بخشی از مقاله

بررسی و ارزیابی چگونگی تاثیر پیاده مداری در ارتقا تعاملات اجتماعی
چکیده:
امروزه رویکرد پیاده مداری که هدف آن بازیابی و توسعه فضاهای پیاده در سطح شهرها و به رسمیت شناختن و اولویت قائل شدن برای عابرین پیاده بعنوان عناصر درجه اول شهری؛ به یکی از محورهای برنامه ریزی و طراحی شهری بدل گردیده است. به ویژه با آغاز هزاره سوم ضرورت رویکرد مجدد به حرکت پیاده بعنوان سالم ترین، اقتصادی ترین و پویاترین روش جابجایی و حمل و نقل درون شهری مورد توجه قرار گرفته است. یکی از عواملی که می تواند باعث افزایش سطح تعاملات شود، حرکت عابر پیاده در فضای شهری است متاسفانه امروزه اغلب فضاهای عمومی شهری و خیابان ها به دلیل افزایش بی رویه وسایل نقلیه و وابستگی الگوی زندگی شهری به آن ها، به شدّت تحت سلطه ماشین درآمده است.محورهای باریکی که در حاشیه محورهای سواره در خیابان های شهری به عنوان »پیاده رو « وجود دارد، گویی پس مانده هایی از فضای اصلی سواره است کهفقط برای تردّدهای ضروری شهروند پیاده باقی مانده است. برخی از ویژگی های فضاهای شهری پیاده مدار و شهروندگرا، از جمله اجتماع پذیری، امنیّت اجتماعی و روانی، خوانایی و دسترسی راحت، پویایی و سرزندگی، حس تعلّق و خاطره انگیزی مکان، احیای هویّت های تاریخی و اجتماعی،مسیرهای پیاده و دوچرخه، کیفیّت سیما و منظر شهری، و... را در خود دارد. این ویژگی های پیاده مدارانه تأثیر بسیار زیادی بر شکل گیری کمّی و کیفی انواع تعاملات اجتماعی و ارتقای کیفیّت زندگی شهروندی دارد. در این پژوهش، که هدف آن شناخت پیاده مداری و تأثیر آن برکیفیّت ارتباطات اجتماعی مردم است، سعی شده است به بررسی مفهوم پیاده محوری و شهروندگرایی در شهرسازی و شناسایی شاخصه های آن در فضاهای شهری پرداخته شود.
کلمات کلیدی: فضاهای شهری، پیاده مداری، تعاملات اجتماعی، سرمایه اجتماعی


-1 مقدمه
نقش عابر پیاده در طراحی شهری نقش بسیار مهم و اساسی است که متاسفانه دربسیاری نقاط دنیا ازجمله درایران به فراموشی سپرده شده است. ما دراغلب موارد خیابانها و فضاهایی راطراحی میکنیم که الویت رابه عبوروسایل نقیه داده است و بنابراین برای انسانهایی که ازاین فضاها استفاده میکنند شهریامکانی را میسازیم خطرناک،بدون احساس امنیت وخودمانی بودن.اتومبیلها روز به روز حاکمیت خود را بر شهر بیشترمیکنند نتیجه این عمل ساختن شهرها با خصوصیات انسانی پایین است،فضاها فاقد حس هویت وصمیمیت هستند و انسان به فردی غریبه در فضاهای شهری تبدیل می شود. یکی دیگر از پیامدهای منفی آن عدم امکان حضور افراد ناتوان و کم توان در فضاهای شهری است ، درواقع با ایجاد فضاهای غیر ایمن و مخاطره آمیز سالمندان ، معلولان و خردسالان امکان استفاده از این نوع فضاها را نخواهند داشت که این به نوع خود نقص بزرگی در عملکرد یک محیط شهری به شمار میرود . نقش وحضور عابرپیاده در فضاهای شهری هرروز کمرنگ تر میشود. طراح شهری به عنوان سازمان دهنده به این عوامل باید به راهکارهای در این رابطه بیاندیشد تا فضاهای شهری خاصیت انسانی تری پیدا کند و در نتیجه محیطی امن تر و قابل قبول تر برای زیست انسان ایجادگردد. اکنون در بعضی از نقاط جهان پیاده گرایی الویت اول را در هنگام طراحی شهری و سیاستگذاریهای مربوط به آن دارد در واقع با تجربه این نتیجه حاصل شده است که پیاده گرایی سبب ارتقاء وبهبود محیط آن منطقه شهری یا مجتمع زیستی میگردد .
از جمله اثرات تفکر مدرنیسم در دهه های گذشته، توسعه خیابا نهای عریض با حاکمیت خودرو و غفلت از فضاهای باز جمعی بوده است.به طوری که این فضاها به شدت کیفیت کارکردی خود را به عنوان فضای پشتیبان تعاملات اجتماعی از دست داده اند. کمبود فضاهای باز پیاده محور و همچنین کیفیت نامطلوب فضاهای موجوداز این جنس، درشهرهای کنونی سبب تضعیف تعاملات اجتماعی میان شهروندان شده است.همچنین با وجود اینکه پیاده روی بخشی از همه سفرهای شهری است و تمام شهروندان در فعالیتهای روزانه حداقل قسمتی از مسیرهای خود را به صورت پیاده طی می کنند، (غنی زاده، 1381 ).تضاد حل نشده بین پیاده ها و وسایل نقلیه ،خیابان را به صورت غیر قابل استفاد ه ای در آورده است(چرمایف و الکساندر، 1376 ).بنابراین اهمیت و توجه به عابر پیاده و مناسب سازی محیط شهری برای حضور وی در فضاهای شهری از چالش های پیش رو در کلانشهرهای امروز ماست. ضرورت این مسئله هنگامی وضوح بیشتری می یابد که در کشورما در خصوص برنامه ریزی شهری توجهی به این موضوع صورت نگرفته است از طرف دیگر نگاهی گذرا به اکثر کلانشهرهای کشور، که فضاهای باز شهری و پیاد ه را ههای آن از نظر پاسخگویی به نیازهای شهروندان در وضع مطلوبی به سر نمی برند، مؤید ضرورت و اهمیت این پژوهش است. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به سؤال ذیل میباشد: چگونه ایجاد وارتقای کیفی پیاده راه ها میتواند بر تعاملات اجتماعی شهروندان در فضاهای شهری تأثیرگذار باشد؟ در این باب، هدف اصلی پژوهش در قالب بررسی وارائه راهکارهای مؤثر به منظور مناسب سازی شهر در راستای افزایش میزان تعاملات اجتماعی شهروندان با ارائه خط مشی هایی برای ارتقای کیفی پیاده را ه ها می باشد.

-2 مفهوم و پیشینه پیاده مداری
تا قبل از انقلاب صنعتی، اندازه و تناسبات عناصر شکل دهنده شهر، بر مبنای مقیاس انسانی و الگوی جابه جایی های شهری نیز بر مبنای حرکت پیاده بوده است. هم چنین مقیاس انسانی و حرکت پیاده ساختارسکونت گا ههای شهری را شکل داده است. اما با شکل گیری انقلاب صنعتی و به دنبال آن حاکمیّت تفکّر مدرنیسم و به ویژه مطرح شدن نظریه »شهر مناسب با اتومبیل شخصی «از نقش و اهمیّت فضاهای پیاده کاسته شد و به مرور شهروند پیاده، جایگاه و اولویت خود را در فضای شهری از دست داد. با شکست شهرسازی مدرن و به دنبال آن افزایش توسعه انسانی و محیط زیست، انتقادهای زیادی درباره دیدگاه های مدرن در شهرسازی و نیز کیفیّت های کالبدی فضایی نامطلوب حاصل از آن مطرح شد. در دوران معاصر، برای بازگرداندن کیفیّت های شهری به شهروندان و بازپس گرفتن استیلای شهر از ماشین و اعطای آن به صاحبان اصلی آ نها (یعنی شهروندان)، جنبش ها و دیدگاه های جدیدی از جمله »شهرسازی شهروندگرا « و »شهرسازی پیاده مدار « ظهور یافته است. (قربانی و جا مکسری، ( 56 : 1389
نخستین اقدام به منظور تفکیک حرکت سواره از پیاده در دنیا، در سال 1858 به وسیله شهرساز ومعمار آمریکایی به نام »اولمستد «1 صورت گرفت. طی این اقدام اولمستد در طراحی پارک مرکزی نیویورک، برای عبور افراد پیاد ه، پلی از سنگ روی جاده وسایل نقلیه بنا نهاد.جاده لندن در نورویچ اولین خیابانی در انگلستان بود که بر روی ترافیک سواره بسته شد و در سال 1957 پیاده مد ار گردید . هنگامی که در سال 1971 اولین مکان عمومی در سیدنی استرالیا به منظور صرف استفاده عابران پیاده اختصاص یافت، سیاستمد ار محلی مسؤول این امر (لئوپورت که خودش را به عنوان وزیر عابران پیاده نامید ) همواره بر گفتن این جنبه مثبت تأکید داشت که آن خیابان بران عابران پیاده باز شده بود و نه اینکه بر روی آمد و شد سواره بسته گردد( Cowan،(2005:285

-3 چارچوب نظری
حرکت پیاده طبیعی ترین، قدیمی ترین و ضروری ترین شکل جابجایی انسان در محیط است و پیاده روی هنوز مهم ترین امکان برای مشاهده مکانها، فعالیتها و احساس شور و تحرک زندگی و کشف ارز شها و جاذبه های نهفته در محیط است (پاکزاد، .(1383 پیاده راه ها، معابری با بالاترین حد نقش اجتماعی اند که در آنها تسلط کامل با عابر پیاده بوده و از وسایل نقیله موتوری تنها به منظور سرویس دهی به زندگی جاری در معبر استفاده میشود. پیاده را هها، ابزاری برای بروز فعالیت جمعی میباشند (پاکزاد، .( 1386 در مورد اصطلاح پیاده گرایی تعابیرمختلفی وجود دارد.آسانترین تعریف آن زدودن ترافیک سواره از خیابانهای شهر است.دپارتمان حمل و نقل هنگ کنگ پیاده گرایی رابه صورت : "محدود کردن دسترسی وسایط نقلیه به یک خیابان یا منطقه برای استفاده منحصر به فرد عابرپیاده " تعریف مینماید.در این باب پتانسیل یک مکان برای استفاده به وسیله افراد پیاده، میزان مطلوبیت محیط مصنوع برای حضور مردم، زندگی، خرید، ملاقات، گذران اوقات و لذت بردن از آن در یک پهنه است ( (Nosal,2009. پهنه پیاده مکانی است که ساکنان آن با هر سن و توانایی می توانند امنیت و راحتی ، تناسب و جذابیت در پیاده روی را ، نه تنها در هنگام فراغت بلکه در استفاده از تجهیزات و آمد وشد نیز احساس کنند(انجمن شهرسازی آمریکا، .( 1387
از میان اندیشمندان تأثیرگذار بر پیاده را هها، جیکوبز با انتقاد از تفکر مدرنیستی در رابطه با خیابان، بر اهمیت پیاده راه ها تأ کید دارد. گوردن کالن نیز در کتاب منظر شهری به تأیید جیکوبز و بر خلاف نظر معماران مدرنیست ،محیط شهری را در صورتی مطلوب میداند که حضور انسان به صورت پیاده در شهرها ممکن و مقیاس شهرها نیز مقیاس انسانی باشد(کالن، 1377 ). (راب کریر ( 1979 در کتاب فضای شهری، ساختار شهر را متشکل از خیابان و میدان م یداند و به نقش اجتماعی خیابان و نظارت اجتماعی در خیابان از سوی مردم توجه بیشتری دارد.او به لزوم نماسازی جداره های خیابان و رعایت مقیاس انسانی در فضای خیابان نیز توجه میکند. وی معتقد به اهمیت ارز شهای کلاسیک سنتی در کنار نیاز های معاصر بوده و از مخالفان شهرسازی مدرن است.در نهایت میتوان گفت پیاده را هها، محل حضور همه شهروندان و مشارکت آنان در زندگی جمعی شان می باشد. این فضاها در مقیاس همه شهرعمل کرده و پذیرای گرو ههای مختلفی از شهروندان میباشند و علاوه بر نقش ارتباطی و دسترسی، مکانی امن و راحت برای تماس اجتماعی، گردش و تماشا و ... فراهم می آورند. در این راستا، کاربردهای پیاده را هها از دید اندیشمندان به شرح ذیل می باشد: پیاده راه ابزاری برای بهبود اقتصاد شهری، سلامت اجتماعی و کیفیت زیست محیطی محسوب میشود. به تعبیر دیگر پیاد ه را هها در فضای شهری، مکا نهایی برای تقویت ارتباطات، فعال بودن حواس غیربصری، درک محیط از طریق حواس و تجدید حیات مدنی مراکز شهری می باشند(ملک، .( 1385
این مکانها در درازمدت به فضاهایی به منظور ایجاد حس مکان و امنیت محیط و عابرین پیاده، ایجاد حس مشارکت و حضور فعال افراد و گرو هها در تصمیم گیری و اجرا و حس مسئولیت و وابستگی بیشتر به محیط تبدیل شده اند(فرزبود، .( 1384 به عقیده (پاکزاد1386 )، پیاد ه مدار بودن فضا می تواند زندگی و سرزندگی را به مناطق مرکزی شهر آورده و مردم را تشویق به حضور داوطلبانه در شهر کند که این امر باعث ارتقای سطح اقتصادی ، اجتماعی ، بهداشتی و نیز بهبود کیفیت زیست محیطی منطقه و یا شهر می شود.در پیاد ه را هها، آزادی عمل انسان پیاده برای توقف، مکث، تغییر جهت و تماس مستقیم با دیگران بسیار زیاد است. از این رو شهروندان به تدریج به حضور در شهر وانجام فعالیت های مدنی عادت کرده و زمان بیشتری را در فضاهای شهری میگذرانند. به نظر جیکوبز ( 1992 )،خیابا ن ها و پیاده را هها مهمترین مکان های عمومی یک شهرهستند . در جدول زیر ،اید ه های مهمترین نظریه پردازان با تأ کید بر حرکت در فضای شهری و گسترش پیاده مداری نمایش داده شده است.
مناطق شهری متعلق به بشر است ، نه اتومبیل ها و پروژه های بزرگ ساختمانی . به عبارت دیگر محیط متناسب با مقیاس انسانی، محیطی است که با مقیاس و گام های افراد پیاده و نه با سرعت تند حرکت وسایط نقلیه موتوری تنظیم شده باشد(تیبالدز، .( 1385 برای ایجاد فضاهایی که دارای شخصیت پیاده اند، لازم است به نوع رفتار هایی که از فرد پیاده حادث می شود ، توجه کرد و به بررسی و شناخت حالات روانی و پدیده پیاده روی از سوی اشخاص پرداخت پیاد ه روی و راه رفتن های هدفمند ، سرگردان و ادراکی، سه نوع قابل توجه در متن زندگی روزانه ماست:
1. پیاده روی هدفمند یک فعالیت ضروری است که هنگام رفتن به سوی یک مقصد مشخص اتفاق می افتد .این نوع
پیاد ه روی نقطه A را به B متصل ی کند و B را به C2
3. پیاد ه روی سرگردان، نقطه مقابل راه رفتن هدفمند است . یک مدل راه رفتن خو دانگیخته یا خو دبخودی است که با اشکال متفاوت گام برداشتن و ریتم راه رفتن توصیف می شود .
5. راه رفتن ادراکی بر خلاف سرگردانی ، یک حالت انعکاسی از تفکر فرد است . این مدل یک واکنش ساخته شده نسبت به تفسیرما از مکان است . (Matos, 2008)
شناخت این عوامل و نیزمؤلفه های مؤثر بر پیاد ه مدار بودن یک فضا می تواند زمینه ساز ایجادفضایی مناسب و سرزنده با حاکمیت پیاده در شهرها گردد . با توجه به آنچه گفته شد، توجه به الگوها و مد لهای رفتاری در طراحی وطرح ریزی مراکز پیاد ه محور ) خطی و متمرکز( می تواند ساختاری مطلوب و پایدار را برای شهرهای معاصر ترسیم کند.
جین جیکوبز سه نقش را برای پیاده روها و پیاده روی میداند:
-1 نقش پیاده رو در امنیت.
-2 نقش پیاده رو در همسازی کودکان با جامعه . -3 نقش پیاده رو در تقویت تعامل اجتماعی.

جین جیکوبز رابطه های سطحی را بسیار مهم و زمینه ساز یک زندگی مناسب در پیاده ر وها می داند (Jacobs 1961). جیکوبز حرکت پیاده را باعث تقویت تعاملات اجتماعی می داند. هنگامی که افراد با اتومبیل حرکت می کنند تا نیازهای خود را برطرف کنند، آنگاه دیدارهای اجتماعی در فضا شهری از بین می رود و کیفیت دیدن و دیده شدن دیگر معنایی ندارد ؛ بنابراین اتومبیل باعث کاهش سطح تعاملات اجتماعی شده و کاهش سرمای اجتماعی را در پی دارد ولی هرگاه بستر لازم برای حرکت پیاده از طریق پیاده مداری تامین شود ، آنگاه سطح دیدارهای اجتماعی افزایش یافته و افزایش سرمایه اجتماعی را در پی دارد.(دولت آبادی،6،(1389

-4 شاخص های فضای شهری پیاده مدار

-5 مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیات فضایی پیاد ه را هها
-1سرزندگی: شاید بتوان تنوع و فعالیت پذیری را به عنوان دو مؤلفه تأثیرگذار در سرزندگی فضاهای شهری دانست. عوامل موثر بر سرزندگی:
به کار گرفتن نمادهای شهر ی که به خوانایی مسیر افزوده و آن را به نماد تبدیل میکند. ایجاد کاربر یهای متنوع و متناسب با هر سکانس پیاد ه راه شامل:
1. خدماتی که تداوم حضور شهروند را در پی دارد.
2. اوقات فراغت ، تنوع مبلمان در طول مسیر و هماهنگی روشنایی مسیر بدن هها و تأ کید روشنایی روی عناصر و بناهای شاخص می باشد . (پاکزاد، .( 1386

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید