بخشی از مقاله


بیش اطمینانی مدیریت و محافظه کاري حسابداري

چکیده

کا محافظه ري یکی از اجزاي چارچوب نظري حسابداري مال است. از سال 1997تاکنون، محققان مدلهاي مختلف براي محاسبه ي محافظه کاري پیشنهاد کرده اند .مهمترین این مد لها بر چهار مبناي مبتنی بر اقلام تعهدي، مبتنی بر اقلام تعهدي غیرعملیاتی، مبتنی بر ارزش بازار و مبتنی بر رابطه ي بازده سود و سهام هستند. .(1) دراین مقاله ما به بررسی رابطه بین محافظه کاري حسابداري و بیش اطمینانی مدیریت میپردازیم.نتایج حاصل از براورد پژوهش شامل 62 شرکت براي دوره زمانی 1378 لغایت 1391 نشان میدهد، بین محافظه کاري شرطی و غیر شرطی بابیش اطمینانی مدیریت رابطه منفی و معنی داري وجود دارد. .(2) به عبارتی وجود ویژگی اطمینان بیش از حد در مدیران ارشد سبب کاهش محافظه کاري در فرآیند گزارشگري مالی می شود (3).


واژه هاي کلیدي: بیش اطمینانی مدیریت – محافظه کاري شرطی و غیرشرطی

مقدمه


مدیران فرااطمینان مدیرانی هستند که در مورد توانایی پیش بینی خود و دقت اطلاعاتی که در اختیار آنان قرار می گیردبرآوردي بیش از اندازه دارند. آنان بازده هاي آینده سرمایه گذاري هاي شرکت را بیش برآورد می کنند. بنابراین پیش بینی می شود که شناسایی زیان را به تاخیر بیاندازند، به شناسایی سود تسریع بخشند و تمایل کمتري به استفاده از محافظه کاري داشته باشند.محافظه کاري از ویژگی هاي بارز گزارشگري مالی است که از مدتهاپیش با تئوري وعمل حسابداري درامیخته است.به نظر واتس محافظه کاري دستم کم از ابتداي قرن بیستم تاکنون یک ویژگی برجسته و غالب درعرصه حسابداري و گزارشگري مالی بوده است. محافظه کاري را به دو دسته محافظه کاري شرطی و غیرشرطی تقسیم نموده اند.

روان شناسان به این نتیجه رسیده اند افرادي داراي اطمینان بیش از حد بوده ، امکان موفقیت خود را بیش از حد ارزیابی می کنند. موفقیتشان را مدیون توانایی هاي خود دانسته و نقش شانس و عوامل خارجی را در این امر کمتر از حد ارزیابی می کنند. .(13) اطمینان بیش از حد سبب میشود انسان دانش مهارت خود را بیش از حد و ریسک ها را کمتر از حد تخمین زده، احساس کند روي مسائل و رویدادها کنترل دارد. درحالی که ممکن است درواقع اینگونه نباشد).. 4) یک مدیر با اطمینان بیش از حد ، بطور سیستماتیک بازده ناشی آتی از پروژه هاي سرمایه گذاري را بیش از حد تخمین زده، یا می توان گفت احتمال و اثر رویدادهاي مطلوب برجریان هاي نقدي شرکت را بیش از حد واحتمال و اثر رویدادهاي نامطلوب بر جریان هاي نقدي شرکت را کمتراز حد تخمین می زند. (16)

فرضیه هاي پژوهش

فرضیه اول: اطمینان بیش از حد مدیریتی برمحافظه کاري شرطی تاثیر منفی دارد.

فرضیه دوم: اطمینان بیش از حد مدیریتی برمحافظه کاري غیر شرطی تاثیر منفی دارد.

متغییرهاي مستقل و وابسته

دراین پژوهش، محافظه کاري شرطی و محافظه کاري غیرشرطی به عنوان متغیرهاي وابسته و اطمینان بیش از حد مدیریتی به عنوان متغیر مستقل و متغیرهاي نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام، اهرم مالی، اندازه شرکت ، رشد فروش، نسبت وجوه نقد عملیاتی وانحراف معیار درامد ها به عنوان متغیرهاي کنترلی در نظر گرفته شده اند.

مدل نظري تحقیق

محافظه کاري شرطی: مدل استفاده شده براي محاسبه متغیر محافظه کاري شرطی، مدل خان و واتس است که معیارسال- شرکت محافظه کاري را براساس مدل عدم تقارن زمانی سود باسوتخمین می زند.

تعاریف نظري

درادبیات حسابداري تعاریف چندي از محافظه کاري به عمل امدهباسواست. (1997) محافظه کاري را الزام بداشتن درجه بالایی از اثبات و تایید براي شناخت اخبار خوب مانند سود، درمقابل شناخت اخبار بد مانند زیان تعریف می نماید.یک دسته بندي که براي تعریف محافظه کاري وجود دارد، محافظه کاري شرطی و غیر شرطی می باشد. محافظه کاري شرطی، محافظه کاري است که توسط استانداردهاي حسابداري الزام شده است، یعنی اینکه سودها اخبار بد را بسیار سریعتر از اخبار خوب منعکس می نمایند که منجر به شناسایی به موقع تر زیان می شود، به این نوع محافظه کاري، محافظه کاري سود و زیان و یا محافظه کاري گذشته نگر نیز می گویند. اما محافظه کاري غیرشرطی از طریق استانداردهاي پذیرفته شده حسابداري الزام نگردیده است. این نوع محافظه کاري کمتراز واقع نشان دادن ارزش دفتري خالص دارایی ها به واسطه رویه هاي از پیش تعیین شده حسابداري است، محافظه کاري مذکور به محافظه کاري ترازنامه اي و یا محافظه کاري آینده نگر معروف است. (بنی مهد و باغبانی ، .(1388 براوردهاي مدیریتی نقش اساسی به کارگیري حسابداري محافظه کارانه بازي می کند.

به طور مشابه مدیر بیش اطمینان تمایل به بیش براورد ارزش اسقاط یا عمر مفید دارایی هاي بلند مدت داشته، لذا ارزش دارایی ها را بیش براورد می کند. چنین بیش براوردهایی منجر به گزارش گري تهاجمی دارایی ها ومحافظه کاري غیرشرطی کمتر خواهد شد.(احمد و دوئمان، (2013

انواع پیش اطمینانی

بیش اطمینانی یا اعتماد بنفس بیش از حد یکی از مهمترین مفاهیم مالی رفتاري مدرن است که هم در تئوري هاي مالی وهم رونشناسی جایگاه ویژه اي دارد.

-1 درجه بندي غلط: رایج ترین نوع بیش اطمینانی در ادبیات مالی است که که گاهی از آن به بیش اطمینانی در پیش بینی نام برده می شودو درآن معمولا افراد دقت دانش خود را بیشتر و ریسک و واریانس متغیرهاي تصادفی را کمتر از آنچه هست تخمین می زنند مثلا هنگام براورد ارزش یک سهم انحراف بسیار پایینی را براي طیف بازده هاي مورد انتظار در نظر می گیرد.

-2 خود ارزیابی مثبت غیر واقع بینانه یا اثر بالاتر از میانگین: دراین نوع از بیش اطمینانی افراد مهارت خود را بیش از آنچه هست تخمین می زنند. تحقیقات صورت گرفته نشان می دهد که معمولا افراد تمایل دارند که دید مثبت غیرواقع بینانه اي از خود و مهارتهایشان داشته باشند بسیاري از انسانها هنگامی که خود را با گروهی مقایسه می کنند سطح توانایی ها و مهارتهایشان را بالاتر از میانگین سطح توانایی ها و مهارتهاي سایر اعضاي گروه می دانند.

-3 توهم کنترل یا خوش بینی غیر واقع بینانه: باعث می شود انسان احساس کند روي مسائل کنترل داشته یا حداقل می تواند برآنها تاثیر بگذارد درحالی که ممکن است درواقع اینگونه نبوده واحتمال موفقیت خود را بیش از آنچه هست تخمین بزند. مثلا در بازي تاس افراد هنگام تلاش براي دستیابی به یک شماره بالاتر خیلی قاطعانه تاس را پرتاب می کند.

باید توجه داشت که ممکن است بیش اطمینانی رابطه مستقیم با محافظه کاري داشته باشد.

جروایس و همکاران (2011) معتقدند که مدیران بیش اطمینان خود متمایل به فعالیت در شرکتهایی با رشد مخاطره امیز هستند. اگر این شرکتها از رویه هاي حسابداري محافظه کارانه استفاده می کنند ، به دلیل خود انتخابی مدیران ممکن است رابطه مثبت بین محافظه کاري و بیش اطمینانی وجود داشته باشد. لذا نوع رابطه محافظه کاري حسابداري با بیش اطمینانی، سوالی تجربی است که پژوهش حاضر بدنبال پاسخ به ان می باشد.

مطالعات پیشین شواهدي درخصوص منافع حسابداري محافظه کارانه در قراردادهاي بدهی و راهبري فراهم کرده اند. (احمد ودوئلمان (2007 اگر مکانیسم هاي راهبري گزارشگري محافظه کارانه رامطلوب بدانند، نظارت خارجی می تواند آثار منفی بیش اطمینانی مدیران بر محافظه کاري را محدود کند. این مطلب نشان می دهد که نظارت خارجی قوي می تواند رابطه منفی مفروض بین بیش اطمینانی و محافظه کاري را کاهش دهد.

از سوي دیگر، در موقعیت هاي خاص محافظه کاري می تواند پرهزینه باشد. احمد و دوئلمان نشان دادند که محافظه کاري می تواند منجربه عدم تکمیل پروژه هاي سود آوري شود که در دوره هاي اول جریان نقد منفی داشته اند. به علاوه محافظه کاري ممکن است اطلاع رسانی مدیر در مورد پتانسیل بالاي شرکت براي سرمایه گذاري را محدود کند. درچنین شرایطی ممکن است مکانیسم هاي نظارتی جهت کاهش محافظه کاري، مدیران بیش اطمینان را انتخاب کنند. بنابراین در این موارد نظارت خارجی قوي ارتباط منفی بین بیش اطمینانی و محافظه کاري را تضعیف نخواهند کرد. درهمین راستا گوال تاکور (2008) دریافتند که هیات مدیره براي ویژگی هاي بارز مدیران بیش اطمینان ارزش قایل بوده وبسیار محتمل است که این مدیران براي موقعیت مدیریت عامل شرکت در نظر گرفته شوند. بنابراین، این که ایا نظارت خارجی قوي آثار بیش اطمینانی مدیران را کاهش می دهد یاخیر، سوالی دیگراست که پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به آن می باشد.

اطمینان بیش از اندازه

شاید اطمینان بیش از اندازه یکی از مهمترین یافته ها علم روانشناسی درحوزه قضاوت وتصمیم گیري است.محققان همچنین یافتند که افراد قابلیتهایشان را در خوب انجام دادن وظایفشان ، بیش از اندازه تخمین می زنند و این تخمین بیش از اندازه با اهمیتی که ان وظایف براي شخص دارد افزایش می یابد. روانشنان همچنین به این نتیجه رسیدند که افراد در هنگام تصمیم گیري و قضاوت به اطلاعات برجسته وزن بیشتري می دهند افراد درمورد اخباري که بنظرشان درست می اید بدون توجه به موثق بودن منبع، اطمینان می کنند سپس براساس ان به نتیجه گیري هاي با اطمینانی اقدام می کنند بدون توجه به اینکه ان اطلاعات ارزش پیش بینی کمی.انها به اطلاعاتی که با باورهاي موجودشان سازگار است. وزن بیشتري می دهند و به اطلاعاتی می بالند که باورهایشان را حمایت می کند و اطلاعاتی را که با باورهایشان همخوانی ندارد از بین می برند.

رابطه بین رفتارتوده وار وتجربه

رفتار توده وار یا شبیه جمع رفتار کردن، یکی از تورش هاي رفتاري در بین سرمایه گذاران است. توده واري به معناي تبعیت کردن از یکی از شاخص ها، نظیر بازده بازار یا بازده یک صنعت خاص تعبیر شده و سرمایه گذاران با توجه به آن و بدون توجه به ریسک و بازده شرکت، اقدام به خرید و فروش سهام می کنند.

وجود رابطه معکوس بین تجربه و ریسک پذیري و رابطه مستقیم بین تجربه و رفتار توده وار باعث می شود مدیران کم تجربه تر در مقایسه با همتایان با تجربه تر خود از رفتار توده وار کم تر و ریسک پذیري بیشتري بر خوردار باشندومی توان نتیجه گفت که بین تجربه و بازدهی مدیران رابطه معکوس وجود دارد.

نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها با مدلهاي رگرسیون پرابیت ترتیبی و توبیت یک متغیره و چند متغیره با بهره-گیري از نرمافزار Eviews نشان میدهد که بین تجربه و ریسکپذیري مدیران رابطه معنیدار معکوس و بین تجربه و رفتار تودهوار آنها رابطه معنیدار مستقیم وجود دارد. همچنین رابطه بین تجربه و بیش اطمینانی بر مبناي نوع بیش اطمینانی متفاوت میباشد، اما درمجموع میتوان گفت بین تجربه و بیش اطمینانی رابطه معنیدار معکوس وجود دارد. بدینترتیب مدیران کمتجربهتر درمقایسه با مدیران باتجربهتر از بیش اطمینانی بیشتر و رفتار تود هوار کمتر برخوردار بوده، ریسک-پذیرتر میباشند و بازده بالاتري کسب مینمایند. همچنین، لازم به ذکر است که یکی از یافتههاي مهم این پژوهش ارایه مدلی مفهومی است که نشانگر رابطه میان متغیرها و تأثیر هریک بر کسب بازدهی مدیران می باشد.

محافظه کاري

محافظه کاري حسابداري را الزام به داشتن درجه بالایی از تائید براي شناخت اخبار خوب مانند سود، در مقابل شناخت اخبار بد مانند زیان تعریف می نماید. این تعریف محافظه کاري را از دیدگاه سود و زیان توصیف می نماید. اما تعریف دیگر،تعریف محافظه کاري حسابداري از دیدگاه ترازنامه است. بر اساس این دیدگاه، در مواردي که تردیدي واقعی در انتخاب بین دو یا چند روش گزارشگري وجود دارد، آن روشی باید انتخاب شود که کمترین اثر مطلوب بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد. تعریف سوم درباره محافظه کاري بر پایه دیدگاه ترکیبی ترازنامه و سود وزیان است. در دیدگاه سوم ، محافظه کاري ، یک مفهوم حسابداري است که منجر به کاهش سود انباشته گزارش شده از طریق شناخت دیرتر درآمد و شناخت سریع تر هزینه، ارزیابی پائین دارایی و ارزیابی بالاي بدهی می شود. در این پژوهش از تعریف سوم براي محاسبه شاخص محافظه کاري استفاده شده است. دسته بندي دیگري براي تعریف محافظه کاري حسابداري ارائه شده است که عبارت است از محافظه کاري شرطی و محافظه کاري غیر شرطی. محافظه کاري شرطی ، محافظه کاري است که توسط استانداردهاي حسابداري الزام شده است. یعنی شناخت به موقع زیان در صورت وجود اخبار بد و نامطلوب و عدم شناخت سود در مواقع وجود اخبار خوب و مطلوب. مثلاً کاربرد قاعده اقل بهاي تمام شده یا خالص ارزش فروش در ارزیابی موجودي کالا ، نوعی محافظه کاري شرطی است. به این نوع محافظه کاري ، محافظه کاري سود و زیان و یا محافظه کاري گذشته نگر نیز می گویند. اما محافظه کاري غیر شرطی از طریق استانداردهاي پذیرفته شده حسابداري، الزام نگردیده است. این نوع محافظه کاري

،کمتر از واقع نشان دادن ارزش دفتري خالص دارایی ها بواسطه رویه هاي از پیش تعیین شده حسابداري است. این محافظه کاري ، به محافظه کاري ترازنامه و یا محافظه کاري آینده نگر نیز معروف است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید