بخشی از مقاله

بازآفرینی بازار شهر خوی با رویکرد فرهنگ-مبنا


چکیده

بازار به عنوان یکی از مهمترین عناصر شهری در ایران، نقش منحصر به فردی در سازمان فضایی آن داشته است. بازار به عنوان یک فضای شهری و نه یک مرکز اقتصادی توانسته بود در کنار عناصر دیگری چون مسجد جامع، امامزاده، مدارس، کاخ ها یا مقر حکومتی و دروازه ی شهر در مرکز شهر یا ارتباط دهنده دروازه ی شهر با مرکز شهری از اعتبار خاصی برخوردار گردد. نقش، کارکرد و شکل بازارهای قدیمی در طی تحولات تکوینی شهرها با تغییرات اساسی مواجه شده اند. تقابل و تناقضات میان کارکرد ها و نیازهای جدید با کالبد و کارکرد بازار قدیمی موجب مداخلات می شود، ولی مداخلات بدون برنامه باعث مخدوش شدن کالبد و روابط بازارها شده است و بازار خوی نیز از این جریانات مستثنی نبوده است. احداث خیابانهای عمود بر راسته بازار، مجموعه بازار را دچار تغییراتی کرده است و مسائلی را در ارتباط با خود بازار و اقتصاد آن مطرح ساخته است. پژوهش حاضر با شناخت وضع موجود بازار و شناسایی مسائل و مشکلات و امکانات موجود در محدوده بازار تاریخی شهر خوی راهکارهایی بر اساس رویکرد فرهنگ- مبنا برای باز آفرینی مجموعه بازار خوی ارائه می دهد. باز آفرینی فرهنگ - مبنا با بهره گیری از مفهوم فراگیر فرهنگ و رویدادهای فرهنگی، به عنوان تسهیل کننده جریان باز آفرینی و ارتقاء عامل اقتصادی در قالب انواع فعالیت های مرتبط با هنر و فرهنگ صورت می گیرد. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی میباشد که با روش تحقیق تفسیری-تاریخی کار شده است و برای گردآوری اطلاعات علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، به بررسی نقشه ها و عکسهای قدیمی و مطالعات میدانی نیز اقدام گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بافت تاریخی مورد نظر با در برداشتن آثاری از مبادی تاریخی، فرهنگی و آئینی می تواند با تزریق فرهنگ به عنوان عامل برون زا به چرخه باز آفرینی وارد شود و با احیاء و استفاده تطبیق یافته از ساختارهای تاریخی بازار، مرکز شهری سرزنده تر و از لحاظ اقتصادی پررونق تری را برای شهر ایجاد نمود.

واژه های کلیدی: بازآفرینی، رویکرد فرهنگ مبنا، راهکار، بازار شهر خوی

 

1

مقدمه
بازار به عنوان قلب تپنده شهر ایرانی -اسلامی و به عنوان یک میراث فرهنگی، نهادی اجتماعی و فضایی و بنیادی اقتصادی که با معماری خاص خود، نشان از شهر ایرانی است و عموما در هسته مرکزی شهرها شکل گرفته و تکوین یافته است. معماری خاص بازار که در طول زمان تکرار گردیده، وجود عناصر و فضاهای مذهبی و فرهنگی و تداخل این فضاها با فضای تجاری جایگاه خاص این سیستم شهر ایرانی- اسلامی را به وجود آورده است.[1] در طی تحولات اخیر در اقتصاد شهری، بازارهای قدیمی به عنوان عنصری از سازمان فضایی شهر تحت تاثیر تغییرات عمده قرار گرفته اند. این تغییرات بیش از همه متاثر از ورود لوازم حمل و نقل موتوری، نحوه ی دسترسی، نیازهای جدید شهروندان به کالاها و خدمات و نیاز مبرم به فضاهایی بوده که بتواند با نقش های جدید انطباق لازم را برقرار نماید. اما آنچه که نمود پیدا کرده است، شرایطی نه چندان مطلوب به لحاظ کالبدی و کارکردی در این بخش از شهرها بوده است. دخالت های پراکنده و مقطعی، مدیریت شهری ناهماهنگ و ضوابط و مقررات نامناسب به دامنه تهدیدات اقتصادی و کالبدی در بازارهای قدیمی شهرها افزوده است . در حالیکه بازارهای قدیمی شهرها به لحاظ ارزش های مکانی، اقتصادی، فرهنگی و هنری نیازمند حمایت می باشند، تداوم تغییرات اخیر و عدم چاره جویی مسائل مطرح شده، عرصه را به نفع بخش غیر متمرکز فعالیتی در سایر نواحی شهر، خالی خواهد گذاشت و به فرسودگی بازارهای قدیمی به عنوان یک فضای ارزشمند شهری شدت خواهد بخشید. در چنین شرایطی که شاهد مجموعه ای از تحولات در زمینه های اجتماعی، تکنولوژیکی و اقتصادی شهرها هستیم، توجه به بافتهای داخلی و استفاده از قابلیتهای آنها برای ارتقای شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهرها یک ضرورت انکارناپذیر است.

روش تحقیق:

این پژوهش که با هدف ارائه راهکارهایی برای بازآفرینی بازارخوی به عنوان هسته اصلی گسترش شهر صورت پذیرفته است از نوع تحقیق کاربردی می باشد که با بهره گیری از روش تحقیق تفسیری- تاریخی و در دو بخش مطالعات اسنادی و برداشت های میدانی در محدوده مطالعاتی(بازار خوی) انجام شده است.

مبانی نظری پژوهش:
جایگاه بازار در ساختار شهرهای ایران

بازار یکی از عناصر اصلی بافت قدیم و تاریخی شهرهای ایران است، که نقش برجسته ای در سازمان فضایی شهر دارد؛ در یک نگرش کلی می توان گفت بازارهای قدیمی تا دهه های اخیر ایفا کننده سه نقش اساسی به شرح زیر بوده اند:

- فعالیت های اقتصادی شامل: تجارت و انبارداری
- فعالیت های غیر اقتصادی شامل:آموزشی، اجتماعی، سیاسی
- فعالیت های خدماتی و تفریحی.[1]

نقش اقتصادی: بازار، مهمترین رکن تجاری شهرهای ایران در گذشته از بیرون دروازه کاروان رو شروع می شد و عناصر مهمی از شهر را در طول مسیری به هم متصل می کرد که اغلب از پیش طراحی شده نیز نبود. اصلی ترین امتداد آن، راسته بازار به همراه راسته های فرعی و کوچک تر، وسعت قابل توجه از حدود شهر را دربرمی گرفت و ارتباط تنگاتنگی با بافت مسکونی اطراف خود داشت. پیشه وران هر صنف در یک رسته و کنار یکدیگر، کالاهایی مشابه عرضه می کردند و خریدار با دیدن نمونه ها و سنجیدن آن در فضای رقابتی، کالای مورنیاز را متناسب با بودجه خود تهیه می کردند.

نقش آموزشی، اجتماعی، سیاسی: در بازار علاوه بر دادوستد کالا، سنت ها، اخلاقیات جمعی رواج می یابد و فرهنگ و ادب جامعه در همان جا بروز می کند. از دیگر مشخصه های بازار در ایران اتصال و نزدیکی بازار با مساجد بزرگ شهر(چون مسجد جامع) یا بقاع متبرکه، کاروانسراها و تیمچه ها می باشد. بازار بصورت همزمان یک محور مهم ارتباطی، اقتصادی و فرهنگی شهر بود و نقش و منزلت بسیار مهمی در حیات اجتماعی شهر داشت و به همین جهت است که در مواقع حساس، بازار تأثیر مهمی بر روند رویدادهای اجتماعی و سیاسی داشت. نزدیکی مدارس علمیه یا قرارگیری آن در درون بازار و مساجد کوچک در نزدیکی یا درون بازار علاوه بر انجام اعمال مذهبی بازاریان محل استراحت مردم و بازاریان بود.[2]

نقش خدماتی و تفریحی: در گذشته یکی ار کارکردهای بازار جلب گردشگران داخلی و خارجی به خود بوده است که وصف آن در بسیاری از سفرنامه ها بازتاب دارد. کاروانسرای درون بازارها افزون بر نقشی که در تولید و دادو ستد داشتند، اقامتگاههایی موقت نیز بودند و مسافران و بازرگانان غریب در آن ها سکونت می کردند.[3]

بازار شهرهای ایران، امروز، همان سه قدرت بزرگی را که به صورت سنتی داشت، از کف داده است: قدرت مذهبی، بیرون از بازار، مکان های استقرار و سازمان دهی خود را پیدا کرده؛ قدرت اقتصادی، بیرون از بازارها و شهرها مستقر شده اند و از بازار و حجره های قدیمی به صورت چیزی در حد نماد و خاطره و نبض بازار استفاده می کنند و از نظر مدیریت شهری، تمام محافل و مکان های آنها بیرون از پیکره بازار قرار گرفته اند .[3] از همین رو باید با شناخت پیشینه بازارها و پیشه ها و حرفه هایی که در حال از میان رفتن هستند، به جذب فعالیت های جدید و جایگزین نمودن آن ها با فعالیت های کساد گذشته پرداخت تا بازارها بتوانند با مراکز تجاری جدید رقابت نمایند.

2

بازآفرینی شهری:
توجه به بافت های فرسوده و قدیمی و رفع ناپایداری آن ها، به موضوعی محوری و جدی تبدیل شده، به گونه ای که سازمان های زیربط را به تکاپوی ساماندهی و بازآفرینی بافت های مذکور سوق داده است و لزوم مداخله در این بافت ها را در دوره های مختلف زمانی مطرح نموده است. رویکردهای مرمت و بهسازی شهری در سیر تحول و تکامل خود از بازسازی، باززنده سازی ، نوسازی و توسعه مجدد به بازآفرینی و نوزایی شهری تکامل یافته است و در این مسیر، گذاری را از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تاکید بر ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری تجربه کرده اند.[4]

در ادبیات اخیر دنیا، واژه »بازآفرینی شهری«، به عنوان یک واژه عام که مفاهیم دیگری نظیر بهسازی، نوسازی، بازسازی، توانمندسازی و روان بخشی را در بر می گیرد، به کار می رود. بازآفرینی شهری فرآیندی است که به خلق فضای شهری جدید با حفظ ویژگی های اصلی فضایی(کالبدی و فعالیتی) منجر می گردد. در این اقدام فضای شهری جدیدی حادث می شوند که ضمن شباهت های اساسی با فضای شهری قدیم، تفاوت های ماهوی و معنایی را با فضای قدیم به نمایش می گذارند. بازآفرینی( معاصرسازی) یعنی تولید سازمان فضائی جدید منطبق بر شرایط تازه و ویژه ای که در ایجاد روابط شهری جدید و یا تعریف روابط شهری کهن یا موجود مؤثر می افتد.[5]

بازآفرینی شهری سعی دارد با بررسی موقعیت، شرایط محیطی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی به تجدید حیات مکان هایی بپردازد که به مرور زمان فرسوده شده و کارایی لازم را ندارند، همچنین به نحوی که احیای کالبدی و عملکردی توامان به وقوع بپیوندد، باعث افزایش کیفیت های محیطی می گردد.[6]

انواع بازآفرینی شهری
از زمان آغاز جریان بازآفرینی، رویکردهای بسیاری مرتبط با آن مطرح شده اند، بازآفرینی شهری با استفاده از رویکردهای گوناگون، فرصت های متنوع توسعه ای را فراروی خود قرار داده است:

. بازآفرینی فرهنگ مبنا
. بازآفرینی توریسم مبنا
. بازآفرینی حفاظت مبنا
. بازآفرینی اجتماع مبنا
. بازآفرینی طراحی مبنا [7] انتخاب هر یک از این رویکردها، به معنای آن نیست که بازآفرینی از

سایر جنبه های مرتبط با توسعه شهری چشم پوشیده است، بلکه نوعی انتخاب، این جریان را به سوی بهره برداری هرچه بهتر از بالقوگی های موجود و بازتعریف سازوکارهای فراموش شده شهر در رسیدن به رونق اقتصادی و از این طریق، فراهم آوردن امکان توسعه یکپارچه، هدایت می کند.

بازآفرینی شهری فرهنگ- مبنا :
برنامه های بازآفرینی شهر همواره با جامعه شناسی و فرهنگ همراه بوده اند و همواره از ایده های هنری و فرهنگی برای ایجاد تغییرات مدد می گرفته اند، ولی توجه ویژه به نقش فرهنگ در باز آفرینی شهری و پیدایش واژه باز آفرینی مبتنی بر فرهنگ به اواخر دهه 80 باز می گردد. باز آفرینی مبتنی بر فرهنگ ، از دهه 1980 آغاز و تا کنون نیز ادامه دارد و موج عظیمی است که پروژه های بازآفرینی شهری را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داده است. توجه به نقش فرهنگ استفاده از ارزش های تاریخی و فرهنگی به عنوان منابعی برای توسعه و همچنین توجه به گذران اوقات فراغت مردم، مهمترین وجوه این گرایش هستند . در این رویکرد ضمن توجه به منافع مالی و اقتصادی در پروژه های شهری ، مسیر این سرمایه گذاری در راستای ایجاد مراکز فرهنگی و هنری و گذران اوقات فراغت تعیین می شود. که از این طریق علاوه بر بازگشت سرمایه، به دلیل ایجاد جذابیت خاص برای حضور مردم ، مناطق مورد عمل نیزکاملاً تحت تاثیر قرار می گیرند. به عبارت دیگر می توان گفت که در رویکرد باز آفرینی مبتنی بر فرهنگ ، مداخلات فرهنگی بیش از آن که محصول ثانوی رشد اقتصادی باشند، نیروی محرکه آن هستند.[8]

بازآفرینی فرهنگ مبنا، با طرح مفاهیم پایه ای مانند استفاده از حوزه های نوآورانه ی اقتصادی و آنچه صنایع خلاق نامیده می شود، به این نکته ی اساسی می رسد که می توان در بافت های درونی و هسته های مرکزی شهرها، با اطمینان به نتایج فرآیند بازآفرینی رسید.[9]

اهداف بازآفرینی شهری فرهنگ -مبنا:
اشاعه ی گردشگری فرهنگی، افزایش میـ زان بهـره بـرداری مفیـد از فضاهای شهری، کـاهش میـزان فرسـودگی کالبـدی، ارتقـاء تصـویر شهری، جذب سرمایه گذاری ها، اشتغال زایی، کاستن از حجم صدمه رسانی به محیط شهری.[9]

سه بارزه اصلی بازآفرینی فرهنگ مبنا
هدف نهایی بازآفرینی فرهنگ مبنا، بهبود و ارتقاء زنـدگی شـهری از طریق بهبود و توسعه ویژگی های منحصربه فرد یک مکان و مردم ان است. به این ترتیب، سه بارزه اصلی را می توان برای بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا مورد توجه قرار داد؛ بارزه هایی که هریک نشان دهنـده مؤلفه های مکان در جریان مرمت و حفاظت شهری هستند:

- "بــازآفرینی فرهنــگ مبنــا"و تعریــف محــدوده هــای فرهنگی(ظرف کالبدی)

محدوده های فرهنگی تعریف شده معمولا جزئی از بافت های مرکزی
و درونی شهرها هستند؛ ویژگی ها و پیشینه تاریخی، میراث کالبـدی
و ذخیره ی ساختمانی متناسب با نیاز کارکردهـای فرهنگـی در ایـن بخش از شهرها و همچنین پذیرش اقتصادهای نوآورانه موجب رونـق

3

اقتصادی این محدوده ها و همچنین تعریـف مناسـب محـدوده هـای فرهنگی می شود.

- " بازآفرینی فرهنگ- مبنـا" و رویـدادهای فرهنگی(ظـرف کارکردی)

بازآفرینی فرهنگ مبنا در برنامه ریزی بـرای فعالیتهـایی کـه قابلیـت بروز در محدوده های فرهنگی را دارند، نوعی از اسـتقرار کـاربری پـر بازده اقتصادی را در ارتباط مستقیم با جریان غالب فرهنگـی مـدنظر قرار می دهد. درباره رویداد مداری فرهنگی، بازآفرینی فرهنـگ-مبنـا فقط فرهنگی بودن رویدادها و فعالیت ها را مورد توجه قرار نمی دهد بلکه جنبه رقابتی فعالیت ها و بازدهی اقتصادی آن ها اهمیت اساسی دارد.

- " بازآفرینی فرهنگ- مبنا" و دستیابی بـه تصـویری بهتـر برای شهر( ظرف معنایی)

ارتقای کیفیت کالبدی و استفاده دوباره از میـراث معمـار ی و فـراهم آوردن بستری برای پذیرش رویدادهای فرهنگی و فعالیت های مبتنی بر فرهنگ و هنر موجب می شود تا تصویر و وجهـه ی بهتـری بـرای شهرها شکل بگیرد. حاصل هم افزایی کالبـد و کـارکرد در بـازآفرینی فرهنگ مبنا، خود را به صورت زنجیره ی شکل گرفته ای از مکان ها نشان می دهد و ترجمان بار معناهای شهری در محـیط کالبـدی، بـا کمک عناصر نشانه ای و تاریخی می شود.[9]

مطالعات میدانی
جایگاه بازار در ساختار شهر خوی

بازار قدیمی شهر خوی از گذشته، گرانیگاه استخوان بندی شهر و هسته اصلی گسترش شهری بوده است. آنچه که مسلم است، روندهای نوسازی و نیازهای جدید شهرنشینی بازار را تحت تأثیر خود قرار داده و بیش از این نیز مؤثر خواهد ساخت. بازار قدیمی شهر، در تلاش برای انطباق با تحولات در حال گسترش شهری و در پی مداخلات کالبدی سریع و نسنجیده انسجام فضایی خود را از دست داده است و به رغم گسترش فعالیت و تداوم حیات در بخشی از فضای شهری، بازار قدیمی شهر را با تهدیدهای عمده از جمله فرسودگی در وجه غالب کالبدی و کارکردی مواجه نموده است.

شکل :1 بازار خوی در تصویر ماهواره ای شهر خوی،

بقایای بازار موجود خوی در حال حاضر مربوط به دوره ی صفویه است. چون پادشاهان صفویه به دلیل نزدیکی به مرز عثمانی و کنترل ایلات و عشایر مرز نشین توجه زیادی به این شهر نموده گاهی از آنان به عنوان پایتخت تابستانی استفاده می شده است. بافت بازار دارای شکل و فرم منسجم بوده که متاسفانه بعلت حوادث طبیعی و انسانی(شرایط جوی منطقه و زلزله های پی در پی و درگیریهای محله و نوسازی) صدمات زیادی بدان وارد شده چنانچه که در حال حاضر بازار موجود خوی از زمان زندیه به بعد مخصوصا بیشتر قسمتهای آن به دستور عباس میرزای قاجار ساخته شده است.[10]


شکل :2 محدوده بازار خوی در قلعه خوی،(تاریخ خوی)

شکل :3 محدوده بازار در بخش مرکزی خوی،( مهندسین مشاور نگین شهر آینده)

موقعیت بازار

بازار در راستای خیابان طالقانی که به میدان انقلاب متصل می شود قرار دارد، از جنوب، هسته اصلی بازار به دروازه سنگی منتهی می شود از انتهای راسته بازار که به کوچه شیخ مهدی منتهی می شود، راسته اصلی بازار توسط این کوچه منقطع می شودو قسمت انتهایی بازار که به دروازه سنگی منتهی می شود(قسمت منقطع شده) رونق کمتری نسبت به بقیه بازار دارد. ادامه بازار که دیگر ساخت تاریخی خود را ندارد اما مربوط به بازار است به میدان ولی عصر منتهی می شود.[11]

در این بازار نیز به مانند سایر بازارها هر کدام از راسته ها، مربوط به شغل معینی بوده و به نام همان شغل معروف بوده است. مسگر بازار ،

4

بورکچی بازار ، زرگر بازار ، خرازی بازار و فرشچی بازار از این دسته اند. شهرستان خوی به سبب قرار گرفتن بر سر جاده های معروف بازرگانی مانند جاده ابریشم ، مکه یولی ، راه طرابوزان به جلفا و همچنین به سبب مرکزیت اقتصادی از قدیم دارای کاروانسراهای متعدد، جهت تخلیه کالا و استراحت بازرگانان و بازاری وسیع و گسترده جهت داد وستد کالا های مختلف بوده است. معروف ترین این کاروانسراها، خان، میرزا هاشم و چیت سازان است که کاروانسرای چیت سازان در زمان عباس میرزا نایب السلطنه محل کارگاه ماهوت بافی بود.[10]

با توجه به جایگاه کنونی بازار خوی می توان گفت این عنصر شهری که تا دهه های اخیر، نقش های متفاوتی را ایفا نموه است، با ورود به عصر جدید، تحولات و تغییراتی را در کالبد و کارکرد خود پذیرفته و گاه خود را با مقتضیات زمان هماهنگ و گاه به دلیل عدم همخوانی با نیازهای روز با فرسودگی همراه گردیده است.

توان سنجی بازارخوی
فرهنگ و بازنمودهای فرهنگی، همواره به عنوان جزئی جدایی ناپذیر از مناسبات شهر محسوب شده، و هرشهری(ودیاری) با فرهنگ و بارزه های فرهنگی مختص به خود شناخته می شده است. ولی آنجا که سخن از معرفی دوباره فرهنگ به عنوان عامل توسعه مطرح می شود، می باید به شرایط دوران معاصر اشاره کرد.[9] از اینرو برای تحلیل و شناسایی محدودیت ها و امکانات محدوده مورد نظر به توان سنجی محدوده براساس سه بارزه اصلی رویکرد فرهنگ مبنا یعنی کالبد، کارکرد و معنا پرداخته می شود که به شرح زیر آمده است:
کالبد
اصلی ترین توجه بازآفرینی فرهنگ مبنا در بخش کالبدی به حفاظت و مرمت بافت و بناهای باارزش تاریخی و قابل بازگرداندن به چرخه حیات شهری ، و احیاء ذخائر ساختمانی بخش های تاریخی و بافت درونی شهرهاست.[9] با بررسی محدوده مورد نظر آنچه که در بافت قدیمی شهر مشهود است وجود عناصر و مجموعه های با ارزش تاریخی همچون راسته اصلی بازار با مجموعه های جانبی، حمام محمدبیگ(در قسمت شمالی بازار )، کاروانسرای خان(یکی از فیلترهای تنفسی مهم مرکز شهر که فعلا تجار فرش حضوری فعال در آن دارند)، مسجد مطلب خان، مسجد سیدالشهدا، امامزاده سید مقبره و دروازه سنگی است. اما با گسترش توسعه شهر و ورودکاربری های جدید، نظام واحدهای تجاری در بافت تاریخی رشد بی نظمی پیدا کرده اند و برخی از بناهای اطراف بازار و فضاهای داخل آن متروک و ویران شده اند. واحدهای مسکونی پشت بازار توسط بخش خصوصی تصرف شده و به انبارها و واحدهای تجاری تبدیل گشته اند. همچنین با خیابانکشی های اخیر و تعریض خیابان ها برخی از کاروانسراهای راسته اصلی از میان رفته و برخی با غلبه سواره بر بافت تاریخی به پارکینگ تبدیل شده است.

شکل :3 ابنیه باارزش در محدوده بازار
کارکرد

بعد دیگر بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا با تأکید بر کارکردهای ویژه و برپایی انواع رویدادهای فرهنگی به منصه ظهور می رسد. در برنامه ریزی برای فعالیت هایی که قابلیت بروز در محدوده های فرهنگی دارند، نوعی از استقرار کاربری های پربازده اقتصادی در ارتباط مستقیم با جریان غالب فرهنگی مدنظر قرار داده می شود.[ 9] در این بخش با توجه به پیشینه محدوه به بررسی جایگاه طیفی از کاربری ها پرداخته می شود.

بازار خوی مهمترین اجتماع تجاری شهر است، که تقریبا در مرکز شهر قرار دارد. این مجموعه ، دارای مراکزی مانند کاروانسراها جهت رفع نیاز ها و احتیاجات مردم و بازاریان موجود بوده است. معروف ترین این کاروانسراها، خان، میرزا هاشم و چیت سازان است که از میان این کاروانسراها فقط کاروانسرای خان مورد استفاده تجار فرش قرار دارد. کاروانسرای میر هاشم به دلیل غلبه سواره بر بافت مرکزی به پارکینگ تبدیل شده و کاروانسرای چیت سازان بلااستفاده باقی مانده است. با ورود کاربری های جدید وتحمیل نیازهای جدید به شهروندان، برخی از راسته های بازار همچون راسته قنادی ها، زغال فروشان، حلبی سازان کاربری های خود را از دست داده اند، همچنین کارگاه های صنایع و فنون عملی مثل کارگاه ماهوت بافی و فرش بافی در بازار، یعنی محل دادو ستد کالا و خدمات قرار داشت، که به دلیل عدم تناسب آن ها با تولید و تجارت در مقیاس جدید، امروزه کارکرد خود را از دست داده اند. بناهای مذهبی، آموزشی و رفاهی مانند مساجد، تکایا و... که در عمل کامل کننده محله تجاری-اجتماعی بازار هستند به تناسب نیاز در محل های خاص جای می گرفتند. در بازار خوی نیز مسجد مطلب خان (روبه روی راسته ی اصلی بازار)، مسجد سیدالشهدا (روبه روی ورودی اصلی بازار) و


5

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید