بخشی از مقاله

بررسی نقش طرح هاي اسکان در توسعه اقتصادي و اجتماعی عشایر، مطالعه موردي: کانون هاي اسکان استان کهگیلویه و بویراحمد
چکیده
اسکان عشایر، یکجانشین شدن عشایري است که درحال کوچ فصلی، از محلی به محل دیگر براي امرار معاش، در تکاپو هستند. میتوان گفت که اسکان گروههاي عشایري راهبرد پذیرفته شده جهانی براي حل مشکلات عشایر است. طرح اسکان عشایر از جمله طرح هایی است که قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران به اجرا درآمده و در هر دوره حساسیت هاي زیادي به همراه داشته است. لذا بررسی تاثیر اسکان عشایر بر زندگی اقتصادي، اجتماعی و معیشت عشایر از اهمیت بالایی برخوردار است. مقاله حاضر به تغییرات اقتصادي و اجتماعی عشایر قبل و بعد از اسکان در شهرکهاي عشایري پاکوه، کلاغ نشین و منصور آباد در استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش اجراي طرحهاي اسکان عشایر پس از اسکان است. روش شناسی تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و روش تحقیق کمی بوده که از ابزار پرسشنامه جهت تحلیل و پردازش داده ها استفاده شد. جامعه نمونه این پژوهش مشتمل بر 80 خانوار بوده که با روش نمونه گیري کوکران انتخاب شده اند. نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت اسکان عشایر بر وضعیت اجتماعی آنان است. با این همه تاثیر اقتصادي اسکان عشایر اندك بوده و در عین حال دارایی هاي عشایر تغییر چندانی نیافته است. همچنین نگرش عشایر نسبت به طرح اسکان مثبت ارزیابی می شود. بعلاوه سطح تولید محصولات کشاورزي و دامی عشایر کاهش یافته و از تعداد دام عشایر پس از اسکان کاسته شده است.
کلیدواژگان: طرح اسکان، عشایر، توسعه اقتصادي و اجتماعی، کهگیلویه و بویراحمد


مقدمه
بطور کلی سابقه ي کوچ زیستی درایران به بیش از8000 سال پیش می رسد و آثار بدست آمده درجنوب غربی ایران نوید این امر است. ولی نباید فراموش نمود که قدمت کوچ زیستی درمناطق مختلف جهان متفاوت است. زندگی کوچ زیستی درطول تاریخ بیشتر در مناطق نیمه خشک و حواشی مناطق قابل کشت بوجود آمده است(مشیري، .(13 :1367 اسکان به معناي آرام کردن و آرامانیدن (دهخدا، 1980 : 1372، انوري، (144 : 1382 از چادر به چهار دیواري و درمکان ثابتی ماندگارشدن، و تبدیل از اقتصاد شبانی به اقتصاد روستایی گذرکردن است (کیاوند، .(176- 175 :1368 اسکان عشایرکوچنده از دیدگاه رشد و توسعه و تحول عبارت است ازتغییر رفتار اقتصادي و اجتماعی آنان به منظور بهبود کیفیت زندگی و بالا بردن سطح زندگانی خویش و گام گذاردن در مسیرتحول و پیشرفت دائمی (کیاوند، .(176 : 1368 اگرکوچ حرکتی فصلی و جمعی به منظور تامین نیازهاي انسان و دام تلقی شود و به بیانی سه عامل انسان، دام و مرتع سه راس یک مثلث باشند، با حذف هرکدام از عوامل، کوچ معنی و مفهوم خود را از دست می دهد. عامل اصلی در این میان مرتع است که هر کجا به صورت غنی و سرسبز باشد، انسان و دام را بسوي خود می کشاند(حسام، .(187 :1367 کشور ایران به واسطه میانگین بارندگی 250 میلیمتر (حدود یک سوم میانگین بارندگی دنیا) جزء مناطق خشک و نیمه خشک محسوب میشود. بررسی ها نشان میدهد که شیوه کوچندگی و عشایري یکی از قدیمیترین روشهاي زندگی بشري است(ریاحی و عابدینی راد، .(1391 همچنین پایدارترین مدیریت زمین و بهره برداري از منابع یک چنین نواحی، زندگی شبانی و دامداري مبتنی بر کوچندگی است(معینی، .(49 :1386 ایران سرزمینی است که بیشترین جمعیت کوچنده را حفظ کرده(کریمی،(148 : 1383 و تمرکز عشایر عمدتاً در نیمه غربی و جنوبی کشور، به ویژه حول محور زاگرس بوده و در زاگرس میانی، استقرار عشایر بیشتر است. جمعیت عشایري ایران در ابتداي قرن پیش، قریب نیمی از نفوس کشور را در بر می گرفت. با گسترش آبادي نشینی در قرن اخیر سهم جمعیت عشایري به حدود %10 در آغاز دهه چهل و به کمتر از %5 در دهه کنونی رسیده است. بیش از %35 از عشایر ایران، در سه استان به هم پیوسته فارس، چهارمحال بختیاري و کهگیلویه و بویر احمد استقرار یافته اند. استان کهگیلویه و بویراحمد با داشتن جمعیت 658629 نفر(مرکز آمار ایران: (1390، در جنوب غربی دامنه هاي زاگرس واقع شده که داراي بیشترین روستاهاي اسکان عشایري بوده است. ساماندهی عشایر این استان تحت دو مقوله ساماندهی به کوچ و ساماندهی به اسکان (خود جوش، هدایتی) مورد توجه بوده که هر سه کانون اسکان مورد مطالعه، اسکان هدایتی دارند. درهر دوره ي تاریخی، شدت وضعف جریان کوچ و اسکان از تاثیر و تاثر عوامل اقتصادي، اجتماعی، سیاسی، نظامی، طبیعی و اکولوژیک و مجموعه اي دیگر از دستاوردهاي تکنولوژي، فرهنگ و تمدن بشري ناشی شده است(سازمان امور عشایر ایران، .(68 :1384 هرچند تغییرکوچ به اسکان به گمانی یکی از نشانه هاي توسعه در یک جامعه است، ولی محدودیت معیشت کوچندگی درایران در درجه اول به دلیل فقر بوده است(بخشنده نصرت، .(50 :1380 اسکان عشایر فرایندي است که طی آن شیوه معیشت جامعه کوچرو تغییر و تحول می یابد، این تحول هرچند به صورت ظاهري با ترك کوچروي و یکجانشینی در مساکن ثابت شناخته می شود، در بطن خویش ناظر بر تغییرات اساسی درمبانی فرهنگی، اجتماعی – اقتصادي و زیستی زندگی عشایر است. فرآیند اسکان ممکن است به صورت درونزا و خودجوش تحت تاثیر نوگرایی جامعه کوچرو و یا به صورت برونزا بر اثر مدرنیسم دستوري و برنامه هاي تشویقی دولت و یا تاثیر همزمان هر دو عامل روي دهد(توکلی: .(14 : 1386 با توجه به مطالب گفته شده، سوالات تحقیق به شرح زیر می باشند:
• اثرات اقتصادي- اجتماعی اجراي طرح اسکان عشایر بر زندگی جامعه عشایر اسکان یافته کدامند؟
• میزان رضایتمندي جامعه اسکان یافته عشایري از اجراي طرح اسکان عشایر چه مقدار است؟
• چه تفاوت هاي اقتصادي و اجتماعی قبل و بعد از اسکان در میان خانوارهاي عشایري مشهود است؟

مبانی نظري

در تبیین مفهومی تثبیت گروههاي جابه جا شونده، بنیان هاي نظري متعددي مد نظر قرار گرفته است. در زمینه اسکان عشایر، نظریه ها و دیدگاههاي مختلف مانند: دیدگاه تغییرات اجتماعی، دیدگاه نوسازي، دیدگاه وابستگی، دیدگاه تامین نیازهاي اساسی، دیدگاه زیست محیطی و دیدگاه توسعه پایدار وجود دارد. در دیدگاه تغییرات اجتماعی، بر تغییرات قابل رویت در طول زمان تاکید شده است، به گونه اي که ضمن آنکه موقتی و کم دوام نباشد، بر ساخت یا وظایف سازمان اجتماعی اثر گذاشته و جریان اسکان و معیشت را دگرگون سازد(روشه، .(26 :1366 با توجه به این که اسکان عشایر، زمینه ساز تغییرات اساسی در پیوندهاي اجتماعی، اقتصادي، فرهنگی در اجتماعات عشایر است، می توان دیدگاههاي تغییرات اجتماعی را از مهمترین شالوده هاي اندیشه اسکان عشایر دانست. واگو، تغییر اجتماعی را فرایندي میداند که با جایگزینی کمی و کیفی پدیدههاي اجتماعی صورت میگیرد و ممکن است با برنامه و یا بی برنامه باشد( واگو،.(13 :1372 در دیدگاه نوسازي، مهم ترین ویژگی حرکت از سادگی و رسیدن به پیچیدگی است(پاپلی یزدي و ابراهیمی، .(78 :1385
اندیشمندان نوسازي، جوامع را در دو گروه سنتی و مدرن قرار میدهند. جوامع سنتی از دیدگاه نوسازي مبتدي و داراي نظام خانوادگی گسترده و بی سوادند(همان منبع،.(75 :1385 این دیدگاه به ویژه پس از انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفت و میتوان گفت که دیدگاه نوسازي در تحول گروههاي کوچ رو به گروههاي یکجانشین و اسکان عشایر بسترهاي موثري را فراهم نموده است. در دیدگاه وابستگی، بر نقش دولت براي تغییر روابط مرکز- پیرامون با اتکاء به رشد ملی و گسستن از وابستگی جهانی و نیز کاهش اختلافات منطقهاي با اتکاء به عدالت در توزیع توسعه تاکید میشود(صرافی، .(29 :1377 رویکرد صاحب نظران این مکتب در قبال توسعه عشایر علیرغم تفاوتهاي مبنایی و ایدئولوژیک گرایش به اسکان بوده است. چرا که از دید تفکرات نئومارکسیستی جوامع کوچنده وعشایري امکان کنترل، برنامهریزي متمرکز و در نهایت بسیج همه نیروها و پتانسیلهاي داخلی را در جهت توسعه ملی فراهم نمیآورند
(سو،.(59-58 : 1380 از دیگر دیدگاههاي مورد بحث، دیدگاه تامین نیازهاي اساسی است. بر پایه بنیان ها و اصول این دیدگاه، با تشدید فقر و نابرابري در جوامع روستایی- عشایري و شکست برنامههاي رفاهی، پاسخگویی به نیازهاي اساسی به عنوان هدف اصلی توسعه در قالب راهبرد نیازهاي اساسی مطرح شد. جهت گیري رویکرد نیازهاي اساسی موجب انجام طرحهاي توسعه اجتماعی و ارائه نهادهاي خدماتی میشود(ازکیا و غفاري ،.( 31-30 :1388 از دیدگاه زیست محیطی که درآن بین محیط و موجودات زنده ارتباط متقابل و مستمر وجود دارد، ظرفیت پذیرش محیط محدود بوده و با افزایش بیش از حد جمعیت تخریب میشود(مهندسان مشاورD.H.V ،.(42-41 :1371 با توجه به پیوند مستقیم جامعه عشایري با طبیعت، در دیدگاه زیست محیطی توجه زیادي به موضوع عشایر شده است. بر اساس این دیدگاه چراي دامهاي مازاد بر مراتع، موجب نابودي محیط زیست قلمرو عشایري شده است و از این رو عشایر می بایست اسکان یابند، در حقیقت این دیدگاه نگاه محدود کنندهاي به جامعه عشایري دارد(مهدوي و دیگران، .(49 :1386 در دیدگاه توسعه پایدار، توسعه همه جانبه با حفظ محیط زیست معیار اصلی توسعه به شمار میرود. بر اساس این دیدگاه، توسعه پایدار توسعهاي است که نیازهاي نسل کنونی را بر آورده می سازد، بدون آن که رفع نیازهاي نسل آینده را مورد تهدید قرار دهد (سعیدي،.(18 :1377 با توجه به جنبههاي گوناگون توسعه پایدار (اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی) و نگاه یکپارچه به جوامع، جامعه عشایري نیز در ساختار کلی جامعه ارزیابی و برنامهریزي میشود و به صورت یکپارچه در تمام جنبهها مد نظر قرار میگیرد. توجه به ساماندهی جامعه عشایري هم براي حفظ محیط زیست است و هم به منظور توسعه و فقر زدایی. بر این دیدگاه در مورد جامعه عشایري، به ویژه در برنامه چهارم توسعه بعد ازانقلاب تاکید شده است(مهدوي و دیگران، .(50 :1386 مرور دیدگاههاي مختلف و نظام برنامه ریزي در خصوص عشایر در پس از انقلاب اسلامی نشان می دهد که در تبیین و ایجاد تحول در گروههاي مختلف عشایري و اتخاذ سیاست اسکان عشایر، دیدگاههاي مختلفی در بنیانهاي فکري جهت تعیین استراتژي و برنامهریزي اسکان موثر بوده است. به عبارت دیگر، مرور برنامه- هاي مرتبط با عشایر در قبل از اجراي برنامههاي اجتماعی- اقتصادي پنج ساله و نیز در زمان اجراي برنامههاي پنج ساله کشور نشان میدهد تلفیقی از دیدگاهها مورد بحث در اتخاذ سیاست اسکان عشایر در جهت بهبود وضع گروههاي جابه جا شونده جمعی مورد تاکید قرار گرفته است.
یکی از راهبردهاي توسعه جامعه عشایري، ساماندهی و اسکان عشایر است که عمدتاً با هدف توسعه و عمران جامعه عشایري، محرومیت زدایی و خدمات رسانی بهتر به این جامعه انجام می گیرد، درایران نیز این راهبرد در طی سالهاي گذشته درمناطق عشایري ایجاد شده که ارزیابی آثار و پیامدهاي آن برجامعه عشایري اهمیت بسیاردارد(دریکوند، .(1 :1386 ازسوي دیگر بررسی تجارب پروژه هاي اسکان حاکی از آن است که علی رغم برخوردهاي محدود در زمینه برخی ازامکانات و تسهیلات و بهبود نسبی وضعیت رفاهی عشایراسکان یافته، برخی پیامدهاي منفی قابل تامل نیز بروز نموده است. از بعد فضایی مسائلی از قبیل بهره برداري و چراي مفرط دراطراف محل اسکان، شدت تخریب و پیدایش کانونهاي تخریب و فرسایش بحرانی را موجب شده است(توکلی، .(438 : 1383 چنانکه ازاسناد و مدارك تاریخی برمی آید، احتمالا اولین تفکر مربوط به اسکان عشایرکوچنده در دوره هاي اخیر در زمان نادرشاه افشار صورت گرفته (بخشنده نصرت، .(55 : 1380 پس از آن کوشش هایی درباره اسکان عشایر در دوره هاي زندیه و قاجاریه بعمل آمد و در دوره پهلوي به ویژه در سالهاي 1304 تا 1312 شدت فراوانی یافت (غفاري، :1368 صص 55 و 219؛ خضرلو و دیگران، 660 :1384؛ بخشنده نصرت، -57 :1380 58 ؛ برلینگ، .(178 : 1383 از سال1327 با تشکیل مجدد (اداره اسکان ایلات) بار دیگر مسئله اسکان عشایر مطرح شد، و در آستانه اصلاحات ارضی (1341) باتحول درساختارهاي اقتصادي ـ اجتماعی اسکان عشایر روند فزاینده داشت (غفاري، .(229-243 : 1368 بعدازانقلاب اسلامی سال1357، نظریات براین بود که کوچ تنها راه حل براي توسعه زندگی عشایري است و اسکان باید به کلی کنارگذاشته شود (امیرعضدي،.(163 : 1386 تدوین طرحهاي اسکان عشایر، بانگرش توسعه و عمران و با توجه به هماهنگی با برنامه هاي توسعه ي کشور و براساس پتانسیل سنجی و ملحوظ داشتن دیدگاه هاي عشایر، نخستین بار به سال1370 برمی گردد(صیدایی، پاپلی یزدي و پیردیگار، .(48 : 1384 عوامل زیر از عواملی هستند که براسکان عشایر موثر بودند: فقر، مشقات زندگی کوچ نشینی، تغییرات پدیدآمده درسازمان اجتماعی سنتی عشایر، تحصیلات، اسکان خانوارهاي خویشاوند، دگرگونی در شیوه ي دادوستد(خورسند رحیم زاده، .(12- 22 : 1368
به طور خلاصه ، بررسی پروژه هاي متعدد اسکان عشایر در خارج و داخل کشور حاکی از آن است که دولت ها با هدف تقویت هویت واحد ملی و اعمال کنترل مرکزي و نیز مسائلی چون توسعه جوامع عشایري، حفظ محیط زیست و خدمات رسانی آسان تر به آنها، برنامه ي اسکان را در پیش گرفته اند. بنابراین اسکان عشایر به لحاظ پیامد هاي منفی متعدد و هزینه هاي زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادي که درپی دارد، راه حل مناسبی جهت توسعه ي جامعه ي مذکورنمی باشد.

روش تحقیق
روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است که از ابزار پرسشنامه جهت جمع آوري اطلاعات بهره برده شده است. جامعه آماري مشتمل بر سه کانون توسعه اسکان عشایر کلاغ نشین، پاکوه و منصورآباد در استان کهگیلویه و بویراحمد با تعداد 229 خانوار است. جامعه نمونه مشتمل بر 80 خانوار بوده است که بالغ بر 35 درصد از کل جامعه آماري را شامل می شود و از طریق فرمول کوکران1 بدست آمده است. توزیع پرسشنامه در سطح جامعه مورد بررسی متناسب با جمعیت روستاهاي مورد بررسی بوده است(جدول شماره .(1 در تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نمودار از نرم افزارهاي EXCEL, SPSS استفاده شده است. متناسب با جمعیت روستاها %50 از پرسشنامه ها در شهرستان باشت در دو روستاي کلاغ نشین((%19 و روستاي پاکوه((%31 تکمیل شده و%50 نیز شهرستان بویراحمد((%50 را در بر می گیرد و با محاسبه ضریب آلفا، میزان پایایی پرسشنامه در ابعاد مختلف بیش از 70 درصد ارزیابی شده است.

منطقه مورد مطالعه
استان کهگیلویه و بویراحمد در میان استانهاي چهارمحال بختیاري در شمال، فارس و اصفهان در شرق و خوزستان در مغرب و فارس و بوشهر در جنوب واقع گردیده است. وجود ارتفاعات و تغییرات شدید ارتفاع سبب تنوع آب و هوایی و تقسیم استان به چهار ناحیه اقلیمی بسیار سرد، سرد و مرطوب، معتدل و گرم گردیده است(سازمان امور عشایر استان کهگیلویه و بویراحمد، .(5 :1388 این استان مابین 29درجه 55 دقیقه تا 31درجه و 32 دقیقه عرض شمالی و 49درجه و 57 دقیقه تا 51درجه و 52 دقیقه طول شرقی واقع شده است(موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، .(1388 بر اساس آخرین تقسیمات کشوري این استان داراي7 شهرستان (بویر احمد، دنا، کهگیلویه، گچساران، باشت، چرام و بهمئی) می باشد. بر اساس سرشماري عمومی نفوس و مسکن در سال 1390، جمعیت استان معادل 658629 نفر بوده که %52/6 آن شهرنشین و %47/4 آن روستایی و عشایري برآورد شده است. جمعیت عشایر استان بر اساس سرشماري اجتماعی ـ اقتصادي عشایر کوچنده در سال 1387، 70765 نفر می باشد که بیش از %11 جمعیت استان را شامل می گردد(مرکز آمار ایران، .(1385 این استان بر اساس سرشماري اجتماعی، ـ اقتصادي عشایر کوچنده در تیرماه 1387، محل استقرار ییلاقی 11120 خانوار با 70765 نفر و محل استقرار قشلاقی 10088 خانوار با 63255 نفر جمعیت عشایري بوده است(سرشماري اجتماعی اقتصادي عشایر کوچنده، .(1387
همچنین کانونهاي اسکان کلاغ نشین(حکیم قشقایی) در فاصله 25 کیلومتري از شهر گچساران و با تعداد خانوار 39 و جمعیت 241 نفر ، پاکوه در فاصله 30 کیلومتري از شهر گچساران، با تعداد خانوار81 و جمعیت 500 نفر(هر دو در شهرستان باشت)، شهرك عشایري منصورآباد در فاصله 20 کیلومتري از شهر یاسوج، با تعداد خانوار 109 و با جمعیت 675 نفر واقع شده اند. قابل ذکر است که سال اجراي طرح در دو کانون کلاغ نشین و پاکوه، سال 1374

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید