بخشی از مقاله

چکيده :
هدف اصلي از انجام اين پژوهش پاسخ به اين سؤال است که «گردشگري چگونه ميتواند در احياء و حل برخي از مشکلات بافت هاي تاريخي کمک نمايد؟». در اين راستا، بعد از بيان ارزش بافت هاي تاريخي، به مطالعه بخش مرکزي اصفهان -که دربرگيرنده ي بخش وسيعي از بافت تاريخي شهر است -پرداخته و مشکلات حاکم بر آن بررسي ميشود. سپس تأثيرات مثبتي که گردشگري ميتواند در بهبود و احياء اين فضاي با ارزش داشته باشد ارائه خواهد شد. اين اثرات ميتواند به صورت مستقيم و غير مستقيم بوده و جنبه هاي مختلف اقتصادي، کالبدي، اجتماعي -فرهنگي و زيست محيطي را دربرگيرد.
در نهايت به ارائه پيشنهاداتي جهت استفاده ي بيشتر از مزاياي گردشگري در بافت و آثار تاريخي محدوده ي مورد مطالعه مبادرت به عمل آمده است . روش پژوهش روش توصيفي -تحليلي است و با استفاده از تحقيق کتابخانه اي و ميداني انجام گرفته است .
کليدواژه ها: احياء بافت تاريخي- گردشگري- بخش مرکزي شهر اصفهان .
١-مقدمه
امروزه با «پيشرفت فناوري حمل ونقل و ارتباطات ، توسعه ي توليدات صنعتي و افزايش درآمد، جهاني شدن و ابعاد مترتب بر آن ، افزايش اوقات فراغت ، بهبود خدمات بازنشستگي، ارتقاء سلامت جوامع و ديگر عوامل » گردشگري با رشدفزاينده اي همراه بوده است .«امروزه تعدادي از سياحان جهت شناخت تمدن هاي باستاني، تحقيق وبازيارت آثار باقيمانده از گذشتگان به سير و سفر ميپردازند»« بر اساس آمار سازمان جهاني توريسم (WTO)٩٠% از مجموع جهان گردان سال ١٩٩٢ ميلادي در جهان را توريست هاي فرهنگي تشکيل داده اند». بافت تاريخي شهرها و آثار واقع در آن ها به عنوان هسته ي اوليه و قلب تپنده اين مکان ها، از نمونه هاي ارزشمند در عرضه تاريخ ، فرهنگ و تمدن هر جامعه اي به شمار مي روند. تعدادي از شهرهاي ايران نيز به واسطه پيشينه باستاني و ارزشمندتاريخي خود واجد بافت ها و ابنيه معتبر و شناخته شده اي هستندکه توجه به اين مراکز تاريخي مي تواند به عنوان مهم ترين و مؤثرترين مزيت نسبي در جذب گردشگران داخلي و خارجي و توسعه - يصنعت توريسم عمل نمايند.نمونه داخلي مؤيد اين موضوع نتايج مقاله «بررسي گردشگري خارجي در شهرستان يزد» است که نشان مي دهد هدف اصلي ٧٣درصد از گردشگران ، بازديد از مکان هاي تاريخي بوده است . از سوي ديگر به سبب آنکه رابطه بين گردشگري و بافت هاي تاريخي رابطه اي دوسويه است ، گردشگري با آثار مستقيم و غيرمستقيم خود، قادر است مزاياي بسياري را از جنبه هاي مختلف به همراه داشته باشد. از آنجا که موضوعات گردشگري و بافت تاريخي هر يک داراي ابعاد و پيچيدگي هاي خاص خود هستند، مطمئنا مطالعه دو موضوع به طور هم زمان و توجه به تمامي ابعاد مسأله کاري بس گسترده و زمان بر است که از مجال يک مقاله خارج مي باشد. لذا در اين مقاله سعي شده است که پاسخ به سؤال «گردشگري چگونه ميتواند در احياء و حل برخي از مشکلات گريبان گير بافت هاي تاريخي کمک نمايد؟» به عنوان هدف اصلي پژوهش مورد تأکيد قرار گيرد.
٢- روش تحقيق
روش پژوهش روش توصيفي -تحليلي است و با استفاده از تحقيق کتابخانه اي و ميداني انجام گرفته است . محدوده ي مورد مطالعه بافت تاريخي شهر اصفهان است و در ضمن بيان مشکلات موجود بافت تاريخي، تأثيراتي که توريسم قادر است که در احياء اين بافت براي کاهش مشکلات ساکنان و همچنين جذب گردشگر به اين مناطق داشته باشد، مورد بررسي قرار گرفته است .
٣- پيشينه ي تحقيق
از بخش هايي که از جايگاه ويژه در بحث توريسم فرهنگي برخوردار است شهرهاي تاريخي ميباشند. آيلين اورباسل ( Aylin Orbasll)از جمله محققاني است که در کتاب خودميکوشد تا نقش مثبت توريست ها را در محافظت از شهرهاي تاريخي بررسي نمايد. همچنين کتابي با عنوان گردشگران در شهرهاي تاريخي در سال ٢٠٠٠به چاپ رسيده که در بخش اول اين کتاب ، بر حفاظت از شهرهاي تاريخي و نقشي که توريسم ميتواند در فرايند حفاظت ، بازي کند بحث شده است . از نمونه پژوهش هايي که در اين زمينه در ايران صورت گرفته است ، ميتوان به مقاله ي دکتر کمال اميدوار و همکارانش ، با عنوان « تأثير گردشگري بر پايداري و احياء بافت تاريخي شهر يزد » نام برد. در نتيجه اين پژوهش آمده است که ، با توجه به منابع وجاذبه - هاي گردشگري شهر يزد و همچنين تنگناهاي موجود در ساير بخش هاي اقتصادي، گردشگري به عنوان يک پتانسيل بالقوه ميتواند راهکار مناسبي در راستاي سياست پايداري بافت هاي تاريخي يزد مورد توجه قرار گيرد. در مقاله ديگري، کمال اميدوار، عليزاده و بيرانوند به تأثير صنعت گردشگري بر فعاليت هاي نوسازي و بهسازي بافت تاريخي شهر ميبد پرداخته اند. نتيجه نشان داد که ميبد با توجه به اينکه يکي از غنيترين شهرهاي کشور در زمينه قدمت و تعداد آثار تاريخي است ، توجه ويژه به سرمايه - گذاري در بخش ميراث فرهنگي و گردشگري ميتواند مزيت هايي از جمله اشتغال زايي، بازگشت سرمايه ، ارزآوري و بازگشت حيات مجدد به بافت تاريخي را منجر شود.
٤-تجارب برخي کشورها در زمينه احياء بافت هاي تاريخي :
در کشورهاي پيشرفته با بهاء دادن به گردشگري، توانسته اند علاوه بر منافع اقتصادي، سرزندگي را به بافت هاي تاريخي برگردانند. براي مثال ، در فيلادلفيا و نيويورک که از قديميترين شهرهاي آمريکا ميباشند، با احداث محدوده هاي تجاري در پيوند با عناصر تاريخي و ايجاد قابليت هاي جهانگردي باعث تقويت و احياء ناحيه تاريخي اين دو شهر شده اند. در زير چند نمونه از اقدامات صورت گرفته در زمينه احياء بافت هاي کهن با توجه به عامل گردشگري بيان گرديده است .
٤- ١ليس مارکت ، ناتينگهام ١٩٩٢-١٩٧٠:ليس مارکت يکي از چشم اندازهاي شهري منحصر به فرد در بريتانياست . از آنجا که پس از جنگ جهاني اول اين ناحيه رو به افول نهاد، يکي از اصول به کار رفته جهت احياي اين محله ، توسعه ي گردشگري از طريق انتخاب ليس مارکت به عنوان طرح بريتانيايي براي پارکهاي شهري تاريخي و ملي انگلستان بود
٤- ٢طرح احياي بافت هاي قديمي شهر بالتيمور:از ويژگيهاي بارز تجربه طرح احياي بافت هاي قديمي شهر بالتيمور است و اهميت آن نحوه ي نگرش برنامه ريزان و طراحان به بناها و مجموعه هاي تاريخي شهر است . با اين بناها نه صرفا در حکم ميراث ، بلکه به مثابه ثروت برخورد ميشود و هدف نه تنها حفظ داراييهاي موجود، بلکه ايجاد داراييهاي جديد بوده است . به همين منظور توسعه و رونق گردشگري و جلب جهانگردان از سراسر دنيا، به عنوان يک فعاليت درآمدزا مطرح ميگردد
٤- ٣بافت تاريخي قاهره دهه ي ٦٠:عدم توجه به وضع تاريخي شهر قاهره باعث تخريب ها، آسيب ها و از شکل افتادگيهاي بافت تاريخي و بهره برداري نامناسب از تواناييهاي جهانگردي اين شهر گرديد. به اين ترتيب پروژه ي بهسازي قاهره تاريخي بر اساس اهداف ، معيارها و برنامه هاي مختلفي شکل گرفت . از اهداف اصلي اين پروژه ، ارتقاء کيفي سطح زندگي ساکنان و جذب جهان گردان بيشتر بود
٥- جهانگردي و رابطه ي آن با احياي بافت هاي تاريخي
سازمان جهاني جهان گردي ،توريسم (Tourism)را «مجموعه فعاليت هاي افرادي که به مکان هايي خارج از محل زندگي و کار خود،به قصد تفريح و استراحت و انجام امور ديگر مسافرت مي کنند و بيش از يک سال متوالي در آن مکان ها نمي مانند تعريف نموده است . بر اين اساس گردشگر امروزي از سفر اهداف متفاوتي را دنبال مي کند که همين امر باعث نوعي دسته بندي گرديده است . گردشگري فرهنگي يکي از مهم ترين انواع گردشگري مي باشد که هدف آن آشنايي با آداب و رسوم ، فرهنگ و هنر، بازديد از موزه ها، مکان هاي مذهبي و بناهاي تاريخي مي باشد. «گونه گردشگري تاريخي - فرهنگي ، به دليل اينکه محصولات عرضه شده در آن منحصر به فرد باقي مي ماند و قابل تقليد نيستند، کمتر مورد تهديدهاي رقابتي واقع مي شود» «توريسم فرهنگي بخشي تعيين کننده جهت پايداري الگوهاي سنتي که فرهنگ ، معماري و ميراث تاريخي را ارزيابي مي - نمايد مي باشد».بافت هاي تاريخي ازمهم ترين عوامل جاذب گردشگران فرهنگي ميباشد،و براساس « تحقيقي که توسط مؤسسه بين المللي لانگ وو انجام گرفته ، مهم ترين دسته از جاذبه هاي شهري در بازار گردشگري، مکان هاي قديمي و جذاب هستند».در بافت تاريخي شهرها،معمولا ساختمان هاي قديمي و بناهاي بسيار با ارزش و هسته ي اوليه بازارها قرار دارند
در اين گونه بافت ها؛ابنيه ، فضاها و عناصر واجد ارزش به صورت مجموعه ي به هم پيوسته اند و ساختار واحدي دارند بافت هاي تاريخي شهرها از ابعاد و جنبه هاي گوناگون داراي ارزش و اهميت ميباشند از جمله :
٥-١- ارزش هاي معماري: همراهي ساخته هاي انسان با طبيعت ، توجه به مسائل اقليمي، تجانس در کالبد و ساکنين ، هماهنگي عملکردهاي شهري و توجه به فاکتورهاي زيباييشناختي، از ارزش هاي معماري اين بافت ها مي باشند که بالتبع ميتواند مورد توجه گردشگران نيز قرار گيرند.
٥-٢- ارزش هاي تاريخي: بخش هايي از بافت هاي تاريخي محل شکل گيري حوادث و رويدادهاي تاريخ گذشته يک کشور ميباشند، وقايعي که گاه سرنوشت يک ملت و يک نسل را دگرگون ساخته اند
٥-٣- ارزش هاي فرهنگي : کالبدهاي تاريخي عامل بسيار نيرومندي براي اتصال افراد به سابقه ي فرهنگيشان ميباشند.
بافت هاي کهن شهري، مکان هاي انباشت خاطره ها هستند و از جايگاه ويژه اي در حفظ ارزش هاي فرهنگي يک جامعه برخوردارند بر اين اساس ،بافت تاريخي شهر مناسب ترين مکان براي درک وجوه مختلف فرهنگ بومي و محلي و چگونگي تأثيرآن برجنبه هاي مختلف زندگي شهري است
٥-٤- ارزش اجتماعي :بافت تاريخي به پشتوانه انسجام اجتماعي پيشين ،داراي پتانسيل تقويت روابط اجتماعي و افزايش انسجام اجتماعي است و الگو و مفهوم محله و مرکز محله آن ، فرصت مناسبي براي تجربه مشارکت مردمي و تحکيم همبستگي و وفاق جمعي در بين شهروندان است
٥-٥- ارزش شهرسازي: اين بافت ها جداي از آن که نقش مهمي در بازشناسي سبک و الگوي شهرسازي در دوران هاي گذشته دارند در شرايط کمبود مسکن اهميت مييابد. چون علاوه بر اين که مسکن اين حوزه ها نوعي سرمايه محسوب مي - شوند،از نظر تسهيلات شهري و تأسيسات زيربنايي نيز صرفه جويي خواهد شد»
٥-٦- ارزش اقتصادي : در اين قسمت از شهر آثار با ارزش فرهنگي و هنري کم نظيري موسوم به «منابع تاريخي »
(Historical Resourse)به چشم ميخورد، که نماد عيني تمدن گذشته و زندگي شهري است و مبناي پايداري از نظر اقتصادي به شمار ميرود که بر پايه ي "منابع مادي ساخت دست بشر"قرار دارد و يکي از مولدهاي عمده ي "اقتصاد فرهنگي " به شمار ميرود
لذا با توجه به ارزش هاي گوناگون بافت هاي تاريخي بايستي راهکارها و روش هايي مدنظر قرار گيرد که بتوان از طريق اعمال آن ها ابنيه و فضاهاي تاريخي شهرها رابا احتياجات و الزامات زندگي امروزي بشر سازگار و هماهنگ ساخت . مهم ترين رهيافت پيشنهادي براي نيل به اين مقصود، احياء ابنيه تاريخي ميباشداحياء در مفهوم برنامه ريزي شهري به معناي يکسري اقدامات مبتني بر برنامه ريزي است که براي بهبود فعاليت هاي اجتماعي واقتصادي يک بافت تاريخي شهر که حيات عملکردي اصلي خود را از دست داده است ،ميباشد گردشگري به عنوان يک ابزار نيرومندبه شرط شناخت محدوديت - هاي آن ، قادر است بخشي از اهداف اين برنامه را تحقق بخشد.
٦-معرفي بافت تاريخي شهر اصفهان
شهر اصفهان در دامنه ي شرقي پيشکوه هاي زاگرس قرار گرفته است . ارتفاع شهر ١٥٩٠متر و بين عرض ٣١درجه و ١٩ دقيقه تا ٣٣درجه و ١دقيقه شمالي و طول ٥١درجه و ٣١دقيقه تا ٥٣درجه و ١٢دقيقه شرقي در بخش مرکزي ايران واقع شده است اصفهان به عنوان سومين شهر بزرگ کشور يکي از غنيترين شهرهاي ايران به لحاظ وجود بافت تاريخي و منابع ارزشمند تاريخي ميباشد. قبل از اسلام شهر اصفهان از دو واحد مجزا، يعني جي (شهرستان ) و يهوديه تشکيل مي شد
در قرن چهارم هجري توسعه ي دو شهر جي و يهوديه به جايي مي رسد که به همديگر متصل مي گردد و از اتصال آن دو شهر بزرگي بوجود مي آمد بعد از آن شهر اصفهان در دوره هاي مختلف رشد نموده و آثار ارزشمند بيشماري را از خود به يادگار مي گذارد تا اينکه در دوره ي صفويه به اوج هنر شهرسازي و معماري خود ميرسد.به طوري که مطالعه ي آثار باستاني نشان ميدهد بيشتر آثارتاريخي و با اهميت شهر متعلق به دوره صفويه ي است . در دوره هاي بعد ديگر اصفهان هيچ گاه دوران طلايي خود را تجربه ننمود و شهرسازي معاصر اثرات تخريبي را به بافت تاريخي شهر تحميل نمود.در حال حاضر «مساحت بافت و فضاي تاريخي شهر اصفهان ١٣٠٠ هکتار است که عمدتا بخش مرکزي شهر را شکل ميبخشد» «از ٢٣٧اثر تاريخي موجود در استان اصفهان ، حدود ٢٠٠اثر (بيش از ٨٤درصد) در راستاي محور تاريخي شهر اصفهان و در بخش مرکزي قرار دارند» بخش مرکزي شهر اصفهان ، شامل مناطق ١و ٣ميباشد. در جدول و نقشه ي شماري ١محدوده ي اين دو منطقه نشان داده شده است :
جدول شماره ١: محدوده بخش مرکزي شهر اصفهان
تهيه کننده : نگارندگان
نقشه شماره ١: محدوده بخش مرکزي شهر اصفهان
تهيه کننده : نگارندگان
امروزه بيشترين تعداد محلات قديمي اصفهان به ترتيب در مناطق ٣و ١قرار دارند و اکثر آن ها محلات تاريخي و جاذب گردشگري ميباشند مهم ترين و معتبرترين اين محلات شامل بيدآباد، در کوشک ، شئيش ، مستهلک ، شمس آباد، محله نو، خاوجان در منطقه ١و محلات چرخاب ، شهشهان ، خواجو، گلبهار، تراوسکان ، جويباره ، باغ کاران ، يزدآباد در سطح منطقه ٣ميباشند
از مهم ترين جاذبه هاي تاريخي اين بخش از شهر ميتوان به موارد زير اشاره نمود: ميدان نقش جهان ، مسجد شيخ لطف الله ، مسجد شاه صفوي (امام )، عمارت عاليقاپو، سردر قيصريه ، کاخ چهل ستون ، تالار تيموري، کاخ هشت بهشت ، چهارباغ پايين ، پل الله ورديخان (سي و سه پل )، پل جويي، مدرسه ي چهارباغ ، پل مارنان ، پل خواجو، مسجد جامع اصفهان ، بازار هنر، بازار بزرگ اصفهان ، امامزاده جعفر، مسجد سيد و .... در نقشه شماره ٢موقعيت برخي از جاذبه هاي تاريخي بخش مرکزي شهر اصفهان آمده است .
نقشه شماره ٢: موقعيت جاذبه هاي تاريخي مناطق ١و ٣

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید