بخشی از مقاله

ارزيابي پوسچر بدني جوشکاران به شيوه ارزيابي پوسچر OWAS
چکيده
مقدمه : در حال حاضر بيماريهاي اسکلتي عضلاني جزء شايعترين بيماريهاي شغلي و يکي از علل شايع غيبت از کار محسوب مي شوند که خود مي تواند سبب کاهش بهره وري شود. طبق گزارش ستاد معاونت درمان سازمان تامين اجتماعي در سالهاي ١٣٧٠ تا
١٣٧٣ بيماريهاي اسکلتي - عضلاني علت ١٤.٤% از کار افتادگيهاي کلي در کشور بوده است . بنابراين با توجه به اين آمار و ارقام در اين مطالعه سعي شده است که اختلالات اسکلتي عضلاني مربوط به شغل جوشکاري از طريق ارزيابي پوسچر به روش OWAS مورد ارزيابي قرار گيرد.
روش بررسي : براي اينکه معلوم گردد اين شغل نياز به ارزيابي ارگونوميکي دارد يا خير ابتدا با استفاده از پرسشنامه نورديک بررسي مقدماتي صورت گرفته و سپس از شغل مربوطه به مدت ٤٠ دقيقه در فاصله زماني ٣٠ ثانيه اي عکس برداري شد. در نهايت بر اساس روش OWAS عکسهاي مربوط به هر پوسچر مورد ارزيابي قرار گرفت .
يافته ها: يافته ها نشان مي دهد کمر و بازوها بيشترين اقدامات اصلاحي را در سطح ٢ به خود اختصاص دادهاند در حالي که براي پاها اين مقدار مربوط به سطح اقدامات اصلاحي ١ مي باشد. در ارزيابي پوسچرهاي ترکيبي بالاترين عدد به سطح اقدامات اصلاحي ١ اختصاص داده شد.
نتيجه گيري: نتايج به دست آمده از پرسشنامه نورديک نشان مي دهد بيشترين ناراحتي افراد به ترتيب در ناحيه کمر(٥٢%)، زانو(٤٨%) و پشت (٣٨%) مي باشد که نتايج حاصل از روش OWAS اين يافته ها را تائيد مي کند، بنابراين مي توان روش OWAS را روشي مناسب براي ارزيابي پوسچر اين حرفه در نظر گرفت .
کليد واژه ها: اختلالات اسکلتي عضلاني مرتبط با کار، OWAS، پرسشنامه نورديک


مقدمه
اختلالات اسکلتي -عضلاني ( MSDS ) به دنبال يک ضربه آني يا حاد و يا در نتيجه وارد شدن ضربه تکراري به دستگاه اسکلتي -عضلاني در طول زمان ايجاد مي شوند. اين اختلالات در ستون مهره ها، اندام هاي فوقاني و تحتاني بروز مي کنند وشامل استرين ، تنش ، تورم ، دژنراسيون ، پارگي ، گيرافتادن اعصاب يا عروق خوني و شکستگي استخوان مي باشند که علايم آن شامل ناراحتي ، درد، خستگي ، ورم ، خشکي ، اختلالات حسي ، مورمور شدن ، محدود شدن دامنه حرکتي و کاهش کنترل حرکتي هنگامي که محيط کار و انجام وظيفه در شغل مي باشد.
خاصي به وقوع اين اختلالات کمک کند اين اختلالات را اختلالات اسکلتي -عضلاني مرتبط با کار( WMSDs) گويند(١) که بر پايه تحقيقات انجام شده ، بر خلاف گسترش فزاينده فرآيندهاي مکانيزه و خودکار عمده ترين عامل از دست رفتن زمان کار، افزايش هزينه ها و آسيب هاي انساني نيروي کار به شمار مي آيد و يکي از بزرگترين معضلات بهداشت حرفه اي در کشورهاي صنعتي است (٢،٥،٦).
بر اسـاس گـزارش دفتـر آمـار فنلانـد(١٩٩٨) ٤٦% از بيماريهاي ناشي از کار مربوط به دستگاه اسکلتي -عضلاني مي باشد(٣). همچنين بر اساس گزارش دفتر آمار کـار در آمريکا ٤٤% از بيماريهاي ناشي از کار مربوط بـه دسـتگاه اسکلتي - عضلاني بوده است (٤).
بر اساس گزارش موسسه بين المللي ايمني و بهداشت شغلي آمريکا اختلالات اسکلتي عضلاني رتبه دوم را بين بيماريهاي ناشي از کار از نظر اهميت ، فراواني ، شدت و احتمال پيشروي به خود اختصاص داده است (٢،٥،٦،٨) به طوري که بر خلاف گسترش فرايندهاي مکانيزه وخودکار، اختلالات اسکلتي عضلاني ناشي از کار عمده ترين عامل از دست رفتن زمان کار، افزايش هزينه و آسيب هاي انساني نيروي کار مي باشد(٦،٧) و يکي از بزرگترين معضلات بهداشت حرفه اي در کشورهاي صنعتي ومحيطهاي شغلي (٢،٣،٦،٧) و از جمله مهمترين مسائلي است که ارگونوميست ها در سراسر جهان با آن روبرو هستند(٦). انواع وضعيتهاي بدني ، که بيشتر افراد هنگام انجام کار به خود مي گيرند مي توانند به درد در بخش هاي خاصي از بدن منجر شوند(١)، که از مهمترين علل شغلي ايجاد اين بيماريها مي توان به انجام حرکات تکراري ، وضعيتهاي نامناسب بدن حين کار، استرس ناشي از تماس موضعي و وضعيتهاي ايستاي بدن اشاره کرد و در نهايت ويژگي مهم بيماري هاي شغلي که قابل پيش بيني بودن آنها مي باشد، اهميت مطالعه در مورد اين اختلالات و پيشنهاد روشهايي جهت پيشگيري از ايجاد آنها را بيشتر مي کند(١٦). تحقيقات انجام شده در کشورمان در خصوص اختلالات اسکلتي عضلاني و پيامدهاي مستقيم و غيرمستقيم آن زياد نمي باشد. براساس گزارش کميسيون پزشکي سازمان تامين اجتماعي استان تهران ١٤.٤% شيوع بيماريهاي مختلف از کارافتادگي به بيماريهاي اسکلتي - عضلاني اختصاص دارد(٤). همچنين بر اساس آمار منتشر شده از سوي مرکز آمار ايران و وزارت بهداشت و درمان ،
٧٦ درصد شاغلين وضعيت بدني نامناسب دارند(٧).
عوامل خطرزاي فيزيکي که باعث بروز اختلالات اسکلتي –عضلاني يا پيشرفت آنها مي شوند عبارتند از اعمال نيروي زياد، تکرار حرکت ، کار تکراري ، وضعيت بدني ثابت يا نامطلوب ، سرعت زياد انجام کار، عدم استراحت بين مراحل کار، نوبت کاري و عوامل فردي (سن ، قد و غيره ) مي باشد(١). در بين عوامل و ريسک فاکتورهاي اختلالات اسکلتي – عضلاني ناشي از کار، پوسچر نامطلوب از جمله مهمترين آنها محسوب مي شود که روشهاي متعددي براي ارزيابي آن ارائه گرديده است . از تکنيکهاي ارزيابي ارگونوميکي ارائه شده ،روشهاي مشاهده اي بر مبناي قلم و کاغذ داراي محاسن ويژه اي است ، چرا که عدم نياز به تجهيزات و وسايل تخصصي و نيز ارزيابي سريع در مدت زماني کوتاه از ويژگيهاي مهم اين روشها مي باشد(٤). روش OWAS از جمله روشهاي ارزيابي در اين گروه مي باشد که از طرف OSHA مورد تاييد قرار گرفته شده است و از جمله روشهايي مي باشد که با استفاده از آن ميزان پتانسيل بروز اختلالات اسکلتي عضلاني تمام بدن مورد ارزيابي قرار داده مي شود(٤، ١).
روش بررسي
اين مطالعه که در دو مرحله انجام شد از نوع مقطعي - مشاهده اي بود و جمعيت مورد مطالعه شامل ٢٠ نفر از پرسنل جوشکار صنعت نفت بودند که به صورت تصادفي انتخاب شدند. مرحله اول شامل تکميل پرسشنامه نورديک و مرحله دوم ارزيابي پوسچر به روش OWAS بود. ابتدا از پرسشنامه نورديک جهت بررسي ناراحتي هاي اسکلتي عضلاني کارگران و انتخاب روش مناسب جهت
اين پرسشنامه از ديدگاه ارزيابي استفاده شد.
اپيدميولوژيک بيشتر براي مطالعات مقطعي کاربرد دارد و مي تواند اطلاعات مفيد و قابل اعتمادي را در مورد اختلالات اسکلتي عضلاني فراهم کند اين اطلاعات که ازمي توان در زمينه اقدامات اصلاحي استفاده کرد(١). بعد از آناليز نتايج به دست آمده از پرسشنامه ، با استفاده از روش OWAS به عنوان شيوه ارزيابي پوسچر، از شغل مربوطه به مدت ٤٠ دقيقه در فواصل زماني ٣٠ ثانيه اي عکسبرداري شد. در نهايت بر اساس روش OWAS عکسهاي مربوط به هر پوسچر مورد ارزيابي قرار گرفت و با آناليز نتايج به دست آمده از اين روش ، سطح اقدامات اصلاحي تعيين گرديد و با نتايج پرسشنامه مطابقت داده شد. اين روش يکي از روشهاي ارزيابي پوسچر مي باشد،
که اين روش براي اولين بار در سال ١٩٧٣ درکشور فنلاند در يک شرکت توليد فولاد(OvakoOy) مطرح وتوسعه پيدا کرد. اين روش اغلب پوسچر هاي ناحيه پشت (٤ پوسچر)، بازو ها(٣ پوسچر)، پاها (٧ پوسچر) و وزن بار جابجا شده را در قالب ٣ وضعيت شناسايي مي کند. اين روش که در صنايع و مشاغل گوناگون مورد آزمون قرار گرفته است ، از نظر اعتبار درون مشاهده گر نزديک به ٩٠ درصد و بالا بوده است . مقايسه نتايج حاصل از مطالعه پوسچر با روش OWAS و نتايج اندازه گيري پوسچر به وسيله سامانه الکترونيکي SELSPOT نشان داد که روش OWAS، تصويري تقريبا درست از فشار وضعيتي را به دست مي دهد و از اين رو روائي قابل قبولي دارد(١). مهمترين مسئله در مورد انجام روشهاي ارزيابي پوسچر تعيين پوسچر مورد نظر براي ارزيابي و بازرسي مي باشد که جهت اين کار بايستي آناليز شغل يا آناليز وظيفه انجام گيرد. در فرم آناليز شغل وظيفه اصلي و زيروظايف وظيفه اصلي نوشته مي شود و بعد از اندازه گيري طول مدت زمان هر کدام از اين زير وظايف آنکه بيشترين سهم درصد زماني را از سيکل کاري شغل مربوطه دارا مي باشد به عنوان زيروظيفه مورد نظر جهت ارزيابي انتخاب مي گردد.
بعد از تعيين کليه زيروظايف موردنظر، طي مشاهدات مستقيم ، امتياز روش OWAS ثبت مي گردد.
يافته ها
نتايج حاصل از مرحله اول مربوط به پرسشنامه نورديک و مرحله دوم مربوط به روش ارزيابي پوسچر OWAS که نشان دهنده درصد فراواني ميزان ناراحتي افراد و وضعيت بدني آنها مي باشد، به ترتيب در جداول ١ و ٢ و ٣ ارائه شده است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید