بخشی از مقاله

اصول طراحی مبلمانِ محیط های یادگیری با رویکرد ایجاد فضاهای خلاق و انعطاف پذیر برای کودکان


چکیده

در سالهای اخیر با ایجاد تغییر در نظامهای آموزشی، اهمیت فضاهای آموزشی و سازگار نمودن بستر یادگیری با نیازهای کودکان، بیش از پیش مورد توجه صاحب نظران تعلیم و تربیت قرارگرفته است و برای جذابتر کـردن این فضاها تدابیر گوناگون اندیشیده شده است، چرا که محیط فیزیکی مـیتوانـد تعـاملات و در پـی آن فرآینـد یادگیری را تقویت و یا تضعیف نماید. این نوشته ضمن شناخت تاثیر محیط بر کودک و نقش مبلمان به عنـوان یکی از عناصر موثر در یادگیری و تحریک حس کنجکاوی کودکان، ضرورت بهره گیری از عامل انعطـافپـذیری در محیطهای یادگیری را مورد تاکید قرار داده است. در این رابطه برخی از راهکارهـای انعطـافپـذیر سـاختن محیطهای یادگیری ارائه و برای روشن شدن موضوع، برخی از مطالعات در زمینه رشد کودکان و سیر طراحـی محیطهای یادگیری با الگوی انعطافپذیری، مورد بررسی قرار گرفته است.

واژههای کلیدی: طراحی مبلمان، محیطهای یادگیری، فضاهای آموزشی انعطافپذیر، خلاقیت، کودک

-1 مقدمه

"بارکر"1موسس روانشناسی اکولوژیک، عقیده دارد بین ابعاد فیزیکی معماری و رفتـاری در قرارگـاههـای فیزیکـی-رفتـاری رابطه خاصی وجود دارد. فضاهای آموزشی مانند کـلاس درس، کارگـاه هـا و... و یـا کـل فضـاهای آموزشـگاه قرارگـاه محسـوب می شوند. نیمکتهای یک کلاس درس و طرز چیده شدن آنها در فضا و یا معماری مدرسه، ابعاد فیزیکـی -معمـاری و در طـرف دیگر آموزش و مجموع اقدامات در سطح کلاس درس و در سطح آموزشگاه بعد رفتاری نامیده مـی شـود. در نظریـه اکولوژیـک بارکر به ابعاد سازماندهی و اجتماعی قرارگاه نیز توجه میشود و گفته میشود هر فرد با قرار گرفتن در قرارگاه فیزیکی-رفتـاری نقشهای اجتماعی معینی را عهده دارد میشود.(مرتضـوی،(1 1376 در دوران کودکی قابلیتها و خلاقیتهای فردی پایهگذاری میشود و بهترین زمان پیشرفت برای خلاقیت و تخیل در فاصله سنی 2 تا 10 سال روی میدهد. کودک طی این سـالهـا از محیط تأثیر بیشتری میگیرد و در مورد محیط خود به طور طبیعی کنجکاو است. حال آن که فضاهای آموزشـی کودکـان در ایران، فاقد طراحی مناسب کودکان است.(شفائی و مدنی،(215:1389 اگر با توجه به دستاوردهای مفید علم ارتباطات، آموزش و پرورش را نوعی اطلاع رسانی بدانیم، در این نگرش تعلیم و تربیت دانشآموزان، تنها تحت تاثیر کلام معلم نیست، بلکه عناصر دیگری چون آموزشهای غیرکلامی و رفتار غیربیانی بیش از سایر عوامل، در انتقال پیام بـه فراگیـران نقـش دارنـد. بنـابراین یادگیری تنها در کلاس درس اتفاق نمیافتد.(شاطریان،(73:1389 خلاقیت کودکان به قدرت خیالپـردازی آنـان بسـتگی دارد و

1

خیالپردازی مهمترین عامل در ارتقاء خلاقیت است. پژوهشهای مختلف پیرامون تأثیر محیط کالبدی بر ارتقا خلاقیـت نشـان میدهد برخی فاکتورهای محیطی(به طور مستقل) در افزایش روند رشد خلاقیت مؤثرند. این فاکتورها عبارتند از:

- عوامل طبیعی محیط: ایجاد منظر محیط طبیعی در رشد خلاقیت مؤثر است. حتی وجود گیاهان در فضای داخلی بـر خلقیات و فرآیند خلاقیت تأثیرگذار هستند.

- شکل و وسعت فضاها: شکل و اندازه فضاها می تواند زمینه ساز تجمع افراد شود و گـروه هـایی بـرای تعـاملات و روابـط اجتماعی پدید آورد. میزان و نوع ارتباطات گروهی در روند خلاقیت تأثیر مثبت دارد. پس طراحی فضا(از نظـر شـکل، اندازه و عملکرد) طوری که میزان ارتباطات را افزایش دهد و بر کیفیت این تعاملات تأثیر مثبت داشته باشد، بر رشـد خلاقیت نیز تأثیرگذار است.

- تزیینات: استفاده از آثار خود کودکان و آثار هنرمندان برجسته در تزیین فضا و ایجاد محیطی که امکـان رهـا کـردن

کار(اثر کودک) را از روزی به روز دیگر فراهم کند، نیـز در رونـد رشـد خلاقیـت کـودک تـأثیر مثبـت دارد.(شـفائی و مدنی،(216:1389

ایجاد محیطی برانگیزاننده که توانایی ها و مهارتهای متناسب سن رشد کودک را به چالش بطلبـد. تنـوع مـواد و مصـالح و کتب در دسترس و بازیهای امکانپذیر و فرصت تجربه و آزمون و خطا با مواد و مصالح را به کودک میدهد. تشویق کودکان به آزمون راههای تجربه نشده و غیرمعمول و توجه به پرسش های کودک درباره مشاهداتش بسیار مهم اسـت. مواجهـه کـودک بـا محــیطهــا و فرهنــگهــا و مــردم و تجــارب و شــیوههــای مختلــف اندیشــه در رشــد و بــروز خلاقیــت وی اثــر دارد.(مظفــر و همکاران،(67 1386 در یک نگاه سیستمی، چگونگی معماری، تجهیز محیط های آموزشی کودکان به ویژه مهدکودک ها و مدارس ابتدائی، اصول و عناصر تشکیل دهنده آن نظیر، تناسبات اجزا، مقیاس، نوع سازماندهی فضا، رنگ، نور، صدا، فضای بـاز محوطـه و... میتوانند اثرات قابل توجهی بر کودکان باقی بگذارند. بدیهی است محیط یادگیری زیبا، یـادگیری را آسـان کـرده، نشـاط و شادابی را برای کودکان به ارمغان میآورد.

-2 بیان مسئله

کودکان بخش زیادی از عمر خود را در فضاهای آموزشی میگذرانند. بنابراین محیطهای یادگیری بایـد ظرفیـت پـذیرش و رشد وکودکان را فراهم آورند. لازمه شروع هر دوره سنی از رشد، طی روند طبیعی آن در دوره قبل خواهد بود. شـناخت رشـد، بدون آگاهی از ضرورتهای اساسی آن نتیجهای کاربردی نخواهد داشت. ضرورتهای اساسی رشد در سـه مـورد خلاصـه شـده است: ضرورت درک محیط و گسترش شناخت، ضرورت سلامت، امنیت جسمی و گسترش مهارتهای بدنی و ضـرورت ارضـای عواطف، پیوند با محیط و گسترش انگیزهها. این ضرورتها، تاکید بر نقش "محیط" زنـدگی کـودک و امکانـات در دسـترس در این محیط جهت تحرک آزاد و مستقل، گسترش مهارت های بدنی و ایجـاد پیونـدهای عـاطفی و روحـی بـا آن اسـت.(مظفـر و همکاران،(68 1386 از اینرو تعامل کودک با محیط از اهمیت فوق العادهای برخوردار است، به گونهای که این تعامل از شکلگیری شخصیت تا رشد جسمی و ذهنی کودک را در بر میگیرد. لذا تاکید بر ایجاد فضاهایی راحت، ایمـن، قابـل دسـترس، پاسـخگو، جذاب، خلاق و زمینه ساز جهت رشد جسمی و ذهنی کودک، از جمله نکاتی است که با استناد به تحقیقات به دسـت آمـده بـر اساس واقیات روانشناختی کودک، طراحان میبایست در ساخت فضاهای کودکان مورد توجه قرارگیرد. فضا عاملی راهبـردی و روانی است و از بعد فیزیکی میتواند احساس خوب و یا بد را به انسان منتقل کند. فضا به عنوان یک عنصر، شامل فضای درونی بسته، فضای درونی باز و یا فضای بازی، عنصری مؤثر بر آموزش کودکان است. متأسفانه فضای موجود در پیشدبستانیها، غالباً مطلوب نیست و به تحقق اهداف آموزشی کمک نمیکند.(ندیری،(4:1390 امکانات محـیط آموزشـی همـواره دارای نیازهـای در حال تغییر است. برنامه های ابتکاری نو به طور مرتب شناخته می شود، ارتباط میان محیط های آموزشی و جوامع دائما در حـال رشد است، تکنولوژی امکانات بالقوه و در برخی موارد شیوه های آموزشی نوینی را فراهم نموده است. این درحالی است کـه بـه اعتقاد مربیان و برنامه ریزان، امکانات فضاهای آموزشی موجود، بدون اینکه در آن تغییرات اساسی رخ دهد تنها انتظـارات زمـان ساخت را برآورده می سازد، در صورتی که برنامه های ارائه شده در این بازه زمانی، ممکن است بارها، تغییر کرده باشد. متاسـفانه


2

امروزه سازندگان این فضاها بدون آگاهی کافی نسبت به تسهیلات تجدیدپـذیر مـورد نیـاز دوره حیـات بنـا، تنهـا بـه نیازهـای آموزشی مختص زمان حال می اندیشند. از سوی دیگر فضاهای آموزشی فعلی ایران در بعد تجهیزات به خصوص در مقاطع پیش دبستانی و ابتدائی که هدف اصلی این نوشته را در بر میگیرد شرایط نامناسبی دارد. ایـن مسـئله در مطالعـات صـورت گرفتـه جلالــیپــور((1375 بــا موضــوع بررســی وضــعیت بهداشــتی مــدارس ابتــدائی شهرســتانهای اســتان تهــران، پــژوهش زارع و همکاران((1385 در مورد بهداشت محیط، ایمنی وارگونومی مدارس ابتـدائی اسـتان مرکـزی، مطالعـه رضـائییان و دانـاییفـرد (1380) در بررسی وضعیت بهداشت مدارس یزد، پژوهش آقارفیعی و همکاران((1387 با عنوان "بررسی عدم تناسـب در ابعـاد مبلمان مدارس با مشخصههای آنتروپومتریکی دانش آموزان دوره ابتدائی در شهرستان کرج" و دو مطالعـه حبیبـی و همکـاران (1388) با عنوان "بررسی تناسب ابعاد آنتروپیک دانش آموزان مقطع ابتدائی شهر اصفهان با ابعاد میز و نیمکت های موجـود در سال"88-87 و (1389) با عنوان "بررسی ویژگیهای تنسنجی دانشآموزان دبستانی اصفهان در راستای طراحی اندازه میـز و نیمکت کلاس" نیز بیان شده است. بنابراین تعریف اصول و ضوابطی در خصوص توسعه و تجهیز فضاهای آموزشـی بـا رویکـرد افزایش کیفیت فضایی و عملکردی محیطهای یادگیری، علاوه بر معماری در مبلمان نیز ضروری به نظر میرسد.

-3 ادبیات پژوهش

اصلاح کالبدی محیط های یادگیری، نیازمند تفکری پیشرو است و بزرگترین چالش، پـیشبینـی نمـودن نیازهـای مـدام در حال تغییر برنامههای آینده است. اما از آن جا که نمیتوان به طور قطعی به صدق کردن تمایلات کنونی فضـاهای آموزشـی در آینده نیز اطمینان داشت، دو حقیقت است که مجبور به پذیرش آن هستیم: اول، آینده دراز مدت ممکن است شبیه آنچه کـه امروز است، نباشد و دوم، آموزش به رشد خود ادامه می دهد. ادغام این دو امر یک بررسی در رابطه با انعطافپـذیری حقیقـی را طلب می نماید. چرا که مبلمان محیطهای آموزشی باید بیشترین قابلیـت انعطـاف را داشـته تـا از بیشـترین تطبیـقپـذیری بـا خواستههای داخل و خارج مجموعه و برنامههای آماده تغییر برخوردار باشند. هدف این نوشته دستیابی و ارائه راهکارهایی است که بر اساس آن بتوان با ایجاد تغییرات در مبلمان فضاهای آموزشی امکان ایجاد انعطاف لازم در این فضاها، جهت بروز خلاقیت کودکان فراهم نمود. در مرحله ادبیات پژوهش و ارائه راهکارها در سه حوزه: شناخت ویژگی های فضاهای آموزشـی، بازشناسـی انعطافپذیری در محیطهای یادگیری و نسبت میان محیط و خلاقیتِ یادگیری کودکان، روش انجـام مطالعـات شـامل دو گـام است. در گام نخست جمع آوری دادهها بر مبنای روش توصیفی و تحلیلی با ابزار گردآوری داده ها به صورت مطالعـات اسـنادی، دسترسی به متون علمی مرتبط، درگاه اینترنتی و بهره گیری از ضوابط و دستورالعمل های نهادها، سازمان ها و مراکـز مطالعـاتی ذیصلاح و پس از آن در مرحله تحلیل، روش استدلال منطقی و روشهای استقرائی و قیاسی خاصه در حوزه تبیین راهکارهـای ارتقا طراحی داخلی و مبلمان فضاهای مورد مطالعه. بر ایـن اسـاس، روش اسـتفاده شـده در ایـن نوشـته، توصـیفی و تحلیلـی اسنادی است.

-4 پیشینه پژوهش

با توجه به اهمیت موضوع آموزش و فضاهای آموزشی در جهان مطالعات مختلفی دراین باره صورت پذیرفته است. در حـوزه آموزش و بایستههای آن با توجه به ویژگیهای فرهنگی، اقلیمی و اجتماعی امکان به کارگیری کامـل مطالعـات دیگـر کشـورها کارساز به نظر نمیرسد. بلکه باید با توجه به تجربیات دیگر مناطق نسبت به ارائه برنامهای بومی اقدام نمود. در مطالعـه صـورت گرفته درباره کسب اطلاع از چگونگی فضاهای آموزشی چهار کشور پیشرفته(آمریکا، کانادا، استرالیا و انگلستان) بیان شده است که ویژگیهای این فضاها در دو بخش تجهیزات فیزیکی و شرایط فرهنگی حاکم بر فضاهای آموزشی قابل تقسیم است. در بعـد فیزیکی، نتایج پژوهش نشان داده است که اکثر مدارس از فضاهای آموزشی مناسبی بهرهمندند و الگوی کـلاسهـا متناسـب بـا روشهای جدید تدریس طراحی شده است. همچنین یافته های مربوط به جو و فضای فرهنگی نیز نشـان داده اسـت کـه شـش عامل روحی همدلی و همدردی، تعهد و مسئولیت شناسی، احترام، جو اعتماد، علاقه و انگیزه، جـو نشـاط و شـادی بـر مدرسـه حاکم است.(زمانی و نصراصفهانی،(56 1386 پژوهشهای مختلف نشان می دهد که تسهیلات فیزیکی فضاهای آموزشـی بـه ویـژه


3

محیطهای یادگیری کودکان، تاثیری اساسی برعملکرد دانش آموزان و اثربخشی کار معلمان دارد. راحت بودن کلاس، تجهیـزات و مبلمان مناسب، آسایش بصری و صوتی، دمای مناسب، تراکم مناسب و عواملی از ایـن دسـت بسـیار حـائز اهمیـت اسـت. در حوزه تسهیلات فیزیکی فضاهای آموزشی مطالعات زیادی صورت گرفته است. از جمله ارتمن2 در مقالهای با عنـوان " تسـهیلات فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان" (Earthman,2002) پژوهش های انجام شده درباره مدارس ایالات متحـده را بررسـی کرده و به این نتیجه رسید است که میان طراحی صحیح و دقیق ابعاد و اجزای گوناگون مدرسه و یادگیری دانش آموزان رابطـه معنادار وجود دارد.(زمانی و نصراصفهانی،(58:1386 همچنین در گزارشی که هنـری3 دربـاره تسـهیلات مـدارس از نظـر معلمـان منتشر کرده است.(92 (Henry, 2001 درصد از 1050 معلم مدارس دولتی اظهار داشته اند که طراحی کلاسهـای درس تـاثیر بسیار بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان داشته است. معلمان عقیده داشـتند کـه مـدارس بایـد دارای امکانـات زیـر باشند:

- صندلیها و فضاهای کاری راحت برای اینکه شرایط انعطافپذیری بیشتر برای معلم و دانشآموز فراهم شود؛
- گرمایش و سرمایش کلاسها قابل تغییر باشد؛

- چیدمان کلاسها قابل تغییر باشد؛

- از رنگها، بافتها و الگوهای جذاب برای کف و دیوارها استفاده شود.(همان: (58

-5 ویژگیهای محیطهای یادگیری کودکان

در انجام مطالعات سه حوزه مورد اشاره در این نوشته نخست به بررسی ویژگی ها و نسبت میان کودک بـا محـیط پرداختـه خواهد شد. این موضوع در سه بخش که نوع و نحوه تعامل کودک با محیط، ویژگی های پویایی ذهنی کودکـان و نسـبت آن بـا محیط و رابطه طبیعت به عنوان بستر بروز خلاقیت را مشخص نموده است، بررسی میشود.

-1-5 تعامل کودک با محیط
کودکی و پرداختن به آن به طور خاص قدمت زیادی ندارد. طبق آنچه که "مارک دودک" در معماری مهدکودک میگویـد، ایده نگاه به کودکی از غرب و در اواخر قرن 17 میلادی صورت گرفتهاسـت.((Day & Midbjer, 2007:21 "جـان لاک" معتقـد است تجربه های نخستین آدمی عمیقا در زندگی بعدی او اثر می گذارند. و بر همین اساس، بر نقـش تربیـت و اهمیـت پـرورش تاکید می کند. "پیاژه" در سالهای دهه 1920 به این نتیجه رسید که کودکان در مقایسه با بزرگسالان جهان را به طور دیگـری میبینند. کودکان محیط پیرامون خود را تغییر میدهند تا وضعیت خودشان را بهبود بخشـند.((Day & Midbjer, 2007:26 بـر خلاف بزرگسالان که محیط را از طریق فرم درک میکنند، جنبههایی از محیط برای کودکان مهم است که بتواند محـیط را بـر اساس کاربری های مختلفی که به آن می دهند، تغییر دهند. بچه ها به ویژگی هـای جزئـی و تصـادفی محـیط توجـه مـی کننـد. مطالعات "پوکاک و هادسون" (1987) حاکی از توجه بیشتر کودکان به جزئیات کف، ویژگیهای بدنـه جـاده و فضـاهای بـازی کودک دارد. منبع الهام کودک محیطی است که در آن احاطه شده و منبع الهام بزرگسال خود اوسـت. کـودک اغلـب از طریـق بازی های کاوش گرایانه در محـیط یـاد مـیگیـرد و محیطـی کـه کـودک را احاطـه کـرده منبـع بزرگـی بـرای تحریـک افکـار اوست.(قائمی،(165:1389 در مورد تاثیر متقابل فرد با محیط و نقش عوامل محیطی در تحولات جسمی و روانـی کودکـان قابـل ذکر است که: هسته اصلی همه تئوری های رشد، تعامل با تاثیر متقابل است. همه روانشناسان بر این عقیده صحه می گذارند که پدیده های روانی و تغییرات آنها نتیجه تعامل بین ارگانیسم انسان و محیط است، فقط تفاوت دیدگاهها در این است کـه در ایـن میان کدام عوامل مورد تاکید هستند.(مظفر و همکاران،(67:1386

در تمام موجودات زنده به موجب قانون تاثیر و تاثر بخشیدن در محیط، تمایل به سازش با محیط وجود دارد، به این ترتیب که کودک کوشش دارد با محیطی که در آن زندگی میکند سازش نماید و خود را با آن منطبـق سـازد و بـه اعتقـاد "پیـاژه" سازش با محیط یکی از دوصورتِ هوش در انسان است. کودک در ابتدا سعی میکند که محیط را با سیستم درونـی و هـوش خود سازش دهد، ولی چون این همیشه نمیتواند امکانپذیر باشد و کودک با موارد و مسائلی مواجه مـیشـود کـه بـا تجـارب

4

قبلیاش متناسب نیست، از این رو خود را با تجربه جدید سازگار مینماید. بنابراین کودک فعلپذیر محض نیست. بـه عبـارت دیگر همانطورکه در تصویر 1 دیده میشود، میتوان سازش با محیط را تعادلی بـین درونسـازی وبرونسـازی دانسـت.(مردمـی و دلشاد،(110:1389

×تاثیر بر محیط سازش با محیط ×تاثیر از محیط
(درونسازی) (برونسازی)


تصویر:1 نحوه ارتباط کودک با محیط (مقدم،(29:1366

ریشههای ادراک محیطی در کودکی انسان نهفته است. کودک ابتدا پدیدهها و اشیاء را به صورتی کلی میبیند و آنگـاه بـا تمایز قائل شدن، آنها را تعریف میکند. اما رابطه کودک با محیط رابطه ای موضعی4 است. در شناخت موضعی به جای فاصلهها و ابعاد و زاویهها و مساحتها، روابطههایی چون نزدیکی5، دوری6، تقارن7 ، پیوستگی8 و درون هم بودن مورد توجه کودک قرار میگیرد. بنابراین کودک ابتدا متوجه نظمهای بسیار ابتدایی بر اساس تقارن است که با تداوم و نزدیکی تعریـف مـیشـوند. در تصویر 2 رابطهی کودک با محیط او براساس طبیعت موضعی یا توپولوژیک اشیاء نشان داده شده است. بر این اسـاس کـودک مکانها را با حس تقارن و مرکزیت، مسیرها را بر اساس حس تداوم و تقاطعها را بر اساس سطوح تشکیل شده درک میکنـد. برای مثال وقتی کودک در یک حیاط خالی با درختی مواجه میشود خواص هندسـی شـکل درخـت نظیـر انـدازه و ارتفـاع و تناسـبهـای آن را درک نمـیکنـد، بلکـه مرکزیـت موضـعی درخـت نسـبت بـه محـیط اطـراف را درک مـیکنـد.(مظفـر و همکاران،(79:1385


کودک و فضای او

×فضای موضعی
×فضای اقلیدسی
سنین بالاتر Topologic
تصویر:2 ارتباط موضعی کودک با محیط پیرامون (مظفر و همکاران،(79:1385 کودک در سنین پـایین بـا رابطـههـای
موضعی با اشیا ارتباط برقرار میکند.

-2-5 محیط و پویایی ذهنی کودک

هر گونه رابطهای که انسان به واسطه حواس خود با محیط برقرار می نماید نوعی حرکت است. حرکت یک نیاز انسانی و یک رفتار اساسی برای کودکان است که باعث حمایت و تقویت رشد متعادل و همه جانبه آنها می گردد. در کودکان هـوش جنبشـی که از طریق احساس تماس، نشان داده می شود، به اندازه هوش بصری دارای اهمیت اسـت، چـرا کـه ذهـن کودکـان از طریـق پردازش تعاملاتی که با جهان خارج دارند رشد می کند. از اینرو تاکید بر تجربهی مستقیم عملی، اساس تعلیم و تربیـت کـودک محور شده است.(مردمی و دلشاد، (111 1389

امروزه در معماری و طراحی داخلی، توجه به مفهوم تقویت خلاقیت در طراحی فضاها و محوطههای مناسب بـرای کودکـان در راستای برانگیزش و ارتقا سطح خلاقیت، از محورهای مورد بحث در جامعه علمی است؛ چنانچـه عقیـده معمـاران در طـرح ساختمانهای کودکان بر این است که با احساس تعلق به فضا و اینکه در خانه خودشان هستند بتوان خلاقیت آنهـا را تحریـک کرد. به عبارت بهتر کودکان تمایل دارند تا در زمینه فضاها، احساس این همانی و هماهنگی هویتی خـاص بـا فضـاها و محوطـه بازی داشته باشند تا بصورت آزاد به دخل و تصرف در محیط و پروش حس آفرینشگری درونی اقدام کنند.(پورجعفر و همکـاران،

5

(66 1389 بنابراین از این نیاز انسان به پویایی فیزیکی-ذهنی نباید توسط استانداردهای ساکن انفعالی جلوگیری شود، بلکه راه حل پویا و سودمند در این رابطه، پیرو این شعار است"سکون به حد ضرورت، حرکت به حد امکان" این شعار بخش مهمـی از عملکرد یک محیط آموزشی فعال است.

-3-5 طبیعت و یادگیری کودکان

طبیعت بستری است که تمام موجودات برای رشد طبیعی به آن نیازمندند. پس اجازه دهیم که طبیعت همانند معلمـی بـه کودک آموزش دهد. تماس با حیوانات و گیاهان، فرآیند رشد شناخت را تسـریع کـرده و موجـب تشـویق بـازیهـای تخیلـی و تحریک حسی می شود. و تجربیات حسی نیز باعث یادگیری عمیقتر کودکان میشـود.(قـائمی،(166 1389 محـیط طبیعـی در ارتباط مستقیم با رشد شناختی کودکان از طریق ایجاد فرصتهایی برای اکتشاف، آزمایش و بازی برای آنهاست. قـرار گـرفتن در محیط طبیعی نقش مهمی در رشد شناختی کودکان از طریق بهبود هوشیاری کودک، استدلال و مهارتهای مشاهداتی وی ایفا میکند. محیطهای طبیعی به کودکان اجازه دستکاری کردن و تغییر چیزهایی از دنیای اطرافشان را مـیدهـد. بـه عنـوان مثال می توان به محیط های گیاهی که کودکان می توانند در آنجا قلعه هایی بسـازند و یـا در محـیط هـای شـنی کـه مـی تواننـد خاکها را کنده و ساختارهایی را تشکیل دهند، اشاره نمود. تحقیقات نشان میدهد که حضور کودکان در فضای طبیعی باعث کاهش استرس و فشارهای روحی در آنها میشود. همچنین کودکانی که اوقات خود را در فضاهای سبز میگذرانند نشانههـای بیماری کمتری دارند. محوطه سبز مدارس نیز باعث افزایش عملکرد علمی کودکان میشوند.

یکی از موانع یادگیری، خستگی است. بر اساس تئوریهای جدید توجه، حرکت ملایم، آهسته و تدریجی پدیـدههـای آشـنا برای کودک مثل حرکت و تغییر شکل ابرها، صدا و حرکت قطرات آب و مواردی از این دست، همگی به دلیل آن که بـه تـلاش خودآگاه چندانی احتیاج ندارد. باعث بر طرف شدن خستگی روانی کودکان می شوند. (همان:(167 محیطهای یادگیری کودکان باید در ارتباط مستقیم با طبیعت باشند. زیرا یادگیری طی جریانی پیوسته در زنـدگی و عمومـا بـر مبنـای علائـق و کشـفیات کودک و ناآگاهانه صورت می گیرد، لذا طراحی محیطی که بتواند به صور غیرمستقیم کودک را با مسائل و تجربیات جدید روبـرو کند، او را در روند یادگیری قرار خواهد داد. به نظر می رسد طبیعت به عنوان منبعی غنی و تمام ناشدنی، بستری مناسب بـرای رشد همهجانبه کودک باشد. طراحی فضاهای کودکان باید مطابق با عملکرد اجتماعی، شناختی و فیزیکی آنان باشـد. عملکـرد فیزیکی شامل حرکتهایی مانند غلتیدن، پریدن، جست و خیزکردن، دویدن و بالا و پایین رفـتن اسـت. رشـد فیزیکـی شـامل الگوهایی از رشد بدنی و بلوغ و نتیجه کنش و واکنش کودکان با اطرافشان، یعنی فضـاهای داخلـی و خـارجی اسـت. عملکـرد شناختی شامل پاسخهای ادراکی بچهها به فضاها و صورتهاست. ادراک بصری، شنیداری و لامسهای نقش زیادی را در رشد شناختی کودکان ایفا میکند. رشد شناختی، تغییرات سیستماتیک را در استدلال، مفاهیم، حافظه و زبان کودکان مـیآزمایـد. عملکرد اجتماعی کنش و واکنش کودکان با بزرگسالان اسـت کـه موجـب مـیشـود آنـان فعالیـتهایشـان را بـا بزرگسـالان شبیهسازی کرده و تطبیق دهند. رشد اجتماعی تغییراتـی را در احساسـات کودکـان، روشهـای رویـارویی و ارتبـاط آنهـا بـا بزرگسالان کشف میکند.(مظفر و همکاران،(42:1388

حالت کلی فضاهای طبیعی، تجهیزات و مبلمان در فضاهای آموزشی باید قادر به تامین سه دسته نیازهای مشخص کودکان باشند. این نیازها شامل: نیازهای آموزشی، نیازهای پرورشی(رشد اجتماعی و رشد فیزیکی) و نیازهای روحی و احساسی اسـت. تأمین این نیازها، محیط فیزیکی مدارس را تبدیل به محیطی مؤثر برای اهداف آموزشی و پرورشی کودکان مینماید. در گـروه اول فضاهای طبیعی باید مناسب رشد شناختی کودکان و با هدف افزایش دانشهـا در مـورد طبیعـت، گـرایشهـا نسـبت بـه طبیعت و مهارتهای به دست آمده از محیطهای طبیعی باشند. در گروه دوم فضاهای طبیعی باید بستر مناسـبی بـرای رشـد فیزیکی و اجتماعی کودکان باشند. فضاهای اجتماعی که در محیطهای طبیعی طراحی میشوند، امکان تعامـل و ارتباطـات و رویارویی کودکان با یکدیگر را ایجاد نمایند و فضاهای بازی دسته جمعی و انفرادی باعث رشـد فیزیکـی و اجتمـاعی کودکـان میشوند. در گروه سوم فضاهای طبیعی در ترکیب با فضاهای مصنوع با هدف ایجاد لطافت بصری و ایجاد فضایی زیبا که حـس تعلق خاطر را برای کودکان ایجاد نماید طراحی میشوند.


6


-6 طبقهبندی مبلمان فضاهای آموزشی

کودکان از روشهای خاصی برای کشف محیط و اشیا بهره میگیرند. اغلب مبلمان مهمترین عنصری است که کودک بـا آن ارتباط برقرار کرده و باعث میشود تا هویتِ بصری فضا، درک شود. همچنین درک مبلمان توسط هـر کـودک متفـاوت بـوده و کودکان از طریـق وسـائل و مبلمـان اطـراف خـود، توانـایی هـای لامسـه و ایجـاد ارتبـاط بـا محـیط از ایـن طریـق را تقویـت می کنند.((Scoditti,2011:19 تفاوت درک کودکان از محیط و ارتباط موثر آنهـا بـا مبلمـان خـود یکـی از عوامـل مهـم ایجـاد فضاهای فعال است. اما نکته حائز اهمیت در این میان این است که مبلمان محیط های یادگیری فقط شامل وسائل و تجهیـزات کلاس درس، کتابخانه یا به صورت کلی فضاهای بسته نمی شود، بلکه بخش مهمی از تجربیات اجتماعی کودکان در فضاهای باز اتفاق می افتد. بدیهی است در ایجاد محیطهای آموزشی انعطافپذیر و خلاق، باید به محوطهها و فضاهای بـاز توجـه داشـت. در فضاهای باز مهمترین عنصر هویت بخش یک فضا مبلمـان آن اسـت. زیـرا مبلمـان در فضـاهای بـاز و محوطـه هـا، محـدوده و رفتارهای مناسب محیط را تعریف می کند. از اینرو در طراحی مبلمان محیط های آموزشی باید به همه بخش های یک مجموعـه آموزشی توجه داشت و شرایط و نیازهای آنرا اعم از تناسبات، ایمنی، مصالح و متریال، عملکرد و... در نظر گرفت.

-1-6 مبلمان فضاهای باز

بررسی شرایط حیاط باز مدارس در سطح جهانی بالاخص کشورهای در حال توسعه حاکی از بـیتـوجهی بـه تجهیـزات و منظرسازی این فضاها و نقش موثر آنها در ارتقاء فعالیتهای آموزشی و یادگیری در بچهها میباشـد. ایـن در حـالی اسـت کـه پژوهشها و نمونههای موردی انجام شده بسیاری در کشورهایی همچون استرالیا، آمریکا و انگلستان متوجه این موضوع بوده و لزوم پرداختن به ابعاد جامعتر آن را در طراحی و معماری منظر حیاط مدارس گزارش دادهاند.(فیضـی و رزاقـی اصـل، (65:1388 تماس مستقیم با محیط های بیرونی سالم یکی از ابعاد مهم رشد کودک محسـوب مـیشـود. در حـالی کـه آمـوزش رسـمی در فضاهای بسته صرفا بخشی از حواس کودک را فعال می کند، یادگیری فعال در محیطهای بیرونی نسبت به محـیطهـای بسـته، تمام ابعاد رشد کوک را برمی انگیزد. در نگرش های نوین آموزشی، تعلیم در فعل جستجو و کشف تفسیر مـیشـود و لـذا تـلاش می شود محیط تعلیم و تربیت از امکانات، لوازم و انگیزه های کنجکاوی، تحقیق و کاوش سرشار شود به گونـهای کـه آمـوزش از فضای بسته کلاس های درسی به حیاط و به طور کلی فضای باز نیز گسترش یابد به گونهای که فضای باز نیـز واجـد کـارکردی اساسی چون کلاس تبدبل شود.(مظفـر و همکـاران،(66:1386 آمـوزشهـای خـارج از محـیط کـلاس در برگیرنـده سـه فـاکتور فعالیتهای خارج از محیط کلاس، آموزشهای محیطی و رشد شخصی و اجتماعی است. این روشهای مختلف اندیشیدن بـه آموزشهای خارج از محیط کلاس، نتایج مختلفی را نیز به همراه دارند که اغلب از تفاوت در زمینهای که این آموزشها در آنها اتفاق میافتد ناشی میشوند. در مدارس شهری شاید بتوان این آموزشها را در محوطـه مـدارس انجـام داد. امـا ممکـن اسـت معلمان در برخی از محیطها توانایی دسترسی به پارکهای شهری را داشته باشند و چندین مدرسه به طـور همزمـان از یـک پارک شهری استفاده نمایند. به طور یقین این فضاها در مدارس شهرهای بزرگ و کوچک و مدارس واقـع در نقـاط شـهری و روستایی متفاوت خواهند بود. آنچه در تمامی این تفکرها مشترک است این نکته است که آموزشها خـارج از فضـاهای بسـته کلاس اتفاق میافتند. البته این روش آموزشی معتقد نیست که آموزشهای خارج از محیط کلاس از آموزشهای کلاس محور بهتر هستند؛ بلکه تنها بیانگر این مطلب است که برخی آموزشها بهتر است در خارج از محیط کلاس ارائه شوند و در معنـای کلیتر باید آموزشهای داخل کلاس با آموزشهای خارج از کلاس با یکدیگر ترکیب گردند.(مظفر و همکاران،(40:1388

-7 ویژگیهای مبلمان در فضاهای آموزشی

-1-7 ارگونومی و ایمنی

وسایل و تجهیزات مورد نیاز انسان با علم اندازهگیری ابعاد متفاوت بدن انسان یا آنتروپـومتری طراحـی مـیشـود. بنـابراین وسایل مصرفی باید چنان طراحی شود که با مشخصات فیزیکی تعداد بیشتری از افراد مطابقت داشته باشد. علم ارگونومی باعث


7

افزایش کارآیی محصولات و بهرهوری بیشتر میشود. بسیاری از ناراحتیها همانند ناراحتیهـای درد کمـر، شـیوع دردهـایی در شانه و گردن و دیگر نقاط بدن(دیسک، آرتروز و غیره) میتواند به دلیل رعایت نکردن مسـائل ارگونـومی در سـاخت کالاهـایی همانند میز و صندلی باشد.(بیات کشکولی و ناظریان،(772:1390 حرکات طبیعی یکی از مهمترین عوامل در انجام کار با رانـدمان بالا تلقی می شود لذا محیط کار باید به گونه ای طراحی شود تا با ابعاد بدن کاربر کاملا تطبیق داشته باشد و پاسخگویی این نیاز مهم آنتروپومتری است. آنتروپومتری به طور کلی در دو زمینه کاربرد دارد: نخست برای تطبیق و تناسب ماشـین بـا انسـان در جهت طراحی و افزایش راندمان کاربر. و جهت استانداردسازی وسائل و تجهیزات مورد استفاده برای فرد یا کل جامعه.(حبیبی و همکاران،(52:1388 ابعاد بدن انسان بسیار متفاوت است و عوامل اصـلی کـه بـر آن تـاثیر دارد شـامل اخـتلاف نـژادی-قـومی و اقتصادی-اجتماعی میباشند هرچند فاکتورهای دیگر مثل سن، جنس، ساختار بدن، نوع شغل، رژیم غذایی و تغییرات زمان بـر ابعاد بدن موثرند.

اندازههای آنتروپومتری کودکان عامل بسیار مهمی است، که باید در طراحی مبلمان فضاهای آموزشی از جمله مهدکودکها و مدارس مورد توجه قرارگیرد با توجه به اینکه عادت نشستن در سنین پایین شکل می گیرد، استفاده از میز و نیمکت مناسـب که شرایط مناسبی را برای کودکان ایجاد کند نسبت به بالغین از اهمیت بیشتری برخوردار است. مطالعاتی وجـود عـدم تطـابق بین اندازههای آنتروپیک دانش آموزان و ابعاد میز و نیمکتهای مورد استفاده آنان را تایید کردهاند و این درحالی است که تعداد دانشآموزانی که اختلالات اسکلتی-عضلانی را گزارش می کنند رو به افزایش است. حبیبی و همکاران((1388 در مطالعه خـود اندازههای آنتروپیک دانش آموزان مقطع ابتدائی را مبلمان مورد استفاده بررسی کردهاند. این مطالعه نشان می دهد که با افزایش سن ابعاد آنتروپومتریک افزایش یافته است، با مقایسه شاخصهای آنتروپومتریک دختران با پسران بین مقـادیر موجـود اخـتلاف وجود دارد، به نحوی که تا 9 سالگی پسران نسبت به دختران همسن خود ابعاد بزرگتری دارنـد در حالیکـه دختـران 9 تـا 12 ساله از پسران همسن خود از نظر اندازه پیشی گرفتهاند. در سنین نوباوگی یا سن مدرسه که از 6 سالگی شروع و تا 12 سـالگی ادامه مییابد، دختران و پسران از نظر هیکل تفاوت کمی باهم دارند. در ابتدای این دوران پسـران کمـی بلنـدتر و از نظـر وزنـی کمی سنگینتر از دختران هستند، اما در انتهای دوره مدرسه کم کم تظاهرات اولیه بلوغ در دختران و پسران ظـاهر مـیشـود و حدود 2 سال میان دختران و پسران در ظاهر شدن این صفات و خصوصیات تفاوت وجود دارد، نشانه های اولیه فیزیولوژیکی در دختران حدود 9 سالگی شروع شده و در 11 تا 12 سالگی به طور واضح و آشکار قابل مشاهده هستند، به عبارت دیگـر جهـش رشدی دختران در حوالی 9 سالگی شروع و در 12 سالگی به حداکثر سرعت خود میرسد.(حبیبی و همکاران، (56 1388

×جدول:1 صدکهای 5، 50 و 95 ابعاد آنتروپومتریک دانش آموزان به تفکیک پایه تحصیلی (حبیبی و همکاران،(57:1388

8

جدول:2 ابعاد میز و صندلی استاندارد برای دختران و پسران محدوده سنی7 تا11 سال، بر اساس مدل BSI (حبیبی و صالحی،(190:1389


اندازه:1 ابعاد مناسب دانشآموزان پایه اول و دوم / اندازه:2 ابعاد مناسب دانشآموزان پایه سوم، چهارم و پنجم

سالیانه حدود دویست هزار کودک در استفاده از وسایل بازی، دچار مجروحیت جدی می شوند که 70 درصد ایـن صـدمات به دلیل افتادن از بلندی می باشد. دنیای یک کودک را خانه، مدرسه و جامعه پیرامون آن تشکیل می دهد. این مکان باید ایمـن و بهداشتی باشند. ولی براساس تجـارب گذشـته ایـن مکـانهـا سـهم عمـده ای در وقـوع حـوادث و بـروز بیمـاریهـا داشـته اند.(زارع،(62 1385 بنابراین لازم است در تجهیز فضاهای آموزشی علاوه بر تناسب ابعاد و اندازه ها نسبت به ایمنی آنها نیز توجه شود.

تصویر:3 نمونه ساخت حفاظ بـرای پیشــگیری از آســیب دیــدگی کودکـــان در مدرســـه ابتـــدائی

FORNACETTE در ایتالیا( Riko (Huse, 2012: 11


9

-2-7 رنگ

همانطور که هیجانات ناشی از موسیقی، رفتارهای ریتمیک به فرد میدهد، شدت طول موج رنگ نیز میتواند، هیجانـات و رفتارهای خاصی را به وجود میآورد. استفاده از رنگها در کلاسهای درس، بستگی به آن دارد که چه هـدف رفتـاری را بـرای دانشآموز دنبال میکنیم. در نتیجه، امروز دیگر نمیتوان پذیرفت که نقش نور و رنگ، فقط تأمین روشنایی و بـه وجـود آوردن محیطی خوشایند است. رنگ اشیا، مکانها یا نماها، تنها یک ویژگی فیزیکی نیست، بلکـه احساسـاتی را بـر مـیانگیـزد کـه از کیفیات معین نور حاصل میشوند. چشم رنگها را میبیند و مغز آنها را تعبیر و تفسیر میکند.(حسـینی،(55 1385 از دیـدگاه علمی، اشیاء رنگ ندارند بلکه در حقیقت درک رنگ مربوط به بازتاب نور از آن شیء است. زمانی کـه نـور بـه شـیئی مـی تابـد بخشی از طول موجها جذب شده و مابقی بازتاب می شود و یا عبور میکند. طول موجهای جذب شـده بـه بیننـده نمـیرسـد و طول موجهایی که منعکس می شود رنگ شیء را تشکیل می دهد. اگر جسمی قرمز دیده شود، به این معنا اسـت کـه آن جسـم طـول مـوجهــایی از نـور کــه بـه رنــگهـای آبــی و سـبز دیـده مــیشـوند جــذب کـرده و قرمــز را مـنعکس مــیکنـد.(مظفــر و همکاران،(120 1389 البته باید توجه داشت که واکنشهای انسان در مقابل رنگ به عواملی چون فرهنگ، معانی نمادین رنگهـا در آن فرهنگ و منطقه جغرافیایی نیز وابسته است. برای مثال زرد در میان اقوام انگلیسینژاد یا تحت تأثیر فرهنگ آنان، نمـاد بی وفایی و نفرت است درحالی که در فرهنگ اسلامی، نماد پیروزی و زرد طلایی و زرین نماد جبروت الهی است. رنگ سبز در میان فرانسویان رنگ امیدواری است و در اسلام رنگ ولایت الهی است. بنابراین در روانشناسی نمی توان قاطعانه بر یک یا چند معیار متکی شد و آن ها را برای همه انسان ها تعمیم داد. از سوی دیگر مفاهیمی که در دورانی به وسیله مردمانی برای برخی از رنگها برگزیده شده است، در همان دوران معتبر است و اعتبار آن بر همه زمانها گسترده نمیشود.(آیتالهی،(117:1390

هر رنگی با طول موج مشخصی، نوعی رفتار را در فرد شکل میدهد. سرگروه رنگهای گرم، رنگ قرمـز بـا بـالاترین شـدت طول موج رنگ(7هزار آنگستروم) است، که فرد را به هیجان دعوت میکند و بنفش در رنگهای سرد با 3500 آنگستروم، طرف مقابل را به سکون میخواند. حالا بهتر است در طراحی داخلی و مبلمـان مـدارس رنگـی بـین ایـن دو گـروه انتخـاب شـود تـا دانشآموزان را در جهت رفتارهای مناسب هدایت کند.(حسینی،(56 1385 رنگهای روشن، بهویژه رنگهای گرم(قرمز، نارنجی و زرد) سبب هوشیاری ذهنی و افزایش فعالیتهای خاص بهرهی هوشی میشود. بنابراین، رنگها باید در مدرسهها بیشتر مـورد استفاده قرار گیرند. ثابت شده است که در شرایط نور مناسب، حساسیت منفیگرایانهی زیادی ایجاد نمیشود و دانشآموزان به فضای نورانیتر تمایل نشان میدهند. ار سوی دیگر رنگ بر حس تشخیص زمان فرد مؤثر است، به نحوی که نور و فضای قرمـز منجر به تخمین بیش از اندازه زمان و سبز یا آبی منجر به تخمین کمتری از اندازه زمان در شخص می شود. سرعت گذر زمـان، و عدم توانایی انسان در کنترل آن از جمله عواملی است که میتواند باعث ایجاد ناآرامی و اضطراب در انسان شود، درحالی که استفاده درست و به جا از رنگها و نورها مـیتوانـد آرامـش لازم را بـرای بـودن در فضـا و حتـی تمرکـز فـراهم آورد.(مظفـر و همکاران،(120:1389 به این ترتیب رنگهای سبز یا آبی، در مقابل قرمز، میتواند برای فضاهایی که امکان ایجاد اضطراب در آنها وجود دارد مناسبتر باشد؛ چرا که فشار ناشی از سرعت گذر زمان و خستگی ناشی از آن را کاهش خواهد داد.

باید توجه داشت که در اکثر موارد کودکان در مواجه با محیط های جدید نیازمند دریافت دادهای در فضا هسـتند و در غیـر این صورت به دلیل حس عدم کنترل بر فضا، ناآشنایی با آن و برآورد نشدن نیازهایش احساس عـدم امنیـت و نـاآرامی خواهـد کرد، مانند زمانی که کودک نمیتواند در میان کلاس یا یک محل نسبتا شلوغ صندلی، کمد و یـا وسـائل خـود را یافتـه و از آن استفاده کند. در این حالت می توان با استفاده از رنگهایی که زودتر از سایر رنگها دیده می شوند (بـه عنـوان مثـال در قالـب تابلوی یا نشانه) اطلاعات و پیام مورد نظر را به مخاطب انتقال داد. متخصصان با انجـام آزمـایش هـای ویـژه ای تـا حـد زیـادی مشخص کرده اند که کدام رنگ ها زودتر دیده می شوند. در انجام یکی از این آزمایش ها، یک سطح که از سطوح کـوچکتر رنگـی تشکیل شده بود، در کسری از یک ثانیه به داوطلبان آزمایش نشان داده شد و از آنها خواسـته شـد اولـین رنگـی را کـه دیدنـد مشخص کنند. نتایج چنین بود: نارنجی، قرمز، آبی، سیاه، سبز، زرد، بنفش و خاکستری به ترتیب رنـگ هـایی بودنـد کـه دیـده می شدند. رنگ نارنجی و قرمز که از رنگ های گرم محسوب مـی شـوند و دارای بیشـترین مقـدار توجـه و دریافـت هسـتند، امـا

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید