بخشی از مقاله


تحلیل الگوی توسعه فیزیکی-کالبدی شهر مشهد


چکیده

توسعهپایدار یکی از جامعترین مفاهیم در همه زمانهاست. شکل شهر یکی از مهمترین مولفه های تاثیرگذار بر فرایندهای توسعه پایدار شهری میباشد. بدین منظور در این تحقیق به تحلیل الگوی توسعه فیزیکی-کالبدی شهر مشهد با استفاده از روشهای کمی چون تراکم، توزیع چارکی، ضریب جینی، مدل آنتروپی نسبی شانون، مدل آنتروپی مطلق شانون، ضریب موران، ضریب گری و مدل هلدرن برای دهه های 1365، 1375 و 1385 انجام گردید. در تحقیق حاضر از روشهای توصیفی- تحلیلی استفاده شده است ونوع تحقیق نیز کاربردی-توسعهای است. نتایج حاکی از آن است که شهر مشهد چهار روند متفاوت را در تراکم جمعیتی و سرانه زمین شهری طی کرده است و کمترین تراکم پس از سال 1270 مربوط به دهه 1365-1355 میباشد. در مورد مناطق شهرداری مشهد در سال 1365 منطقه ثامن و در سال های 1375 و 1385 منطقه 4 شهرداری مشهد بیشترین تراکم را دارا میباشند . درجه توزیع این شهر نیز براساس روشهای توزیع چارکی، ضریب جینی نمایانگر توزیع متعادل جمعیت این شهر است و فرم شهر براساس مدل آنتروپی مطلق شانون پراکنده است. براساس مدل گری و موران شهر دارای الگوی تجمع تصادفی و چندقطبی بوده و براساس مدل هلدرن نیز توسعه فیزیکی این شهر در دهه 1375-1365، 97 درصد ناشی از رشد جمعیت و 3 درصد ناشی از رشد مساحت و در دهه 1385-1375، 93 درصد ناشی از رشد جمعیت و 7درصد ناشی از رشد مساحت میباشد.

واژههای کلیدی: فرم شهر، توسعه فیزیکی-کالبدی، شهرمشهد

-1 مقدمه

جامعه بشر تغییرات چشمگیری در نتیجه نوآوریهای پزشکی، اجتماعی، ایدئولوژیکی و سیاسی در طی قرون گذشته تجربه کرده است. ارتباطات کارآمدتر، حملونقل سریعتر در این دوران بسیار متفاوتتر از سایر دورانهاست. قرن بیستم با کشتیهای بخار آغاز شد و با شاتلهای فضایی به پایان رسید. رسانههای اجتماعی، مخابرات و فناوری اطلاعات (بخصوص اینترنت)، نه تنها در کشورهای توسعهیافته، بلکه در کشورهای درحالتوسعه باعث تغییرات زیادی از جمله افزایش جمعیت شهرنشین شدند. این تغییرات مشکلات زیادی را به ارمغان آورده است مانند آلودگی محیط زیست، کاهش منابع، انقراض گونهها، شکاف بین غنی و فقیر، جرم و جنایت و… و این مشکلات در عرض چند دهه، یک برابر، دوبرابر، حتی چندبرابر شدند. تعداد زیادی از دانشمندان برای حل این مشکلات تلاش زیادی کردند .(Yang, 2009: 4-5) در چنین شرایطی با توجه به این مساله که عناصر جامعه انسانی به هم مرتبط و پیوسته هستند نیاز به نظریهای جامع بود.

بنابراین توسعه پایدار در چنین فضایی برای ارائه یک رویکرد جامع متولد و تعریف شد(آقایی، .(14 :1382 در این دیدگاه توجه توامان به انسان، جامعه، توسعه و محیط زیست ضروری است و بر بومی شدن شاخصها و معیارها تاکید میشود(ویلر و بیتلی، .(1384 بدین صورت میتوان پنج بعد اقتصاد، محیط زیست، اجتماع، فرهنگ و سیاست برای توسعه پایدار درنظر گرفت(مرصومی، (17 :1390 و تعریفی به شکل ذیل از آن ارائه کرد: توسعهای که تامین کننده خدمات پایه ای در ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی برای همه باشد. بدون تهدید و تخریب سیستم های طبیعی، مصنوع و یا اجتماعی که این خدمات به آنها بستگی دارد(ملکی، .(38 :

در آغاز قرن نوزدهم، تنها%3 از جمعیت دنیا در شهرها ساکن بودند که این میزان در ابتدای قرن بیستم به % 15 افزایش یافت. در قرن بیستویکم این رقم از مرز %50 عبور کرد و پیشبینی میشود تا سال 2025 به %75 از جمعیت دنیا برسد(عامری سیاهویی و دیگران، .(37 :1389 بنابراین این تراکم عجیب و بیسابقه جمعیت در شهرها و نیاز عمومی به جذب منابع اساسی منجر به بهرهبرداری های غیر طبیعی از منابع محلی خواهد شد. آثار این رشد و گسترش با پسماندهای غیر قابل پیش بینی به جای مانده از شهرها ادامه داشته و آلودگیها و بیماریها و گونه های زندگی حاشیهای جدید محصول این توسعه خواهد بود. بدین صورت بود که با توسعه روزانه شهری شدن زندگی بشر مفاهیم مربوط به توسعه پایدار به این حیطه وارد گردید و توسعه پایدار شهر محصول نگاههای جدید به عدالت اجتماعی، فضایی و محیطی نسبت به شهر است.

توسعه پایدار شهری به عنوان جزئی از توسعه پایدار بر پایه استفاده معقول از منابع طبیعی استوار شده است و موضوعهای جلوگیری از آلودگیهای محیط شهری و ناحیه ای، کاهش ظرفیت های تولید محلی، ناحیه ای و ملی، حمایت از بازیافتها، عدم حمایت از توسعههای زیانآور و از بین بردن شکاف میان فقیر و غنی را مطرح می کند(زیاری، .(18 :1387 به عبارتی دیگر یک شهر پایدار بایستی به طریقی سازمان داده شود که تمامی شهروندان آن ضمن رفع احتیاجات خود و بهبود بخشیدن شرایط زیستی خویش هیچ آسیبی به طبیعت وارد نیاورده و شرایط زیستی سایر انسانها را چه در زمان حال و آینده به خطر نیندازد(زیاری و دیگران، بی تا .(15: از مهمترین راهکارهای مورد توافق صاحبنظران برای رسیدن به توسعه پایدار شهری، کاهش اتکا به خودرو، افزایش فشردگی کالبدی در توسعه شهری، حفاظت و احیای نظامهای طبیعی در شهر و منطقه پیرامون، کاهش مصرف منابع و تولید آلودگی شهر و منطقه پیرامون، بهبود زیستپذیری اجتماعات شهری، پایندگی و تقویت اقتصاد شهری و اصلاح نظام اداری و حکمروایی شهری است(حیاتی، .(22 :1391 بدین صورت میتوان نتیجه گرفت که یکی از عناصر تاثیر گذار در توسعه پایدار شهری، شکل یا فرم شهر می باشد. از گذشته تا به امروز شاهد مطرح شدن اشکال مختلفی از شهرها بودهایم. ازالگوی ستارهای، اقماری، خطی تا الگوهای شهر پیاده و شهر ماشینی و … که هر کدام دارای موافقان و مخالفانی بودهاند. و تمام این اشکال شهری لزوما با اهداف توسعه پایدار شهری مطابقت ندارند. اما از این میان، امروزه پراکندهرویی به دلیل اثراتی چون مصرف زمین، مشکلات زیست محیطی و آلودگیها و… بیشتر موردتوجه قرار گرفته است و بعنوان فرمی که الزام کمتری با توسعه پایدار دارد، از آن یاد میشود.

استفاده از روشهای کمی برای شناخت شکل شهر و تجزیه و تحلیل آن ضروری است. در مورد شکل شهر مدلهای گوناگونی توسط افراد مختلف ارائه گشته است. گلاستر و همکارانش هشت بعد مختلف تراکم، پیوستگی، تمرکز، مرکزیت، خوشه بندی، هسته ای بودن، کاربری ترکیبی و مجاورت برای شکل شهر برشمردند .(Glaster et al, 2001) مارسی بورشفیلد، گنری اورمن، دیگو پوگا و ماتیو تورنر به مطالعه میزان توسعه شهری که پراکندگی شهری پرداختند و پراکندگی مقدار زمینهای احاطه شده توسعه نیافته و میانگین مسکن شهری را اندازهگیری کردند. مقدار پراکندگی زمینهای تغییر نیافته ناهموار بین 1972 و .1992 گرچه که همه زمینهای شهری را تنوع میبخشد. طبق نتایج دسترسی آبهای آزاد، دمای آب و هوا، زمین ناهموار، بکارگیری تمرکززدایی، سازمان حملونقل عمومی اولیه، رشد نامعلوم شهری، بکارگیری تمرکززدایی و تفکیک زمینهای در حاشیه شهر همگی باعث افزایش پراکندگی می شوند .(Burchfield and other, 2005) اوینگ و همکارنش نیز چهار فاکتور تراکم مسکونی، شدت همسایگی، توان فعالیتها و میزان دسترسی را موثر در شکل شهر میدانند(.(Ewing et al,2003 بروکنر


و فنسلر نیز از دیگر کسانی هستند که در این زمینه کار کردند. طبق نظر آنها تغییر در تراکم با شدت فاصله از مرکز شهر، مقدار گسترش خارج از مرزهای کنونی، تنوع سیستمهای حملو نقلی در شکل شهر موثرند .(Bruckner et al, 1983) تسای برای سنجش شکل شهر از اندازه متروپل، تراکم، درجه توزیع متعادل و درجه تجمع بهره گرفته است .(Tsai,2005) از مطالعات داخلی میتوان به مطالعات پور احمد و همکارانش اشاره کرد، ایشان در مقاله خود از مدلهای آنتروپی شانون و هلدرن و جینی، درجه تجمع(موران وگری) به تحلیل چگونگی گسترش شهر گرگان پرداخته شده است (پوراحمد، .(1389 ابراهیم زاده آسمین
و همکاران از مدل آنتروپی و هلدرن استفاده کرده اند(ابراهیم زاده آسمین و همکاران، (1388دکتر زنگنه شهرکی نیز در پایان نامه کارشناسی ارشد برای سنجش پراکنش افقی شهر تهران از پارامترهای بکاررفنه توسط تسای و در پایان نامه دکتری خود برای شهر یزد علاوه بر مدلهای بکاررفته توسط تسای، از مدلهای بکار رفته در مطالعات گلاستر نیز استفاده نموده است (زنگنه شهرکی، 1386 و زنگنه شهرکی ، .(1390 رهنما و عباس زاده نیز در کتابشان تحت عنوان اصول، مبانی و مدل های

سنجش فرم کالبدی شهر برای دو کلانشهر سیدنی و مشهد از مدل های موران، گری، ضریب جینی و ضریب آنتروپی استفاده نموده است (رهنما و عباس زاده، .(1387 با توجه به اهمیت کلانشهر مشهد و اهمیت فرم شهری در این پژوهش جهت تکمیل کار دکتر رهنما و به روز کردن آن ، به سنجش فرم شهر مشهد در سه دوره 1365 ، 1375 و 1385 پرداختیم که امکان قیاس و تحلیل کاملتر آن فراهم گردد. بدین منظور از شاخص تراکم، درجه توزیع متعادل (توزیع چارکی، ضریب جینی، مدل آنتروپی نسبی شانون، مدل آنتروپی مطلق شانون)، و درجه تجمع (موران و گری) استفاده گردید.

-2مبانی نظری

یکی از موضوعات حیاتی قرن 21 در ارتباط با پایداری شهر، شکل یا فرم شهر می باشد. شکل یا فرم شهر، به عنوان الگوی توزیع فضایی فعالیت های انسان در برهه خاصی از زمان تعریف میشود (Anderson and other, 1996:8) فرم شهر شامل کلیه عناصر محیطی است که انسان بطور بالقوه می تواند در ارتباط با آن قرار گیرد. بنابراین کلیه اطلاعات واقعی در محیط شهر فرم شهر نامیده میشود(پاکزاد، .( 101 :1386 هانکی و مارشال معتقدند شکل شهر در انتخاب نوع وسیله و فاصلهی طی شده، نقش زیادی دارند و تراکم جمعیت کاربری زمین و حمل و نقل انبوه با سرانه سفر مرتبط هستند .(Hankey et al,2009: 1) فرم شهر نتیجه همگرایی شکل گیری بسیاری از مفاهیم و عناصرشهری است. الگوی شهری به طور وسیعی از عناصر یا تیپهای مشابه و تکراری ساخته می شود. این الگوها از شباهتهای اساسی برخوردار بوده و میتوانند یک مفهوم واحد را ایجاد کنند( حقیقت نائینی، .(42 :1389 شکل یا فرم شهر در کشورهای مختلف از تنوع زیادی برخوردار است. اما بطور کلی میتوان آنرا به شرح ذیل تقسیم کرد:

الف- متراکم کردن و فشردهسازی (نظریه توسعه فرم شهری فشرده و بخشی از مفهوم شهر فشرده) ب- پراکنش و گستردگی شهری (نظریه توسعه گسترده فرم شهری که به توسعه کم تراکم منجر میشود) (مثنوی،.(90 :1381

-1-2 شهرفشرده:
به دنبال ایدههای لوکوربوزیه از شهر درخشان، دانتزینگ و ساعتی در سال 1973 شهر فشرده را پیشنهاد کردند که رویکردآنها کیفیت زندگی، اما نه با هزینهی نسل آینده بود. هدف اصلی این ایده خلق شهرهایی با فشردگی و تراکم بالا و به دور از مشکلات موجود در شهر مدرنیستی است. شهرهای فشرده دارای فعالیت های ترکیبی هستند. این فرم ها دارای فضای عمومی کاملا مشخص است که در آن محدوده عمومی شهر علاوه بر اتصال بخشهای مهم به یکدیگر، منازل افراد را با فضاهای کار، اوقات فراغت ، مراکز خدمات اجتماعی و مدارس مرتبط می کند و به عقیده برخی پژوهشگران این مسئله باعث کاهش مصرف سوخت میگردد (سیف الدینی، .(160 :1391 این شهرها باید دارای فرم و مقیاسی باشند که برای حملونقل عمومی، پیادهروی و دوچرخهسواری مناسب باشند و باعث تشویق تعاملات اجتماعی شوند. یکی از دلایل توجه به این شهرها، حفظ زمین های لبه


شهر و هم زمین های داخل شهر که مورد استفاده مجدد قرار میگیرند (مثنوی، .(92 :1381 به عقیده مخالفان با توجه به پیشرفتهایی در زمینه حمل و نقل و ارتباطات از راه دور و الزامات آن ادعا میکنند که شکل سکونت و کار در آینده شکل پراکنده خواهد بود (عزیزی، .(59 :1386 مخالفتهایی با ایده شهر فشرده وجود دارد که عمدتا توسط آمریکاییها و استرالیاییها مطرح شده اند و دلایل آنها گرایش مردم به زندگی در حومه، بسط و پراکنش اثرات ترافیک در محیطی بازتر و جذب آنها در محیط و آلودگی کمتر و در نتیجه زندگی بهتر است (مثنوی، (92 :1381 همچنین شهرهای فشرده فاقد سطح لازم برای استفاده از حرارت خورشیدی و نیروی باد هستند و امکان وجو فضای سبز کافی وجود ندارد (عزیزی، .(59-60 :1386

-2-2 پراکنده رویی شهر:

این واژه در نیم قرن اخیر در قالب اصطلاح ((اسپرال))وارد ادبیات پژوهش های شهری شده است. سابقه کاربرد این اصطلاح به اواسط قرن بیستم باز میگردد. زمانی که در اثر استفاده بیرویه از اتومبیل شخصی و توسعه سیستم بزرگراهها بسط فضاهای شهری در آمریکا رونق گرفت .(Hess,2001:4) در اواخر سال 1950 مناطق شهرنشین در آمریکا طی فرآیند شهرنشینی، مناطق مسکونی، صنعتی و تجاری به سرعت به حومه گسترش یافتند که به مقدار زیادی از زمینهای کشاورزی و جنگل تجاوز شد که این تخریب اثرات منفی بر محیط زیست را به ارمغان آورده و باعث ترافیک بیشتر گردید. این الگوی توسعه شهری خارج از کنترل بعنوان پراکنده رویی شهری در نظر گرفته شده است .(barnes and other,2001 ) تعریفهای متفاوتی از پراکندگی شهری وجود دارد. در دیکشنری آکسفورد پراکندگی شهری معنی شده است: "برهم زدن و غیر جذاب نمودن توسعه شهری یا منطقه صنعتی به سمت حومه شهر" .( habibi and other,2011,133) آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده تعریفی از پراکندگی در سال 2001 ارائه کرده است: در مقیاس شهری پراکندهرویی ممکن است به زمانیکه نرخ استفاده از زمین برای مصارف غیر کشاورزی و یا غیر طبیعی بیش از نرخ رشد جمعیت باشد، بیان شود .(zhang,2004) در مجموع و با توجه به مباحث بالا میتوان تعریف ذیل را ارائه داد:

(نوعی از فرم شهری که با گسترش فضایی شهر با تراکم پایین همراه بوده و معمولا بر اثر گسترش بی برنامه و کنترل نشده و تحت تاثیر عوامل سیاسی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مذهبی، کالبدی-فضایی، جغرافیایی و محیطی رخ میدهد و اغلب دارای کاربری تک واحدی است. پیامدهایی چون ترافیک، آلودگی، انزوای اجتماعی، از بین رفتن زمین های کشاورزی و … را برجای میگذارد).

-3یافته های تحقیق:

-1-3تراکم:

تراکم را میتوان به عنوان (یک سیستم اندازهگیری) تعریف کرد. سیستم اندازهگیری مزبور ما را قادر میسازد تا به یک شکل ریاضی و ساده تعداد افراد در سطح معینی از زمین را به عنوان "تراکم جمعیتی"، یا مقدار زیربنای واقع در سطح معینی از زمین را به عنوان "تراکم ساختمانی" محاسبه و تعریف نماییم (عزیزی،.(23 :1386 تراکم شهری در ارتباط مستقیم با اندازه شهری قرار دارد. هرگاه اندازه شهری گسترده باشد با تراکم پایین، شهر میل به روستا شهر شدن می یابد و هرگاه اندازه شهر بزرگ باشد و با تراکمی بالا، شهر به نوعی کلانشهر شدن و منطقه شهری شدن جهت می گیرد و در هردو صورت شهر از شهریت به معنای واقعی کلمه تهی می گردد. بنابراین اندازه شهر در ارتباط با تراکم متوسط و معقول آن تعریف پذیر شده و از طریق اندازه است که شهر نیز معنا می شود شهر کوچک، شهر متوسط، شهر اقماری، شهر جدید، شهر پراکنده، شهر فشرده و انواع مختلف فرم های شهری از طریق مساحت تعریف می شوند و به وسیله تراکم انسانی و ساختمانی خود معنا میشوند (همان، .(256 :1386 بنابراین میزان تراکم در تعیین فرم شهر تاثیر بسزایی دارد.

الف-تحلیل تحولات زمانی تراکم در دوره های مختلف:

تغییرات زمانی تراکم در یک شهر میتواند به سه صورت: ثابت، نزولی و صعودی باشد. چنانچه روند تراکم یک شهر با شدت زیاد بصورت نزولی باشد، این شهر با پراکنش افقی بیرویه مواجه است (زنگنه شهرکی، .(39 :1386


روند تغییرات تراکم در شهر مشهد دارای نوسانات زیادی بوده است، و از سال 1270 تا سال 1385 شاهد مشاهده چهار روند متفاوت در تراکم شهری مشهد می باشیم.

➢ افزایش تراکم شهری، کاهش سرانه زمین شهری( :(1335-1270

تراکم شهری در سال 1270، 60 نفر بر هکتار بوده تا سال 1335 روند افزایشی را دنبال کرده است، بطوریکه رقم 60 نفر در هکتار در سال 1270 به 96 و 150 در سالهای 1310 و 1335 رسیده است. یعنی در یک دوره 65 ساله 2.5 برابر گشته است. سرانه زمین شهری نیز با روند کاهشی شدیدی روبرو گشته است. در سال 1270، 167 مترمربع در سال 1310 ، 104 و در سال 1335، 67متر مربع سرانه زمین شهری برای شهر مشهد بوده است و همانطور که ملاحظه می گردد در این دوره با کاهش 2.5 برابری روبرو میشود.

➢ کاهش تراکم شهری، افزیش سرانه زمین شهری :(1365-1335)

تراکم شهری مشهد طی در این دوره با افت قابل توجه ای روبرو میگردد و از رقم 150 در سال 1335 به رقم 92 در سال 1345میرسد این روند کاهش در بیست سال بعد نیز تکرار میگردد. در سال 1355،92 و در سال 1365 ، 72.30میباشد و شهر به صورت افقی رشد می کند و دچار پراکندهرویی میشود.به تبع کاهش تراکم سرانه زمین شهری در این دوره افزایش می یابد و به ترتیب در سالهای 1335، 1345، 1355 و 1365 به رقم های 67، 80، 109 و 138 می رسد.

➢ افزایش تراکم، کاهش سرانه زمین شهری :(1375-1365)

در این دوره تغییرات روند ملایمتری را دنبال میکنند و تراکم شهری از 72.30 در سال 1365 به 93 در سال 1375 میرسد و سرانه شهری از 138.3 در سال 1365 به 107در سال 1375 میرسد.


➢ روند نسبتا ثابت :(1385-1375)

در این دوره روند تغییرات نسبتا ثابت است، بطوریکه رقم تراکم شهری در سال 1375 و 1385به ترتیب به عدد.93 به 94.46 تغییر می یابد. این روند نوسانات در مورد سرانه ها نیز صدق میکند، بطوری که در سالهای 1375 و 1385 به ترتیب سرانه زمین شهری 107 و 105میباشد.

نمودار شماره:1 روند تغییرات تراکم جمعیتی و سرانه زمین شهری مشهد

ماخذ: ترسیم نگارنده براساس اطلاعات بانک اطلاعاتی فرنهاد/رهنما 1387

ب- چگونگی توزیع تراکم در هر دوره در مناطق مختلف شهر:

برای شناخت کاملتر میتوان تراکم شهری را در مناطق مختلف شهری بررسی و تحلیل کرد. برای کاملتر شدن نتایج و امکان مقایسه آنها به چگونگی توزیع و پخش تراکم و سرانه زمین شهری در مناطق مختلف شهر مشهد طی چهار دوره اخیر -1365) (1390-1385-1375 مورد بررسی قرار گرفت. بخاطر اینکه امکان مقایسه بین سالهای مختلف میسر شود لازم بود تعداد مناطق یکسان باشد، بدین منظور به منطقهبندی براساس منطقه بندی سال 1385برای سالهای 1365 و 1375 براساس دادههای موجود انجام شد.
همچنین تراکم شهری با توجه به این مساله که تراکم جمعیتی شهر مشهد در 4 دوره مورد مطالعه زیر 200 نفر در هکتار بوده است به صورت ذیل تقسیمبندی گردید:

-1تراکم خیلی کم : تا 50 نفر در هکتار -2تراکم کم: 51 تا 100 نفر در هکتار -3تراکم متوسط: 101 تا 150 نفر در هکتار -4 تراکم زیاد: +151

- سال :1365

در سال 1365 تراکم شهری در شهر مشهد در مناطق مختلف دارای توزیع نامتعادلی بوده است، بطوریکه از رقم 9.73 برای منطقه 10 تا 173.94 منطقه )12ثامن) متغیر میباشد و بیشتر مساحت در گروه تراکم خیلی کم و کم قرار گرفتهاند. همانطور که در نقشه شماره1 می توان دید مناطق 7، 9، 10 و 11 که در حاشیه شهر قرار دارد. براساس طرح جامع اول مشهد که بازه ای 25 ساله((1370- 1345 داشت جهت توسعه شهر مشهد سمت غرب و جنوب غربی تعیین گردید. در سال 1365 که 15 سال از زمان این طرح می گذرد در این دوره مساحت زیادی از زمین های غرب شهر به محدوده شهری میپیوندند و در این مناطق به دلیل جمعیت پذیری پایین در سال 1365هنوز تراکم پایین است. طبق طرح جامع بدلیل نبودن محدودیتهایی برای توسعه به سمت شمال و جنوب قسمتی از توسعه شهر این سمت انتخاب میگردد. سمت شمال شهر تا بزرگراه صدمتری و جنوب تا کوههای بینالود انتخاب می گردد. و این امر باعث متراکم تر شدن سمت جنوب نسبت به گذشته میشود بطوریکه


منطقه 6 نسبت به مناطق همجوار خود از تراکم بیشتری برخوردار میگردد. اما توسعه به سمت شمال از طرح جامع پیشی میگیرد و با توجه به نقش تاثیر گذار راه در مکانیابی محل سکونت توسعه باعث میشود در شمال بزرگراه صدمتری نیز شاهد توسعه باشیم. و این توسعه بی رویه باعث ادغام روستاها این دوره به شهر گردید. در سمت شرقی نیز طبق طرح جامع کمی توسعه در نظر گرفته میشود و این امر باعث متراکم تر شدن شهر در این مناطق میشود.

نقشه شماره :1چگونگی توزیع تراکم در مناطق مختلف شهر مشهد در سال 1365

ماخذ: نگارنده


- سال :1375

در سال 1375 نیز تراکم شهری در شهر مشهد در مناطق مختلف دارای توزیع نامتعادلی بوده است، بطوریکه از رقم 42 برای منطقه 7 تا 185 منطقه 4 متغیر میباشد و بیشتر مساحت در گروه تراکم خیلی کم قرار گرفتهاند. در این سال منطقه 4 متراکم تر از سال 1365 می شود و یکی از عوامل افزایش تراکم در این منطقه را میتوان مهاجرت ها به شهر مشهد در این دوره نام برد. در این سال میزان تراکم منطقه )12ثامن) نسبت به سال 1365 نیز کاهش یافته که نشان از مهاجرت های درون شهری از مرکز به پیرامون باشد. و تراکم منطقه 11 نیز تقریبا 3 برابر می شود و این نشان از میزان تحقق پذیری زیاد طرح جامع اول مشهد و انتخاب سمت توسعه شهر به این سمت می باشد.


:2چگونگی توزیع تراکم در مناطق مختلف شهر مشهد در سال 1375


ماخذ: نگارنده

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید