بخشی از مقاله

*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***

ارتباط بین چرخه عمر شرکت و هموارسازي سود از طریق زمان بندي فروش دارایی هاي ثابت

چکیده
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین چرخه عمر شرکت و هموارسازي سود از طریق زمان بندي فروش دارایی هاي ثابت شرکت هاي
پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. هموارسازي سود اقدام آگاهانه اي است که مدیران به منظور کاهش نوسان هاي دوره اي سود درچارچوب اصول وروش هاي متداول حسابداري به آن دست میزنند. به نظر می رسد سیاست هموارسازي سود در شرکت ها، در هر یک از مراحل عمر شرکت متفاوت خواهد بود. براي انجام این پژوهش از داده هاي نمونه آماري متشکل از 585 سال- شرکت درطول نه سال و براي دوره زمانی 1382تا 1390 با کمک متغیرهاي چرخه عمر تحقیق آنتونی و رامش (1992) استفاده شد.
شرکت هاي نمونه به سه طبقه شامل شرکت هاي در مرحله رشد، بلوغ و افول دسته بندي شد و با استفاده از مدل ترکیبی تحلیل رگرسیون، تعداد چهار فرضیه آزمون شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که شرکتهاي در مرحله افول به طور معنی داري براي جبران کاهش سود عملیاتی خود اقدام به هموارسازي سود از طریق فروش دارایی هاي ثابت نموده اند. بعلاوه، شرکت هاي در مرحله بلوغ نیز به شیوه معنی داري اقدام به مدیریت سود از طریق فروش دارایی هاي ثابت و سرمایه گذاريهاي خود نموده اند. همچنین نتایج این مطالعه هیچ نوع شواهدي مبنی بر هموار سازي سود از طریق زمانبندي فروش دارایی هاي ثابت توسط شرکت هاي در مرحله رشد ارائه نمی دهد.

واژگان کلیدي: چرخه عمرشرکت، هموارسازي سود، زمان بندي فروش دارایی ها، فروش داراییها

 

مقدمه

گسترش فزاینده فعالیت هاي اقتصادي و پیچیدگی روزافزون آنها از یک طرف و لزوم توجه به اطلاعات دقیق حسابداي و صورت هاي مالی ازسوي دیگر، سبب ابداع روشهاي تحلیلی و مدیریت نوین در حسابداري شده است. یکی از مهمترین این تغییرات توجه وتاکید بیشتر به صورت سود زیان بود که سبب شد مقوله مدیریت سود مطرح شود. هموارسازي سود را می توان بخشی از مدیریت سود دانست. هموارسازي سود اقدام آگاهانه اي است که مدیران به منظور کاهش نوسانهاي دوره اي سود در چارچوب اصول و روش هاي متداول حسابداري به آن دست می زنند. هموارسازي سود هدف مشخصی دارد و آن ایجاد جریان با ثباتی از رشد سود است. هدف دیگر هموارسازي سود تمایل مدیریت واحد تجاري براي افزایش قدرت پیش بینی سرمایه گذاران وکاهش ریسک شرکت می باشد.
سود به عنوان نتیجه نهایی فرایند حسابداري تحت تاثیررویه هایی قرار دارد که توسط مدیریت انتخاب شده است. امکان انتخاب رویه هاي حسابداري به مدیریت فرصت می دهد تا در مورد زمان شناخت واندازه- گیري هزینه ها ودر آمدها تصمیم گیري کند. مدیریت انگیزه دارد با به کار گیري ابزارهاي مختلف به هموارسازي سود بپردازد. یکی از این ابزارها ، فروش دارایی هاست. از آنجایی که مدیران اغلب می تواننددوره فروش دارایی را انتخاب نمایند واز طرفی طبق طبق اصل بهاي تمام شده ، تغییرات درارزش بازار دارایی بین تاریخ تحصیل و فروش در دوره گزارش تحصیل می شود، این امر فرصت هایی را براي مدیران براي دست کاري سود از طریق زمان بندي فروش دارایی ها با هزینه نسبتا پایین در پی دارد.

یکی از ویژگی هاي اقتصادي شرکت ها، چرخه عمر متفاوت آنها می باشد طبق تئوري چرخه عمر، شرکت ها در مراحل مختلف چرخه عمر از نظر مالی و اقتصادي داراي نمودگرها و رفتارهاي خاصی هستند، بدین نحوکه ویژگی هاي مالی و اقتصادي یک شرکت تحت تاثیر مرحله اي از عمر شرکت است که شرکت در آن قرار دارد. و در راستاي موضوع تحقیق حاضر، سیاست هموارسازي سود در شرکت ها، در هر یک از این مراحل متفاوت خواهد بود. هدف اصلی در این تحقیق بررسی ارتباط میان مراحل مختلف چرخه عمر بر هموارسازي سود می باشد.

مبانی نظري و پیشینه پژوهش
هموارسازي سود1 ، یکی از مباحث مهم در مدیریت سود است. هموارسازي سود، عبارت است از اعمال نظرمدیریت شرکت در تقدم و تاخر ثبت حسابداري هزینه ها و درآمدها و یا به حساب گرفتن هزینه ها یا انتقال آنها به سال هاي بعد به طوري که باعث شود شرکت در طول چند سال متوالی از روند سود بدون تغییرات عمده برخوردار باشد. اهداف اصلی در هموارسازي سود ایجاد یک جریان سود با ثبات تر به منظور پشتیبانی از سطح سود پرداختی بالاتر است. جریان سود با ثبات تر میتواند به عنوان ریسک پایین تر درك شود که منجر به قیمت سهام بالاتر و هزینه استقراض کمتر میگردد. بلکویی(2(1381 معتقد است: هموار سازي سود عبارت است از هماهنگ کردن آگاهانه سود تا بتوان به یک سطح یا روند مورد نظر دست یافت.


براي انجام هموارسازي نیاز به ابزارهاي هموارسازي است. ابزار هموارسازي وسیله اي است که مدیران در تلاش براي هموار کردن اعداد خاص حسابداري به کار می برند. مدیران از ابزارهاي متعددي براي هموارسازي سود استفاده می کنند. ابزارهاي متعددي که به وسیله محققان آزمون شده اند شامل اقلام تعهدي اختیاري ، درآمد سود سهام ، مخارج تحقیق وتوسعه ، اقلام غیر مترقبه، طبقه بندي اقلام حسابداري فروش دارایی ها،تغییر در روش هاي استهلاك وذخیره زیان وام هستند. این تحقیق با کنترل چرخه عمر شرکت ها به بررسی هموارسازي سود با استفاده از زمان بندي فروش دارایی هاي شرکت می پردازد.

از لحاظ چرخه عمر، مراحل عمر شرکت ها به چهار دسته تقسیم می شود:

مرحله ظهور: 3 در این مرحله معمولاً میزان دارایی ها (اندازه شرکت) در سطح نازلی قرار داشته، جریان هاي نقدي حاصل از فعالیت هاي عملیاتی و سودآوري نیز پایین است و شرکت ها براي تامین مالی و تحقق فرصت هاي رشد به نقدینگی بالایی نیاز دارند. نسبت سود
تقسیمی در این شرکت ها معمولاً کم بوده و نرخ بازده داخلی4 در قیاس با نرخ تامین مالی ناچیز است.

مرحله رشد5 :در این مرحله اندازه شرکت بیش از اندازه شرکت هاي در مرحله ظهور بوده، میزان فروش و درآمد ها نیز نسبت به مرحله ظهور بیشتر است. منابع مالی نیز بیشتر در دارایی هاي مولد سرمایه گذاري شده، شرکت از انعطاف پذیري بیشتري در شاخصهاي نقدینگی برخوردار است مرحله بلوغ:6 در مرحله بلوغ شرکت ها فروش باثبات و متعادلی را تجربه نموده، نیاز به وجوه نقد در اکثر موارد از طریق منابع داخلی
تامین مالی می شود. دراین مرحله شرکت ها اقدام به پرداخت سود به سهامداران می کنند.
مرحله افول7در: این مرحله فرصت هاي رشد عموماً بسیار ناچیز است. شاخص هاي سودآوري، نقدینگی و ایفاي تعهدات روند نزولی داشته و شرکت در شرایط رقابتی بسیار سخت محاط شده است، ضمن اینکه هزینه تامین مالی از منابع خارجی بالاست به گونهاي که دراغلب موارد نرخ بازده داخلی کمتر از نرخ تامین مالی است(دهدار،.(1386

نخستین پژوهش درزمینه چرخه عمرشرکت ها درحوزه حسابداري توسط آنتونی و رامش((1992 انجام گرفته است.آنها درتحقیق خودپس ازطبقه بندي شرکت ها به مراحل رشد، بلوغ وافول، ارتباط بین معیارهاي عملکرد چون رشد فروش و مخارج سرمایه اي با قیمت بازارسهام رابررسی نمودند. هدف آنها در این تحقیق، بررسی واکنش بازار به اطلاعات حسابداري منتشر شده در مراحل مختلف چرخه عمربود. یافته هاي آنها نشان می دهدکه ارتباط معناداري میان معیارهاي عملکرد وقیمت بازار سهام در مراحل مختلف چرخه عمروجوددارد، به طوري که میزان مربوط بودن معیارهاي رشد فروش و مخارج سرمایه اي از مرحله ظهور تا افول روند نزولی دارد. اسومن((2009 مدیریت سود را بر مبناي بازار،نسبت پوشش بهره، نسبت بدهی و عملکردآزمون کرد. آنها 500 شرکت را به عنوان نمونه مطالعاتی خود انتخاب کردند و اطلاعاتی مانند فروش، سود عملیاتی،سود ویژه، هزینه بهره، بدهیها، حقوق صاحبان سهام و دیگر اطلاعات لازم را در طول سالهاي 2000 تا 2008 گرد آوري کردهاند. نتایج تحقیق آنها نشان می دهدشرکتهایی که مدیریت سود را سود را انجام میدهند بتاي پایینتر و ارزش ویژه بیشتري را دارند. آنها نرخ بازگشت پایینتر، ریسک کمتر را مشخصات شرکتهاي که مدیریت سود انجام میدهند، معرفی میکنند. و همچنین مدیریت سود ریسک پیش بینی و واقعی را کاهش میدهد که به طور معکوس سبب برگشتهاي کمتر براي سرمایه گذاريها خواهد بود که ریسک کمتري دارد.

در ایران تحقیقات اندکی در زمینه چرخه عمرشرکت ها در حوزه حسابداري صورت گرفته است. تاکنون هیچ تحقیقی با کنترل چرخه عمر شرکت هموارسازي سودهاي حسابداري را توسط شرکت ها مورد مطالعه قرار نداده است. حسنی و بهارمقدم((1389 بررسی دست کاري رویدادهاي مالی واقعی از طریق تمرکز روي متغیرهایی مانند جریان هاي نقدي ناشی از عملیات، هزینه هاي اختیاري، تغییر در موجودي کالا و هزینه هاي تولیدي است. اقلام تعهدي به عنوان جانشینی مناسب براي اندازه گیري مدیریت سود را مورد بررسی قرار دادند نتایج پژوهش نشان می دهد که رابطه معنی داري بین وجوه نقد عملیاتی و تغییرات در موجودي کالا از یک طرف و مدیریت سود در شرکت هاي پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار تهران از طرف دیگر وجود دارد.

نوروش و ذاکري((1389 هموارسازي سود ازطریق فروش دارایی هاي شرکت را طی دوره 1381تا 1385 مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق حاکی ازتایید هموارسازي سود است، چنان که سود فروش دارایی ها تغییرات موقتی سود را هموار می سازد. همچنین میزان اثرهموارسازي سود در شرکت هاي داراي کاهش سود عملیاتی بیشتر از شرکت هایی است که افزایش سود عملیاتی را تجربه می کنند.

حقیقت و قربانی((1385 رابطه سود و جریان هاي نقدي با ارزش شرکت درچارچوب چرخه عمر شرکت را بررسی نمود. یافته هاي وي نشان می دهد که در مراحل رشد و افول رابطه جریان هاي نقدي با ارزش شرکت قوي تراز رابطه سود با ارزش شرکت است و در مرحله بلوغ، عکس این موضوع صادق است. همچنین نتایج این تحقیق موید آن است که در دوره بلوغ، محتواي اطلاعاتی سود به شکل معناداري بیشتر از محتواي اطلاعاتی جریان هاي نقدي است.
هدف اصلی در این تحقیق بررسی ارتباط میان اندازه شرکت و مراحل مختلف چرخه عمر بر هموارسازي سود می باشد که ابزار هموارسازي مورد استفاده در این تحقیق زمان بندي فروش دارایی هاي شرکت می باشد. به نظرمی رسد شرکت هایی که داراي عملکرد جاري منفی (مثبت) هستند انتظار می رود سودها را با بیشتر/کمترگزارش نمودن مبلغ فروش دارایی ها ي شرکت به سمت بالا/ پایین هموار سازند. انتظار می رود چرخه عمر شرکت در این ارتباط نقش اساسی بازي کند ودر بین شرکت ها ، شرکت هاي درمرحله افول نسبت به سایرشرکت ها اقدامات هموارسازي را بیشتر انجام دهند. چرا که احتمالا انگیزه هاي بیشتري در این زمینه بین آنها وجود دارد.

فرضیه هاي پژوهش

فرضیه هاي در نظر گرفته شده براي این پژوهش با توجه به مبانی نظري پژوهش به شرح زیر می باشد:

فرضیه اصلی پژوهش:

بین چرخه عمر شرکت و هموارسازي سود از طریق زمان بندي فروش دارایی ها ارتباط معنی داري وجود دارد.

فرضیه فرعی اول: بین شرکت هاي در دوران رشد و هموارسازي سود از طریق زمان بندي فروش دارایی ها ارتباط معنی داري وجود دارد.

فرضیه فرعی دوم: بین شرکت هاي در دوران بلوغ وهموارسازي سود از طریق زمان بندي فروش دارایی ها ارتباط معنی داري وجود دارد.

فرضیه فرعی سوم: بین شرکت هاي در دوران افول و هموارسازي سود از طریق زمان بندي فروش دارایی ها ارتباط معنی داري وجود دارد.

روش پژوهش

روش مورد نظر براي انجام این تحقیق یک روش شبه تجربی می باشد. مراحل کلی تحقیق به این صورت می باشد که در ابتدا جامعه آماري تحقیق که شرکت هاي پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند واز ابتداي سال 1381تا1390 دربورس فعال بوده اند مورد بررسی قرار گرفتند.سپس شرکت هایی که ویژگی هاي مورد نظر را براي انجام این تحقیق نداشتند حذف گردیدند ودرنهایت شرکت هاي باقیمانده به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. پس از آن منابع اطلاعاتی وپایگاه هاي اطلاعاتی مختلف وصورت هاي مالی شرکت ها استخراج شد ودرنهایت فرضیات تحقیق که چهار مورد بود مورد آزمون قرار گرفت.جامعه آماري این تحقیق شرکت هاي پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران می باشد که ازسال 1382 تا 1390 دربورس فعال بوده اند. علت این امرنیز دسترسی به اطلاعات قابل اتکا وصورت هاي مالی حسابرسی شده می باشد.تعداد شرکت هاي فعال در بورس تهران درابتداي سال 1382حدود 320 شرکت می باشد.

مدل هاي پژوهش

به منظور آزمون هموارسازي، در این تحقیق سطح سود عملیاتی آزمون می گردد.تحقیق با استفاده از مدل زیر برگرفته از مقاله هرمن و همکاران((2002 بررسی می شود:


که در آن:
:(ASSINit) سود هر سهم حاصل از فروش داراییهاي ثابت وسرمایه گذاریهاي شرکت در سال t. متناسب با قیمت سهام درابتداي سال .t
:(∆OIPSit) تغییر در سود عملیاتی هرسهم شرکت i در سال t نسبت به سال t- 1 متناسب با قیمت سهام در ابتداي سال .t :(SIZEit) لگاریتم طبیعی کل فروش شرکت i درپایان سال t به عنوان متغیر کنترلی اندازه.
:(GROWTHit) درصد تغییر درفروش شرکتi درپایان سال t به عنوان متغیر کنترلی رشد.

حاصل تقسیم بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سهام شرکت i درابتداي سال t به عنوان متغیر کنترلی. :(LEVit) اهرم عملیاتی.
:(£it) جزء اخلال مدل رگرسیونی.

مبناي تفکیک شرکت ها به مراحل چرخه عمر در این تحقیق متغیرهاي رشد فروش، مخارج سرمایه اي و نسبت سود تقسیمی می باشد. این شیوه براي اولین بار توسط آنتونی و رامش(1992) 8 ارائه گردیده است. به دلیل تغییر یافتن شخصیت گزارشگري برخی از شرکتها در نتیجه تلفیق، از متغیر سن یا (عمر) شرکت ها صرف نظر شده است.

١) ابتدا مقادیر سه متغیر فوق برای ھر سال شرکت محاسبه شده، این مقادیر بر اساس چندک ھای آماری به سه طبقه پایین ، متوسط و بالا تقسیم می شوند.

٢) به ھر یک از مشاھداتی که در این سه طبقه قرار می گیرند ، یک نمره تعلق می گیرد. (پایین١، متوسط٢، بالا ٣ )

٣) سپس برای ھر سال شرکت یک نمره مرکب به دست می آید که در یکی از مراحل رشد ، بلوغ و افول طبقه بندی می گردد.
۴) در نهایت، مشاھداتی که بر اساس متغیرھای مزبور در چارچوب مدل چرخه عمر قرار نمی گیرند، از نمونه اولیه حذف می شوند و مابقی نمونه نهایی را تشکیل می دھند.
۵) از مرحله ظهور به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات شرکت ھای مربوطه چشم پوشی گردیده است.
این الگو در نگاره ١ آورده شده است.
که در آن:


)

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید