بخشی از مقاله

حقوق بشر در حقوق بین الملل و حقوق اسالم واکاوی اعالمیه جهانی حقوق بشر و اعالمیه قاهره

 

چکیده

امروزه اعالمیه جهانی حقوق بشربهعنوان یکی از منابع حقوقی معتبر و قابل استناد در جامعهی جهانی رسمیت دارد. با وجود عمر هفتاد سالهی این اعالمیه، هنوز هم پژوهشگران و صاحبنظران حوزهی حقوق بشر، بهویژه پژوهشگران مسلمان، تمایل زیادی بهپژوهش تطبیقی اعالمیه جهانی حقوق بشر با حقوق بشر اسالمی دارند. بعضی از پژوهشگران،اعالمیهی جهانی حقوق بشر را به طور مطلق پذیرفته و برخی دیگر، یکباره، مفاد آنرا باطل و مغایر اخالق، دین و کرامت انسان دانسته و آزادیهای بی حد و حصر آنرا موجب انحطاط نظام اجتماعی میدانند. گروهی هم تالش دارند با تأکید بر وجوه اشتراک میان ایندو، نوعی آشتی بین حقوق بشر بین المللی و حقوق بشراسالمی برقرار نمایند. این پژوهش با بهرهگیری از منابع گوناگون، سعی نمود تا زوایای مختلف اشتراکات و اختالفات ایندو مقوله را با بررسی مواد اساسی اعالمیهی جهانی حقوق بشر و اعالمیه قاهره در بارهی حقوق بشر، بهاین سئوال اساسی پاسخ دهد که آیا میشود در جامعهی اسالمی و در ارتباط با حقوق بشر بهاعالمیهی جهانی حقوق بشر استناد نمود؟ نتایج پژوهش نشان میدهد، این تفاوتها هرچند که از نظر کمی چندان قابل توجه نباشد، اما از نظر کیفی، بهلحاظ سرشت و طبیعت موضوع آنچنان است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد. زیرا اساس این اختالفات بهمبانی فلسفی ایندو نوع دیدگاه مربوط میشود. با اینحال، بهنظر میرسد تفاوتها و اختالفات میان آنها بهگونهای است که تا آنجا که به نقض قوانین بنیادین اسالم منجر نشود، میتواند بهنسبت نقاط مشترک، قابل اغماض باشد.

واژههای کلیدی: حقوق بین المللی بشر، اعالمیهی جهانی حقوق بشر، اعالمیه قاهره، حقوق اسالمی بشر

مقدمه

مسئلهی حقوق بشر هنوز هم به عنوان چالشی تأمل برانگیز در تمام کشورها به طور مستمر و از زوایای گوناگون مورد بررسی پژوهشگران است. زیرا در بسیاری از کشورها با وجود پذیرش اعالمیه جهانی حقوق بشر و میثاق های بین المللی مربوطه و تأکید بر رعایت قواعد و هنجارهای بین المللی، نقض این قوانین، پنهان و آشکار وجود دارد. اما همچنان دولتها خود را نسبت


1

بهرعایت آن متعهد اعالم میکنند. در این میان آزادی عقیده و بیان آن و نیز انتخاب دین و راه و روش زندگی به عنوان مهمترین وجوه حقوق انسان در حقوق بین الملل بشر و حقوق بشر در اسالم محل اشکال و اختالف است.

در زمینه حقوق بشر، عالوه بر اعالمیهی جهانی حقوق بشر، معاهدات و میثاقهای بین المللی دیگری مانند میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی،و حقوق اقتصادی، اجتماعی 6611 به تصویب رسیده است و در سطح منطقه ای نیز اعالمیهها و منشورهای دیگری مصوب شدهاند که همگی در تأیید و تأکید اعالمیه جهانی حقوق بشر بوده است. حتی در اعالمیهی قاهره در بارهی حقوق بشر مصوب 6661و منشور عرب در بارهی حقوق بشر و در قوانین اساسی بسیاری از کشورهای اسالمی که مبنا و بنیان آن بر پایهی شریعت اسالم شکل گرفته، نه تنها بهصراحت رد نشده است، بلکه گاهی بخشی از مواد آن را بدون ذکر ماده و بند اعالمیهی جهانی در قوانین خود گنجانیده اند. با اینحال بهنظر میرسد در پارهای موارد، ناسازگاری آشکار میان این دو برداشت از حقوق بشر، همچنان وجود دارد.

-1حقوق بشر از منظر اعالمیهی جهانی حقوق بشر

پس از پایان جنگ جهانی دوم و تقویت اندیشهی لزوم حفظ صلح و امنیت بین المللی و رابطهی آن با حفظ حقوق انسانها و تشکیل سازمان ملل متحد، نظم حقوقی جدیدی در عرصهی بینالملل پایهریزی شد. بر اساس این نظم حقوقی جدید، تامین صلح و امنیت بینالمللی، منوط به، بهرسمیت شناختن منزلت انسانی و حقوق یکسان همهی اعضای خانوادهی بشری است. از این دیدگاه تمامی انسانها بهحکم انسان بودن، فارغ از جنسیت، رنگ، نژاد، زبان، مذهب و آیین و... باید در پناه و حمایت قانون قرار گیرند. تقویت این اندیشه در یکصد سال اخیر، موجب شده است، تا عالوه بر اعالمیهها و کنوانسیونهای متعدد، قوانین اساسی بسیاری از کشورها، بهاصول اساسی حقوق بشر توجه ویژهای داشته باشند. لذا بهنظر میرسد در جهان امروز، حمایت همهجانبه از حقوق بشر بهعنوان یکی از مؤلفههای اساسی نظام بینالمللی وجود دارد و در سنجش میزان حیثیت و اعتبار دولتها در سطح بینالمللی بهعنوان یکی از مالکها، رعایت حقوق بشر قرار داده میشود. زیرا جامعهی بینالمللی بر این امر واقف شده است که، حقوق بشر، حقوقی جهانشمول است. این حقوق بههمهی احاد بشر، بدون در نظر گرفتن جنس، رنگ، زبان، نژاد، دین و مذهب، حتی فارغ از اینکه این حقوق جهانشمول، توسط یک نظام قانونی یا رسمی کشوری بهرسمیت شناخته بشود و یا به رسمیت شناخته نشود. تعلق دارد. زیرا این حقوق، حقوق بدیهی و اولیهی انسان است و بشر در طول تاریخ، برای تحقق آن مبارزه نموده و قربانی داده است. )فرخی؛ )11 : 6161

به طور اختصار در زمینهی مبانی حقوق بشر، باید گفت که تا قبل از قرن 61 میالدی متفکران زیادی نظریه پردازی کردهاند؛ که عمدهی آنان حقوق بشر را جزو حقوق طبیعی میدانستهاند که منشاء الهی و فطری دارد. پس از قرن 61 دانشمندانی مانند گروسیوس هلندی و دکارت فرانسوی، منشاء حقوق طبیعی را، انسان عنوان میکردند و عقل انسان را در کشف و اجرای این حقوق توانا میدانستند. این تفکر بعدها به وسیلهی توماس هابز و جان الک انگلیسی، سپس توسط کانت و روسو، توسعه یافت. ژان ژاک روسو6 در این زمینه میگوید: « انسان آزاد بهدنیا آمده و باید آزاد زندگی کند....» و از این زمان است که آزادی فردی به عنوان قاعدهای کلی در زیر بنای اندیشهی بشر، به رسمیت شناخته شده است.)همو: )11


2


دهم دسامبر 6691 اعالمیهای بهتصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید که امضا کنندگان آن، وحدت اعضای خانواده بشری، کرامت انسانی و شناسایی حقوق ناشی از آن را اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان می دانستند و ایجاد جهانی را که در آن، افراد بشر در بیان عقیده خود، آزاد و از ترس و فقر رها باشند، به عنوان باالترین آرمان و آرزوی بشری اعالم کردند. این اعالمیه، در سی ماده تدوین شده است که به صورت گذرا تنها به یادآوری مواد مرتبط با این پژوهش پرداخته میشود:

ماده اول : تمام افراد بشر آزاد زاده می شوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابرند.

مادهی : 1 همهی افراد بشر، حق دارند که بدون هیچ گونه تمایزی، از تمام حقوق و آزادیهای ذکر شده در این اعالمیه برخوردار

شوند و...

مادهی : 1 هر فردی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.

مادهی : 9 بردگی و داد و ستد بردگان در هر صورت، ممنوع است.

مادهی : 61 زنان و مردان بالغ، فارغ از قیود نژاد، رنگ، زبان، ملیت و مذهب در ازدواج وتشکیل خانواده آزاد هستند.

مادهی : 61 هر شخصی حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و دین، بهره مند شود.

مادهی :66 هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد.

در مادهی 11 حق آزادی تشکیل اجتماعات و مجامع رسمیت یافته است.

مادهی 11 آزادی انتخاب شغل را حق انسان میداند.

بند 1 مادهی 11 اعالمیهی جهانی حقوق بشر، حق مالکیت معنوی را به رسمیت شناخته است.

مادهی : 16 هر فردی فقط در برابر آن جامعهای وظیفه دارد که رشد آزادانه و همه جانبهی او را ممکن میسازد.

مادهی : 11 هیچیک از مقررات اعالمیه نباید چنان تفسیر شود که موجب از بین بردن حقوق و آزادیهای مندرج در این اعالمیه شود.

- 2-1 اعتبار جهانی اعالمیهی جهانی حقوق بشر

اعالمیهی جهانی حقوق بشر از سوی کشورهای عضو سازمان سازمان ملل متحد، بهعنوان تعهدی الزامآور، پذیرفته شده است، بهیک معنی، حقوق بشر در این اعالمیه، جهانشمول و مورد وثوق بسیاری از ملتها و کشورها میباشد. لذا نمیتوان در جهانی بودن حقوق بشر و توافق ملت ها در بسیاری از مواد این اعالمیه، تردید نمود. با این همه، موادی در این اعالمیه وجود دارد که بهنوعی با ارزشها، باورها و مذهب برخی از ملتها مغایرت دارد؛ هرچند که دولتهایشان بر اجرای مفاد اعالمیه متعهد شدهاند. به همین دلیل است که در پارهای از مناطق جهان، کشورهای همکیش، اندیشهی تدوین و نهایی کردن اعالمیههایی در


3

بارهی حقوق بشر، متناسب با ارزشها و اعتقادات دینی را عملی کردهاند که در نهایت منجر به تصویب چنین اعالمیههایی شده است که با توجه به موضوع این مقاله، اعالمیهی قاهره در بارهی حقوق بشر در اسالم مورد بررسی قرار میگیرد.

-3 اعالمیهی قاهره در باره حقوق بشر در اسالم

با توجه بهوجود برخی نارساییها در اعالمیهی جهانی حقوق بشر از منظر اندیشمندان و صاحبنظران و علمای اسالمی و پیشینههای موجود در زمینه حقوق بشر اسالمی، کارشناسان مسایل فقهی و حقوقی سازمان کنفرانس اسالمی طرحی را تدوین و تهیه نمودند که آخرین پیشنویس آن، در اجالس کارشناسان

حقوقی که در 11 تا 11 دسامبر 6616 در تهران تشکیل شد، به تصویب رسید و سرانجام این پیشنویس در نوزدهمین اجالس وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسالمی منعقده در قاهره، در 16 جوالی تا 5 اوت

6661 با برخی تغییرات و اصالحات بهتصویب نهایی رسید )مهرپور؛ .)195 : 6111 اعالمیهی قاهره در بارهی حقوق بشر در اسالم، دارای یک مقدمه و 15 ماده است. هرچند تصویب این اعالمیه یکی از مهمترین دستآوردهای حیات سازمان کنفرانس اسالمی بهشمار میرود، اما دارای ماهیتی غیرالزامآور بوده و بههمین دلیل کشورهای عضو تعهدی در بارهی اجرای آن ندارند. با اینحال اعالمیه ی قاهره دارای ویژگیهای خاص است که به اجمال به برخی مواد آن اشاره میشود:

- مادهی یک :اصل شرافت انسانی برای همه و برابری در تکلیف و مسؤولیت بدون هر گونه تبعیضی از لحاظ نژاد، رنگ یا زبان، جنس، اعتقاد دینی یا وابستگی سیاسی و غیره .

- مادهی پنج اعالمیه بهحق ازدواج بدون مالحظه نژاد، رنگ و قومیت تصریح نموده، اما درمورد مالحظات دینی ساکت است.

- مادهی دهم اعالمیه، تنها یکی از مصادیق روشن ماده 61 اعالمیهی جهانی حقوق بشر را مبنی بر این که اجبار به تغییر مذهب مجاز نیست، مورد تأیید قرار داده است.

- مادهی یازدهم: در بند الف چنین مقرر نموده؛ انسان آزاد متولد میشود و هیچکس حق ندارد او را بهبردگی بکشد یا ذلیل و مقهور خویش نماید، یا از او بهره کشی نماید و بندگی جز برای خداوند متعال وجود ندارد. به این ترتیب اعالمیه بطور شفاف ممنوعیت بردگی را مورد تأکید قرار داده است.

- مادهی 19 اعالمیه حقوق بشر اسالمی تمامی حقوق و آزادیهای مندرج در اعالمیه را مشروط به مطابقت با احکام شریعت

اسالمی دانسته است.

-1-1 اعتبار اعالمیهی قاهره

در اندیشهی اسالمی به مانند ادیان الهی دیگر حقوق بشر در زمره حقوق طبیعی و فطری بشر بوده و لذا حقوق بشر در اصل حقوقی عامالشمول است و هرگز به دستهای خاص از بشر تعلق ندارد. از این منظر حقوق بشر در تفکر اسالمی تعارضی با شریعت ندارد ) غائبی؛.)161 : 6111 بنابراین در اساس، حقوق بشر اعتبار خود را از سنت الهی، قرآن و راه و روش پیامبر اسالم و جانشینان آن حضرت اخذ نموده است.

اعالمیهی قاهره در باره حقوق بشر از یک سو، سعی نموده مواد خود را بر پایهی ارزشهای اصیل اسالمی و برابر شریعت تهیه و تنظیم نماید، که اگر چنین باشد اعتبار آن به پشتوانهی وجود دین اسالم و شریعت بر گرفته از آن است. از سوی دیگر، این اعالمیه توسط توسط محققان و کارشناسان اسالمی تهیه و وزیران عضو سازمان کنفرانس اسالمی آنرا به تصویب رساندهاند. از این زاویه نیز میتوان حداقل در سطح جهان اسالم، این اعالمیه را معتبر دانست. با اینحال، اعالمیه قاهره هیچ بار حقوقی برای کشورها به همراه نداشته و غیرالزامآور میباشد. لذا چون دولتهای امضا کننده، تعهدی حقوقی در قبال رعایت یا عدم رعایت اعالمیه و یا اجرای آن ندارند؛ پاسخگو نیز نخواهند بود. از این منظر میتوان اعالمیه قاهره در بارهی حقوق بشر را تنها یک اعالمیه اخالقی نامید.

4


-4دیدگاهها و نظریههای موجود در بارهی منشور بینالمللی حقوق بشر و حقوق بشر اسالمی


در ارتباط با موضوع حقوق بشر دیدگاههای متفاوتی ابراز گردیده است که در این مقال بهطور اختصار برخی از این نظریات اشاره میشود.

در اسالم و مسیحیت اعتقاد بهحقوق بشر که ناشی از فطرت الهی و الزمهی کرامت انسانی است وجود دارد. مکتب حقوق فطری در قرن هفدهم نیز تحرک تازهای بهاین فکر داد و همین فکر در عصر انقالب فرانسه در اعالمیه حقوق بشر و شهروندی 6116 منعکس گردیده است. که البته این اعالمیه هم متأثر از فلسفهی فرد گرایی بود ) صفایی؛ .)16 : 6111

- در حال حاضر در تمام اسناد بینالملل راجع بهحقوق بشر محتوای جهانشمولی حقوق بشر مسلم فرض شده است. با این وجود هنوز هم اندیشمندانی هستند که کوشیده اند از منظر خاصی جهانشمولی یا نسبی گرایی حقوق بشر را نفی، یا اثبات کنند . برخی بر این عقیده هستند که اعالمیهی جهانی حقوق بشر، جامعترین و کاملترین سندی است که در زمینهی حقوق بشر تدوین شده است. در مقابل عدهای نیز این دیدگاه را بسیار افراطی دانسته و معتقدند که این اعالمیه بهسبب ماهیت غربی خود، تأمین کنندهی منافع جهان مادی گرای غربی و ابزاری برای سلطه در شکل جدید استعمار است. برخی مبلغ اعالمیهی جهانی حقوق بشر و برخی مخالف و یا منتققد آن اعالمیه به دلیل عدم جهانشمولی محتوای آن هستند )غائبی؛ : 6111 .)111

- برخی از متفکران و صاحبنظران مسائل اسالم، صادقانه کوشیدهاند تا نشان دهند که حقوق بشر از نظر اسالم، تفاوتی با مواد مندرج در منشور بینالمللی حقوق بشر ندارد و این دو کامال بر هم منطبق هستند. ... برخی نیز با انتقاد شدید از اعالمیهی جهانی حقوق بشر و مقایسهی آن با اصول و احکام دینی، سعی در اثبات این نکته دارند که این اعالمیه ناقص و ابتدایی است و در برابر ارجحیت و ممتاز بودن احکام مذهبی فاقد کارایی میباشد )پروین؛ .)59 : 6111

- بر اساس دیدگاه اسالمی، کل هستی مخلوق و ملک تکوینی حقیقی خداوند است، در نتیجه، هرگونه تصرف در جهان هستی باید مسبوق بهاذن الهی باشد و ربّ تشریعی و قانونگذار باالصاله خداوند است. قسمتی از قوانین کلی را خداوند وضع نموده است

و حق وضع قسمتی از قوانین کلی را به رسول اکرم ـ صلّی اهلل علیه و آله ـ و سایر معصومین ـ علیهم السّالم ـ اعطا فرموده است. نیز در موارد جزیی و موقت حاکم شرع ـ معصوم یا غیر معصوم ـ حق وضع قانون را دارد ) مصباح یزدی؛ .) 611 -61 : 6111 پس قانونگذاری که از طرف بشر صورت میگیرد، اگر اذن الهی را به همراه نداشته باشد، اصالً اعتبار ندارد؛ تا بتواند در برابر مقررات اسالمی بهتعارض برخیزد. در نتیجه برخی مقررات موجود در اسناد بین المللی حقوق بشر، که مغایر با احکام و دستورات دینی است، اعتبار ندارد و احکام دینی بر آن مقدم است. لذا اگر دولت اسالمی معاهدهای بر خالف دستورات دین منعقد نماید؛ هرچند که ما قاعدهی وفای به عهد را در متن دستورات اسالمی داریم، اما این قاعده در صورتی الزام آور است که قرارداد مورد نظر مطابق مقررات اسالم شکل گرفته باشد. در مقابل حکم الهی نمیتوان به مقررات معارض حقوق بشر تن داد، «ان الحکم اال هلل» قانونگذاری فقط از آن خداوند است. در آیهی مزبور حکم بهمعنای فرمان و قانون بهکار رفته است ) همو: .) 616

- اساس اعالمیهی حقوق بشر بر احترام به دیدگاهها و بهرسمیت شناختن آزادیهای انسان است. اما از لحاظ دینی نمیتوان حکم کرد که همهی انسانها با هر دین و عقیدهای حیثیت و کرامت و حقوق باهم برابرند ) خسروشاهی و نمامیان؛ )161: 6111

5

- متفکران مسلمان معتقدند که حقوق اسالمی بهمعنای حقوق مسلمانان نیست که نتوان با حقوق بشر جهانی تعامل کرد. در اسالم گاهی سخن از حقوقی است که ربطی به ایمان و دین انسان ندارد. مانند حق همسایه، حق شریک و.... آزار همسایه حرام است؛ چه مسلمان باشد، چه غیر مسلمان...) ایازی؛ .)166 : 6111

- عدهای قایل بهتضاد وتناقض حقوق بشر با اسالم هستند، چون در اسالم مالک، کرامت و شخصیت اکتسابی انسانها است نه کرامت ذاتی آنها، که درحقوق بشر، انسانها درکرامت اکتسابی هیچ تمایزی ندارند. بلکه انسان بماهو انسان نگریسته شده است و عدهای دیگر براین باورند که مسالهی حقوق بشر یکی از مسائل نو و جدید است و یافتن پاسخ برای سوالهای آن در متون دینی نابجا و بی مورد است )مطهری؛ .)69 :6116

- بعضی از اندیشمندان مقوله آزادی اندیشه را خارج از حوزهی حقوق دانسته و آنرا یک فعالیت ذهنی و درونی به شمار میآورند. « بنابراین نباید برای آن قواعد وقانون وضع کرد. اما به دو دلیل این تصور صحیح نیست: اول اینکه افکار انسان محصول عوامل مختلف از قبیل شرایط سیاسی و اجتماعی است و دیگر اینکه اگر قدرت سیاسی مهار و تحدید نشود، مرزهای آزادی، حتی آزادی اندیشه را میشکند و با ایجاد ترس و خفقان، مجال اندیشه ورزی را از میان میبرد. واضح است که آزادی اندیشه، مقدمهی آزادی بیان است. چرا که گفتار و بیان، تجلیگاه اندیشه است) الهیار، .) 11 : 6111

- آزادی از نظر " اریک فروم" سبب خود شناسی میشود و خود شناسی نیز آگاهی را دامن میزند و در سایه آگاهی است که استعدادهای آدمی بارور میشوند و خرد و دانش رشد می کند.

- هرچند ممکن است اسالم بهترین نظام حقوقی را ارایه دهد و از جمله بهترین گزارهها را در بارهی حقوق بشر بیان کرده باشد، اما این نظام و گزارهها را فقط مسلمانان پذیرفتهاند. لذا مورد وفاق و اجماع جهانی

نیست. بنابراین نمیتوان آنرا حقوق بشر دانست و باید تحت عنوان « حقوق مسلمانان » از آن یاد کرد )دانشپژوه؛ .)61 : 6161

-1-4 تحلیل کلی نظریات ارایه شده در خصوص حقوق بشر بین المللی و حقوق بشر در اسالم

از منظر جامعه شناسی حقوقی میتوان اذعان نمود که تحوالت مربوط به انسانشناسی بعد از دوران رنسانس موجب شد تا اندیشمندان آندوره، نظریات خود را در سایهی رهایی از قید و بندهای ایجاد شدهی ناشی از هزار سال زندگی در دوران تاریک قرون وسطی، مقولهی قوقح بشر را با نگاهی کامالً «انسانگرایانه» و « امانیستی»، تنها با توجه به ویژگیها و نیازهای این جهانی انسان بیان و اعالم می نمودند. این شیوهی تفکر سراسر قارهی اروپا در نوردید و طرفداران بسیاری نزد جامعه شناسان، حقوقدانان و حتی اقتصادیون پیدا نمود. البته در همین دوران نیز اندیشمندانی هم بودند که منشاء حقوق بشر را همچنان حقوق طبیعی ناشی از ارادهی الهی میدانستند. با این وجود این دسته هم به محوریت انسان اعتقاد داشتند. باید این نکته نیز یادآوری شود که حتی از منظر تفکرات امانیستی آزادی انسان به طور مطلق در نظر نبوده، بلکه عوامل محدود کنندهی آن مانند آزادی به شرط عدم سلب آزادی دیگران و یا عدم اضرار به غیر همواره وجود داشته است. اما به هر حال همه این متفکران به جهانشمولی حقوق انسان عقیده داشتهاند. از یک سو، باید اذعان نمود که منظور از پایه گذاری حقوق )به طور کلی( در همهی ادیان و جوامع، برقراری نظم و ایجاد قواعدی به منظور بهبود زندگی مسالمتآمیز و برقراری عدالت بوده است. از سوی دیگر، تصور جامعهی جامعهی بدون ساز و کارهای حقوقی حتی در ابتداییترین شکل خود و در ابتداییترین جوامع بشری غیر قابل تصور است؛ زیرا این، ضرورت زندگی اجتماعی است که چنین اقتضایی دارد و اینکه آن جامعه دینی و یا سکوالر باشد در اصل قضیه تفاوتی ایجاد نمیکند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید