بخشی از مقاله

بررسي اخلاق کسب وکار با تأکيد بر آموزه هاي دين اسلام
چکيده
ضرورت مطالعه اخلاق کسب وکار وجود جرائم اخلاقي نسبتا فراوان در انواع بنگاه ها مي باشد. اين پژوهش درصدد است به بررسي اخلاق کسب و کار با تأکيد بر آموزهاي دين اسلام بپردازد. در اين مقاله مفهوم اخلاق و فلسفه آن ، قلمرو اخلاق و ماهيت آن ، شاخه هاي اخلاق ، اصول کلي اخلاق در اسلام و ملاحظات متدولوژيک ، اخلاق کسب و کار و عوامل مؤثر در ايجاد آن از طريق مطالعات کتابخانه اي بررسي شده است . تعدادي از اصول و دستورهاي اخلاق کسب وکار در برخي از آيات قرآن کريم و روايات به روشني بيان شده اند. مانند لزوم وفاي به عهد، امانت داري و صداقت در معامله ، پرهيز از کم فروشي ، فريبکاري و دروغگويي. ديدگاه هاي مذهبي درباره اخلاق در کسب و کار اهميت داشته و در اداره بنگاه ها و ايجاد ارزش هاي کسب و کار تأثيرگذار بوده است مانند حرمت ربا در تعاليم اسلام و توصيه هاي موجود در اين زمينه که به طرح مباحث مربوط به اقتصاد اسلامي و بانکداري بدون ربا منجر شده است .در کسب وکار محور اصلي ارزشهاي اسلامي است و سرما يه و سود و تو ليد در خدمت ارزش هاي اسلامي هستند. اخلاق کسب و کار از نظر دين اسلام عبارت است از عنايت به خدا، پرهيز از ربا، دوري از احتکار، پرهيز از غش ، تلاش به مقدار سرمايه و گرانفروشي نکردن مي باشد.
واژه هاي کليدي: اخلاق کسب وکار، دين اسلام ، آيات قرآن کريم ، ارزشهاي اسلامي، اقتصاد اسلامي.
١-مقدمه
اخلاق واژه اي عربي و جمع کلمه هاي خْلق و خلق است . معناي لغوي اخلاق سرشت و سجيه ذکر شده است ، اعم از اينکه نيکو و پسنديده باشد يا زشت و ناپسند. لغت شناسان آن را با واژه خَلق هم ريشه مي دانند. درباره معناي اخلاق ، تعريف آن و منشأ پيدايش صفات اخلاقي اتفاق نظر وجود ندارد، اما معاني زير درباره اخلاق از سوي عالمان اخلاق ارائه شده است :
- اخلاق صفات راسخ نفساني و به بيان ديگر صفات پايدار در نفس است که بدون نياز به تفکر به صدور افعالي متناسب با آن ها از انسان ، منتهي مي شود (ديدگاه فيلسوفان اسلامي )
- صفات نفساني اعم از پايدار و ناپايدار، با تفکر يا بدون نياز به تفکر؛
- فضيلت هاي اخلاقي
- نهاد اخلاقي زندگي(در برابرهنر، علم ، حقوق و دين )
- نظام رفتاري حاکم بر افر اد( مصباح ، ١٣٧٧، صفحات ١٥-١٣)
فضيلت ها و رذيلت ها اخلاق يکي از شاخه هاي فلسفه به شمار مي آيد که داراي جنبه هاي فردي و اجتماعي است و به هنجارهاي رفتار بشر مربوط مي شود. بنابراين داوري يا ارزش گذ اري درباره افعال انساني که به صورت ارادي و اختياري انجام شود، درعلم اخلاق صورت مي گيرد. چنانکه ذکر شد درباره معنا و تعريف اخلاق مطالب گوناگون ارائه شده است اما با توجه به برخي از تعاريف ارائه شده راجع به اخلاق و نقش هاي مختلف اخلاق در زندگي بشر مي توان اخلاق را با عبارت زير تعريف کرد: اخلاق عبارت است از مجموعه اي از اصول و هنجارهاي راجع به ارزش يابي و داوري درباره افعال انساني که به صورت ارادي و اختياري انجام شود و تشخيص خوبي يا بدي آن ها و تعيين الزامات (بايدها ونبايدها)، مسئوليت ها و وظايف براي انسان ( آموزگار، ١٣٦٦، صفحه ١٨).
اخلاق بحث از اين پديده مي کند که در رفتار انساني چه چيزي صحيح و چه چيزي غلط است . در عين حال علم اخلاق نوعي تئور ي تعر يف مي شود که به نظام مند کردن قضاوت هاي اخلاقي مي پردازد و از اصول اخلاقي دفاع ميکند . اخلاق زماني که به کار گرفته مي شود چارچوبي ترسيم مي کند که در قالب آن مردم فکر مي کنند چگونه بايد باشند . بر اي ارائه تعريف مناسبي از اخلاق بازار و کسب و کار، با يد اول اشاره شود که اين اصطلاح دنبال پاسخ به چه سؤالي است . اخلاق کسب وکار دنبال پاسخ با اين سؤال کلي است که ايا عمليات بازار و کسب و کار علاوه بر رعايت ملاحظات قانوني از لحاظ اخلاقي نيز مورد قبول هست يا خير ؟، خوب تلقي مي شوند يا بد؟ و امثال آن .
مي توان اخلاق را مطالعه و بررس ي معيارها و قواعد ي بدا نيم که راهنما يي عمل افراد و گروه ها در انجام امور قابل قبول مي باشد. يک ضرورت مطالعه اخلاق کسب وکار وجود جرائم اخلاقي نسبتا فراوان در انواع بنگاه ها مي باشد .اين ها اعم از بنگاه هاي بخش خصوصي، دولتي، محافل ورزشي، حتي مجامع ديني، علمي، بهداشتي و امثال آن مي باشد( جزني، ١٣٨٥، صفحات ٣٦-٣٥)
١-١-قلمرو اخلاق و ماهيت آن
درباره قلمرو اخلاق اظهار نظرهاي متفاوتي وجود دارد. بخشي از عملکردها و رفتارهاي انسان ها که فاقد بار ارزشي هستند، خارج از حيطه اخلاق قرار مي گيرند مانند طرز استفاده از خودکار براي نوشتن يا شيوه استفاده از کارد و چنگال براي صرف غذا. البته ممکن است هريک از اين اقدامات با توجه آداب اجتماعي يا قومي مورد قضاوت قرارگيرند، گرچه جزء امور اخلاقي به شمار نمي آيند. تفاوت هاي محيطي، فرهنگي و اجتماعي موجب مي شود نحوه رفتارها نيز به صورت هاي متفاوتي شکل گيرد و به ظاهر در قلمرو اخلاق هر منطقه وارد شود، اما آداب اجتماعي جزء قلمرو اخلاق نيستند، بلکه خارج از حوزه شمول آن هستند. از اين رو موضوعات و اموري که خوب يا بد بودن آن ها يا ارزش يابي و قضاوت راجع به آن ها مورد توجه است و اقداماتي که بايد يا نبايد انجام شوند، در حيطه اخلاق قرار مي گيرند. هنگامي که فضيلت ها و رذيلت ها (صفات پسنديده يا ناپسند اخلاقي)، خوبي يا بدي امور يا درستي و نادرستي آن ها، بايدها و نبايدها، مسئوليت ها و وظايف در عباراتي مطرح گردند، موضوعات و رفتارها مورد قضاوت ارزشي قرار مي گيرند مانند فضيلت بودن عدالت ورزي و رذيلت بودن ستم به ديگران ، لزوم احترام به مصرف کننده و رعايت قانون ، مسئوليت بنگاه ها در برابر مصرف کنندگان و خودداري از فريب مخاطب که وظيفه عرضه کنندگان کالاها و خدمات يه شمار مي آيد.درباره ماهيت اخلاق دونکته عمده زير قابل توجه است : نخست اينکه احکام اخلاقي بايد پشتوانه محکمي از دلايل داشته باشند؛ و دوم اينکه اخلاق مستلزم ملاحظه بي طرفانه منافع هر فرد است ( شجاعي، ١٣٧٨، صفحات ٤٢-٤٠).
١-٢-شاخه هاي اخلاق
مباحث اخلاقي يا مرتبط با اخلاق با توجه به موضوعات مربوط به آن در شاخه هاي علم اخلاق مورد مطالعه قرار مي گيرند. اخلاق و موضوعات و مباحث راجع به اخلاق را به صورت هاي مختلف از يکديگر تفکيک کرده اند اخلاق را فرا اخلاق ، مي توان به به سه
شاخه کلي زير تقسيم نمود:
فرا اخلاق اخلاق دستوري و اخلاق کاربردي موضوعاتي مانند مباحث مفهومي را در بر ميگيرد و معنا يا تعريف اصطلاحات و مفاهيم مورد استفاده در جمله هاي اخلاقي مانند خوب ، بد، درست و نادرست را تبيين مي کند اخلاق هنجاري يا دستوري چگونگي تعيين ارزش هاي اخلاقي را مورد مطالعه قرارم يدهد و به ايجاد قواعد و استانداردهاي عملي مربوط ميشود مانند تعيين وظايف انسان يا عادات پسنديد هاي که انسان بايد کسب کند. به عبارت ديگر، اخلاق دستوري به بيان مصاديق مورد نظر م يپردازد.مکاتب اخلاقي در اين حوزه قرار مي گيرند شايان ذکر است سه مکتب عمده در اخلاق دستوري وجود دارد: نتيجه گرايي، وظيفه گرايي و فضيلت گرايي. در نظريه هاي نتيجه گرايانه خوب يا بدبودن و حق يا باطل بودن يک عمل با عنايت به نتايج آن مورد توجه قرار مي گيرد بنابراين عملي خوب يا حق خواهد بود که نتيجه آن براي انجام دهنده عمل يا ديگران و يا عموم مردم مفيد باشد اما در نظر يه هاي وظيفه گرايانه ويژگي هاي عمل يا نيت انجام دهنده آن ، خوب يا بد بودن يک عمل را مشخص ميکند و نتايج عمل ملاکي براي تشخيص خوب يا بد بودن آن عمل نخواهد بود، بلکه خوب بودن يک عمل صرف نظر از هدف يا نتيجه اي که از آن حاصل مي شود براي انجام آن کافي است . براساس نظريه هاي مبتني بر فضيلت گرايي انسان بايد براي کسب فضايل اخلاقي تلاش کند با عنايت به وجود مکتب هاي مختلف در اخلاق دستوري، اخلاقي به شمار آمدن رفتار يک فرد با ساير افراد با توجه به مکتبي که از سوي وي پذيرفته شده است تعيين مي شود .بررسي نظريه هاي مختلف نشان مي دهد در تاريخ اخلاق سه دستور اساسي براي رفتار انسان معرفي شده است که عمل افراد براساس آن ها انجام مي شود و دستيابي انسان به هدف مورد نظر در هر دستور به عنوان عالي ترين خير توصيه مي شود.
اهداف مزبور عبارتند از: حصول شادي يا لذت براي انسان ؛ انجام وظيفه و کسب فضيلت و کمال يا رشد هماهنگ با استعدادهاي بشر.
درباره منشأ الزامات رفتاري براي انسان نيز نظريات مختلفي وجود دارد. براساس اين نظريات انسان بايد از اوامر الهي اطاعت نمايد، با کيفياتي که با طبيعت بشر مطابقت دارد رفتار کند و يا رفتار انسان به گونه اي باشد که از تفکر خردگرا انتظار ميرود. اخلاق کاربردي شاخه سوم اخلاق است . اخلاق کاربردي استفاده از ارزش هاي اخلاقي و بهره گيري از نظريه هاي اخلاق دستوري را مورد مطالعه قرارمي دهد و به امور مورد مناقشه و ارزش هاي عملي رفتار انسان ها در حوزه هاي خاص مي پردازد. موضوعاتي از قبيل اخلاق
حرفه اي و اخلاق کسب وکار در اخلاق کاربردي مورد بحث قرار مي گيرند. اخلاق حرفه اي شاخه اي از اخلاق کاربردي است که به بررسي تکاليف اخلاقي مورد نظر در يک حرفه خاص مانند بازاريابي وکالت يا مشاوره در زمينه تجارت الکترونيکي ومسائل اخلاقي آن ها مي پردازد. وظايف اخلاقي تعيين شده براي افراد شاغل در حيطه هاي مربوط به هر حرفه در دستور العمل هايي به نام دستور العمل هاي اخلاقي تدوين ميشود. اين دستور العمل ها مجموعه قواعد تخصصي و معين اخلاقي هستند که براي راهنمايي درباره انجام تعاملات حرفه اي ميان متخصصان داراي دانش تخصصي مانند ارائه مشاوره در زمينه تجارت الکترونيکي از سوي مشاوران با مشتريان آن ها تدوين و اجرا مي شود. افراد با اعلام پذيرش دستورالعمل هاي مزبور ملزم مي شوند در اقدامات حرفه اي خود مفاد آن ها را رعايت کنند. دستور العمل هاي اخلاقي مزبور که با عنايت به ضرورت هاي عملي مورد پذيرش قرار گرفته اند، از قواعد اخلاقي که در تعاليم مذهبي و آموزش به عنوان قوانين عام اجرا مي شوند، متمايز هستند( مصطفي، ١٣٨٩، صفحات ٢٤-٢٣)
١-٣-اصول کلي اخلاق در اسلام و ملاحظات متدولوژيک
دين به طورکلي و اسلام بطور خاص از جمع سه عنصر عقيده ، اخلاق و احکام تشکيل ميشود که بعد اخلاقي فراگيرترين و کارسازترين بخش آن مي باشد. زيرا بخش عقيدتي، خود با فلسفه اخلاق ارتباط دارد و برا ي تر بيت انسان هاي اخلاقي، ارزش والا يي قائل است . شايد به همين علت باشد که پيامبر اسلام تصريح ميکند که من اصولا برا ي پا يداري مکارم اخلاقي مبعوث شده ام (انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ). يعني بعثت که يکي از ارکان اعتقادات د يني است خود ابزار تحقق اهداف اخلاقي واقع شده است . البته پيوند مستحکم عقايد د يني و اخلاق در متن فلسفه دين مي باشد و طبق مطالعات حوزه فوق ، دغدغه هاي عقيده به خداوند وقيامت نيز پيوند اخلاقي دارد .بديهي است در صورتي که امور اخلاقي پشتوانه عقيدتي و ديني داشته باشند، نوعي مرکز انرژ ي زا برا ي کارآمد ساختن آن ها حاصل خواهد شد. التزام به يک عقيده خاص نوعي وظيفه و تعهد ايجاد مي کند لذا همراهي د ين با اخلاق يک پتانسيل جد يد به کارآمدي مي افزايد .
البته در برخي قرائت هاي ديني جنبه هاي ايدئولوژيکي خاصي بروز مي کند که ممکن است به کارکردها ي اخلاقي نيز خدشه وارد نمايد.
عناصر اصلي پيوند اخلاق و اسلام را فهرست وار ذکر مي کنيم .
١ -اخلاق از بين سه عنصر تشکيل دهنده اسلام (عقايد، احکام ، اخلاق ) جايگاهي گوهر ين دارد وعقا يد و احکام عناصر پشتوانه اي آن محسوب مي شوند.
٢ -فلسفه خلقت انسان ماهيتا، اخلاق مدار است .
٣ -زير سيستم هاي سياسي
اقتصادي و اجتماع ي در اسلام ، ابزارها يي براي تحقق اهداف اخلاقي هستند .با اين توصيف گويي نظام اخلاقي اسلام ، انسجام دهنده و سازگارکننده ديگر زير سيستم هاي آن است ( مصباح ، ١٣٨١، صفحات ١١٤-١١٢).
٢-اخلاق کسب و کار و عوامل مؤثر در ايجادآن
توجه به اصول اخلاقي و تعاليم مذهبي در داد و ستد و انجام برخي از اقدامات يا خودداري از انجام اقدامات ديگر براي پرداختن به فعاليت هاي تجاري از گذشته هاي دور در اجتماعات مطرح بوده است مانند خودداري از دريافت رشوه يا فريبکاري و تقلب در انجام معامله . مي توان گفت مبناي اخلاق کسب و کار استفاده از قواعد اخلاقي در تجارت است . بنابراين اخلاق کسب و کار به رعايت اصول
و هنجارهاي اخلاقي در فعاليت هاي تجاري ارتباط دارد. از گذشته هاي دور تا دوره معاصر عوامل گوناگون در ايجاد اخلاق کسب و کار و تحول آن مؤثر بود ه است مانند انديشه هاي فلاسفه و دانشمندان درباره موضوعاتي از قبيل عدالت ، صداقت ، درستکاري، رعايت انصاف و توجه به موازين اخلاقي در معامله و رفتار با افراد ديگر. گرچه در دوره مدرن با طرح انديشه هاي جديد مباحثي مانند جدايي دين از سياست در دنيا به صورتي افراطي مطرح شد، اما اعتقادات مذهبي و تعاليم انبيا نيز از جمله عوامل تأثير گذار

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید