بخشی از مقاله

بررسی حس تعلق در بازار ایرانی؛ نمونه ي موردي: بازار تبریز


چکیده
بازار، فضاي آشناي شهر سنتی ایرانی است. فضایی که تعاملات اجتماعی را در بسترخود پذیرا شده و به عنوان

استخوان بندي اصلی شهر، مکان تبلور کالبدي ـ فضایی روابط تولیدي در معناي گسترده بوده است. پاسخ به این پرسش که "در یک فضا، فعالیتهاي در حال انجام در آن به فضا معنا میبخشند یا این معماري است که با تأمین ظرفی براي آن زمان و فعالیت، عرصهاي براي حضور مردمان فراهم می کند؟"، دشوار است. به نظر می رسد که با حذف فعالیت هاي در حال انجام در بازار، دیگر توصیف کاملی از بازار نخواهیم داشت. چراکه یکی از هايمشخصه مهم بازار علاوه بر سبک معماري آن، وجود تنوع عملکردي با حضور اقشار مختلف مردم در آن است. چیزي که حس تعلق ( مکان دوستی ) در بازار را به تصویر می کشد و آن را به قلب تپنده ي شهر تبدیل می نماید. لذا در این مقاله، سعی بر آن است تا با مروري بر تعریف بازار و نقش آن در شهرهاي سنتی ایران، به بررسی میزان حس تعلق خاطر در اقشار مختلف مردم پرداخته شود. براي این منظور، بازار تبریز به عنوان فضاي شهري واجد ارزش از لحاظ میزان حس
تعلق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق این پژوهش، با توجه به ماهیت بحث به صورت توصیفی-

تحلیلی و در بستر مطالعات میدانی و کتابخانه اي می باشد.


کلید واژه: استخوان بندي شهر، بازار، حس مکان، فضاي شهري


-1 مقدمه

در مقدمه نخست به روش تحقیق، تعریف تعلق اجتماعی به مکان، و مفهوم بازار پرداخته می شود. روش تحقیق در این پژوهش داراي رویکردي تحلیلی، اسنادي، مشاهدات میدانی و مصاحبه است که با بهره گیري از منابع موجود به بحث و بررسی پیرامون موضوع مورد مطالعه می پردازد. پس از بیان ادبیات موضوع، ضمن برداشت میدانی، به

بررسی حس تعلق در بازار مورد مطالعه ( بازار تبریز )، پرداخته می شود. ابزار جمع آوري اطلاعات و منابع به کار

رفته در پژوهش حاضر، شامل مطالعه ي کتب و مقالات موجود در زمینه ي تحقیق، و در عین حال بررسی سایت هاي اینترنتی پیرامون موضوع می باشد.

-2 بدنه اصلی تحقیق

– 1 .2 مفهوم حس مکان

اصطلاح حس مکان از ترکیب دو واژه حس و مکان تشکیل شده است .واژه حس در فرهنگ لغات آکسفورد سه

معناي اصلی دارد : نخست یکی از حواس پنج گانه؛ دوم احساس، عاطفه و محبتتصویرکهدر روان شناسی به درك ذهنی گفته می شود یعنی قضاوتی که بعد از ادراك معناي شئ نسبت به خود شئ در فرد به وجود می آید که می

تواند خوب، جذاب یا بد باشد؛ سوم ، توانایی در قضاوت درباره یک چیز انتزاعی ، مثل معناي حس در اصطلاح حس

جهت یابی که به مفهوم توانایی یک فرد در پیدا کردن مسیر یا توانایی مسیر در نشان دادن خود به انسان است و در
نهایت حس به معناي شناخت تام یا کلی یک شئ توسط انسان می باشد .اما واژه حس در این اصطلاح بیشتر به

مفهوم عاطفه، محبت، قضاوت و تجربه کلی مکان یا توانایی فضا در ایجاد حس خاص یا تعلق در افراد است.
ازدیدگاه روان شناسی محیطی انسان ه ا به تجربه حسی، عاطفی و معنوي خاص نسبت به محیط زندگی نیاز دارند.

این نیازه ا از طریق تعامل صمیمی و نوعی همذات پنداري با مکانی که در آن سکونت دارد قابل تحقق است. این

 

تعامل صمیمی و همذات پنداري، روح یا حس مکان نامیده می شود. از نظر روانی حس مکان کاتالیزوري است که
باعث تبدیل شدن یک محیط به یک مکان می شود، روند تجربه عمیق مکان نه به عنوان یک شئ بلکه به عنوان یک

اُرگانیسم زنده است که بعد از انطباق هاي متقابل پی در پی محقق می شود، از این رو روابط بینها افراد و مکان

نیازمند ثباتی خاص است . محیط این ویژگی ها را از طریق ترکیب نظم طبیعی و بشري کسب می کند . در رشته هاي علمی مانند روانشناسی، جامعه شناسی و انس ان شناسی اصطلاحات تعلق به مکان، تعلق به اجتماع، ساختار عاطفه و

معنا و تجربه، مهم ترین مباحث مطرح شده درباره حس مکان هستند . تعلق مکانی به این معنا است که مردم خود را
به واسطه مکانی که در آن به دنیا آمده و رشد کرده اند، تعریف می کنند . این ارتباط که به طور کل ي حس مکان

نامیده می شود مردم را به گونه اي عمیق و ماندگار تحت تأثیر قرار می دهد و خاطره مکان هویت راو قدرت انسان تقویت می نماید. در واقع احساس تعلق و دلبستگی به مکان سطح بالاتري از حس مکان است که در هر موقعیت و فضا به منظور بهره مندي و تداوم حضور انسان در مکان نقش تعیین کننده اي می یابد . این حس به گونه اي به پیوند فرد با مکان منجر می شود که انسان خود را جزئی از مکان می داند و بر اساس تجربه هاي خود از نشانه ها، معانی،
عملکردها، شخصیت و نقشی براي مکان در ذهن خود متصور می سازد .این نقش نزد او منحصر به فرد و م تفاوت

می باشد و در نتیجه مکان براي او مهم و قابل احترام می شود.از نظر سیتا لو تعلق مکانی از جنبه هاي روان شناسی و هویتی قابل تفسیر است . در روان شناسی، تعلق مکانی به رابطه شناختی فرد با یک محیط یا یک فضاي خاص اطلاق می شود و از لحاظ هویتی، تعلق مکانی رابطه تعلقی و هویتی فرد به محیط اجتماعی است که در آن زندگی می کند.

در واقع دلبستگی به مکان رابطه نمادین ایجاد شده توسط افراد به مکان است که معانی احساسی، عاطفی و فرهنگی مشترکی به یک فضاي خاص می دهد. دلبستگی به مکان مبنایی براي درك فرد و گروه نسبت به محیط است معمولاًو
در محیطی فرهنگی به وجود می آید . بنابراین تعلق به مکان، چیزي بیش از تجربه عاطفی و شناختیعقایدبوده و

فرهنگی مرتبط کننده افراد به مکان را نیز شامل می شود فرهنگی بودن تعلق به مکان به معناي این است که در اکثر افراد تجزیه و تحلیل فضا به صورت نماد مشترك فرهنگی قابل تجربه است . در واقع افراد مکان ها را به خصوصیات فرهنگی ربط می دهند، به گونه اي که یک فضا می تواند محرك تجربه انسان و یادآور مفاهیم و معانی فرهنگی باشد .

در بسیاري از مکان ها رابطه فضا و فرد از طریق تجربه صورت نمی گیرد. تعلق مکانی بهايمکان هاي اسطوره تجربه نشده توسط انسان می تواند به صورت معانی اجتماعی و بنابراین سیاسی درك شده قبلی ایجاد شود مهم ترین
معناي تعلق به مکان، در تجربه رابطه نمادین فرد، گروه و مکان نهفته است که می تواند ضمن فرهنگی بودن از دیگر

منابع اجتماعی،سیاسی، تاریخی و فره نگی نیز معنا گرفته و تقویت شود(فلاحت،.(1385

 

- 2.1.2 تعلق اجتماعی به مکان

در روانشناسی محیطی، تعلق مکانی به رابطه شناختی فرد یا جمع با یک محیط اطلاق می شود و از لحاظ هویتی، تعلق مکان رابطه هویتی فرد به محیط اجتماعی است(پیربابایی و سجادزاده،.(1390 دراین سطح فرد نه تنها از نام و
نمادهاي مکان آگاه است، بلکه با مکان احساس بودن و تقدیر مشترك داشتن نیز دارد، دراین حالت نمادها ي مکان
محترم و آن چه براي مکان رخ می دهد، براي فرد نیز مهم است(فلاحت،.(1385 تعلق به اجتماع از عوامل مؤثر در

ایجاد حس مکان است چنان که هیومن حس مکان را شامل تعلق به اجتماع و حس محلی تعریف کرده است(فلاحت،.(1385 مجموعه اي از حکایات و روایت هاي فردي و جمعی که توأم با مکان رخ می دهند در ایجاد تعلقات اجتماعی به مکان مؤثرند .این حس به گونه اي به پیوند فرد با مکان منجر می شود که انسان خود را جزئی از مکان می داند و براساس تجربه هاي خود از نشانه ها، معانی و عملکردها، نقشی را برايمتصورمکان در ذهن خود
می سازد. این نقش نزد او منحصر به فرد و متفاوت می باشد و در نتیجه مکان براي او مهم و قابل احترام می شود.یک

مکان به دلیل امکان رخداد یک رابطه یک رابطه اجتماعی و تجربه مشترك میان افراد، احساس تعلق و دلبستگی را شکل می دهد. بخشی از شخصیت وجودي هر انسان که هویت اجتماعی وي را می سازد مکانی است که خود را با آن شناسایی کرده و به دیگران نیز می شناساند، طوري که آن را می توان خودهمانی با فضا نامید و در این راستا فرایندهاي اجتماعی در ایجاد تعلق مکانی بیش از کیفیت کالبدي اهمیت دارند. در این حالت، آدمی نقشی براي مکان در ذهن متصور می سازد که مکان را براي وي با اهمیت و محترم متجلی می سازد. "کراس" معتقد است که ارتباطات با مکان و تعلق به مکان از طریق برقراري انواع پیوندهایی که افراد با مکان تشکیل می دهند، صورت می گیرد(پیربابایی و سجادزاده،.(1390 وي انواع ارتباطات با مکان و فرآیند آن را به شرح زیر می داند.

شکل - 1 ارتباطات با مکان (پیربابایی و سجادزاده،(1390

 

2. -2 بازار

2. - 1.2 تعریف بازار

واژه ي بازار، به معنی محل خرید و فروش و عرضه ي کالاست. این واژه، بسیار کهن بوده و در برخی از زبان
هاي کهن ایرانی وجومیرسلیم،دداشته است. ( ( 340 :1375 در فارسی میانهوازاربهآن » « و درفارسی پهلوي، »
واچار « و در پارسی هخامنشی به آن »آباکاري، « مرکب آبااز « » به معنی محلکارياجتماع و » « به معنی چریدن و
گردیدن است، گفته می شده است.
بازار به همراه مسجد جامع و مقر حکومتی (ارگ) در یک ارتباط فضایی، عناصر اصلی تشکیل دهنده ي شهر

هاي ایرانی- اسلامی محسوب می گردیده اند. در این شهرها قبل از ساخته شدن محله اي در شهر، ابتدا بازار و میدان شکل می گرفت و ساکنان گرداگرد آنها ساکن می شدند. به همین اعتبار است که می توان از بازار به عنوان ستون

فقرات شهر دوره ي اسلامی نام برد. ( حبیبی، ( 48 :1375

-2 .2 .2 گونه شناسی بازار

بازار ایران، با ویژگی هاي خود همیشه زبانزد جهانیان بوده و نام آن به همه ي زبان هاي جهان درآمده است.

بازارهاي سنتی شهرهاي ما، فضاي شهري سنتی ایرانی، جایگاه تعاملات اجتماعی، نمود انگاره ي شهرنشینی، بروز هویت و حیات اجتماعی شهر، تجلیگاه تاریخ و خاطره ي جمعی شهروندان و بازتاب ارزش هاي قومی و فرهنگی آن
تمدن شهریست. نمودار شماره 1، گونه شناسی بازار را به لحاظ زمانی، ساخت کالبدي، نوع، حوزه ي عملکرد،

مدیریت و نحوه ي اداره بازار را حبیب،نمایش می دهد. ( ( 30 :1385

 

شکل 2ـ گونه شناسی بازار

-3 .2 .2 معرفی بازار تبریز

از دیرباز، هر آنجا که سخن از تبریز رفته است یکی از نشانههاي بارز، وسعت، اهمیت و بزرگی شهر بوده است.
همه چیز در تبریز بر اثر نفوذ بازار شکل گرفته است. حتی بافت شهر نیز به صورت شعاعی از بازار منشعب گردیده

است.

 

شکل –3 بازار تبریز در شهر ؛ مأخذ : http://maps.google.com/maps?source=ig&hl=en&q=tabriz%20bazaar&bt nG=Google+Search&ie=UTF-8&oe=UTF-8&sa=N&tab=wl

شکل – 4 بازار تبریز از دید ماهواره اي؛ مأخذ:
bazaar&bt٢٠(http://maps.google.com/maps?source=ig&hl=en&q=tabriz% &sa=N&tab=wl)٨&oe=UTF-٨nG=Google+Search&ie=UTF-

بازار تبریز از قرن چهارم هجري قمري در منابع مختلف آمده است . لذا می توان گفت که از عمر بازارهاي

مسقف تبریز حداقل هزار سال می گذرد. پیش تر به جهت قرارگرفتن شهر تبریز بر سر چهارراه جاده ابریشم و گذر روزانه هزاران کاروان از کشورهاي مختلف آسیایی، آفریقایی و اروپایی از آن، این شهر و بازار آن از رونق بسیار

خوبی برخوردار بوده است .این بازار با داشتن حدود5500 باب حجره، مغازه و فروشگاه، 40 گونه شغل، 35 باب

 

سرا، 25 باب تیمچه، 20 باب مسجد، 20 باب راسته و راسته بازار، 11 باب دالان و 9 باب مدرسه دینی، به عنوان
اصلی ترین مرکز داد و ستد مردم تبریز شناخته می شود ( قربانی، . ( 145-200 :1382 هسته مرکزي شهر تبریز در

داخل یک چهارضلعی قرار گرفته و بازار تبریز در مرکز این چهارضلعی واقع شده است .این بازار از سمت شرق به

عالی قاپو و از سمت غرب به مسجد جامع محدود شده و از سمت شمال، بخش هایی از شمال رودخانه مهران رود را شامل می شود و این دو بخش به وسیله پل هاي چوبی که در امتداد راسته بازار قرار دارند، به هم متصل می شوند.

بازار تبریز بر خلاف بازار هاي اغلب شهر هاي ممالک شرقی اسلامی و حتی ایران، محدوده معینی را با مرز مشخص
به خود اختصاص داده است که داراي درب هاي ورودي ویژه اي است. لازم به توضیح است که بناي فعلی بازار در

یک مقطع زمانی خاص احداث نشده و به مرور بر فضاها و عناصر آن اضافه گردیده است.


شکل - 5 شکل گیري تدریجی بازار تبریز


شکل -6 بازار تبریز

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید