بخشی از مقاله

جایگاه دانشجویان در فرآیند آموزش معماری


چکیده

امروزه تلاش بسیاری از مدرسان طرّاحی معماری یافتن روش هایی است جهت تدریس بهتر در کارگاه هایطرّاحی معماری بر این اساس، یکی از مواردی که در سال های اخیر دارای اهمیت زیادی بوده است، توجه به دانشجویان و قابلیت های آن هاست. دانشجویان را می توان از سه جهت در ارتقاء کیفیت تدریس در کارگاه های معماری مورد بررسی قرار داد این سه رویکرد عبارتند از:
-1 شناخت دانشجویان
-2کمک دانشجویان در تولید دانش
-3 نقش دانشجویان در ارزیابی پروژه ها
توجه به این سه رویکرد، که بر اساس اصول مطرح شده در علوم تربیتی شناختی (Cognitive Education)حائز اهمیت هستند، می تواند نقش زیادی در ارتقاء کیفیت تدریس در کارگاه های طرّاحی معماری داشته .باشد.
شناخت دانشجویان، یکی از عوامل مهمو مؤثّر بر آموزش در کارگاه های معماری است بر اساس آموزش و پرورش شناختی، جهت کسب نتایج بهتر در کارگاه های طرّاحی لازم است به یادگیرندگان نیز در پروسه ی آموزش توجه گردد.
بر همین اساس، روان شناسان علوم تربیتی سعی در شناخت یادگیرندگان بر اساس ویژگی های شخصی نموده اند. یکی از این ویژگی ها ی شخصی سبک های یادگیری (Learning Styles) است، که بیانگر ترجیحات یادگیری((Learning Preferences هر شخص است. بر این مبنا، دانشجویان در دسته های مشخّص یادگیری تقسیم بندی می شوند و نحوه ی برخورد با هر کدام از این دسته ها درآموزش طرّاحی معماری باید دارای ویژگی های خاص خود باشد.
در دامه ی بحث نیز به دلیل کمبودمنابع مکتوب در آموزش طرّاحی معماری به این موضوع پرداخته می شود که چگونه دانشجویان می توانند، بر اساس روش های جدید در آموزش طرّاحی معماری، به تولید دانش در این زمینه بپردازند.
کلید واژه:آموزش معماری، طراحی، سبک یادگیری، ارزیابی طراحی معماری


-1مقدمه
در این نوشتار، نقش دانشجویان در آموزش طراحی معماری در کارگاه های طراحی بررسی می شود. این نقش در سه بخش متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است که عبارتند از:
-1تأثیر شناخت دانشجویان در آموزش بهتر در کارگاه طراحی -2 تأثیر تعامل دانشجویان با یکدیگر و استاد، جهت ارتقاء دانش طراحی معماری -3 نقش دانشجویان در ارزیابی پروژه ها در این نوشتار ، سعی شده است تا نکات مثبتی که توجه به نقش دانشجویان در کارگاه طراحی معماری می تواند به همراه داشته باشد، در سه بخش مذکور مورد بررسی قرار گیرد. همچنین، تأکید این بررسی بر نقش دانشجویان یا یادگیرندگان در تولید دانش طراحی است.
-2 تأثیرشناخت دانشجویان در آموزش بهتر در کارگاه طرّاحی
امروزه در روش های آموزش جدید، اهمیت زیادی برای یادگیرنده قائل هستند. با توجه به تفاوت های فردی که در میان یادگیرندگان وجود دارد، توجه به نوع یادگیری دارای اهمیت به سزایی است. در کارگاه های آموزش طراحی معماری نیز، توجه به چگونگی یادگیری دانشجویان می تواند تأثیرات مثبت زیادی در عملکرد آنان داشته باشد.
به همین دلیل و برای افزایش راندمان آموزش در کارگاه های طراحی، باید توجه بیشتری به یادگیرندگان و ترجیحات یادگیری آنها نمود. توجه به ترجیحات یادگیری هر شخص موجب می گردد تا مدرس بتواند بهترین شیوه ی آموزش را جهت انتقال دانش به دانشجو انتخاب نماید، و از این طریق بتواند در زمان کمتری موجب یادگیری بیشتر دانشجو گردد.
یکی از مشکلات امروزه ی آموزش معماری در ایران، عدم برقراری ارتباط مناسب میان استاد و دانشجو است.
دانشجویانی که با قابلیت های بالا در رشته ی معماری پذیرفته می شوند، در برخی از موارد برای ادامه ی تحصیل در رشته ی معماری دچار مشکل می شوند؛ این مشکلات از آنجا ناشی می شود که قابلیت های درست دانشجویان در کارگاه طراحی معماری به درستی شناخته نمی شود و مدرسین نمی توانند با دانشجویان تعاملی سازنده و مناسب برقرار کنند. به همین دلیل موفقیت دانشجویان در عملکردشان در کارگاه طراحی معماری، به مقدار زیادی به استعداد های درونی شان بستگی دارد و توانایی های دانشجو کمتر مورد توجه قرار می گیرد؛ این در حالی است که اگر مدرس بتواند قابلیت های دانشجو رامورد شناسایی و بهره برداری قرار دهد، می توان انتظار داشت که بازدهی آموزش در کارگاه طراحی معماری به میزانی قابل توجه افزایش یابد.
به همین دلیل، روان شناسان شناختی (Cognitive Psychologists) از چندین منظر مختلف به بررسی تفاوت های یادگیری افراد پرداخته اند. این تفاوت ها در یادگیری ، که با عناوین مختلفی از جمله سبک های یادگیری ( (Learning Styles و ترجیحات یادگیری نام برده می شوند، دارای روش تشخیص و طبقه بندی های متفاوت هستند، که از آن ها می توان به 3 دسته ی کلی زیر اشاره کرد(سیف،259،:(1386
-1 سبک های یادگیری شناختی
-2 سبک های یادگیری عاطفی
-3 سبک های یادگیری فیزیولوژیکی سبک های شناختی به روش هایی گفته می شود که در آن شخص موضوعات را درک می کند و به خاطر می سپارد، در باره ی مطالب می اندیشد و آن ها را حل می کند. سبک های یادگیری عاطفی در بر گیرنده ی ویژه گی های شخصیتی و هیجانی شخص یادگیرنده هستند، مانند تنها کار کردن و گروهی کارکردن. سبک های یاد گیری فیزیولوژیکی جنبه ی زیست شناختی دارند و در برگیرنده ی واکنش فرد به محیط فیزیکی مؤثر بر یادگیری او هستند، مانند ترجیح دادن مطالعه در شب و یا روز و ترجح دادن مطالعه در محیط های گرم یاسرد(سیف،1386،.(259
از میان سبک های یادگیری فوق، سبک یادگیری شناختی یکی از انواع مهم سبک های یادگیری به حساب می آید(Cassidy،2004،.(419 این نوشتار نیز، با توجه به اهمیت سبک های یادگیری شناختی، در ادامه به بررسی انواع سبک های یادگیری شناختی می پردازد. سبک های یادگیری شناختی دارای تنوع بسیار زیادی هستند، که معروف ترین آنها عبارتند از (سیف،1386،:(259
-1سبک های وابسته به زمینه (کلی نگر) (Field Dependence) و نابسته به زمینه ( تحلیلی نگر) (Field Independence) -2سبک های تکانشی (Impulsive) و تأملی (Reflective)
-3سبک های عمقی (Deep) و سطحی (Surface)

-4سبک های محیطی، هیجانی، جامعه شناختی، فیزیولوژیکی و روان شناختی -5سبک های حسی- شهودی، دیداری- کلامی، فعالیتی- تأملی و مرحله ای کلی
-6سبک های همگرا (Converging)، واگرا((Diverging، جذب کننده((Assimilating و انطباق یابنده((Accommodating آنچه در این نوشتار مورد بررسی دقیق تر قرار می گیرد، نوع ششم از این نوع تقسیم بندی است، که بیشتر توسط دیوید کلب((David Kolb مورد بررسی و گسترش قرار گرفته است. بر اساس این نوع تقسیم بندی، کلب و شخص دیگری به نام فرای (FRY) دو بعد یادگیری و چهار شیوه ی آن را معرفی کرده اند، که به صورت زیر بیانگر ویژگی های یادگیرندگان است(سیف1386،:(267
-1 درتوانایی تخیل قوی است
-2بیشترین توانایی را در انجام کارها دارد
-3در تولید دانش و دیدن امور از زوایای مختلف تواناست
-4 به سرعت می تواند خود را با امور فوری و فوتی وفق دهد
-5به مردم علاقه مند است
-6مسائل را به طور شهودی حل می کند
-7علاقه های فرهنگی وسیع دارد-8برای کسب اطلاعات به دیگران متکی است
-9در امور هنری متخصص است
-10غالبا مشاغل عملی مانند بازار یابی و فروشندگی را انتخاب می کنند
-11افراد دارای سوابق تحصیل در علوم انسانی و هنر های زیبا دارای این سبک یادگیری هستند
-12در ابداع الگو های نظری بسیار قوی هستند
-13در کاربرد عملی اندیشه های قوی دارند
-14در استدلال استرایی بسیار قوی هستند
-15در مواقعی که یک پاسخ درست وجود دارد، عملکرد خوبی دارد
-16بیشتر به مفاهیم انتزاعی علاقه مند است تا ب مردم
-17به استفاده ی عملی از نظریه ها چندان علاقه مند نیست
-18می تواند استدلال فرضیه ای- قیاسی را در مورد مسائل خاص متمرکز سازد
-19اغلب در بخش های برنامه ریزی و پژوهشی کار می کند
-20غیر هیجانی است، ترجیح می دهد با اشیاء کر کند تا با آدم ها
-21علاقه های محدودی دارد و کسب تخصص در علوم فیزیکی را ترجیح می دهد
-22بسیاری از مهندسان دارای این سبک هستند

نمودار -1 سبک های کلب و فری


بر اساس این جدول، مشخص می گردد که یادگیرندگان به چهار دسته ی مختلف واگرا، جذب کننده، همگرا و انطباق یابنده تقسیم می شوند. برای تعیین سبک یادگیری اشخاص، از پرسش نامه هایی استفاده می شود که برای این امر طراحی شده اند. به این ترتیب، می توان متوجه شد که هر شخصی دارای چه ویژگی های یادگیری است و براساس ویژگی های یادگیری هر شخص، بهترین روش آموزش را برای وی در نظر گرفت.


-1-2چگونگی ارتباط سبک های یادگیری با آموزش طراحی معماری

اهمیت توجه به سبک های یادگیری در آموزش طراحی معماری از جای شروع می شود که اکثر مدرسین دروس طراحی معماری در کارگاه های معماری همواره به دنبال راه حل هایی بوده اند که بتوانند از روش هایی استفاده کنند تا دانشجویان طراحی معماری را کنترل شده تر انجام دهند و نتایج کار به گونه ای باشد که پروژه ی هر دانشجو، چه خلاق و چه غیر خلاق ، قابل قبول باشد.

-1-1-2مشکل موجود در سیستم آموزش امروزین

یکی از مشکلاتی که معمولا در آموزش طراحی وجود دارد، چگونگی افزایش خلاقیت دانشجویان در آفرینش فرم و فضا های جدید است. به همین دلیل، خیلی از مدرسین تأکید زیادی بر ارائه ی کانسپت های خلاق در ابتدای ترم از سوی دانشجویان دارند؛ در حالی که راه مشخصی نیز برای انجام این کار وجود ندارد و تا اندازه ی زیادی، آفرینش کانسپت خلاق به خود دانشجو و توانایی هایی او بستگی دارد. توجه به سبک های یادگیری به ما می آموزد که لازم نیست به این گونه عمل شود، زیرا شیوه ی عملکرد دانشجویان در انجام یک تکلیف دارای تفاوت هایی است که نمی توان انتظار داشت همگی دانشجویان، در ابتدای کار، براساس کانسپت ها یا ایده های خلاق شروع به طراحی نمایند؛ ولی میتوان انتظار داشت که دانشجویان به شیوه های خود شروع به طراحی نمایند و در ادامه ی کار آن را کامل کنند. به عبارت دیگر، بسیاری از کانسپت ها که از جانب مدرسین مورد قبول واقع نمی شود، می تواند بر اساس قابلیت دانشجو در ادامه ی کار به پروژه ای موفق تبدیل شود.

در واقع، شناخت دانشجویان موجب می گردد فرآیند صحیح آموزش طراحی معماری در مورد هر گروه اتخاذ گردد.
این در حالی است که اگر مدرس، در ابتدای ترم و شروع طراحی، تأکید بر یک شیوه ی آموزش نماید، گروهی از دانشجویان موفق، و گروه دیگر ناموفق خواهند بود. برای مثال، تأکید بر شروع حل مسأله به روش های خلاق می تواند دانشجویان واگرا کمک زیادی کند، ولی دانشجویان همگرا به دلیل نوع سبک یادگیری شان با این روش ناموفق خواهند بود. همین مسأله در مورد دانشجویان جذب کننده و انطباق یابنده نیز مشهود است؛ چرا که به عنوان مثال، نوع یادگیری دانشجویان انطباق یابنده به صورتی است که به راحتی می توانند با تغییرات در روند یادگیری کنار بیایند؛ در حالی که دانشجویان جذب کننده این گونه نیستند و مدتی طول می کشد تا این گروه از دانشجویان با تغییرات به وجود آمده در سیستم آموزشکنار بیایند، و این مطلب از این جهت اهمیت دارد که مدرس در این حالت موظف است نوع تمرینات را با تغییرات کمتر به دانشجویان ارائه نماید، تا بیشترین بازدهی را به دست آورد. بنابراین، نیاز است تا قابلیت های دانشجویان بر اساس سبک های یادگیری و دیگر تفاوت های احتمالی مورد توجه قرارگیرد.

-3تأثیر تعامل دانشجویان با یکدیگر و استاد، جهت ارتقاء دانش طراحی معماری

یکی از موارد مهم در آموزش طراحی معماری این است که چگونه می توان دانش طراحی معماری را تعریف نمود و چگونه می توان آن را به دانشجو منتقل کرد. آیا دانش طراحی معماری باید از جانب استاد به دانشجو منتقل گردد، یا این که دانشجویان نیز باید در این مشارکت نمایند؟

-1-3بیان مشکل موجود در رابطه با دانش طراحی

یکی از مشکلات امروزه ی آموزش طراحی معماری این است که کتب مرجع برای آموزش طراحی معماری وجود ندارد، و این به آن دلیل است که تا کنون طراحان نتوانسته اند دانش خود را همچون دیگر دانش ها مکتوب نمایند. به همین دلیل، برای آموزش دهندگان طراحی و هم چنین یادگیرندگان، درک مطالب در حوزه ی طراحی معماری می تواند تا حدی دشوار باشد؛ به خصوص این مشکل در میان تازه کارها مشهود تر است.

-2-3تولید دانش طراحی معماری
به این ترتیب، مشخص می گردد که در تولید دانش طراحی، کارگاه طراحی معماری و افراد دخیل در آن- شامل اساتید و دانشجویان- از اهمیت زیادی برخوردارند و اگر به این مسأله توجه کافی نشود، زیر بنای اصلی طراحی معماری- که همان دانش طراحی است- دچار مشکل می شود و طراحی معماری را به جایی نخواهد برد.
آموزش طراحی معماری در اکثر دانشگاه های ایران با سیستم کارگاهی انجام می شود، بر اساس انجام کار توسط دانشجو و سپس تصحیح (correction) آن توسط اساتید است. در واقع، طراحی معماری امری است که در همکاری دانشجو و اساتید شکل می گیرد. در این بین، امکان دارد دانشجویان از نظرات سایر هم کلاسی های خود نیز استفاده نمایند؛ ولی این نظرات به صورت سلیقه ای و پراکنده اعمال می گردد، که در نهایت نمی تواند در راستا و جهت درست به بهبود یک پروژه کمک نماید و این دانشجو است که خود تصمیم گیرنده استف ه در زمینه معماری هر چند روش طراحی و تولید فضا و فرم، محوری ترین مساله است، اما ظاهراً برای طراحی نه یک روش
منحصر بفرد وجود دارد ونه یک مسیر واحد درفرآیند آن (لاوسون .(1384
اصولا روشی معین برای طراحی معماری قابل بیان نیست و روش های موجود در کتب تنها فنونی برای مهار کردن اندیشه در مراحلی خاص از مسیر است. (لاوسون، 1384، ص .(245

-4بررسی نحوه طراحی معماران معاصر از نظرتلوید فرم و فضا

-1-4نظریه های فرآیند طراحی
جان کریس جونز مراحل سه گانه تحلیل، ترکیب و ارزیابی را چارچوب باید در هر فرآیند طراحی می داند.
البته در این دو دانش آموخته طراحی محیطی دانشگاه کلیلی به مرور فرآیند دو مرحله ای تحلیل و ترکیب را به فرآیند سه مرحله ای تحلیل – تعریف – ترکیب و بعد پنج مرحله تحلیل – تعریف – تخیل – انتخاب – اجرا ونهایتاً هفت مرحله پذیرش-تحلیل – تعریف – تخیل – انتخاب – اجرا – ارزیابی بسط داده اند(. (Koberg & Bagnall , 1972 کریستوفر الکساندر، نیکل کراس و بلابنتی نیز حرکت از تحلیل به ترکیب را در فرآیند طراحی مورد توجه قرار داده اند . به اینصورت که تحلیل مساله حرکت واگرا و توسعه یابنده در جهت ریز کردن و یا تجزیه و بسط موضوع است. سپس ترکیب مجدد و سوار کردن آن اجزا به طریق جدید، حرکتی همگرا و جمع کننده به سمت محصول و نتیجه فرآیند است. بلابنتی به پویای حرکت های واگرا و همگرا و تکرار متعدد آنها در حین فرآیندنیز تأکید دارد.
درحوزه معماری ویلیام ینا و استیون یارشال مدل برنامه نوشتن و طراحی کردن را معرفی کرده اند. اینان برنامه پروژه را مساله خوبی و طرح نهایی را حل مساله فرض می کنند.
-2-4مفاهیم مرتبط با آفرینش فرم معماری
برای معماری مرحله آفرینش فرم دهی گریز ناپذیر است. از همین روایده مولد معماری و شاکله اصلی طرح از مهمترین مباحث معماری بوده است (برایان لاوسن، .(1997
نخستین مراحل طراحی چنین وصف می کنند: ” فکر بسیار ساده ای که به کار گرفته می شود تا زنجیره راه حل های ممکن را محدود کند و در نتیجه طراح قادر شود به سرعت طرح کلی را بریزد ” (لاوسون، 1384 ص .(153

-3-4مولد اولیه
به نام طرح مایه یا طرح کلی می خوانند.
آنچه لاوسون از آن به مولد اولیه یاد میکند وجوهر اصلی فرآیند طراحی معماری می داند، توسط سایر معماران در توضیح روند طراحیشان با عناوین و واژه های دیگری بکار رفته است.مک گینتی در سال 1979 این واژه ها را به صورت زیر دسته بندی کرده است: “کانسپت” (طراحمایه)، “ایده معمارانه”، “موضوع محوری و اصلی”، ” ایده سازمانبخش کلان”، “طرح کلی و اسکیس” و “ترجمه عین به عین &DWDQHVH ' 1979 6Q\GHU) "ص .(215 -209

-1ایده :[1] منظور از ایده ، فکر و دانشی است که در نتیجه مطالعه، مشاهده و فهم کسب شود. مثلا: مکان یابی آشپزخانه و استفاده از مصالح تجدید.
-2 طرحمایه (کاتسپت) :[2] منظور از کانسپت، ایده معین و فکری واحد است که از آمیختن و ترکیب مجموعه موضوعات، اجزاء ایده ها و اندیشه های مختلف شکل گرفته و طرح را شکل می دهد.
ابگار پاسخی خلاقانه به پروژه مساوی است.
-3 ایده معماران:[3] کانسپتیاست که محدود به عوامل معماری و ساختمان شود. مانند نور روز -4 موضوع محوری و اصلی:[4] ایده یا الگویی خاص است که درمراسم پروژه تکرار و تأکید شود.
-5 ایده سازمان بخش کلان :[5] ساختار هندسه کلی یا سلسله مراتبی است که اجزا طرح از آن باید پیروی کنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید