بخشی از مقاله

در شهر اصفهان جاذبه هاي گردشگري زيادي وجود دارد که در خيابان چهارباغ عباسي اصفهان مي توان گستره اي از جاذبه ها، اعم از فرهنگي، تاريخي، شهري، انسان ساخت و ... را مشاهده نمود. همچنين خيابان هاي تاريخي را مي توان به عنوان جاذبه گردشگري اي در نظر گرفت که با داشتن فضاي گردشگري بالقوه ، سالانه گردشگران زيادي را به سمت خود جلب مي کند. در اين پژوهش جهت ارزيابي ميزان جذابيت خيابان مورد نظر ابتدا فضاي گردشگري خيابان به سه فضاي منظر، فرهنگي و فراغتي تقسيم شده و ميزان جذابيت آنها از ديد گردشگران مورد بررسي قرار گرفته است . روش پژوهش از نظر هدف کاربردي و از لحاظ ماهيت و روش ، توصيفي پيمايشي مي باشد و جهت گردآوري اطلاعات از اسناد کتابخانه اي، مطالعات ميداني، پرسشنامه ، مصاحبه و مشاهده استفاده شده است . جامعه آماري تمام گردشگراني هستند که حداقل يک بار از اين خيابان بازديد نموده اند. حجم نمونه آماري طبق فرمول کوکران ١٩٢ نفر بوده است . اطلاعات حاصل از پرسشنامه در نرم افزار SPSS تجزيه و تحليل گرديده و نتايج حاکي بر آن است که خيابان تاريخي چهار باغ عباسي اصفهان بيشترين جذابيت را در باب فضاي فرهنگي با ميانگين 77/3 برخوردار بوده و بعد از آن به ترتيب ، فضاي منظر و فراغتي با ميانگين هاي 73/3 و 50/3 قرار گرفته اند. از اين رو داراي ميزان جذابيت لازم در راستاي توسعه گردشگري مي باشند.
واژگان کليدي: گردشگري، گردشگري فرهنگي، جاذبه گردشگري، خيابان تاريخي چهارباغ عباسي
مقدمه
امروزه گردشگري در جهان به صنعت تبديل شده است . صنعت گردشگري از کارافرين ترين و پردرآمدترين صنعت ها است .
گردشگري يا مسافرت مي تواند موجب شود که از راه آشنايي بافرهنگ ها، آداب و رسوم ، باورها، نوع تغذيه و صنايع دستي ديگر اقوام و ملل نزديکي بيشتر بين مردم کشورها و شهرهاي مختلف به وجود آيد، از پيش داوري ها و تبليغات سوء توسط رسانه هاجلوگيري شود. بسيار اتفاق افتاده که مردم کشور يا شهري پس بازديد از شهر يا کشور ديگر و آشنايي با مردم آنجا، نظرشان در مورد شهر يا کشور تغيير پيدا کرده است (جلالي فراهاني، ١٣٩٠). از اين رو در سرتاسر جهان به جاذبه هاي گردشگري اعم از فرهنگي، تاريخي، شهري، انسان ساخت و ... توجه مي شود. خيابان هاي تاريخي مکاني شامل جاذبه هاي متنوع گردشگري مي باشند که فراتر از آن خيابان را مي توان نيز به عنوان جاذبه گردشگري در نظر گرفت . در اين پژهش سعي بر آن شده است که با در نظر گرفتن فضاي گردشگري خيابان تاريخي چهارباغ عباسي که شامل فضاي فراغتي، فرهنگي و منظر مي باشد، به تجزيه تحليل ميزان جذابيت خيابان تاريخي مورد نظر پرداخته شود. تحقيقات زيادي در باب خيابان چهارباغ عباسي صورت گرفته است ولي تاکنون به فضاي خيابان به عنوان جاذبه گردشگري و سنجش ميزان جذابيت آن توجهي نشده است . با سنجش ميزان جذابيت گردشگري خيابان چهارباغ عباسي اصفهان مي توان به بهبود گردشگري خيبان کمک نموده و باعث افزايش توجه به هويت آن شد. همچينين سازمان هاي همچون شهرداري اصفهان و سازمان ميراث فرهنگي، صننايع دستي و گردشگري اصفهان مي توانند بر اساس يافته هاي تحقيق به مديريت و برنامه ريزي بهتر جهت افزايش گردشگري پايدار در خيابان بپردازند.
گردشگري همچون منشوري است که جنبه ها و وجوه گوناگوني دارد و براي شناخت علمي و دقيق آن از رشته هاي گوناگوني مثل اقتصاد، جامعه شناسي ، کشاورزي ، علوم ورزشي ، علوم زيستي ، جغرافيا و اقليم شناسي بايد کمک گرفت (ذوالفقاري ، ١٣٩٢). درک ما از گردشگري، در نتيجه مشکلات موجود در تعريف آن (به خاطر تنوع فعاليت هاي گردشگري به دليل گوناگوني انواع گردشگران و به دليل نظام هاي علمي مختلفي که به مطالعه گردشگري مي پردازند)، پيچيده و مشکل شده است (ويليامز، ١٣٨٨: ٢٣). گردشگري مجموع پديده ها و ارتباطات ناشي از کنش متقابل ميان گردشگران ، سرمايه ، دولت ها و جوامع ميزبان ، دانشگاه ها و سازمان هاي غير دولتي، در فرايند جذب ، حمل و نقل ، پذيرايي و کنترل گردشگران و ديگر بازديدکنندگان است (٢٠٠٠ ,weaver؛ پاپلي يزدي و سقايي، ١٣٩٠).
ميل و موريسون (١٩٩٢) گردشگري را فعاليتي مي داند که زمان سفر گردشگران به وقوع مي پيوندد. اين واژه در برگيرنده همه چيز از قبيل برنامه ريزي سفر، مسافرت به مکان مورد نظر، اقامت در آنجا، بازگشت و يادآوري خاطرات سفر، بعد از بازگشت مي باشد. همچنين شامل فعاليت هايي است که مسافر به عنوان بخشي از سفر، انجام مي دهد، نظير خريدهاي انجام شده و تعاملاتي که ميان ميزبان و مهمان به وجود مي آيد. خلاصه آنکه ، گردشگري تمامي فعاليت ها و تأثيراتي است که در طول سفر براي بازديدکننده ، به وقوع مي پيوندد (لامزدن ، ١٣٨٧).
گردشگري فرهنگي، بخش مهمي از تقاضاي جهاني گردشگري را تشکيل مي دهد. طبق آمار سازمان جهاني گردشگري ٣٧ درصد گردشگري بين المللي با انگيزه فرهنگي انجام مي شود و اين تقاضا در حال افزايش است . رشد گردشگري فرهنگي و گردشگري ميراث ، به عنوان عناصر گردشگري نوين ، توجه سياست گزاران و محققان را در سراسر دنيا به خود جلب کرده است (جلالي فراهاني، ١٣٩٠).
بچليتنر (١٩٩٢)گردشگري فرهنگي را در دوبعد مورد بررسي قرار داده اند. در بعد مفهومي حرکت انسان و جدا شدن او از مکان معمولي سکونت با هدف ديدار از جاذبه هاي فرهنگي، به دست آوردن اطلاعات و تجربه جديد براي ارضاي نيازهاي فرهنگي تعريف کرده اند و از نظر فني گردشگري فرهنگي شامل حرکت انسان براي ديدن جاذبه هاي فرهنگي خاص همچون مکان هاي ميراث فرهنگي، نشانه هاي زيبا شناختي و فرهنگي، هنرها و نمايش ها، که در خارج از مکان معمولي سکونت قرار دارد مي شود . او معتقد است گردشگري فرهنگي در هر منطقه مي تواند داراي آثار زير باشد:
١- دوباره کشف کردن و اهميت يافتن امتيازات و آثار فرهنگي گمشده ساکنان محلي
٢- امکان تشخيص و توسعه آگاهي هاي منطقه اي در بعد فضايي و هويت فرهنگي و توسعه فزاينده يک احساس خوب تعلق به يک فرهنگ
٣- ايجاد زير بناهاي اقتصادي در يک دوره بلند مدت
٤- افزايش اشتغال در يک اقتصاد در حال رکود (پاپلي يزدي و سقايي، ١٣٩٠).
نواحي شهري به علت آنکه جاذبه هاي تاريخي و فرهنگي بسيار دارند غالبا مقاصد گردشگري مهمي محسوب مي شوند. شهرها معمولا جاذبه هاي متنوع و بزرگي شامل موزه ها، بناهاي يادبود، سالن هاي تئاتر، استاديوم هاي ورزشي، پارک ها، شهربازي، مراکز خريد، مناطقي با معماري تاريخي و مکان هايي مربوط به حوادث مهم يا افراد مشهور را دارا هستند که خود، گردشگران بسياري را جذب مي کنند، همراه با توسعه گردشگري در نواحي شهري براي برآوردن نياز هاي گردشگران ، خدمات حمايت بيشتري نظير رستوران و محل اقامت ساخته مي شود، البته بازديدکنندگاني که از خارج شهر مي آيند تنها کساني نيستند که از اين امکانات استفاده مي کنند و خود مردم شهر هم از زيرساخت ها بهره مند مي شوند (جلالي فراهاني، ١٣٩٠).
علي اکبري ( ١٣٩٢) جاذبه هاي فرهنگي را محصول فعاليت هاي انساني مي داند که به دليل دارا بودن صفاتي خاص ، مورد توجه گردشگران قرار مي گيرد. او معتقد است دو ويژگي مهم ، جاذبه هاي تاريخي و فرهنگي را از ساير جاذبه هاي گردشگري متمايز مي کند؛ نخست وجود آگاهي و اطلاعات قبلي در مورد اين جاذبه هاست که انگيزه سفر گردشگري را براي بازديد از اين آثار فراهم مي آورد. به همين دليل ، گردشگري فرهنگي و تاريخي معمولا با زمينه اي از آگاهي و بينش فرهنگي همراه است و گردشگر به منظور معرفت شناسي بيشتر سفر مي کند. در همين خصوص ، دومين ويژگي گردشگري فرهنگي، به ويژه گردشگري زيارتي، اندک بودن ضايعات زيست محيطي و آسيب هاي اجتماعي آن براي جامعه ميزبان است .
همچنين او جاذبه هاي تاريخي – فرهنگي را به گروه هاي زير تقسيم مي کند:
١. محل هاي باستاني و تاريخي
• موزه
• بازار
• کاروانسرا
٢. آرامگاه مفاخر تاريخي – فرهنگي
٣. برج و بناي يادبود
٤. کليساها و اماکن مذهبي
٥. جاذبه هاي زيارتي
جاذبه هاي گردشگري شهري، خريد هاي تفنني يا بازديد از آثار تاريخي و صنعتي است که براي تعطيلات کوتاه مدت وسط سال مناسب تر از تعطيلات طولاني تابستاني است . با اين حال آمار بازديد کنندگان از شهر هاي بزرگ و نرخ رشد اين نوع گردشگري حيرت آور است (ويليامز، ١٣٨٨). فراتر از جاذبه هاي گردشگري که در خيابان هاي تاريخي ديده مي شود، فضاي خيابان را نيز مي توان به عنوان فضايي گردشگري در نظر گرفت و آن را به فضاي فراغتي، فرهنگي و منظر تقسيم نمود که هر يک از جاذبه هاي ذکر شده را مي توان جزوي از فضاي هاي مورد نظر دانست .
جاذبه هايي همچون معماري هاي باستاني، خانه هاي قديمي، آثار تاريخ ، هنر هاي محلي، صنايع دستي، لباس هاي سنتي، گالريه هاي هنري، تجاري و فروشگاه هاي عتيقه ،،موسيقي هاي شنيده شده در فضاي خيابان ، ارتباط با مردم محلي، سبک زندگي آنها و... را مي توان جزو جاذبه هاي فضاي فرهنگي گردشگري خيابان دانست . از جاذبه هاي منظور شده در فضاي فراغتي خيابان تاريخي مورد نظر مي توان به مراکز پذيرايي (رستوران ، کافي شاپ ، فست فود و ...)، امکانات استراحتي، اماکن مذهبي، مراکز تجاري و ... اشاره نمود. و در بررسي جاذبه هاي فضاي منظر، نماي ساختمان ها، نماهاي سنتي و مدرن مغازه ها در کنار يکديگر، بافت تاريخي خيابان ، خيابان ، ديدن کاربري ها همچون درختان ، مسيرهاي پياده روي و مغازه ها در کنار همديگر، فضاي عاشقانه و ساختار اجتماعي خيابان را مي توان در نظر گرفت .
لزوسکي (٢٠١٤) در مقاله «روش هاي پژوهش فضاي گردشگري شهري: ارزيابي و الگوها»، خلاصه اي از تحقيقات در زمينه فضاي گردشگري شهري را به عنوان بخشي از جغرافياي گردشگري را آورده است . او فضاي گردشگري، همبستگي بين ان ها، تغييرات در آن و همچنين جمعيت ، عملکرد گذشته و حال حاضر شهر را بررسي مي کند.
گوئدس و جيمنز (٢٠١٥) در مقاله «الگوهاي فضايي گردشگري فرهنگي در پرتغال »، الگوهاي فضايي مکرر را بر اساس تورهاي تعطيلاتي شهرهاي اصلي پرتغال بررسي مي کند. نتايج تجربي نشان مي دهد، برنامه هاي گردشگري سازمان يافته بر اساس فرصت ها و تفريحات ميراث فرهنگي تا حدودي باعث کاهش عدم تقارن از فضامندي مدل گردشگري پرتغال که در طول تاريخ در اطراف آلگاروه متمرکز شده است ، مي شود.
شمس و اميني (١٣٨٨) در مقاله «ارزيابي شاخص فرهنگ ايراني و تأثير آن در توسعه گردشگري»، نتيجه گرفته است که با توجه به تنوع و گوناگوني که در فرهنگ و تمدن کهن ايراني ديده مي شود مي توان براي کشورمان به لحاظ گردشگري، با برنامه ريزي و مديريت صحيح تبديل به يک سرمايه ارزشمند و جاذبه کرد زيرا از نظر فرهنگي ايران از ظرفيت هاي گردشگري بالايي برخوردار است .
سهيلي (١٣٩٣) در پايان نامه «بررسي توزيع فضايي عناصر گردشگري در نواحي شهري (مطالعه موردي: شهر کرمانشاه )»، ضمن بررسي الگوي پراکنش عناصر گردشگري شهر کرمانشاه با استفاده از آمار فضايي به تحليل فضايي و شناسايي فضاهاي گردشگري پرداخته است . نوع تحقيق کاربردي، روش تحقيق توصيفي_تحليلي و نتايج پژوهش حاکي از آن است که توزيع فضايي بيشتر عناصر گردشگري به صورت خوشه در بافت مرکزي شهر که داراي کاربريهاي چندگانه ميباشد، تشکيل يافته است . همين طور در شمال شهر جاذبه ي تاريخي طاق بستان همراه با يک سري از عناصر ثانويه تشکيل يک خوشه را داده است .
فرحي (١٣٩٣) پايان نامه اي تحت عنوان «تدوين راهنماي طراحي شبکه پياده گردشگري در بافت کهن با رويکرد بازآفريني فرهنگي ، نمونه موردي : شهر ري از چشمه علي تا برج طغرل » ارائه کرده است . روش پژوهش تفسيري –تاريخي و تحليلي – توصيفي بوده که اطلاعات آن از طريق مطالعات کتابخانه اي ، برداشت هاي ميداني ، جمع آوري پرسشنامه و مصاحبه با مسئولين گردآوري شده و در بخش تحليل از نرم افزارهاي SPSS و Space Syntax، جدول سوات و معيارهاي مستخرج شده از ادبيات بازآفريني ، گردشگري و تجارب جهاني جهت تحليل اطلاعات استفاده شده است . بر اساس نتايج بدست آمده در بخش تحليل ، شبکه پياده بهينه انتخاب شده ، سپس به ارائه راهنمايي جهت بهبود وضع شبکه پياده بافت ، ارتقاء سطح گردشگري و حفظ بافت تاريخي با استفاده از معيارهاي بازآفريني فرهنگي پرداخته شده و در انتها يک الگوي طراحي (طرح موضعي عرصه چاربازار) ارائه شده است
حسيني (١٣٩٤) در پايان نامه «بررسي و ارزيابي بافت هاي شهري (بافت تاريخي ) با رويکرد شناسايي پهنه هاي زمينه ساز توسعه خلاق ( نمونه موردي : محله گازرگاه شهر يزد)» به شناسايي مناطق مناسب براي توسعه خلاق در بافت تاريخي شهر يزد با استفاده از مدل تحليل سلسله مراتبي (AHP) مي پردازد و در نتيجه کاربري هاي تجاري ، مختلط ، موزه ، رستوران ، لوازم گردشگري و عملکردهاي ديگر که زمينه ساز توسعه خلاق در بافت تاريخي است ، با توجه به شاخص هاي يونسکو را در محله پيشنهاد مي دهد.
عطاري (١٣٩٤) در پايان نامه «شناسايي و اولويت بندي جاذبه هاي تاريخي -فرهنگي پرکشش در شهر اصفهان از ديد گردشگران بين المللي (مورد مطالعه :گردشگران خارجي شهر اصفهان )» به بررسي انگيزه گردشگران بين المللي براي سفر به ايران و شناسايي جاذبه هاي پرکشش در شهر اصفهان از ديد گردشگران خارجي و دلايل ناشناخته ماندن ساير جاذبه هاي فرهنگي -تاريخي در شهر اصفهان پرداخته است .
کرمي و زينلي (١٣٩٤) در مقاله «کيفيت محصول مقاصد گردشگري، رضايت گردشگر و آينده گردشگر (مطالعه موردي، پارک ائل گلي تبريز) به ارزيابي رضايت گردشگران از کيفيت محصول گردشگري و رفتار آينده گردشگر در ائل گلي تبريز پرداخته است . روش تحقيق توصيفي – تحليلي و همبستگي بوده و نتايج بيانگر آن است که تفاوت محسوسي بين گردشگران درباره جذابيت ، علاقه به تفريح و احساس امنيت تجربه شده از ائل گلي مشاهده نمي شود و گردشگران از تسهيلات ، دسترسي، جاذبه ، هزينه هاي صرف شده و تصوير استنباط شده از ائل گلي رضايت کامل دارند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید