بخشی از مقاله


احمد جام

شيخ احمد در سال 440 هجري قمري در قريه نامق كاشمر خراسان به دنيا آمد. تا بيست و دو سالگي زندگي را به عيش و نوش مي ‌ـ گذراند اما بعد از اين توبه كرد و هجده سال عزلت گزيدو پس از آن با توشه اي از معارف ديني و عرفاني براي ارشاد نزد مردم ـ بازگشت .


شيخ احمد جام سفرهاي متعددي به نقاط مختلف كرد و در سال 536 هجري ق . وفات يافت .
مهم ترين آثار او عبارتند از :
1) انس التا ئبين : مفصل ترين اثري است كه در 45 باب تدوين كرده است.در هر باب پرسشهايي را مطرح و با باريك بيني هاي دقيق و استفاده از آيات و احاديث و امثال فارسي و عربي به نثري ساده بيان مي كنند .


2) مفتاح النجات

3) روضة المذ نبين

4) سراج السائرين

5) ديوان اشعار
حمید سبزواری

حسين ممتحن معروف به حميد سبزواري در سال 1304 ه ش در سبزوار قدم
به عرصه ي هستي نهاد. پس از طي تحصيلات متداول به خدمت آموزش و پرورش در آمدواز شانزده سالگي به سرودن اشعار انقلابي و سياسي پرداخت وبه همين علت در سالهاي پيش از ـ پيروزي انقلاب اسلامي از آموزش و پرورش اخراج شد


او در قالب هاي مثنوي ، غزل ، شعرنو و چهار پاره طبع آزمايي كرده و سبك شعري او سبك خراساني و عراقي است .
سبزواري از پيشگامان شعر انقلاب واز پر كارترين سرايندگان سروده هاي انقلاب است .

از مهم ترين سروده هاي او مي توان به اين آثار اشاره كرد :

1) خميني اي امام
2) بانگ آزادي
3) همپاي جلودار
4) شكست شيطان
5) برخيزيد
6) سرود درد
7) سرود سپيد
لطفعلی صورتگر
دكتر لطفعلي صورتگر فرزند ميرزا آقاخان شيرازي از خاندان لطفعلي خان نقاش معروف قرن « 13» است كه در سال 1279 در شيراز متولد شد . تحصيلات ابتدايي و متوسطه را قسمتي در شيراز و قسمتي در هندوستان به پايان رساند

. در سال 1306 براي ادامه تحصيل به لندن رفت وبه اخذ درجه ي ليسانس در ادبيات و زبان انگليسي نايل آمدوپس از سالها تدريس ادبيات و زبان انگليسي ـ دردانشكده ادبيات دانشگاه تهران بارديگردرسال 1316 به لندن رفت و به اخذ درجه ي دكتراي ادبيات وزبان انگليسي موفق گرديد ـ

از آن پس به استادي زبان و ادبيات فارسي و انگليسي در دانشگاه تهران اشتغال داشت .

دكتر صورتگر در سال 1348 دار فاني را وداع كرد .

تأليفات او عبارتند از :
1) متون علم اقتصاد و تجارت
2) تاريخ ادبيات انگليسي در دو جلد
3) كتاب سخن سنجي
4) منظومه هاي غنايي اپرون


5) منظومه ي توصيفي
6) مجموعه ي اشعار به نام « برگهاي پراكنده »
7) ديوان اشعار كه در حدود 8000 بيت مي باشد
8) ترجمه ي مقالات « بايكن انگليسي »
عبدالله مستوفی
عبد الله مستوفي نويسنده قرن 14 ه ق ازخاندان اصيل ايراني است كه پدران او در دوره ي قاجاريه شغل ديواني و منصب امور مالي ـ داشته اند به اين جهت « مستوفي » به عنوان لقب درخانواده ي آنها باقي مانده است. وي مدتي ازطرف وزارت خارجه ي ايران درعهد

 

مظفرالدين شاه مأمور خدمت در پطرز بور گ شد . پس از بازگشت به تهران وتدريس در مدرسه ي سياسي باز هم مدتي به كارهاي ـ دولتي سرگرم بود اما چون از كارهاي رجال دولتي انتقاد مي كرداو را كنار گذاشتند


مستوفي از روزگار جواني به نويسندگي علاقه مند بود و آثار قلمي چندي اعم از ترجمه و تأليف از خود به يادگار گذاشت كه برترو ـ شيرين تر از همه كتاب « شرح زندگاني من » است كه موضوع آن تشريح اوضاع اجتماعي و سياسي و اداري دوره قاجار است.

مستوفي با زباني شيرين و گرم او

ضاع و احوال را بدان گونه كه ديده بيان مي كندو خاطراتش را هم در اين كتاب نوشته است .
ژول ورن
ژول ورن اين نويسنده خيال پرداز و روشنفكر در سال 1828 م در جزيره « ريد » و در خانواده ي متوسط پا به عرصه ي هستي ـ گذاشت، پدرش قاضي عالي رتبه بود كه او را تشويق به يادگيري رشته حقوق كرد امّا او دراين كار موفق نشد وبه نگارش داستان ـ ونمايش نامه پرداخت .


ژول ورن در سال 1885 م يعني بيست سال قبل از مرگش به دست جواني ديوانه با گلوله مجروح شدومجبور به نشستن در خانه شد ولي ذهن و انديشه او همچنان در تلاطم و فعاليت و خلا قيت بود .


ژول ورن در سال 1905 م در سن 77 سالگي ديده از جهان فرو بست .

آثار او عبارتند از :
1) پنج هفته در بالن
2) بيست هزار فرسنگ زير دريا
3) ميشل استر يوگف
4) وصيت نامه يك ابله
5) در مقابل پرچم
6) در خانه نجار

« اوژن گرن دل » كه در شعر نام پل الوارد را براي خود انتخاب كرده است به سال 1895 م در شهر «سن دني » در شمال پاريس درـ خانواده ي فقيري به دنيا آمد. تحصيلات دوره ي ابتدايي را در زادگاه خود به پايان برد ودر نخستين جنگ جهاني به جبهه ي جنگ ـ اعزام و اولين مجموعه ي شعر خود را به نام « وظيفه ي اضطراب » پيش از پايان جنگ به سال 1917 م منتشر ساخت ، سال بعد ـ مجموعه ي « اشعاري براي صلح » را منتشر كرد وبعد از آن با شاعراني چون « بوشون » ، « سوپو » و « آراگن » آشنا مي شود و ـ همراه آنان نهضت ادبي « سو رئاليسم » را پايه گذاري كرد .

اين شاعر بلند آوازه سرانجام در سال 1952 م در گذشت .

آثار او عبارتند از :

1) پايتخت درد
2) عشق شعر
3) گل سرخ ميگان

 


4) در چشمان بارود
5) شعر « اي آزادي » كه محمد تقي غياثي آن را به فارسي ترجمه كرده است .


ركن الدّين اوحدي مراغه اي در حدود سال 637 در شهر مراغه ديده به جهان گشود ، پس از آن كه دوران كودكي و نوجواني را در ـ زادگاه خويش سپري كرد به سير و سياحت در آفاق و انفس مشغول شد ودر عرفان به عارف مشهور شيخ ابو حامد اوحد الدين كرماني دست ارادت داد و تخلّصش به همين خاطر، از نام اوست .


اين شاعر وارد دستگاه ابو سعيد ايلخان مي شود ، او و وزيرش غياث الدين محمد را مدح مي كند.

آثار او عبارتند از :

1 ) ديوان اوحدي : شامل قصايد ، غزليات ، قطعات ، ترجيع بند و رباعيات است كه شامل هشت هزار بيت مي شود .
2 ) ده نامه يا منطق العشاق : شامل 600 بيت به تقليد از عراقي
3) جام جم : به تقليد از حديقه سنايي و به نام ابو سعيد بهادر سروده است .

اوحدي در سال هاي پاياني عمر به ارشاد وتعليم اشعار عارفانه مشغول بود تا آن كه در نيمه شعبان سال 738 ه. ق در گذشت ودر شهر مراغه به خاك سپرده شد .


نوشته شده در چهارشنبه سیزدهم دی 1385ساعت 5:9 توسط گروه ادبيات مقطع راهنمایی كامياران | نظر بدهید
تاریخ ادبیات ( حسین مسرور )

حسین مسرور

 

حسين سخنيار اصفهاني متخلص به مسرور از نويسندگان و شاعران معاصر ايران در سال 1308 در كوهپايه واقع در استان اصفهان ـ متولد شد .

حسين مسرور پس از خاتمه تحصيلات خود در وزارت فرهنگ مشغول كار شد . ودر كنار آن به سرودن اشعار و نوشتن داستان ـ روي آورد. اين شاعر سرانجام در سال 1347 وفات يافت .

از جمله ي آثار او عبارتند از :

1 ) ديوان اشعار
2) داستان تاريخي ده نفر قزلباش

نوشته شده در چهارشنبه سیزدهم دی 1385ساعت 4:54 توسط گروه ادبيات مقطع راهنمایی كامياران | یک نظر
بارم ارزشیابی درس انشا و نگارش
بارم ارزشیابی درس نگارش دور ه ی راهنمایی


1 – پاسخ به پرسش های نگارشی : 8 نمره

الف ) پرسش های مربوط به چکیده های دروس نگارشی که داخل کادر بنفش چاپ و در کتاب با عنوان 5/2 نمره
(خلاصه ی دروس ) مشخص شده است .

ب) پرسش های نگارشی متنوع ( چهار گزینه ای ، نقطه چین ، درست یا نادرست ، کامل کردن جمله ها و ... ) که شامل : 5/5 نمره
-تمرین های نگارشی کتاب یا مشابه آن ها
- کاربرد کلمه در جمله به صورت ساده یا گسترده
- کامل کردن جمله های ناتمام بدون استفاده از متن کتاب
-گسترش یک عبارت کوتاه در یک یا چند بند
- انشای تصویری

2- نگارش خلاق ( متن انشا ) 12 نمره

نوشتن موضوعی درباره ی یکی از مباحث هفت گانه ی نگارش کتاب با موضوعات مرتبط با آن ، با رعایت موارد زیر :

1- درک و فهم و پروراندن موضوع 5 نمره
2- نو آوری و ابتکار 2 نمره
3- ارتباط مناسب مطالب با هم 2 نمره
4- رعایت نشانه گذاری و نکات دستوری با توجه به دروس کتاب 2 نمره
5- خوانایی و پاکیزگی 1 نمره

مجموع 20 نمره

نوشته شده در دوشنبه یازدهم دی 1385ساعت 1:21 توسط گروه ادبيات مقطع راهنمایی كامياران | نظر بدهید
فارسی سال سوم فصل 6
فصل ششم : هنر
درس هفدهم ، هجدهم و نوزدهم

درس هفدهم
راهي از تئاتر به سينما

تمرين و پرسش :
1 – براي هر يك از كلمه هاي زير دو هم خانواده بنويسيد:
تابش = تابيدن‌، تابنده
هم حسي = هم حس بودن، هم حس
بيننده = بينش ، بينايي
قدرتمند = مقتدر، اقتدار

2 – از ميان كلمه هاي زير آن ها را كه بن دارند، مشخص كنيد و اجزاي تشكيل دهنده ي آن ها را بنويسيد.
تابش، آتش، نگرش،‌نمايش،‌معاش
مثال : لرزش -> لرز (بن مضارع) + -ِ + ش
اسم مصدر ش -ِ + تاب (بن مضارع) تابش
اسم مصدر ش -َِ + نگر(بن مضارع) نگرش
اسم مصدر ش -َِ + نماي (بن مضارع) نمايش
اسم مصدر پسوند بن مضارع مصدر
گويش -ِ ش + گوي گفتن
نوازش -ِ ش + نواز نواختن
جهش -ِ ش + جَه جستن

3 – در يونان قديم نمايش نامه ها چگونه بودند و به چه صورت اجرا مي شدند؟
نمايش در يونان قديم به اوج اعتلا و برتري خود رسيد، مردم در سالن هاي نمايش جمع مي شدند و بازي هايي را مي ديدند كه بر اساس نوشته هاي بزرگترين نمايش نامه نويسان يونان اجرا مي شدند.

4 – درباره اين جمله توضيح دهيد: در تئاتر هم حس قوي است.
چون تماشاگران در نمايش تئاتر بسيار به هنرمند و بازيگر از نظر مكاني نزديك هستند ضمن تأثير پذيري از مفهوم نمايش چه بسا خود را جاي بازيگر و يا كنار او حس مي كنند و در حقيقت محو و غرق اعمال نمايشگر مي شوند و خود را از ياد مي برند.

دستور زمان 6 – ضمير (2)
-َ م ، -َ ت ،‌- َ ش، نيز مانند من و تو «او» ضمير شخص هستند.
- َ م را گوينده بكار مي برد. من تكليفم را زود نوشتم.
-َ ت را براي طرف صحبت بكار مي بريم. علي تكليفت را كي نوشتي؟
-َ ش براي شخص غايت بكار مي بريم. زهرا تكليفش را بعد از ظهر نوشت.
اگر اين ضميرها را درباره اشخاص بيشتري بكار ببريم، يعني جمع ببنديم، مي گوئيم: جان،‌تان،‌شان
ضميرهاي پيوسته ي شخص دو دسته هستند:
1 – ضميرهاي پيوسته براي اول شخص، دوم شخص و سوم شخص مفرد: -َ م ،‌-َ ت ، -َ ش
2 – ضمير پيوسته براي اول شخص، دوم شخص و سوم شخص جمع به ترتيب مان ، تان ، شان

تمرين :
1 – ضميرهاي شخصي را در جمله هاي زير مشخص كنيد:
پدر و مادرش بازيگوش بودند.
ش -> در مادرش ضمير متصل شخص -> سوم شخص مفرد

پس از مدتي فيلم نامه هايش را خودش نوشت
ش -> نامه هايش -> ضمير متصل شخص -> سوم شخص مفرد

سعي كنيد، نوشته هايتان را حداقل يك بار بخوانيد و اشتباهاتش را اصلاح كنيد.
تان -> نوشته هايتان -> ضمير متصل شخص -> دوم شخص جمع

بايد آينده ي كشورمان را با دست هاي تواناي خود بسازيم :
مان -> كشورمان -> ضمير متصل شخص -> اول شخص جمع

درس 18
شعر ماندگار
تمرين :
1 – براي هر يك از كلمه هاي زيردو هم خانواده بنويسيد:
مظهر ،‌اظهار،‌تظاهر
سرگذشت ، گذشتن ،‌گذرنده
اصالت ، اصيل ،‌اصل
مصداق، صادق، مصاديق

2 – در ميان كلمه هاي زير آنها را كه نسبت به هم متضاد هستند، دو به دو كنار هم بنويسيد.
زودگذر، شهرت، ناشناخته ، عمومي، گمنامي، معروف، خصوصي ، ماندگار، نياز
زودگذر # ماندگار
شهرت # گمنامي
ناشناخته# معروف
عمومي # خصوصي
بي نيازي# نياز

3 – در جمله هاي زير ضماير شخصي را مشخصي كنيد و نوع آنها را بنويسيد.
تأمل در آثار گذشتگان و آنان كه سخنانشان باقي مانده و قبول عام يافته است اين نكته را روشن مي كند كه ممكن است شعري مدتها ناشناخته بماند و رواجي پيدا نكند و بعد بدرخشد و قوت تأثيرش پايدار باشد. مقصود آن نيست كه نبايد كسي مطلقاً احوال و تجارب مشخص خود را در شعرش بياورد.
ضماير-> شان در سخنانشان -> ضمير شخص پيوسته _ سوم شخص جمع
ش در تأثيرش -> ضمير شخص پيوسته _ سوم شخص مفرد
ش در شعرش -> ضمير شخص پيوسته _ سوم شخص مفرد
ضماير ديگر : آنان – آن – خود

4 – در بندل اول درس «شعر ماندگار» دو فعل ربطي و يك تركيب وصفي (موصوف و صفت) بيابيد.
افعال ربطي -> است ،‌شود – گردد / تركيب وصفي -> عمر زودگذر – كاري دشوار

نگارش 6:
تهيه روزنامه ديواري يك فعاليت گروهي نگارش است كه براي روز استعدادهاي گوناگون دانش آموزان در نويسندگي ، فرصت مناسبي است يك روزنامه ديواري شامل مقاله ،‌داستان، شعر ، گزارش ، يا مصاحبه ،‌اخبار مدرسه، لطيفه ادبي، معما و جدول كلمات متقاطع است. براي تهيه روزنامه ديواري بايد قبلاً نوع همكاري افراد گروه مشخص شود.

درس 19
از بلخ تا قونيه ، از خامي تا سوختگي

تمرين :
1_ براي هر يك از كلمه هاي زير و هم خانواده بنويسيد:
مهاجم = تهاجم ، هجوم
خواهش = خواهان،‌خواه
صلاح = مصلح ،‌اصلح

2 – كلمه هاي ستون الف را به وسيله خطي به كلمه ي مناسب از ستون ب وصل كنيد و كلمه ي جديد بسازيد:
كلمه ي جديد ب الف
جان آشوب
خانمان سوز
سوخته جان
صافي ضمير
رهسپار جان
فروش
زا
آشوب
سپار جان
خانمان
سوخته
صافي
دارو
داروفروش
وحشت زا ضمير
سوز ره
وحشت

3 – هر يك از جمله هاي رديف الف را به جمله ي مناسب از رديف ب وصل كنيد.
الف ب
1 – هنگامي كه شمس وارد قونيه شد
2 – مولانا چنان به او دل بست كه .. 1 – سال بعد از قونيه بار سفر بست
2 – شهره ي عام وخاص اند
3 – از آن ميان مثنوي معنوي و غزليات وي كه به ديوان شمس معروف است
4 – سرنوشت او آن بود كه
5 – شمس كه در بيست و هفتم جمادي الاخر سال 642 به قونيه وارد شده بود 3 – مولانا جلال الدين در چهار مدرسه شهر درس مي داد.
4 – بي حضورش لب به سخن نمي گشود
5 – پنج سال بيش در زادگاه خود نپايد


غوغاي بهار : معني شعر :
بار ديگر گل بنفشه با قامتي خميده به طرف سوسن آمد. گل سرخ دوباره با فرارسيدن بهار غنچه خود را شكوفا مي كند.
باز هم به شروع بهار، درختان با برگ هاي سبز، خرم و با نشاط، با مستي و ناز به سرعت باد از راه رسيدند.
سرو خوش قامت به سرعت نشانه هاي پائيز را نابود كرد و گل زيباي لاله، از بالاي كوه بسر برآورده كه بهار از راه رسيده است.
بار ديگر گل سنبل شكوفا شد و به ياسمن سلام كرد، گل ياسمن بعد از جواب سلام گفت : «اي جوانمرد فصل بهار است به گلستان بيا .»
سيب گفت : اي ترنج تو از چه چيز نگران و رنجيده خاطر هستي؟ترنج جواب داد: من از ترس چشم زخم بد خواهان جرأت آشكار شدن ندارم . پرنده فاخته در حاليكه آواز «كوكو» مي خواند از راه رسيد و پرسيد يار كجاست؟ بلبل خوش آواز در جواب فاخته گل را به آن نشان داد.

بياموزيم :
آن كه چه تاكنون با عنوان «حكايت » در پايان هر فصل كتاب فارسي خوانده ايد، لطيفه هاي ادبي هستند. لطيفه هاي ادبي سخني است همراه با نكته اي لطيف و دقيق كه فهم آن مشكل نيست اما تعبيرش دشوار است.
درون مايه لطيفه هاي ادبي طنز است. طنز به ظاهر خواننده را مي خوانند اما درپس تبسم يا خنده به نكته اي از مسائل اجتماعي توجه مي دهد. هر چه مايه ي خندان بيشتر و نكته ي اجتماعي ضعيف تر باشد، نوشته به هزل و فكاهي نزديك تر مي شود.

تمرين و پرسش :
1 – در بيت هاي زير از اميان كلمه هايي كه زير آن ها خط كشيده شده است اسم ها و صفت ها را مشخص كنيد:
باز بنفشه رسيد جانب سوسن دو تا / باز گل لعل پوش مي بدراند قبا
سرو علم دار رفت سوخت خزان را به لقب / و ز سر كه رخ نمود لاله شيرين لقا
اسم ، بنفشه، سوسن، گل ،قبا، سرو، خزان ، لاله
صفت : لعل پوش – علم دار – شيرين لقا

2 – در شعر زير چرا شاعر مرداب و رودخانه را به ترتيب آفتاب پوسيده و ماه زنده ناميده است؟
روي مرداب،‌اين آفتاب پوسيده
روي رودخانه،‌اين ماه زنده، نام تورا مي نويسم.
زيرا مرداب راكد و بي حركت بوده شاعر آن را به آفتاب پوسيده تشبيه كرده است يعني آن را بي خاصيت و بي اثر دانسته كه مايه تحول و دگرگوني نمي شود. اما چون رودخانه جاري است و تغيير و تحول پيدا مي كند و آن را به ماه زنده تشبيه كرده است.
نوشته شده در جمعه هشتم دی 1385ساعت 3:19 توسط گروه ادبيات مقطع راهنمایی كامياران | یک نظر
فارسی سال سوم فصل 4

درس 10
اي به هنر سرمه ي چشم جهان


1 – براي هر يك از كلمه هاي زير دو هم خانواده بنويسيد:
نوشته ؛ نوشتار، نوشتن
مدرسه ؛ دروس، تدريس
مطبوع ؛ طبع ، طبيعي
2 – در جمله هاي زير به جاي كلمه هايي كه زير آن ها خط كشيده شده، كلمه هاي مناسب ديگري بگذاريد:
اصفهان پيوسته مهد پرورش دانشمندان بوده است. آنان چراغ علم و هنر را در اين شهر فروزان نگاه داشته اند.
پيوسته =دائم
پرورش دانشمندان = تربيت علما
چراغ علم = مشعل دانش
فروزان = روشن

3 – از واژه هاي زير، كلمات مشتق بسازيد:
نيلوفر، دختر، فرهنگ، رسيد، پرخاش، گرفتن، شنيد، زرد، فراوان، بست
نيلوفر -> نيلوفرانه، نيلوفري
دختر-> دخترانه
فرهنگ-> فرهنگي
رسيد-> رسيده، رسيدگي
پرخاش-> پرخاشگرانه
زرد-> زرده
گرفتن -> گرفتني ، گرفته
شنيد -> شنيده، شنيدني
فراوان-> فراواني
بست -> بسته

4 – در سفرنامه ي ناصرخسرو درباره اصفهان چه مي خوانيم؟
ناصرخسرو نوشته است و مي خوانيم كه اصفهان «شهريست بر هامون نهاده، آب و هوايي خوش دارد و هر جا كه ده گز چاه فرو برند آب سرد خوش بيرون مي آيد».

5 – چه شرايطي در طول تاريخ مردم اصفهان را براي زندگي آماده ساخته است؟
اصفهان در طول تاريخ پر فراز و نشيب ايران دستخوش حوادث گوناگون شده است، گاهي پايتخت بوده و گاهي مورد هجوم اقوام وحشي و غارتگر قرار گرفته است. اين حوادث تلخ و شيرين كه بر نسل هاي مردم اصفهان گذشته، آنان را براي زندگي هوشمندانه آماده ساخته است.

بهار شيراز:
معني شعر:
وقتي كه باغباني، در كوچه و محله اي گلي را عرضه مي كند، بارديگر شيراز پر گل و زيبا را در خاطر من زنده مي كند.
در آن شهري كه اگر هوس كني يك شاخه گل بچيني – گل فروش (باغبان) يك توده گل به تو تقديم مي كند.
بنازم هواي خوب شيراز را كه به دليل معتدل بودن آن، درخت بادام در بهمن ماه (وسط زمستان) به شكوفه مي نشيند.
با فرارسيدن فروردين (آغاز بهار) كوكو و بلبل در باغ و بوستان هاي شيراز به آواز نغمه سرايي مي پردازند.
لكه هاي فراوان ابر گرداگرد تنه كوه را مي پوشاند گويي كه به شادي عظيم به طرف دشمن حمله ور مي شود.
من اندك زماني در كنار باغ به انتظار مي مانم تا محبوب من مرا از چگونگي داخل باغ آگاه سازد.
دوست و محبوب من شتابان برمي گردد و گلهاي فراوان و رنگارنگي كه از باغ در دامن جمع آوري نموده به من تقديم مي كند.

دستور زبان 4 – اسم (3) خاص و عام – معرفه و نكره
اسم هايي چون ايران، اسلام، صفويه، اسم هاي خاص هستند. همچنين آرش، فاطمه، دماوند و ... اسم خاص هستند، زيرا همگي بر فرد يا چيز خاصي دلالت دارند.
اما «كشور» به عموم كشورها دلالت دارند «پايتخت» بر همه پايتخت ها و هم چنين شهرت و اعتبارعموم شهرت ها و اعتبارها را مي رساند. اين اسم ها را اسم عامل مي نامند. سه اسم: مرد، كتاب و كتاب خانه در جمله ي نخست با سه اسم : مرد ، فروشگاه ، كتاب در جمله دوم چه فرقي دارند؟ سه اسم نخست را معرفه مي نامند. در قبال آن ها مرد، فروشگاه و كتاب را كه نمي شناسيم نكره مي نامند. اسم هاي معرفه را شنونده يا خواننده مي شناسد . ولي اسم هاي نكره براي خواننده آشنا نيستند. اسم هاي نكره هميشه همراه «ي» يا «يك» و يا هر دو آنها مي آيند.
اسم معرفه اسمي است كه خواننده يا شنونده آن را مي شناسد.
اسم نكره براي خواننده و شنونده آشنا نيست.
اسم نكره همراه «ي» يا «يك» يا هر دو مي آيد.

تمرين :
1- از ميان اسم هاي زير، خاص و عام را مشخص كنيد.
كوير،گلزار،وانك، رود، برج، احمد،ملاصدرا،سمنان،سيمان ،كرمان،فرمان ،شيراز، سعدي، فرمان خانه، تاريخ ، آرامگاه

2 – از اسم هايي كه در جمله ها و مثال هاي زير مشخص شده اند كدام معرفه و كدام نكره هستند.
در استان هاي سمنان يزد و كرمان قالي از صنايع دستي عمده به شمار مي رود. كودكي در گهواره مي خندد.
يك شب تأمل ايام گذشته مي كردم.
معرفه -> استان ها، قالي ، صنايع دستي، گهواره، ايام
نكره -> كودكي، يك شب

3 – براي هر يك از اسم هاي خاص و عام، معرفه و نكره يك مثال در جمله بنويسيد.

درس 11
همسايگان كوير:

1 – براي هر يك از كلمه هاي زير دو هم خانواده بنويسيد.
شمار، گويش، مانع
شمار: شمارش، بشمار
گويش: گويند، گويا
مانع: منع، ممنوع

2 – از ميان كلمه هاي زير آن ها را كه از جهت ساختمان به هم شبيه هستند در يك گروه قرار دهيد.
خندان، درختان، دوان، زرتشتيان، گريان
خندان، روان، گريان
درختان، زرتشتيان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید