایرباشــد،ولی ارزش نیافریند.ازنظرآنها،انواع موداهای هشتگانه عبارتنداز:

· اشتباهاتی که باید اصلاح شوند
· تولید چیزهایی که کسی خواهان آنها نیست

· موجودی و کالاهی فروش نرفتهای که روی هم انبار میشوند مراحلی از فرایند که براستی ضرورتی ندارند

· جابهجایی و حرکت غیرضروری نیرویانسانی
· حملونقل کالاازیک نقطه به نقطه دیگربیهیچ هدفی
· توقف و انتظارکارکنان برای انجام کاری در پایینجریان به دلیل انجام نگرفتن بموقع کاری در بالایجریان
· کالاهاوخدماتی که به نیاز مصرف کننده پاسخ نمی گویند

2005)Mathaiseil•،ص(4 به یافتههای پژوهشی که درسـال 2005توسـط Lean Aerospace Initiative انجام شده اشاره کرده است.یافته ها نشان میدهد به کارگیری اصول،مفاهیم و ابزار تولیدنـاب، نتـایج زیـر را بـه همـراه داشته است :

· ساعات کار نیروی انسانی:10تا70 درصد بهبود
· بهره وری : 27تا100 درصد بهبود
· سیکل تولید:20تا97 درصدبهبود
· فضای محل تولید:25 تا 81 درصد بهبود
· مسافت جابجایی مواد و افراد:42 تا 95 درصد بهبود
· موجودی یا مواد در جریان ساخت 31 تا 98 درصد بهبود
· ضایعات،کارمجدد،معیوبات یا بازرسی : 20تا80 درصد بهبود
· زمان انتظار 16 تا 50 درصد بهبود

مفاهیم ، رویکردها ،اصول و ابزارتولیدناب
اتلاف - Muda یا (waste)
مفهوم اتلاف زدائی در تفکر ناب از اهمیت خاصی برخوردار است. چیزی که کلیه عصرها و سیستمهای زمان اعم از صنعتی و خدماتی را تحت الشعاع برنامههای خود قرار میدهد . این مهم یعنی حذف اتلافها ، همان نگرشی است که می تـوان آن را در زنجیره فعالیتهای اقتصادی مطرح ساخت بدین مفهوم که با تلقی کلیه سیستمها و افراد به عنوان مشـتری ، سـازمانهـا در زمان تدوین برنامهریزی استراتژیک و توصیف رسالت خود، تعهد خودشان را نسبت به کلیه مشتریان داخلی و بیرونی بـا شناسایی و حذف اتلافات در جهت حفظ و توسعه منابع آنان ابراز می دارند.




انواع اتلافهای موجود در سازمان - Muda یا ( : ( waste
1. اتلاف ناشی از موجودی اضافی ( ( Muda of inventory
2. اتلاف ناشی از حمل و نقل ( ( Muda of transportation
3. اتلاف ناشی از قطعات معیوب ( ( Muda of defect
4. اتلاف ناشی از فرآیندهای کاری ( ( Muda of process
5. اتلاف ناشی از زمان انتظار و بیکاری ( ( Muda of waiting
6. اتلاف ناشی از حرکتهای زائد ( ( Muda of motion
7. اتلاف ناشی از تولید اضافی ( ( Muda of over production

تفکر ناب ( ( Lean Thinking

مفهوم بنیادی تفکر ناب ، در ریشه کن کردن اتلاف و آفرینش ارزش در سازمان نهفته اسـت. تفکـر نـاب نگرشـی اسـت ، بـرای افزایش بهره وری و ارزش آفرینی مستمر ، و حداقل کردن هزینه ها و اتلافات . این تفکر شیوهای را فراهم می کند که از طریـق آن بتوان با منابع کمتر، تجهیزات کمتر، زمان کمتر، فضای کمتر، به بیشترین ها دست یافت و با توجه به نیاز مشتری و در عین حال با تامین درست نیاز مشتریان به آنها نزدیک شد. از طریق این نوع نگرش میتوان نظام تولید ناب را در سازمان جاری کرد .

کایزن ( KAIZEN) یکی از این نگرشهاست که با کاهش مستمر هزینههـا، کـاهش مسـتمر مشـکلات کیفـی و زمـان تحویـل میتوان اصلاحات مستمر را در سیستم تولیدی جاری ساخت.

تعاریف کایزن:انتخاب روشهای بهتر یا ایجاد تغییر در روشهای کنونی برای دستیابی به اهداف .مجموعه ای از تغییرات کوچک تغیرات کوچک باعث کاهش قابل ملاحضه هزینهها ، افزایش کیفیت محصولات ، تحویـل بـه موقـع خـدمات و محصـولات بـه

مشتریان ، افزایش ایمنی کارکنان و بهبود وضعیت نیروی انسانی از مصادیق فرایندهای بهره ور است . سازمانی قادر به دستیابی به اهداف شمرده شده است که فرایندهای جاری در آن در حد قابل قبولی بهره ور باشند . سازمانها میتوانند با پـیش رو قـرار دادن الگو تفکر ناب ( ( Lean Thinking به بهره ور کردن فرایندهای خود بپردازند.


اصول تفکر ناب - Lean Thinking

ووماک و جونز (1996) در کتاب معروف خود با عنوان " تفکرناب:ریشهکن کردن اتلافو آفرینش ارزش در سـازمانها" اصـول تفکـر ناب را معرفی کردهاند (صص (11-140

اصل اول - تعیین ارزش ( value )
نخستین گام در راستای تفکر ناب ،تعیین درست ارزش است. این مصرف کننده نهایی است ارزش را تعریف میکنـد و ایـن تولیـد کننده است که ارزش را میآفریند. لذا تولید کنندگان بایدبه تعریف مجدد ارزش بپردازند، چـرا کـه ایـن امـر کلیـد دسـتیابی بـه خریداران بیشتر است، و توانایی یافتن خریـداران بیشـتر و فـروش سـریعتر، اهمیـت بسـیاری بـرای موفقیـت در تفکـر نـاب دارد. سازمانهای ناب در اینصورت ، خواهند توانست مقادیر قابل توجهی از منابع و ذخایر خـود را آزاد کننـد.عنصـر نهـایی در تعریـف ارزش، هزینه هدف است. وقتی محصول تعریف می شود، مهمترین وظیفه در امر تعین ارزش، آن است که بر اساس مقدار منـابع و نیروی مورد نیاز برای ساخت محصولی که واجد مشخصات و قابلیت های معینی است، هزینه هدف ( ( target cost تعیین شود، بشرط آنکه موداهای (muda) مشهود و موجود در فرایند حذف شده باشند .

بنگاههای اقتصادی ناب مجموعه قیمتها و مشخصههایی را که توسط شرکت های معمول و متعارف به خریداران پیشنهاد میشود، بررسی می کنند و سپس می پرسند از طریق کاربرد شیوه های ناب ، چه مقدار از هزینهها قابل کاهش است؟ آنها در واقع می


پرسند، هزینه بدون مودای ( ( muda free cost این محصول ، وقتی که گامهای غیر ضروری حذف شوند و ارزش به حرکـت درآید ، چقدر خواهد بود؟ چنین هزینه هدفی به طور قطع، بسیار پایینتر از هزینههایی است که رقبا متحمل میشوند .

اصل دوم – شناسایی جریان ارزش ( ( value stream
جریان ارزش مجموعهایی است از کلیه اعمال ضروری برای یک محصول معین، این موضوع شامل همه فرایند های تولید محصولات و خدمات یعنی از انگاره تا ورود محصول و خدمات به بازار را در برمیگیرد. شناسایی کل جریان ارزش برای هـر محصـول معـین و گاهی برای خانواده هر محصول، گام بعدی تفکر ناب است. به این طریق وجود حجم بسیار زیاد مودا (muda) در سـازمان بـرملا میگردد .

نقشه جریان ارزش: همه اعمال لازم برای طراحی، سفارش و ساخت یک محصول معین را شناسـایی مـیکنـد ، تجزیـه و تحلیـل جریان ارزش ، نشان میدهد که در طول جریان ارزش سه نوع فعالیت زیر صورت میگیرد:

-1 فعالیتهایی که معلوم میشود آشکار ارزشآفریناند.
-2 فعالیتهایی که معلوم میشود ارزشآفرین نیستند ولی بدلیل دانش فنی موجود و داراییهـای تولیـدی ، اجتنـاب ناپذیرنـد ( مودای نوع اول ).

-3 فعالیتهای اضافی بسیاری که معلوم میشود هیچ ارزشی نمیآفرینند و بی درنگ قابل حذف هستند(مودای نوع دوم ).


توجه داشته باشیم پس از تفکیک فعالیتها سازمان به سه مقوله فوق، موداهای نوع دوم بیدرنگ میتوانند حذف شوند و راه بـرای رفتن به سوی رفع فعالیتهای باقیماندهایی ( مودای نوع اول ) که ارزشآفرین نیستند هموار خواهد شد.

( شکل(1 نمونه و علائم کشیدن نقشه جریان ارزش

اصل سوم - ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش ( ( flow


حرکت ( ( flow عبارتست از انجام وظایف بطور پیش رونده در طول جریان ارزش بهگونه ای که یک محصول بدون توقف، بدون ضایعات، و بدون پس روی، از طراحی به بازار، از سفارش به تحویل و از مواد خام به دست خریدار برسـد. بـرای دسـتیابی بـه ایـن منظور، وقتی ارزش تعریف شد، و کل جریان ارزش مشخص شد، نخستین گام توجه بر یک هدف واقعی است. یعنی تمرکز بر یـک طرح معین، یک سفارش معین، خود محصول و پیش چشم داشتن آن از آغاز تا پایان. گام دوم نادیده گرفتن مرزهای سنتی شـغل ها ، مسیرهای شغلی، کارکردها و شرکتها است تا واحدتولیدی ناب شکل گیرد. سومین گام بازاندیشی وظائف معـین و ابـزار الات است، به این منظور که هرگونه پس روی و وقفه از بین برود و طراحی، سفارش و تولید یک محصول معـین بتوانـد پیوسـته پـیش برود.

این سه مرحله باید همزمان انجام شوند این مرحله تمامی ساختارها یا فعالیتهایی که موجـب مـودا (muda) در جریـان تولیـد میشوند و زمان انتظار ساخت را افزایش میدهند، شناسایی و حذف میکند.


اصل چهارم - امکان دادن به مشتری تا بتواند این ارزش را از تولید کننده بیرون بکشد.
بیرون کشیدن (pull) به معنای آن است که هیچ شرکتی در بالای جریان، کالا یا خدماتی را تولید نکند مگر آنکه مشتری پایین جریان، آن را خواسته باشد. بهترین راه برای درک منطق بیرون بیرون کشیدن، آن است که ابتدا به سراغ یک مشتری واقعی برویم که یک محصول واقعی میخواهد، سپس به عقب بازگردیم و همه گام هایی که باید برداشته شود تا محصول مورد نظـر بـه دسـت مشتری برسد را مورد بررسی قرار دهیم. این سیستم در تقابل با بیرون راندن ( ( push قرار میگیرد. اصل بیرون کشیدن قوانین و قواعد مربوط به برنامه ریزی و کنترل موجودی مواد و محصولات ( کامل و یا نیمه ساخته )، همچنین نحوه تغذیه خطوط تولید، نحوه ارتباط کارخانه مادر با تامین کنندگان ( ( supplier را دگرگون خواهد کرد. بکـار گیـری تکنیـک تولیـد بموقـع (JIT) راهگشای کار سازمانها در امکان دادن به مشتری تا بتواند این ارزش را از تولید کننده بیرون بکشد.

اصل پنجم - تعقیب کمال ( ( perfection
هنگامی که سازمانها به تعیین درست ارزش، شناسایی کل جریان ارزش، ایجاد گامهای ارزش آفرین برای ایجـاد حرکـت پیوسـته محصولات معین دست مییازند و اجازه میدهند مشتری ارزش را از بنگاه اقتصادی بیرون کشد، زمان پرداختن به اصل پنجم تفکر ناب، یعنی تعقیب کمال است. و کمال عبارتست از از بین بردن کامل مودا (muda) به طوری که همـه فعالیـتهـایی کـه طـی جریان ارزش انجام میگیرند، ارزش آفرین باشند.


7 هصفح

چگونه فرهنگ یاتفکر ناب را ایجاد نماییم؟
تمرکز روی فرایندها یک عامل کلیدی در فرهنگ سازی است .بدین منظور ما بایددائماً فرایندها را بازنگری و نقشه برداری فرایند را به عنوان یک ابزار کلیدی برای بهبود مستمر معرفی نماییم .باید تیم هایی به شکل جدی بر روی طراحی فرایند بهینـه تمرکـز نمایند .حذف مراحل غیرضروری، تأخیرهای ناشی از تردد (عدم استانداردسازی)، بازرسی های اضافی، اعتماد کردن به جای کنترل های غیرضروری و غیره . طراحی فرایند بهینه مزیتهای زیادی را به دنبال می آورد، ضمن اینکه نگاه کردن به آنچه کـه مـا هـم اکنون انجام می دهیم توانمندی های مان را ارتقاء می بخشد . در یک سازمان ناب افراد مربوط به یـک فراینـد در هـر زمـان مـی توانند نقشه برداری فرایند را بکار برند و فعالیت های اصلی آن را تغییردهند .کسب وکارهای مختلف دارای صدها فرایند هسـتند، اما تمرکز روی شش تا هشت فرایند به خلق فرهنگ ناب می انجامد فرهنگ یک سازمان یا تصادفی شکل می گیرد یا توسط تیم مدیریت ارشد آن بوجود می آید .تعهد مدیریت ارشـد در ایـن میـان

بسیار مهم وسرنوشت ساز است .برای خلق فرهنگ ناب لازم است که فرهنگ موجود را بهتر درک نماییم و پیش از اینکه بتـوانیم آن را شکل دهیم با ید ببینیم چه کاری امکان پذیر و چه کاری غیرقابل انجام است .برای این کار باید یک ممیـ زی (فرهنگـی) از بخش های مختلف سازمان داشته باشیم.ابزارهای مختلف عارضه یابی به این کار سرعت می بخشد، اما نکته مهم این است که هـر نوع ابزاری که بدین منظور بکار گرفته شود باید به سرعت به نتیجه برسد زیرا در غیر این صـورت روحیـه بهبـود مسـتمر از بـین خواهد رفت .افراد به مدیران خود نگاه می کنند و رفتارهای رهبر درشکل گیری فرهنگ مؤثر است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید