بخشی از مقاله

تاثیر نقاشی خط در توسعه هنر خوشنویسی اسلامی در عرصه جهانی
چکیده :
بیش از چند دهه از کاربرد عناصر نوشتاری در نقاشی معاصر جهان می گذرد. آثار نهضت » لترسیم « در اروپا و مکتب »سقاخانه « در ایران نمونه های بارز این رویکرد هستند. در امتداد مکتب سقاخانه، مکتبی به نام » نقاشیخط « از سال 3131 خورشیدی در ایران ظهور کرد که بار تجسمی خط را بیش از بار معنایی آن، مورد توجه قرار داد؛ مکتبی نوپا و اصیل در هنر معاصر ایران که خمیر مایه اصلی آن وجه تصویری خط و خوشنویسی است و نه خوانایی و معنای حروف و کلمات. نقاشیخط، هنری است که بی آنکه بخواهد اعتبار و جایگاه خوشنویسی اسلامی را انکار کند، در پی جست و جوی ترکیبات، تنظیمات و مناسبات تازه در جهت نیل به زبانی معاصر و جهانی و ارتباط با مخاطبانی از فرهنگ های مختلف و متفاوت است. مقاله حاضر که بر اساس مطالعات کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی و با استناد به اسناد موجود در این زمینه گردآوری و تدوین شده است بر آن است تا نظری بر روند شکل گیری این مکتب و میزان اهمیت و موفقیت نقاشیخط در توسعه برقراری ارتباط هنر معاصر و جهانی با خوشنویسی اسلامی بیفکند..
واژگان کلیدی : نقاشیخط، خوشنویسی اسلامی، توسعه، هنر معاصر، نقاشی

مقدمه
خوشنویسان اسلامی از دیرباز، در کنار ثبت کلام الهی و آثار ادبی و علوم انسانی به ابداع و تغییر شکل در حروف الفبا و ترکیبات خطاطی در جهت رسیدن به قالب ها و جلوه های بصری زیبا و هنرمندانه پرداخته اند. از نمونه های درخشان این تلاش می توان به ابداع خط کوفی تزئینی و کوفی معقلی در قرن چهارم و پنجم قمری اشاره کرد که گاه در کوفی تزئینی، چنان به تناسبات و خلاقیت های بصری پرداخته می شود که حتی متن و خوانایی آن که مهمترین هدف خوشنویسی بوده در درجه دوم اهمیت قرار می گیرد.
همچنین از قرن سیزدهم هجری، سیاه مشق نویسی به عنوان هنری انتزاعی و صرفاً بصری، فارغ از معنای نوشته ها و کلمات، توسط خوشنویسان آن دوران نظیر میرحسین ترک و میرزا غلامرضا اصفهانی به کار گرفته شد که تا کنون نیز بسیار مورد ستایش و استقبال هنرمندان قرار گرفته است.
از آن زمان همواره وجه تصویری خوشنویسی مورد توجه قرار داشته تا اینکه در عصر حاضر، هنرمندان و نقاشان با به کارگیری عناصر نوشتاری و خوشنویسی به مثابه عناصر تجسمی ، مکتب »سقاخانه(3) « و مکتب » نقاشیخط « را به وجود آوردند. » نقاشیخط « مکتبی است که در دهه ی 13 و 33 هجری شمسی در ایران به همت هنرمندان مکتب » سقاخانه « که از خط و خوشنویسی اسلامی در آثارشان استفاده می کردند و نیز هنرمندان خوشنویسی که به مدرنیسم و نوگرایی روی آورده بودند، به وجود آمد.

نقاشیخط با بهره گیری از زبان امروزی و تثبیت شدن در هنر معاصر دنیا، باعث شناساندن بیشتر ظرفیت های خط اسلامی در سطح دنیا شده است.

سوابق و روند شکل گیری مکتب » نقاشیخط : «
در ادوار پیشین، نقاشیخط، البته نه به این نام، بلکه با عناوین مختلفی نظیر خطوط تفننی همچون : طغرا نویسی، خط گلزار، خط ثلث های تزئینی به شکل حیوانات و مرغ بسمله ها .... جلوه داشته است. در بسیاری از کتیبه های آجری، گچ بری و کاشی کاری و نیز نقوش ایجاد شده توسط خط بر روی ظروف و اشیای مختلف فلزی، سفالین و ... در دوره های پیشین هنری، از جمله ظروف سفالین نیشابور متعلق به قرن چهارم هجری که منقوش به خطوط کوفی می باشند، همه و همه حکایت از توجه بوجود آورندگان این گونه آثار به جنبه های تزئینی و بصری خوشنویسی دارد. بنابراین رد پا و ریشه های مکتب» نقاشیخط « معاصر را به راحتی می توان در لابه لای هنر های مختلف اسلامی - ایرانی، به ویژه هنر های سنتی باز یافت. استفاده از بار تصویری و تزئینی خطوط علاوه بر ثبت و ضبط علوم مختلف، در قرون اولیه هجری موجب گشته تا با ترکیب بندی های پیچیده آیات قرآنی و احادیث بر روی زمینه ها و بافت های مختلفی از اشیاء ، نسخ خطی و بناها ، آثاری نقاشی گونه خلق شود که در بسیاری از موارد خوانش آنها کار دشواری بوده و حتی شباهت به رمز داشت. بنابراین در این گونه آثار خوانایی جملات و کلمات در درجه دوم از اهمیت برخوردار بوده است. ( شریفی زیندشتی و اوجی، 3133، ص ( 12
همچنین نصراله افجه ای ( متولد 3132 تهران ) که از پیشگامان مکتب نقاشیخط است در مورد سابقه ی نقاشیخط چنین می گوید : » نقاشیخط چیزی نیست که به تازگی پدید آمده باشد، در زمان سابق هم کسانی که خط طغرا می نوشتند، کارشان نوعی از این شیوه بود. این مسأله تنها به آن دوران محدود نمی شود چرا که از آن پس نیز ما شاهد آثاری نظیر مرغ بسم ا... و تصاویر مختلفی که به مدد خط در معماری اسلامی و بناهای تاریخی ایجاد شده، هستیم. ) « افجه ای، 3181، ( 86 مکتب نقاشیخط به معنای امروزی، مکتبی نوگرا در هنر نقاشی ایران است که عنصر اصلی آن را خط و خوشنویسی با تکیه بر جنبه ی بصری و تجسمی اش تشکیل می دهد که اجرا با شیوه ها و تکنیک های متنوع و نو و استفاده از ابزار و مواد گوناگون از ویژگی های آن است.
امّا چگونگی ظهور مکتب نقاشیخط ریشه در بطن مکتب » سقاخانه « دارد. کریم امامی - روزنامه نگار و منتقد هنری - نخستین کسی است که با دیدن آثار گروهی از نقاشان که از خط در نقاشی هایشان استفاده کرده بودند، نام مکتب » سقاخانه « را برای آن گذاشت. خود او می نویسد: » ظهور خط در نقاشی در آغاز دهه 3133، تنی چند از بینندگان را یاد حال و هوای سقاخانه انداخت. این واژه به کار رفت و گرفت. و بعد استفاده از آن تعمیم یافت، و به همه هنرمندانی - چه نقاش و چه مجسمه ساز - که در کار خود از فرم های سنتی هنر ایران به عنوان نقطه شروع و ماده خام استفاده می کردند اطلاق شد. ) « پاکباز، 3131، ص ( 131 بنیانگذار نقاشیخط در ایران را سید محمد احصایی ( متولد 3133 قزوین ) می دانند. خود او می گوید: » اولین تابلوی من، قدیمی ترین تابلوی نقاشیخط است با تاریخ 3131 و این زمان شروع نقاشیخط است، حتی کسانی که در مکتب سقاخانه خود را سهیم می دانند، اولین کارهایشان از سال 3133 و پس از آن ارائه شد. نامگذاری آن هم به عنوان » نقاشیخط « توسط کریم امامی صورت گرفت، همان طور که با دیدن کار های سقاخانه، نام سقاخانه را بر آن گذاشت. « (قلیچ خانی،3131،ص ( 6
پیشگامان و هنرمندان مکتب نقاشیخط :
از جمله هنرمندانی که به همراه محمد احصایی از هنرمندان پیشگام و اولیه هنر نقاشیخط بودند می توان به حسین زنده رودی، فرامرز پیلارام، رضا مافی، نصراله افجه ای، غلامعلی اجلی و جلیل رسولی اشاره کرد.
حسین زنده رودی ( متولد 3138 )، از پیشگامان مکتب سقاخانه که نقش ویژه ای در پیدایش مکتب نقاشیخط داشته است. » کارش را با بازی با خطاطی شروع کرد، نرم نرم از سر جست و جو کارهای اولیه اش را سطح های ساده هندسی ای شکل می گرفت که از نوشته ها و نقش و نگارها و رنگ های درخشان پوشیده می شدند. روشی که بعدها در کار فرامرز پیلارام ماندگار شد.
« ( آغداشلو، 3113، ص ( 331
« او با هوشمندی توانست با یک زبان بصری خاص، که ریشه در هویت قومی سرزمینش دارد، به شیوه و بیان فردی دست یابد. روش او نه برداشت سطحی از الگوهای قومی بود و نه از تقلید یا تکرار عناصر تزئینی و نقش مایه های سنتی می خواست به موقعیت متوسطی در روایت هنر عامیانه برسد. او توانست با پی گیری تام و تمام و بهره مندی از سرچشمه های غنی فرهنگ ایرانی، سیراب گردد و به کار خود توسعه دهد. ره یافت او از میان مردم کوچه و بازار آغاز و در چارچوبی تغزلی و زیبایی شناسانه عمق می یابد. ) « غفوری منش، 3133، ص ( 33 » فرامرز پیلارام 3128 _3182) )، از دیگر نمایندگان مکتب سقاخانه و در زمره ی نخستین کسانی است که ویژگی ها و امکانات صوری خط- نوشته یا خوشنویسی سنتی را در نقاشی نوگرای ایران آزموده اند. ) « پاکباز، 3131ف ( 333 » پیلارام آن چنان تغییر شکل هایی در حروف به وجود آورد که به کلی رابطه فرم و محتوا را از هم گسست و خط در آثار او به مجموعه ای از حرکت در بطن سطوح رنگی تبدیل گردید.) « رهنورد، 3132، ص ( 23
محمد احصایی ( متولد 3133 قزوین )، نقاش، خوشنویس و گرافیست معاصر که او را آغازگر مکتب نقاشیخط می دانند. احصائی، بیش از ده سال را به تجربه و تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا و حضور در نمایشگاه های هنری سپری کرد تا سرانجام موفق به ارائه هنر » نقاشیخط « شد. خود او می گوید: » هر چند قبل از من، کسانی چون مرحوم پیلارام خط نوشته را دستمایه ی کارهایشان قرار دادند و نام مکتب » سقاخانه « بر آن نهادند، اما فعالیت های من در این راستا و به کارگیری خط نوشته بدین شکل – به عنوان وسیله بیان – مرا از اعضای اولیه و پیشگام این هنر تصویری معرفی نمود و از آن پس بود که ارائه این نحوه از کار با یاری عزیزانی دیگر چون مرحوم رضا مافی و آقایان افجه ای، اجلی، رسولی و چند تن دیگر، موجب پیدایش مکتبی در هنر معاصر این سرزمین به نام » نقاشیخط « شد. ) « احصائی، 3186، ص ( 33
» احصائی از استادان بزرگ خط ایرانی است. مع هذا در آثار نقاشیخط خود تسلیم قواعد آن نشده است. در غالب آثار این هنرمند، رنگ جایگاه خاصی دارد. احصایی هر چه که خواسته و شرایط کار ایجاب می کرد، قواعد خوشنویسی را با اطمینان و مهارت تمام بر هم زد و از این رهگذر آثاری بس متنوع آفریده است. ) « گودرزی،3133، ( 382
و رضا مافی ( ( 3183-3122 از سردمداران جنبش نقاشیخط به شمار می آید. او کار خود را در این زمینه با سیاه مشق های رنگین آغاز کرد .(3138) چندی به صور طغرایی روی آورد. در کوشش های متأخرش برای کاربرد » نقاشانه « شیوه های نستعلیق شکسته نستعلیق عمدتاً از آثار سهراب سپهری مایه می گرفت. ) « پاکباز، 3131،ص ( 638
» نصراله افجه ای 3132) تهران ) از هنرمندانی است که آثار متنوعی پدید آورد. در زمینه بکارگیری انواع خطوط فارسی و عربی از جمله ثلث و نستعلیق و بنایی، خالق آثار بدیعی است. حروف و کلمات ریز، بدون بیان مفهومی خاص، ترکیبات بکری ساخته اند. نوآوری در کار افجه ای به گفته خود او و تأیید بسیاری از هنرمندان، حاصل بهره گیری از هنرهای سنتی ایرانی، توجه به مسائل نوین هنر و تجلی آن در قلمرو هنرهای تجسمی بوده است، گر چه به نظر برخی حاصل کار وی اندکی سطحی است. « (گودرزی،3133، ص ( 383 جلیل رسولی ( متولد 3128 همدان ) از هنرمندان پرکار در زمینه نقاشیخط است. می توان بیشترین کمیت و کیفیت اجرایی را در آثارش مشاهده نمود. او با بهره گیری از حرکات روان و زیبای قلم و فضا سازی های ریتمیک، بیشترین گرایش را در بین همکاران به اصول سنتی خوشنویسی دارد. » وی از معدود هنرمندانی است که از هنر خوشنویسی به عالم نقاشی آمد. آثار رسولی نشان می دهد که هنوز در بند بار و مفهوم نوشتاری و معنایی خوشنویسی است، امّا مجموعاً در یک سیر نسبتاً طولانی فعالیت هنری، رفته رفته حروف و کلمات در آثار وی نقش خوشنویسی و نگارشتاری شان به حداقل رسیده و بیشتر به فرم خالص و ارتباط بصری محض میان آنان توجه شده است. ) « گودرزی، 3133، ص ( 383
غلامعلی اجلی ( متولد 3133 میانه )، » ابتدا خوشنویسی و مطالعه در روابط حروف از مشغولیات اصلی وی بود. اجلی حروف و کلمات را با حجم بسیار زیاد، که گاه تعداد آن ها به صد ها و هزار ها می رسد، با نسبت های مختلف و رنگ مایه های آرام کنار هم می نشاند و نقش هایی می آفریند در عین آن که یاد آور سیاه مشق های خوشنویسان قدیمی ایران است، ترکیب کلی آنها طبیعت را مجسم می سازد. ترکیب کلمات و حروف، گاه در آثار اصلی درختی، کوهی، یا آب و پرنده ای را نشان می دهد. ) « گودرزی، 3133، ص ( 386-388

استفاده از ظرفیت زیبایی شناسانه خط و خوشنویسی اسلامی در نقاشیخط و ارتباط با مخاطبان جهانی :
در هر نقاشیخط آنچه که دستمایه اصلی برای خلق آثار است، استفاده از خط و خوشنویسی به مثابه عناصر تجسمی است. در آثار نقاشیخط هم از خطوط آزاد و هم از خوشنویسی حروف بهره گرفته شده است. محمد غفوری منش آثار پنجاه سال نقاشیخط ایران را به دو گروه تقسیم نموده است : » دسته نخست آثاری که متکی بر زیبایی شناسی سنت خوشنویسی بار آمده اند، تجربه هایی که غالباً به دست هنرمندان خوش نویس شکل گرفته است. رسیدن به ترکیب بندی های بدیع و دخالت در فرم شا کله های حروف و کلمات در محدوده زیبایی شناسی سنت خوش نویسی، مهم ترین رکن فعالیت های این گروه به حساب می آید. دسته دوم، تجربه های آزادی است که بر اساس خط پیش رفته اند، نه خوشنویسی. خطوط در اینجا به نیت کار تجسمی به کار رفته اند.) « غفوری منش، 3133، ص ( 33 ارزشهای زیبایی شناسی خط و خوشنویسی در قالب تجسمی سبب شده است هنرمندان بواسطه مکتب نقاشیخط، خوشنویسی را به قلمرو تجسمی بکشانند.

تولید فرم های تازه و خلاقه در هندسه خطوط و ایجاد ساختار تجسمی جدید برای حروف و همچنین چیدمان و چگونگی بکار گیری حروف در ایجاد فضای تصویری، از شاخصه های آثار نقاشیخط است که نشان از قابلیت های زیبایی شناسانه هنر خوشنویسی اسلامی در راستای تولید آثار تصویری و تجسمی دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید