بخشی از مقاله

تحليل و ارزيابي پتانسيل ها و راهبردهاي توسعه گردشگري در منطقه کوير شهداد با استفاده از تجزيه و تحليل SWOT
خلاصه
گردشگري، امروزه يکي از مسائل مهم و موثر اقتصادي و يکي از عوامل برجسته ي ارتباط اجتماعي و فرهنگي است . هدف از اين پژوهش ارزيابي و يررسي برنامه هاي مديريت گردشگري در منطقه ي کوير شهداد است . پژوهش حاضر، به بررسي و تجزيه و تحليل نقاط قوت، ضعف ، فرصت ها و تهديدها با استفاده از تکنيک مديريت استراتژيک SWOT پرداخته و در نهايت ، راهبردهاي مناسب را ارائه کرده است . شرايط ويژهي ژئومرفولوژيکي و ژئوتوريسمي از مهم ترين توانمنديهاي منطقه براي جذب گردشگر است . در روش کتابخانه اي علاوه بر متون مرتبط با موضوع، برخي از اطلاعات مورد نياز، خصوصا اطلاعات کمي از طريق مراجعه به کتابخانه ها و سازمان ها جمع آوري شد. در روش مطالعات ميداني ، جمع آوري اطلاعات، از طريق مشاهده مستقيم (عکس و فيلم ) مصاحبه و پرسشنامه انجام شد. در اين راستا تعداد ٢٠ پرسشنامه به روش گلوله برفي پر شد، سپس با استفاده از مدل برنامه ريزي استراتژيک SWOT تجزيه و تحليل شد. در نهايت عوامل داخلي و خارجي ارزيابي شدند و راهبردهاي آن ها استخراج شد. استخراج ماتريس داخلي و خارجي نشان داد که راهبردهاي SO اولويت بيشتري براي اجرا دارند و نهايتا اين استراتژي ها به ترتيب ١- توسعه بيشتر فعاليت هاي گردشگري بيابان در منطقه ٢- توسعه ي گردشگري ماجراجويانه در منطقه و ٣- توسعه ي گردشگري نجوم در منطقه مشخص شدند.
کلمات کليدي: برنامه ريزي راهبردي، گردشگري، تحليل SWOT، کوير شهداد.


١- مقدمه
بر طبق گزارش سازمان جهاني گردشگري در سال ٢٠٠٠، دريافتي هاي حاصل از گردشگري بين المللي ٤٧٦ ميليارد دلار بوده که اين رقم در سال ٢٠٠٧ به ٨٦١ ميليارد دلار و در سال ٢٠١٣ به ١.١٥٩ ميليارد دلار رسيد. دريافتي هاي گردشگري بين المللي ، درآمدهايي هستند که در کشورهاي مقصد از هزينه هاي اقامت ، غذا و نوشيدني ، حمل و نقل محلي ، سرگرمي ، خريد و ديگر خدمات و کالاها ايجاد مي شوند. منطقه آسيا و اقيانوسيه که در تقسيم بندي سازمان جهاني گردشگري ايران نيز در اين منطقه قرار دارد، با رشد ٨ درصد، بيشترين رشد را در دريافتي هاي گردشگري بين المللي داشته است .
در سال ٢٠١٣، سهم سفر و گردشگري در توليد ناخالص داخلي جهان ٩ درصد بوده و در اين سال اقتصاد سفر و گردشگري ٢٦٥.٧ ميليون شغل ، معادل ٩ درصد از کل اشتغال جهان يا يک شغل از ١١ شغل را به خود اختصاص داد [١]، [٢].
امروزه صنعت توريسم به عنوان يک مقوله مهم و تاثيرگذار در اقتصاد جهاني پذيرفته شده و کشورهاي مختلف دنيا براي رسيدن به توسعه اي پايدار، در اين راستا تلاش مي نمايند. توجه به مقوله ي گردشگري زماني مهم تر جلوه مي کند که بر اساس آمارهاي موجود، صنعت گردشگري امروزه به عنوان دومين منبع درآمد بيش از ٤٩ کشور در حال توسعه به حساب مي آيد و راهبردي براي افزايش درآمد و فقرزدايي اين کشورها خواهد بود. کشور ايران نيز جهت رهايي از اقتصاد تک محصولي ، مي تواند به دليل برخورداري از قابليت هاي فراوان تاريخي ، فرهنگي و خصوصا طبيعي در عرصه گردشگري و با داشتن راهبرد مناسب ، به سطح مطلوبي از توسعه دست يابد [٣].
امروزه کشورهايي که بيشتر به توسعه اقتصادي خود مي انديشند به صنعت گردشگري و فراغت به عنوان يک ضرورت مهم مي نگرند. به همين دليل در اغلب کشورها به ويژه کشورهاي غربي ، گردشگري گسترش و پيشرفت فوق العاده اي يافته به طوري که فرانسه به تنهايي در سال ٢٠١٢ پذيراي ٨٣ ميليون گردشگر بوده است که نسبت به ساير کشور ها فاصله قابل توجهي دارد [١]. سازمان جهاني گردشگري ١ معتقد است که «فقدان برنامه ريزي موجب بسياري از نتايج منفي توسعه گردشگري مقصد ها شده است ». در واقع در حال حاضر برنامه ريزي استراتژيک براي گردشگري مقصد به رسميت شناخته شده و ضروري است تا اينکه منابع مقصد را براي آينده مديريت پايدار و منافع مختلف زيست محيطي ، مالي ، جامعه و رضايت گردشگر حفظ کند [٤].
٢- مباني نظري تحقيق
مفهوم مدرن برنامه ريزي راهبردي از چهار دهه گذشته (حدود سال هاي ١٩٥٥ تا ١٩٦٠) ابتدا در بخش خصوصي آمريکا به کار گرفته شده است . پس از ورود اين نظريه و تفکر به بخش خصوصي و مشاهده مزاياي آن، در بخش عمومي هم مورد استفاده قرار گرفته است . برنامه ريزي راهبردي به موازات و در واقع با اندکي تأخير از برنامه ريزي ساختاري – راهبردي و در آمريکا رايج شده است . اين رويکرد برنامه ريزي بعد از دهه ١٩٦٠ و به دنبال فعاليت هاي نظري برخي صاحب نظران ٢ رواج پيدا نموده است . شرکت هاي بزرگ صنعتي همچون «جنرال الکتريک» اولين کاربران برنامه ريزي راهبردي بودند. در آن زمان سازمان هاي بزرگ يا نيروهاي متخصص تمام وقت قادر به برنامه ريزي راهبردي بودند. اين سازان ها از تکنيک هاي اوليه برنامه ريزي راهبردي از جمله نمودارها و ماتريس ها و کمک گيري از رايانه ها، اقدامات قابل توجهي را در خصوص تصميم گيري شرکت انجام دادند.
شرکت ها و سازمان هاي خصوصي در آن زمان از برنامه ريزي راهبردي براي برنامه ريزي و مديريت امور خود در شرايط بسيار متغير پيچيده و نامطمئن استفاده مي نمودند. در دهه ١٩٨٠، با ورود رايانه هاي کوچک ، نوآوري ها و تکنيک هاي غيرکمي از جمله تحليل نقاط ضعف ، نقاط قوت، فرصت ها و تهديد ها، منجر به سهولت استفاده از برنامه ريزي راهبردي و در نتيجه رواج آن در بين سازمان هاي کوچکتر و تشکيلات دولتي و نهاد هاي عمومي گرديد [٥]. مفهوم برنامه ريزي استراتژيک از مطالعات انجام شده تکامل يافته است و مفهوم برنامه هاي کاربردي جديد در زمينه هاي مديريت کسب و کار است [٦]. در اين زمينه پورتر٣ (١٩٩٦) استراتژي را «ايجاد يک موقعيت منحصر به فرد و ارزشمند، که شامل مجموعه اي متفاوت از فعاليت رقبا است » تعريف مي کند. به طور مؤثر يک الگو شامل اهداف، سياست ها، برنامه ها، اقدامات، تصميمات يا تخصيص منابع است که تعريف يک سازمان است . برنامه ريزي استراتژيک به عنوان «طرح جامع عملي است که يک مسير بحراني را تعيين مي کند، همچنين ابزاري براي تخصيص منابع جهت رسيدن به اهداف بلند مدت تعريف مي شود [٧].
استراتژي در برنامه ريزي و توسعه گردشگري پايدار، به دنبال دستيابي به سه هدف اساسي استراتژيک است : حفاظت از ارزش منابع گردشگري، افزايش تجارب بازديد کنندگان که در تعامل با منابع گردشگري هستند و حداکثر بازده اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي به ذينفعان در جامعه ميزبان است . به عنوان مثال، واهاب و پيگرام ٤ (١٩٩٧) ادعا مي کنند که نيازهاي برنامه ريزي مقصد يک چشم انداز گسترده، شامل زمان و چارچوب فضايي ، بيشتر خواهد بود که به طوري در برنامه ريزي گردشگري مقصد و فعاليت هاي تصميم گيري مورد نياز است . نويسندگاني مانند برام ويل و لين ٥ (١٩٩٣) ذکر کردهاند که با برنامه ريزي جامع و تدوين استراتژي، حفظ فرايندهاي زيست محيطي ، حفاظت از ميراث فرهنگي بشر و تنوع زيستي و حس بهره وري در دراز مدت به نفع نسل هاي آينده وجود دارد. در حالي که ريچي ٦ (١٩٩٩) نيز شناسايي جنبه هاي برنامه ريزي را براي توسعه گردشگري پايدار لازم مي داند از جمله نياز به يک افق برنامه ريزي بلند مدت، چشم انداز يکپارچه و اثرات زيست محيطي ، اقتصادي و اجتماعي ، يکپارچه سازي برنامه ريزي گردشگري و توسعه اجتماعي ، اقتصادي و زيست محيطي گسترده تر در دستور کار برنامه ريزي مقصد و اطمينان از رويکرد برنامه ريزي گردشگري و توسعه است که منعکس کننده روند گسترده تر و انتظارات با توجه به سطح مشاوره در مشارکت جامعه است . اين اظهارات منعکس کننده اهميت برنامه ريزي استراتژيک در زمينه مقصد گردشگري و در دستيابي و يا تلاش براي دستيابي به اهداف گردشگري پايدار در نظر گرفته شده است .[8]
توجه به مطالب فوق، نياز به يک برنامه ريزي در حوزه گردشگري احساس مي شود و يکي از رويکردهاي برنامه ريزي گردشگري، استفاده از برنامه ريزي راهبردي براي رسيدن به آينده مطلوب است . در اين خصوص برنامه ريزي راهبردي براي توسعه صنعت گردشگري در سطح بين الملل مورد استفاده قرار گرفت . در اين جهت ، بسياري از کشور هاي جهان در رقابتي نزديک به دنبال کسب منافع و مزاياي هرچه بيشتر اجتماعي ، اقتصادي و سياسي در کشور هاي متبوع و بالا بردن سطح اشتغال ناشي از بهينه سازي اين صنعت هستند. يقينا بهره برداري از فرصت هاي موجود در صنعت گردشگري، مانند هر فعاليت ديگري مستلزم اتخاذ سياست هاي اصولي و طرح برنامه هايي مبتني بر تحقيقات و مديريت علمي مي باشد [٩].
١-٢- مفاهيم برنامه ريزي راهبردي گردشگري
در دهه گذشته ، گردشگري نه تنها در توسعه اقتصادي نقش مهمي داشته ، بلکه در جهاني شدن روابط اقتصادي نيز تاثير داشته است . به عنوان يک صنعت بر اساس فعاليت هاي واردات و صادرات، گردشگري جريان پول بين کشورها و يا مناطق را ترويج داد. از آن جا که به عقيده بسياري از پژوهشگران، گردشگري به عنوان يک پديده ساختاري است . با اين حال، گونزالز و رويز١ (٢٠٠٦) شرح داده اند که گردشگري نه تنها به عنوان يک پديده در اقتصاد کلان، بلکه به عنوان پديده اي است که توسعه را در مقياس محلي با پيامد هاي مستقيم و غير مستقيم بر روي افراد و مکان ها در نظر گرفته است .
در واقع گردشگري يک فعاليت بسيار حساس است که به علت شبکه پيچيده اي از روابط آن با بازار ارتباط برقرار کرده است . همانطور که توسط ملو٢ (٢٠٠٥) استدلال شده است که رابطه بين گردشگري و ساير بخش هاي اقتصادي نشان دهنده آسيب پذيري عمده مانند اثرات آن است ، از قبيل هرگونه تغيير در جامعه ، سياست و يا حتي فن آوري، که ممکن است عميقا بر عملکرد آن اثر بگذارد. از سوي ديگر، در اين صنعت ، رقابت مقصدهاي اصلي و تلفيقي با مقصدهاي کوچک و نوظهور است . همانطور که توسط ريچي و جانکر٣ و همکاران (٢٠٠٤) مورد بحث قرار گرفته است ، اين وضعيت رقابت ، بالا بردن موانع رقباي جديد است ، در نتيجه يک رويکرد ثابت براي نوآوري و مديريت مقصد ضروري مي باشد.
در همين راستا، نياز به ايجاد فرايندهاي جديد براي برنامه ريزي و توسعه صنعت گردشگري است . اين فرايندها بايد فعاليت هايي را ترويج دهند که نيازهاي گردشگران و بازديدکنندگان را در حالي فراهم کند که اشتغال و ثروت را براي جوامع محلي محقق سازد. در واقع ، اين فعاليت ها بايد متفکرانه و برنامه ريزي شده باشند و به توسعه مزيت هاي رقابتي کمک کند. ترکيبي از اهداف و اقدامات، نمي تواند از طريق شانس و يا به عنوان يک مجموعه تصميم گيري صرف، توسط مقامات دولتي و خصوصي اتفاق بيفتد. مقصد بايد چشم انداز روشني براي آينده داشته باشد، و چگونگي حرکت در مسير آن، واجد شرايط و ضروري است . اين فراخوان دقيق و گسترده نيازمند مشارکت فرايند برنامه ريزي استراتژيک بوده که مرکزي براي توسعه پايدار گردشگري در سطح ملي ، منطقه اي و يا محلي است . با اين حال، با توجه به تجزيه و تحليل مشکلات و موانع اصلي براي توسعه فرايند برنامه ريزي رسمي واضح است که اين را بايد بر اساس چشم انداز مشترک همه ذينفعان در مقصد، و مسئوليت هر يک در نظر گرفت . يکي ديگر از ابعاد اين نتايج موانع فقدان منابع بيشتر نهاد هاي دولتي و منطقه اي مقصد براي انجام کامل برنامه ريزي استراتژيک است [١٠].
در اين خصوص، حوزه استراتژي و برنامه ريزي استراتژيک را نه تنها براي سازمانها بلکه مي توان براي مقصدها بسط داد. مقصد ترکيب پيچيدهاي از افراد، شرکت ها و محيط هاي طبيعي ساخته شده است (هايوود و والش ٤، ١٩٩٦). در واقع ، برنامه ريزي استراتژيک مقصد گردشگري نيز شامل ترکيب رشته اي از انتخابها و تصميم گيري در مورد استفاده از منابع موجود يک مقصد است که در يک دوره از آينده انجام مي شود. از آن جهت نياز به يک برنامه آگاهانه ، منسجم و رسمي است که اجازه خواهد داد مقصد با سرعت در شرايط در حال تغيير و توسعه سيستم هاي اطلاعات، برنامه ريزي و کنترل جهت نظارت و واکنش به اين تغيير انطباق يابد. برنامه ريزي استراتژيک در سطح مقصد نيز شامل شناسايي مشارکت کنندگان در فرايند برنامه ريزي، ايجاد ساختار براي انجام اين فرايند، تدوين چشم انداز، مأموريت و اهداف، و توافق بر روي يک بازه زماني براي اتمام مراحل مختلف برنامه ريزي است [١١].
٢-٢- ماهيت و مقياس برنامه ريزي راهبردي گردشگري منطقه
مقصد را مي توان جهت تمرکز تسهيلات و خدماتي که براي رفع نيازهاي گردشگر برنامه ريزي مي گردد در نظر گرفت . به هر حال مقصد گردشگري به صورت منطقه جغرافيايي تعريف مي شود که تمرکز حرکت گردشگران و تأثيرات آن را در بر مي گيرد. در واقع برنامه ريزي مقصد، همه جنبه هاي گردشگري را در بر مي گيرد. يعني تقاضا، حمل و نقل ، عرضه ، بازاريابي و جايي که جاذبه ها و همه تسهيلات عرضه ي مورد نياز براي گردشگران در آن يافت مي شود [٨].
هر برنامه اي که تنظيم مي شود، معمولا براي اجرا در يک قلمرو جغرافيايي معين مي باشد که گاهي چند کشور و گاهي يک کشور و گاهي يک منطقه را در بر مي گيرد. هدف در اين برنامه ريزي رشد و توسعة گردشگري آن حوزه جغرافيايي است . در اين ميان بايد اذعان داشت که معمولا برنامه ريزي منحصر به يک کشور خاص يا يک جامعه خاص مي شود. هر کشوري به برنامه ريزي گردشگري در سطوح مختلف ملي ، منطقه اي و محلي نياز دارد [١٢].
برنامه ريزي استراتژيک توجه خود را به آنچه که براي جامعه و يا يک سيستم مهم است ، معطوف ساخته ، چارچوبي را جهت مساعدت به تصميم گيران در رويارويي با شرايط متغير و تعيين اولويت ها در تخصيص منابع و فعاليتها فراهم مي سازد.
برنامه ريزي و توسعه گردشگري يک فرايند مسأله گشايي گروهي است که نيازمند به يک برنامه ريزي استراتژيک است . اين امر با استفاده ازتکنيکهاي تحليلي و تصميم سازي آگاهانه و شفاف صورت مي پذيرد. يکي از اين تکنيک ها که امروزه بسيار نيز از آن استفاده مي شود تکنيک SWOT است [١٢]. پژوهش حاضر به بررسي و تجزيه و تحليل نقاط قوت، ضعف ، فرصت ها و تهديدها با استفاده از تکنيک SWOT پرداخته و در نهايت با تلفيق اين عوامل با يکديگر، چهار استراتژي و يا راهبرد ١- تلفيق نقاط قوت و فرصت SO١ ٢- تلفيق نقاط قوت و تهديد ST٢ ٣- تلفيق نقاط ضعف و فرصت WO٣ و ٤- تلفيق نقاط ضعف و تهديد WT٤ را ارائه کرده است . اين راهبردها در جهت بهره گيري از نقاط قوت و فرصت هاي منطقه براي از بين بردن نقاط ضعف و تهديدها در جهت توسعه گردشگري در منطقه است . تدوين راهبردهاي کلان، در ٣ مرحله ورودي، مقايسه و تصميم گيري صورت گرفته است .
مرحله ي اول شامل ماتريس ارزيابي عوامل داخلي و ماتريس ارزيابي عوامل خارجي مي شود. در مرحله دوم که مرحله مقايسه است با تهيه ماتريس SWOT انواع راهبردها مورد بررسي قرار گرفتند. در اين پژوهش براي تدوين راهبردهاي کلان گردشگري منطقه از دو ماتريس تهديدات، فرصتها، نقاط ضعف ، نقاط قوت و ارزيابي عوامل داخلي و خارجي استفاده شده است .
اهداف اين پژوهش را مي توانيم بصورت زير بيان کنيم :
- ارزيابي جامع توانمنديها و امکان سنجي توسعه اکوتوريسم منطقه کوير شهداد
- مشخص نمودن مشکلات و موانع ، اهداف و سياست هاي گردشگري به نحوي که راهگشاي فعاليت ها در اين زمينه باشد.
٣- موقعيت منطقه
موقعيت جغرافيايي و طبيعي ايران و حضور آن در کمربند بياباني نيم کرة شمالي ، بيانگر بياباني بودن محيط جغرافيايي آن است ؛ به گونه اي که يک چهارم وسعت آن را مناطق بياباني تشکيل مي دهند. در ايران حدودا ٣٤ ميليون هکتار (٣٤٠ هزار کيلومتر مربع ) بيابان وجود دارد و ١٠ ميليون هکتار آن قابل استفاده است . حدود ٣.٥ ميليون هکتار از بيابان هاي ايران را تپه هاي ماسه اي و بخش قابل ملاحظه اي از آن را نيز شوره زار ها و مناطق کويري در بر گرفته اند [١٣]. از جمله ويژگي هاي مناطق خشک و بياباني وجود عوارض بکر ژئومورفولوژيکي است که به عنوان پتانسيل هاي قوي براي جذب گردشگر به شمار مي رود. لکن علي رغم وجود چنين پتانسيل هايي ، وجود موانع و محدوديت هاي فراوان، توسعه گردشگري را در اين محدودهها با مشکل مواجه ساخته است ، بطوريکه توسعه اين صنعت در اين مناطق درگرو رفع اين محدوديت ها و برآوردن نيازهاي توسعه آن مي باشد [١٤].
کوير شهداد به صورت بيابان وسيع ماسه اي و ريگي است . در کوير شهداد حوضه هاي محلي متعددي وجود دارد که هرکدام دسته اي از روانابهاي سطحي اطراف را دريافت مي کنند. در اين کوير پهنه هاي کويري در داخل يا حاشيه اين حوضه ها و يا در قسمتي از مسير جريانهاي فصلي و موقتي پديد آمدهاند. به طور کلي وسعت مناطق کويري در کوير شهداد نسبت به زمين هاي ماسه اي و ريگي چندان زياد نيست . از اين نظر دشت لوت درست در مقابل دشت کوير قرار دارد که بيشتر وسعت آن را کوير پوشش داده است . بنابراين همان طور که محققان جغرافيا در نوشته هاي خود به کرات تاکيد کردهاند، اطلاق کوير لوت بر اين منطقه صحيح نبوده و بايد از آن به عنوان دشت لوت يا کوير شهداد نام برد [١٥].
دشت لوت محدودهاي است بين استانهاي خراسان جنوبي ، سيستان و بلوچستان و کرمان. بيايان لوت بين دو گسل نهبندان در شرق و ناي بند در غرب قرار دارد. وسعت حوضة آبگير بيابان لوت، حدود ١٧٥ هزار کيلومتر مربع (يک دهم مساحت کشور) است و طول آن از شمال به جنوب حدود ٩٠٠ کيلومتر و غرب به شرق حدود ٣٠٠ کيلومتر است . بيابان لوت جايگاه رخداد زمين لرزه هاي بزرگ و مهمي بوده است . همچنين لوت قسمتي از فلات مرکزي ايران است که بين طولهاي جغرافيايي ٢٨ درجه و ٣٨ دقيقه تا ٣٣ درجه و ١٠ دقيقه شمالي قرار گرفته است . اين پهنة عظيم و شگفت انگيز از شمال به ناي بند، ديهوک و دشت کوير، از غرب به راور، بهاباد، شهداد و گلباف، از جنوب به جبال بارز، شوره گز، فهرج و نرماشير و از شرق به بيرجند و هامون هيرمند محدود مي گردد و در کل با مساحتي بيش از صد هزار کيلومتر مربع ميان «دشت کوير» و «گود زره افغانستان» به شکل چاله اي بزرگ قرار گرفته است که مي توان از آن به عنوان يکي از بزرگ ترين چاله هاي جهان نام برد [١٦]. دکتر احمد مستوفي (١٣٥١) بيان مي دارد که در پاي کوههاي مشرف به بيابان لوت آثاري از سکونت انسان از هزاره چهارم پيش از ميلاد مسيح مشاهده شده است [١٧].
بيابان لوت يکي از ارزشمند ترين بخش هاي طبيعت متنوع ايران است . چاله اي که گود ترين نقاط داخل فلات ايران را در بر مي گيرد و ميزبان شگفتي ها و پديدههاي منحصر به فردي در سطح کشور و جهان مي باشد. آنچه که به نام کوير لوت خوانده مي شود در حقيقت کوير نيست ، چرا که کوير در معني ساده، شوره زار و نمک زار را در بر مي گيرد و اين در حالي است که لوت، داراي خاک مي باشد و خاک غالب آن ماسه است ، و اين بستري را فراهم مي آورد که در صورت وجود رطوبت قادر به ميزباني پوشش گياهي خواهد بود. از نگاهي ديگر نيز، بر اساس طبقه بندي «کوپن » به دليل بارندگي کمتر از ٥٠ ميليمتر در سال و تبخير بسيار بالا، يک بيابان واقعي محسوب مي گردد. البته در اين بيابان ماسه اي، کوير (شوره زار) نيز ديده مي شود [١٨].
حداکثر ارتفاع در لوت به ١٠٥٠ متر مي رسد که مربوط به ارتفاعات بخش شمالي آن مي باشد و کمترين ارتفاع نيز در حدود ٥٦ متر گزارش شده است که مربوط به بخش هاي مرکزي آن است . کوير شهداد نمايشگاهي طبيعي از اشکال و پديدههاي جالب و شگفت انگيز ترين عارضه هاي بياباني دنيا است ، نظير:
. کلوتهاي شهداد
. هرمهاي ماسه اي (قورد١)
. پهنه هاي وسيع ماسه و ريگ با طيف رنگي قهوهاي روشن تا خاکستري و سياه (نظير گدار باروت، که چون خاک آن سياه و شبيه باروت است به اين نام خوانده مي شود)
. دشت هايي از گدازه هاي بازالتي چاله چاله نظير «آتشفشان گندم بريان »
. پهنه هاي ماسه اي مواج، پيکان هاي ماسه اي و برخان ها
. بزرگترين نبکاها٢ي جهان در لوت مرکزي (گلدان هاي طبيعي يا تپه هاي ماسه اي پوشيده از نبکا ها)
. مرتفع ترين ربدوها٣ (گونه اي از نبکا، با ابعادي بزرگتر و پيچيده تر)
. پهنه هايي به شکل چند ضلعي هاي متعدد که حاصل قشر نمکي ضخيم و تبخير شديد سطح زمين است (پليگونها)
. کوير پا شتري (سطح اين نوع زمين ها اينطور به نظر مي رسد که پس از بارندگي زياد خيس شده و تعدادي شتر روي آن راه رفته اند)
. ماسه زارهاي عاري از پوشش گياهي
. رود خانه هاي دائمي و فصلي
. آبشار رود شور
. درياچه هاي دائمي (درياچه ملک محمد و چشمه گزي هامون) [١٨] و [١٩].

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید