بخشی از مقاله

از بازار تا بزرگ بازار(مگامال)
چکيده
در طول تاريخ مراکز تجاري با دگرگوني هاي بسياري همراه بوده اند. با گذشت زمان سطح وسيعي از اراضي شهرها به کاربري تجاري اختصاص يافته و نمود کالبدي آن به صورت مغازه، بازار، پاساژ، فروشگاه بزرگ، و ... ظاهر شده اند. جغرافياي اقتصادي جديد خرده فروشي، با توجه به فضاهاي مصرف دوباره پيکربندي شده همچون مگامال و انتقال سرمايه ي خرده فروشي هم در درون شهر و هم موقعيت بين المللي، توجه خاصي به پديده ي دوباره سازي و تغيير خرده فروشي نموده است . رويکرد نظري خريد و مصرف به عنوان شکلي از فراغت ساختارهاي جديدي از فضاهاي تجاري و خدماتي - تفريحي و فراغتي را در جهان سبب گرديده که يکي از آن ها مگامال مي باشد. تحقيق هاي مختلف نيز نشان داده که مگامال، قسمت اصلي چشم انداز تجاري اکثر کشورهاي دنيا بوده و نقش مهمي در صنعت خرده فروشي و توريسم پيدا نموده است . اين مقاله از نوع مروري- توصيفي بوده و هدف آن بررسي و آشنايي با مگامال، بر اساس نظريه هاي خريد و مصرف به عنوان فراغت بوده است .
نتيجه گيري شده که تلفيق مناسب پتانسيل هاي کالبدي و عملکردي بازار سنتي تبريز به عنوان يک ميراث جهاني در مگامال ها موجبات اشاعه ي پتانسيل هاي بازار تبريز نيز گرديده و ايجاد مگامال هايي مبتني بر آن پتانسيل ها به عنوان مراکز و قطب هاي خدماتي، تجاري- تفريحي، فراغتي و شبکه ي ارتباطي حلقه اي در حريم شهر تبريز براي کاستن از بار ترافيکي، اقتصادي، و ... بازار و مشکلات ديگر شهر به ويژه مرکز آن و حفظ بازار پيشنهاد گرديده است .
واژه هاي کليدي :
بازار سنتي، بزرگ بازار(مگامال)، جغرافياي خرده فروشي، خريد و مصرف، فراغت و تفريح .


مقدمه، مبانی نظري و روش تحقیق
در طول تاريخ ، فضاهاي تجاري نيازهاي اقتصادي انسان را از طريق داد و ستد مردم با يکديگر تسهيل نموده اند (عبدالله زاده طرف، ١٣٨٨) و از زمان تمدن هاي اوليه تا کنون، فروشندگان در مکان هايي که عموم مردم به آن ها دسترسي داشته باشند تجمع نموده تا اجناس و خدمات خود را در معرض فروش قرار دهند (تقوايي و شيخ بيگلو، ١٣٨٧). فضاهاي تجاري - خدماتي از ديرباز از ارکان هر مجموعه ي زيستي بوده و در واقع حکم قلب را براي آن ها ايفا کرده اند (اباذري و کاظمي، ١٣٨٤) تا آن جا که عده اي از محققان اساس شهرهاي اوليه را در قلمرو تجاري آن ها جستجو کرده و تا آن جا پيش مي روند که تمدن انسان را زاده ي غريزهي تجاري انسان مي دانند. در نظريه ي اقتصادي «پيدايش شهرها در نتيجه ي عامل تجاري »، شهر کانون برخورد مسيرهاي تجاري به شمار آمده که در بخش بازار اين مسيرها به هم مي رسند (شکوئي، ١٣٨٣). نظريه هاي اقتصادي مبتني بر اين ايده اند که شهر محصول پيوند تجارت راه دور و کارکردهاي بازارهاي منطقه اي مي باشد. شهرها همواره با توليد مازاد رابطه ي تنگاتنگ داشته اند و شهرها بدون محصول مازاد اجتماعي امکان تداوم حيات ندارند (پاتر و ايونز، ١٣٨٤). در تحول از جامعه ي روستايي به جامعه ي شهري، افزايش توليد در بعضي جوامع ابتدايي موجب افزايش مبادلات تجاري گرديد (نظريان، ١٣٨٨) که مازاد اجتماعي در جوامع اوليه به صورت مازاد محصول بوده و سپس در رشد شهرها در ادامه به شکل مازاد ناشي از سرمايه بوده است . نظريات مختلفي در رابطه با ارتباط بين شهرنشيني و مازاد اجتماعي به ويژه مازاد صنعتي وجود دارند که در همه ي آن ها تأکيد بر رشد شتابان شهرنشيني در گرو صنعتي شدن و رشد اقتصادي مي باشد که تجارت مشوق هايي را براي رشد صنعتي فراهم نموده است (پيروي، ١٣٨٩).
يکي از شاخص هاي عمده ي اقتصادي و تجاري هر منطقه اي مراکز تجاري١ سنتي و مدرن آن منطقه مي باشند(سايت فوروم، ١٣٨٨). که اين مراکز کانون داد و ستد بوده و ارتباط مستقيم بين عرضه و تقاضا را برقرار مي سازند (فرزام شاد، ١٣٨٦). در طول تاريخ مراکز تجاري با دگرگوني هاي مختلف و زيادي همراه بوده اند. در کشور ايران به طور سنتي مرکز شهرها شامل بازار و مناطق اطراف آن مي گردد که هسته ي قديمي و اوليه ي شهر را تشکيل مي دهد (ويکي پدياي فارسي، ١٣٨٨). بازار، يکي از بزرگ ترين دستاوردهاي تمدن دوره ي اسلامي، در کشورهاي اسلامي به ويژه در کشور ايران از جايگاه خاصي برخوردار بوده است . بازار نماد معماري سنتي بوده و هنر اسلامي به بهترين شکل در معماري آن قابل رؤيت است . در بازار عناصر اقتصادي، مذهبي، اجتماعي، فرهنگي، خدماتي، تفريحي و عناصر ارتباطي و حفاظتي و روابط بين عناصر و نقش آن ها و وجود پيوند ناگسستني ميان ويژگي هاي معماري و عملکردي و ويژگي هاي جغرافيايي اهميت فراواني داشته است (رجبي،
١٣٨٦). به طور کلي فعاليت هاي اقتصادي بازار به سه گروه عمده ي توليدي، انبارداري و تجاري تقسيم شده اند که فعاليت هاي تجاري بازار خود شامل دو گروه عمده فروشي١ و خرده فروشي ٢ بوده اند (سعيدنيا، ١٣٨٨). خرده فروشي چند هزار سال پيش به وسيله ي دستفروشان شروع شد که اجناس خود را در محل هاي داد و ستد اوليه مي فروختند
(a٢٠١٠ ,Answers Corporation). در بازار سنتي در راسته هاي بازار، مغازه هاي دو طرف راسته معمولا خرده فروشان بوده و سراها، تيم ها و تيمچه ها محل استقرار عمده فروشان بوده اند (رجبي، ١٣٨٦).
در دهه ي ١٩٣٠ ميلادي، جغرافيدان آلماني والتر کريستالر٣ (به نقل از ,Timothy٢٠٠٥،)تئوري مکان مرکزي را براي توصيف سلسله مراتب خرده فروشي شهرها و شهرک ها توسعه و نظر داد که اندازه و فاصله از شهرک ها و روستاها يک نتيجه از رفتار مصرفي مردم هستند. به دنبال کار اوليه ي کريستالر، جغرافيدان ها در تحليل هاي مکان خرده فروشي و برنامه ريزي فيزيکي که مفاهيم عملي مهمي براي حرفه ي خرده فروشي داشته است ، مجذوب شدند. به طور طبيعي، الگوهاي حرکت مانند مالکيت ماشين و توسعه ي بزرگراه براي جغرافيدانان خرده فروشي جالب بودند (٢٠٠٥ ,Timothy). جغرافياي خرده فروشي٤ اغلب اوقات در محل اشتراک زير رشته هاي مرتبط شامل جغرافياي اقتصادي، جغرافياي خدمات، و جغرافياي شهري واقع شده است . جغرافياي خرده فروشي به طور مرسوم به عنوان مطالعه ي ارتباط متقابل مابين الگوهاي فضايي سازمان و مکان خرده فروشي از يک طرف و جغرافياي رفتار مصرف کننده ي خرده فروشي از طرف ديگر، تعريف مي شود. امروزه تغييرات فضايي در خرده فروشي، همچون ارتباط مابين سرمايه گذاري خرده فروشي غير متمرکز و خرده فروشي مرکز شهر سنتي، مورد توجه قرار گرفته است . جغرافياي اقتصادي جديد خرده فروشي، با توجه به فضاهاي مصرف دوباره پيکربندي شده همچون مگامال ٥ و انتقال سرمايه ي خرده فروشي هم در درون شهر و هم موقعيت بين المللي، توجه خاصي به پديده ي دوباره سازي و تغيير خرده فروشي نموده است . جغرافياي خرده فروشي جديد، اخيرا به جغرافياي فرهنگي خرده فروشي بيش تر متوجه شده است . از يک طرف فرم هاي معاصر مصرف به طور منفي ديده شده اند و از طرف ديگر مصرف به عنوان ارائه کردن امکانات ديده شده است . جغرافياي خرده فروشي جديد ارتباط مابين فضا و فعاليت خرده فروشي را به عنوان تشکيل دهنده ي دوجانبه و متقابل مي بيند. سرمايه ي خرده فروشي فضا را در روش هاي خاص مي سازد، در حالي که هنوز خودش به وسيله ي فرآيندهاي اجتماعي- فضايي پيکربندي شده است . اهميت خاص «حالت فضايي»١ به سوي فعاليت خرده فروشي، انتظار يک امتحان خودآگاه را دارد و تقسيم جغرافياي خرده فروشي در داخل جريان هاي کاربردي و تئوري اجتماعي بعضي سؤالات مهم را درخواست مي کند (٢٠٠٠ ,Johnston). امروزه ادبيات روي بين المللي کردن خرده فروشي متمرکز شده است روي خرده فروشان چند مليتي و تمايل ها از آمريکاي شمالي به اروپا و بخش هاي ديگر جهان پديدار شده اند. خرده فروشي، سلف سرويس نوآوري مؤثري به تمايل هاي معاصر در خرده فروشي و خريد است (٢٠٠٥ ,Sedlmaier).
ريشه هاي تاريخي «جامعه شناسي خريد»٢ تقريبا به دهه ي ١٩٥٠ ميلادي بر مي گردد. برخلاف نظريه هايي که «خريد کردن»٣ را با «به خريد رفتن »٤ برابر فرض مي کردند، ادوارد تابر در سال ١٩٧٢ ميلادي (به نقل از اباذري و کاظمي، ١٣٨٤) بين انگيزه ي به خريد رفتن و خريد کردن تفاوت گذاشت و موجب گرديد تا خريد به عنوان شکلي از فراغت در نظر گرفته شود. در سال ١٩٧٧ ميلادي بلنگر٥ و همکاران او (به نقل از همان) در ميان انواع مختلف مشتري هاي موجود، مشتري تفريحي ٦ را نيز تشخيص دادند. خريد در مطالعات کلاسيک جامعه شناختي ابتدا موضوعي عقلاني بوده، بعدها با اضافه شدن مفهوم فراغتي و تفريحي جامعه شناسان يک گام به پيش آمده و به جنبه هاي فرهنگي خريد توجه کرده اند.
بر اساس نظريه هاي مختلف ، خريد علاوه بر اين که يک فعاليت اقتصادي است ، داراي مفهوم فراغتي و تفريحي نيز مي باشد. خريد مانند اغلب پديده هاي مدرن، مبهم و دو پهلو بوده و هم کار و هم فراغت و تفريح مي باشد. در مطالعات فرهنگي ديدگاه هاي متفاوتي نسبت به خريد وجود دارد. ديدگاه «جغرافياي خرده فروشي جديد»١ طيف مختلفي از خريد و فروش را مشخص مي نمايد که در برگيرنده ي جغرافياي فروش متفاوتي مي باشد، مانند سوپر مارکت ها، دست فروشي هاي کنار خيابان، فروشگاه هاي بزرگ٢ و مراکز خريد٣ (اباذري و کاظمي، ١٣٨٤). ويرجلي و لو٤ در سال ١٩٩٦ ميلادي (به نقل از اباذري و کاظمي، ١٣٨٤) از به وجود آمدن اشکال جديد خريد در دهه ي اخير ياد نموده اند مانند فضاهاي خريدي چون فضاي خريد در مترو، ايستگاه راه آهن ، فرودگاه و بيمارستان. موقعيت هاي تفريحي و فراغتي مراکز خريد يکي از موضوعات مورد مطالعه ي مراکز خريد در علوم اجتماعي است . فراغتي و تفريحي شدن آن ها صرفا به دليل وجود مواردي چون کافي شاپ، گيم نت ، فروشگاه هاي غذاي فوري ٥ و ... نيست ، بلکه اساسا نفس خريد نيز در جامعه ي جديد، امري تفريحي شده است . در چنين فضاهايي مصرف نقش اساسي ايفا مي نمايد که صرفا به کالاها و ابزارها محدود نمي گردد و فضاها نيز در اين مکان ها توليد و مصرف مي گردند (کاظمي، ١٣٨٨).
در اکثر کتاب ها و فصلنامه هاي فارسي، براي اصطلاح انگليسي «شاپينگ سنتر» از اصطلاح فارسي «مرکز خريد» استفاده شده است (عبداله زاده طرف، ١٣٨٨ و تقوايي و شيخ بيگلو، ١٣٨٧). «شوراي بين المللي شاپينگ سنتر»٦ اصطلاح شاپينگ سنتر را به طور خيلي وسيع براي منتسب نمودن به هر گروه خرده فروشي و تأسيسات تجاري ديگر که به عنوان يک دارايي منفرد با پارکينگ روي سايت ، برنامه ريزي شده، توسعه يافته ، و مالکيت و مديريت شده، به کار مي برد (٢٠٠٩ ,Jones and Williamson). نخستين کاربردهاي واژه ي مال در انگليسي از «پال- مال»٨ ، نوعي بازي که در انگلستان قرن هفدهم و تا حدي پيش تر در ايتاليا و فرانسه بازي مي شد، مشتق مي شود و براي واژه ي مال تعاريف مختلفي وجود دارد (٢٠٠٩ ,Easternct). مال که شاپينگ مال٩ نيز ناميده شده ,Answers Corporation) (b٢٠١٠ عبارت است از هر شاپينگ سنتر بزرگ با کاربري مختلط که فروشگاه ها، خدمات، ادارات، رستوران ها، تفريح و کارکردهاي ديگر را ترکيب مي کند (٢٠٠٩ ,Easternct). هيأت تحريريه ي فصل نامه ي آبادي براي اصطلاح انگليسي «شاپينگ مال» از اصطلاح فارسي «گردش بازار» استفاده نموده است (هيات تحريريه ي فصلنامه ي آبادي، ١٣٨٨).
ساک ١ (به نقل از ٢٠٠٥ ,Timothy) بيان کرد که موسسات خرده فروشي همچون شاپينگ مال ها و فروشگاه هاي بزرگ فقط مکان هايي نيستند که کالاها و خدمات در آن ها مصرف مي شوند، آن ها همچنين مکان هايي هستند که براي ترقي دادن مصرف به طور فضايي مرتب شده اند. به طور متناظر جغرافي دان ها شروع کرده اند به دي کانستراکت کردن فرآيندهاي مبهم در ايجاد چشم اندازهاي مصرف؛ نه فقط در باره ي مصرف توليدات همچنين درباره ي مصرف کردن مکان ها، فضاها و زمان، نه تنها در نقطه ي خريد کردن همچنين در توليد و توزيع کالاها و خدمات . با اهداف اجتماعي و هويت هاي اجتماعي؛ مصرف، فضاها را ايجاد مي کند و مکان ها را تغيير شکل مي دهد. ساک (به نقل از Ibid) بحث مي کند که مکان هاي ايجاد شده به وسيله ي و براي مصرف انبوه، بنيادي براي ساختن احساس ما از دنياي مدرن هستند. مکان و فضا، در تشکيل هويت هاي مصرف کننده به عنوان عناصر مهم ديده شده اند. محققين در حال شروع به واسازي کردن انديشه هايي هستند که فضا ايجاد مي کند مصرف را و مصرف ايجاد مي کند مکان را. بر اساس تشخيص اين عناصر مهم مصرف؛ چند رشته ي علمي، مانند جغرافيا، جامعه شناسي، انسان شناسي، علم اقتصاد، علم سياسي و روان شناسي، به عنوان موضوع مورد مطالعه ي مهم و ارزنده، جنبه ي فکري يگانه ي خود را در ناحيه ي تحقيق مصرف آوردند (٢٠٠٥ ,Timothy).
خريد يک فرم فراغتي است و بعضي از محققين توجه کرده اند که خريداران در شاپينگ سنترها معمولا بيش تر شبيه جستجو کنندگان فراغت هستند و در اوايل دهه ي ١٩٩٠ ميلادي سرگرمي و تفريح به سرعت تبديل به يک صنعت شده (٢٠١٠ ,zsoyO) و مصرف به عنوان فراغت تعريف شد (٢٠٠٥ ,Timothy). به عقيده ي بوکوک ٢ (١٩٩٣ ميلادي) (به نقل از ٢٠٠٥ ,Timothy) اين دگرگوني، تغيير از مدرنيته به پست مدرنيته را مشخص کرد به اين علت که يک انتقال پارادايم اجتماعي از توليد و کار به مصرف و فراغت را دربرداشت . از اين رو در جوامع سرمايه داري پست مدرن، فراغت ماهيت زندگي است و کار به عنوان مفهومي براي دست يافتن به فراغت انجام مي شود. بنابراين ، نوع فراغت امروز به وسيله ي مصرف انبوه تعريف شده است و بيش تر مخصوصا مصرف اجناس و خدمات هم چون مسافرت، ورزش ها، هنرها و سينما. اين انتقال به پست مدرنيته و ظهور نوع فراغت ، موضوعات عمده ي مربوط به مصرف و هويت را توليد کرد (٢٠٠٥ ,Timothy). کار ميلر١ (١٩٩٨و ١٩٨٧ ميلادي) (به نقل از Ibid) اهميت مصرف انبوه را به عنوان چارچوب تجربي قابل توجه به وسيله ي افراد و جوامع نشان مي دهد. کار مهم اخير روي مصرف و هويت ؛ ديد سنتي مصرف به عنوان يک عمل ساده و آسان از خريد کردن را، رد مي کند و در عوض ادعا مي کند به اين که مصرف يک فرآيند اجتماعي است براي تشخيص هويت مردم با توليدات در راه هاي پيچيده. در سراسر تاريخ اخير خريد به عنوان فعاليتي پرزحمت ديده شده بود، فعاليتي که بايد عهده دار مفهومي از زندگي و بقا باشد ولي امروزه خريد يکي از مهم ترين فعاليت هاي فراغت متعارف در جهان شده است (Ibid). در مطالعه ي جنسن ٢ (١٩٨٩ ميلادي) (به نقل از Ibid) ملاحظه شده است که در انگلستان از انتهاي دهه ي ١٩٨٠ ميلادي؛ خريد فعاليت فراغتي برجسته اي شده و در تعادل با گذراندن يک روز در ساحل است . خريد به عنوان فراغت رجوع مي کند به اين که عمل خريد خودش نيز به عنوان يک مشغوليت تفريحي است . خريد فراغتي و پيوند نژادهاي مختلف سرگرمي فراهم کرده است آن چه را که بعضي از مشاهده کنندگان، «شاپرتينمنت »٣ مي نامند. تحليل هاي زمان- بودجه نشان داده که آمريکايي ها خارج از خانه و محل کار، وقت خود را در شاپينگ سنترها و مال ها بيش تر از هر جاي ديگر گذرانده اند (Ibid).
به نظر بلوچ ٤ و همکاران(١٩٩١ ميلادي) (به نقل از Ibid) خريد فرجاغتي٥ يک شکل از مصرف پر تفريح و تجربي است که تجارب لذت بخشي را براي خاطر خود اشخاص توليد مي کند. به نظر آن ها(١٩٩٤ ميلادي) (به نقل از ٢٠١٠ ,zsoyO)، شاپينگ مال ها به وسيله ي خريداران؛ به عنوان يک مکان، نه تنها براي خريد بلکه براي فعاليت هاي ديگر همچون سرگرمي و تفريح ، ديده شده اند. جکسون٦ (١٩٩١ ميلادي) (به نقل از ,Timothy) ٢٠٠٥ اين فکر را به وسيله ي ارائه کردن يک گونه شناسي سه قسمتي از وابستگي و ارتباط مابين خريد و فراغت پيش مي برد (شکل ١).

شکل ١ - پيوند بين خريد، فراغت ، و محل وقوع (٢٥.P ,٢٠٠٥ ,Timothy)
نتايج تحقيق ميراهل ١ در ٢٠٠٩ ميلادي نيز نشان داد در حالي که توسعه ي شاپينگ سنترها در ايالات متحده و اروپا به درجه ي اشباع رسيده اند در آسيا به سرعت در حال پيشرفت کردن هستند (٢٠٠٩ ,Meyer-Ohle).
هر يک از تحقيق هاي فوق به نوعي تمايل به ايجاد شاپينگ مال ها و مگامال ها در جهان و اهميت دادن به تفريح و فراغت و نيز خريد به عنوان فراغت و حمايت مردم از آن ها و تأثير آن ها روي زندگي شهري را نشان داده اند و شاپينگ مال به عنوان سايت و محل مصرف معاصر توجه محققين مختلف در فرهنگ هاي متفاوت را به خود جلب نموده است . در ايران رساله ها و پايان نامه ها، مقالات و کتاب هاي مختلفي در مورد بازارهاي سنتي موجود مي باشند و با توجه به اين که در مورد مگامال ها در کشور ما به آن صورت کتاب و مقاله اي موجود نمي باشد و در سايت هاي اينترنتي فارسي هم در اين مورد مطالب زيادي وجود ندارد ولي در مورد مگامال ها به زبان انگليسي کتاب ها و مقالات مختلفي وجود دارد در همين راستا در اين مقاله ضمن اشاره اي بسيار کوتاه به تاريخچه ي مراکز تجاري، به بررسي مگامال پرداخته شده که زمان و دوره ي مشخصي در نظر گرفته نشده و به طور کلي به مطالعه پرداخته شده است . اين مقاله از نوع مروري- توصيفي بوده و جمع آوري اطلاعات به شيوه ي کتابخانه اي و اسنادي انجام گرفته که هدف آن بررسي و آشنايي با يکي از فضاهاي مصرف دوباره پيکربندي شده در جغرافياي جديد خرده فروشي در جهان بوده است و با توجه به اين که در غرب تهران(در شهرک اکباتان)، «بزرگ بازار تهران»١ يا «بزرگ بازار اکباتان»٢ نيز در حال احداث مي باشد به نظر نگارندگان اين بررسي ضروري و داراي اهميت بوده است . به دليل وجود نداشتن اصطلاحي رسمي براي معادل فارسي اصطلاح «مگامال» و با توجه به اين که در سايت مگامال تهران (شرکت نگين مالزي، الف ١٣٨٧) از اصطلاح فارسي «بزرگ بازار» براي مگامال استفاده گرديده در اين پژوهش نيز از اصطلاح فارسي «بزرگ بازار» براي اصطلاح انگليسي »مگامال» استفاده شده است .
تاريخچه اي بسيار کوتاه در مورد مراکز تجاري
معاوضه و مبادله و يا خريد و فروش توليدات مازاد بر مصرف روستاييان در يک محل ، بدون برنامه ي از پيش تعيين گرديده، بازار مبادله ي کالا را ايجاد نمود (رجبي، ١٣٨٦). پيشينه ي تاريخي بازارها حداقل به چند هزار سال قبل از ميلاد مي رسد (سلطان زاده،
١٣٨٠) و از طرفي شهر اسلامي بدون بازار قابل تصور نبوده و بازار سرپوشيدهي بزرگ در تبريز، اصفهان، تهران، استانبول و ... نمونه هاي جالبي از آن ها هستند (تقوايي و شيخ بيگلو، ١٣٨٧). در ايران بازارها مهم ترين محور ارتباطي و فضاي شهري بوده و در گذشته به طور معمول در امتداد مهم ترين راه ها و محورهاي ارتباطي که از يک دروازه شروع و تا مرکز شهر ادامه مي يافت ، شکل مي گرفتند (سلطان زاده، ١٣٨٠) و شکل گيري عناصر بازار و روند توسعه ي آن معمولا بستگي به کارکرد اصلي شهر و رشد جمعيت و رشد اقتصادي آن داشته است (نظريان، ١٣٨٨). بازار سنتي، به طور کلي و تقريبا در طول تاريخ ، علاوه بر فعاليت اقتصادي، فعاليت هاي اجتماعي، فرهنگي، آموزشي، مذهبي، سياسي، خدماتي و تفريحي نيز داشته است (تقوايي، شيخ بيگلو، ١٣٨٧) و در غرب نيز شروع عمل اتصال فضاي مصرف کننده به جنبه هاي فضاهاي اجتماعي، فرهنگي، آموزشي و تفريحي تا قرن هجدهم ميلادي پايه ريزي شده بود که در خصوص عرضه ي فضاهاي مصرف کننده به عنوان فضاهاي عمومي، توسط تجارت خرده فروشي، اشکال نخستين خرده فروشي مانند بازارها و گذرگاه ها٣ اين راهبرد تجاري را نشان مي دادند (٢٠٠٢ ,Henderson-Smith). در اواخر قرن هجده و اوايل قرن نوزده، به تدريج بيش تر شهرهاي بزرگ شروع به احداث پاساژ نمودند (تقوايي و شيخ بيگلو، ١٣٨٧) و در بسياري از کشورها پيشرفت صنعت ، توليد انبوه و توجه به مصرف موجب ساخت فروشگاه هاي بزرگ گرديد که هدف از ايجاد آن ها، انجام امور عده ي زيادي از مردم در زماني کوتاه بود (عبدالله زاده طرف، ١٣٨٨). فروشگاه هاي بزرگ با امکانات اقتصادي و سازمان عظيم خود وضع خرده فروشي را تغيير داده و تسهيلات و راحتي هاي بيش تري براي مصرف کنندگان ايجاد نمودند (تقوايي و شيخ بيگلو، ١٣٨٧) و در ايران نيز ساخت پاساژها و فروشگاه هاي بزرگ و زنجيره اي از عصر پهلوي آغاز گرديد (رجبي، ١٣٨٦). در قرن بيستم با افزايش روزافزون جمعيت شهري و اتومبيل و حومه نشيني، در جهت آسودگي مردم و مشتريان [و کسب سود بيش تر] شرکت هاي ساختماني و تجاري به ايجاد ساختمان هاي جديد و مراکز خريد در حومه هاي شهري اقدام نمودند (عبدالله زاده طرف، ١٣٨٨).
يک شاپينگ سنتر از يک خيابان خرده فروشي يا ديگر محل هاي داد و ستد فرق داشت براي آن که کاملا برنامه ريزي شده بود (٢٠٠٣ ,Sloane). قابل توجه ترين مثال اوليه 2 و اولين «شاپينگ سنتر حومه ي شهري» معمولا کانتري کلوب پلازا١ در کانزاس سيتي ، ميسوري ٣، در نظر گرفته مي شود که در سال ١٩٢٢ ميلادي در آمريکا افتتاح شد Floyd) (٢٠٠٢ ,and Allen و به طور بي اندازه اي موفق بود و به سرعت رشد کرد که موفقيت اين شاپينگ سنتر هنوز هم وجود دارد (٢٠٠٣ ,Sloane) (شکل ٢). توسعه ي شاپينگ سنتر حومه ي شهري در آمريکا، به مقدار زياد موفق بودن آن ها را ثابت کرد و توسعه ي آن باعث رشد فرم هاي متفاوت شاپينگ سنترها از سال ١٩٢٠ ميلادي تا به امروز گرديد .(Henderson-Smith, 2002)

شکل ٢- شاپينگ سنتر کانتري کلوب پلازا در کانزاس سيتي، ميسوري ايالات متحده (Söllner, 2009, P.4)
از جنگ جهاني دوم به بعد، در کشورهاي توسعه يافته ساختار تجارت خرده فروشي انقلابي حقيقي را تجربه نمود (تقوايي و شيخ بيگلو، ١٣٨٧) و شاپينگ مال آن چنان در زندگي معاصر فراگير شده است که بديهي پنداشته مي شود. با اين وجود، اين شکل خاص فضاي خرده فروشي تاريخچه ي نسبتا کوتاهي داشته است . پنجاه سال قبل تنها در آمريکا شاپينگ مال ها به ندرت در چشم انداز خرده فروشي پراکنده بودند. در مقايسه ، تا سال ٢٠٠٠ ميلادي تعداد شاپينگ مال ها در ايالات متحده آمريکا بيش تر از ٤٠،٠٠٠ شد. الگوهاي مشابهي در کانادا و استراليا مشهود است . همچنين تنوع شاپينگ مال ها افزايش يافته است تا کاهش ، به طوري که امروزه ديدن مگامال ها، مال هاي منطقه اي تفريحي ١، شاپينگ سنترهاي با کاربري مختلط ٢، و ...، به جاي فقط ديدن مال هاي منطقه اي و همسايگي ، 3 ممکن است . همچنين ورود طراحي مال و تکنيک هاي تجارت در فرم هاي ديگر فضا، مشهود است و انواع ديگر فضاهاي شهري، چون فرودگاه ها، راه آهن و ايستگاه هاي اتوبوس، گالري هاي هنري و موزه ها به عنوان شاپينگ مال توسعه مي يابند و مال شدن٤ فضاهاي ديگر و جهاني شدن فضاي خرده فروشي بيانگر آن است که مهم نيست فرد از نظر بين المللي کجاست (٢٠٠٢ ,Henderson-Smith). امروزه مدل هايي که ادعا مي کنند مشتري ها هميشه مايل نيستند به شاپينگ مالي که نزديک ترين به آن ها است بروند، اما مبناي ترجيحات آن ها روي جذابيت مال و احتياجات خود آن ها است بيش ترين موضوعات بحث شده هستند (٢٠١٠ ,akKoc). شاپينگ مال سلطه ي بازار را به دست آورده است ، تا ميزاني که حتي کشورهايي که از لحاظ سنتي به جاي فروشگاه هاي بزرگ يا «شاپينگ سنترهاي بسيار بزرگ » از محل هاي خريد و فروش و فروشگاه هاي کوچک پشتيباني مي کردند، مانند چين ، کره و مالزي، در حال توسعه دادن شاپينگ مال هاي کاملا مسقف بزرگ هستند.
همچنين ميزان حضور در شاپينگ مال ها افزايش يافته است . در استراليا، روزانه دو ميليون نفر از يک شاپينگ مال ديدن مي کنند که ميزان حضور مشابهي را مي توان در شاپينگ سنترهاي آمريکا و اروپا يافت . به واسطه ي اين حقايق ، استدلال شده که شاپينگ مال معاصر، قسمت اصلي چشم انداز تجاري اکثر کشورهاي دنيا مي باشد. تأثير «شاپينگ مال» بر جامعه ي معاصر به سلطه ي اقتصادي آن محدود نمي شود، بلکه حضور آن بر حوزه هاي ديگر جامعه نيز تأثير گذاشته است . شاپينگ مال، قسمتي از فرهنگ معاصر شده است و در فيلم ها، سريال هاي تلويزيوني، کتاب ها، بازي هاي ويدئويي، آهنگ ها و تبليغات نشان داده مي شود و توسط شوراهاي شهر، به عنوان جاذبه هاي توريستي، ارتقا مي يابد و توسط بسياري از بخش هاي جامعه به عنوان مکان اجتماعي استفاده مي شود (٢٠٠٢ ,Henderson-Smith).
امروزه، مراکز تجاري به صورت بخشي از سبک زندگي افراد درآمده و نقش مهمي در صنعت خرده فروشي پيدا نموده اند (يحيي پورجلالي، ١٣٨٨) و شاپينگ سنتر تکامل يافته تا ويژگي اصلي زندگي اجتماعي شهري باشد (٢٠٠٢ ,Henderson-Smith). امروزه صنعتي سازي مصرف ١ با معني و مفهوم شاپينگ مال هاي بزرگ ترسيم مي شود ,Rimmer and Dick) (٢٠٠٩. بين

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید