بخشی از مقاله

چکيده
پس از مدلسازي حوادث محتملي که در يک فرآيند امکان رخ دادن آن ها موجود است ، نوبت به ارزيابي آثار و پيامدهاي آن حوادث مي رسد که آن ها را ميتوان به سه دسته پيامدهاي ناشي از سميت مواد رها شده در محيط و پيامدهاي ناشي از انفجار مواد رها شده در محيط تقسيم بندي نمود.
يکي از اطلاعات لازم در ارزيابي پيامد حوادث فرآيندي ، معيارهاي آسيب پذيري است که با استفاده از آن پس از مرحله مدلسازي سناريو، براي تحليل ميزان آسيب هاي محتمل ، بايد هريک از پيامدها را با استانداردهايي که بيانگر ميزان آسيب هستند مقايسه کرد. در اين طرح با استفاده از نرم افزار PHAST به ارزيابي پيامد حوادث فرآيندي در سناريوهاي انتخابي (تعداد ٢٠سناريو) از شرکت پتروشيمي شهيد تندگويان در دو شرايط انتخابي جوي معمول پرداخته که نمودارهاي حاصل از اجراي نرم افزار براي يک سناريو (مربوط به واحد اسيد ترفتاليک خام CTA) در يک شرايط جوي خاص در انتهاي اين مقاله ترسيم شده است .
واژگان کليدي : نرم افزار PHAST، ارزيابي پيامد ريسک ، فرآيند، شرکت پتروشيمي شهيد تندگويان
مقدمه
زندگي در جهاني امن و عاري از خطر همواره آرزوي انسانها بوده است و توجه به ايمني ، به صورت تلاش براي بقاء، از بدو خلقت در نهاد بشر وجود داشته است . از سوي ديگر بشر همواره در تلاش براي بهبود زندگي و سطح رفاه خود بوده و در اين راه با ايجاد تغيير در طبيعت کوشيده منابع آن را در خدمت خود درآورد. فعاليت هاي صنعتي بخشي از تلاش انسان براي رسيدن به رفاه بيشتر است . اما در اثر اين تغييرات و گسترش اين نوع فعاليت ها، مخاطرات خاصي که ناشي از تغيير در نظام رايج طبيعت است نيز رخ نموده اند. با گذر زمان و رشد فعاليت هاي صنعتي ، مخاطرات مربوط به آنها نيز رشد داشته است . بنابراين براي داشتن محيطي ايمن ، امروزه داشتن صنايعي عاري از خطر به عنوان دغدغه اي بزرگ براي عامه مردم و علي الخصوص متخصصين و صنعت گران مطرح است . از طرفي مقياس امروزي توليد و ميزان سرمايه گذاري ، که افزايش چشمگيري نسبت به سابق داشته ، وجود واحدهاي ايمن تري را ايجاب مي کند. چرا که در صورت وقوع حادثه ميزان خسارات وارده بسيار بالاست و اين براي صنعت امروز که رقابتي بي رحمانه در آن حکمفرماست ، غير قابل تحمل است . در سال هاي آغازين گسترش فعاليت هاي صنعتي ، مهندسي ايمني به صورت درس گرفتن از حوادث رخ داده براي بهبود طراحي هاي آتي تجلي مي يافت . بر مبناي تجارب کسب شده و براي جلوگيري از حوادث مشابه ، مهندسين فرآيند آموخته هاي خود را به صورت کدهاي طراحي ، مدون و منتشر کردند. به علت محدود بودن دامنه فعاليت هاي صنعتي در اين برهه ، عموما حوادث رخ داده محدود به تجهيرات خاص و يا نهايتا مرزهاي کارخانه ها مي ماند. اما پس از رشد سريع صنايع شيميايي و نفت در ابتداي دهه شصت ميلادي ، تعداد و دامنه تاثير حوادث صنعتي نيز افزايش چشمگيري داشت . رخداد حوادثي چون فليکس بورو انگلستان در سال ١٩٧٤ و يا حادثه نشت گاز سمي در سوسو ايتاليا به سال ١٩٧٨ تنها نمونه هايي از اين حوادث است . اين حوادث و حوادثي از اين دست بر خلاف حوادث پيش از سال هاي دهه شصت ، تاثيري فراتر از مرزهاي کارخانه هاي مربوط داشتند. در اين زمان بود که به علت فشار شديد افکار عمومي قوانين ايمني واحدهاي صنعتي توسط جامعه اروپا مورد تصويب قرار گرفت . در آمريکا نيز پس از فاجعه بوپال در هند به سال ١٩٨٤ که هنوز پس از گذر سال ها فجيع ترين حادثه صنايع شيميايي شناخته مي شود و برخي حوادث رخ داده در اين کشور، قوانين متعددي در زمينه ايمني صنايع از تصويب کنگره گذشت . اين مسائل باعث به رسميت شناخته شدن مهندسي ايمني به عنوان يک شاخه کليدي در حيطه مهندسي گشت . بنا به نياز احساس شده در سال هاي آخر دهه شصت ميلادي بود که روش هايي براي شناسايي مخاطرات فرآيند چون روش شناخته شده HAZOP ابداع و ارائه شد.اما حوادث واحدهاي صنعتي با وجود وضع قوانين الزام آور به ايمني و ابداع روشهايي براي شناسايي و ارزيابي مخاطرات هنوز هم رخ مي دهند. کشور ما نيز در مسير صنعتي شدن تاکنون حوادث صنعتي قابل توجهي را تجربه کرده است . حتي بهترين واحدهاي صنعتي برخوردار از آخرين يافته هاي طراحي و کارآزموده ترين پرسنل بهره بردار نيز مصون از حوادث نيستند. بنابراين براي کاهش دادن دامنه يا احتمال رخداد اين حوادث نياز به پياده سازي روش هايي موسوم به مديريت ريسک است . هدف از مديريت ريسک ، شناسايي ، ارزيابي و سپس حذف يا کنترل کانون هاي خطر است . مديريت ريسک امروزه نه تنها در صنايع شيميايي و نفت بلکه در بسياري از فرآيندهاي سازمان يافته بشري چون فعاليت هاي اقتصادي يا پروژه اي عظيم عمراني هم کاربرد دارد. همانطور که ذکر شد يکي از ارکان مديريت ريسک ارزيابي ريسک است . ارزيابي ريسک ابزاري در خدمت مدير يا تحليل گر ريسک است که بر مبناي آن مي تواند ريسک را اولويت بندي کرده و زمينه هاي مناسب براي کاهش ريسک را شناسايي کنند. ارزيابي ريسک مي تواند به صورت کيفي يا کمي انجام شود. معولا ارزيابي کمي ريسک براي سيستم هاي پيچيده و زماني که ارزيابي کيفي نمي تواند اطلاعات کافي در اختيار تحليل گر ريسک بگذارد به کار مي آيد.
پيامد ناشي از سميت مواد
مشاهدات و آزمايشها نشان مي دهند که بدن افراد در برابر خطراتي همچون استنشاق مواد سمي يا تشعشع ناشي از آتش سوزي عکس العمل يکساني را نشان نمي دهد. به عبارت ديگر افراد بسته به قدرت بدني به ميزان متفاوتي تحت تأثير اين خطرات قرار مي گيرند. به عنوان مثال فرض کنيد يک جميعت ١٠٠ نفري از افراد در معرض دوز خاصي از يک ماده سمي قرار مي گيرند. مشـاهدات نشان مي دهد که نمودار توزيع آسيب افراد معمولا به شکل زير مي باشد.

شکل (١): نمودار درصد افراد آسيب ديده بر حسب ميزان آسيب ديدگي در مواجهه با يک ماده سمي همانگونه که مشاهده مي شود اين نمودار توزيع ، شبيه به نمودار توزيع نرمال گاوسي مي باشد که متوسط آن در قله منحني اتفاق مي افتد. با انجام آزمايشات براي دوزهاي مختلف يک ماده سمي و محاسبه متوسط درصد افرادي که تحت تأثير قرار مي گيرند و رسم نمودار درصد افراد تحت تأثير برحسب ميزان دوز مي توان به نمودار فوق رسيد و از آن براي تخمين درصد افراد آسيب ديده استفاده کرد.روش متداول ديگري که به منظور بدست آوردن درصد افرادي که تحت تاثــير يک حادثه خاص قرار مي گيرند
استفاده از متغيري به نام Probit مي باشد. اين متغير را بصورت کلي مي توان با رابطه زير نشان داد:
YK1 K2 ln(V) (1)
در اين رابطه Y مقدار Probit، K١ و K٢ مقادير ثابت و V متغيري است که بر اساس نوع پيامد يعني سميت ، تشعشع ناشي از آتش سوزي و يا موج انفجار تعريف مي گردد. به عنوان مثال به منظور محاسبه
پيامدهاي سميت ، Probit به صورت زير تعريف مي گردد:
YK1 K2 ln(Cn.t) (2)
در اين معادله K١، K٢ و n مقادير ثابتي هستند که تابع نوع ماده سمي بوده و براي هر ماده اي مقدار مشخصي دارند. C غلظت ماده سمي و t زمان در معرض قرار گرفتن با آن ماده سمي است .
مقدار Probit عددي بين ٠ و ٨ مي باشد و هرچه اين عدد بزرگتر باشد احتمال مرگ و مير بيشتر
است . رابطه بين Probit و احتمال مرگ و مير با معادله زيرنشان داده مي شود:
(3)

در اين رابطه Y مقدار Probit و p احتمال مرگ و مير است .
مدل هاي پيامدهاي ناشي از سميت مواد، به منظور ارزيابي آثار استنشاق مواد سمي توسط انسان مورد استفاده قرار مي گيرند. اين نکته نيز قابل ذکر است که در ارزيابي عددي ريسک در صنايع فرايندي فقط آثار کوتاه مدت مواد سمي بررسي شده و آثار و پيامدهاي طولاني مدت در تحليل ريسک مورد توجه قرار نمي گيرد. به منظور ارزيابي پيامدهاي ناشي از رهايش مواد معيارهاي مختلفي وجود دارند که در
زير با آنها آشنا مي شويم :
معيار ERPG :
اين معيار توسط AIHA پايه گذاري شده و شامل سه سطح مي باشد:
١-ERPG: بيشترين مقدار غلظت ماده شيميايي در هواست که همه افراد مي توانند به مدت يک ساعت در معرض آن قرارگيرند بدون اينکه مزاحمتي براي آنها ايجاد کند يا بوي ناخوشايندي داشته باشد.
٢-ERPG: بيشترين مقدار غلظت ماده شيميايي در هواست که همه افراد مي توانند به مدت يک ساعت در معرض آن قرارگيرند بدون اينکه آسيب جدي يا غير قابل جبران ببينند يا نتوانند اقدامات ايمني را انجام دهند.
٣-ERPG: بيشترين مقدار غلظت ماده شيميايي در هواست که همه افراد مي توانند به مدت يک ساعت در معرض آن قرارگيرند بدون اينکه زندگي آنها تهديد شود.
در جدول زير مقادير ERPG براي برخي از مواد آورده شده است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید