بخشی از مقاله


بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و نوع گزارش حسابرس در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 

چکیده

در این تحقیق ، ساختار مالکیت شرکت ها و نوع گزارش حسابرس در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق ابتدا تعریف و سپس شناسایی شرکت های خانوادگی و غیر خانوادگی و مقایسه نوع اظهار نظر حسابرسان با ساختار مالکیت شرکتها است. برای دستیابی به اهداف پژوهش تعداد 54 شرکت در طی 5 سال از 1388 تا 1392 مورد بررسی قرار گفته، که تحقیق حاضر دارای یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی میباشد. و جهت آزمون فرضیههای پژوهش از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و نرم افزار spss استفاده شد. در این پژوهش متغیرهای مستقل شامل مالکیت خانوادگی و مالکیت غیر خانوادگی هستند و گزارشهای حسابرس بعنوان متغیر وابسته میباشند. نتایج نشان میدهد که ساختار مالکیت نمیتواند بر نوع اظهارنظرحسابرس شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران تأثیر داشته باشد.

کلمات کلیدی: مالکیت خانوادگی، مالکیت غیرخانوادگی، نوع اظهارنظر، حسابرس


▪ مقدمه

اهمیت شرکت های خانوادگی در دنیای اقتصاد به حدی است که چیزی حدود 35 درصد ( 175 شرکت) از 500 شرکت بزرگ آمریکایی از نوع شرکت های خانوادگی می باشند (امیدوار،.(1389 به همین منظور در بسیاری کشورها ، شاخصهای متعددی برای تعریف اینگونه شرکتها ارایه گردیده است و پژوهشگران در سال های اخیر به دلیل اهمیت این شرکتها پژوهش های مختلفی را در مورد این شرکتها انجام داده اند. در ایران، متاسفانه به دلیل شفافیت کم، اطلاعات افشا شده در مورد ماهیت و مالکیت شرکتها و به تبع عدم تشخیص و تفکیک شرکت های خانوادگی ( شرکت هایی که یک یا چند خانواده به خصوص در اجرای سیاست های کلی و راهبردی شرکت، نقش کلیدی ایفا می کنند) تاکنون تحقیقات زیادی در مورد اینگونه شرکت ها صورت نگرفته است. از طرفی به دلیل اهمیت سود به عنوان یکی از اساسی ترین ابزارهای تصمیم گیری سرمایه گذاران و وجود مقوله مدیریت سود به عنوان ابزاری برای دستکاری سود توسط مدیران ، این پژوهش کوشش میکند تا ابتدا شرکت های خانوادگی را تعریف و شناسایی نموده و سپس رفتار مدیریت سود را در این شرکت ها و شرکت های غیر خانوادگی بررسی نماید.در شرکت های خانوادگی عموماً بخش زیادی از سهام در اختیار یک یا چند سهامدار عمده حقیقی از اعضای یک خانواده است و اعضای خانواده در پست های مدیریتی و عملیاتی مشغول کار هستند. طبق پژوهش های انجام شده، مشخص شده اگر میزان سهم مدیران از حدی بیشتر باشد، می تواند این انگیزه را در آنها ایجاد کند تا وضعیت مالی و عملکرد مطلوبتری را ارایه دهند، همچنین سهامداران عمده نیز میتوانند از طریق کنترل رفتار مدیران بر روی تصمیمات و فعالیتهای شرکت تأثیرگذار باشند(محمدی،.(1388 برای

گزارشات حسابرسی در زمینه ساختارهای مالکیت از جمله مبنای با اهمیت درارزیابی، سلامت مالی و عملکرد بنگاه اقتصادی است. از طرفی افزایش روز افزون نیازهای افراد جامعه همراه با رشد فعالیتهای اقتصادی منجر به ایجاد شرکتهای بزرگی گردید. اداره عملیات این شرکتها به عهده افراد معدودی به عنوان مدیران گذارده وجدایی مالکیت ازمدیریت مطرح گردید.صاحبان سرمایه به منظورحصول اطمینان ازاستفاده بهینه منابع اقتصادی خود و سنجش عملکرد مدیران نیازمند به اطلاعات بودند به همین دلیل شرکتها اقدام به ارائه گزارشهای مالی نمودند. باعنایت به مواردفوق ،اظهارنظرهای مختلف گزارش حسابرسی درتصمیم گیری وقضاوت استفاده کنندگان بسیارمؤثرومهمی می باشد وبررسی علل صدورگزارشات حسابرسی بااظهارنظرهای متفاوت مبحث بسیاربااهمیتی می باشد. حسابرسی صورتهای مالی از منافع مالکان و سهامداران با فراهم کردن اطمینان معقول در این مورد حمایت میکند. پژوهش حاضر میتواند در جهت روشن شدن این موضوع راهکار مناسبی ارائه دهد. (مرادزاده و همکاران، .(1388باتوجه به توضیحات فوق درتحقیق حاضرقصدبراین بوده است که به بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و نوع گزارش حسابرس در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شود.

مبانی نظری و پیشینه پژوهش
مبانی نظری - گزارش مقبول:

نظر مقبول باید در مواردی اظهار شود که حسابرس به این نتیجه برسد صورتهای مالی، از تمام جنبههای با اهمیت، طبق استانداردهای حسابداری بهنحو مطلوب ارائه شده است. نظر مقبول همچنین بهطور ضمنی بیانگر آن است که هرگونه تغییر در اصول و رویههای مبتنیبر استانداردهای حسابداری و آثار آنها، بهنحوی مناسب تعیین و در صورتهای مالی درج و یا افشا شده است (استانداردهای حسابرسی، .(1384

- گزارش غیر مقبول:

حسابرس در مواردی که هریک از شرایط زیر وجود دارد و بنا به قضاوت وی، اثر آن بر صورتهای مالی با اهمیت است یا بتواند با اهمیت باشد، نظری غیر از نظر مقبول اظهار میکند (استانداردهای حسابرسی، :(1384
➢ محدودیت در دامنه رسیدگی.

➢ ابهام اساسی.

➢ عدم توافق با مدیریت درباره انطباق رویههای حسابداری انتخاب شده با استانداردهای حسابداری، شیوههای بکارگیری آنها و یا کفایت افشای اطلاعات در صورتهای مالی .

نظر مشروط: باید هنگامی اظهار شود که حسابرس نتیجهگیری میکند نظر مقبول نمی تواند اظهار شود، اما اثر هرگونه عدم توافق با مدیریت یا محدودیت در دامنه رسیدگی چنان با اهمیت و فراگیر (اساسی) نیست که مستلزم اظهارنظر مردود یا عدم اظهارنظر شود. نظر مشروط باید با عبارت " بهاستثنای " آثار موضوع مورد شرط ، اظهار شود.

عدم اظهارنظر: باید هنگامی ارائه شود که اثر احتمالی محدودیت در دامنه رسیدگی یا ابهام چنان با اهمیت و فراگیر (اساسی) باشد که حسابرس نتواند نسبت به صورتهای مالی اظهارنظر کند.

نظر مردود: باید هنگامی ارائه شود که اثر عدم توافق بر صورتهای مالی چنان با اهمیت و فراگیر (اساسی) است که حسابرس به این نتیجه برسد که گزارش مشروط برای افشای ماهیت گمراهکننده یا ناقص صورتهای مالی ، کافی نیست.

در مواردی که حسابرس نظری غیر از مقبول اظهار می کند باید تمام دلایل اصلی را به روشنی در گزارش خود توصیف و در صورت امکان، آثار مالی مربوط را بر صورتهای مالی بیان کند. اینگونه اطلاعات در بند یا بندهای جداگانه و پیش از بند اظهارنظر ارائه میشود و می تواند به یادداشت توضیحی صورتهای مالی که موضوع را بهتفصیل شرح داده است نیز عطف داشته باشد (استانداردهای حسابرسی، .(1384

- نوع اظهارنظرحسابرس:

بهشتیان درسال 80، پژوهشی تحت عنوان"تأثیروجودکمیته حسابرسی برحسابرسی مستقل ،کنترلهای داخلی وگزارشگری مالی "انجام داد.اوبرای انجام این پژوهش نمونه ای تصادفی متشکل از43 شرکت را انتخاب کرد. هدف او از این پژوهش، بررسی تأثیر احتمالی کمیته حسابرسی، بر حسابرسی مستقل، کنترلهای داخلی وگزارشگری مالی بود. طی بررسی به عمل آمده، مشخص شد واحدهای اقتصادی در ایران فاقد کمیته حسابرسی هستند.طبق نتایج این پژوهش، وجود کمیته حسابرسی می تواند بطور قابل ملاحظه ای بر مدت زمان انجام فرآیند حسابرسی و نوع اظهارنظر حسابرسان مستقل دربارهی مطلوبیت ارائه صورتهای مالی تأثیرگذار باشد . همچنین امکان استقرارواعمال کنترلهای داخلی اثربخش در واحدهای اقتصادی که دارای کمیته حسابرسی هستند، بیشتر شده و اعتبارگزارشهای مالی واحدهای یادشده، افزایش می یابد. بررسی، تجزیه و تحلیل دلایل وجود اظهار نظرهای غیرمقبول در گزارشات حسابرسی شرکتهای دولتی وشرکتهای وابسته به نهادهای انقلاب، دانشکده مدیریت وحسابداری - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز،نوری قشلاقی، جابر، 1375 ، پایان نامه کارشناسی ارشد،محقق در این تحقیق به این نتیجه رسیده است که سیستمهای مالی استفاده از اصول و استانداردهای حسابداری در نگهداری حسابها و اطلاعات واسناد ومدارک مربوط و سیستم گزارشگری مالی در شرکتهای دولتی و نهادهای انقلاب اسلامی وضعیت مطلوبی ندارد. و بایستی مدیران شرکتها با برنامه ریزی صحیح، استقرارکنترلهای داخلی مناسب تلاش مستمری جهت بهبود سیستمهای مالی شرکتهای خود انجام دهند.

عبدالمحمدی و رایت ( (1987در تحقیقی، قضاوت حسابرسان باتجربه و کم تجربه را در سطوح مختلف پیچیدگی کارحسابرسی آزمون نمودند و به این نتیجه رسیدند که در کارهای پیچیده ی حسابرسی قضاوت حسابرسان باتجربه و حسابرسان کم تجربه با یکدیگر متفاوت است و در کارهای پیچیده تر اثر تجربه نمایان است. لمن و نرمن ( 2006 )، تحقیقی با عنوان "اثر تجربه بر ارائه مسائل پیچیده وقضاوت در حسابرسی : یک بر رسی تجربی " انجام دادند . هدف این مطالعه ، بر رسی نتایج قضاوت در مورد ارزیابی تداو م فعا لیت در سطوح مختلف تجربه می باشد. تجربه حسابرس به عنوان متغیر مستقل و قضاوت حسابرس به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده اند. نتایج این پژوهش حاکی از این است که حسابرسان با تجربه در پاسخگویی به موارد مطرح شده و ارائه نتایج ، نسبت به حسابرسان کم تجربه با مشکلا ت کمتری مواجه شدند. در سال های اخیر، در ایران، تحقیقات فراوانی در مورد مدیریت سود انجام پذیرفته است اما در مورد ساختار مالکیت شرکت ها و نوع گزارش حسابرسان کمتر توجه شده است .

- خانوادگی یا غیرخانوادگی بودن مالکیت شرکت

مهم ترین مسأله در تحقیقات مربوط به شرکت های خانوادگی، تعریف اینگونه شرکت ها است. شرکتهای خانوادگی را از جنبه های گوناگون، میتوان تعریف کرد. عضویت اعضای خانواده در هیأت مدیره، درصد مالکیت سهم از سوی اعضای خانواده و کنترل یا نفوذ قابل ملاحظه خانواده در شرکت، از عواملی است که شرکت های خانوادگی به وسیله آن، تعریف میشود. به طور مثال اهرهاردت و نواک (Ehrhardt , Nowak , 2000) شرکت های خانوادگی را شرکت هایی تعریف نموده اند که یک یا چند نفر از یک یا دو خانواده، صاحب حداقل پنجاه درصد از حقوق صاحبان سهام باشند. اندرسون و ریب در سال 2003 میزان تملک هجده

درصد از سهام عادی توسط خانواده را شرط تعریف شرکت های خانوادگی عنوان نموده اند. ویلالونگا و آمیت (Villalonga , Amit , 2006 )

شرکت خانوادگی را این طور تعریف نموده اند: »شرکتی که موسس یا یکی از اعضای نسبی یا سببی خانواده، عضو هیأت مدیره، مدیر اجرایی یا مالک حداقل 5 درصد از سهام شرکت، به صورت فردی یا گروهی باشند.«

در همین سال ونگ در پژوهش خود شرکتی را خانوادگی تعریف نموده که میزان زیادی از سهام آنان، در دست اعضای خانواده باشد و این افراد به طور فعالی، در مدیریت و هیأت مدیره شرکت، مشارکت داشته باشند. در سال 2010 مرکز تحلیل گران و انتشاردهندگان داده های بورس آلمان شاخص »خانوادگی دکس پلاس« را برای تعریف شرکت های خانوادگی ارایه نمود که طبق آن شرکتی به عنوان خانوادگی معرفی می شود که یکی از دو شرط زیر را دارا باشد:

الف) خانواده موسس حداقل 25 درصد سهام عادی را دراختیار داشته باشد. و یا

ب)یکی از اعضای خانواده در هیأت مدیره عضویت داشته و حداقل 5 درصد از سهام عادی را در اختیار داشته باشد. در ایران ، کمیته تدوین استانداردهای حسابداری در بند 8 استاندارد حسابداری شماره 20 عنوان می کند، درصورتیکه سهامداران حداقل 20 درصد از قدرت رأی در واحد سرمایه پذیر را داشته باشند ، در این صورت بر شرکت نفوذ قابل ملاحظه دارند. همچنین طبق ماده107 قانون تجارت ایران کلیه شرکت های سهامی عام ملزم به تشکیل هیأت مدیره ای از صاحبان سهام میباشند که میبایست تعداد این هیأت حداقل 5 نفر باشند، لذامنطقاً می توان استنباط نمود، چنانچه سهامداری مالک 20 درصد سهام شرکت باشد به عنوان یکی از اعضای هیأت مدیره مطرح و از این طریق می تواند بر عملیات شرکت اعمال کنترل نماید. با توجه به مطالبی که ذکر شد ، و پس از بررسی شرایط شرکت های ایرانی و استفاده از نظرات خبرگان، در این پژوهش از دو شرط زیر برای تعریف شرکت های خانوادگی در ایران استفاده شده است:

الف ) سهامدار حقیقی مالک حداقل 20 درصد سهام عادی شرکت باشد. یا

ب ) یکی از اعضای هیأت مدیره ، خود ، به تنهایی مالک حداقل 5 درصد سهام عادی و یا مجموع سهام عضو حقیقی هیأت مدیره
æ اعضای خانواده و فامیل وی ، حداقل 5 درصد مجموع سهام عادی شرکت باشد. شرکت های غیرخانوادگی نیز شرکت هایی هستند که هیچ یک از شرایط ذکر شده را نداشته باشند.

▪ پیشینه پژوهش
نمازی و کرمانی((1387 به بررسی تأثیر مالکیت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند و دریافتند بین مالکیت نهادی و عملکرد شرکت، رابطه منفی و معنادار وجود دارد، همچنین بین مالکیت خصوصی و عملکرد نیز رابطه معناداری مشاهده شد، ولی نوع این رابطه را نمی توان تعیین کرد.مرادزاده و ناظمی اردکانی (1387) به بررسی رابطه مالکیت نهادی سهام و مدیریت سود پرداختند و نتایج نشان داد بین مدیریت سود و مالکیت نهادی رابطه منفی معناداری وجود دارد. هانوکوباتهولا ارتباط خصوصیات هیئتمدیره و عملکرد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار نیوزیلند را با استفاده از اطلاعات 207 شرکت طی سالهای 2004 تا 2007 که اطلاعات مالیشان دردسترس بود، بررسی کرد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که از بین خصوصیات مختلف هیئت مدیره، تنها نرخ بازده داراییها و نسبت مالکانه رابطهی مثبت و معنیدار با

عملکرد شرکت داشته و همچنین تعداد اعضای هیئتمدیره رابطهی منفی و معنی دار با عملکرد شرکت نیز دارد. با تمام احترامی که برای افراد با مدرک تحصیلی دکتری تخصصی قائل هستیم، در این پژوهش ارتباط معنیداری بین این متغیر و عملکرد شرکت یافت نشد.

میشرا و همکاران (Mishra . etal , 2001) نشان دادند که در شرکت های با مالکیت خانوادگی، ارزش شرکت به صورت معناداری از شرکتهای با مالکیت غیرخانوادگی بیشتر است. اندرسون و ریب (Anderson, Reeb, 2003) با استفاده از اطلاعات شرکت های اساندپی500 ، دریافتند که شرکتهای خانوادگی در مقایسه با شرکتهای غیرخانوادگی، عملکرد بهتری از خود نشان داده اند. ونگ (Wang, 2006) به این نتیجه رسید مالکیت متمرکز، جریان اطلاعات حسابداری را برای افراد بیرونی، کند میکند. همچنین عدم تقارن اطلاعاتی باعث کاهش افشا در حسابداری می شود واعضای خانواده در شرکت، انگیزه و فرصت این را خواهند داشت که سود حسابداری را دستکاری کنند. بنابراین، برای مالکیت خانوادگی کیفیت سود کمتری به وجود میآید. عبدالحمدی و وال (Adolmohammadi, Kvall, 2010) به بررسی اولویت های مدیریت سود در شرکت های خانوادگی و غیرخانوادگی شرکت های نروژی بین سال های 2000تا 2007 پرداختند. نتایج نشان داد که شرکتهای خانوادگی نسبت به شرکتهای غیرخانوادگی هموار سازی سود بیشتری انجام میدهند ، همچنین شرکتهای خانوادگی با اهرم مالی بالا از تمایل بیشتری برای انجام مدیریت سود نسبت به شرکتهای غیرخانوادگی با اهرم مالی بالا برخوردارند. گزارش کدبوری توصیه کرده است که هیئتمدیره باید حداقل دارای سه عضو غیرموظف(غیراجرایی) باشد تا اعضای مزبور، توان تأثیرگذاری بر تصمیمگیریهای هیئتمدیره را داشته باشد. علاوهبراین، قید شده است که اکثریت مدیران غیرموظف (غیراجرایی) باید مستقل از مدیریت شرکت باشند و نباید هیچگونه رابطهای(به غیر از دریافت حقوق و مزایا و حق سهامدار بودن) داشته باشند که استقلال آنان را با مخاطره روبهرو کند. درحقیقت، در گزارش یادشده تصریح شده است که دستکم دو عضو از حداقل سه عضو غیرموظف(غیراجرایی) هیئت مدیره، باید مستقل باشند. آگراوال و نوبر ارتباط حضور مدیران غیرموظف و عملکرد شرکتهای آمریکایی را در سال 1996، آزمون کرد . وی دریافت که حضور مدیران غیرموظف تأثیر منفی بر عملکرد مالی شرکت دارد. بارتو در پژوهش هایی به این نتیجه رسید که شرکتهایی که اظهارنظر غیرمقبول دریافت میکنند، نسبت به شرکتهای با اظهارنظر مقبول از نسبت بدهی بالاتری برخوردارند. یرماک ارتباط عملکرد و ارزش شرکت را با تعداد اعضای هیئتمدیره شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار نیویورک را بررسی کرد. وی دریافت که عملکرد و ارزش شرکت، با تعداد اعضای هیئتمدیره نسبت معکوس دارد. با وجود پژوهشهای انجامشده در کشورهای دیگر، تاکنون در ایران پژوهش مشابهی انجام نشده است؛ اگرچه سازههای حاکمیت شرکتی و سایر موارد به تنهایی بررسی شدهاند؛ مثل حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکتها (مشایخ و اسماعیلی قائمی و حساس یگانه)، حاکمیت شرکتی و تقسیم سود (فخاری و یوسفعلی تبار)، حاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی (احمدپور و کاشانی پور)، حاکمیت شرکتی و هزینه نمایندگی (نوروش و کرمی) بههمین دلیل و همچنین نو بودن موضوع و ضرورت اجرای حاکمیت شرکتی در کشور که آییننامه پیشنهادی آن را بورس اوراق بهادار در سال 1385 ارائه کرده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید