بخشی از مقاله

بررسی جایگاه دانش روان شناسی محیطی در زیبایی شناسی معماری

چکیده
بین هر موجود زنده و پیرامون او روابطی وجود دارد که مادرزادی شکل نگرفته اند. این روابط بیشتر اکتسابی هستند و تنها در برخی موارد است که واکنش انسان غریزی می باشد. به این معنی انسان در اتباط با محیط خود باید بداند جایگاه هر چیز کجاست و اینکه او در مقابل هر امری چه رفتاری باید داشته باشد. این شناخت به ما قدرت کنترل محیط خود را می دهد حتی بدون آنکه در هر لحظه همه چیز مستقیما در معرض ادراک ما باشند. در تصورات ما نیز هر شیئی همیشه در ارتباط با محیطی خاص مطرح است. معماری نه تنها در واقعیت متصل به محیط است بلکه در دنیای خاطرات ما نیز چنین است. به این ترتیب روشن می شود که نقش محیط در ادراک معماری تا چه حد موثر است و چرا در نظر داشتن محیط هنگام طرح یک ساختمان اجتناب ناپذیر است. انسان با توجه به ارزش ها، نیازها، و هدف های خود محیط را دگرگون می کند و به طور متقابل تحت تا ثیر محیط دگرگون شده قرار می گیرد، به ویژه تکنولوژی پیشرفته موجب می شود تاثیر انسان بر محیط شدت و سرعت یابد. دگرگونی سریع محیط یکی از ویژگی های بنیادی زمان ماست. هر روز شهرها و محله ها و بناهای جدید ساخته می شوند. این گونه »قرارگاه های فیزیکی« جهت و ابعاد ج دیدی به رفتار ساکنان خود می بخشند. طی بیست سال اخیر، رشته روانشناسی نیز مانند دیگر رشته های علمی به این پدیده یعنی تاثیر انسان بر محیط و تاثیر متقابل محیط بر انسان پرداخته است. روانشناسی محیط مطالعه روان شناختی رفتار در محیط کالبدی زندگی روزمره می باشد. از طرفی تمام طراحان در جستجوی پیداکردن روندی برای حل مسئله زیبایی شناختی درطراحی و توسعه محصولات هستند. لغت زیباشناختی (استتیک)، در اصل یونانی است و به معنی ادراک است. علم زیباشناختی به معنی وسیع کلمه به بررسی و روشهای احساس محیط و موقعیت فرد در داخل آن می پردازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش و اهمیت شرایط محیطی در زیباشناسی معماری می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد، ابزار گرداوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد. روش کار: (الف- بررسی نقش و اهمیت شرایط محیطی از دیدگاه مکتب روانشناسی رفتارگرایی. ب- بررسی نظریه های برانگیختگی، کنترل، تعامل، تبادل و ارگانیزمی، در ارتباط با تاثیر متقابل انسان و محیط . ج- بررسی مفهوم عام زیبایی و زیباشناسی. د- بررسی محیط و مکان در زیباشناسی معماری ه- بررسی رابطه محیط و ساختمان). نتیجه نهایی درصدد دستیابی به مبانی نظری زیباش ناسی و استفاده از این دانش نظری و علم روانشناسی محیط در فرایند طراحی معماری برای بهبود کیفی سطح دانش می باشد.

کلمات کلیدی: محیط؛ روان شناسی محیط؛ زیبا شناسی معماری.

.1 مقدمه

کلمه محیط آن قدر مورد استفاده دارد که تشخیص معنای آن مشکل شده است. جغرافیدانان زمین و آب و هوا، روان شناسان مردم و شخصیت های فردی آنها، جامعه شناسان سازمان های اجتماعی و فرایندها، و معماران ساختمانها و محیط های باز و منظر را محیط تعریف می کنند. هر کدام از این طبقه بندی ها به مقاصدی که از محیط انتظار می رود ربط دارند. بر اساس دانش فعلی ما، زندگی فقط در محیط زمینی جریان دارد، زمین کیفیت هایی دارد که زندگی را متعادل می سازد و موجودات مختلف هرکدام در آن جایگاه خود را دارند. محیط اطراف یک موجود، محیط زندگی موجودات دیگر نیز هست. بعضی از این محیط ها از یک گونه هستند. محیط زندگی انسان ویژگیهای زنده یا اجتماعی دارد. در عین حال زندگی انسان در محیطی فرهنگی جریان دارد. معماران، طراحان محیط و منظر، طراحان شهری از محیط کالبدی برای ذکر جنبه های غیر اجتماعی و غیر فرهنگی محیط استفاده می کنند. تعریف ساختمانها باید جامع و همه جانبه باشد. بنابراین این تعاریف دقیق نیستند. در مقابل، محیط زمینی تنها به ماهیت زمین و فرایندهای آن گفته می شود. درک این فرایندها مهم است، زیرا به استثنای کشفیات ابتدایی در فضای خارج زمین و روی سطح ماه، محیط زندگی انسان محیط کره زمین است. محیط ساخته شده باید با محیط زمینی انطباق داده شود(لنگ1، 1390، .(88-87 یکی از اصلی ترین دلایل ایجاد یا توسعه شهرها، بنای ساختمان ها، فضاهای باز شهری و زیرساخت های شهری تامین فعالیت های جاری و بالقوه انسان است. این فعالیت ها شامل فعالیت های روزمره مثل راه رفتن، تماشا کردن، خوابیدن، تفریح کردن و خوردن و فعالیت های خاص دیگر است. پاسخ گفتن به کلیه نیازهای انسان امری دشوار است. پاسخ به نیاز به بقا، نیاز به احترام و عزت نفس، و پاسخگویی به نیازهای شناختی از جمله مسائل موردنظر طراحی است. یکی از مهمترین تحولات علوم رفتاری که در حرفه طراحی آثار زیادی داشته است، به وجود آمدن رشته ای به نام »روان شناسی اکولوژیک« توسط راجر بارکر2 و همکارانش بوده است. روان شناسی اکولوژیک در رویکردهای سنتی تحقیق روان شناسی تغییرات اساسی ایجاد

 

کرد. این رویکرد به جای مطالعه آزمایشگاهی رفتار فرد، به رفتار فرافردی در محیط زندگی روزمره توجه دارد. بارکر الگوهای رفتار را در ارتباط با مکان کالبدی همان رفتار توصیف می کند. موضوع این رویکرد توصیف محیط کار طراحان محیط نیز هست (لنگ، 1390، .(127 در معماری، زیبا شناختی تنها عاملی که باید مورد توجه قرار گیرد نیست. اما در این نیز که این عامل در معماری نقشی اصلی دارد نمی توان شک کرد. تمامی عوامل موثر بایستی یک به یک مورد توجه قرار گیرند و نتیجه به ناچار یک برآیند است. یا به گفته رومالدو جیورجولا» 1واقعیت این است که سعی در نزدیک شدن زیبا شناختی به معماری نیز مثل نزدیک شدن به سایر اصول اجتماعی یا اخلاقی اغلب به تنگنا ها منجر می شود« (گروتر2، 1388، .(93 از طرفی در تصورات ما هر شیئی در ارتباط با محیطی خاص مطرح است. معماری نه تنها در واقعیت متصل به محیط است بلکه در دنیای خاطرات ما نیز چنین است. به این ترتیب روشن می شود که نقش محیط در ادراک معماری تا چه حد موثر است (گروتر، 1388، .(130 بدین جهت بررسی نقش محیط و شرایط محیطی در زیبایی شناسی معماری لازم دیده می شود که در این راستا با استفاده از این دانش نظری و علم روانشناسی محیط درصدد بهبود هر چه بهتر فرایند طراحی معماری برآید.

.2 بررسی نقش و اهمیت شرایط محیطی از دیدگاه مکاتب مختلف روان شناسی
برخی از پژوهشگران موضوع روان شناسی محیط را کشف و طرح مجدد یکی از ابعاد مهم رفتاری می دانند که در روان شناسی عمومی به فراموشی سپرده شده بود. این بعد فراموش شده شامل شرایط فیزیکی – معماری، فرهنگی و اجتماعی و نیز ابعاد نمادی محیطی می گردد که رفتار در آن واقع می گردد. در تاریخ روان شناسی با پژوهشگرانی آشنا می شویم که در مراحل اولیه پیشرفت این رشته، به تاثیر عوامل محیطی بر رفتار توجه کرده اند، مانند هلپاخ آلمانی که حدود 100 سال پیش، گسترش بی رویه مکتب »وونت« و پژوهش های آزمایشگاهی را مورد انتقاد قرار داده و به بررسی تاثیر شرایط محیطی بر رفتار پرداخته است. وی داده های محیطی را در سه نوع »محیط طبیعی«، »محیط اجتماعی« و »محیط فرهنگی« تفکیک می کند. اکنون با پیشرفت روان شناسی محیط بحث و بررسی این گونه نظریه های نسبتاً قدیمی نیز از سر گرفته شده است. در مکاتب مهم رشته روان شناسی به بررسی اجمالی فرضیه های سه مکتب »روان شناسی عمقی«، »رفتارگرایی« و »گشتالت«، پرداخته اند، جدول شماره یک (مرتضوی، 1380، .(11-7

عنوان توضیحات
روان شناسی عمقی فروید: رفتار انسان تحت تاثیر غریزه های »عشق و زندگی ـ مرگ و نیستی« قرار می گیرد. ابعاد محیط از نظر مهار کردن یا تشفیق امیال
جنسی اهمیت دارند و در این حد مورد توجه قرار می گیرد.


روان شناسی رفتار گرایی پژوهش های مکتب رفتارگرایی محدود به جنبه هایی از رفتار می شود که قابل مشاهده و اندازه گیری هستند. ابعاد محیط از نظر مهار کردن یا
تشفیق امیال جنسی اهمیت دارند و در این حد مورد توجه قرار می گیرد.


مکتب گشتالت مکتب گشتالت معتقدند ترکیب و هیئت هر پدیدهمرکب (یعنی گشتالت آن) متفاوت از مجموع اجزای آن است. رفتار و فرایندهای پایه روانی از
قبیل ادراک، شناخت، احساس و تفکر را نیز نمی توان به اجزای تشکیل دهنده آنها تجزیه کرد.


روان شناسی میدان لوین: رفتار تابع تاثیر متقابل عواملی است که از فرد از یک سو و از محیط از سوی دیگر، سرچشمه می گیرند. رفتار تابع ویژگی های فضای
زیستی است. به بیان دیگر رفتار تابع تاثیر متقابل ابعاد »شخصیتی« و »محیطی« است.


روان شناسی اکولوژیک روان شناسی اکولوژیکی بارکر به بررسی الگوهای رفتاری »فوق فردی« می پردازد. که در »قرارگاه های رفتاری« ارائه می شوند. بین ابعاد
فیزیکی و رفتاری این قرارگاه ها تناسب و رابطه خاصی وجود دارد، این رابطه با مفهوم »هم ساخت« بیان می شود.


جدول شماره -1 بررسی نقش و اهمیت شرایط محیطی از دیدگاه مکاتب مختلف روان شناسی.
.3 چند نظریه درباره تأثیر متقابل انسان و محیط
.1,3 نظریه برانگیختگی3

از این دیدگاه محیط در برگیرنده اطلاعات ادراکی لازم برای حفظ سلامتی است، مانند رنگ و بو های مختلف، حرارت و برودت و نیز محرک های پیچیده تر مانند ساختمان ها و مناظر طبیعی و غیره. یکی از نظریه های مرتبط با این نظریه، نظریه سطح سازگاری4 است. که مشخص می کند نیاز فرد به محرک های محیطی میزان ثابتی نیست، بلکه با شرایط و در اثر سازگاری با محیط تغییر می کند.


. 2,3 نظریه های کنترل1

در این نظریه پرسش این است که تحریکات محیطی تا چه حد به وسله انسان قابل کنترل است یا توان کنترل انسان باید در چه حد باشد؛ مانند توانایی کنترل ترافیک با شدت های مختلف. در نظریه کنترل شخصی2 که به وسیله بارنز(1981) 3 بیان شده است، توانایی کنترل محرک های طبیعی مطرح می شود. این نظریه و نظریه درماندگی آموخته شده که سلیگمن(1975) 4 آن را بیان کرده است، نشان می دهد که چنین حالتی هنگامی به وجود می آید که فرد به طور مکرر ناموفق باشد و بر شرایط محیطی تسلط و کنترلی نداشته باشد.

.3,3 نظریه تعامل5

اهمیت این نظریه در توجه به تعامل انسان و محیط است و نسبت به نظریه های پیشین، که در آن ها فرایند وقوع رفتار پدیده ای یک بعدی در نظر گرفته می شد، نوعی پیشرفت محسوب می شود. بنابراین دیدگاه فرد و محیط همواره در حال تعامل هستند و برای درک رفتار لازم است هم محیط و هم فرد و نیز تعامل این دو مدنظر قرار بگیرند.

. 4,3 نظریه تبادل6
این نظریه را آلتمان(1987) 7 بیان کرده است. در این نظریه فرد و محیط مجموعه ای واحد به وجود می آورند و هیچ یک به تنهایی قابل تعریف نیست.

. 5,3 نظریه ارگانیزمی8
تاثیر متقابل عوامل اجتماعی، جامعه شناختی و فردی بیانگر نظامی واحد و پیچیده است. در تعادل های متعددی که در اثر تعامل عوامل فوق و در جریان مراحل رشد حاصل می شود، عوامل زیستی نقش مهم می یابند (مرتضوی، 1380، .(16-14

.4 روان شناسی محیط و برخی فرایندهای پایه روانی

.1,4 فرایند ادراک و شناخت

ادراک و شناخت یکی از »فرایند های پایه روانی« است. فرایند ادراک و شناخت به گونه های مختلف سازمان می یابند. تنوع قابل ملاحظه شیوه های ادراک و شناخت را برخی معلول تجارب متفاوت افراد، شخصیت و انگیزه ها و گروهی دیگر از متفکران، معلول هر دو می دانند. در روان شناختی محیط بر جنبه های اکتسابی فرایند ادراک و شناخت به ویژه عامل تجربه در محیط تأکید می شود. از دیدگاه روان شناسی محیط بر مرتبط درهم تنیده بودن ادراک و شناخت و شرایط محیطی تأکید می شود. این پیوستگی به ویژه هنگامی آشکار می شود که ادراک اشیاء را از ادراک محیط تفکیک کنیم. در ادراک »محیط«، ادراک کننده خود جزیی از محیط مورد مشاهده محسوب می شود و با رفتار خود و حرکت در فضا، نقشی موثر در تعریف حدود و دیگر ویژگی های آن می یابد. به بیان دیگر رفتار و اهداف مشاهده گر نقش اساسی در تعریف حدود محیط و فضاها دارد. به طور مثال، اتاق کار خود را در نظر بگیریم. ادراک و شناخت آن با تحریک همزمان یا متناوب حس های دیگر (بویایی، شنوایی و بینایی و...) آغاز می شود. اگر بخواهیم در چنین محیطی مطالعه کنیم یا به دلایل گوناگون (اضطراب و نگرانی و ...) نتوانیم حواس خود را بر موضوع مورد مطالعه متمرکز کنیم، سر و صداهایی را که از پشت در اتاق (مثلا از راهرو یا پنجره) شنیده می شود، به شکل مزاحم ادراک خواهیم کرد. در این گونه موارد حدود محیط ادراک شده، که طبق تعریف فیزیکی – معماری فضا محدود به چهار دیواری اتاقمان می شود، به خارج از آن گسترش می یابد. فرایند ادراک شناخت هم در مرحلهء جمع آوری اطلاعات و هم تعبیر و تفسیر آنها که به شناخت می انجامد، تحت تأثیر عوامل روان شناختی فردی (مانند نیازها، انگیزه ها و تجارب پیشین...) قرار می گیرد، که خود از شرایط محیطی تأثیر پذیرفته اند (مرتضوی، 1380، .(65

تأثیر عوامل روان شناختی و محیطی در ادراک اطلاعات
در ادراک محیط اطلاعاتی بسیار بیش از آنچه در ادراک اشیاء وارد فرایند ادراک و شناخت می شود نهفته است. افراد و گروه های گوناگون متناسب با شغل و حرفه، سن و انگیزه ها و نیز ویژگی های شخصیتی خود اطلاعات متفاوتی از محیط کسب می کنند. به طور مثال ادراک یک مهندس ساختمان یا معمار از یک بنا با »دید« یک خانم خانه دار یا کودک نسبت به همان ساختمان تفاوت دارد (مرتضوی، 1380، .(67

.3,4 تأثیر تجربه و شرایط محیطی در تعبیر و تفسیر اطلاعات
فرایند ادراک و شناخت در مرحله تعبیر و تفسیر اطلاعات نیز تحت تأثیر حافظه قرار می گیرد و حافظه خود چون مخزنی از اطلاعات حاصل از تجارب پیشین عمل می کند. یکی از علل عمده بروز تفاوت در ادراک و شناخت افراد و گروه های گوناگون از رویدادی واحد این است که آنان اطلاعات محیطی را به دلیل داشتن تجارب متفاوت به گونه های مختلف تعبیر و تفسیر می کنند. در رشته روان شناسی بین فرهنگی برای توجیه تفاوت های بین فرهنگی در زمینه ادراک به »اعتبار اکولوژیک« یا »افتراقی« پدیده ها استناد و گفته می شود، افراد یا گروه هایی که در شرایط زیست محیطی مشابه زندگی می کنند، شیوه های تعبیر و تفسیر مشابهی از اطلاعات محیطی کسب می کنند (مرتضوی، 1380، .(67

.4,4 تفاوت بین ادراک شیء و محیط

در روان شناسی محیط ادراک شیئی از ادراک محیط متمایز می شود. در ادراک محیط محرک ها و عوامل بیشتری نقش دارند و ادراک گسترهء وسیع تری دارد. در ادراک محیط دیدگاه متغیر است و فرد در فضا حرکت می کند. وی با توجه به اهداف کاربردی خاص با محیط روبه رو می شود. به طور مثال انسان به یک واحد محیطی به عنوان پارک یا فضای تفریحی می نگرد و به محیطی دیگر به عنوان فضای آموزشی و در هر مورد و از هر یک انتظاری خاص دارد. عوامل موثر در ادراک را به سه نوع عوامل روان شناختی فرد، عوامل فیزیکی و عوامل فرهنگی تفکیک می کنند( مرتضوی،1380، .(72-71

.5 مدل بوم شناختی ادراک و شناخت

ادراک و شناخت دو مفهوم متمایز هستند. ادراک ساز و کار برونی فرایندی است که مربوط به چگونگی تحریکات اعضای حسی و ججمع آوری اطلاعات است و شناخت سازوکار درونی فرایند و نحوه تأثیر تجارب پیشین، عوامل روان شناختی (مانند انگیزه ها، ارزش ها) و شخصیتی (درون نگر یا برون نگر) افراد، در تعبیر و تفسیر آن اطلاعات حسی است. در روانشناسی محیط برمرتبط و درهم تنیده بودن ادراک، شناخت و شرایط محیطی تأکید می شود و این پیوستگی به ویژه هنگامی آشکار می شود که ادراک اشیاء را از ادراک محیط تفکیک کنیم "(مرتضوی ، 1380، .(66 میزان اطلاعات وآگاهی های دریافتی از محیط، به تنوع ودرجه، تضاد اطلاعات حسی بدست آمده و چگونگی تفکیک آنها از یکدیگر، یعنی به چگونگی ردیابی الگوها بستگی دارد. این کار به کمک تمام حواس و به درجات متفاوتی امکان پذیر است. اگر چه همه آنها نمی توانند مستقیماً در تفکر و استدلال مورد استفاده قرار گیرند. به طور خلاصه می توان گفت که نظریه بوم شناختی ادراک، اطلاعات دریافتی ازمحیط توسط حواس پنجگانه و نیز ویژگیهای نظام های جهت دهنده و حرکتی اصلی درمحیط را مبنای اصلی نظام ادراکی انسان می داند. به بیانی دیگر "رویکرد بوم شناختی ادراک فرض می کند که تمام استفاده های بالقوه معانی احتمالی یک شیئ به طورمستقیم در شعاع دیدگان و یا درساختار اطلاعات غیربصری و قابل دریافت توسط نظام های دیگر ادراکی قابل درک هستند. فرد باید بداند – و در بیشتر موارد می آموزد -که به دنبال چه چیز باشد، ادراک معنا مبتنی بر طرح واره های ذهنی است"(لنگ، 1987، .( 108 براساس مدل بوم شناختی ادراک معنی و مفهوم آنچه احساس و ادراک می شود پیش از آن درعرف فرهنگی اجتماعی هرمحیط آموخته شده اند. به بیانی دیگر ویژگی های الگوی محیط ساخته شده، با حواس پنجگانه و با توجه به نظام جهت دهنده احساس و ادراک می شود اما معانی باید آموخته شوند. گاهی اوقات فرآیند یادگیری روشن است و عرف اجتماعی به طورطبیعی از طریق فرآیندهای اجتماع پذیری آموخته می شود. تداعی معانی هم آموختنی است، نمودار شماره یک.

نمودار شماره -1 مدل بوم شناختی ادراک و شناخت محیط، (ماخذ: نگارنده).

درعلوم ادراک و شناخت محیط، نظریه بوم شناختی ادراک براهمیت نظام های جهت دهنده محیط و نظام ادراکی حواس پنجگانه در محیط تأکید می کند. این مو ضوع دقیقاً بحثی است که معماران و طراحان از دوران معماری مدرن تاکنون کمتر به آن پرداخته اند و با یکسونگری براساس ادراک شکل و فرم ورنگ و بافت، به نظم دهی دیگر حواس انسان در محیط اهمیتی نداده اند. از نظر روانشناسی بوم شناختی زیبایی شناسی محیط بر مبنای لذت بخشی محیط شکل می گیرد که آن نیز ریشه در ارزش های حسی و ارضای حواس پنجگانه انسان دارد و معنای محیط نیز امری آموختنی است که فرد در بطن فرهنگی جامعه می آموزد.

.6 ماهیت روان شناسی محیط و حوزه های کارکردی آن

انسان با توجه به نیازها، ارزش ها و هدف های خود محیط را دگرگون می کند و به طور متقابل تحت تأثیر محیط دگرگون شده قرار می گیرد، بویژه فن آوری پیشرفته موجب می گردد تأثیر انسان بر محیط شدت و سرعت یابد. برخی این دگرگونی سریع محیط را بدانند و بر این نکته تأکید دارند که هر نوع دگرگونی اساسی » انسان – محیط « مخرب و موجب انحلال در نظام زیست محیطی و عمیق در محیط طبیعی، باید با توجه به تأثیر بلند مدت آن بر انسان و پیش بینی نتایج مثبت و منفی آن انجام گیرد. دگرگونی سریع محیط از ویژگی های بنیادی دوران اخیر است. هر روز شهرها و محله ها و بناهای جدید ساخته می شود . این گونه برخی الگوهای رفتاری و نقش های اجتماعی نوینی را بر ساکنان خود تحمیل می کنند؛ یا برخی الگوها و »موقعیتهای کالبدی« معیارهای رفتاری را تقویت و برخی دیگر را تضعیف می نمایند و به طور خلاصه جهت و ابعاد جدیدی به رفتار ساکنان خود می بخشند (مرتضوی، 1380، .(2 طی بیست سال اخیر، رشته روان شناسی نیز مانند سایر رشته های علمی، به این پدیده؛ یعنی تأثیر انسان بر محیط و تأثیر متقابل محیط بر انسان، بی توجه نمانده و به یافته های علمی چشمگیری دست یافته است . برخی عقیده دارند قدمت روان شناسی محیطی به اندازه قدمت خودرشته روان شناسی است، ولی معمولاً کوشش شده است برای آن تاریخچه مشخص تری بیان شود. گیفورد1، اگون برونسویک2 وکورت لوین3 از پایه گذاران این رشته میباشند. در دهه های 60 و 70 ، پژوهش هائی که به بررسی تأثیر متقابل »محیط و انسان« اختصاص داده می شدند، به عنوان بررسی های تخصصی رشته های » روان شناسی محیطی«، »روان شناسی زیست محیطی« یا »علوم محیط رفتاری« منتشر شدند. »گرامان4« به سال 1976 برای تعریف و تحدید »روان شناسی محیطی« از عناوین دیگر، به بررسی تاریخ روان شناسی می پردازد. وی »روان شناسی محیطی« را مکمل »روان شناسی عمومی« فاقد محیط می داند. همچنین به عقیده وی در روان شناسی سنتی به ابعاد محیطی – فرهنگی توجه کافی نشده است و این پدیده موجب پیدایش رشته روان شناسی محیطی شده است (مرتضوی، 1380، -2 .(5 از افراد دیگری که در این حیطه به ارائه تعاریف و نظریات پرداخته اند، می توان گیفورد را نام برد. او در کتاب خود روانشناسی محیطی را


بررسی متقابل میان فرد و قرارگاه کالبدی وی« تعریف می کند (گیفورد، 1997، .(10 وی معتقد است در چنین تأثیر متقابلی، فرد محیط را
دگرگون می کند و هم زمان، رفتار و تجارب وی توسط محیط دگرگون می شود. با توجه به تعاریف و آراء مطرح شده، آنچه روان شناسی محیطی را از سایر شاخه های روان شناسی مجزا می سازد، بررسی ارتباط رفتارهای متکی بر روان انسان و محیط کالبدی است . لذا توجه طراحان به بررسی روان شناختی فضاهای طراحی شده، پیوندی ناگسستنی بین روان شناسی محیطی و طراحی ایجاد کرده است؛ تا جائی که معماران به ضرورت ایجاد زبان مشترکی میان آنها و روان شناسان پی برده و در تلاش برای ساخت و ایجاد دانشی نو برای ساخت محیطی که بتواند بهتر از پیش برای مردم مأنوس باشد، بر آمدند. روانشناسی مدرن با پیش فرض تأثیر غیرمستقیم محیط کالبدی بر رفتار انسان که در نهایت خود را ملزم به بررسی محیط های معماری و شهری می ساخت از یک سو و از سوی دیگر توجه به طراحان محیطی در جهت برطرف ساختن نیازهای مشتریان و استفاده کنندگان فضاهای طراحی شده با عث گردید تا آشنائی روان شناسی با حرفه طراحی و برعکس آغاز گردد و در نتیجه نطفهء دانش نو و یا پارادایمی جدید به نام »روان شناسی محیطی« بسته شود( مطلبی، 1380، .(54 دانش روان شناسی محیطی مانند بسیاری از رشته های علمی دیگر شامل دو بخش نظری و کاربردی یا عملی بو ده و در واقع در پی آشکار سازی ابعادی است که در روانشناسی عمومی به فراموشی سپرده شده است؛ ابعادی مانند شرایط کالبدی - معماری،فرهنگی و اجتماعی و نیز ابعاد نمادی محیطی (مرتضوی، 1380، .(6 همانگونه که اشاره شد زمینه های کاربردی این دانش، به گونه ای موثر می تواند در خدمت طراحان و معماران قرار گیرد و یافته های حاصل از آن در فرآیند طراحی معماری نقش مهمی ایفا نماید.

به عنوان نمونه در طراحی فضاهای آموزشی و پرورشی حضور روان شناسی محیطی در کیفیت بخشی به محیط داخل و خارج از جایگاه ویژه ای برخوردار است. مشاهداتی که تا کنون در این زمینه انجام شده است، نشان می دهد برخی شرایط محیطی امکان بیشتری برای بروز خلاقیت و ابتکار ایجاد می کنند و برخی دیگر، تسهیلات بیشتری از نظر تمرین روابط و تعامل های اجتماعی به وجود می آورند. به بیان دیگر رفتار و عملکرد افراد در محیط به میزان قابل توجهی از شرایط و عوامل کالبدی - معماری آن محیط تأثیر می پذیرد و لذا می توان با بهره گیری از قابلیت های محیطی، رفتارهای کاربران را در جهت نیل به اهداف مورد نظر طراحان هدایت نمود که از چنین رویکردی با عنوان رویکرد »تامین فرصت ها«، در دانش روان شناسی محیط یاد شده است.

.7 مفهوم عام زیبایی و زیبایی شناسی

زیبایی شناسی به عنوان واژه ای کلیدی در درک مفهوم ارزش های زیبا شناسی اهمیت دارد. زیبایی همیشه با تحسین بشر همراه بوده است. گویا انگیزه زیبایی شناسی عمیقا در طبیعت انسان جان گرفته و آن را به سادگی نمی توان از حیات پیچیده ذهنی وی که وجه تمایز انسان از حیوان است جدا کرد (هاسپرز و اسکترن1، 1380، .(82 زیبایی شناسی یا استتیک2 از واژه یونایی Aisthetikos به معنی ادراک حسی گرفته شده و بن آن واژه Aistheta به معنای مورد ادراک حسی یا چیز محسوس است. ریشه این لغات واژه لاتین Esthetique بوده که امروزه در تمام زبان های اروپایی استفاده می شود (احمدی، 1374، .(20 واژه زیبایی شناسی را در سال 1750 الکساندر بلوم گارتن3 برای بیان مفهوم سلیقه در هنرهای زیبا ابداع کرد. امروزه این واژه هم در بحث های محتوایی و هم در جنبه های رویه ای چون ساختمان و طراحی اثاث، وسایل خانه و غیره به کار می رود. درک کامل مفهوم زیبایی شناسی مشکل است، ولی فهم اولیه عوامل موثر در ادراک خوشایند بودن محیط امکان پذیر است. نقش این عوامل پیچیده تر از »سودمندی« یا »نتایج ابزاری« فهم محیط است. در تقسیم بندی جورج سانتایانا(1896) 4 زیبایی شناسی تحت عنوان زیبایی شناسی حسی، فرمی و نمادین هنوز معتبر است. در مورد زیبایی شناسی حسی دانش کمی وجود دارد. تحلیل های موجود بشدت ذهنی و درونی اند. تنها کسانی که به این موضوع علاقه نشان می دهند طراحان محیط یا رفتار شناسان هستند. طراحی محیط به طور سنتی با زیبایی شناسی فرمی و نمادین سروکار داشته است. (لنگ، 1390، .(206 به هر حال برای زیبا شناسی تعاریف و مصادیق فراوانی بر شمرده اند که همگی در جای خود درست اما از جهاتی ناقص است؛ پس نمی توان تعریف جامع و واحدی برای آن یافت. شاید مهم ترین دلیل این تنوع وابستگی شدید ادراک زیبایی به مقوله فرهنگ باشد و این که زیبایی شناسی از خرده نظام های فرهنگ به حساب می آید (لادریر5، 1380، .(150 زیبایی شناسی به عمیق ترین لایه های وجودی افراد هر جامعه نفوذ کرده و بستری برای نیرو های عاطفی آن ها فراهم آورده است (لادریر، 1380، .(173

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید