بخشی از مقاله

چکيده
دهه هفتاد را مي توان دهه آگاهي يافتن از بحران هاي زيست محيطي ناميد که عکس العمل هايي را در دنيا ايجاد کرد؛ از جمله مي توان به اهميت يافتن نقش اقتصاد در تمام زمينه ها از جمله معماري ياد کرد. در اين مقاله به بررسي نقش اقتصاد در معماري پرداختيم . رويکردهاي معماري در بهره وري اقتصادي را مورد بررسي قرار داديم . از اين رو به سمت ارائه درکي از صنعتي سازي که يکي از پاسخ هاي دوره مدرن به نياز پاسخگويي اقتصادي ساختمانها است پيش رفتيم و مزايا و محدوديت هاي آن را عنوان کرديم ، از معماري پايدار سخن گفتيم ، که مي توان آن را معماري دانست که نسبت به ويژگي ها و شرايط محيطي و مکاني پاسخگو است و از قابليت هاي بستر خود در راستاي ايجاد شرايط محيطي مطلوب استفاده بهينه مي نمايد.
راهکارهاي اين نوع معماري را در پيشبرد اقتصاد بيان کرديم و نقش معماران در پيشبرد اقتصاد در معماري پايدار را بررسي کرديم . و يافتيم که همانطور که اقتصاد يک جامعه بر معماري آن اثر مي گذارد , معماري نيز متقابلا تاثيرات بسياري روي اقتصاد جامعه دارد. پس بايد با شناخت دقيق اين روابط ، طراحي و معماري را در جهت مطلوب پيش ببريم .
واژه هاي کليدي : اقتصاد در معماري ، معماري پايدار ، صنعتي سازي ، بهره وري ساختمان

١- مقدمه
جامعه انساني براي بقا و پايداري بايد بتواند نيازهاي خود را از طريق استفاده از منابع انرژي برطرف نمايد اما در دهه هاي اخير با توجه به نقصان و کاهش منابع انرژي تجديد ناپذير و پررنگ شدن نقش اقتصاد در برطرف کردن اين نيازها بايد سعي برآن شود که اين عمل اقتصادي انجام شود و تا جايي که مي توانيم با استفاده درست و به جا از منابع و حفاظت محيط زيست در ايجاد 1 شرايط آرام تر و بهتر زندگي حرکت کنيم . معماري به عنوان يکي از اتفاقهاي غير قابل چشم پوشي در هر جامعه اي وظيفه اي سنگين در اين روند حرکت دارد ، به خصوص که تاثيرات به سزايي بر روي اقتصاد , رفتار اجتماعي , نحوه زيست و ... نيز دارد.

با انقلاب صنعتي ، جهان به سمت ساخت و ساز صنعتي پيش رفت که در آخر با مشکلاتي اجتماعي تنزل يافت .
معماري پايدار نيز يکي از روشهاي رفتار اقتصادي معماري در جوامع است که باعث همگوني بيشتر انسان با محيط زيست خود نيز مي شود و يک هماهنگي و تعادل را ايجاد مي کند. بديهي است که زندگي , کار , تفريح و استراحت و ... همه و همه فعاليت هايي مي باشند که در فضاي طراحي شده توسط معماران صورت پذيرفته و از آنجا که نقاط قوت و ضعف يک ساختمان بر زيست بوم جهان تاثير مستقيم خواهد داشت وظيفه اي بس حساس در اين خصوص بر عهده معماران مي باشد.
٢- اقتصاد و معماري
١-٢اقتصاد چيست ؟
اقتصاد دانشي است که با در نظر گرفتن کمبود کالا و ابزار توليد و نيازهاي نامحدود بشري به تخصيص بهينه کالاها و توليدات ميپردازد. پرسش بنيادين براي دانش اقتصاد مسئله حداکثر شدن رضايت و مطلوبيت انسانهاست .
انسان با توجه به تمايلي که به رفع نياز هاي خود دارد، سعي مي کند که با صرف حداقل تلاش يا هزينه ، حداکثر نتيجه را به دست آورد. اين راه و روش ، اصل اقتصاد ناميده شده است . بنابرين ، اقتصاد علمي است که رفتار و رابطه انسان را با اشياي مادي مورد نياز او که به رايگان در طبيعت نمي يابد ، مطالعه مي کند. اين مطالعه بايد به [1]
بهبود رفاه مادي فردي و اجتماعي بشر کمک کند.
٢-٢چرا اقتصاد در معماري اهميت پيدا کرد؟
امروزه با توجه به رشد روز افرون جمعيت و اينکه منابع انرژي تجديدناپذير زمين رو به کاهش و نقصان است ، جهان به فکر راهکارهايي براي صرفه جويي در استفاده از اين منابع يا برآوردن نيازهاي خود از روش هاي ديگر افتاده است . مي توان گفت ساخت و ساز هايي که بر پايه اين است که در نهايت هزينه هاي کمتري ايجاد کند و باعث اقتصادي شدن معماري شود، يکي از اين راهکارها است . از طرفي انسان هميشه سعي بر اين داشته است که 2 در هر زمينه اي هزينه هاي مصرفي را پايين آورده تا بتواند سرمايه اش را در زمينه هاي قابل استفاده ديگر نيز به کار برد. در زمينه معماري هم به همين ترتيب در تلاش است تا سرمايه خود را صرف هزينه هاي اصلي و غير قابل چشم پوشي و يا هزينه هاي قابل برگشت کند[٢]. در ادامه به بررسي دو رويکرد در معماري براي رسيدن به هدف بهره وري اقتصادي مي پردازيم . اين دو رويکرد عبارتند از :١- صنعتي سازي و ٢-معماري پايدار
٣- رويکردهاي بهره وري اقتصادي درمعماري
١-٣صنعتي سازي
سيستم ها و فرآيند صنعتي سازي ساختمان ناظر بر کليه فعاليت هاي مرتبط با طراحي , فناوريها , روش هاي ساخت و ساز و توليد کارخا نه اي اجزا و قطعات ساختماني است که با رعايت موازين علمي به طور انبوه و بر اساس استانداردهاي مدولار و زنجيره اي و رعايت الزامات فرهنگي , اجتماعي و اقتصادي انجام مي گيرد.
هدف از صنعتي سازي ساختمان بالا بردن سرعت توليد و افزايش سهم توليدات کارخانه اي و کاهش سهم اجرا و تغيير آن به نصب و مونتاژ مي باشد.[٣]
١- ١-٣مفاهيم و ابعاد صنعتي سازي
در يک تعريف جامع صنعتي سازي به معناي يک پارادايم توليد است که شامل روش هايي است که ميزان استفاده منابع و نيروي کار را با بهينه سازي کاربرد تجهيزات و تکنولوژي در فرآيندها بهبود مي دهد.
مفهوم صنعتي سازي ساختمان فقط به معناي پيش ساخته سازي نيست شامل پيش مونتاژ , مدولاريزاسيون و کاربرد فناوريهاي نوين در فرآيند ساختمان سازي نيز مي گردد .[٣]
٢- ١-٣مزاياي صنعتي سازي
بهبود فرصت هاي سرمايه گذاري –صرفه جويي در منابع ملي -ارتقاي بهره وري و کيفيت اشتغال –رويکرد آماده سازي قبل از اجرا –افزايش انبوه سازي در مديريت ساخت –سرعت اجراي زياد- افزايش قابليت به کار گيري تکنيک هاي ويژه و نوين و کنترل کيفيت –کاهش رفت و آمد هاي ترافيکي در هنگام اجراي پروژه [٣]
٣-١-٣محدوديت هاي صنعتي سازي
نياز به بازار متراکم و انبوه سازي ،
محدوديت در طراحي ( به علت نياز به توليد انبوه و امکان تنوع در طراحي محدود مي شود و بعضا به علت ضرورت توليد مدولار و تبعيت از مدول و قطعات خاص خلاقيت در معماري دشوار مي شود و در صورت کم توجهي به اهميت اين مورد موجب ايجاد محيط هاي خشک و بي روح مي شود.)
محدوديت هاي اجرايي ، محدوديت هاي لجستيکي ،
ضرورت به کار گيري روش هاي دقيق بسته بندي و ماشين آلات خاص براي جابه جايي قطعات محدوديت هايي در صنعتي سازي به وجود مي آورد.
امکان آسيب رسيدن به قطعات در هنگام جابه جايي و نصب ، اشتغال در برخي از مهارت هاي سنتي که جزء هنر معماري محسوب مي شود ممکن است آسب ببيند. [٣]
٢-٣پايداري
فعل Sustain از ريشه لاتين Sustinere و از دو جز
sus( به معناي از پايين به بالا ) و Tinere( به معناي نگه داشتن ، حفظ کردن ) تشکيل شده و از سال ١٢٩٠ ميلادي در زبان انگليسي به کار گرفته شده است . اين فعل با مفاهيمي از قبيل "حمايت ، پشتيباني و تداوم "
آميخته است و صفت sustainable در توصيف "شرايط
، حالت و يا چيزي به کار مي رود که مورد پشتيباني قرار گرفته يا به واسطه کمک يا تامين معاش ، همچنان تداوم يافته است .
بنابراين واژه پايداري که به عنوان معادل sustainability انتخاب شده است فاقد معناي امروزي آن است و بر حفظ و ثبات تکيه دارد.معناي واژه پايداري که امروزه مد نظر است عبارت است از آنچه که مي تواند در آينده تداوم يابد.
براي انسان ، پايداري نگهداري دراز مدت از رفاه و شرايط مناسب است که ابعاد زيست محيطي، اقتصادي و اجتماعي را در بر مي گيرد و متضمن مفهوم نظارت ، مسئول مديريت استفاده از منابع است .[٤]
١-٢-٣چه شد که جهان به سمت پايداري پيش رفت ؟
در ٢٢ آوريل سال ١٩٧٠ ميلادي جهان شروع به ابراز نگراني هاي خود راجع به رشد جمعيت و بالا رفتن فعاليتهاي صنعتي کرد. اين توجه زماني به اوج رسيد که منابع سوختهاي فسيلي در خاورميانه تقليل يافت و در دهه هفتاد قيمت انرژي افزايش يافت . مردم سعي بر پيدا کردن راهي براي حفاظت و استفاده از طبيعت و استفاده کمتر از انرژي در ساختمان سازي کردند. تاکيد کلي بر استفاده از منابع طبيعي رايگان زمين و همچنين بازيافت منابعي که قبلا استفاده شده بوده ، است . مطالعات جديد شروع به نشان دادن تاثيرات آلودگي نمود و مهمتر اينکه هنوز وقتي براي جبران آن باقي مانده بود. نمايندگان قوانيني را براي کاهش آلودگي محيطي و منع استفاده از برخي محصولات صنعتي و شيميايي مضر ارائه کردند.
جهان به سرعت متوجه شد که :" ذره اي پيشگيري بسيار با ارزش تر از درمان بسيار است ."
علاوه بر استفاده پايداري در مسائل آلودگي و سوخت يکي از مهمترين حوزه هاي پايداري در مناطق مسکوني و ساختمان سازي است . استفاده از مصالح طبيعي نظير چوب و سنگ ، با محيط زيست ، بسيار پايدارتر و همگامتر از فلز و بتن است . ساختمان هاي با مصالح قابل بازيافت طبيعي از ايجاد تن ها زباله غير قابل استفاده جلوگيري مي کند. علاوه بر اينکه پايداري باعث کاهش هزينه ها مي شود باعث ايجاد نوعي همگوني و سازگاري بيشتر ساختمان با محيط زيست مي شود تا اينکه مانند عنصري جدا به محيط زيست تحميل شود. [٥]
٢-٢-٣معماري پايدار
معماري پايدار، که در واقع زير مجموعه طراحي پايدار است را شايد بتوان يکي از جريان هاي مهم معاصر به حساب آورد که عکس العملي منطقي در برابر مسايل و مشکلات عصر صنعت به شمار ميرود. براي مثال ، ٥٠ درصد از ذخاير سوختي در ساختمان ها مصرف ميشود، که اين به نوبه خود منجر به بحران هاي زيست محيطي شده و خواهد شد. بنابراين ، ضرورت ايجاد و توسعه هرچه بيشتر مقوله پايداري در معماري بخوبي قابل مشاهده است .معماري پايدار، مانند ساير مقولات معماري، داراي اصول و قواعد خاص خود است و اين سه مرحله را در برميگيرد: صرفه جويي در منابع ، طراحي براي بازگشت به چرخه زندگي و طراحي براي انسان ، که هرکدام آنها استراتژيهاي ويژه خود را دارند [٦]
١-٢-٢-٣مرحله صرفه جويي در منابع :
اين اصل از يک سو به بهره برداري مناسب از منابع و انرژيهاي تجديدناپذير مانندسوخت هاي فسيلي، در جهت کاهش مصرف ميپردازد و از سوي ديگر به کنترل و به کارگيري هرچه بهتر منابع طبيعي به عنوان ذخايري تجديد پذير و ماندگار توجه جدي دارد. به عنوان مثال ، يکي از منابع سرشارو ناميرا، انرژي حاصل از نور خورشيد است که امروزه توسط تکنولوژي فتوولتاييک براي فراهم کردن آب و برق مصرفي در ساختمان ، از آن استفاده ميشود. براي کنترل منابع ، سه نوع استراتژي ميتواند مورد توجه قرارگيردکه شامل حفظ انرژي، حفظ آب و حفظ مواد است .همان گونه که مشاهده ميشود، تمرکز براين سه منبع ، به دليل اهميت آنها در ساخت و اداره ساختمان است .
٢-٢-٢-٣مرحله طراحي براي بازگشت به چرخه
زندگي:
دومين اصل از معماري پايدار بر اين فکر و يا نظريه استوار شده است که ماده از يک شکل قابل استفاده تبديل به شکل ديگري ميشود، بدون اينکه به مفيد بودن آن آسيبي رسيده باشد. از سوي ديگر به واسطه اين اصل ، يکي از وظايف طراح ، جلوگيري از آلودگي محيط است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید