بخشی از مقاله

چکیده:

امروزه وقتی در مقابل تغییرات عوامل اقتصادي، اجتماعی و سیاسی و حتی جوي قرار میگیریم، به مسئولیت انسان پی میبریم. ونیاز به یک برنامه ریزي استراتژیک آمایش سرزمین با در نظر گرفتن تمام فاکتورهاي توسعه براي آینده گان به خوبی احساس میشود.

در گذشته توسعه یک امر ضروري و بود ولی امروزه پایداري محیط زیست و توسعه ي به هنگام و با یک نگاه ویژه به آینده از الزامات توسعه محسوب میشود. در گذشته یک قسمت بزرگی از جهان شرایط توسعه یافتگی را نیز نداشتند ولی امروزه به سمت و سوي پایداري رفتن یک مسیر مشخص و تقریبا آسانی براي انان بشمار میاید. در واقع توسعه از زمانی مطرح شد که فقر در برخی از کشورها بیداد میکرد و افتادن در مسیر توسعه یک حرکت نوین و رو به جلوي براي کشورهاي جهان سوم محسوب میشد که این کشورها را کشورهاي درحال توسعه می نامیدند. در کشورهاي پیشرفته سعی در پایداري این توسعه نیز می باشند که در این پروسه هم براي زمان حال برنامه ریزي میشود و هم براي آینده گان فکري میشود. با توجه به اینکه اکثر ما مولفه هاي پایداري را میشناسیم بهتر است کمی به عقب برگردیم و به مولفه هاي توسعه در مقابل در حال توسعه و یا توسعه نیافته بپردازیم.

بهمین منظور بدلیل اینکه یکتوسعه شروع روند رو به رشد کشورها و شهرهاي ما میباشد، سعی میشود در شناخت
واقعی رشد و توسعه نمونه هایی را ارائه دهیم کهاحساسلزومپایداري گردد.

واژه گان کلیدي: توسعه، توسعه پایدار، جهان سوم، درحال توسعه، توسعه پایدار شهري

١

 

-1 مقدمه:

بطور کلی توسعه پایدار در 3 مقیاس بین المللی، ملی و محلی مطرح میشود که در تحقق بخشیدن به توسعه پایدار در هریک از اینها، نیازمند تدوین راهبردهاي متفاوت و راهکارهاي خاص خود میباشد.

بر اساس تعریف توسعه پایدار شهري، شهرتوسعه یافته شهري است که به چند نیاز اساسی بشري شامل نیازهاي روحی، روانی و عاطفی، برخورداري از شبکه هاي وسیع ارتباطی به منظور کنش هاي اجتماعی، اقتصادي، فرهنگی، زیست شناسی یا مورفولوژي، ویژگی هاي اکولوژیکی و نیازهاي اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی شهرنشینان پاسخ بدهد.1

در توسعه پایدار سعی بر این است که تمامی اقشار جامعه به شهر و محل زندگی خود تعلق خاطر داشته و به نوعی شهر را از آن خود و خود را از آن شهر بدانند. درواقع بحث آموزش در تحقق حقوق شهروندي و وظایف شهروندي از طریق رسانه هاي جمعی، ازجمله وظایف مسئولین براي پیگیري میباشد.

-2توسعه و ابعاد آن

توسعه در ابعاد گسترده ایی تعریف میشود که در واقع از شالود هاى توسعه پایدار میباشد. توسعه رشد را به همراه خود دارد و این رشد هم میتواند کمی باشد و هم کیفی. مشخصه هاى رشد و توسعه میتواند نا محدود باشد که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:

1-2 توسعه انسانی:

یکی از مصادیق شناخته شده متعلق به 2(PNUD)است که از سال 1990پیشنهاد شاخصه توسعه انسانی که یک ترکیبی از امید به زندگی و زاد و ولد میباشد را میدهند .3(IDH) در سال PNUD1997 یک پیشنهاد دیگري با شاخصه فقر انسانسی 4(IPH-2) معین کننده یک نشانه از فقر انسانی از بین چهار شاخصه احتمالی مرگ قبل از شست سالگی، ارائه داده شد. بیسوادي، درصد افرادي که زیر خط فقر زندگی میکنند و درصد بیکاران طولانی مدت.

2-2 مشخصه سلامت اجتماعی

جنبه کیفی میتواند شاخصه هاي سلامت اجتماعی، که توسط دانشگاه فوردهام در شرق نیویورك تهیه شده را همچون نشانی از سلامت اجتماعی (Index of Social Health) دور هم گرد آورد. این شاخصه شانزده زیر شاخصه دارد که این شاخصه گردآورنده عوامل سلامتی بر اساس سن میباشد.

3-2 مشخصه کیفیت زندگی

٢

در اونتاریو یک شاخصه کیفیت زندگی براي سطح ناحیه اي و محلی تهیه شده بود. در این شاخصه ابعاد مختلف توسعه پایدار وکیفت

زندگی همچون محصول واسط مابین شرایط اجتماعی، بهداشتی، اقتصادي و زیست محیطی که توسعه انسانی و اجتماعی از آنها متاثر

میگردد. این علامت کیفیت زندگی توسط مشخصه هاي مختلفی طبق جدول ذیل تهیه میشود:

ابعاد توسعه پایدار

اجتماعی

سلامتی

اقتصادي

محیط زیست

مشخصه ها براي علائم کیفیت زندگی

تعداد کودکان تحت حمایت انجمنهاي حمایت از کودکان تعداد افرادي که کمکهاي اجتماعی دریافت میکنند تعداد افرادي که منتظر مسکن اجتماعی هستند

تعداد کودکانی زودرس و کودکانی که داراي وزن کافی نیستند.

تعداد سالخوردگانی که منتظر یک جا در مراکز پرستاري هستند.

تعداد موارد سرتانی تعداد افراد بیکار درصد کار

تعداد کارخانه هاي ورشکسته تعداد ساعات کیفیت هواي متوسط تناژ و نوع زباله هاي صنعتی
مقدار تناژ زباله هاي خانگی ارزش گذاري شده

ماخذ: Ontario Social Developpment Council

4-2 مشخصه سلامت اقتصادي

در سالهاي 1970 اقتصاد دانان اروپایی نوردهوس5 و توبین6 در خصوص جایگاه PIB(تولید ناخالص داخلی)، بر سلامت اقتصادي

بررسیهایی را انجام دادند. پس از تحقیقات بعمل آمده توسط آنان، خیلی از محققان بخصوص کانادایها، بطرف این متد که سعی در
تغییرو PIB با کسر یا اضافه کردن معلولات اجتماعی یا محیط زیست روي آوردند. در سال 2002شارپاوسبرگدان7 و 8، دو اقتصاد

کانادایی یک نشانه سلامت اقتصادي که در سطح ملی باید اعمال شود را پیشنهاد دادند.

-3 مشخصه رشد واقعی

در امریکا Genuine Progress Indicator)،(GPI خیلی نزدیک به Indicateur de Progres Veritable)،(IPVاست که به

معنی"شاخصه رشد واقعی" میباشد که داراي بییست و پنج متغیر اقتصادي، اجتماعی و زیست سالهايمحیطی میباشد. در -1998
1950 ، در حالی که تولید ناخالص داخلی آمریکا براي هر نفر ضرب در 2.7 فقطشده بود،GPI بر نفر %40 اضافه شده بود در حالی

بین سالهاي1950 و 1980، % 65 و GPI در در طول مدت سالهاي 1980و GPI1990 در حدود %17 پائین آمد. این تحقیقات

سعی در ایجاد مقایسه در مقابل ارزش پولی رادارند. مجموعه سرمایه ودارایهاي یک کشور. نقطه رفرانس بر اساس مصرف نهایی ساکنان

که به آن باید سرویسهاي مجانی و مبادله خدمات را افزود که از آن باید هزینه هاي محیط زیست و اجتماعی را باید کم کرد.

٣

البته آموزش در هر سطحی و براي هر قشر و سنی داراي تعریف معینی میباشد. این آموزش از دوران مهد کودك براي سنین پایین و در دبیرستان و دانشگاه براي سنین بالاتر و به شیوه اي دیگر ارائه میشود. براي عموم آموزش از طریق روزنامه هاي جمعی، رسانه هاي سمعی و بصري (صدا و سیما)، بصورت فیلم، گزارش و یا داستانهایی در داخل نشریات پر خواننده، صورت می گیرد. در خیلی از کشورهاي توسعه یافته در اینگونه آموزشها سرمایه گذاري قابل توجه اي صورت گرفته براي مثال در کشور ژاپن در حوزه فرهنگ شناسی شاخه اي با عنوان فرهنگ شهروندي گنجانده شده که وظایف متقابل فرد و جامعه را در بر میگیرد.

واژه "توسعه" در واقع مرحله پیشرفته واژه "درحال توسعه" میباشد که این تفکر پس از جنگ جهانی دوم براساس یک دیدگاه انسانگرایانه (گرسنگی در دنیا) آغاز شد. تفکر "در حال توسعه" قبل از هرچیزي یک مقیاس اقتصادي، بک مقیاس جمعیتی و یک مقیاس جغرافبایی دارد. "درحال توسعه" توسط سمپتوم ها و یا علتهایی که مفروض شده از مصادیق "درحال توسعه" تعریف میشود.

البرتینی9 براساس تخمین آماري برگرفته از یک فرضیه اقتصادي، جمعیتی، اجتماعی و یک برآورد ساختاري بر گرفته از طبیعت اقتصاد "درحال توسعه" که محدود شده و فرم گرفته از یک اقتصاد همجوار میباشد، "در حال توسعه" را تعریف می نماید. تنها از طریق همین فرضیه میتوان به علل "در حال توسعه" پی برد.10

-4 عوامل تاثیر گزار در توسعه

هر عملی تابع یک سري عوامل درونی و بیرونی میباشد. کشورهاي در حال توسعه نیز براي رشد واقعی خود متاثر از عناصر و عواملی است که اکثر متخصصین امر عوامل را به عنوان مصادیق اصلی "درحال توسعه" در نظر میگیرند که عبارتند از:

درآمد هر نفر اهمیت بخش مواد اولیه (کشاورزي)
اهمیت مواد اولیه در صادرات مصرف کم انرژي بر اساس هر نفر

سهم ضعیف تولید نا خالص ملی که براي سرمایه ثابت کنار گذاشته میشود.

اهمیت بیکاري و مهمتر از همه وجود کارهاي غیر رسمی مهرداد نوابخش، کارشناس توسعه شهري

کمبود مواد غذایی 200) گالري براي هر نفر در روز در مقابل 3000 گالري در کشورهاي پیش رفته و توضیع غلط 10)گرمتا30

پروتئین حیوانی در روز در مقابل 50 گرم در کشورهاي توسعه یافته).

آمار زاد و ولد و باداري بالا آمار مرگ و میر بالاي کودکان و امید به زندگی در حد پایین یک رشد بالاي جمعیت

پایین بودن تعداد دانش آموزان دبستانی بخصوص در سطوح آموزشی راهنمایی و دانشگاهی و همینطور بیسوادي.

به این مصادیق که بطور خالص آماري هستند، مصادیق دیگري افزوده میشود که مصادیق ساختاري "در حال توسعه" محسوب میشوند همچون:


٤

وجود منابع فراموش شده و یا بهدر داده شده.

نسبت بالاي کشاورزي با تولید کم شهرسازي ضعیف و ناتوانی طبقه متوسط ازدیاد و افراط گرایی در بخش اداري موقعیت نظام سلسله مراتبی اقتصادي وجود شدید نابرابري اجتماعی از هم پاشیدگی ساختار اقتصادي و اجتماعی درك موقعیت حاضر و رشد آن

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید