بخشی از مقاله

*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***

بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء کیفیت زندگی شهري در سکونتگاه غیررسمی پنج تن آل عبا (التیمور مشهد)

چکیدههدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی شهري و بررسی ارتقاي فرضی منطقه حاشیه نشین محله پنجتن آلعبا در شهر مشهد با گذشت زمان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و دادهها از طریق مطالعات اسنادي و میدانی بهدست آمده- است و به منظور آزمون فرضیات پژوهش از روشهاي آماري تحلیل عاملی، آنالیز واریانس، آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون یومان ویتنی استفاده گردید. جامعه آماري پژوهش مشتمل بر 17857 خانوار حاشیه نشین محله پنجتن آلعبا است که 375 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. پایایی مقیاس اصلی پرسشنامه با محاسبه آلفاي کرونباخ 0/88 بهدستآمد و اثبات گردید. روایی پرسشنامه نیز توسط اساتید و متخصصان تأیید شد. نتایج بیانگر آن است که بین سابقه سکونت و ارتقاي کیفیت زندگی رابطه معناداري وجود ندارد. همچنین، تفاوت معناداري در میزان رضایتمندي نسل اول و دوم ساکن در این منطقه دیده نمیشود. درنهایت یافتههاي پژوهش نشان میدهند که بهترتیب
شاخصهاي کالبدي و شاخصهاي اجتماعی و اقتصادي، داراي بالاترین میزان همبستگی نسبت به کیفیت زندگی شهري هستند.
کلید واژه ها: اسکان غیررسمی، تفاوتهاي نسلی، کیفیت زندگی شهري، مشارکت مردمی.

-1 مقدمه
حدود یک سوم جمعیت جهان در مناطق حاشیه اي زندگی میکنند(.(Dubovyk & et al., 2011: 235 سطح زندگی ساکنان این مناطق، پایینتر از خط فقر یا حداقل هم سطح آن است. مطالعات پژوهشگران به این موضوع اشاره دارند که اسکان کم درآمدها، ساماندهی و توانمندسازي بافت هاي نابسامان شهري از موضوعات و مسایل مهم توسعه شهري کشور است (صالحی امیري و خدایی، .(69-68 :1389
حاشیه نشینی، پدیدهاي است که همراه با سایر پدیدههاي تأثیر گذار، بر مشکلات شهري افزوده است(صابري فر، (30 :1388 و پیش بینی میشود در 30 سال آینده تعداد حاشیه نشینان به دو میلیارد نفر برسد(نقدي و زارع، .(146 :1389 اسکان غیررسمی، پدیدهاي گذرا می باشد و داراي ابعاد محدودي نیست و نشاندهنده ناکارآمدي برنامهریزي ها و سیاستگذاريهاي متداول شهري است که اقدامات و رهیافتهاي نوینی را میطلبد (محمدي و همکاران، .(86 :1387 از سوي دیگر، اسکان غیررسمی براي درصد بالایی از جمعیت شهري کشورهاي درحالتوسعه سرپناه ایجاد میکند .(Abbott, 2002: 317) یکی از مهمترین مشکلات مناطق حاشیه ، کیفیت پایین زندگی شهري در این محلههاست. همزمان با افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی، حاشیه شهرها با مشکلات بسیاري بهویژه در زمینه مسائل اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی مواجه شدند که بهطورکلی منجر به کاهش کیفیت زندگی شهري در این مناطق شده است(کوکبی، .(76 :1386 امروزه یکی از موضوعات مهم در برنامهریزي شهري، ارتقاء کیفیت زندگی شهري در محلات حاشیه نشین است که نیازمند تلاش جدي مسئولان شهري در این زمینه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تحولات کیفیت زندگی شهري در محلات حاشیه نشین است. طبق دیدگاه نظري مکتب لیبرالیسم، اسکان غیررسمی یک واقعیت شهري در دنیاي امروز است(پیري، (30: 1384 که بهمرور زمان کیفیت زندگی در این مناطق افزایش خواهد یافت. در این راستا به این موضوع خواهیم پرداخت:
-1 آیا رابطه معناداري بین سابقه سکونت و ارتقاي کیفیت زندگی شهري در منطقه حاشیه نشین وجود دارد؟
-2 چه تفاوتی بین مهاجرین اولیه و فرزندان آنها بهلحاظ رضایتمندي از زندگی در محله موردمطالعه وجود دارد؟ آیا نارضایتی نسل دوم میتواند ناهنجاريهاي اجتماعی و درنهایت کاهش کیفیت زندگی شهري را بهدنبال داشته باشد؟

با توجه به مفاهیم نظري، پژوهشگرانی مانند روسن1 دستمزد(جنبه اقتصادي کیفیت زندگی) (Rosen,1979)و نوردهاوس2وتوبین3 تفاوت اجارهبها یا به عبارتی شاخصهاي اقتصادي را عامل مؤثر ارتقاي کیفیت زندگی شهري میدانند.((Nord haus&Tobin,1972 بنابراین سوال سوم این است:
-3 آیا شاخصهاي اقتصادي درمقایسه با شاخصهاي اجتماعی تأثیر مهمتري در بهبود کیفیت زندگی شهري دارند؟
فرضیات پژوهش شامل موارد زیر است:
فرضیه:1 سابقه سکونت بر ارتقاي کیفیت زندگی شهري در محله پنج تن آل عبا تأثیري مثبت دارد.
فرضیه:2 بین مهاجرین اولیه و فرزندانشان ازنظر رضایتمندي زندگی تفاوت معناداري وجود دارد.
فرضیه:3 شاخصهاي اقتصادي درمقایسه با شاخصهاي اجتماعی تأثیر مهمتري در بهبود کیفیت زندگی شهري دارند.
-2 روش تحقیق
پژوهش حاضر از نوع کاربردي است و بهروش توصیفی- تحلیلی انجام شد. جامعه آماري پژوهش داراي ویژگی مشترك »حاشیه نشین بودن« هستند که تمامی خانوارهاي محله پنج تن آل عبا را شامل میشود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران (حافظ نیا، (1387:142 تعداد 375 نفر به دست آمد.

= =375
در مطالعه حاضر، بخشی از اطلاعات به وسیله پرسشنامه و مابقی از طریق مصاحبه با مدیران شهري به- دستآمد. همچنین پیشینه تحقیق و چارچوب نظري پژوهش بهروش کتابخانهاي(اسنادي) تدوین شد و دادههاي پژوهش با نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. فرضیات پژوهش از طریق نرمافزار SPSS و با روشهاي آماري(تحلیل عاملی)1، آنالیز واریانس2، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف3 و آزمون یومان ویتنی4 تجزبه و تحلیل شدند.

-3 مبانی نظري
-1-3 اسکان غیررسمی
سکونتگاههاي خودرو با واژههایی مانند اسکان غیررسمی، حاشیه نشینی و مانند آن تعریف شده- اند(سرور و جعفري، .(78 :1388 در فارسی واژههاي تخصصی متعددي درمورد حاشیه نشینی بهکار رفته- است که شامل زاغهنشینی، آلونکنشینی، حلبیآباد و مواردي از این قبیل است که هر یک معناي خاصی دارند. بهتازگی واژههایی مانند کانونهاي جمعیتی بیضابطه یا سکونتگاههاي نامتعارف، رواج بیشتري یافتهاند(شیخی، (200: 1381 و .(Guillermo & et al., 2011:650) اسکان غیررسمی یا غیرقانونی ازنظر حقمالکیت، شرایط زندگی، تراکم، ترکیب خانواده، سطح امنیت و پیشرفت و میزان تغییر از شرایط متنوعی برخوردار است(.(Huchzermeyer, 2009:271 این مناطق بدون برنامه به وجود آمدهاند و حتی موقعیت مکانی آن ها در نقشه مشخص نیست(.(Ruther & et al., 2002 :269
طبق تعریف برنامه اسکان بشر سازمان ملل، حاشیه نشینی شامل کمبود موارد پنجگانه زیر است:
-1 دوام مسکن: ساختار بادوام در مکانی بیخطر
-2 مساحت کافی مسکن: بیش از دو نفر در یک اتاق زندگی نکنند.
-3 دسترسی به آب سالم: دسترسی به آب کافی براي خانوار که با قیمت مناسب صورت گیرد و این دسترسی بدون تلاش زیاد انجام شود.
-4 بهداشت مناسب: سیستم دفع فاضلاب مناسب، سرویسهاي بهداشتی اختصاصی یا سرویس بهداشتی عمومی مشترك با تعداد مناسب افرادي که با هم از این سرویسها استفاده کنند.
-5 امنیت حق تصرف: مدارك یا مستنداتی که امنیت حقسکونت را ثابت کند (Kit & Reckien, 2011:660) و همچنین در رابطه با امنیت حق تصرف در این مناطق میتوان گفت سکنه اقامت یافته در حاشیه شهرها ازنظر سلب مالکیت بهشدت آسیبپذیرند(.(Parsa & Nakendo, 2011:695

دیدگاههاي مختلفی درمورد اسکان غیررسمی ارایه شده است که هریک ابعاد مختلف این پدیده را بررسی کردهاند، طبق دیدگاه لیبرالیسم اسکان غیررسمی، واقعیتی شهري در دنیاي امروز است (پیري، (30: 1384 و پدیدهاي مثبت محسوب میشود که به مرور زمان کیفیت زندگی شهري در این مناطق افزایش مییابد چرا که حاشیه نشینان با شرایط زندگی شهري سازگار میشوند.
رادیکالیستها معتقدند تأثیرپذیري کشورهاي درحالتوسعه از کشورهاي سرمایهداري زمینه حاشیه نشینی را فراهم کردهاست، به اعتقاد آن ها علت عمده حاشیه نشینی، جاذبههاي شهري و دافعههاي روستایی است.1 براساس دیدگاه وابستگی، مادرشهرها در سطوح بالاتر، مازاد اقتصادي کشورهاي توسعهنیافته را از طریق وابستگی به مادرشهرهاي ملی جذب می کنند. این وابستگی درمورد شهرهاي کوچک کشورهاي توسعه نیافته نیز گسترش مییابد و نوعی استعمار داخلی را پدید میآورد (احمدي، (42 :1385 و درواقع حاشیه نشینی شهرها را نشانه این استعمار داخلی دانسته اند.
طرفداران دیدگاه تعامل مرکز-پیرامون، نظریه رادیکالها را غیرواقعی و بدبینانه میدانند (سیدنورانی،
(72: 1379 عدمتعادل بین مرکز و پیرامون درمورد مناطق وسیعی مطرح میشود که ساخت و سازهاي پراکنده و بدون هماهنگی کلنگر را بهبار میآورد و منجر به بینظمی مکانی میشوند. رفع مشکل حاشیه نشینی نیازمند تعامل منطقی بین مرکز و پیرامون است.

از سوي دیگر مسئله فقر در حاشیه نشینی اهمیت بسیاري دارد. فقر در چارچوب فقر مطلق و نسبی قابل بررسی است. فقر نسبی، برآوردن نیازهاي فردي در سطح بسیار پایینتري از نیازهاي سایر افراد در گروه موردنظر را شامل میشود(محمدي، .(94: 1375 درحالیکه فقر مطلق دربردارنده حداقل امکان دستیابی فرد به امکانات معمول زندگی، یعنی غذاي مناسب، مسکن و پوشاك است(اسفندیاري، :1382 .(5 بوت2 و راونتري3 معتقدند فقر مطلق موضوعی عینی است و داراي تعریفی علمی بر پایه معاش است

و منظور از آن، حداقل نیازهایی است که براي حفظ زندگی لازم است درحالیکه فقر نسبی ناتوانی در کسب سطح معینی از استانداردهاي مطلوب زندگی است(خالدي و پرمه، .(66-65 :1384 پژوهشهاي لافتین1 و هیل2 که براساس شاخصهاي فقر انجام شد همبستگی قوي بین فقر و بروز انحرافات اجتماعی را تأیید کردهاست(اسفندیاري، .(17 :1382 برایناساس، احساس فقر نسبی در فرزندان مهاجرین، بسیاري از ناهنجاري هاي اجتماعی را به بار میآورد.

-2-3 کیفیت زندگی شهري

به تازگی، کیفیت زندگی در پیشینه نظري توسعه پایدار، برنامهریزي توسعه اجتماعی و مباحث اقتصاد نوین مطرح شده و جایگاه ویژهاي یافته است؛ به طوري که مؤسسات مختلف و همچنین دولتها در سطح ملی و محلی، به سنجش و شاخصسازي آن پرداختهاند (فرجی ملائی و همکاران، .(2: 1389 از ابتداي دهه 60 میلادي، مفهوم کیفیت زندگی در کشورهاي اروپایی رواج یافت (حاج یوسفی، .(1 :1385

این مفهوم نخستین بار در سال 1966، در کتاب »شاخص هاي اجتماعی« توسط ریموند بائر 3مطرح شد(حاتمی نژاد و همکاران، 222: 1390 و (133 که یکی از مسایل نگرانکننده و مهم جامعه امروز است((Pacione, 2003:19 و کاربرد آن، دستیابی به زندگی با کیفیت است، به طوري که این زندگی هدفمند و لذتبخش باشد (قالیباف و همکاران، .(34: 1390 همانطور که زان (1992)4، استور و لون5

(1992) ، لنسینگ و مارانس(1969)6 و وستاوي(2006) 7 به نقل از جفر و دابز(1995) 8 کیفیت زندگی را را معادل احساس رضایت کلی از زندگی میدانند و رافائل9 و همکاران (1996) کیفیت زندگی را به حدي حدي محدود میکنند که شخص از امکانات اصلی زندگی لذت ببرد.

Dobos,1995)؛((Westaway,2006 با وجود اختلاف نظر درمورد تعریف کیفیت زندگی، بررسی کیفیت زندگی تحت دو عنوان »شاخص هاي عینی« و »شاخص هاي ذهنی« صورت میگیرد(حاتمی نژاد و همکاران .(224 :1390 به طور کلی منظور از کیفیت زندگی شهري توجه به شاخصهاي اجتماعی، فرهنگی، اقتصادي، محیطی، روانی و مواردي از این قبیل به دو صورت عینی(کمی) و ذهنی(کیفی) در روند برنامهریزي شهري است (مانند شرایط تحصیلی بهتر، کیفیت دسترسی، کیفیت مسکن، کیفیت مکان اوقات فراغت، ایجاد فرصتهاي کنش متقابل اجتماعی، فرصتهاي اجتماعی، اشتغال، رفاه، مشارکت اجتماعی و سایر موارد است). ماهیت اصلی کیفیت زندگی شهري، فراهم کردن و برآورده ساختن نیازهاي مادي و معنوي انسان بطور همزمان است. در واقع برنامهریزي براي مسکن، اشتغال و حمل و نقل بدون فراهم کردن نیازهاي روانی، عاطفی و اجتماعی شهروندان (مثل نیاز به امنیت، زیبایی، آرامشخاطر، تعلق -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید