بخشی از مقاله

برسی تاثیرات رنگ در معماری

 

چکیده

در این مقاله به موضوع رنگ و انسان وتاثیر آن بر روحیه و روان و در کل شخصیت افراد می پردازیم.انسان از طریق حواس پنجگانه خود با محیط اطراف و سایر هم نوعانش»ارتباط« برقرار میکند و در این میان» بینایی« که تعریف عملی آن دیدن است، مهمترین، دقیقترین و پرکاربردترین حسی است که انسان برای ایجاد ارتباط بهتر از آن بهره میجوید. برای برقراری ارتباط از طریق حس بینایی لازم است »درک بصری« حاصل آید تا پیام هایی رد و بدل شود. اهمیت فوق العاده ارتباط بصری در این است که برای فهمیدن یک پیام بصری لازم نیست انسان سواد بصری تحصیل کند. زیرا این توانایی را اغلب افراد به طور ذاتی دارا هستند. برتری ارتباط بصری به این سبب است که پیام را زودتر و راحت تر منتقل کرده و قابلیت دریافت آن را آسانتر میکند. آنچه امکان دیدن یا به عبارت دیگر ایجاد ارتباط بصری را مهیا میکند به عبارتی ده عنصر است که شامل نقطه، خط، سطح، حجم، بافت، نور، ریتم، سایه و روشن، حرکت و رنگ می باشد. در این میان »رنگ« از ارزش بیشتری برخوردار است، زیرا رنگ به تنهایی قادر است برخی عناصر را بسازد(محدث،..(1375عنصر رنگ از عناصر ویژه ای است که شناخت ویژگی ها، خصوصیات و تاثیرات آن بر انسان، راهی برای خلق محیط ها و فضاها می باشد . از آنجا که ادراک بصری مهم ترین نوع ادراک محیط و فضاها به شمار می رود، لزوم توجه به قابلیت ادراک بصری بالا و کاستن از فشارهای بصری مانند آلودگی بصری، نورپردازی نامناسب، تر کیب نامناسب رنگ ها ،التزام تأمین سلامت است. رنگ ها دارای خصوصیات اثر بخشی در فضا می باشند، سه عامل مهم در انتخاب رنگ تاثیر رنگ ها در درک فاصله، کمپوزیسیون رنگ ها و وزن ادراکی رنگ هاست. همان طور که شناخت هنر با سلیقه هنری افراد بسیار متفاوت است برگزیدن رنگ های مناسب نیز چیزی فراتر از پسند شخصی است انتخاب درست این رنگ در فضا باید با توجه به اهداف فضایی مورد نظر انجام پذیرد. کمپوزیسیون رنگ ها در واقع اثر هر رنگ با در نظر گرفتن موقعیت نسبی آن ها به همراه و در کنار رنگ های دیگر تعیین می شود. (دادرس جدی پیشخانی، محمدتقی،((85

کلمات کلیدی: رنگ، فضا،روانشناسی رنگ، دکوراسیون داخلی


مقدمه

محققان تاکنون نتوانسته اند یک سیستم منسجم جهانی که قادر به دسته بندی کلیه واکنش های افراد نسبت به رنگ های مختلف باشد را پایه ریزی نمایند و معتقدند که عکس العمل افراد به فاکتورهای متعددی نظیر فرهنگ، جنسیت، سن، موقعیت احساسی و ذهنی، تجربه های خاص فردی بستگی دارد. البته نوع و شدت این واکنش ها نیز منحصر بفرد است. روانشناسی رنگ ها یک شاخه نظری نیست که تنها به بخش آکادمیک محدود شود، بلکه گستره تحقیقات این حوزه در زندگی روزمره عموم مردم نمود پیدا می کند. روانشناسی رنگ ها در دنیای تجاری امروز حائز اهمیت است و می توان اظهار داشت که هر چیزی را که در اطراف خود می بینیم به گونه ای در ارتباط مستقیم با این علم است. دنیایی که آن را نظاره می کنیم از دو عنصر مهم تجسمی: فرم و رنگ تشکیل شده، که لازم و ملزوم یکدیگرند. رنگ برای همه حائز اهمیت است، بخصوص برای هنرمند و نقاش، رنگ جایگاه خاصی دارد و در تعلیم و تربیت نیز از موقعیت ویژهای برخوردار است. ناگفته پیداست هررنگی به مقتضای خاصیتش به نوعی در روان افراد تاثیر میگذارد که این اثر بیربط با رفتارها و کنشهای اجتماعی و روانی آنان نیست. هرکس بنا به مسائل فردی، درونی و روحی خویش به رنگی انس گرفته، آن را میپسندد. رویت رنگها را نباید از نظر دور داشت که همواره در ارتباط با سه عامل: طبیعت اشیا، چگونگی تابش نور و وضعیت عضو بینایی، یعنی چگونگی دید افراد است. هر موجودی که در این دنیا به چشم میخورد ابتدا از لحاظ شکل و اندازه، سپس از نظر رنگ، بیننده را به خود معطوف میدارد، مانند یک میوه که با رنگش اعلام میکند رسیده است یا نارس میباشد(ساطعی،.(1372

× روش تحقیق

روش پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانهای و تحلیل محتوایی پیرامون مبانی نظری پژوهش موردنظر میباشد که با توجه به یافتههای نوین در زمینههای روانشناسی رنگها، شناخت مراکز درمانی، شناخت نیاز بیماران و طراحی معماری صورت پذیرفته است.

روانشناسی رنگ ها چیست:

در سال 1666، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگهای قابل رؤیت تجزیه میشود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگهای دیگر نیست .

آزمایشهای بعدی نشان داد که با ترکیب نورها میتوان رنگهای مختلف را ایجاد کرد. برای مثال، نور قرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود میآورد. رنگی که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید را ترکیبی میگویند. بعضی از رنگها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی میکنند و نور سفید میسازند. این رنگها را نیز رنگهایمکمّل مینامند.

تاثیرات رنگها از نظر روانشناسی

با وجودی که اثر رنگها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق میکندامّابرخی از تاثیرات رنگها دارای معنی یگانهای در سراسر جهان هستند. رنگهایی که در طیف رنگها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگهای گرم شناخته میشوند که این دامنهاش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است .

رنگهایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگهای سرد نامیده میشوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگهامعمولاً آرامش بخشندامّاگاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بیتفاوتی را به ذهن آورند.

دیدگاه هنرمندان از نظر زیبا شناسی بر رنگ ها

هنرمندان رنگ شناس و نقاش از دیدگاه زیباشناسی رنگها را مورد بررسی قرار دادهاند و روانشناسان نیز اثر رنگ را بر روی افراد مورد بررسی قرارداده و حالات آنان را بیشتر مربوط به احساسات انسان میدانند. در محیط، اثر رنگهای سرد(دارای حالتی عمیق، روشن و سبک که معمولا به صورت روشن به کار میروند) و رنگهای گرم )عمق ندارند و به حالت تیره و سنگین به کار میروند نیز بخوبی خود را نشان میدهد. چنانکه به تجربه ثابت شده که انسان میتواند تا 7 درجه گرما و سرما را در محل کارش حس کند. هروقت که با رنگ آبی یا سبز مواجه میشود، احساس سردی و هنگامی که با رنگ قرمز و نارنجی روبرو میگردد احساس گرمی میکند (همان).

رنگ ها می توانند به شیوه های مختلف تأثیراتی بنیادین در زندگی بر جای گذارند که از جمله مهم ترین آنها می توان به تأثیر آنها بر احساسات اشاره کرد. جهانی که انسان در آن زندگی می کند، متشکل از هزاران رنگ و تونالیته های مختلفی است که موجودات

و اشیاء را برای ما جذاب تر و حتی به گونه ای معنوی، عمیق تر نشان می دهند. هر کدام به سبب ویژگی های شیمیایی و روانشناسانه ای که دارا هستند، منبع مهمی از انرژی، در جهت فزونی سلامت و نشاط روح و روان در انسانها به شمار می روند. جهانی تک رنگ با تونالیته های محدودی را، با طبیعت اطراف خویش مقایسه کنید و یا خود ساکن شهری سیاه و سفید بدانید، بدون هیچ کنتراستی،

و هیجانی. معنای زندگی تغییر یافته و سردی و مردگی بر همه جا حاکم می شود. فضایی بی روح و عاری از هر جنب و جوشی که تشنه جرعه ای رنگ است. مسأله رنگ به سبب تأثیرات مهم روانشناسانه اش، در مقوله شهر و فضاهای معماری امری مهم به شمار می رود، تا بدانجا که تخصصی با عنوان رنگ بندی و رنگ شناسی فضاهای شهری در بین هنرمندان مطرح شده است.

هماهنگی در رنگ مثل هماهنگی در نت های موسیقی است و از اهمیت ویژه ای در ایجاد هارمونی مناسب و چشم نواز به مانند قطعه موسیقی برخوردار است.

برای رسیدن به اهدافی همچون کارکرد مناسب، زیبایی بصری، هارمونی فضایی، و تأثیر محیطی و روانی مؤثر و مثبت در طراحی داخلی، مستلزم استفاده هماهنگ، منسجم، معنیدار و زیبا از عناصر طراحی است. در یک طرح مطلوب همه عناصر و اجزاء در نسبت به تأثیرات کیفی و معنایی که به فضا اعمال می کنند در ارتباطی تنگاتنگ با هم قرار دارند. بر این اساس، موفقیت هر طرح بستگی کامل به چگونگی ترکیبعناصر و الگوهای سه بعدی فضا دارد. تجربه سالیان دراز کار با رنگ ثابت کرده است که رنگ ها نیز مثل

انسان ها از جهات مختلف با یکدیگر مرتبط اند و سلیقه ها و صفات مشترکی دارند و یا برعکس متضاد یکدیگرند. شاید تصور کنید که نارنجی و سرخ مت ضاد همند، در حالی که در دایره رنگ کنار هم قرار می گیرند و دارای هارمونی ه ستند. (جان پانتر و متیو کارمونا (1997

واقعیت رنگ واثر رنگی

واقعیت رنگها از طیف رنگ مایه ها، به صورت فیزیکی و شیمیایی قابل تجزیه و تحلیل و تعریف هستند.تعاریف آنها از طریق قیاس و مقایســه و توجه به تضــادهای رنگی حاصــل میگردد.ارزش یک رنگ کرماتیک(رنگین) در برابر رنگ آکروماتیک(بیرنگ)معلوم میشود.ادراک رنگ، واقعیتی است پسیکو فیزیک، از واقعیت پسیکوشیمیک آن متمایز است.همین مسئله پسیکو فیزیک آن است که آن را"اثر رنگ"می نامیم.

واقعیت رنگ واثرات آن در صورت وجود ترکیبات موزون و هماهنگ، قابل روئیت است، درسایر موارد حالتهای متفاوت و جدیدی به وجود میآورند که در اینجا کوشش میشود با مثالهای گوناگون حالات مختلف آن رابشناسیم.

یک مربع سفیددر زمینه سیاه بزرگتر از یک مربع سیاه به همان اندازه در زمینه سفید است.در نتیجه از مرزی که برای آن تعیین شده پافراتر می نهد وبیرون میزند.درحالی که سیاه جمع میشود و در خود فرومی رود.

یک مربع خاکستری روشن در زمینهای سفید تیره به نظر میرسد و همان خاکستری روشن در زمینه سیاه روشن به نظر میآید.

مربع زرد رنگ در زمینه سفید، تیره تر از همان مربع زردی است که در زمینه سیاه قرارگرفته است.زرد در زمینه سفید دارای اثری ملایم ونمودی گرم است، در حالی که در زمینه سیاه، مربع زرد درخشندگی فوق العاده پیدا میکند و نمودش سرداست و به طرف بیرون حرکت میکند.

مربع قرمز در زمینه سفید به تیرگی میرود و درخشش آن کاهش مییابد، در حالی که قرمز در زمینه سیاه رنگ به گرمی متمایل می ود و روشنی بیشتر به خود میگیرد.

مربع آبی در زمینه سفید دارای تیرگی و عمق است و زمینه سفید نیز، از زمینه سفید مربع زرد، روشن تر است.

عنواع رنگ و تاثیرات هر یک بر فضا

رنگ های آکسان :

رنگهای تند و درخشانی که برای زنده کردن و انرژی بخشیدن به یک مجموعه رنگی به آن اضافه می شوند، مانند رنگ صورتی تند چند کوسن و یک جفت شمع در یک اتاق نشیمن که با خانواده رنگ کرم رنگ آمیزی شده است.

رنگ زمینه :

رنگ زمینه رنگی است که در بزرگ ترین سطوح و به بیشترین میزان در یک فضا مورد استفاده قرار گرفته است مانند رنگ دیوارهای یک اتاق. رنگ زمینه اغلب به عنوان پس زمینه ای برای سایر رنگ های به کار رفته در اتاق مورد استفاده قرار می گیرد و سایر رنگ ها مانند رنگ های آکسان یا متضاد را در خود جای می دهد.

رنگهای متضاد :

این رنگها در کنار هم تأثیری چشمگیر بر بیننده باقی می گذارند چنان که حتی پس از بستن چشم ها این تأثیر تا مدت کوتاهی در ذهن بیننده باقی می ماند.

رنگ های سرد :

این رنگها حاوی مقدار زیادی رنگ آبی هستند، به عنوان مثال خاکستری هایی که شامل مقداری رنگ آبی باشند احساس سردی و سرما را در شما ایجاد می کنند در حالی که خاکستری حاوی قرمز یا بنفش قرمز حس گرما را در بیننده القا می کنند و ویژگی دیگری خواهند داشت.

رنگهای مکمل :

این رنگ ها که در چرخه رنگ در برابر یکدیگر قرار دارند در کنار هم نمایی چشمگیر و متعادل می آفرینند. این رنگ ها هرگز از یک خانواده نیستند و حداکثر تفاوت را با یکدیگر دارند. به عنوان مثال می توان چند کوسن نارنجی تند را در زمینه ای از رنگ آبی نمونه بارزی از این ترکیب در نظر گرفت.

رنگهای غالب :

رنگ غالب همیشه رنگی که در بزرگترین سطوح و به بیشترین میزان در مجموعه ای به کار رفته نیست بلکه رنگی است که بیش از بقیه رنگ ها نظر را به خود جلب می کند.

رنگ های گرم :

این رنگها محتوی مقدار قابل ملاحظه ای قرمز هستند. حتی برخی از آبی ها نیز ممکن است به واسطه وجود مقداری قرمز در آنها در این مجموعه جای بگیرند.


رنگهای هم پرده :

اینها رنگ هایی هستند مانند رنگ زرد پررنگ و آبی پررنگ، این رنگهالزوماً از یک خانواده نیستند بلکه هر دو دارای میزان مساوی از رنگ قرمز یا آبی هستند و هیچ یک بر دیگری غلبه نمی یابند.

محققان تاکنون نتوانسته اند یک سیستم منسجم جهانی که قادر به دسته بندی کلیه واکنش های افراد نسبت به رنگ های مختلف باشد را پایه ریزی نمایند و معتقدند که عکس العمل افراد به فاکتورهای متعددی نظیر فرهنگ، جنسیت، سن، موقعیت احساسی و ذهنی، تجربه های خاص فردی بستگی دارد. البته نوع و شدت این واکنش ها نیز منحصر بفرد است. روانشناسی رنگ ها یک شاخه نظری نیست که تنها به بخش آکادمیک محدود شود، بلکه گستره تحقیقات این حوزه در زندگی روزمره عموم مردم نمود پیدا می کند. روانشناسی رنگ ها در دنیای تجاری امروز حائز اهمیت است و می توان اظهار داشت که هر چیزی را که در اطراف خود می بینیم به گونه ای در ارتباط مستقیم با این علم است. )رنگ در دکوراسیون و طراحی داخلی، جوانا کاپستیک،) نگاهی به رنگ هایی که در زیر لیست کرده ایم بیندازید، چند ثانیه صبر کنید و با خود بیندیشید که هر کدام از آنها چه احساسی

در شما ایجاد می کنند، بعد هم ادامه مطلب را بخوانید تا ببینید واقعیت چیست. این امکان وجود دارد که با تغییر حالات درونی، ویژگی های فردی، و سایر فاکتورهای آماری برخی احساسات فردی دستخوش دگرگونی قرار گیرد. به عنوان مثال اگر کسی در اعماق اقیانوس ها گیر افتاده باشد و تا مرز غرق شدن پیش رفته باشد، به احتمال زیاد آبی به عنوان رنگ آرامبخشی برای او به شمار نمی رود. از سوی دیگر یک دختر خانم 8 ساله از هر رنگی بجز صورتی ایراد می گیرد. حال اجازه دهید نگاهی به 8 رنگ اصلی مداد رنگی داشته باشیم.

قرمز

قرمز یکی از رنگ هایی است که اکثر افراد ارتباط قوی با آن برقرار می کنند و واکنش شدیدتری نسبت به آن نشان می دهند. احساساتی نظیر قدرت، رشادت، تخطی، بر انگیختگی جنسی و هیجان به آن نسبت داده می شود. قرمز ضربان قلب را افزایش داده و میزان انرژی را بالا می برد؛ و تنها هاله هایی از رنگ قرمز بر روی هر چیزی می تواند توجه بیننده را به آن جلب نماید. چه علامت خطر، چه روز ولنتاین، به هر حال قرمز آنجاست تا حواس شما را خود جلب کند و چشمانتان را خیره سازد.

نارنجی

نارنجی هم می تواند واکنش های جدی را برانگیزاند. افراد در برابر نارنجی دو واکنش نشان می دهند: یا عاشق آن می شوند یا از آن متنفر می شوند. نارنجی اصولا با زرق و برق، اشتعال، توانایی، انرژی، گرما، و آسایش در ارتباط است.

زرد

زرد رنگ خوشحالی، شادی، خرسندی، و سعادتمندی است. مردماصولاً با مشاهده این رنگ اشتیاق، وجد و سرور، انرژی، خوش بینی، نیک اندیشی، و شور را تجربه می کنند. برخی از ترکیبات و سایه های زرد می توانند فرد را از نظر ذهنی تحریک کرده و


خلاقیت او را افزایش دهند، اما از طرفی برخی از ترکیب های زرد نیز وجود دارند که ممکن است سبب ایجاد ترس، وحشت، اضطراب، و نگرانی شوند.

سبز

سبز بیشتر برای به تصویر کشیدن عناصر سمبلیک مورد استفاده قرار می گرد و بعد از آبی دومین رنگ پر طرفدار در میان عموم افراد است. سایه های طبیعی سبز حس تازگی، طراوت، نو شدن، تعادل، آرامش، و تسکین را به افراد القا می کند. ترکیب نادرست سبز ممکن است احساساتی نظیر بی حالی و ناخوشی، را در فرد ایجاد کند. به طور کلی سبزمعمولاًنماد مفاهیمی نظیر : صلح، افتخار آفرینی، خوش شانسی، و باروری و حاصلخیزی است.

آبی

اکثریت قریب به اتفاق مردم موافقند که: "آبی بهترین رنگ" است. شاید به آن خاطر باشد که مشاهده این رنگ سبب ایجاد هورمون های شیمیایی خاصی در بدن می شود که آرامش را ارتقا می بخشند. آبیاصولاً با احساساتی نظیر: اعتماد، اطمینان، صداقت، وفاداری، منطق، آرامش، سکون و سکوت، و توجه و تمرکز همراه است. باید توجه داشت که برخی از ترکیبات رنگ آبی اثرات پویاتر و پرتحرک تری دارند و برخی از آنها سردتر و دور از دسترس می نمایند. در برخی پژوهش ها اثبات شده که آبی توانایی کارمندان و ورزشکاران را نیز افزایش می دهد.

بنفش

بنفشعموماً حد تعادلی میان انرژی و هیجان قرمز و آرامش و سکون آبی ایجاد می کند. گاهی برخی از سایه روشن های بنفش ذهن افراد را درگیر می کند و آنها را مضطرب کرده و از آنها افراد درون گرای افراطی می سازد و از اینرو به سوی کسب عرفان، معرفت، دانش پیش می روند.

مشکی

مشکی یک رنگکاملاًقدرتمند است و با خود سلطه طلبی و قدرتمندی را به ذهن القا می کند. در برخی از فرهنگ ها این رنگ افراد را به یاد از دست دادن جان عزیزانشان می اندازد.

قهوه ای

قهوه ای احساس سادگی، طبیعی بودن، ثبات، استحکام، استواری، و پایداری را ایجاد می کند. مردم اصولا به رنگ قهوه ای اطمینان دارند و به آن اعتماد می کنند.در زندگی روزمره با رنگ های بسیار زیاد دیگری نیز برخورد می کنیم و این موارد تنها چند نمونه از رنگ های اصلی تر بودند. رنگ ها را می توان نسبت به میزان اشباع شدگی (به این معنا که یک رنگ تا چه اندازه تیره –پر رنگ- و یا روشن-کمرنگ- هستند) و همینطور شفافیت (به این معنا که چه مقدار مات و براق هستند) نیز به گروه های دیگری تقسیم کرد. (قلعه نویی، تدین، (89

برسی رنگ در فضا و تاثیرات آن بر انسان

رنگ بندی اتاق ها و استفاده از مصالحی که بتواند خصوصیات رنگی و بافت مورد نظر ما را برآورده سازد بسیار مهم و در عین حال قدرت اعمال نفوذ بر تغییرات کالبدی فضا را نیز داراست، کارهایی که برای تعدیل و تقسیم بندی دیواره های رنگی انجام می گیرند می تواند به عنوان ایده ای برای تعیین کالبد فیزیکی فضا نیز عمل کند و جنبه های کاربردی طراحی را با معیارهای زیبا شناختی همراه سازیم. به عنوان مثال مسأله روشنایی و استفاده از نور طبیعی در طراحی یک اتاق بسیار مهم است ولی نحوه کنترل نور، انتخاب رنگ و مصالحی که نور را از خود عبور می دهند به خلاقیت و قدرت طراح در ایجاد هماهنگی، که به کارکرد روشنایی اتاق و مطلوبیت فضا بستگی دارد.

استفاده از چرخه رنگ، روشی مطمئن برای یافتن رنگ های متناسب با رنگ مورد نظر ماست. چرخه رنگ متشکل از دوازده رنگ است که سه رنگ قرمز، زرد و آبی در آن رنگ های اولیه و رنگ های میان آنها به عنوان رنگ های ثانویه شناخته می شوند. هر رنگ در این چرخه می تواند با رنگ های کناری خود که رنگ های هم خانواده اش محسوب می شوند و همچنین رنگ مقابلش که رنگ مکمل آن است به خوبی ترکیب شده و نتیجه ای زیبا و موزون بیافریند. استفاده از رنگ های هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار

هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد می کند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون می شود .

استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکمل آن چنانچه به درستی و در اندازه های صحیح صورت گرفته باشد نتیجه ای درخشان و چشمگیر می آفریند و بر جذابیت مجموعه رنگی حاضر می افزاید و مانع غالب شدن کامل یک رنگ بر فضای اتاق می شود.

چنین عواملی در انتخاب رنگ برای بناها، دکوراسیون داخلی و مبلمان فضا، رویکرد های مختلفی را در طراحی ایجاد می کنند. رنگ یکی از عوامل تعیین کنند سبک و سیاقی است که بدان طریق با محیط پیرامون خود ارتباط بر قرار می کنیم و بیشتر از هر عامل مستقل دیگری می تواند فضای کسالت بار و یکنواخت اطراف را به مکانی روح بخش مبدل سازد. عوض کردن رنگ دیوار ها می تواند بیش از تغییر مبلمان یا حتی ساختار یک اتاق، نتایج چشم گیری به بار آورد. تا کنون خانه های بسیاری به رنگ بژ و کرمی و تنالیته های آن رنگ آمیزی شده اند و رنگ استاندارد معمول برای خانه های جدید مگنولیایی است اما باید تصور نمود که در شرایط مختلف اجتماعی و به خصوص اقلیمی، چگونه باید از این رنگ ها استفاده کرد و یا دیوار هایی به رنگ های ملایم و نامحسوس مثل استخوانی، برای زندگی کردن بسیار مناسبند، اما ایجاد کنتراست در آنها با انتخاب رنگ های خاص در لوازم جانبی منزل و روکش ها و رومبلی ها باعث روح بخشی به فضا می شود.

برای آنکه بتوانیم ارتباطی درست میان طبیعت خود با دکوراسیون داخلی خانه برقرار سازیم، باید بیاموزیم که ترس از متفاوت بودن با سایرین را از خود برانیم، مشکلی که امروزه بسیار با آن در گیریم و بسیاری از طراحی های معماری و داخلی را تحت الشعاع قرار می دهد. نمی توان در جامعه ای سیاه و سفید، تفکری رنگی داشت و فردایی بهتر را تصور کردغالباً.خود را در حصاری از رنگ هایی به تحمیل عرف و جامعه »معقول« و »بی روح« و بی رمق قرار می دهیم، رنگ هایی که مانع از بروز احساسات و نمایان شدن خود واقعی ما می گردد.به منظور کمک برای ایجاد فضایی مطلوب و دلنشین در محیط زندگی خود و بهره گیری هر چه بهتر از رنگ ها،

لازم است اطلاعات گسترده تری درباره ارتباطات فردی خویش با رنگ ها نایل شویم و مواردی را درک کنیم که علاقه مندی یا بیزاری به رنگ های خاص را در مورد ما آشکار می سازد. با بذل توجه بیشتر به قدرت رنگ ها در خانه های خود ممکن است از آنچه به واسطه این کار نمایان می شود به شکلی خوشایند یا ناخوشایند غرق حیرت شویم. رسیدن به ترکیب رنگ مناسب در اتاق، لباس و یا هر مورد دیگر، نه فقط جلب توجه می کند بلکه حالتی از اطمینان و آرامش را نیز القا می کند.

کار موثر با رنگ بیش از همه به تحریک حس خلاقیت نیازمند است. به دست آوردن یک ترکیب رنگ مناسب که درست با منظور و هدف فرد منطبق باشد خود به نوعی »آفرینش« محسوب می شود. (حسینیون، سولماز، (80

منزل و رنگ

روانشناسی رنگ ها می تواند فاکتور مهمی هم در فضای داخلی و هم در فضای خارجی خانه ها به شمار رود. به عنوان مثال اگر قصد فروش خانه خود را دارید یکی از بهترین کارهایی که می توانید برای جذب مشتری بیشتری انجام دهید رنگ کردن است. رنگ سفید یکی از گزینه هایی است که با انتخاب آن می توانید امید بیشتری به سریعتر فروش رفتن خانه خود داشته باشید.

در فضای داخلی هم همین مطالب صدق می کنند. رنگ های روشن و خنثی اتاق را روشن تر و بزرگتر جلوه می دهند و مثل همیشه سفید جزء اولین گزینه هاست. مشاهده رنگ های مختلف در خانه و تاثیر آنها بر روی حالات فردی پیش از انتخاب رنگ برای فضای داخلی خانهحتماً به مبحث روانشناسی رنگ ها توجه داشته باشید. با این کار هم حالت های روانی ساکنین خانه تعدیل می گردد و هم هر کس وارد خانه شما می شود احساس صمیمیت بالاتری را از جانب شما دریافت می کند. در اینجا توضیح مختصری در مورد بهترین گزینه های رنگی اتاق های مختلف را در اختیارتان قرار می دهیم:

قرمز: مشاهده قرمز فشار خون و ضربان قلب را بالا می برد. در عین حال اشتها را نیز زیاد میکند. اگر دقت کرده باشید می بینید که در بسیاری از رستورانها از این رنگ استفاده می کنند. بنا براین بهترین گزینه برای رنگ کردن اتاق غذاخوری است.

توجه: مراقب ترکیب رنگی قرمز و سایه روشن های آن باشید. قرمز کمرنگمعمولاًواکنش ها منفی را در افراد ایجاد می کند، و تابلوهای اخطار هم این رنگی هستند. پس سعی کنید تا جایی که می توانید از قرمز پر رنگ استفاده کنید.

نارنجی: خصوصیاتی شبیه قرمز دارد اما در عین حال حس گرما و صمیمت ایجاد می کند. می توانید در اتاق نشیمن و جایی که افراد خانواده دور هم جمع می شوند از آن استفاده کنید.

زرد: آفتابی و روشن و می تواند در اتاق های خانوادگی مورد استفاده قرار بگیرد. همچنین برای پر نور جلوه دادن فضاهای کم نور مثل راهرو و کوریدور نیز مناسب است.

آبی: رنگ آرامبخش، تسکین دهنده، ریلکس کننده. به همین دلیل پزشکان سعی می کنند در مطب خود از این رنگ بیشتر استفاده کنند. بهتر است در اتاق خواب و سرویس بهداشتی حمام و دستشویی مورد استفاده قرار بگیرد. از آنجایی که جلوی اشتها را می گیرد، برای اتاق غذاخوری مناسب نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید