بخشی از مقاله

ارزیابی نقش تاسیسات و تجهیزات شهری در کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله

چکیده
مقاله حاضر به ارزیابی نقش تاسیسات و تجهیزات شهری در کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله در منطقه باغمیشه شهر تبریز می پردازد. کشور ما بر روی کمربند اصلی زلزله قرار گرفته و به همین جهت، حیات آن همواره در معرض تهدید جدی می باشد. این در حالی است که منطقه جدید الاحداث باغمیشه به رغم آگاهی های قبلی و اعلام دانش شهرسازی در روی گسل اصلی منطقه گسترس یافته است. با چنین درکی، این مقاله در کنار مطالعات میدانی با بکارگیری روش دلفی و تدوین ضوابط و معیارهای شهرسازی درصدد ارزیابی وضعیت منطقه به لحاظ آسیب پذیری ناشی از زلزله می باشد. بررسی ها نشان می دهد که هم تاسیسات زیربنائی و هم تاسیسات رو بنائی منطقه باغمیشه تبریز به لحاظ آسیب پذیری ناشی از زلزله در موقعیت کاملا بد و خیلی بد (خطرناک) قرار دارد. این مسئله با توجه به نقش تعیین کننده تاسیسات شهری در توسعه مجتمع های زیستی و نیز کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله بیش از هر چیز بر ضرورت بکارگیری تمهیدات اصولی و به موقع چون رعایت حریم تاسیسات زیربنائی و رو بنائی حساس، رعایت اصول سازگاری و توسعه فضاهای باز و سبز در اطراف تاسیسات منطقه تاکید می نماید.
۱. مقدمه
ایران در محدوده کشورهای زلزله خیر جهان قرار گرفته و از گذشته دور هر از چند گاهی شاهد زلزله هایی مقیاس متفاوت پورده است. پیداست که وقوع هر زلزله بزرگ، هزاران نفر جان خود را از دست داده و هزاران نفر نیز مجروح می شوند و شمار بسیاری نیز خانه و کاشانه خود را از دست می دهند. با این حال طبیعی است که پیامد ناشی از زلزله به تلفات جانی و مالی خلاصه نمی شود. ترس و فشارهای روحی و روانی ناشی از آن زندگی هزاران نفر را در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی تحت تاثیر قرار می دهد. باید دانست که زلزله یک پدیده چند وجهی یا چند بعدی است و برخلاف آنچه که غالبا در کشور ما مشاهده می شود صرفا به مقاوم سازی محدود نمی شود. برای برخورد جامع هم وجود دانش های کالبدی و فیزیکی و هم غیر کالبدی و غیر فیزیکی ضروری است؛ برخی مستقیم و برخی غیر مستقیم؛ برخی از طریق سیستم اجرائی و برخی از طریق سیستم سیاستگذاری. آنچه که مهم می نماید بسیج امکانات و هماهنگی گروههای علمی و عملی مرتبط می باشد. با وجود اینکه نقش برنامه ریزی شهری و منطقه ای به دلیل ماهیت، روند، گستردگی و نیز ارتباط کاری در کاهش تلفات ناشی از زلزله به نوبه خود بسیار اساسی و در عین حال کاملا پایدار می باشد متاسفانه باید گفت که در اغلب کشورهای در حال توسعه از قابلیت ها و ظرفیت های این دانش غفلت می شود. با چنین باوری، مقاله حاضر با بهره گیری از قابلیت های دانش شهرسازی به بررسی نقش تاسیسات و تجهیزات شهری در کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله در منطقه باغمیشه تبریز می پردازد. این مطالعه بجز مقدمه شامل بیان مسئله، اوصاف عمومی تبریز، اهداف پژوهش، روش تحقیق، تعریف مفاهیم موضوع، ویژگی های محل مورد مطالعه، چارچوب نظری بحث و در نهایت نتیجه گیری و ارائه توصیه ها و راهکارهای کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله می باشد. بی تردید، وجود کاستی و یا نارسایی های احتمالی به دلیل گستردگی مسئله و فقدان آمار و اطلاعات لازم دور از انتظار نست.
۲. بیان مسئله
در خلال قرن بیستم (۱۹۹۰-۱۹۰۰) حدود ۱۱۰۰ زلزله مرگبار در ۷۵ کشور جهان رخ داده و علاوه بر خسارات مادی عظیم، جان حداقل ۱/۵ میلیون نفر را گرفته است. با فرض ثابت بودن متوسط روند مرگ و میر پیش بینی می شود در قرن ۲۱ حداقل ۲ میلیون نفر دیگر از بین بروند. نتیجه این فاجعه، ضرر ۵ تریلیون دلاری اقتصاد جهانی و در حد معادل این مبلغ، ویرانی ناشی از بناها و ساختمانها خواهد بود [۱]. این در شرایطی است که ایران جزو مستعدترین کشورها برای زلزله در جهان محسوب می شود. طبق آمار رسمی ۱۷/۶ درصد زلزله های مخرب جهان به کشور ما تعلق دارد.
این رقم بیش از ۳ برابر زلزله های مخرب کشور ژاپن می باشد[۲]. آمار حاکی از آن است که طی ۱۰۰ سال گذشته حدود ۳۵۰۰ زلزله در کشور ایران روی داده که از این تعداد ۵۳۵ مورد با شدت بالاتر از ۴ درجه در مقیاس ریشتر بوده است [۳]. همچنین سالانه ۱ زلزله با ۶ درجه در مقیاس ریشتر و در هر ده سال ۱ زلزله با ۷ درجه در مقیاس ریشتر و حتی بزرگ تر در کشور اتفاق افتاده است [۴]. این در حالی است که در طی چند دهه گذشته تلفات ناشی از زلزله در ایران نه تنها کاهش نداشته بلکه بطور کلی در هر دهه به موازات رشد شهرنشینی ۱۰ هزار نفر بر تعداد تلفات منجر به فوت افزوده شده است: زلزله بوئین زهرا با ۱۰ هزار نفر در سال ۱۳۴۱، زلزله طبس با ۱۸ هزار نفر در سال ۱۳۵۷، زلزله رودبار با بیش از ۳۰ هزار نفر در سال ۱۳۶۹ و بالاخره فاجعه بم با ۴۰ هزار نفر کشته (نیمی از جمعیت شهر) در سال ۱۳۸۲. از این رو، با توجه به روند فزاینده تعداد تلفات، باید گفت که زلزله در ایران مصیبتی است معمول و آشنا. گریزی از بروز فاجعه و پیامدهای ناگوار آن نیست و بناچار کار عمده ای که خواسته و ناخواسته بطور معمول صورت می گیرد برخورد انفعالی است. از روی احساس همدردی، عشق به هموطنان و نقش انکارناپذیر مطبوعات، در حد امکان به تامین خوراک، پوشاک، کمک های اولیه و خدمات جنبی پرداخته می شود. مقایسه تلفات جانی و خسارات ناشی از زلزله در ایران با کشوری چون ژاپن گویای کاستی بسیار پیش روی مسئولان، مدیران، متخصصان و کلا دست اندرکاران امور جامعه می باشد. برای مثال وقوع زلزله بزرگ کانتو ژاپن در سال ۱۹۲۳ باعث کشته شدن بیش از ۱۴۰ هزار نفر، تخریب ۷۰۰ هزار خانه مسکونی و خسارات مالی هنگفتی گردید [۵]؛ ولی پس از اینکه در سال ۱۹۶۱ لایحه «مقابله با بلایای طبیعی» تصویب و به تبع آن میلیون ها دلار صرف اجرای قانون پیشگیری از بلایا گردید، صدمات ناشی از زلزله به نحو چشمگیری کاهش یافت. بطوری که در سال ۱۹۸۷ وقوع زلزله ای به بزرگی ۶/۶ ریشتر در توکیو فقط دو نفر کشته و ۱۰ نفر زخمی و خسارت مالی ناچیز بر جای گذارد [۶]. در سال ۱۹۹۴ زلزله شهر نیم میلیون نفری کوبه " به قدرت ۷/۵ ریشتر، تنها ۱۰ هزار نفر کشته داشت و بخش عمده ساختمانهای شهر بدون آسیب جدی محفوظ ماند [۵]. جالب است که در زلزله اخیر شهر توکیو با بزرگی ۶/۹ ریشتر تنها ۷ نفر کشته شدند [۷]. بنابراین طبق آمار در حالی که جوامع پیشرفته با بکارگیری عنصر مدیریت و برنامه ریزی بطور چشمگیر از صدمات ناشی از زلزله می کاهند متاسفانه در کشور ما چنین نیست. میزان تلفات باوجود پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی از زمانی به زمانی دیگر بیشتر نشان می دهد. بی تردید در چنین وضعیتی، کاهش تلفات و افزایش ضریب امنیت اجتماعی و مهمتر از آن حفظ سرمایه های انسانی و غیر انسانی مجتمع های زیستی جزو وظایف و اولویت های اصلی هر جامعه محسوب می شود؛ در غیر اینصورت هستی اجتماعی، اقتصادی، کالبدی جامعه در معرض تهدید جدی قرار می گیرد. گرچه با صرف مبالغ هنگفت می توان برخی از صدمات را جبران نمود لیکن باید دانست که برخی دیگر مانند صدمات جانی و روحی هرگز قابل جبران نخواهد بود. به همین جهت، امروزه در کلیه کشورهای پیشرفته پیش گیری از فاجعه و حرکت از فرهنگ واکنشی به فرهنگ پیشگیری یک ضرورت جدی و به عنوان بخش لاینفک توسعه پایدار" محسوب می گردد [۸]. به تعبیر سیبولد" (۱۹۹۵) از آنجا که پیش بینی های زمان زمین لرزه ها، فعلا بسیار مشکل است بنابراین مناطق تحت خطر بایستی برای مواقع اضطراری کاملا آماده شوند. در حقیقت احتیاط بسیار مهمتر از پیش بینی و شرط عقل است [۵]. سازمان ملل متحد (۱۹۹۲) در سندی تحت عنوان «توسعه پایدار سکونتگاههای انسانی» به تمامی کشورها توصیه نموده که کاهش خطر زلزله را در تمامی فرایندهای برنامه ریزی و مدیریت سکونتگاههای انسانی لحاظ نمایند [۹]. با چنین درکی، این تحقیق با استفاده از ابزارهای مختلف شهرسازی درصدد تعیین نقش تاسیسات و تجهیزات شهری در کاهش آسیب ناشی از زلزله در منطقه جدید الاحداث باغمیشه تبریز می باشد. با توجه به اینکه مسئولین، برنامه ریزان (مهندسین مشاور) از قبل به وجود گسل و خطر در منطقه مورد مطالعه واقف بوده اند بنابراین سئوال اصلی مطالعه این است که آنها به لحاظ شهرسازی چه میزان گسل و واقعیت زلزله خیزی منطقه را در نظام برنامه ریزی و طراحی مجموعه باغمیشه لحاظ نموده اند؛ خاصه اینکه با سیاستهای مختلف شهرسازی از جمله توسعه شبکه راهها و تکمیل محور کنار گذر شمالی بر جمعیت پذیری این منطقه بیش از پیش می افزایند.

۳. اوصاف عمومی شهر تبریز
شهر تبریز، مرکز استان آذربایجان شرقی در شمال غرب ایران واقع شده است. جمعیت تبریز، طبق آمارهای ۴۰ سال اخیر (۱۳۷۵ - ۱۳۳۵) از ۲۸۹۹۹۶ نفر به ۱۱۹۱۴۵۶ نفر افزایش یافته لیکن توسعه فضاهای فیزیکی شهر از ۱۷۷۰ هکتار در سال ۱۳۳۵ به ۱۸۰۰۰ هکتار در سال ۱۳۸۰ رسیده است (حدود ۷/۸ برابر). به بیان روشن تر، توسعه فیزیکی شهر (البته با کمی اختلاف زمانی قابل حذر) حدود ۱/۴ برابر رشد جمعیت بوده است. به لحاظ همراهی دو عامل افزایش جمعیت و کاهش تراکم در واحد سطح، شهر از بیشتر جهات جغرافیائی رشد نموده و اغلب فضاها را پوشانده است [۱۰]. از نظر طبیعی بایستی اشاره نمود که تبریز به جز در قسمت غربی کلاً در میان سلسله کوههای مرتفع محصور شده و به صورت کاسه ای مثلث گونه در امتداد شرقی و غربی شکل گرفته است. از نظر زمین شناسی باید گفت که گسل جوان تبریز، بزرگترین و مشخص ترین پدیده تکنوتیکی منطقه محسوب می شود. این گسل به صورت فرازمین و فروزمین موجب افتادگی چاله ارومیه - تبریز و بالاآمدن کوههای عون ابن علی (اینالی) و توده مورو گردیده است [۱۱]. فعالیت گسل تبریز باعث ایجاد گسله، شکستگی ها و برآمدگی ها در سطح منطقه شده و به لحاظ قطع اکثر رسوبات کواترنری می توان گفت که دارای قدرت لرزه ای بالائی است. اختلاف ارتفاع زیاد و ناگهانی میان تبریز با میانگین ارتفاع حدود ۱۳۵۰ متر بالاتر از سطح دریا و نزدیک ترین ستیغ به آن یکی از بارزترین ویژگی های توپوگرافی منطقه تبریز در راستای گسل شمال تبریز می باشد [ ۱۲]. تبریز طبق اطلاعات نقشه پهنه بندی خطر زمین لرزه (۱۳۶۶) از جمله شهرهای بزرگ ایران است که در جایگاه با خطر نسبی بسیار بالا قرار دارد [۱۳]. با این حال، وجود گسل اصلی منطقه تبریز در امتداد شمال غربی جنوب شرقی باعث قرارگیری قسمت های شمالی شهر از جمله باغمیشه در منطقه خطر نسبی بسیار بالا شده است. البته نباید فراموش نمود که به غیر از گسل شمالی، وجود گسله های فرعی در نواحی شرقی و جنوبی شهر موید آن است که تبریز بر روی یک «منظومه گسلی» شکل گرفته است (شکل ۱). گرچه این گسله ها چندان ارزش زمین ساختی ندارند ولی به سبب آزاد شدن
انرژی می توانند دستخوش لغزش و جابجائی شوند و نقطه سستی در زیر سازه ها به شمار آیند [۱۲]

شکل ۱: موقعیت باغمیشه در گسل اصلی شهر تبریز
با توجه به واقعیات تاریخی و بویژه شواهد زمین شناسی منطقه می توان حدس زد که گسل تبریز یک بار دیگر سبب زمین لرزه شود. قریشی و برزگر (۱۳۷۱) کارشناسان برجسته کشور با بهره گیری از روابط موجود پیش بینی می کنند که زمین لرزه ای که ممکن است در امتداد گسله ی شمال تبریز با فرض حرکت ۵۰٪ در امتداد گسله روی دهد نزدیک ۷/۵=Mb (به طول ۹۰ کیلومتر) خواهد بود [۱۲]. از این رو، افقی که در کمین این شهر همانند بسیاری از شهرهای بزرگ کشور نشسته است تصویری دهشتبار به دست می دهد؛ ضمن اینکه نباید فراموش کرد که از سال ۸۵۸ میلادی (اولین زلزله بزرگ ثبت شده) تاکنون بطور متوسط در هر ۲۲۹ سال یک زلزله بزرگ در سطح منطقه تبریز روی داده است. با توجه به گذشت ۲۲۷ سال از آخرین زلزله بزرگ منطقه، بکارگیری تمهیدات پیش گیرانه بطور کاملا جدی ضروری می نماید.
۴. تعریف تاسیسات شهری و نقش آنها در کاهش آسیب ناشی
تاسیسات شهری از عوامل مهم در کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله است. متخصصین بر این باورند که اصولا توسعه شهر بدون آنها قابل تحقق نیست. بطور کلی تاسیسات در دو بخش قابل طرح هستند

۱- ۴- تاسیسات زیربنائی
این تاسیسات شامل شبکه آب، برق، گاز، تلفن، سیستم فاضلاب و نظایر آنها می شود. ناگفته پیدا است که جامعه شهری که نظم و آهنگ آن به تکنولوژی عملکردی وابسته شده حفظ و نگهداری سیستم های ارتباطات و آمد و شد، منابع آب و برق و سیستم های فاضلاب و مواد زاید کاملا حیاتی می باشد. به این معنی که اگر در اثر فعالیت ناشی از زلزله، شاه لوله آب یا گاز و یا برق منطقه قطع گردد زلزله می تواند ابعاد بسیار خطرناکی به خود گیرد. زلزله سال ۱۹۹۵ کوبه ژاپن از جمله این موارد است. در این شهر آتش سوزیهای ناشی از آسیب لوله های گاز، پدیده ای بود که علاوه بر ایجاد اختلال در امداد و نجات باعث خسارات جانی و مالی فراوان گردید [۵]. با توجه به اینکه مناطق تحت تاثیر گسل از حرکات تکتونیکی متاثر هستند و این حرکات می تواند سبب صدمات شدید گردد بنابراین اجتناب از توسعه تاسیسات شهری در نواحی گسلی تاکید می گردد[۱۴]. همچنین لازم است شبکه های ارتباطی بدون قطع مسیر گسل فعال، توسعه یابند و در صورت اجتناب ناپذیر بودن، تعداد آنها به حداقل ممکن کاهش یابند. سیستم های فاضلاب و زهکشی باید متمایز با خطوط آب آشامیدنی طرح و در هیچ موردی نبایستی باعث آلودگی زمین گردند. شبکه برق علاوه بر حفظ حرایم لازم، بایستی امکان انشعابات جایگزین نیز داشته باشند. لوله های گاز طبیعی و ایستگاههای تغییر فشار بایستی بدون مشکلات زیست محیطی، از مناطق مسکونی دور نگه داشته شوند [۱۵].
۴-۲- تاسیسات رو بنائی (تجهیزات شهری)
این تاسیسات شامل فضاهای اطفاء حریق، بهداشتی و درمانی، اسکان موقت، پارکینگ، مراکز سوخت، مراکز راهنمائی و اطلاع رسانی، مراکز تفریحی و ورزشی و نظایر آن می گردد. گرچه اهمیت آنها همانند تاسیسات زیربنائی نیست لیکن آنها را بایستی به عنوان مکمل تاسیسات زیربنائی قلمداد نمود. باید دانست که گاهی خسارات جانی و مالی ناشی از نقصان یا نارسائی تاسیسات رو بنائی با تلفات خود زلزله برابری می کند. همچنانکه قبلا نیز اشاره شد در زمین لرزه کانتو ژاپن یکی از عوامل مهم وخامت اوضاع، خسارات ناشی از اثرات ثانویه حاصل از آتش سوزی یا طوفان آتش بود که باعث کشته شدن ۱۴۰ هزار نفر و ویرانی ۷۰۰ هزار خانه گردید [۵]. در حقیقت وقتی شهر فاقد تاسیسات و تجهیزات ایمنی است و یا ایستگاههای آتش نشانی در موقعیت نامناسب هستند در آن صورت با بروز حادثه بخشی از وقت و انرژی نیروهای امداد عملا به هدر می رود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید